.
#امام_زمان
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
بس سعی نمودیم که بینیم رخ دوست
جانها به لب آمد رخ دلدار ندیدیم
ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر
آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم
ای بسته به زنجیر تو دلهای محبان
رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم
رخسار تو در پرده نهان است و عیان است
بر هرچه نظر کردیم رخسار تو دیدیم
چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم
از شام فراغت چو سحر گه ندمیدیم
تا رشته طاعت به تو پیوسته نمودیم
هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم
ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن
کز هجر تو ما پیراهن صبر دریدیم
ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم
ای دست خدا دست برآور که ز دشمن
بس ظلم بدیدیم و بسی طعنه شنیدیم
شمشیر کجت راست کند قامت دین را
هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم
شاه ز فقیران درت روی مگردان
بر درگهت افتاده به صد گونه امیدی
فقیر نوقانی
.
40.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═
مجموعه فرهنگی هنری شهید آوینی افتتاح رادیو آوینی درفضای مجازی
به مناسبت هفته عفاف وحجاب
گوینده:مهدیه حسینی
هماهنگی:سید مجتبی موسوی
سرپرست گروه: علیرضا توکلی
https://eitaa.com/joinchat/1052836529C35c977c7ed
هدایت شده از شهید حاج قاسم سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نقاشی شنی | این حسین کیست؟
🚩 قیام حسینی به روایت شهید حاج قاسم سلیمانی - (شماره یک)
چه کنم برای آن دختر بیپناهی که هیچ فریادرسی ندارد....
☑️کانال شهید سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
هدایت شده از رادیو آوینی شهرستان فلاورجان
اختصاص به شهدا،نامه ها و وصیتها و زندگی نامه ها وکارهای فرهنگی هنری
57.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═
مجموعه فرهنگی هنری شهید آوینی افتتاح رادیو آوینی درفضای مجازی
کوهنورد
فاصله ما به خدا چقدر است
گوینده: الهام سلیمانی
هماهنگی:سید مجتبی موسوی
سرپرست گروه: علیرضا توکلی
https://eitaa.com/joinchat/1052836529C35c977c7ed
#زمزمه_زمینه_واحد_شور
#شب_دوم_ماه_محرم_الحرام
#سبک_همه_کاره
#اینجاچه_سرزمینیه
🌷🌷🌷
________
اینجا چه سرزمینیه
که دل تو سینه م می تپه
بغض گلو گیرت میخاد
قلبم و از جا بکنه
_______
غاضریه یاکربلا
محل مقتله منه
اون نیزه دارا رو ببین
نیزه هاشون برق میزنه
بیا و برگرد حسین(ع)
________
نکنه راه و اومدیم
داداش جونم به اشتباه
بگو چرا صف کشیدن
این همه لشگر وسپاه
________
اگه میشه حذرکن از
این سفر و برگردبریم
ازون میترسم که یوقت
رقیه مون بشه یتیم
بیا و برگرد حسین(ع)
________
خیمه رو یه جایی بزن
کنار نهر اب باشه
نزدیک به رقیه و
به خیمه ی رباب باشه
________
می ترسم از اون روزی که
جونم دیگه به لب بیاد
بین حرومیا باشم
صدای عباسم نیاد
________
میترسم ازون روزی که
بره رونیزه ها سرت
از روی نیزه ببینی
رفته اسارت دخترت
بیا و برگرد حسین(ع)
💠💠💠⭕️ 15 ❌💠💠💠 ________
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
#شب_دوم_محرم
کربلایی مجید مرادزاده
.
.
#واحد
#امام_حسین_واحد
شب اول
یار بی پناها فقط امام حسینه
چاره گناها فقط امام حسینه
اونکه عمری مونده ، فقط برام حسینه
بهترین رفیق عالم امام حسینه
وقتی بی قرارم ، ندارم ، من هم دمی الا حسین
بوده تکیه گاهم ، پناهم ، توو زندگی تنها حسین
بهترین چاره ساز
حضرت دل نواز
شاه کربلا حسین جان
یا حسین یا حسین ...
هیچ غمی توو عالم ، غم حسین نمیشه
کعبه هست سیاه پوش ، ازین عزا همیشه
آسمون پریشون ، از غربت حسینه
اعظم مصیبتات ، مصیبت حسینه
ای غریب مادر، تو بی سر ، موندی روو خاک قتلگاه
ای عزیز حیدر ، یه لشکر، کشتن تو رو از کینه آه
روی نیزه سرت
زیر پا پیکرت
وای حسین غریب مادر
یا حسین یا حسین ...
#محمدحسین_رحیمیان ✍
#امام_حسین
👇
ای دل آرام حسین-واحد.mp3
4.46M
❗#واحد(زیبا و دانشین)
ای دل آرام حسین
💥 #حاج_عباس_طهماسب_پور
ای دلارام حسین،حضرت خوشنام حسین
من مسلمان توام ای همه اسلام حسین
پادوی سینه زناتم بده انعام حسین
غیرِ انعام حرم هیچی نمیخوام حسین
کاشکی زودتر برسه خبرِ کرببلا
عشقه شبهای نجف، سحرِ کرببلا
هرشب جمعه حرم که میشه عرش خدا
ما به معراج میگیم سفر کرببلا
جانِ دلم ۲ حضرتِ سلطانِ دلم
دل شده رّحلِ تو وُ تو نسخهء قرآنِ دلم
پایِ تو پیمانِ دلم دستِ تو فرمانِ دلم
امرنّما هر ضربانم بله قربانِ دلم
حسین حسین ...بده بین الحرمین
شدی ارباب حسین نوکری شد باب حسین
همه مجذوب تو بسکه شدی جذاب حسین
همه در سایهء تو خود تو آفتاب حسین
با دّمت میوفته چشم و دهنم آب حسین
کربلا خلاصه شِه میشه در کل حرمت
تو یه صحرا مثل تو دستهء گل حرمت
دوتا جنّت که زدن بین هم پل حرمت
پلِ بینِ این دوتا چیه بین الحرمین
شاهِ حرم ۲ ابی عبداللهِ حرم
روحِ منی۲ قسم به ارواح حرم
خاطرِ تو عزیزِ که شدم خاطرخواهِ حرم
شیش گوشُ آخر میگیرم از دستِ شیش ماهِ حرم
حسین حسین...بده بین الحرمین
#امام_حسین
👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️هیئت مجازی |شب دوم
🏴روضه ورود کاروان به کربلا
🎙حاج مهدی رسولی
#محرم
#امام_حسین
#هیئت_مجازی
══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴آجرك الله يا بقية الله
أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(علیهم السلام)
آه یا مهدی (ارواحنا له الفداء): حال و احوالت را اين روزها فقط خدا میداند 😭
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🥀#محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
.
#طلیعه_محرم
#ورود_به_محرم_زمینه
بیرق ماتم رو دوشه
اسمونا مشکی پوشه
دست توسل ها داره
می ره به سمت شش گوشه
کوچه پر سیاهی-میشه یکی دو ماهی
امسال دیگه بمیرم-ارباب برات الهی
زنده ام شکر خدا-وقتی که می شه سیا
پرچم گنبدطلا-کربلا یا کربلا
کربلا یا کربلا…
چشما دوباره بارونی
تو خونه ها مقتل خونی
شاعرا رخصت می گیرن
از محتشم کاشونی
گریون عالم بالا-وقتی که دیگه حالا
رنگ چادر زهرا-می شه تموم شالا
با همین سینه زنا-نوکرای بی ریا
وعدمون پایین پا-کربلا با کربلا
کربلا یا کربلا…
بین روضمون هر سالی
هرکسی داره یک حالی
این می گه بی کفت ارباب
اون یکی می گه یارالی
گریون در و دیوارا-مثل ما بیقرارا
روضه تا می ره سمت-اون نعلا و سوارا
مونده رو خاک بلا-زیر تیغ و نیزه ها
پیکر ارباب ما-کربلا یا کربلا
کربلا یا کربلا
#علی_زمانیان✍
.👇
۳۷
(ورود امام حسین ع به کربلا)
#شب_دوم_محرم
از راه رسیده حرم آل پیمبر
در کرب و بلا گشته به پا شورش محشر
اهل حرم او،گردیده پیاده
حافظ خیامش،علمدار ستاده
وای از این مصیبت۴
اصحاب حسین و بنی هاشم همه جمعند
برگرد حسین جمله چو پروانه ی شمعند
گردیده پیاده،اما نگرانند
همراه امامت،با اشک روانند
وای از این مصیبت۴
گوید به همه اهل حرم خیمه گه این جاست
آماده شوید اهل حرم قتلگه این جاست
صد پاره بگردد،جان و تن اکبر
خون ریزد ز کینه،از حنجر اصغر
وای از این مصیبت۴
این جاست که بر جان برسد عطر گل یاس
پرپر شود از کین گل گلخانه ام عباس
با حرم نماید،آهنگ جدایی
در علقمه عباس،می شود فدایی
وای از این مصیبت۴
ای خواهر مظلومه ی من قتلگه این جاست
در سوز غمم خواهر من اشک تو دریاست
این جا همه بینند،با قلب شکسته
شمر از سر کینه،بر سینه نشسته
وای از این مصیبت۴
این جاست ببینند همه رأس بریده
رنگ از رخ آن خواهر غمدیده پریده
این جا همه بینند،گل ها شده پرپر
افتاده روی خاک،یک پیکر بی سر
وای از این مصیبت۴
#رضا_یعقوبیان
#زمزمه #زمینه
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
#سبک_من_دربدر_عشق_ابالفضل_حسینم
#ورودیه
.👇
.
#شور
#امام_حسین_شور
ای کشته لب تشنه،از آب فرات محروم
عالم به فدای تو،یا سیدناالمظلوم
یامظلوم۳
یا اباعبدالله
سلطان کربلا،مولانایاحسین
روحی لک الفدا،مولانایاحسین
نفسی لک الوقا،مولانا یاحسین
مولانایاحسین
ای مانده به روی خاک،بی سر بدنت عریان
عالم بفدای تو،یاسیدناالعطشان
یاعطشان۳
یااباعبدالله
ای رخ به خون خضاب،مولانایاحسین
بالاترین ثواب،مولانایاحسین
ای حُسن انتخاب،مولانایاحسین
مولانایاحسین
#حمید_کاظمی_اویس✍
#امام_حسین
.👇
.
#واحد
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
▪️بنداول▪️
آروم نمی گیره دلم از وقتی گفتی کربلا
ترسم از اینه که تو رو از من بگیرن
نیزه ها
دورت بگرده خواهرت خیمه نکن بر پا حسین
طاقت ندارم که برم بی تو از این دشت بلا
طاقت ندارم که ببینم بی قراری ای حسین
جسم علیِ اکبر و خیمه میاری ای حسین
طاقت ندارم که ببینم بین گودال بلا
تو زیر پای شامیا یِ نیزه داری ای حسین
می بینم تنت بی حاله
سر غارتت جنجاله
می بینم شبیه مادر
سر و صورتت پاماله
داداش غریبم حسین
▪️بنددوم▪️
حالم خرابه جز خودت هیچ کس نمی دونه حسین
با اینکه تو پیش منی بازم دلم خونه حسین
انگار همه دنیا داره روی سرم میشه خراب
می دونم از این قافله چیزی نمی مونه
چند روزیه تا چشمم و رو هم که می زارم حسین
می بینم اینو بی تو کوچه کوچه آوارم حسین
می بینم از رو نیزه افتاده سر تو زیر پا
اما نمی تونم تو رو دست بسته بردارم حسین
تو رو مادر قد کمون
تو این دشت و صحرا نمون
می ترسم ببینم حسین
رو لبهای تو خیزرون
داداش غریبم حسین
#محسن_طالبی_پور ✍
#واحدورودبهکربلا
#واحدنوس۱۴۰۳
#واحدمحرمامامحسینعلیهالسلام
.👇
.
#روضه_کاربردی
|⇦•بار بگشایید....
#روضه_حضرت_زینب سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_دوم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
بی بی زینب سنّ و سالی نداره، یه مرتبه از خواب پرید، شروع کرد گریه کردن. مظهرِ عاطفه، مظهرِ مهربانیِ خدا فاطمه ست... دوید زودی بغلش گرفت گفت :دخترم زینبم! چی شده مادر؟ عرضه داشت مادر خواب دیدم، نگرانم دلشوره دارم.. گفت: دخترم زودی بیا ببرمت پیش جدّت رسول خدا. تا آورد خدمت رسول خدا، نوه ی عزیزش زینب رو بغل گرفت، عزیز دلم! آینه ی فاطمه، زینبِ من، هی میگفت: زینبِ من! نبینم گریه اتو..بگو ببینم چه خوابی دیدی.. صدا زد.. یا رسول الله !خواب دیدم تو یه بیابونی هستم، طوفان شدیدی شد، پناه بردم به یه درختی، تا پناه بردم به اون درخت، درخت از ریشه کنده شد همه جا تاریک شد.. طوفان به راه خودش ادامه داد. دستمو دراز کردم یه شاخه ای رو گرفتم، اون شاخه شکست. پیغمبر آروم آروم گریه کرد. بابا یا رسول الله! شاخه ی دیگری رو هم گرفتم، اون شاخه هم شکست، دو تا شاخه ی دیگه مونده بود، اون دو شاخه رو هم که گرفتم، اون دو شاخه هم شکست. من تو این بیابون تو اون تاریکیا خیلی ترسیدم..
ناله ی پیغمبر بلند شد. صدا زد: عزیزم! خوابت رو تعبیر میکنم. اون درختی که دیدی من بودم بابا! اول شاخه ای که گرفتی مادرت فاطمه بود بابا! دوم شاخه بابات علی بود.همه ی امیدت به حسن و حسین بود عزیزم! همهٔ شاخه ها شکستن تا رسید به شاخه ی آخر..رسول الله فرمود: یه روزی تو یه بیابونی حسینت رو ازت میگیرن..زینبم تو آواره ی بیابان ها میشی عزیز دلم......!
ابی عبدالله هر چه کرد دید ذوالجناح حرکت نمیکنه، پیرمردی رو صدا زدن، حضرت فرمود: به من بگید اینجا کجاست؟ صدا زد.. آقا جان اینجا رو نینوا میگن، گفت: آقا جان! قدیمیا میگن اینجا کربلاست. فرمود:...*
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکَش با دل و جان آشناست
*اینجا همون جائیه که جدّم فرمود.همچین که حسین اومد پایین یه وقت خبر دادن گفتن آقا خواهرت زینب کارت داره... همچین که اومد بی بی فرمود: حسین! جونِ زینب بیا برگردیم، حسین جان! از همون لحظه ای که وارد این سرزمین شدی دلم شور میزنه. داداش وارد این سرزمین شدیم ناخودآگاه بچه ها دارن گریه میکنن.. یه دختری دامن عمه رو گرفت گفت: عمه! مگه نگفتی میخوایم مهمونی بریم. عمه پس چرا نیزه هاشون رو به ما نشون میدن.. حسین، حسین....
تا ابی عبدالله دستور داد بار بگشایید، اول کسی که اومد جلو، اباالفضل بود، آقا جان امر، امر شماست.. فرمود: عباس جان! با دیگران خیمه ها رو بر پا کنید. با تمام سختیا و بیچارگیایی که تو این مسیر کشیدن، با احترام از این مَهمِلا پایین اومدن، عمو عباس رقیه رو بغل گرفت. سکینه رو با عزّت و احترام پایین آوردن.. پایین اومدن بی بی زینب مقدّمات داره، آخه عقیله ست... جوونای هاشمی اومدن کوچه باز کردن برا عمه شون، قاسم اومد سرشو پایین انداخت مؤدب، دست عمه رو گرفت، یه دستشو علی اکبر گرفت، یه نگاه کرد به صورت قاسم گفت: پسرم! دلم برا داداشم تنگ شده، کاش بابات بود میدید حسین چقدر غریب شده..
اما این آخرین باری بود که عمه رو اینجور با احترام پایین آوردن، گفت: حسین جان! قلبم داره میلرزه، چهار پنج ساله بودم بین در و دیوار مادرمو کشتن.. بابامو تو کوفه کشتن..گفتم داداش دارم سایه ی بالا سر دارم. هفتِ صفر پاره های جیگر داداش حسنمو دیدم. حسین جان بیا بریم نمیخوام سر بریدت رو بالای نیزه ها ببینم..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#ورودیه
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شب_دوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇