.
#حضرت_زینب
شیعه شدنم از نفس #حضرت_زهراست
ایمان من از مرحمت #زینب_کبر ی ست
مدیون #حسینم به خدا تا دم آخر
عشقم به #حسین از کرم زینب کبری ست
ما غیرتمان گوشه ای از غیرت #سقاست
ناموس #تشیع حرم زینب کبری ست
مانند #ابالفضل شدن فرض محال است
لیکن همه ی هستی ما زینب کبری ست
اطراف #حرم گرچه پُر از خولی وشمر است
دنیای تشیع سپر زینب کبری ست
شیران مدافع دلتان شاد که عباس
همراه شما در حرم زینب کبری ست
#حضرت_زینب #صلوات
@madahanpirbakran
@ansar_Al_reza_pirbakran
.
#حضرت_زینب
شیعه شدنم از نفس #حضرت_زهراست
ایمان من از مرحمت #زینب_کبر ی ست
مدیون #حسینم به خدا تا دم آخر
عشقم به #حسین از کرم زینب کبری ست
ما غیرتمان گوشه ای از غیرت #سقاست
ناموس #تشیع حرم زینب کبری ست
مانند #ابالفضل شدن فرض محال است
لیکن همه ی هستی ما زینب کبری ست
اطراف #حرم گرچه پُر از خولی وشمر است
دنیای تشیع سپر زینب کبری ست
شیران مدافع دلتان شاد که عباس
همراه شما در حرم زینب کبری ست
#حضرت_زینب #صلوات
🌸
amani (11).mp3
3.22M
کربلایی محمدامانی
بی دست کربلادست مرابگیر
#ابالفضل
# روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس اجرا شده روزِ عرفه سردابِ مقدس حضرتِ اباعبدالله کربلایِ معلی
اجازه بگیرم از محضرِ ابی عبدالله ، روضۀ قمر بنی هاشم بخوانم .. آخه فرمودن هرجا روضۀ عمو جانم خوانده بشه منم میام ..
علمدارِ وفادارم اباالفضل
پس از تو بی کس و کارم اباالفضل
قسم بر تشنگیِ بر شیرخواره
گره افتاده در کارم اباالفضل ..
میبینم گوشه کنار همه دارن گریه میکنن .. ان شالله آقاجانمون ببخشن ، می خوام روضۀ برادرشونُ بخوانم ..
پس از تو خیمه غارت میشه عباس
به طفلانم جسارت میشه عباس
*سادات من معذرت می خوام*
پس از تو سهم زینب بی محارم
غریبی و اسارت میشه عباس
دیدن حسین یه دست به عنانِ اسب گرفته ، یه دست به کمر گرفته .. هیچ جا حسین نگفت انکسر زهری .. اما تا اومد عباسشُ دید .. چه بدنی ؟.. الله اکبر .. قدِ رشیدش .... ای حسین .... تا اومد دم خیمه ، اولین کسی که از خیمه اومد بیرون ، خواهرش زینبِ .. این خواهر و برادر ، چشم تو چشمِ همدیگه شدن .. تا زینب دید حسین دستِ خالی برگسته ، هی میزد رو دستاش .. هی میزد تو صورتش .. جوابِ زینبشُ نداد ، یه مرتبه سکینه دوید .. صدا زد یا ابتا این عمی العباس ؟ ..
بمیرم برات آقاجان .. هیچ جا ندیدم نوشته باشه اکبر رفته میدان بیاد ستونِ خیمه رو کشیده باشه .. قاسم رفت ، ستونِ خیمه رو نکشید .. اما وقتی جوابِ سکینه رو می خواست بده رفت ستونِ خیمۀ عباسُ کشید .. خیمه رو زمین اومد .. یعنی برید بچه ها معجرهاتونُ محکم ببندید .. بچه گوشواره هاتونُ برید در بیارید ...
دستاتونُ بالا بیارید ، روزِ عرفه ست ... به اون ساعتی که صورت به زمین گذاشت ..به اون ساعتی که از رویِ اسب زمین افتاد .. به اون ساعتی که خیمه هاشُ آتش زدن .. الهی العفو ....
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه
#ابالفضل ع