eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.1هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
9.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸شب بیست و چهارم مناجات خوانی ماه مبارک رمضان 📆 زمان: 👈 جمعه ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۲ 🔷   کربلایی 🔊 سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مرتضوی 🔊 بخش اول | بیچاره ام دل خسته ام زارم، نزارم 🔊 بخش دوم امیرالمؤمنین (ع) 🔊 بخش سوم | فراق گشته مقدر گمان نمیکردم 👇👇👇
4_5895721522982555499.mp3
12.09M
فراق گشته مقدر گمان نمیکردم رسید لحظه ی آخر گمان نمیکردم تصورم ز اسارت طناب بود اما بدون چادر و معجر گمان نمیکردم به دست و پا و سرت بوسه ها زدم اما به پاره پاره ی حنجر گمان نمیکردم گمان به نیزه و شمشیر و سنگ میبردم ولی به کندی خنجر گمان نمیکردم قبول،بی تو سفر میکنم به شام اما کنار شمر برادر گمان نمیکردم تو را به رسم عرب های جاهلی کشتن به آن طریق که دیگر گمان نمیکردم سر بریده به هر مادری نشان دادم ولی به مادر اصغر گمان نمیکردم یزید و مجلس و نامحرمان همه به کنار به میز و تخته و آن سر گمان نمیکردم
. 🔸شب بیست و پنجم مناجات خوانی ماه مبارک رمضان 📆 زمان: 👈 شنبه ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ 🔷   کربلایی سید رضا نریمانی 🔊 حجت الاسلام والمسلمین مرتضوی 🔊 بخش اول | در خود خزیده بودم تو بی خبر رسیدی 🔊 بخش دوم فرازهای 🔊 بخش سوم | می کشانیم از درت چرا روم 👇👇👇
عبدالله بن عوف گفته است: شبی خواب دیدم که قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی کردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و کاخ‌های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این کاخ را بشمار؛ من هم شمردم 50 درب داشت بعد گفتند: خانه‌هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه‌ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم که از خواب پریدم و خدا را شکر گفتم. صبح که شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم. او گفت: معلوم است که تو آیه الکرسی زیاد می‌خوانی. گفتم: بله؛ همین طور است. ولی تو از کجا فهمیدی. گفت برای اینکه این آیه 50 کلمه و 175 حرف دارد. من از زیرکی حافظه او تعجب کردم. آنگاه به من گفت: هر که آیه الکرسی را بسیار بخواند سختی‌های مرگ بر او آسان می‌شود. 1- آیه الکرسی نوری از آسمان است. 2- آیه الکرسی آیتی از گنج عرش است. 3- آیه الکرسی باعث ایمنی در سفر است. 4- آیه الکرسی اعلاترین نقطه قرآن است. 5- ذکر رسول مکرم اسلام در بستر؛ خواندن آیه الکرسی بود. 6- با خواندن آیه الکرسی انسان دچار هیچ‌گونه آفتی نخواهد داشت. 7- برای رفع فقر آیه الکرسی مؤثر است و کمک الهی از غیب می‌رسد. 8- همه چیز در آیه الکرسی است یعنی کرسی گنجایش آسمان‌ها و زمین را دارد. 9- در تنهایی آیه الکرسی بخوانی باعث رفع ترس می‌شود و از سوی خدا کمک می‌رسد. 10- آیه الکرسی رادر نمازها؛ روزها؛ شبهای ایام هفته؛ سفرها و در نماز شب و دفن میت بخوانید. 11- هنگام خواب نیز آیه الکرسی بخوانید زیرا باعث می‌شود خداوند فرشته‌ای نگهبان و محافظت بگمارد تا صبح سلامت بمانی. 12- هر گاه از درد چشم شکایت داشتی آیه الکرسی بخوانید و آن درد را اظهار نکنید آن درد برطرف می‌شود و از آن عافیت می‌طلبید. 13- پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله : در خانه‌ای که آیه الکرسی خوانده شود ابلیس از آن خانه دور می‌شود و سحر و جادو در آن خانه وارد نمی‌شود. 14- آیه الکرسی پایه و عرش الهی است و هدف از خواندن آن این است که مردم در عبادت جز خداوند کسی را نپرستند و به ذلت فرو نروند و روح یکتاپرستی ایجاد کنند و از بندگی ناروا آزاد شوند و آیه الکرسی عقلها را بیدار و اله حقیقی را معرفی و خدای دانا و توانا را به مردم می‌شناساند. 15- وقت غروب 41 بار آیه الکرسی را بخوانی حاجت‌روا می‌شوی 0 ( 41 بار تا علی العظیم بخوان یعنی یک آیه ) مجرب است و برای رفع هم و غم؛ شفای مریض؛ درمان درد؛ رحمت خداوند و زیاد شدن نور چشم آیه‌الکرسی را مدام بخوانید. آیت الکرسی با ترجمه,معنی آیت الکرسی آیه الکرسی اعلاترین نقطه قرآن است 16- اگر مؤمن آیه الکرسی را بخواند و ثوابش را برای اهل قبول قرار دهد خداوند ملکی را بر او مقرر می‌کند که برایش تسبیح کند. 17- آیه الکرسی در مزرعه و مغازه پنهان کردن باعث برکت مزرعه و رونق گرفتن کسب است. 18- از پیامبر نقل نموده‌اند که: این آیه عظیم‌تر از هر چیزی است که حق تعالی آفریده است. 19- چند چیز حافظه را زیاد می‌کند یکی از آن خواندن آیه الکرسی است. 20- هر شب آیه الکرسی را بخوانی تا صبح در امان خدا هستی. 21- آسان شدن مرگ بوسیله آیه الکرسی است. 22- آیه الکرسی عظیم‌ترین آیه در قرآن است. 23- برای حفظ مال و جان آیه الکرسی بخوان. 24- آیه الکرسی ویرانگر اساس شرک است. 25- آیه الکرسی سید سوره بقره است ﺍﻟ� َّﻪُ ﻻَ ﺇِﻟَٰﻪَ ﺇِﻻَّ ﻫُﻮَ ﺍﻟْﺤَﻲُّ ﺍﻟْﻘَﻴُّﻮﻡُ ۚ…… چه خوب است که از این به بعد این آیه شریفه را به نیابت از امام مهربانمان بخوانیم و به نیت سلامتی و فرج و ظهور ایشان. منبع: بیتوته
مناجات(2).mp3
17.21M
‍ . ✅ نشسته‌ام که دلم را به غم... ▶️ 💢 شب ششم مناجات ماه رمضان ۱۴۰۲ ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم برای دیده شدن آنقَدَر هوار کنم! خدا،خدا نکنم پس بگو چکار کنم ز دست معصیتم سمت تو فرار کنم دوباره بنده‌ی بی بند و بار برگشته گدای بی سر و پا، شرمسار برگشته همیشه عبدِ خطاکارِ نابلد بودم به پیش جوشش لطفَت شبیه سد بودم همیشه آنکه اطاعت نمی کند بودم برای صاحب امرم مطیع بد بودم در آتشت چو بیندازیم سزاوارم میان شعله بگویم که دوستت دارم دعای مادرم آخر که کار خود را کرد همیشه خیر مرا از خدا تقاضا کرد خودش نشست کناری مرا تماشا کرد مرا اسیر علیّ و فقیر زهرا کرد محبت علی و فاطمه خریده مرا به روضه نان حلال پدر کشید مرا برای بندگی‌ام راه و چاه می خواهم به زیر سایه ی قرآن پناه می خواهم به گریه ام نظری کن، نگاه می خواهم لباس نوکری از دست شاه می خواهم کسی به غیر علی رهنمون و پیرم نیست به غیر شاه نجف هیچ‌کس امیرم نیست بگو چه کار خوشی که رقم نزد مولا به جز مسیر الهی قدم نزد مولا به غیر قله ی ایمان علم نزد مولا بمیرم آن همه غم دید و دم نزد مولا میان کوچه به زخم دلش نمک می خورد چگونه همسر او از چهل نفر کتک می خورد ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شمشیر! اومدی ولی چرا دیر اومدی شمشیر! حالا که علی شده پیر اومدی کاش روزی که صبر من دستامو بست میومدی کاش روزی که غرور علی شکست میومدی کاش روزی که فاطمه به خون نشست میومدی شمشیر دیر اومدی قبل تو داغ عزیزم من و از پا انداخت قبل تو میخ دری کار حیدر رو ساخت ✍ 🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم کوتاه ۱۳۰ ثانیه‌ای درباره‌ 🔰اگر در ۴۴ سال گذشته دست کم ۴۰۰ فیلم کوتاه این چنینی (تبیینی) درباره حجاب و فلسفه آن ساخته بودیم، اکنون شاهد گرفتار شدن تعدادی از بانوان در منجلاب خانمان‌سوز بی‌حجابی نبودیم. 📍اگر دیده اید ارزش دوبار دیدن را دارد 👌هموطن در نشر این فیلم کم نذارید @samen_pirbakran
عالم اهل سنت عبدالحمید را به مناظره دعوت کرد. در پی صحبت های روز قدس عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی در مورد صلح با رژیم صهیونیستی، با پیگیری های تحریریه روزنامه الوفاق، عالم اهل سنت و سخنگوی شورای علمای فلسطین در لبنان، دکتر شیخ محمد الموعد او را به مناظره زنده در مقابل رسانه های عربی و فارسی دعوت کرد. وی ادامه داد: شخصی که بگوید باید با اسراییل صلح شود، یا نادان است و یا جاسوس همان اسراییل غاصب که از او دفاع می کند‌ او ادامه داد: او را رسما دعوت به مناظره زنده می کنم تا همه بدانند ، او ساده ترین مسائل دین اسلام را نمی داند. گرچه این اشخاص بی سواد همیشه از مناظره و بحث های علمی فرار می کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
بداهه خوانی.mp3
3.59M
🎵🎵🎵بداهه خوانی....✍✍✍.شعر .... من غلام حیدرم الحمدلله.........تاج عالم بر سرم الحمدلله / من مدال نوکری بر سینه دارم ... هدیه داده مادرم الحمدلله.... شعری از استاد بیقرار اصفهانی...... 🎤🎵🎵. مغنی اجرا... حاج محمد رضا صفوی صومعه علیائی..... 👈👈👈با کلیک بر روی کلمه سفیرالذاکرین هدایت شده بالا وارد کانال شده و به برنامه خودتان بپیوندید....... التماس دعای خیر
. جدید حضرت علی ع: بند اول: امپراطوری علی مولا در سرم شوری علی مولا درک تو مافوق درک انسان سِر مستوری علی مولا این عوالم هستن تحت فرمان تو یکصد و ده دفعه جان به قربان تو جرعه ای نوشیدم از مِیِ ناب عشق عمریه که هستم من مسلمان تو فوق بشر علی/نور بصر علی بر ما پدر علی/یا مولا حبل المتین علی/یعسوب دین علی عرشی نشین علی/یا مولا بند دوم: ساقیِ کوثر علی مولا صاحب منبر علی مولا روز غدیر بوده دست تو در دستِ پیغمبر علی مولا آسمان هم حتی مانده زیر دِینت عاجزیم از درکِ ابتدای عینت زندگی میکردی ساده،بی آلایش شاهد این گفته وصله ی نعلینت اوج وقار علی/بر دل قرار علی یک‌ ما هزار علی/یا مولا روزی رسان علی/ای بیکران علی شاهِ جهان علی/یا مولا بند سوم: فاتح خیبر علی مولا بر همه رهبر علی مولا دشمن از پیشت توی میدون میرود بی سر علی مولا راه باطل رو با ذوالفقار می بندی با ملک الموت(م) داری تو پیوندی هو هوالهو می گفت جبرئیل از بالا با سر انگشت خود قلعه رو که کندی مرد خطر علی/ای با جگر علی شایسته تر علی/یا مولا یک لشکری علی/نام آوری علی شیر نری علی/یا مولا ✍ 👇👇👇
. 📋بر آستان تو ای جان , فقیر آمده ام (ع) ............................................. بر آستان تو ای جان , فقیر آمده ام خدا نگاه بکن ! سر به زیر آمده ام از آن توست بزرگی و من شبیه همه صغیر هستم و پیشت حقیر آمده ام .(مرحوم آخوند از علمای بزرگ زمانه خودش ، وارد مسجد شد کنار حوض مسجد ، آستین و بالا زد با توجه وضو بگیره ، آب به صورت « اللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ» یه وقت دید یه جوونی بدو بدو اومد سریع یه وضو ای گرفت وارد مسجد شد هنوز وضوی آخوند تموم نشده ، داشت می رفت نگاش کرد ؛ گفت چیکار کردی ؟ کجا رفتی ؟ گفت هیچی اومدم وارد مسجد شدم خجالت میکشید اگه بگه من وضو گرفتم رفتم نماز بخونم حتما آقا بهش ایراد میگیره ، آخه این چه وضعش بود عجله عجله آب پاشیدی به صورتت! یه وقت یه جمله ای گفت آقا اومدم به خدا بگم من یاغی نیستم ، همین یه وقت آقا نشست رو زمینه هی به خودش گفت خدا من یاغی نیستم). برای اینکه رها از مَنْـیَّـتَم بکنی به پیشگاه تو مثل اسیر آمده ام غم عذاب ندارم ولی ز بیم فراق ببین به زمزمه ی “یا مُجیر”آمده ام شبیه زائر دل خسته ای در این شب قدر به پای بوسیِ “جوشن کبیر”آمده ام .(اگه کربلا نیستم امشب به خونت پناه آوردم خدا ، به عشق علی مشکی پوشیدم اشک میریزم). بگیر دست مرا و ببخش جُرمم را دگر به روم نیاور که دیر آمده ام صراط نوکر زهرای تو ولای علی ست .(امشب همه چیز در خونه خانوم ، خانومی که منتظره آقا بیاد، سی سال فراغ بسه دیگه !). همیشه سوی تو از این مسیر آمده ام یتیم کوفه ی تنهایی ام , علی بپذیر برای توست که با ظرف شیر آمده ام .(اینقده این دو شب دلش هوای یتیما رو میکرد!). (دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده کمک کنید مرا در خرابه ها ببرید) شاعر : ............................................. (س) ............................................. .(یتیما دم خونه صف بستن تازه فهمیدن اون آقایی که شبا نون و خرما می آورد علی بود! همون علی ای که همیشه نفرینش می کردن دشنامش می دادن). کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند دستهای پینه دارش استراحت می کنند .(اباعبدالله از روز نوزدهم هی نگاه به صورت بابا میکنه ناله میزنه ، بابا چشاشو باز میکنه حسینم تو دیگه گریه نکن بابا ؛ تو دیگه اشک نریز بابا ، یه جملهٔ عجیبی گفت صدا زد بابا «من اصلا اومدم تو دنیا واسه تو گریه کنم بابا). .(طبیب اومد ، دیدید یه خونواده ای که مریض حال بد داره ، همه جمعا تو خونه دخترا خیلی حواسشون جمع هی مراقبن ببینن حیاء میکنن هم مراقبن چیزی نیازه کاری بکنن ، تا طبیب بیرون اومد گفت پسر ارشد خانواده بیاد ! دل زینب ریخت ! چی گفت مگه ؟ گفت آقا بگید باباتون وصیتاشو بکنه). به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید برای مرگ علی دست، بر دعا ببرید نیاز نیست مداوا کنید زخم مار بر آن مریض خرابه نشین دوا ببرید جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان شبانه مخفی و آرام و بی صدا ببرید .( اصبغ بن نباته اومد وارد خونه شد اجازه گرفت ، امام حسن فرمود : دیگه کسی ملاقات نمیتونه بیاد ؛ اما دید اصبغ نشسته داره گریه میکنه! وارد خانه شد صورت کف پای مولا گذاشت خدا چی میبینه علی خیبر پاهاش ورم کرده ؛ صورتش خیلی زرده ؛ هی غش کردن میکنه خیلی حالاتش شبیه خانم شده ، خانومم اون روزا خیلی غش می کرد سر و با دستمال بسته بود بدن بهم ریخته بود ، چشماشو باز کرد چشا دیگه خوب نمیبینه صدا زد آقا اصبغم اومدم ملاقات ، یادش افتاد مدینه خانم تو بستر افتاده بود ، با همین حال آقا اومد فاطمه جان اون دو نفر میخوان بیان ملاقاتت ! اینجا دور علی یارانن بچه ها هستن اما مدینه فاطمه خیلی مظلوم بود ؛ یه حرفی زد علی یادش اومد صدا زد مولا «الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ انا أَمَتُکَ» «این خونه خونه تو من هم خادم توام مولا» ، اما یه چیزی ، بگو کنیزا بیان وقتی اونا میان صورت منو برگردونن نمیتونست صورتش رو برگردونه یادش افتاد!). ............................................. .
📋از هر طرف بد آوردی / جلو چشم زمین خوردی (س) ............................................. .(بند اول). از هر طرف بد آوردی جلو چشم زمین خوردی علی بمیره واسه تو با اینکه تو خطر بودی با اینکه پشت در بودی به کوچه بود حواسِ تو در افتاد روت ، با چکمه از روت رد شدن حرومی ها از زخم پهلوت رد شدن نگفتن بار شیشه داری تو در افتاد روت ، نصف تنت آتیش گرفت جلو چشمم پیروهنت آتیش گرفت که این روزا توون نداری تو نرو زهرا زهرا زهرا(۲) .(بند دوم). پرت به میخ در گیر کرد وجودتو زمین گیر کرد میون شعله ها سوختی با اون چشای پر خونت با اون دستای بی جونت لباس پارتو دوختی بمیرم من ، چشم تو بارونی شده بمیرم من ، مسمار در خونی شده بمیرم که ، بازوت کبود شده بمیرم که ، خون تو ریخته توی راه بمیرم که ، محسن و کشتن بی گناه همه خونه ی پارچه دود شده نرو زهرا زهرا زهرا(۲) .(بند سوم). جوونی اما پیری تو الهی رو نگیری تو از این شکسته دل زهرا به خاطر منه حیدر تو رو زدن همه لشگر شدم از تو خِجِل زهرا بمون خانوم ، حتی اگه خم راه بری بمون خانوم ، کن واسه زینب مادری که این خونه بی تو جهنمه قسم میدم ، به گریه ی حسن تو رو بیا با این ، دردا مدارا کن نرو که قد من هم مثل تو خم نرو زهرا زهرا زهرا(۲) شاعر : ✍ ............................................. .
. 📋عباس تو بیرون نرو باید بمانی (ع) (س) 🏴 ............................................. .(فاطمه جان شَوْقاً اِلَي رُؤْيَتِهِ؛ خیلی مشتاقم بیام پیشت خانوم ، خیلی دلتنگتم خانوم ، اما عرب رسم بدی داره همیشه تیرش و مسموم میکنه یه جمله ای به خانم گفت : ملعون گفت یه سمی یه زهری زدم با این زهر تمام کوفه رو میشه کشت آقامون هم مسموم هم مقتول! اباعبدالله هم مسموم هم مذبوح هم مقتول ، صدا زد «به ابی و امی » چشاشو باز کرد دید حسین داره گریه میکنه ، گفت پدر و مادرم به فدات بشه حسین جان تو دیگه گریه نکن «بِأَبی وَ أُمِّیاَلْحُسَیْنَ اَلْمَقْتُولَ بِظَهْرِ اَلْکُوفَةِ» چند جا نوشتن تیر مسموم بود یه جا اینجا بود «فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ ...» نانجیب یه تیر به قلب ارباب زد این تیر مسموم بود تیری که به گلوی علی اصغر خورد تیری که به چشم عباس خورد ، گفتم عباس صدا زد عباسم تو بیرون نرو بمون کارت دارم ! همه دور بستر بابا جمعا ، بابا بفرما ! حق با بچه های فاطمه اس عباسم بمون کارت دارم ! دست زینب و گرفت تو دست عباس گذاشت صدا زد «عباس انت کفیل الزینب » عباس تو بیرون نرو باید بمانی اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم .(چه مسئولیت بزرگی!). جان تو و جان زنان این قبیله عباس زینب را بدستت میسپارم در پای او هم سر بده هم دست هم چشم او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم .(عباس میدونی به چی فکر می کنم؟). امشب بفکر ناقه بی محملم من گریه کن آن رنگ و روی پر غبارم وقتی صدایت میکند! ای محرم من… جای تو دارد شمر می اید کنارم.. بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم دستان خود را برروی سر میگذارم .(بریم اونجایی که شرمنده شد ، اباعبدالله اومد کنار بدن عباس میخواد بدن و جمع کنه داداشو با خودش ببره ، صدا زد «یا اخی ما تُرید منّی » میخوای چیکار کنی ؟ گفت داداش باید ببرمت شده کولت کنم میبرمت! داداش ، گفت داداش دست نگهدار من قول دادم به بابام علی ، پای کار زینب بمونم آب نتونستم بیارم!) شاعر : ✍ ............................................. 📋صاحب علم پاشو پشت و پناه من (ع) ............................................. .(بند اول). صاحب علم پاشو پشت و پناه من قدم شده مثل هلال ای قرص ماه من تا جسم تو کم شد دیگه کم‌ شد سپاه من چشم و چراغ دلم بودی چشمت زدن چش روشنیه حرم بودی چشمت زدن تو یک تنه لشکرم بودی چشمت زدن پاشو ببین با چشم گریون همه تو خیمه ها هراسون گره زدن به معجراشون .(بند دوم). دست بریدت رو دیدم سر راهم پای شریعه پیکرت پاشیده شد از هم مثل علی اکبر شده جسم تو هم درهم دشمنا میخندن به اشک چشای من میسوزه علقمه از سوز صدای من دیگه نمونده راه چاره برای من تو رو تو خاک و خون که دیدم خدا میدونه چی کشیدم کنار پیکرت خمیدم .(بند سوم). ماه بنی هاشم آخر زمین خوردی فرقت شکست مثل بابا حیدر زمین خوردی بازوت شکست انگار مثه مادر زمین خوردی تا دیدم افتادی روی خاک پشتم شکست تیر سه شعبه اومد راهِ نگاتو بست چشم تو مثل قلب زینب به خون نشست عزیز برادرم بلند شو امید خواهرم بلند شو تموم لشکرم بلند شو ............................................. مسعود پیرایش 👇
. 📋ببین پریشونم حسابی دلتنگم 🏴 ............................................. .(بند اول). ببین پریشونم حسابی دلتنگم خیلی باهات حرف دارم امشب نمیخوابم انقد که تو‌فکرم تا خود صبح بیدارم بگو ازم راضی بودی بچه ها رو چجور بزرگ کردم چیزی نزاشتم بدونن از بغض تو سینه ی پر دردم تلاشمو کردم حسن یادش بره تو کوچه ها چی‌دیده تلاشمو کردم یادش بره که راه می‌رفتی تو خونه خمیده خمیده تلاشمو کردم یادش بره که زدنت خوردی زمین با صورت افتادی تلاشمو کردم یادش بره باکمک از دیوار و شونه هاش ایستادی دارم میام پیشت چقدِ حرف دارم دلم برات تنگه دار و ندارم عزیز من زهرا .(بند دوم). همینکه تو رفتی تنها شدم خانوم دیگه ندارم طاقت ممنون شمشیرم که بعد این سی سال میشه خیالم راحت سی ساله پروانه شدم به دور بچه ها می چرخیدم سی ساله تنهایی خودم بار غمو به دوشم کشیدم تلاشمو کردم شبا بالاسر حسین کاسه ی آب بزارم تلاشمو کردم دستمو زیر سر دخترت شباموقع خواب بزارم تلاشمو کردم تموم غصه هامو من توی خودم بریزم تلاشمو کردم سر ببرم تو چاه ولی جلوی بچه هات اشک نریزم دلم برات تنگه کافیه این دوری بیزارم از دنیا بسه صبوری .(بند سوم). میخوام بیام پیشت ولی دلم شور حسین و داره میزنه هر لحظه منم شبیه تو طاقت ندارم که ببینم از گریه شونش می لرزه تصورش سخته برام موی حسین تودستای سنان گرفتار شده تصورش سخته برام که زینبم مسافر کوچه و بازار شه وعده ی ما باشه لحظه ای که حسینمون تو شیب قتلگاهه وعده ی ما باشه لحظه ای که زینبمون تو‌خیمه چشم راهه وعده ی ما باشه لحظه ای که حسینمون در حال احتضاره وعده ی ما باشه وقتی که شمر پاشو روسینه ی حسین میزاره تو اون شلوغی ها کنار زینب باش اغوشتو واکن برای اشکاش شاعران : ✍ ............................................. حاج مسعود پیرایش 👇