eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. از اون قدیما رسمه  ،  هرکی گرفتار میشه  ،  میگه یا باب المراد درست میشه کارامون  ،  تا می گیریم یه روضه  ، برا امام جواد هر چی داریم،  هرکی که حاجت رواس خدا می دونه که از  ،  برکت ابن الرضاس خوش به حال،  اون سائلی که چشماش همیشه بارونی از  ،  غربت ابن الرضاس مظلوم آقا  ،  یا جوادالأئمه عالم و آدم اگه،  همه بمیرن برا،  همین یه غصه کمه مظهر جود و سخا،  رو خاک حجره تنها،  صدا میزد تشنمه ای ام الفضل،  ببین به پیچ و تابم،  این جگرم آب شد،  بده یه قطره آبم ای ام الفضل،  حیا کن از مادرم،  جلوی زهرا نده،  با هلهله جوابم مظلوم آقا،  یا جواد الأئمه بعد شهادت میگن،  تنش رو بردن رو بام،  چه محنتی کشیده سرش رو خاک بود ولی،  بازم خدا رو شکر که،  امام رضا ندیده ای وای ای وای،  از دل اون بابایی که از غم جوونش،  گرفته بود نوایی میگفت بابا،  چی به سرت آوردن رو پیکرت نزاشتن،  برای بوسه جایی مظلوم آقا،  یا جواد الأئمه .👇
. افتاده روی خاک، تو حجره بی گناه مونده امام من، تنها و بی پناه مادر رو زیر لب، هی میزنه صدا از سوز زهر میپیچه به خودش جوون امام رضا داره یه جوون جون میده/ انگار نه انگار صدای ناله ش پیچیده/ انگار نه انگار تو تموم عمر غم دیده/ انگار نه انکار می سوزه؛ با دلی که شد مضطر می خونه؛ رو خاکا دم آخر روضه ی؛ در و آتیش و مادر *(وای ای وای)۳ ..... اومد به دیدنش، لحظات آخرش سر رو گذاشت روی، پاهای مادرش بی جوُنه رو زمین، میخنده همسرش کف میزنن همه‌ی کنیزا جلو چشمای ترش تموم تنش می لرزید/ انگار نه انگار شبیه بارون می بارید/ انگار نه انگار همسرشم هی می خندید/ انگار نه انگار تو حجره؛ غریبونه تنها شد می دیدن؛ هواییِ بابا شد با زخماش؛ دیگه مثه زهرا شد *(وای ای وای) کم سو شده چشاش، لبهاش شده کبود می‌سوخت و هرنفس، یادِ سه ساله بود تو حجره از عطش، خیلی عذاب کشید اما دیگه تنشو ته گودال هیچ کسی ندید دم آخری زد ناله/ انگار نه انگار به یادِ غمِ گوداله/ انگار نه انگار واسه تنی که پاماله/ انگار نه انگار آه زینب؛ میره تو کوچه بازار می بینه؛ تو کوفه فقط آزار می باره؛ با دلی که شد خون بار *(وای ای وای)۳ .👇
. توو کنج حجره میسوزه پیکرم ای وای من۲ داره پشت در می خنده همسرم ای وای من ۲ وای از دست این ام فضل لعین ای وای من۲ کاسه ی آب و می‌ریزه روو زمین ای وای من۲ زهر کین آورد جونمو روو لب داره میسوزه این پیکرم توو تب در و بسته روم دلم و خون کرد جگرم میسوزه میکشم هی درد (آه و واویلا آه و واویلا یا جواد الائمه ای غریب آقا) لخته های خون جاریه از لبام ای وای من ۲ داره میلرزه یک گوشه دست و پام ای وای من۲ روو خاک حجره افتادم بی نفس ای وای من ۲ دارم جون میدم توو کنج این قفس ای وای من ۲ حجره تاریک و گوشه ای تنهام دم آخر یاد مادرم زهرام یاد اون کوچه م که شکست بازو بی حیا طوری زد که شکست پهلو (آه و واویلا آه و واویلا یا جواد الائمه ای غریب آقا) با لب های تشنه یاد کربلام ای وای من۲ یاد غم های گودال و قتلگام ای وای من۲ جد مظلومم رو کشتن بی گناه ای وای من ۲ دست و پا میزد توو شیب قتلگاه ای وای من۲ افتادم یاد روضه ی گودال زیر سم مرکب ، شد تنش پامال وای از اون دم که خیمه غارت شد سهم عمه زینب هم اسارت شد (آه و واویلا آه و واویلا یا جواد الائمه ای غریب آقا) 👇
. از ناله افتاده دگر غریب بغداد بیا غریب الغربا برس به فریاد زهر جفا آخر ؛ زد آتشم بابا از تشنگی بر خاک ؛ پا می کِشم بابا بابا رضا جانم ؛ بابا رضا جانم ....... صدای آه و ناله مرا شنیدند به جای یاری همه هلهله کشیدند پشت در حجره ؛ غوغا به پا کردند از تشنگی مُردم ؛ آبی نیاوردند بابا رضا جانم ؛ بابا رضا جانم ....... از بسکه دست و پا زدم رمق ندارم خدا کند که مادرم نیاد کنارم پشت در بسته ؛ تا با سر افتادم من یاد زهرا و ؛ میخ در افتادم بابا رضا جانم ؛ بابا رضا جانم ....... آتش به قلب منِ دل غمین نریزید در پیش تشنه آب را زمین نریزید می سوزم و گویم ؛ با دیده گریان (یاجَدّیَ المظلوم) ؛ (یاجَدّیَ العطشان) مظلوم حسین جانم .👇
. به حجره یار جانی  شده قاتلت آقا ز زهر کینه او زد  شرر بر دلت آقا ترک خورده لبانت  زند زخم زبانت              واویلا  واویلا کنیزان در حجره  به روی او مبندید به پیش چشم زهرا  به اشک او مخندید اگر چه رفته از حال  بود به یاد گودال              واویلا  واویلا شنیدم دور جدت  همه صف زده بودند به غلتیدن او هم  همه کف زده بودند به سویش می دویدند  تنش را می کشیدند              واویلا  واویلا شنیده ام به حجره  تو را آب ندادند بدن را ز روی بام  روی خاک فتادند دگر نخورده اینجا  تنت نیزه ی اعدا              واویلا  واویلا .👇