eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔊 🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب نهم 📆 زمان: 👈  سه شنبه ۲۹ اسفند ماه ۱۴۰۲ 🔷 با نوای : 👈 حاج 🔊 | خالق مرا از اول کی آفرید بی تو؟ 🔊 دعای l فَوَعِزَّتِکَ لَوِ انْتَهَرْتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ 🔊 دعای l إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ 🔊 / گلچین گل من لایق جز دیدن نیست 🔊 / بدون آب بریدند حنجر او را 🔊 / میدونی چی مادرم میخواد؟ سایتو روی سرم میخواد 🔊 / حبیبم تو دنیایی که هستم آقا غربیم 🔊 / یاران چه غریبانه رفتند از این خانه 👇👇👇👇👇
4_6041595839468541371.mp3
20.35M
خالق مرا از اول کِی آفرید بی تو عالم به عالم ذر من را ندید بی تو با اولین گناهم دستم رها شد از بس شیطان مرا به سویش دائم کشید بی تو یک سال آب و جارو کردم مگر بیایی یک بار دیگر آمد سال جدید بی تو من خسته از زمستان چشمم به سال نو بود دیدی ؟ بهار آمد ، اما رسید بی تو مردم تمام خوشحال از دیدن شب عید من که بدم می آید از روز عید بی تو ابر بهار هر سال با چشم تر می آید از چشمهای من هم باران چکید بی تو پا در رکاب کردم تا در رهت بمیرم دیدم نمی توانم باشم شهید بی تو عید است و کعبه دارد رخت سیاه بر تن می شد مگر بپوشد ؟ رخت سفید بی تو دل بود و عقل بود و اُمّید بود و شادی این ماند غرق اندوه آن نا امید بی تو « یابن الحسن کجایی؟ مُردم از این جدایی» آخر نیامدی و قدّم خمید بی تو
Fadaeian_Ramazan1402_Shab09 (3).mp3
20.76M
🔊 دعای l فَوَعِزَّتِکَ لَوِ انْتَهَرْتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ
Fadaeian_Ramazan1402_Shab09 (4).mp3
21.92M
🔊 دعای l إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ
4_6041595839468541375.mp3
18.36M
آی گلچین گل من لایق جز دیدن نیست جرم پژمردگی اش نه ! به تبر چیدن نیست چکمه بردار از این سینه رها کن مویش حرمت کعبه ی من جز به پرستیدن نیست
4_6041595839468541376.mp3
11.47M
. بدون آب بریدند حنجر او را کشانده اند به گودال مادر او را عصا زدند به او پیرمردها بلکه در آورند نفس های آخر او را قرار بود که چیزی نماند از جسمش به دست نعل سپردند پیکر او را مگر که قحطی جا بود خولی نامرد که بسته اید به خورجینتان سر او را به نی زدند سرشاه را ، نمی گذرم ز نیزه دار که دق داد دختر او را ✅ناصر دودانگه- محرم ۱۳۹۹ علیه_السلام
4_6041595839468541377.mp3
13.31M
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میدونی چی مادرم میخواد سایتو روی سرم ميخواد هر موقع ميره امام رضا واس پسرش حرم ميخواد ۲ دنيامه حرم / رويامه حرم وقتی ميگم حسين جلو چشمامه حرم تنها دليل بارش اشكامه حرم دنيامه حرم اسم كربلات مياد وسط - حسين حسين ميگم فقط چی جز حرم بخوام ازت؟! - ته مرام و معرفت! "حسين آقام همه ميرن تو ميمونی برام" 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلمو ببين كجا ميره حوالی كربلا ميره يه شب اگه كربلا نرفت حرم امام رضا ميره ۲ من مال توام / دنبال توام من دل شكسته ی ته گودال توام گريون زخم پيكر پامال توام من مال توام همونايی كه نقاب زدن / تو رو واس ثواب زدن جلو چش رباب زدن / برا يه قطره آب زدن "حسين آقام همه ميرن تو ميمونی برام" 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اسم تو برام غزل شده عشق دلم از ازل شده به خدا كه مشکلات من توو چايی روضه حل شده ۲ ميگم علنی / تو عشق منی بالاترين عبادته اين سينه زنی از لطف مادرت منم هستم حسنی تو عشق منی همه عشقمه امام حسن / رفيق با مرام حسن بهت ميدم سلام حسن / يه بار بزن صدام، حسن "حسن آقام همه ميرن تو ميمونی برام" .
4_6041595839468541378.mp3
7.79M
حبیبم توو دنیایی که هستم آقا غربیم رفیقم تو تنهام نذاشتی قد یک دقیقم بمونه، دو خط شعر نوشتم رقیه ات بخونه نوشتم، من هر وقت بهت فکر کنم تو بهشتم گداتم، شبِ اول قبر کی میده نجاتم؟ پناهم، به جون رقیه آقا چشم به راهم حسین جان هی به دلم میگم ‌خدا رو داری قول آقات امام رضا رو داری دوست دارم آقا صبح روز محشر بگی غمت نباشه ما رو داری
. مناجاتی شبهای منکه از تو نا امید نمیشم میدونم که باز هوامو داری ممنونم که میشنوی صدامو ممنونم بهم محل میزاری کی مثل تو اینقَدَر کریمه کی مثل تو با گدا رفیقه خیرت همّیشه بمن رسیده هرجا هرثانیه هر دقیقه اغفرلنا،من با پای خودم اومدم اقرار کنم یا ربنا،واسه اینکه باشم پیش تو اصرار کنم انا الحقیر، یه بزرگی کن و دستمو بگیر .... هرجا سفره ی تو پهنه اونجا خیر از توی آسمون می ریزه هرکس دعوته تو این ضیافت معلومه که پیش تو عزیزه با خوب و بدیم همیشه ساختی نعمت هاتو کم نکردی اصلا ممنونم که آبرو خریدی تو بد تا نکردی هیچ جا با من نعم الحبیب،کی مثل تورفیق میشه با این بیچاره نعم الطبیب،جز تو کی خبر از این دل زارم داره انا الفقیر،به حسین بیا و دستمو بگیر ....... فورا یاد کربلا میفتم وقتی تشنگی میده عذابم یاد خشکیه لبای اصغر یاد اشکای بی بی ربابم اطفال حرم چیا کشیدن شرمش موند برا عموی خیمه گفتن ماها دیگه آب نمیخایم کاشکی برگرده به سوی خیمه ماه حرم،رفتی چشمای اهل حرم و تر کردی صاحب علم،بی توخمیه زمین میخوره کاش برگردی انا الصغیر، به ابالفضل بیا دستمو بگیر .... وقتی عاشق علی و زهرام دنیا واسه من همش به کامه حب حیدره که تو قیامت مثل نوره هر کجا باهامه روز تنهاییو وحشت و ترس ایشالله که دستمو میگیره برگه ی امان من از آتیش تو دستای حضرت امیره شاه نجف،خوشبختم که تورو دارمو بت مدیونم ای باشرف،یک وقت از در خونت نکنی بیرونم انا الحقیر، به علی بیا و دستمو بگیر ✍ 👇
. 🔊 🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب دهم 📆 زمان: 👈  چهارشنبه ۱ فروردین ماه ۱۴۰۳ 🔷 با نوای : 👈 کربلایی حمید علیمی 👈 حاج 🔊 | در خود خزیده بودم تو بی خبر رسیدی 🔊 دعای l سَیدِی مَنْ لِی وَ مَنْ یرْحَمُنِی إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی 🔊 / زاهد به کرم تو را چو ما نشناسد 🔊 / بدون آب بریدند حنجر او را در بسته بود اما در را کریم وا کرد از بس گدا بر این در هرشب خدا خدا کرد با یاکریم و یارب حاجت گرفت سائل از بس نشست اینجا ، از بسکه پا به پا کرد مولا به عبد رو داد تا بنده رو نگیرد بنده فقط جفا و مولا فقط وفا کرد دست مرا گرفت و با خود به خانه اش برد او این غریبه را هم با خویش آشنا کرد رو راست باشم اصلا ، خیلی به ما بها داد بی قیمتیم و ما را با اشک پر بها کرد از او مدام دعوت ، از ما نشد اجابت بی اعتنا شدیم و او باز اعتنا کرد با او وفا نکردیم ، او را صدا نکردیم با این وجود ما را راهی به کربلا کرد ما را به هیأت آورد ، بین رعیٌت آورد ارباب دید ما را ، در را دوباره وا کرد با اینکه سر جدا بود ، بر روی نیزه ها بود ، دید اشکمان درآمد خیلی به ما دعا کرد .👇👇👇
4_6044046698131493636.mp3
19.25M
در خود خزیده بودم ، تو بی خبر رسیدی من خواب مانده بودم ، وقت سحر رسیدی حتی صدای پایت من را نکرد بیدار من منتظر نبودم ، تو از سفر رسیدی تو در زدی ولی باز ، نشنید گوشم انگار تو باز هم به داد این کور و کر رسیدی ای ماه روزه خیلی خشکیده بود چشمم اما به جای من تو با چشم تر رسیدی دیدی فرار کردم ، دیدی گریز پایم هم بیشتر دویدی ، هم بیشتر رسیدی من در گناه بودم ، نزدیک چاه بودم می خواستی نیفتم ، آسیمه سر رسیدی دست مرا گرفتی ، در روضه ام‌ نشاندی هم روضه‌خوان شدی و هم خون جگر رسیدی هر روز وقت افطار ، هر روز مثل هر بار رفتی کنار گودال از تن به سر رسیدی لب تشنه بود ارباب ای روضه خوانِ بی تاب بردار با خودت آب ، فردا اگر رسیدی
698_36807811827655.mp3
42.59M
زاهد به کَرَم تو را چو ما نشناسد بیگانه تو را چو آشنا نشناسد گفتی که گُنَه کنی به دوزخ بَرَمَت این را به کسی گو که تو را نشناسَد منسوب به
. 🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب یازدهم 📆 زمان: 👈  پنجشنبه ۲ فروردین ماه ۱۴۰۳ 🔷 با نوای : 👈 حاج 🔊 | غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا 🔊 دعای l اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ 🔊 دعای l وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفى عَنْ قَليلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْيا وَ عُقُوباتِها 🔊 / دلم میخواست امشب اشک چشمم را خبر می کرد 🔊 / دلگیرم از دنیایی که واسه خودم ساختم 🔊 / خوش آن که حلقه‌های سر زلف وا کنی 🔊 / فقط یک مرد در عالم امیرالمؤمنین بوده است .👇👇👇👇 ✅ مادر اسلام 🔻 شاعر: محمد علی بیابانی دلم می خواست امشب اشک چشمم را خبر می کرد دلم می خواست دستم خاک عالم را به سر می کرد دلم میخواست پایم امشب از ماندن حذر می کرد به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می کرد دلم می خواست خیس از گریه های ابرها باشم دلم می خواست امشب زائر آن قبرها باشم بهشتی بازهم از از جنس خاکی نازنین آنجاست مزار پاره های قلب ختم المرسلین آنجاست یقینا قطعه ای از جنت حق در زمین آنجاست چرا که مرقد خاکی ام المومنین آنجاست شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را سلام ای مادر اسلام ای خانوم ای بانو سلام ای بیقرارت چارده معصوم ای بانو سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم ای بانو سلام ای مظهر یا حی و یا قیوم ای بانو تو حیی، زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است قدم هایت ندیده هیچ گاه از پا نشستن را نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را چگونه می توان فهمید اینسان چشم بستن را به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود الا یا کاشف الکرب محمد سیب لبخندت سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت جز اینکه خواجه ی لولاک، احمد همسرت باشد گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه الا ای ترتبت تو قبله گاه دیگر مکه الا ای سایه ی دست کریمت بر سر مکه یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه قرار دل! دلم را عاری از هر بیقراری کن کریمه! باز مهمان آمده پس سفره داری کن میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت پر از فریاد بی تابی ست بر لب های خاموشت صدای گریه ای گویا طنین افکنده در گوشت ببین زهراست که بی تاب افتاده در آغوشت نگاهت حس تلخ لحظه های واپسین دارد وصیت هایت امشب حرف هایی آتشین دارد گمانم در نگاه دخترت آزار میبینی و داری خانه ای با آتش بسیار می بینی کسی را آشنا بین در و دیوار می بینی میان پهلوی گل تیزی یک خار می بینی ببین که دست های تازیانه می رود سویش همینکه دخترت افتاد در افتاد بر رویش عليها سلام ‏
4_6046298497945177738.mp3
40.52M
غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا رمضان آمده و حال بکا نیست مرا روزگاری به هوای همه کس بال زدم پر پرواز به درگاه شما نیست مرا معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست لذتی در سحر نافله ها نیست مرا دست من خالی و هر بار تظاهر کردم کوله باری بجز از کبر و ریا نیست مرا چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله بارالها به گمانم که بنا نیست مرا به حسین تو قسم قافیه را باخته ام اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا روزی امشب ما دست کریم است کریم در کرمخانه ی او چون و چرا نیست مرا قسمتم کن سحری گوشه ی بین الحرمین هوسی جز سفر کرب و بلا نیست مرا شاعر: 1403 .