eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭🇮🇷🌹🇮🇷😭😭 👈 هرکه خوانده حکایتِ را پس ببیند حکایتِ او را و اگر چشمت گریان شد و گونه ات از جاریِ اشک ، گَرم ، آنگاه برای احیاءگران راه شهدا و سربازان گمنام این مرز و بوم دعای عاقبت بخیری بخوانید که راهشان در پایان ، ختم به باشد ... ان شاءالله 🇮🇷✅ 🇮🇷✅ 💠| 💠| 💠| ┄┅┅┅┅💠┅┅┅┅┄ کانال ارتباطی پایگاه مقاومت بسیج حضرت علی اکبر"ع"فولادشهر: 🆔 @YaranHazratAliAkbarhttps://eitaa.com/joinchat/940703945C4055a1a13e
خبرهای ویژهای در راه است٠٠٠ توجه توجه آخرین فراخوان فوری فوری تابستان متفاوت گروه هنری شهید آوینی 🔷تئاتر🔷عکاسی 🔷فن بیان🔷 🔷 تواشیح وسرود 🔷آموزش مداحی 🔷اردوهای زیارتی وگردشگری مهلت ثبت نام اول تیرماه 1402 شماره هماهنگی 09130857625 روابط عمومی حوزه شهید بهشتی پیربکران https://eitaa.com/aviny3412
. یا صاحب الزّمان آجرک الله جدّ تو آمده سمت قتلگاه همراهش گویا رفتی کربلا یا صاحب الزّمان آجرک الله.... کاروان،رسیده به خاک پر درد نشسته بر لب ِ همه آهی سرد اینجا کربلاست که مهد بلاست یا صاحب الزّمان آجرک الله.... چون پای عمّه ات زینب کبری رسیده بر روی خاک کربلا گردیده مضطر نزد برادر یا صاحب الزّمان آجرک الله.... دریای خون شده چشمان زینب در راه خیمه اش گشته جان بر لب لبریز غم شد غرق ماتم شد یا صاحب الزّمان آجرک الله.... از مرکب تا خیمه ، رفته با عزّت دورش صف کشیدند چندین با غیرت خواهر امام دیده احترام یا صاحب الزّمان آجرک الله.... وقتی رفته زینب سمت خیمه حتّی کسی ندید سایه ی او را وای از شهر شام بین ازدحام یا صاحب الزمان آجرک الله اینجا اگر بارید اشک از دو عینش دلداری داده است او را حسینش وای از عاشورا حمله ی اعدا یا صاحب الزّمان آجرک الله.... وای از عصر دهم،غارت خیام تنها بین اعداست،خواهر امام وای از جسارت بند اسارت یا صاحب الزّمان آجرک الله.... همسفر می شود زینب با اعدا می رود چل منزل تا شام بلا پای هجده سر او گردد مضطر ️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
🔹مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده ای رها کرد و از آنجا دور شد. 🔹پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید. رهگذران از ترس واگیرداشتن بیماری و فرار از دردسر روی خود را به سمت دیگری می چرخاندند و بی اعتنا به پیرمرد نالان راه خود را می گرفتند و می رفتند. 🔹شخصی از آن جاده عبور می کرد. به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به بیمارستان ببرد و درمانش کند. 🔹یکی از رهگذران به طعنه به او گفت: این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک، نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چی به او کمک می کنی؟ 🔹آن شخص به رهگذر گفت: من به او کمک نمی کنم، من دارم به خودم کمک می کنم!! اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و در محضر خالق هستی حاضر شوم. من دارم به خودم کمک می کنم. 🌸آنچنان‌ که فکر میکنیم سخت نیست... 🌸🌺🍃🌸🍃
زمینه امام جواد (ع) امشب دل هرعاشقی پرمی کشه تا کاظمین چشم همه ارض وسماگریونه ودرشوروشین بمیرم برای غمت یا جواد همسر تو شد قاتلت یا جواد علی اکبر رضایی گل پرپر رضایی (۴) پیش آقا نه خواهری نه همدم و برادری خونه ی توشد قتلگاه نه یاری و نه یاوری تویی باب المراد دل همه تو جوونی رفتی مثل فاطمه علی اکبر رضایی گل پرپر رضایی لب تشنه ای مثل حسین ای میوه قلب رضا باز می وزه تو روضه ات یاد حسین و کربلا به روی خاک حجره غریبونه برا جدش حسین روضه میخونه علی اکبر رضایی گل پرپر رضایی
. . در مدینه شور و غوغایی دگر برپا شده نوعروس زهرا و داماد نبی مولا شده شب شب دامادی است وقت شور و شادی است یا علی حیدر مدد۴ از تلاقی دو نور حق جهان روشن شده از قدوم این دو گل کل جهان گلشن شده ماه داماد حیدر است یاور پیغمبر است یا علی حیدر مدد۴ خطبه خوان عقد آن ها حضرت پیغمبر است شاهد این وصلت و پیوند خدای داور است گشته هنگام جلوس فاطمه گشته عروس یا علی حیدر مدد۴ بهر تبریک از سما سوی زمین حور آمده عاشقان هنگام وصل و شادی و شور آمده حوریان صف می زنند دم به دم کف می زنند یا علی حیدر مدد۴ خاتم پیغمبران آید کنار دخترش دست زهرا را گذارد او به دست حیدرش بوسه بردارد نبی از گل روی علی یا علی حیدر مدد۴ .👇
. ۳۲۴ به حجره یار جانی  شده قاتلت آقا ز زهر کینه او زد  شرر بر دلت آقا ترک خورده لبانت  زند زخم زبانت              واویلا  واویلا کنیزان در حجره  به روی او مبندید به پیش چشم زهرا  به اشک او مخندید اگر چه رفته از حال  بود به یاد گودال              واویلا  واویلا شنیدم دور جدت  همه صف زده بودند به غلتیدن او هم  همه کف زده بودند به سویش می دویدند  تنش را می کشیدند              واویلا  واویلا شنیده ام به حجره  تو را آب ندادند بدن را ز روی بام  روی خاک فتادند دگر نخورده اینجا  تنت نیزه ی اعدا              واویلا  واویلا .👇