eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. تا بوده چنین بوده رسم روزگار ماه دوازدهم که رود ، میرسد بهار اما رسوم منتظران فرق میکند ماه دوازدهم که رسد ، میرسد بهار... .
. (عج) احساس میکنم که نباشی بهارنیست شعری میان دفتر این روزگار نیست معطوف میشود به شما حس واژه ها آقا خودت بگو مگر این افتخار نیست؟ من با سروده های همه شرط بسته ام بیتی بدون نام شما ماندگار نیست سین سلام سفره ی تحویل سال نو معنای این قصیده مگر انتظار نیست؟ روزی ظهور میکنی و میرسد بهار اما به ماه وسال و زمان اعتبار نیست تقویم هم به گفته ام اقرار میکند سوگند میخورد که نباشی بهار نیست .
یا مقلّب قلب ما را ده جلا یا مدبّر سینه را کن مبتلا یا محوّل کن نصیبم از کرم احسن الحالی به بوی کربلا ✍ .
. السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. یابن الحسن، محول والا مقام ما اعیاد بی تو گشته هلاهل به کام ما هر چند بین ما و شما هست فاصله ای کاش قاصدک برساند سلام ما اینبار هم بدون تو تحویل سال نو اینبار هم دعای فرج در کلام ما تقویم نو شده ست ولی روزها هنوز تارند و کهنه مثل همه صبح و شام ما در هفت سین سفره ی دلهای منتظر سرو قدت کم است امام همام ما آقا بدون روی شما از جفای دهر گشتست جشن و شادی و خنده حرام ما ایکاش بشنوم ز لبانت به سال نو بهنام هم بود ز هزاران غلام ما ✍ .
. قصد جان می کند این عید و بهارم بی تو این چه عیدی و بهاری است که دارم بی تو گیرم این باغ ، گلاگل بشکوفد رنگین به چه کار ایدم ای گل ! به چه کارم بی تو ؟ با تو ترسم به جنونم بکشد کار ، ای یار من که در عشق چنین شیفته وارم بی تو به گل روی تواش در بگشایم ورنه نکند رخنه بهاری به حصارم بی تو گیرم از هیمه زمرد به نفس رویانده است بازهم باز بهارش نشمارم بی تو با غمت صبر سپردم به قراری که اگر هم به دادم نرسی ، جان بسپارم بی تو بی بهار است مرا شعر بهاری ،آری نه همیه نقش گل و مرغ نیارم بی تو دل تنگم نگذارد که به الهام لبت غنچه ای نیز به دفتر بنگارم بی تو (سلطان غزل) .
. ذکر وقت سال نو ، یاربِّ حول حالنا ظلمت دل را ببر چشم بصیرت ده به ما حال ما و حال دنیا گشته چون ویرانه ای با ظهور مهدی زهرا تو آبادش نما ✍ .
. ما کوفیانِ عصر سبزِ انتظاریم مانند اهل کوفه خیلی بی قراریم دانسته ایم آقا که در آشوبِ دنیا جایی به جز کهف الحصین تو نداریم نسل امیرالمؤمنین حیدر تویی تو.... ما اینطرف....معروف به.... ناسازگاریم.... در جمعمان حرف تو بسیار است اما.... وقت هوای نفس خود حرفی نداریم! پای تو ماندن هانی و مسلم بخواهد ما قومِ پیغمبر کش شب زنده داریم! اصلا دلیل غربتت....ما شیعیانیم اصلا دلیل غربتت...ما بیشماریم... آتش گرفته قلب تو مانند مادر.... بیت الولایت هستی و ما شرمساریم.... ای مرد تنهایی که دائم فکر مایی ای بهترینی که برایت چشم تاریم ما واقعیت را....به تو....گفتیم و حالا.... مانند حر دل را به دستت می سپاریم..... العفو یابن الفاطمه...العفو مولا لطف خدا...اذنی بده....باید بباریم مبین اصفهانی✍ .
. در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی بهار می‌رسد اما، بهار من! تو کجایی؟ چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه‌ای و چه عیدی؟ به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم، اشاره کن به دعایی مقدّرست به فالم، مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم، اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند، چنین نکو، زِ چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟ اگر چه حُسن فروشان، به جلوه آمده باشند، تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی به سوی‌ چشمه‌ی عشقت، اگر که تشنه بیاییم قسم که حضرت باران! همین بهار می‌آیی خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب نمی‌رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی ✍ ................. . ما تشنۀ نامیم؛ او گمنام می‌خواهد ما در تلاطم، او دلی آرام می‌خواهد با ادعا گفتیم آری ما مسلمانیم او از مسلمانیِ ما اسلام می‌خواهد گفتیم؛ هِی گفتیم؛ هِی گفتیم و هِی گفتیم غافل از اینکه او فقط اقدام می‌خواهد دندان زدیم آنقدر که حرف از دهان افتاد این معرکه اقدامِ در هنگام می‌خواهد در یک طلوع سرخ می‌آید دلیری که از قاتلین کربلا فرجام می‌خواهد .
. اینک کـه بهـار در بهـار آمده است امید به قلـب بی قـرار آمده است او می رسد و چشم جهان خواهد دید در دست گرفته ذوالفقار، آمده است ✍ .
. 🚩 یا مُقَلّبَ الْقُلوبِ وَالْاَبصار، عَجّل لولیّكَ الْغَریبِ الْفَرَج آخرین سروده‌ی سال ۱۴۰۱ کُلّ ایران، یک صدا در لحظه‌ی تحویلِ سال گوید: " اَللّهُمّ عَجّل... " با زبانِ حال و قال بی گمان، صدها هزار آدم، جدا از یکدگر... یک زمان هستند با هم اینچنین در  اتصال پای خوان هفت‌سین، هفت‌آسمان مهمان شوند گر دعای بر فرج باشد به اهلش اشتغال سالمان را می کند بیمه، دعای بر فرج سالمان را می کند خالی ز اندوه و ملال دست در دستان هم، یک هَمّ واحد بر فرج تا بیاید از ره آن عالیجنابِ ذو الْجَلال بر دعای جمعی و بر اضطرارِ انتظار... لحظه‌ی تحویلِ سال نُوست بر مَردُم، مجال با تضرّع، با شکایت، از زمانه، با خلوص از خدا در یک زمان، داریم مُنجی را سؤال با قسم بر عمّه‌اش زینب، فرج‌خواهش شویم تا سرآید شام هِجر و سر رسد صبح وصال ای خدا! امسال را بِنْویس که: " سالِ ظهور " کُلّ ایران، یک صدا در لحظه‌ی تحویلِ سال ✍ یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ .
. 🔸شب ششم  📆 جمعه ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۱ 🔷 با سخنرانی: 👈 حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی 🔷 با مداحی: 👈  کربلایی 🔊 حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی 🔊 بخش اول مناجات | شبیه برف که درگیر آفتاب شده 🔊 بخش دوم دعای مناجات عظیم الشان شعبانیه 🔊 بخش سوم | وای اگر سوخته ای ناله ی شبگیر کند 🔊 بخش چهارم | هرکسی بغیر تو بود خط کشیده بود دورمو 🔊 بخش پنجم | سر نوشت هر نوکری تو حرم رقم میخوره 👇👇👇👇
. 🔸شب هفتم مناجات شعبانیه 📆 زمان: 👈 شنبه ۲۷ اسفند ماه ۱۴۰۱ 🔷 با سخنرانی: 👈 حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی 🔷 با مداحی: 👈  کربلایی 🔊 حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی 🔊 بخش اول | از بین شادی و غم، غم انتخاب کردی 🔊 بخش دوم دعای مناجات عظیم الشان شعبانیه 🔊 بخش سوم | اومدم تا که ببخشی تو منو 👇👇👇
. به مناسبت خدایا لحظه‌ی تحویل سال است و هر از گاهی دلم مثل کبوتر از خراسان سر درآورده‌ست هر از گاهی به قم رفته‌ست تا شیراز اما باز دل من از شمالِ شرق ایران سر درآورده‌ست مرا با وسعت جغرافیایم آشناتر کن بیاور سفره را که لحظه‌ی تحویل، نزدیک است بیاور دخترم با خود گل لبخند را امشب غمت را زیر چادر در کنار اشک پنهان کن بیاور سیب را، آیینه را، اسفند را امشب تو حول حالنایت را بخوان، آمین آن با من کمک کن دخترم! این سرزمین را قدر بشناسیم دعا کن دخترم تا زینت این بوم و بر باشی که از تقسیم نان با کودک همشهریت خوشحال و از همسایه بیش از خانه ی خود با خبر باشی الهی یا محول ! احسن الحالی عنایت کن چه بویی خانه را پر کرده ! حالا خوب می دانم چرا این سفره را اینقدر با احساس می چینی کنار سفره ی امسال ، شب بو را نمی بینم به جایش خوب می فهمم چرا هی یاس می چینی خدا را شکر ، یاس خانه را پرپر نمی بینم دم تحویل سال است و من و تو دست بر سینه کنار سفره می خوانیم با هم ، کوثر از قرآن سلام ای ابر باران زا ! سلام ای دختر دریا ! سلام ای مادر آب و سلام ای همسر باران ! سلام ای فاطمه ! امسال ، ما را فاطمی تر کن ✍ .