#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#ولادت
#ترکیب_بند
باران شروع شد، همه جا را صدا گرفت
پس کوچه های قلب محمد صفا گرفت
نوری وزید در وسط کوچه های شهر
عطری شبیه سیب بهشت خدا گرفت
گل کرد روی فاطمه بر روی مصطفی
جبریل روی دستِ قنوتش دعا گرفت
آرامشی به وسعت دریای مادری
دامان سبز مادر آئینه را گرفت
هر مادری که ام ابیها نمی شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
باران آیه آیه ی کوثر شروع شد
اعجاز ذکر ربک وانحر شروع شد
از این «لما خلقتکما» می رسم به عشق
خلقت به عشق حضرت مادر شروع شد
قنبر رسید پشت در بیت فاطمه
شاهانه نوکرانه ی قنبر شروع شد
وقتی رسید قصه به تفسیر فاطمه
آیات دهر و قدر، پس از سر شروع شد
هر مادری که ام ابیها نمی شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
آمد بهشت ناب محمد لقب گرفت
دار و ندار حضرت احمد لقب گرفت
کوثر نزول کرد و به دنیای ما رسید
یعنی همینکه فاطمه آمد لقب گرفت
از ابتدا به برکت آیات کوثری
دریای لطف و رحمت بی حد لقب گرفت
شکر خدا که شهرت ما فاطمی شده
هر کس ز عشق فاطمه دم زد، لقب گرفت
هر مادری که ام ابیها نمی شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
آمد برای شیعه بهشت آرزو کند
خود را برای دین خدا آبرو کند
ام النبی است فاطمه، چندان عجیب نیست
با جبرئیل مثل پدر گفتگو کند
او کوثر است و آب وضویش بهشتی است
باید ز جام ساقی کوثر وضو کند
از مظهر کرامت و ایثار عجیب نیست
هفتاد بار چادر خود را رفو کند
هر مادری که ام ابیها نمی شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
آمد که عشق و شور و شعف را نشان دهد
معنای شعر و شور و شرف را نشان دهد
چادر به سر گرفته چنان گوهر وجود
تا حکمت وجود صدف را نشان دهد
شد مادر تمامی در راه مانده ها
تا در مسیر عشق هدف را نشان دهد
همپای زائران سفرهای اربعین
آمد به شیعه راه نجف را نشان دهد
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
هر مادری که ام ابیها نمی شود
ما تشنه ایم، تشنه ی یک جرعه کوثریم
قنبر نه بلکه خاک قدم های قنبریم
تا روز حشر نوکر این خانواده ایم
حاجت به جز به محضر مادر نمی بریم
تا زنده ایم خاک قدوم محمدیم
با این حساب از همه ی عالمی سریم
ما را چه کار با می و جام و شراب و حور
فردای حشر مست تماشای حیدریم
هر دختری که حضرت زهرا نمی شود
هر مادری که ام ابیها نمی شود
#وحید_محمدی
#امام_سجاد_مدح
#امام_سجاد_مناجات
ارادت به نام علی دارم و
پناهی به بام علی دارم و
دلی مست جامِ علی دارم و
مدال غلامِ علی دارم و
به این نوکری و ارادت خوشم
خوشم در هوایت نفس می کشم
دخیلم به موی تو یا بن الحسین
دو دستم به سوی تو یابن الحسین
من و آرزوی تو یابن الحسین
فدای عموی تو یابن الحسین
دخیلم دخیل ضریحی که نیست
پناه من خسته غیر از تو کیست
به نام ابالفضل راهم بده
نگاهی دمی بر نگاهم بده
ببین خسته جانم، پناهم بده
برات خلاص از گناهم بده
فدای تو و نام تو یا علی
رسیدم سر بام تو یا علی
تو که آمدی سجده ها پا گرفت
عبادت به لطف تو معنا گرفت
دعا با دعای تو بالا گرفت
دعای قنوت تو ما را گرفت
به یک ربّنایت حسینی شدیم
به لطف دعایت حسینی شدیم
خودت حیدری، خطبه ات حیدری
تو خود در عمل حیدر دیگری
لبی تر کنی، بس که دل می بری،
به پا می کنی در دلم محشری
اگرچه تو را بین زنجیر دید
تو را کوفه در هیبت شیر دید
شب ظلمت و غم به سر می رسد
زمان طلوع سحر می رسد
شبی از مدینه خبر می رسد
از این خاندان یک نفر می رسد
که بانی ایوان طلا می شود
مدینه خودش کربلا می شود
#وحید_محمدی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#مدح
#ولادت
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
خیری به جز از برکت کوثر ندیدیم
ما جز کرم چیزی پسِ این در ندیدم
ما انتخاب دست زهرائیم، پس شکر
ما که به جز خوبی از این مادر ندیدم
بعد از محمد هیچ کس را، هر چه گشتیم
از اکبر لیلا پیمبرتر ندیدیم
گشتیم ما، اکبرتر از حیدر ندیدم
گشتیم ما، حیدرتر از اکبر ندیدیم
از اکبر لیلا برای سفره داری
بعد از حسن، ما هیچ کس را سر ندیدیم
دیدیم ما، در خانه اش آقا زیاد است
گشتیم ما در خانه اش نوکر ندیدیم
آمد، لب جن و ملک غرق دعا شد
یوسف شد و ماه رخش قبله نما شد
گلخنده بر روی عمو پاشید اول
اکبر همان اول مرید مجتبی شد
هر کس که شد خاک درش، تا آسمان رفت
فطرس شد و بال و پرش غرق شفا شد
یک عمر خاک پای بابا بود و آخر
شش گوشه ی اکبر همان پائینِ پا شد
وقتی گره افتاد در کار گداها
خاک قدم های علی مشکل گشا شد
زائر دو رکعت عشق زیر قبه را خواند
زائر همان پائین پا حاجت روا شد
آئینه آئینه است کوچک یا بزرگش
هر کس که شد عبد علی عبد خدا شد
گفتم علی و سینه ام مست نجف شد
تیر غمش را سینه ی عاشق هدف شد
وقتی علی و فاطمه دریای نورند
اکبر دُر و ارباب نوکرها صدف شد
جنگاوری را از عموها ارث برده
لرزید خاک دشت وقتی که به طف شد
در صحنه های تن به تن خونش زمین ریخت
هر کس که در این عرصه با اکبر طرف شد
لشکر به هم پاشید وقتی رفت میدان
تا گفت نام من علی ... نیزه به صف شد
دارد تلاطم می کند باران نیزه
وسعت گرفته تا کجا، میدان نیزه
دور علی حلقه زده ابر سیاهی
حالا گرفته دشت را طوفان نیزه
حالا دل غم دیده ی بابای پیرش
مثل تن اکبر شده مهمان نیزه
صدها که نه بلکه هزاران بار پیکر
بالا و پائین رفته بر دستان نیزه
پس لااقل پیراهنش را پس بیارید
حالا که گشته یوسف قرآن نیزه ...
#وحید_محمدی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#مدح
#ولادت
#اعیاد_شعبانیه
#چارپاره
بر جلوه ی خلقت پیمبر صلوات
بر چهره ی غرق نور اکبر صلوات
تقدیم به آن جوان رعنا که بود
سر تا به قدم شبیه حیدر صلوات
گر ذکر ابوتراب بردارد علی
از چشم حریف خواب بردارد علی
سلمان محمدی شود نصرانی
از چهره اگر نقاب بر دارد علی
از خانه ی ارباب خبر می آید
بر آل علی تازه پسر می آید
در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال
انگار محمدی دگر می آید
می بارد از این جمال دلجو صد ماه
سر تا به قدم، علی میاید از راه
حق است اگر کعبه ترک بردارد
لا حول و لا قوة الا بالله
#وحید_محمدی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#مدح
#ولادت
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
سر خوشم باز در هوای علی
در هوای پر از خدای علی
قلم آورده ام که بنویسم
چند خطی فقط برای علی
چند خطی سفارشی نذر
برق زیبای چشم های علی
ناگهان عطر نور نازل شد
همه جا پر شد از صدای علی
و لبی غرق در تبسم شد
شکر صد بار از خدای علی
بوسه باران شد از لب ارباب
صورت مصطفا نمای علی
سیب سرخ حسین بارید از
بوسه هایش به گونه های علی
سیب سرخ بهشتیان آمد
روز زیبای هر جوان آمد
به علی جلوه ی خدا دادند
به جمالش چه جلوه ها دادند
به لبانش کمی عسل دادند
و به چشمش نمک، جدا دادند
و به تیزی ابروانش هم
خمی از تیغ مرتضی دادند
و به اشک نماز نیمه شبش
خوف دادند و هم رجا دادند
و به یمن حضور محترمش
خانه ی نور را صفا دادند
به خرامیدنش برای پدر
رنگ لبخند شوق را دادند
به علی هر چه خوبها دارند
همه را یک به یک، به جا دادند
و به حق نور عالمین آمد
پسر ارشد حسین آمد
رسم و آداب دلبری دارد
شیوه ی رزم حیدری دارد
بیشتر تا دل از پدر ببرد
قد و بالای مادری دارد
نور سیمای فاطمی دارد
خلق و خوی پیمبری دارد
بی سبب نیست اینکه حسنش با
حسن یوسف برابری دارد
شیر مرد عشیره ی خورشید
چند تا فتح لشکری دارد
مثل حیدر فقط نه یک شیوه
شیوه های دلاوری دارد
مثل عباس مرد میدان است
بین سرها علی سری دارد
اسد الله یا علی اکبر
جان ارباب ما علی اکبر
شب شب مستی و گدایی شد
باز هم هر دلی خدایی شد
باز باران نور می بارد
چه شب خوب و با صفایی شد
دل دیوانه ام به شوق علی
به هوای حرم هوایی شد
کربلا یک علی فقط کم داشت
با حضورش چه کربلایی شد
نسل خورشید با دو تا اکبر
غرق در نور و روشنایی شد
یک علی اکبرش حسینی و
یک علی اکبرش رضایی شد
یک دلم مرغ کربلایی بود
یک دلم مشهد الرضایی شد
من گدای همیشه بی تابم
یا امام الرئوف دریابم
#وحید_محمدی
#امام_جواد_زمینه
وسط حجره افتاده، بی کس و تنها
با لب تشنه افتاده، یاد عاشورا
پیچیده تو حجره سوز، ناله ی زهرا
آه و واویلا
صدای غریبش گم شده
وسط صدای هلهله
الهی بمیرم، افتاده
میون نفس هاش فاصله
ای غریب، ابن الرضا
روضه می گیره تو مقتل، این دم آخر
داره می باره چشماش باز، با دل پرپر
زیر لب آروم می خونه، روضه مادر
امون از اون در
روضه ی در و دیوار غم
سینه ی گل و مسمار غم
یه چادر خاکی رو زمین
روضه یه قد نیمه خم
مادرم، یا فاطمه
سه شب و روزه رو بامه، تن بی جونش
آسمون روضه می خونه، شده محزونش
پر و بال کبوترها، شد سایه بونش
شده گریونش
خوبه که شبیه کربلا
نمی ره سرش رو نیزه ها
نمی ره اسیری خواهرش
نمیشه سرش از تن جدا
ای غریب، جانم حسین
#وحید_محمدی
#امام_زمان_عج
#امام_زمان_مناجات
#سیاهپوشان #محرم
سلام من به تو و بر محرم جدت
سلام من به تو و روضه ی غم جدت
فدای شال سیاهت که پرچم روضه است
دوباره آمده ام زیر پرچم جدت
به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم
شدیم سینه زن داغ ماتم جدت
چقدر گریه نوشتیم پا به پای لهوف
چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت
قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت
که اشک گریه کنان است، مرهم جدت
خدا کند که بمیرم غروب عاشورا
میان ذکر مصیبات اعظم جدت
هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار
رسیده ایم به آن جسم، درهم جدت
رسیده ایم به دست بدون انگشتر
رسیده ایم به آن پیکر کم جدت
بیا به مجلس روضه به خاطر عباس
بیا به حق همان قامت خم جدت
#وحید_محمدی
#امام_زمان_عج
#غزل
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم
از این خراب تر آقا نمی شود حالم
هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون
به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم
گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم
بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم
مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم
ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم
فدای تار عبایت، بگیر دستم را
بگیر دست دلم را، مریض احوالم
به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما
که هیچ نور امیدی نمانده در عالم
میان روضه ی گودال این دلم گیر است
شبیه جد غریبت اسیر گودالم
هنوز هم که هنوز است دل پریشان
صدای نعل جدید و شروع جنجالم
هنوز هم که هنوز است در تب و تابم
هنوز گریه کن روضه های خلخالم
#وحید_محمدی
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_زینب_اسارت
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی
#وحید_محمدی
چقدر منتظر و بی قرارمانی تو
شبیه ابر بهاری ز مهربانی تو
حضور گرم تو احساس می شود دائم
همیشه و همه جا در کنارمانی تو
بگیر دست مرا تا به آسمان برسم
منم که اهل زمینم، وَ آسمانی تو
کریمی و همه جا حرف این کرامت هاست
خدا کند که مرا هم زِ در نرانی تو
سه شنبه های توسل، میان زائرها
گمان کنم که در این صحن جمکرانی تو
دعای پشت سر ما دعای وتر شماست
شبیه فاطمه در فکر نوکرانی تو
چه حاجتم به دو دنیا، که من تو را دارم
خوشم چو بنده، نوازی، به تکه نانی تو
به یاد نوکری و نوکرت به یادت نیست
به جان فاطمه امّا عزیزمانی تو
خدا کند که بیایی شبی به این روضه
خدا کند که شبی روضه را بخوانی تو
بخوان به یاد غم عمه ای که می فرمود:
عزیز فاطمه، مضروب خیزرانی تو
عزیز فاطمه، خواهر نداشتی تو مگر
که جای دامن من، دست این و آنی تو
#وحید_محمدی
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
بیدارم و اما دل بیدار ندارم
در توشه به جز این دل بیمار ندارم
گفتی که بیا توبه کن و بنده ی من باش
صد حیف که من گوش بدهکار ندارم
صد بار به رویم در این خانه گشودی
اما من بیچاره به تو کار ندارم
این چشم خطاکار شده مایه ی خجلت
در روضه دگر چشم گهربار ندارم
این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را
من جز تو در این شهر، خریدار ندارم
من در دو جهان دل به علی داده ام و بس
جز با علی و آل علی کار ندارم
می سوزم از این سوز که سربار حسینم
سربار شدم، همت عیّار ندارم
می سوزم از این روضه که با گریه حسین گفت:
ای اهل حرم میر و علمدار ندارم
#وحید_محمدی
#وداع_با_ماه_رمضان
#مناجات
#غزل
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم
یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن
بر در این خانه من بهر امیدی آمدم
پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن
دست خالی آمدم، با دست خالی می روم
یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن
پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن
خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن
جان آقای خراسان، جان سلطان غریب
هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن
من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین
جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن
بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین
گریه کن های غم کرببلا را عفو کن
جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر
حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن
#وحید_محمدی
.
#امام_رضا
#سرود
سلطان یکیه
اونم برا همیشه سلطانه
سلطان یکیه
اونم همه کاره ی ایرانه
سلطانه یکیه
اونم فقط امام رضا جانه
خونوادگی غلام، خونوادشم همیشه
دستم از دامن لطفش، تا ابد جدا نمیشه
تا ابد تووی رگامون، عشق سلطان داره ریشه
کرم سلطان، سایه ی سرم سلطان
عشق مادرم سلطان، یا امام رضا جان
کرم سلطان، صاحب حرم سلطان
شاه محترم سلطان، یا امام رضا جان
مولانا یا ابالحسن
سلطانا یا ابالحسن
سطان یکیه
که رحمتش شبیه بارانه
سلطان یکیه
که توو خوونه ش روزی فراوانه
سلطان یکیه
اونم فقط امام رضا جانه
زندگی قشنگه وقتی، توی صحن سقاخونه
روبروی گنبدی و، یک نفر داره می خونه
هیشکی توو این حرم آخر، دستِ خالی نمی مونه
برو مشهد، روبروی اون گنبد
باز بگو گدات اومد، یا امام رضا جان
برو مشهد، می بینی که خوب و بد
می خونن توو این مرقد، یا امام رضا جان
مولانا یا ابالحسن
سلطانا یا ابالحسن
سلطان یکیه
که دردارو همیشه درمانه
سلطان یکیه
که واسه غم نقطه ی پایانه
سلطان یکیه
اونم فقط امام رضا جانه
دل به هیشکی توی عمرم، جز امام رضا ندادم
جار زدم همیشه هر جا، بنده ابالجوادم
وقت مردنم میاد و، میرسه خودش به دادم
فدائی شم، تا ابد هوائی شم
کاش امام رضائی شم، با نگاه سلطان
فدائی شم، مشغول گدائی شم
کاشکی کربلائی شم، با نگاه سلطان
مولانا یا ابالحسن
سلطانا یا ابالحسن
ارباب یکیه
که واسه نوکر سر و سامانه
ارباب یکیه
اونم خودش قدیم الاحسانه
ارباب یکیه
اونم فقط آقام حسین جانه
من به لطف عشق ارباب، تا همیشه زیر دینم
خاک پای نوکراشم، سربلند عالمینم
تا ابد سرم بلنده، نوکر امام حسینم
گدا داره، کلی مبتلا داره
آخ یه کربلا داره، بهتر از بهشته
گدا داره، صحن با صفا داره
ایوون طلا داره، بهتر از بهشته
مولانا یا حسین مدد
سلطانا یا حسین مدد
مولا یکیه
که تا همیشه شاه مردانه
مولا یکیه
که تا همیشه شیر یزدانه
مولا یکیه
اونم فقط آقام علی جانه
هم علی مدار حق و، حق هم از علی جدا نیس
هیچ امیرِ مؤمنینی، غیر شاه لافتی نیس
در مقام حیدر این بس، که باید بگیم خدا نیس
هدف عشقه، شاه لو کشف عشقه
تا ابد نجف عشقه، یا علی علی جان
هدف عشقه، دُرّ(ــــِ) توو صدف عشقه
باشی هر طرف عشقه، یا علی علی جان
مولانا یا علی مدد
سلطانا یا علی مدد
#وحید_محمدی✍
#میلاد_امام_رضا_ع
#دهه_کرامت
#مدح_امام_رضا_ع
درد و درمان ما امام رضاست
راحت جان ما امام رضاست
ما غلامان حضرتش هستیم
شاه و سلطان ما امام رضاست
گرچه سلمان او نشد باشیم
عشق و ایمان ما امام رضاست
جان نوکر چه قابلی دارد
جان و جانان ما امام رضاست
آیه آیه کلام او نور است
تلو قرآن ما امام رضاست
جان ایران ماست معصومه
قلب ایران ما امام رضاست
قول داده به داد ما برسد
مرگ آسان ما امام رضاست
کاش آن لحظه ها رضا برسد
وقت مردن به داد ما برسد
بندگی بی بلا نمی چسبد
عاشقی بی خدا نمی چسبد
نیمه شب بی دعا و ذکر و نماز
نیمه شب بی بکا نمی چسبد
به همان مهربانی اش، به خدا
زندگی بی رضا نمی چسبد
این شلوغی خودش صفا دارد
حرمش بی گدا نمی چسبد
یاد داده خودش به ابن شبیب
گریه بی کربلا نمی چسبد
روزی ام کن بلا کشیدن را
با رضا تا خدا رسیدن را
تو کریمِ کریم ها هستی
شاه ما از قدیم ها هستی
نه به فکر کبوتران تنها
یاد این یا کریم ها هستی
تو امام الرئوف دنیایی
تو امام رحیم ها هستی
راه دادی به راه گم کرده
تو به فکر رجیم ها هستی
ما یتیمان آل طاهائیم
تو که یار یتیم ها هستی
دست ما را بگیر آقا جان
تو کریمِ کریم ها هستی
ما نداریم غیر این درگاه
بارها داده ای تو بر ما راه
در جوار شما چه غم داریم
دین و دنیا کنار هم داریم
ما کنار تو دلخوشیم آقا
با تو ای مهربان چه کم داریم؟
لذتی از بهشت بالاتر
حس و حالی که در حرم داریم
سر این سفره میهمان توایم
بابی از برکت و کرم داریم
سمت باب الجواد می آییم
قدی از احترام خم داریم
پدر و مادرم فدای شما
ای امامم، سرم فدای شما
می رسد دائما عطا از تو
ابتلا از من و دوا از تو
شب میلاد در حرم دیدیم
دم به دم می رسد شفا از تو
یک سلام از حریم قم با من
سفر مشهد الرضا از تو
هر چه برکت رسیده بر دل ما
یا که از قم رسیده یا از تو
و دو رکعت نماز بالا سر
از من و، رحمت و رضا از تو
ای کرامت نمی ز بارانت
می رسد رزق کربلا از تو
کاش درد مرا دوا بدهی
عیدی ام را تو کربلا بدهی
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
#ولادت_حضرت_زهرا_س
به نام نامی زهرا، به نام مادرها
سلام ما به امام تمام مادرها
که فاطمهست همیشه امام مادرها
به لطف فاطمه هستم غلام مادرها
غلام خانهی زهرا حسابمان کردند
برای نوکریاش انتخابمان کردند
هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم
هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم
گدای خانهی او تا به آخرش باشیم
اجازه داد به ما، حلقهی درش باشیم
به روی شانهی خود دست رحمتی داریم
غلام فاطمهایم و چه عزتی داریم
بهشت زیر قدمهای مادرانهی اوست
بهشت گوشهی دنجی ز آشیانهی اوست
بهشت زمزمههای شب و شبانهی اوست
بهشت گرمی نان و تنور خانهی اوست
قسم به گردش دستاس و گرمی نانش
نشستهایم سر سفرههای احسانش
تنور عالمیان گرم شد به برکت او
شدند خلق، خلائق همه به علت او
قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او
به عرش و فرش میارزد فقط دو رکعت او
سلام ما به قیام و قعود و یا رب او
سلام ما به قنوت و به سجدهی شب او
به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند
ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند
به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند
برات اشک به غمهای شاهمان دادند
شدیم گریهکنِ روضهی حسین و حسن
یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن...
#وحید_محمدی
#مناجات
با غلام رو سیاه، ای یار خوبی می کنی
با نمک نشناس ها هر بار خوبی می کنی
با بدی و بی وفایی ها تو می سازی فقط
این بدی را می کنی انکار، خوبی می کنی
من گرفتار دل بیمارم و حالم بد است
تو پرستاری و با بیمار خوبی می کنی
روز و شب با اینکه من، ای مهربانِ من، تو را
می دهم با هر گناه آزار، خوبی می کنی
بنده ات را آب کردی اینقَدَر خوبی نکن
می شوم گستاخ تر، هر بار خوبی می کنی
کوچه گردم، می کنم بازارتان را گرم تر
بین مردم می زنم هی جار ...، خوبی می کنی
آمدم امشب به من حال مناجاتی دهی
من شنیدم با دل بیدار خوبی می کنی
من شنیدم صبح محشر از میان خلق، با
گریه کن های در و دیوار، خوبی می کنی
صبح محشر با همه گریه کنان روضه ی
رفتن زینب سرِ بازار ... ، خوبی می کنی
✍ #وحید_محمدی
#لیله_الرغائب
.
#میلاد_امام_جواد
#امام_جواد
#سرود
رسیده از راه نهمین
ستاره ی عرش خدا
از ته دل صدا بزن
مبارکه امام رضا
روی دل ها امشب، در غمو می بنده
داره روو دستای، امام رضا می خنده
تا ابد جود و کرم
به اسمش گره خورده
با اومدنش از راه
بَرِکت رو آورده
یا جواد الائمه
اگه گدایی بلدی
پس دیگه دس روو دس نذار
شبِ کرامته بیا
کاسه ی خالیتو بیار
نه نمیشه پیدا، کریم ترین از این آقا
بی نظیره آره، نداره مثلش دنیا
توو گرفتاری بگو
یا جواد الائمه
دیگه غم نمی مونه
با جواد الائمه
یا جواد الائمه
#وحید_محمدی✍
..................
.
#سرود_امام_علی
#میلاد_امیرالمؤمنین
ولادت امیرالمؤمنین(ع)
#سبک_رسیده_از_راه_نهمین_ستاره_عرش_خدا
قشنگه بگذره اگه
زندگی تو راه نجف
توو دلمونه تا ابد
محبت شاه نجف
فرموده پیغمبر، توو فردای محشر
محبُ علیٍ، وَجهُهُ کالقَمر
می درخشه مثل ماه، با عشق اسدالله
چهره ی محبانِ، علیاً ولی الله
یا علی ولی الله
معلم ملائکه
ناجی انبیا علی
رو سرمونه تا ابد
سایه ی مرتضی علی
محبُّ علیٍّ، مؤمنْ أوْ مؤمنه
قبرُهُ روضَةٌ، مِنْ ریاضِ الجنّه
اومده این روایت، در وصف محبانش
تضمینه بعد از مردن، بهشته شیعیانش
یا علی ولی الله
سرش بلنده تا ابد
هر کسی باشه نوکرش
خوشا به حال میثم و
خوشا به حال قنبرش
سرمو واللهِ، به پا علی میذارم
از علی و زهرا، محاله دس بردارم
قالَ رسولُ اللهْ مَنْ، اَحَبَّ ابوتراب
کتبَ اللهُ لَه، اَماناً مِنَ العَذاب
یا علی ولی الله
#وحید_محمدی✍
#امیرالمؤمنین
#امیرالمؤمنین_سرود
#امیرالمؤمنین_ولادت
.
#وفات_حضرت_زینب_س
هنوز رخت سیاه عزا به تن دارد
هنوز در دل خود غصه ی کفن دارد
هزار خاطره از کوچه ی بنی هاشم
هزار خاطره از مادر و حسن دارد
شکسته بال و پرش را فراق جانکاهی
دو چشم خیس و دو تا دست سینه زن دارد
هزار حرف نگفته است در دلش از شام
هزار غصه ز دوری اش از وطن دارد
هنوز هم که هنوز است پلک او زخمی است
هنوز در بر خود پاره پیرهن دارد
هنوز هم که هنوز است، چشم او تار است
و ردّ سلسله ها را به روی تن دارد
هنوز هم که هنوز است روضه می خواند
چه روضه های عجیبی از آن بدن دارد
همان بدن که میان حصیر پیچیدند
هزار بوسه از آن تیر و نیزه ها چیدند
#وحید_محمدی
باز هم دارد به من مولا محبت می کند
بین خوبان از من بد نیز دعوت می کند
توبه کن، آغوش وا کرده خدای مهربان
گوش کن تا بشنوی دارد صدایت می کند
من فراری ام ولی، دائم خودش دنبالم است
در بزرگی و کرم دارد قیامت می کند
می شود محبوب مولا، نور چشمی می شود
از گناهش هرکه اظهار ندامت می کند
هر کسی یک جور در این راه خالص می شود
شیعیان را آزمایش با ولایت می کند
هرکه در پای ولایت مثل زهرا ایستاد
اجر و مزدش را خود حیدر ضمانت می کند
ما دعای دست مجروحیم، زینب شاهد است
هرچه بر ما می رسد زهرا عنایت می کند
در میان کوچه تنها بود، بی بی را زدند
هرکه زهرایی شود احساس غربت می کند
ریشه های چادر خاکی امید شیعه است
گریه کن ها را خود زهرا شفاعت می کند
#وحید_محمدی
#مناجاتی_ورود_به_ماه_مبارک_رمضان
#زمینه_مناجاتی
#ماه_رمضان
یا ستار
پرده پوشی کردی مثل هر بار
خوب و بد یا مولا درهم بردار
ای یار ای یار
یار ببخش
به علی سیدالابرار ببخش
به ابالفضلِ علمدار ببخش
تو رو به گریه و آهم تووی
روضه های در و دیوار ببخش
یارب یارب، به مولانا حسن
یارب یارب، به شاه بی کفن
اِغفِر لی، بعلی بعلی بعلی
یا رحمان
من دوسِت دارم ای ربِّ سبحان
بغلم کن توو این ماه غفران
ای جان ای جان
جان ببخش
منو به خون شهیدان ببخش
منو به حرمت قرآن ببخش
منو به ضامن آهو رضا
منو به خواهر سلطان ببخش
عفواً عفواً، به صاحب الزمان
عفواً عفواً، تو رو رقیه جان
اغفر لی، بعلی بعلی بعلی
ایشالا
ریشه کن میشه ظلم از این دنیا
شب میشه روز این صهیونیستا
مولا مولا
یاس میاد
اونی که منجی دنیاس میاد
وارث غیرت عباس میاد
اونی که منتقم کوچه و
چادر خاکی زهراس میاد
عجل عجل، بثامن الحجج
عجل عجل، لمولانا الفرج
اغفر لی، بعلی بعلی بعلی
#وحید_محمدی✍
۲۱ اسفند ۱۴٠۲
4_5787335394748010776.mp3
8.27M
.
#زمینه
#شهادت_امام_علی علیه السلام
چه خبر نجف
نمی بری ما رو یه سحر نجف
یا بیا به خواب من یا ببر نجف
هم یه کربلا ببر هم یه سر نجف
بذار بیام
خودمو غرق رؤیات کنم
بذار بیام
دلمو مست چشمات کنم
بذار بیام
پای ایوون طلای نجف
یه دل سیر تماشات کنم
ما رو یه افطار مهمون خودت کن
زائر صحن و ایوون خودت کن
ما رو یه روزی قربون خودت کن
یا علی مولا، مولا علی مولا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با صفاس نجف
خدایی که عین کربلاس نجف
خونه ی پدری شیعه هاس نجف
آرزوی هر شب نوکراس نجف
ببین چقدر
دل نوکر برات تنگ شده
دلم چقدر
برا صحن و سرات تنگ شده
بذار بیام
پای ایوون طلا که دلم
برا ایوون طلات تنگ شده
ما رو علی جان مجنون خودت کن
تا نفسی هست مدیون خودت کن
ما رو یه روزی قربون خودت کن
یا علی مولا، مولا علی مولا
بند سوم
محشره نجف
خدایی از عالم، سرتره نجف
کربلا عشقه ولی بهتره نجف
یه جورایی حرمِ مادره نجف
دلم می خواد
تو نگاهم کنی پاک بشم
دلم می خواد
حسرت کلّ افلاک بشم
دلم می خواد
آخرش هم جوار شما
زیر ایوون طلات خاک بشم
ما رو مقیم باروون خودت کن
ساکن صحن و ایوون خودت کن
ما رو یه روزی قربون خودت کن
یا علی مولا مولا علی مولا
#وحید_محمدی✍
۱۹ فروردین ۱۴٠۲
#امیرالمؤمنین_زمینه
#امیرالمؤمنین_شهادت
.
🎧نماهنگ: چه خبر نجف...
🎤مداح: حاج مسعود پیرایش
📝شاعر: وحید محمدی
🎬تنظیم: علی افسری
#شهادت_امام_باقر_ع
#زمینه
خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره
یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش
یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش
مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر
مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر
مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر
ای وای ...
قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
داغ مصیبت حرم یادم نمی ره
لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره
یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم
مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه
مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه
مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه
ای وای ...
خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره
یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو
یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو
مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو
مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو
مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو
ای وای ...
✍#وحید_محمدی
تو که از نسل کریمانی و آقا هستی
حسنی گشته ترین سید دنیا هستی
آن ضریحی که ندارد به شما بخشیده
تو حرم دار حسن، زاده ی زهرا هستی
آمدم کاسه ی خالی مرا پر بکنی
تو که در جود، چنان وسعت دریا هستی
تو که در نزد امامان همه سلمان بودی
میشود گفت خودت صاحب «منّا» هستی
ذوب در بحر پر از نور ولایت بودی
مظهر بندگی و خوبی و تقوا هستی
زائر کوی تو زوار حسین بن علی است
بی سبب نیست اگر قبلهی دلها هستی
تو مراد دل ما را بده آقای کریم
تو که از نسل کریمانی و آقا هستی
#وحید_محمدی
#ولادت_حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#ولادت_امام_حسن_عسکری_ع
دوبیتی
باران کرامت خدا می بارد
نور از نفس فرشته ها می بارد
صد دسته گل محمّدی باز امشب
بر صحن و سرای سامرا می بارد
▪️
تو آینه ی خدا نمایی آقا
سوم پسر از نسل رضایی آقا
می خوانمتان کریم زیرا که شما
دوم حسن آل عبایی آقا
▪️
این درد که مانده بی دوا را چه کنم؟
این سینه تحبس الدعا را چه کنم؟
این ها به کنار، یک نفر می گوید؟
این دوری راه سامرا را چه کنم؟
#وحید_محمدی
#شهادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
دستی دوباره سوی حرم می کشد مرا
شکر خدا دوباره شدم زائر شما
بی بی چقدر نور و صفا دارد این حرم
دل را چه می برد طرف مشهد الرضا
چرخی میان صحن و رواق و قدم قدم
پایین پای می برد این واژه ها مرا
وقتی که قاب چشم ترم شد ضریح تو
مجنون و مست قافیه دم زد ز کربلا
حس می کنم دوباره دلم پر گرفت و رفت
آری زمان اذن دخول است و وهل أتی
از این به بعد واژه به دادم نمی رسد
تا دم زنم ز نای نی و سوز نینوا
بی بی دوباره بال خیالم گشوده شد
آری دوباره سوی حرم می کشد مرا
#وحید_محمدی