eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 هشتم شوال؛ سالروز 😭 ✋🏻🌷 به پیشگاه ائمه بقیع و امام زمان (عج) مدینه ی ظهور .......................... ای که هستی در پی حیّ علی خیر العمل می رسد روزی که می گیری حرم را در بغل «هر که بامش بیش برفش بیشتر»، نَقلِ دل است می روی تا که محقق گردد این ضرب المثل روبرویت گنبد پیغمبر است و کوچه ای - کوچه ای که از دلش می آید «الغوث»، «العجل» سر که می چرخانی از شوقت می افتی بر زمین هشت گلدسته به پایت ایستاده؛ بی بدل باب علم و فقه، باب باقر است و صادق است باب ایمان، سهم سجاد است از روز ازل ذوالفقاری هست آویزان از ایوان حسن تا نمادی باشد از شیر خدا، شیر جمل فکر کن از «باب قاسم» وارد صحنش شوی آن زیارت می شود شیرین تر از شهد و عسل فکر کن زانو زدی در محضر بابُ الکرَم آن عبادت که عبادت نیست، شعر است و غزل در قنوت خالی ات، پُر می شوی از انتظار دل به دریا می زنی و می شوی در اشک، حل در خودت حس می کنی او را... همانکه می رسد تا جهان خالی شود از قاب های مبتذل سبز خواهد شد تمام کوچه های شهرمان می رسد روزی... چراغان می شود کل محل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😢 دلتنگ زیارت امام رضا (ع) دوباره .............. در راه برگشتم ولی دلتنگ دیدارم دوباره گفتم خداحافظ ولی شوق حرم دارم دوباره ای کاش می شد دردها و خستگی های سفر را قبل از همه، دست امانات تو بسپارم دوباره ای ضامنِ هر چه خدا یکجا به من بخشیده، مولا...! این بار هم بخشیدی و خیلی بدهکارم دوباره انگار الان بود در آغوش تو خوابیده بودم - مابینِ دارالحجه...! خوابم یا که بیدارم دوباره!؟ اصلا نفهمیدم چطوری روز آخر آمد از راه بی تاب قرآن و نماز و شعر و اذکارم دوباره مجبورم آهسته قدم بردارم و در خود ببارم وقتی نمی آید دلم... چشم از تو بردارم دوباره راهم بده حتی همین حالا که دستم از تو دور است بر پنجره فولاد، سر باید که بگذارم دوباره باید که برگردم حرم، مثل کبوترها بگردم در بیکران صحن تو ای آسمان پرستاره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مناجات با (عج) درد دل ما بی تو فراوان شده آقا دل ها همه امروز پریشان شده آقا بد می گذرد زندگی مردم دنیا بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا ای باب نجات همگان دست بجُنبان تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا حال دل بیچاره ما تا تو نباشی مانند بقیعی است که ویران شده آقا داده است به ما سوختگان جانِ دوباره رویای بقیعی که چراغان شده آقا ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا چون کرببلا یا که خراسان شده آقا ✍ .
🔹حرم🔹 فرق دارد جلوه‌اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالم‌اند قبرشان قبله‌ست حالا بی‌حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم... اوج غربت در کدامین داغ معنا می‌شود این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم... در مدینه کاخ‌ها با خاک یکسان می‌شوند بعد از آن، از دور چون دُرّ می‌شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم ناله می‌زد مادری با اشک، واویلا حسین ناله می‌زد خواهری با اشک، واویلا حرم 📝
🔹خاک باران‌خورده🔹 هر چقدر این ‌خاک، باران‌خورده و ‌تر می‌شود بیشتر از پیش‌تر جانش معطر می‌شود این حریم آسمانی گنبدش فیروزه‌ای‌ست روز و شب مفروش با بال کبوتر می‌شود هر رواقش آینه در آینه نور است، نور صحن در صحنش صلات ظهر، ‌محشر می‌شود دل تمنا می‌کند «باب الکرم» را، عاقبت، با امام مجتبی، اینجا مُیسّر می‌شود «قال باقر»، «قال صادق» می‌نشیند بر زبان دور تا دور حرم یک روز، منبر می‌شود کربلا هم می‌رسد اینجا لبی را تر کند طرح سقاخانه‌ها روزی مُقدّر می‌شود روضه‌خوان اینجا نشسته روضه‌خوانی می‌کند در دلم تازه غم و اندوه مادر می‌شود 📝
برنور دل حضرت زهراصلوات بر قبور خاکی امامان صلوت هر شب به کنار ان قبور ویران سیل ملک وحور فرستدصلوات (دعای فرج) سپری‌میشوداین‌ظلم،عَدو می‌بازد می‌رسدآنکه‌خداوندبراو می‌نازد آیدآن روزکه بیننـدهمه عالمیان در بقیع حضرت مهدی حرمی می‌سازد. غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است کاش درهای صحن وا بشود شوق در سیــنه‌ها بنا بشود کاش بادست حضرت مهدی این حرم نیز با صــفا بشود بقیع رفته ها کجانشسته اند.. اونایی که صحن و سرای خاکی بقیع رو دیدن کجا نشستند.. اونایی که غربت بقیع را دیدنو اشک ریختن کجا نشستند.. اونایی که رفتن ضریح شش گوشه رو دیدنو پشت دیوار بقیع گریه کردن کجا نشستند.. زائرایی که رفتن قبر علمدار کربلا رو زیارت کردندو اومدن پشت دیوار بقیع به یاد مادرش ام البنین گریه کردن کجا نشستند.. کاش با‌نغمه حسین‌حسین این حرم مثل کربلا بشود در کنار مــزار ام بنین طرحی از علقمه بنا بشود وقتی ازپله‌های بقیع زائرمیره بالا، ابتدای بقیع سمت چپ، قبر خاکی یه مادری رونشون می‌دن میگن اینجا قبرفاطمه ام البنینه.. اینجا قبراون مادریه که 4صورت قبر برا عزیزاش کشیده بودگریه میکرد،،کنار قبراناله میکرد.. خانواده‌های شهدا منو ببخشن،، ان شالله شهدامون سر سفره فرزندان ام البنین مهمان باشن...یاد کنیم از شهدای مدافع حرم یاد کنیم از شهدای 8سال دفاع مقدس،،شهدایی که با سربند یا ابالفضل با شوق شهادت می رفتند..دیگه حتی بعضیا جنازه هاشون هم بر نمیگشت.. امان امان..روز تخریب قبور ائمه بقیع یعنی میشه ببینیم اون روزی که امام زمان بیاداین صحن و سرارو آباد کنه چهار گنبد طلا برای 4 امام‌مون بسازه هر که دلتنگ قبرامام حسن بشه بره کنار قبر امام حسن.. هرکی دلتنگ امام سجاد بشه بره کنارقبرامام سجاد.. آقایی که زبان حالی داره اون آقایی که می‌فرمود: خودم‌دیدم که‌عمه ناله میزد به رگهای بریده بوسه میزد خودم دیدم پدر یاور ندارد به‌خون‌غلطیده‌است‌وسرندارد هرکه دلتنگ امام باقر و امام صادق میشه کنار ضریحشون دست ادب به سینه بگذاره.. آقاجان یاصاحب الزمان آرزوی اون لحظه ها را داریم آقا. شماروضه مادر بخونیدما گریه کنیم،. کنارقبرچهار گل پسر فاطمه روضه مادرصفا داره اونجاامام زمان روضه مادربخونه شیعه ها اشک بریزند ( ایام ایامی که هرسال زائران مدینه آماده سفر حج میشن) زائر وقتی مدینه میره مدینه..میره زیارت قبر پیغمبر، زیارت ائمه بقیع، ولی بزرگان، اهل معرفت میگن هرکی مدینه میره دراصل میزبانش حضرت فاطمه زهراست.. امروز زهرای مرضیه براتون سفره اشک و آه و ناله پهن کرده قدر خودتونو بدونید.. جوون داری دست حضرت زهرا بسپار.. مریضتو دست بی بی بسپر اونایی که درد دارن آبرودارند امروز از بی‌بی مدد بگیرن آخه مادربادست شکسته برای زائرای مدینه سفره پهن می‌کنه. امروزبا پا نرفتیم زیارت بچه های فاطمه آخه راه زیارت بسته است امروز باپای دلت بریم کنار درب خانه خانم فاطمه زهراسلام الله علیها... (اونجا که بری میگی فاطمه جان) یافاطمه من عقده دل وانکردم گشتم ولی قبر تو راپیدا نکردم اماامروز هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیعه هشت شوال آسمان لرزید دید صحنو مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راهوچاره می‌سوزد این‌حرم‌مثل‌چادر زهراست که در‌اینجادوباره می‌سوزد یه روزهم درب خانه مادر رو آتش زدن.. اگه اون روزهتک حرمت نمی‌کردند به ساحت مقدس دختر پیغمبر..مثل امروزی هم به قبور ائمه بقیع جسارت نمی‌کردند.. امروزفقط بگو زهرا جان خانم جان سرت سلامت.. امروزمادر،صاحب عزاست.. امروزنمی خوای زیر بغل مادر رو بگیری.. امروزنمی خوای گوشه چادر زهرا(س)روبگیری برای دوای دردت... جمله آخرُ التماس دعا حالا که دلت مدینه است یه لحظه رو یاد کنم..آی جوون دارا..آی حاجت مندا..آی آبرو دارا صدا زد علی جان..شبانه غسلم بده..علی جان شبانه کفنم کن..علی جان شبانه بدنمو بخاک بسپار.. امان از دل امیرالمومنین بندای کفن زهراشو بست...یه وقت نگاه کرد دید بچه ها دارن بی تابی میکنند صدا زد بچه ها بیایین از مادر توشه بردارین امان امان.. بچه ها دویدند یه وقت بندای کفن زهرا باز شد یه دست گردن حسن یه دست گردن حسین..یه وقت ندارسید یا علی.. بچه هارو از رو یدن مادر بلند کن بخدا ملائکه آسمان طاقت نمیارن.. هرکی ناله داره به سوزجگر ائمه بقیع...به سوز و اشک و آه و ناله دل یتیمان زهرا ازسویدای دل بلندبگو. .. صل الله علیک یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله 🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و علیکم هر کجا که هستید به امام زمان(عج) متوسل شوید و سلام کنید🌹❤️🌺 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
همسر پادشاه دیوانه‌ی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی می‌کرد و با انگشت بر زمین خط می‌کشید. پرسید: چه می‌کنی؟ گفت: خانه می‌سازم… پرسید: این خانه را می‌فروشی؟ گفت: می‌فروشم. پرسید: قیمت آن چقدر است؟ دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد. هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانه‌ای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست. روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصه‌ی آن دیوانه را تعریف کرد. پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی می‌کند و خانه می‌سازد. گفت: این خانه را می‌فروشی؟ دیوانه گفت: می‌فروشم. پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟ دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود! پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروخته‌ای! دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده می‌خری. میان این دو، فرق بسیار است… دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد! حقیقتی را که دلت به آن گواهی می‌دهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی! گاهی حقایق آن‌قدر بزرگ‌اند و زیبا که در محدوده‌ی تنگ چشمان ما نمی‌گنجند. 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم