eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای چشم حسین بر جمالت وی مظهـر فاطمـه، جلالت تعظیم کمـال بــر کمـالت تحسین رسول بر خصالت بر قلب پدر سکینه‌ای تو در بیـت ولا امینـه‌ای تو تـو سـوره نـور اهل‌بیتی تو شادی و شور اهل‌بیتی در سینه سـرور اهل‌بیتی تو نخلـه طور اهل‌بیتی تو دختر مــاه و آفتابی آیینــه زینـب و ربابی گل بر تو، گلاب بر تو نازد عطشانـی آب بـر تـو نازد آیـات حجـاب بر تو نازد تنهـا نـه رباب بر تو نازد حقـا کـه تو فخر عالمینی ممدوحـه زینب و حسینی ای چشم حسین را نظاره! بـر فاطمـه، زینب دوباره فریـاد گلـوی پـاره پاره وصف تو فراتر از شماره تا حشر، سکینه ولایت آرامـش سینـه ولایت تو وجه خدای را گواهی در قـلب پدر، شرار آهی بیـن اسـرا چـراغ راهی پیغــام ‌رسان قتلگاهــی پیغامت از آن رگ بریده تا حشـر قیامت آفریده در فُلک ولا، سکینـه‌ای تو راضیــه‌ای و امینــه‌ای تو یک کرب و بلا مدینه‌ای تو چون فاطمه بی‌قرینـه‌ای تو تـو آیه حُسن ابتلایـی قرآنِ شهیـدِ کربلایی در مقتل خون چو پا نهادی لب بــر گلـوی پدر نهادی روی تـن پاکـش اوفتـادی این گونه بــه مـا پیام دادی ما عترت عصمت و حجابیم در مـلک عفــاف آفتابیم بــا آن همــه داغ بـی‌نهایت مــی‌بود بـه محضـر ولایت از بــردن چــادرت شکایت ای شعلـه مشعــل هــدایت توحید و کتاب زنده از توست آیات حجـاب زنده از توست در بحر عفاف، گوهری تو بر فُلک کمـال، لنگری تو هنگام خطابـه، حیدری تو زیرا به حسین، دختری تو تو سینهْ ‌سپـر به هر بلایی تو یـاسِ کبـودِ کربلایـی ای در نفست صدای زینب در هر سخنت ندای زینب هم‌سنگر و پا به پای زینب مـرآت خـدا نمــای زینب «میثـم» به ثنای تو چه خواند هــر چنـد ز لب گهر فشاند سبک 👇
. 🎤 تو ماتم صاحب الزمان صحن چشا بارونه شد رهسپار سامرا باز این دل بیخونه تو غمت مثل ابرای بهاری می بارم وقتی که بارون می باری من عزادارم و امیدم اینه لباس مشکیمو تو دربیاری برا غربتت آقا دل من مثل عاشورا آجرک الله بقیة الله جوونی و اسم بردی از جوونی زهرا بغضی گلوگیر داری از مصیبت زهرا بغض تو چادر آتیش گرفته س بغضت از مادر و مسمار و سینه س گریه هات بر قتیل کربلا و روضه هات دائم از شهر مدینه س روضه کوچه های تنگ روضه صورت و سیلی روضه دستای بسته  با آه جانکاه گفتی با اماه آجرک الله بقیة الله تو گوشه حجره تو از شرار غم می سوزی  چشاتو تا مهدیت بیاد داری به در می دوزی سید اهل بیتی عشق لله گفتی با رعشه از عمق نفسهات غرق خون لبات ای قاری حق ظرف آب از بس که خورد روی لبهات می خونی روضه با یاد خیزرون و لب و قرآن  مثه جد غریب تو جون میدی با لب عطشان کشته بی سر غریب مادر حسین ذبیح العطشان قتیل العریان 👇
برگزاری مراسم سوگواری رحلت خاتم الانبیاء (ص ) و شهادت امام مجتبی (ع ) توسط حسینیه سیار کانون مداحان شهرستان فلاورجان در روستای پلارت جمعه 25 مهرماه 99
. یابن الحسن(عج) گرفته گر چه غم دامان ما را شما داری به دستانت دوا را کفایت می کند یک گوشه چشمت رهایی جهان از این بلا را نفس تنگی گرفته کل عالم بیاور با نفسهایت شفا را بیا و درقنوت فاطمی ات به ما ارزان بده فیض دعا را بیا و مغربت را جمکران و بخوان در صحن آزادی عشا را کجایی یوسف زهرا ببینی تو احوال پریشان گدا را چه دردی و بلائی بدتر از این ندیدم چند ماهی کربلا را سبک 👇
4_6021817296027125202.mp3
4.96M
🔊 روضه [ فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَنْ فَرَسِهِ ] 🔹نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 🗓 شنبه ۱۱ خرداد ۹۸ 🎤 حجت الاسلام 🔻 مسجد الهادی(ع) غرب تهران
❣﷽❣ 🔷 🔷 بی بی سکینه جانم فدایت سوزد چو شمعی دل در عزایت ای گوهر نایاب کوکب و مهتاب بضعه ی ارباب 🔷آه آه و واویلا... آرام ِ جان خون خدایی تو یادگار کرببلایی تو نور دلهایی جان بابایی بنت الزهرایی 🔷آه آه و واویلا... تو دیده ای قامت خمیده تن ِ پر از خون ، سر ِ بریده آه از ظلم اعدا بعد از عاشورا چه شد با شما آه آه و واویلا... دشمن به عترت کرده جسارت عترت کجا و رنج اسارت آه آل پیمبر یک جمع کافر روضه ی معجر 🔷آه آه و واویلا... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•tari
‍ ❣﷽❣ ♥ ای که دلخوشیِ روزگارِ منی دورم از تو ولی تو کنارِ منی عمریِ با دلم خیلی راه اومدی حتی یک دفعه هم منو پس نزدی کاری کردی ، دیگه هیشکی به چشمایِ خستۀ من نمیآد کاری کردی ، دلِ من میخواد هرجوریِ به چِشِ (م) تو بیاد کاری کردی ، با تمومِ بدی دلم از تو خودت رو می خواد ♥دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا ♥محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا گر کسی ندونه ، من که خوب میدونم به خدا به شما ، خیلی مدیونم .. با تو حسِ دلم ، حسِ زندگیِ راهِ کربُبَلا ، راهِ بندگیِ .. کاری کن تا ، که دلایِ ما از همه غیرِ تو خالی بشه کاری کن تا ، آقا سینه زنت تو مسیرِ تو راهی بشه کاری که تا ، دلِ مهدیِ فاطمه از ما راضی بشه آقایِ منی من هم یه فقیر آقا محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا ♥دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا ♥محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا کم نزاشتی برام ، دلخور از خودمم نگرانم آقا از جدا شدنم .. گریه هامُ ببین آبرومُ بخرم دیر شده سفرم ، کربلام تو ببرم دوست دارم ، بزا سایۀ تو همیشه باشه رویِ سرم دوست دارم ، بیرونم کنی جایِ دیگه ندارم که برم دوست دارم ، فقط حرفِ دلم رو میارم آقا تو حرم بینِ زائرات ما رو بپذیر آقا محتاجِ توام یا نعم الامیر آقا ♥دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا ♥محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا کاری کردی ، دیگه هیشکی به چشمایِ خستۀ من نمیآد کاری کردی ، دلِ من میخواد هرجوریِ به چِشِ (م) تو بیاد کاری کردی ، با تمومِ بدی دلم از تو خودت رو می خواد ♥دستام خالیِ ، دستامُ بگیر آقا ♥محتاجِ توام ، یا نعم الامیر آقا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کانالها و گروها در فضای مجازی ما در ایتا مجمع ذاکرین @madahanpirbakran قراگاه فرهنگی ولی امر‌ @valyamr_pirbakran خبرگزاری بسیج پیربکران @basijnews_pirbakran.
مجتبی موسوی ونهری: «بسم الله الرحمن الرحیم» اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ خدايا از تو درخواست مى‌كنم، به رحمتت كه همه‌چيز را فرا گرفته وَ بِقُوَّتِكَ الَّتى قَهَرْتَ بِها كُلَّ شَىْءٍ وَ خَضَعَ لَها كُلُّ شَىْءٍ وَ ذَلَّ لَها كُلُّ شَىْءٍ و به نيرويت كه با آن بر هرچيز چيره‌ گشتى و در برابر آن هرچيز فروتنى نموده و همه‌چيز خوار شده وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتى غَلَبْتَ بِها كُلَّ شَىْءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتى لا يَقُومُ لَها شَىْءٌ و به جبروتت كه با آن بر همه‌چيزى فائق‌ آمدى و به عزّتت كه چيزى در برابرش تاب نياورد وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتى مَلاَتْ كُلَّ شَىْءٍ وَ بِسُلْطانِكَ الَّذى عَلا كُلَّ شَىْءٍ و به بزرگى‌ات كه همه‌چيز را پر كرده و به پادشاهى‌ات‌ كه برتر از همه‌چيز قرار گرفته وَ بِوَجْهِكَ الْباقى بَعْدَ فَناءِ كُلِّ شَىْءٍ وَ بِأَسْمائِكَ الَّتى مَلاَتْ اَرْكانَ كُلِّ شَىْءٍ و به جلوه‌ات كه پس از نابودى همه‌چيز باقى است و به نامهايت كه پايه‌هاى‌ همه‌چيز را انباشته وَ بِعِلْمِكَ الَّذى اَحاطَ بِكُلِّ شَىْءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضاَّءَ لَهُ كُلُّ شىْءٍ و به علمت كه بر همه‌چيز احاطه نموده، و به نور ذاتت كه همه‌چيز در پرتو آن‌ تابنده گشته. يا نُورُ يا قُدُّوسُ يا اَوَّلَ الاْوَّلِينَ وَ يا آخِرَ الآخِرينَ اى نور، اى پاك از هر عيب، اى آغاز هر آغاز، و اى پايان هر پايان اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِكُ الْعِصَمَ خدايا! بيامرز براى من آن گناهانى را كه پرده حرمتم مى‌درد اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ النِّقَمَ خدايا! بيامرز براى من آن گناهانى را كه كيفرها را فرو مى‌بارند اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ خدايا! بيامرز برايم گناهانى را كه نعمتها را دگرگون مى‌سازند اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاءَ خدايا! بيامرز برايم آن گناهانى را كه دعا را باز مى‌دارند اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاءَ خدايا! بيامرز برايم گناهانى كه بلا را نازل مى‌كند. اَللّهُمَّ اغْفِرْلى كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ خَطيئَةٍ اَخْطَاْتُها خدايا! بيامرز برايم همه گناهانى را كه مرتكب شدم، و تمام خطاهايى كه به آنها آلوده گشتم. اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِذِكْرِكَ وَ اَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلى نَفْسِكَ خدايا! با ياد تو به سويت نزديكى مى‌جويم، و از ناخشنودى تو به درگاه خودت شفاعت می طلبم وَ اَسْئَلُكَ بِجُودِكَ اَنْ تُدْنِيَنى مِنْ قُرْبِكَ وَ اَنْ تُوزِعَنى شُكْرَكَ وَ اَنْ تُلْهِمَنى ذِكْرَكَ و از تو خواستارم‌ به جودت مرا به بارگاه قرب خويش نزديك گردانى و سپاس خود را نصيب من كنى، و يادت را به من الهام نمايى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ سُؤالَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنى وَ تَرْحَمَنى وَ تَجْعَلَنى بِقَِسْمِكَ راضِياً قانِعاً وَ فى جَميعِ الاْحْوالِ مُتَواضِعاً خدايا! از تو درخواست مى‌كنم، درخواست بنده‌اى فروتن، خوار و افتاده، كه با من مدارا نمايى و به من رحم كنى و به آنچه روزى‌ام نموده‌اى‌ خشنود و قانع بدارى و در تمام حالات در عرصه تواضعم بگذارى. اَللّهُمَّ وَ اَسْئَلُكَ سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَ اَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدائِدِ حاجَتَهُ وَ عَظُمَ فيما عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ خدايا! از تو درخواست مى‌كنم درخواست كسى‌كه سخت تهيدست‌ شده و بار نيازش را به هنگام گرفتاريها به آستان تو فرود آورده و ميلش به آنچه نزد توست فزونى يافته اَللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُكَ وَ عَلا مَكانُكَ وَ خَفِىَ مَكْرُكَ وَ ظَهَرَ اَمْرُكَ وَ غَلَبَ قَهْرُكَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُكَ وَ لا يُمْكِنُ الْفِرارُ مِنْ حُكُومَتِكَ خدايا! فرمانروايى‌ بس بزرگ و مقامت والا و تدبيرت پنهان، و فرمانت آشكار، و قهرت چيره، و قدرتت‌ نافذ، و گريز از حكومتت ممكن نيست. اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبى غافِراً وَ لا لِقَبائِحى ساتِراً وَ لا لِشَىْءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ خدايا! آمرزنده‌اى براى گناهانم و پرده‌پوشى براى‌ زشتكاری‌هايم و تبديل كننده‌اى براى كار زشتم به زيبايى لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسى وَ تَجَرَّأتُ بِجَهْلى وَ سَكَنْتُ اِلى قَديمِ ذِكْرِكَ لى وَ مَنِّكَ عَلَىَّ. جز تو نمى‌يابم معبودى جز تو نيست، پاك و منزّهى و به ستايشت برخاسته‌ام، به خود ستم كردم و از روى نادانى جرأت نمودم و به ياد ديرينه‌ات از من و بخششت بر من به آرامش نشستم‌ اَللّهُمَّ مَوْلاىَ كَمْ مِنْ قَبيحٍ سَتَرْتَهُ وَ كَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ خدايا! اى سرور من چه بسيار زشتى مرا پوشاندى و چه بسيار بالاهاى سنگين و بزرگى كه از من برگرداندى وَ كَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَيْتَهُ وَ
كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ كَمْ مِنْ ثَناءٍ جَميلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ و چه بسيار لغزشى كه مرا از آن‌ نگهداشتى و چه بسيار ناپسند كه از من دور كردى و چه بسيار ستايش نيكويى كه شايسته آن نبودم و تو در ميان مردم پخش كردى. اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلائى وَ اَفْرَطَ بى سُوءُ حالى وَ قَصُرَتْ بى اَعْمالى وَ قَعَدَتْ بى اَغْلالى خدايا! بلايم‌ بزرگ شده و زشتى عالم از حدّ گذشته و كردارم خوارم ساخته و زنجيرهاى گناه مرا زمين‌گير نموده وَ حَبَسَنى عَنْ نَفْعى بُعْدُ اَمَلى وَ خَدَعَتْنِى الدُّنْيا بِغُرُورِها وَ نَفْسى بِجِنايَتِها وَ مِطالى يا سَيِّدى و دورى آرزوهايم مرا زندانى ساخته و دنيا با غرورش و نفسم با جنايتش و امروز و فردا كردنم در توبه مرا فريفته فَاَسْئَلُكَ بِعِزَّتِكَ اَنْ لا يَحْجُبَ عَنْكَ دُعائى سُوءُ عَمَلى وَ فِعالى اى سرورم از تو درخواست مى‌كنم به عزّتت كه مانع نشود از اجابت دعايم به درگاهت، بدى عمل و زشتى كردارم‌ وَ لا تَفْضَحْنى بِخَفِىِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرّى وَلا تُعاجِلْنى بِالْعُقُوبَةِ عَلى ما عَمِلْتُهُ فى خَلَواتى و مرا با آنچه از اسرار نهانم مى‌دانى رسوا مسازى و در كيفر آنچه در خلوتهايم انجام دادم‌ شتاب نكنى، مِنْ سُوءِ فِعْلى وَ اِسائَتى وَ دَوامِ تَفْريطى وَ جَهالَتى وَ كَثْرَةِ شَهَواتى وَ غَفْلَتى از زشتى كردار و بدى رفتار و تداوم تقصير و نادانى و بسيارى شهواتم‌ و غفلتم، شتاب نكنى. وَ كُنِ اللّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لى فى كُلِّ الاْحْوالِ رَؤُفاً وَ عَلَىَّ فى جَميعِ الاُْمُورِ عَطُوفاً. خدايا! با من در همه احوال مهر ورز و بر من در هر كارم به ديده لطف‌ بنگر اِلهى وَرَبّى مَنْ لى غَيْرُكَ اَسْئَلُهُ كَشْفَ ضُرّى وَالنَّظَرَ فى اَمْرى خدايا، پروردگارا، جز تو كه را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتى و نظر لطف در كارم را از او درخواست كنم. اِلهى وَ مَوْلاىَ اَجْرَيْتَ عَلَىَّ حُكْماً اتَّبَعْتُ فيهِ هَوى نَفْسى وَ لَمْ اَحْتَرِسْ فيهِ مِنْ تَزْيينِ عَدُوّى خداى من‌ و سرور من، حكمى را بر من جارى ساختى كه هواى نفسم را در آن پيروى كردم و از فريبكارى آرايش دشمنم‌ نهراسيدم فَغَرَّنى بِما اَهْوى وَ اَسْعَدَهُ عَلى ذلِكَ الْقَضاءُ فَتَجاوَزْتُ بِما جَرى عَلَىَّ مِنْ ذلِكَ بَعْضَ حُدُودِكَ وَ خالَفْتُ بَعْضَ اَوامِرِكَ پس مرا به خواهش دل فريفت و بر اين امر اختيار و اراده‌ام ياريش نمود، پس بدينسان و بر پايه‌ گذشته‌هايم از حدودت گذشتم، و با برخى از دستوراتت مخالفت نمودم فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَىَّ فى جَميعِ ذلِكَ وَ لا حُجَّةَ لى فيما جَرى عَلَىَّ فيهِ قَضاؤُكَ وَ اَلْزَمَنى حُكْمُكَ وَ بَلاؤُكَ پس حمد تنها از آن تواست‌ در همه اينها. و مرا هيچ حقى نيست در آنچه بر من از سوى قضايت جارى شده و فرمان و آزمايشت ملزمم نموده. وَ قَدْ اَتَيْتُكَ يا اِلهى بَعْدَ تَقْصيرى وَ اِسْرافى عَلى نَفْسى مُعْتَذِراً نادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقيلاً مُسْتَغْفِراً مُنيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً اى‌ خداى من اينك پس از كوتاهى در عبادت و زياده‌روى در خواهشهاى نفس عذرخواه، پشيمان، شكسته‌دل، جوياى گذشت‌ طالب آمرزش، بازگشت‌كنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه لا اَجِدُ مَفَرّاً مِمّا كانَ مِنّى وَ لا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ اِلَيْهِ فى اَمْرى غَيْرَ قَبُولِكَ عُذْرى وَ اِدْخالِكَ اِيّاىَ فى سَعَةِ رَحْمَتِكَ، بى‌آنكه گريزگاهى از آنچه از من سرزده بيابم و نه پناهگاهى كه به آن رو آورم‌ پيدا كنم، جز اينكه پذيراى عذرم باشى، و مرا در رحمت فراگيرت بگنجايى اَللّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْرى وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرّى وَ فُكَّنى مِنْ شَدِّ وَثاقى خدايا! پس عذرم را بپذير، و به بدحالى‌ام رحم كن و رهايم ساز از بند محكم گناه. يا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنى وَ رِقَّةَ جِلْدى وَ دِقَّةَ عَظْمى پروردگارا! بر ناتوانى جسمم و نازكى پوستم و نرمى استخوانم رحم كن. يا مَنْ بَدَءَ خَلْقى وَ ذِكْرى وَ تَرْبِيَتى وَ بِرّى وَ تَغْذِيَتى هَبْنى لاِبْتِداءِ كَرَمِكَ وَ سالِفِ بِرِّكَ بى اى كه آغازگر آفرينش و ياد و پرورش و نيكى بر من و تغذيه‌ام بوده‌اى، اكنون مرا ببخش به همان كرم نخستت، و پيشينه احسانت بر من يا اِلهى وَ سَيِّدى وَ رَبّى اَتُراكَ مُعَذِّبى بِنارِكَ بَعْدَ تَوْحيدِكَ وَ بَعْدَ مَا انْطَوى عَلَيْهِ قَلْبى مِنْ مَعْرِفَتِكَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسانى مِنْ ذِكْرِكَ وَاعْتَقَدَهُ ضَميرى مِنْ حُبِّكَ اى خداى من و سرور و پروردگارم، آيا مرا به آتش دوزخ عذاب نمايى، پس از اقرار به يگانگى‌ات و پس از آنكه دلم از نور شناخت تو روشنى گرفت و زبانم در پرتو آن به ذكرت گويا گشت و پس از آنكه درونم از عشقت لبريز شد وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافى وَ دُعائى خاضِعاً لِرُبُوبِيَّتِكَ؟ و پس از صداقت در اعتراف و درخواست خاضعانه‌ام در برابر پروردگارى‌ات. هَيْهاتَ اَنْتَ اَكْرَمُ م
ِنْ اَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ اَوْ تُبْعِدَ مَنْ اَدْنَيْتَهُ اَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَيْتَهُ اَوْ تُسَلِّمَ اِلَى الْبَلاءِ مَنْ كَفَيْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ باور نمى‌كنم چه آن بسيار بعيد است و تو بزرگوارتر از آن هستى كه پرورده‌ات را تباه كنى يا آن را كه به‌ خود نزديك نموده‌اى دور نمايى يا آن را كه پناه دادى از خود برانى يا آن را كه خود كفايت نموده‌اى و به او رحم كردى به موج بلا واگذارى! وَ لَيْتَ شِعْرى يا سَيِّدى وَ اِلهى وَ مَوْلاىَ اَتُسَلِّطُ النّارَ عَلى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِكَ ساجِدَةً وَ عَلى اَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحيدِكَ صادِقَةً وَ بِشُكْرِكَ مادِحَةً اى كاش مى‌دانستم‌ اى سرورم و معبودم و مولايم، آيا آتش را بر صورتهايى كه براى عظمتت سجده‌كنان بر زمين نهاده شده مسلطّ مى‌كنى و نيز بر زبانهايى كه صادقانه به توحيدت و به سپاست مدح‌كنان گويا شده وَ عَلى قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِاِلهِيَّتِكَ مُحَقِّقَةً وَ عَلى ضَمائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِكَ حَتّى صارَتْ خاشِعَةً وَ عَلى جَوارِحَ سَعَتْ اِلى اَوْطانِ تَعَبُّدِكَ طائِعَةً وَ اَشارَتْ بِاسْتِغْفارِكَ مُذْعِنَةً و هم بر دلهايى كه بر پايه تحقيق به خداونديت اعتراف‌ كرده. و بر نهادهايى كه معرفت به تو آنها را فرا گرفته تا آنجا كه در پيشگاهت خاضع شده و به اعضايى كه‌ مشتاقانه به سوى پرستشگاههايت شتافته‌اند و اقراركنان جوياى آمرزش تو بوده‌اند. ما هكَذَا الظَّنُّ بِكَ وَ لا اُخْبِرْنا بِفَضْلِكَ عَنْكَ يا كَريمُ يا رَبِّ شگفتا اين همه را به آتش بسوزانى! هرگز چنين‌ گمانى به تو نيست و از فضل تو چنين خبرى داده نشده اى بزرگوار، اى پروردگار وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفى عَنْ قَليلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْيا وَ عُقُوباتِها وَ ما يَجْرى فيها مِنَ الْمَكارِهِ عَلى اَهْلِها و تو از ناتوانى‌ام در برابر اندكى از غم و اندوه دنيا و كيفرهاى آن و آنچه كه زا ناگواريها بر اهلش مى‌گذرد آگاهى عَلى اَنَّ ذلِكَ بَلاءٌ وَ مَكْرُوهٌ قَليلٌ مَكْثُهُ يَسيرٌ بَقائُهُ قَصيرٌ مُدَّتُهُ با آنكه اين غم و اندوه و ناگوارى درنگش كم بقايش اندك و مدّتش كوتاه است. فَكَيْفَ احْتِمالى لِبَلاءِ الآخِرَةِ وَ جَليلِ وُقُوعِ الْمَكارِهِ فيها پس چگونه خواهد بود تابم در برابر بلاى آخرت، و فرود آمدن ناگواريها در آن جهان بر جسم و جانم وَهُوَ بَلاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقامُهُ وَ لا يُخَفَّفُ عَنْ اَهْلِهِ لاِنَّهُ لا يَكُونُ اِلاّ عَنْ غَضَبِكَ وَاْنتِقامِكَ وَ سَخَطِكَ و حال انكه زمانش طولانى و جايگاهش ابدى است و تخفيفى براى‌ اهل آن بلا نخواهد بو، چرا كه مايه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودى تو نيست وَ هذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرْضُ يا سَيِّدِى فَكَيْفَ لى وَ اَنَا عَبْدُكَ الضَّعيفُ الذَّليلُ الْحَقيرُ الْمِسْكينُ الْمُسْتَكينُ و اين چيزى است كه تاب نياورند در برابرش آسمانها و زمين، اى سرور من تا چه رسد به من؟ و حال آنكه من بنده ناتوان، خوار و كوچك، زمين‌گير و درمانده توأم. يا اِلهى وَ رَبّى وَ سَيِّدِى وَ مَوْلاىَ لاِىِّ الاُْمُورِ اِلَيْكَ اَشْكُو وَ لِما مِنْها اَضِجُّ وَ اَبْكى؟ لأليمِ الْعَذابِ وَ شِدَّتِهِ اَمْ لِطُولِ الْبَلاءِ وَ مُدَّتِهِ؟ اى خداى من و پروردگارم و سرور و مولايم، براى كداميك از دردهايم به حضرتت شكوه كنم و براى كدامين گرفتاريم‌ به درگاهت بنالم و اشك بريزيم. آيا براى دردناكى عذاب و سختى‌اش، يا براى طولانى شدن بلا و زمانش فَلَئِنْ صَيَّرْتَنى لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنى وَ بَيْنَ اَهْلِ بَلائِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنى وَ بَيْنَ اَحِبّائِكَ وَ اَوْليائِكَ، پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهى، و بين من و اهل عذابت جمع كنى، و ميان من و عاشقان و دوستانت جدايى اندازى فَهَبْنى يا اِلهى وَ سَيِّدِى وَ مَوْلاىَ وَ رَبّى صَبَرْتُ عَلى عَذابِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَلى فِراقِكَ اى خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض كه بر عذابت شكيبائى ورزم، ولى بر فراقت چگونه صبر كنم وَ هَبْنى صَبَرْتُ عَلى حَرِّ نارِكَ فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلى كَرامَتِكَ اَمْ كَيْفَ اَسْكُنُ فِى النّارِ وَ رَجائى عَفْوُكَ و گيرم اى خداى من‌ بر سوزندگى آتشت صبر كنم، اما چگونه چشم‌پوشى از كرمت را تاب آورم يا چگونه در آتش، سكونت‌ گزينم و حال آنكه اميد من گذشت و عفو تواست. فَبِعِزَّتِكَ يا سَيِّدى وَ مَوْلاىَ اُقْسِمُ صادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنى ناطِقاً لاَضِجَّنَّ اِلَيْكَ بَيْنَ اَهْلِها ضَجيجَ الآمِلينَ پس به عزّتت اى آقا و مولايم سوگند صادقانه مى‌خورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذارى‌ در ميان اهل دوزخ به پيشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان و بر من منّت گذار با پاسخ نيكويت و لغزشم را ناديده انگار و گناهم را ببخش فَاِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِكَ وَ ا
َمَرْتَهُمْ بِدُعائِكَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَةَ زيرا تو بندگانت را به بندگى فرمان دادى و به دعا و درخواست از خود امر كردى و اجابت دعا را براى آنان ضامن شدى. «فَاِلَيْكَ يا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَ اِلَيْكَ يا رَبِّ مَدَدْتُ يَدى پس اى‌ پروردگار من تنها روى به سوى تو داشتم و دستم را تنها به جانب تو دراز كردم فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لى دُعائى وَ بَلِّغْنى مُناىَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجائى وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدائى پس تو را به عزّتت سوگند مى‌دهم كه دعايم را اجابت كنى‌ و مرا به آرزويم برسانى، و اميدم را از فضلت نااميد نكنى، و شرّ دشمنانم را از پرى و آدمى از من كفايت كنى. يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ اِلا الدُّعاءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ اى‌ خدايى كه زود از بنده‌ات خشنود مى‌شوى، بيامرز آن را كه جز دعا چيزى ندارد، همانا تو هرچه بخواهى انجام مى‌دهى يا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ وَ طاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَ سِلاحُهُ الْبُكاءُ اى آن‌كه نامش دوا و يادش‌ شفا و طاعتش توانگرى است، رحم كن به كسى‌كه سرمايه‌اش اميد و سازوبرگش اشك‌ريزان است يا سابِغَ النِّعَمِ يا دافِعَ النِّقَمِ يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِى الظُّلَمِ يا عالِماً لا يُعَلَّمُ اى فروريزنده نعمتها اى دوركننده بلاها، اى روشنى‌ بخش وحشت‌ زدگان در تاريكيها، اى داناى ناآموخته صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى رَسُولِهِ وَالاْئِمَّةِ الْمَيامينَ مِنْ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً. بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و با من چنان كن تو را شايد، و درود و سلام فراوان خدا بر پيامبرش و بر امامان‌ خجسته از خاندانش. اَنْ تَهَبَ لى فى هذِهِ اللَّيْلَةِ وَ فى هذِهِ السّاعَةِ كُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ قَبِيحٍ اَسْرَرْتُهُ وَ كُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ كَتَمْتُهُ اَوْ اَعْلَنْتُهُ اَخْفَيْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ كه در اين شب و در اين ساعت بر من ببخشى هر جرمى‌ كه مرتكب شدم و هر گناهى كه به آن آلوده گشتم و هر كار زشتى را كه پنهان ساختم و هر نادانى كه آن را بكار گرفتم‌ خواه پنهان كردم يا آشكار، نهان ساختم يا عيان و هر كار زشتى كه دستور ثبت آن را به نويسندگان بزرگوار دادى. وَ كُلَّ سَيِّئَةٍ اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبينَ الَّذينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما يَكُونُ مِنّى وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحى آنان‌كه بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتى و آنان را نيز گواهانى بر من قرار دادى علاوه بر اعضايم و خود فراتر از آنها مراقب من بودى وَ كُنْتَ اَنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَرائِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِكَ اَخْفَيْتَهُ وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ و شاهد بر آنچه كه از آنان پنهان ماند و به يقين با رحمتت پنهان ساختى و با فضلت‌ پوشاندى وَ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّى مِنْ كُلِّ خَيْرٍ اَنْزَلْتَهُ اَوْ اِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍ تَسْتُرُهُ و اينكه از تو مى‌خواهم از هرچيزى‌كه نازل كردى يا احسانى كه تفضّل نمودى يا برّ و نيكى كه گستردى‌ يا رزقى كه پراكندى يا گناهى كه بيامرزى يا خطايى كه بپوشانى، پرورگارا، پروردگارا، پروردگارا! «يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ يا اِلهى وَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مالِكَ رِقّى يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى يا خَبيراً بِفَقْرى وَ فاقَتى اى خداى من‌ اى سرور من، اى مولاى من و اختيار دارم، اى كسى‌كه مهارم به دست اوست، اى آگاه از پريشانى و ناتوانى‌ام‌ اى داناى تهيدستى و نادارى‌ام يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْمائِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً وَ اَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو درخواست مى‌كنم به حقّت و قدست و بزرگ‌ترين‌ صفات و نامهايت كه همه اوقاتم را از شب و روز به يادت آباد كنى و به خدمتگزاريت‌ پيوسته بدارى. و اعمالم را در پيشگاهت قبول فرمايى حَتّى تَكُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى كُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً تا آنكه اعمال و اورادم هماهنگ، همسو و همواره باشد و حالم در خدمت تو پاينده گردد. «يا سَيِّدى يا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ اِلَيْهِ شَكَوْتُ اَحْوالى اى سرور من، اى آن‌كه بر او تكيه دارم، اى آن‌كه شكوه حالم را تنها به سوى او برم يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ
فى خَشْيَتِكَ وَالدَّوامَ فِى الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ اى پروردگارم، اى پروردگارم، اى پروردگارم اعضايم را در راه خدمتت نيرو بخش و دلم را بر عزم و همّت محكم كن، و كوشش در راستاى پروايت و دوام در پيوستن به خدمتت را به من ارزانى دار حَتّى اَسْرَحَ اِلَيْكَ فى مَيادينِ السّابِقينَ وَ اُسْرِعَ اِلَيْكَ فِى الْبارِزينَ وَ اَشْتاقَ اِلى قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقينَ وَ اَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصينَ وَ اَخافَكَ مَخافَةَ الْمُوقِنينَ وَ اَجْتَمِعَ فى جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنينَ تا به سويت برانم در ميدانهاى‌ پيشتازان و به سويت بشتابم در ميان شتابندگان و به كوى قربت آيم در ميان مشتاقان و همانند مخلصان به تو نزديك شوم و چون يقين آوردگان از جاه تو بهراسم و با اهل ايمان در جوارت گرد آيم. «اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ كادَنى فَكِدْهُ خدايا! هركس مرا به بدى قصد كند تو قصدش كن، و هركس با من مكر ورزد تو با او مكر كن وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبيدِكَ نَصيباً عِنْدَكَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ فَاِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ اِلاّ بِفَضْلِكَ و مرا از بهره‌مندترين بندگانت نزد خود، و نزديك‌ترينشان در منزلت به تو و مخصوص‌ ترينشان در رتبه به پيشگاهت بگردان، زيرا اين همه به دست نيايد جز به فضل تو وَ جُدْلى بِجُودِكَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِكَ وَاحْفَظْنى بِرَحْمَتِكَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِكْرِكَ لَهِجاً وَ قَلْبى بِحُبِّكَ مُتَيَّماً خدايا! با جودت به من جود كن و با بزرگواريت به من نظر كن و با رحمتت مرا نگاهدار و زبانم را به ذكرت گويا كن، و دلم را به محبتت شيفته و شيدا فرما وَ مُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِكَ وَ اَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى وَ لاَصْرُخَنَّ اِلَيْكَ صُراخَ الْمَسْتَصْرِخينَ وَ لاََبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكاءَ الْفاقِدينَ و به درگاهت بانگ بردارم، همچون بانگ آنان‌كه خواهان دادرسى هستند و هر آينه به آستانت گريه كنم چونان كه مبتلا به فقدان عزيزى مى‌باشند وَ لاَُنادِيَنَّكَ اَيْنَ كُنْتَ يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ يا غايَةَ آمالِ الْعارِفينَ يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ يا حَبيبَ قُلُوبِ الصّادِقينَ وَ يا اِلهَ الْعالَمينَ و صدايت مى‌زنم: كجايى اى سرپرست مؤمنان، آرى كجايى اى نهايت‌ آرزوى عارفان، اى فريادرس خواهندگان فريادرس، اى محبوب دلهاى راستان و اى معبود جهانيان‌. «اَفَتُراكَ سُبْحانَكَ يا اِلهى وَ بِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فيها صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ فيها بِمُخالَفَتِهِ وَ ذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعْصِيَتِهِ وَ حُبِسَ بَيْنَ اَطْباقِها بِجُرْمِهِ وَ جَريرَتِهِ آيا اين چنين است، اى خداى منزّه، و ستوده كه در دوزخ بشنوى صداى بنده مسلمانى كه براى مخالفتش با دستورات تو زندانى شده و مزه عذابش را به خاطر نافرمانى چشيده و ميان دركات دوزخ به علّت جرم و جنايتش محبوس شده وَ هُوَ يَضِجُّ اِلَيْكَ ضَجيجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِكَ وَ يُناديكَ بِلِسانِ اَهْلِ تَوْحيدِكَ وَ يَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِرُبُوبِيَّتِكَ و حال آنكه در درگاهت سخت ناله‌ مى‌زند، همچون ناله آن‌كه آرزومند رحمت توست، و با زبان اهل توحيدت تو را مى‌خواند، و به ربوبيّتت به پيشگاهت توسّل مى‌جويد يا مَوْلاىَ فَكَيْفَ يَبْقى فِى الْعَذابِ وَ هُوَ يَرْجُوا ما سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ اى مولاى من، چگونه در عذاب بماند و حال آنكه اميد به بردبارى گذشته‌ات دارد اَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ النّارُ وَ هُوَ يَأمُلُ فَضْلَكَ وَ رَحْمَتَكَ يا آتش چگونه او را به درد آورد درحالى‌كه بخشش و رحمت تو را آرزو دارد. «اَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهيبُها وَ اَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَرى مَكانَهُ يا چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالى‌كه فريادش را مى‌شنوى و جايش را مى‌بينى‌ اَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفيرُها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ يا چگونه آتش او را دربر بگيرد و حال آنكه از ناتوانى‌اش خبر دارى اَمْ كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ اَطْباقِها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ يا چگونه در طبقات دوزخ به اين سو و آن سو كشانده شود درحالى‌ كه راستگوى‌اش را مى‌دانى اَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبانِيَتُها وَ هُوَ يُناديكَ يا رَبَّهُ يا چگونه فرشته‌هاى عذاب او را با خشم برانند و حال آنكه تو را به پروردگاريت مى‌خواند اَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فى عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُكُهُ فيها يا چگونه ممكن است بخششت را در آزادى از دوزخ اميد داشته باشد و تو او را در انجا به همان حال واگذارى؟ هَيْهاتَ ما ذلِكَ الظَّنُ بِكَ وَ لاَالْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ وَ لا مُشْبِهٌ لِما عامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدينَ مِنْ بِرِّكَ وَ اِحْسانِكَ همه اين امور از بنده‌نوازى تو بس دور است، هرگز گمان ما به تو اين نيست و نه از فضل تو چنين گويند و نه به آنچه كه از خوبى و احسانت با اهل توحيد رفتار ك
رده‌اى شباهتى دارد. «فَبِالْيَقينِ اَقْطَعُ لَوْ لا ما حَكَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذيبِ جاحِديكَ وَ قَضَيْتَ بِهِ مِنْ اِخْلادِ مُعانِديكَ لَجَعَلْتَ النّارَ كُلَّها بَرْداً وَ سَلاماً وَ ما كانَ لاِحَدٍ فيها مَقَرّاً وَ لا مُقاماً پس به يقين مى‌دانم كه اگر فرمانت در به‌ عذاب كشيدن منكران نبود و حكمت به هميشگى بودن دشمنانت در آتش صادر نمى‌شد، هر آينه سرتاسر دوزخ را سرد و سلامت مى‌كردى و براى احدى در آنجا قرار و جايگاهى نبود لكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ اَسْماؤُكَ اَقْسَمْتَ اَنْ تَمْلأها مِنَ الْكافِرينَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ اَجْمَعينَ وَ اَنْ تُخَلِّدَ فيهَا الْمُعانِدينَ امّا تو كه مقدّس است نامهايت‌ سوگند ياد كردى كه دوزخ را از همه كافران چه پرى و چه آدمى پر سازى و ستيزه‌جويان را در آنجا هميشگى و جاودانه بدارى‌ وَ اَنْتَ جَلَّ ثَناؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالاِْنْعامِ مُتَكَرِّماً، اَفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ و هم تو -كه ثنايت برجسته و والا است- به اين گفته ابتدا كردى و با نعمتهايت كريمانه تفضّل فرمودى «آيا مؤمن همانند فاسق‌ است؟ نه، مساوى نيستند». «اِلهى وَ سَيِّدى فَاَسْئَلُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتى قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِيَّةِ الَّتى حَتَمْتَها وَ حَكَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ اَجْرَيْتَها اى خدا و سرور من، از تو خواستارم به قدرتى كه مقدّر نمودى و به فرمانى كه حتميتش دادى و بر همه استوارش نمودى و بر كسى‌كه بر او اجرايش كردى چيره ساختى
هدایت شده از کانون مداحان
‌﷽ *دعوتنامه اختصاصی* ■کلاسهای *آموزش مداحی* همچون هفته های قبل راس ساعت9صبح جمعه ■ودرادامه حضوریکی از چندمداحان برترکشوری بعنوان میهمان وبازدیدکننده ازدوره های آموزش مداحی برادران (بارعایت پروتکلهای بهداشتی) ■اصفهان ■خ سروش ■چهارراه عسکریه ■کوچه مهدیه ■دقیقا *مقابل مهدیه اصفهان* ■ضمنامراسم تشیع پیکر مداح وپیرغلام امام حسین علیه السلام *حاج مرشدعباس خبوشانی* ازمداحان منحصربه فردخطه ی دارالمومنین اصفهان فردا جمعه راس ساعت8 باحضورهیٵت مذهبی اصفهان ومداحان اهلبیت ازساختمان بیت الزینب واقع در *خیابان فروغی* اصفهان بطرف دیارخاموشان باغ رضوان قطعه 9 تشیع وخاکسپاری خواهدشد *ضمنااشعار* *مطالب* *وآموزشهای متعددفرهنگی دینی را به آدرس زیردنبال فرمایید* 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/maddahanesf بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯