eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🔹نحوه صحيح كردن دربيان امام صادق 🔹 استاد فاطمي نيا: شخصي نزد امام صادق نشسته بود و گفت : "خدايا مرا به خلقت محتاج مكن" حضرت به او فرمودند : " مومن از مومن بي نياز نميشود" اين دعا عبث است، انسان محتاج است و اين احتياج مظاهر مختلفي دارد، مثلا من به نانوا و خياط محتاج هستم. بعد از آن امام عليه السلام به او دعاي كاملتري ياد دادند و فرمودند اين گونه دعا كن: " خدايا مرا به انسان هاي شرور محتاج مكن"
. توأمان گشته همزمان گشته عیدمحمد و صادق دو امیدجان از سوی جانان رهبر و شمس حقایق یا رسول الله یا رسول الله مولا مولا یا محمد (۲) ربیع شادی آمده هادی انوار حق جلوه گر شد زین خبر شادم از غم آزادم شجر دین پرثمر شد یا رسول الله یا رسول الله مولا مولا یا محمد (۲) آمده احمد مظهر سرمد تابان گشته مکه امشب آمده رحمت بر همه عزت نامش گشته ذکر هر لب یا رسول الله یا رسول الله مولا مولا یا محمد آمنه بنت وهب از شادی در بردارد قرص ماهش یاد عبدالله مادر آگاه معنا دارد هر نگاهش یا رسول الله یا رسول الله مولا مولا یا محمد مدینه یاران شده گلباران آمده حضرت صادق خنده زن سنبل همه جا زین گل پیچیده عطر شقایق یا رسول الله یا رسول الله مولا مولا یا محمد نور پیغمبر هستی حیدر باشد صادق گل باقر چون حسین خویش حسنی بویش چون زهرا طیب و طاهر یا رسول الله یا رسول الله مولا مولا یا محمد
‍ . برخیز ز ره هفته وحدت آمد از لطف خدا موسم عزت آمد همراه به میلاد امام صادق میلاد رسول پاک رحمت آمد شد عید محمد به محمد صلوات بر صادقش آن ولی سرمد صلوات در ماه ربیع بهار دلها آمد بر آل علی و ال احمد صلوات بر شیعه ز حق رهبر لایق آمد تابنده ترین نور خلایق آمد از نسل محمد و علی و زهرا از لطف خدا حضرت صادق آمد نبوت بی نبی معنا ندارد محمد بی علی معنا ندارد همه دارو ندارم اهل بیته ولایت بی ولی معنا ندارد ................. گل بریزید نقل به پاشید چون محمد اومده باعث ایجاد خلقت نور سرمد اومده یا محمد یا محمد یا رسول الله مدد 2 عالم امکان معطرشد ز بوی مصطفی شادوخرم عالمی ازخلق وخوی مصطفی یا محمد یا محمد یا رسول الله مدد 2 موسم شادی رسیده غم به پایان اومده شدخزان دوران جهلوفصل باران اومده یا محمد یا محمد یا رسول الله مدد 2 عالم جهلُ به یکباره بهم پیچیده است عالم پیرُ دگرباره جوان گردیده است یا محمد یا محمد یا رسول الله مدد 2 هفده ماه ربیع و عید زهرا اومده فصل شادی و طرب دلها مصفا اومده یا محمد یا محمد یا رسول الله مدد 2 عید میلاد رسول و صادق آل عبا تهنیت بر رهبر و بر شیعیان مرتضی یا محمد یا محمد یا رسول الله مدد 2 مذهب ما جعفری و مکتب ما جعفری بر تمام انبیا ختم رسل تاج سری یا محمد یا محمد یا رسول الله مدد ..................... یا محمّد من به درگاهت پناه آورده ام چلچراغ اشگ در این بارگاه آورده ام دست هایم هر دو خالی، دیدگانم پر زاشک خون دل، داغ جگر با سوز و آه آورده ام من همه بارِ گنه، تو رحمةٌ للعالمین رحمةٌ للعالمین، بار گناه آورده ام اشگ خجلت، دامن آلوده، بار معصیت جسم خسته، بارِ سنگین، رنج راه آورده ام پرده های معصیت بستند چشمم را ولی رو به این در، هوای یک نگاه آورده ام روسیاهم، معصیت کارم، بدم، آلوده ام هر که هستم بر در رحمت پناه آورده ام یا محمّد شستشویم ده به آب رحمتت نامه ای چون رویم از عصیان سیاه آورده ام چشم گریان من و گم گشته قبر فاطمه یک فلک سیّاره در اطراف ماه آورده ام یا محمّد (ص) بر تو و بر دخترت زهرا سلام از خراسان رضا روحی فداه آورده ام با همه آلودگی محصول من مهر شماست میوه های نخل «میثم» را گواه آورده ام ✍غلامرضاسازگار .
. 📖 السلام..... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شور و اشک و زمزمه از خیرِ قال الصادق است روضه های فاطمه از خیر قال الصادق است گریه ها بر علقمه از خیر قال الصادق است این سیاهی ها همه از خیر قال الصادق است میرسد از این سیاهی ها به این آقا مدام السلام و السلام و السلام و السلام درس و بحث اش ظلمت هفت آسمان را می درید هر که دل میداد دستش از همه دل می بُرید او مراد عالِمان است همه عالَم مرید حوزه ی علمیه ی او روضه خوان ها پرورید خاک پاهایش زراره با همه فقه و کلام السلام و السلام و السلام و السلام چارگوش مرقدش را توتیا باید کنیم روی قبر خاکی اش گنبد بنا باید کنیم کل ایوان را پر از خشت طلا باید کنیم عاقبت روزی بقیع را کربلا باید کنیم زائرانش زیر لب گویند بین ازدحام السلام و السلام و السلام و السلام پیرمردی که چو حیدر زندگانی کرده است عمر خود را وقف اشک و روضه خوانی کرده است روضه ی مادر قدش را بد ، کمانی کرده است چوب تر ، پیراهنش را ارغوانی کرده است روضه خوان زخم های مادر بی التیام السلام و السلام و السلام و السلام دست ساقی بسته و میخانه ها سر در گم اند خانه از بس سوخته ، پروانه ها سر در گم اند در میان شعله ها ریحانه ها سر در گم اند یاکریمان در میان لانه ها سر در گم اند ای که بر موی سفید تو نکردند احترام السلام و السلام و السلام و السلام بی عبا و بی عمامه ؛ بی قبا بردن تو را از میان خانه مثل مرتضی بردن تو را دست ْ بسته ؛  بی هوا ؛ در کوچه ها بردن تو را عده ای بی آبرو ، با ناسزا بردن تو را یادت آمد روضه های کوچه های شهر شام السلام و السلام و السلام و السلام هیزم آوردند اما لحظه ای دریا نسوخت چادر ناموس تو چون چادر زهرا نسوخت دامن دُردانه هایت بین آتش ها نسوخت سینه ات سنگین نشد ؛ پیراهنت حتی نسوخت ای که دشمن برد بهرت خنجرش را در نیام السلام و السلام و السلام و السلام ** مثل جدت هیچ کس انگشترت را برنداشت روسری و گوشوار دخترت را برنداشت بی حیایی یادگار مادرت را برنداشت نیزه ای رأس علیّ ِ اصغرت را برنداشت ای که ناموست نشد با شمر و خولی هم کلام السلام و السلام و السلام و السلام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ ▪️
. ما تشنه ایم و راهی دریا شدن خوش است سلمانمان كنید كه منا شدن خوش است یا حضرت رسول فدای ملاحتت با نام دلربای تو شیدا شدن خوش است از بركت تو سفرۀ ما بركتی گرفت پس ریزه خوار سفرۀ آقاشدن خوش است ما گم شدیم در دل دنیای بی كسی پشت در حرای تو پیدا شدن خوش است خوب است پیش دشمن تو قد علم كنیم اما مقابل قد تو تا شدن خوش است خاك در تو از دُر و زر قیمتی تر است پس خاك پای حضرت زهرا شدن خوش است ای اعتبار عالم و آدم خوش آمدی تو مصطفایی احمدی آقا محمدی با خلقت وجود تو خلقت شروع شد با جلوۀ جمال تو عصمت شروع شد سجاده پهن شد كه تو باشی و ذات حق از آن به بعد بود رفاقت شروع شد عالم برای بوسه به دست تو آمدند یك واژه ای بنام ارادت شروع شد دست تو را كه داد به دستان سعدیه در آن قبیله بارش رحمت شروع شد با بودنت حلیمۀ سعدیه دید كه لحظه به لحظه بركت و نعمت شروع شد دستی نبود تا كه نگیرد دعای آن با مقدم تو سیل اجابت شروع شد پیغمبرانه بود حضوری كه داشتی آقا نمك به سفرۀ آنها گذاشتی آقای من تو واسطۀ نشر دین شدی در بدترین زمانه شما بهترین شدی بر روی مسند نبوی بین انبیا دیر آمدی و از همه بالا نشین شدی چشمان مكه شاهد آقایی تو بود اینكه تو در تمامی عالم امین شدی از لحظۀ ولادت خود حضرت رسول تو رحمت خدایی و للعالمین شدی عالم فدای نام ابالقاسم شما زیرا شما قسیم بهشت برین شدی نقش نگین خاتم تو گشت یاعلی بانام حیدر است كه صاحب نگین شدی هرجا قدم زدی پُرِ یاس و عنبر است قطعاً گل محمدی از تو معطر است باید فقط تو راهی غار حرا شوی باید فقط تو همنفس با خدا شوی با این مقام و منزلت و شأن و عزتت باید هم آبروی همه انبیا شوی تنها به عشق نام تو گلدسته ساختند تا اشهد اذان همه ماسوا شوی اصلاًبعید نیست كه حیدر نبی شود اصلاً بعید نیست كه تو مرتضی شوی حق با علیست غیر علی ناحقند وبس یك لحظه هم نشد كه تو از حق جدا شوی بعد تو هركسی به علی اقتدا نمود راه خود از مسیر شیاطین جدا نمود مولای ما كسی ست كه شیر دلاور است مولای ما كسی ست كه با حق برابر است مولای ما كسی ست كه جان و دل تو بود مولای ما كسی ست كه با تو برادر است مولای ما كسی ست كه لایق تر از همه ست شیر خدا و همسر زهرای اطهر است مولای ما كسی ست كه مثل خدا یكی ست نامش ولی ، علی، اسد الله، حیدر است مولای ما كسی ست كه بابای امت است مولای ما كسی ست كه مولای قنبر است مولای ما كسی ست كه شاگرد مكتبش در فقه و در علوم الهیه جعفر است آنكس كه پای مكتب او جان گرفته ایم درس خداشناسی و ایمان گرفته ایم جعفر اگر نبود زمین محوری نداشت كشتی علم ذات خدا لنگری نداشت جعفر اگر نبود حسینیۀ زمین تعطیل بود چونكه دگر منبری نداشت جعفر اگر نبود علوم كتاب حق سوگند بر خدا كه روایتگری نداشت بیچاره می شدیم به دین خدا قسم پسوند نام مذهب ما جعفری نداشت او روضه خوان مادر پهلو شكسته بود می خواند كاش خانۀ حیدر دری نداشت او هم شبیه حیدر كرار شد غریب او هم میان آن همه كس لشگری نداشت ماشیعیان عاشق این خانواده ایم باجان و دل به یاریشان ایستاده ایم .
. کاشکی توی بقیع سقاخونم باشه یک گنبدطلا یک ایوونم باشه یعنی می شه حرم باشه سینه زن باشه دم باشه دور قبرت علمت باشه -اقاجون کاشکی بقیع مثل کرببلا بشه باب الحسن مثل باب الرضا بشه غریب اقام غریب اقام«۴» …. با درد پا خیلی سختی کشید اقا از بسکه دنبال مرکب دوید اقا از خجالت اقامون مُرد موقعی که زمین می خورد اسم مادررو هی می برد-بمیرم بازم خداروشکر-سینش که خسته نیست کم طاقته ولی پهلوش شکسته نیست غریب اقام غریب اقام«۴» ….. از این سفر یک روز اقا می یاد اخر روضه می خونه از افتادن مادر در خونه با پا افتاد مادرم بی هوا افتاد جلوی بچه ها افتاد-بمیرم تو کربلام به روز-شاه از بالای زین با تیر حرمله -افتاد روی زمین ای بی کفن حسین«۴» https://eitaa.com/emame3vom/96507 .👇
4_5798680855803079472.mp3
314.2K
. خوشبخت کل خلایقیم مدیونیم اگر که عاشقیم با لطفت اسیر هیاتیم شاگردای قال صادقیم رسید به ما تا مکتبت زنده شدیم پا مکتبت از نوه هات کرامتت معلومه پدر بزرگ حضرت معصومه یا مظلوم صادق آل عبا ➖➖➖➖➖ کاش باشم بین سپاه تو شیعه ی واقعی راه تو آرزوی غلامته فقط توفیق گوشه نگاه تو خورده دلم به نام تو رد نکنی غلامتو فقیره اونکه از نگات محرومه پدر بزرگ حضرت معصومه یامظلوم،صادق آل عبا ➖➖➖➖ نه لشکر داری، نه سنگری مظلومی، وارث حیدری با دست بسته میون دود گریون روضه ی مادری تو کوچه ها کشوندنت به مادرت رسوندنت غمت غم فاطمه ی مظلومه گریه کنت فاطمه ی معصومه یا مظلوم صادق آل عبا ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شعر و سبک:
4_6035342186696937215.mp3
19.76M
متن:تو حجره... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تو حجره مشغول دعا بود و تو حال ندبه و بکاء بود و تو جانمازش یکمی از اون تربت شاه کربلا بود و آروم آروم اشکاش میریخت یه دفعه ، اومدن جا نمازش رو کشیدن با صورت ، رو زمین خورد و بهش خیلی خندیدن یه گوشه ، زن و بچـ ـه‌ی آقام میترسیدن زمینش زدن مث مادرش چقد بی هوا زمینش زدن مث مادرش توی کوچه ها زمینش زدن مث مادرش با هر ضرب پا وا اماما وا غریبا ☘☘☘☘☘☘☘ تا که چشای خیسش میفتاد به اون همه آتیش و اون هیزم به یادش اومد مادری رو که زیر لگد ها تو کوچه جون داد هر چی آتیش بالا میرفت تو دلِ ، آتیشا میدید انگاری مادرشو که داره ، میسوزه میکشونن همسرشو یکی نیست ، بگیره آروم آروم زیر پرشو زمینش زدن مادری که پا به ماه بود آره زمینش زدن مادری که بی گناه بود آره زمینش زدن ☘☘☘☘☘☘☘ تا شعله ور شد حجرمون دیدم به هق هق افتاده دخترم یادم اومد سه ساله ای که گفت عمه آتیش گرفته معجرم دنبالش افتاد حرمله تو دلِ ، صحرا تا ببره گوشواره هاشو زدنش ، واسه‌یِ اینکه میگفت میخواد باباشو زجر و خولی بریدن تو راه ها صداشو زمینش زدن از رو ناقه بی هوا تو راها زمینش زدن جلو نیزه‌ی عموش و باباش... کربلایی رضا شیخی 🎤
4_6035342186696937215.mp3
19.76M
متن:تو حجره... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تو حجره مشغول دعا بود و تو حال ندبه و بکاء بود و تو جانمازش یکمی از اون تربت شاه کربلا بود و آروم آروم اشکاش میریخت یه دفعه ، اومدن جا نمازش رو کشیدن با صورت ، رو زمین خورد و بهش خیلی خندیدن یه گوشه ، زن و بچـ ـه‌ی آقام میترسیدن زمینش زدن مث مادرش چقد بی هوا زمینش زدن مث مادرش توی کوچه ها زمینش زدن مث مادرش با هر ضرب پا وا اماما وا غریبا ☘☘☘☘☘☘☘ تا که چشای خیسش میفتاد به اون همه آتیش و اون هیزم به یادش اومد مادری رو که زیر لگد ها تو کوچه جون داد هر چی آتیش بالا میرفت تو دلِ ، آتیشا میدید انگاری مادرشو که داره ، میسوزه میکشونن همسرشو یکی نیست ، بگیره آروم آروم زیر پرشو زمینش زدن مادری که پا به ماه بود آره زمینش زدن مادری که بی گناه بود آره زمینش زدن ☘☘☘☘☘☘☘ تا شعله ور شد حجرمون دیدم به هق هق افتاده دخترم یادم اومد سه ساله ای که گفت عمه آتیش گرفته معجرم دنبالش افتاد حرمله تو دلِ ، صحرا تا ببره گوشواره هاشو زدنش ، واسه‌یِ اینکه میگفت میخواد باباشو زجر و خولی بریدن تو راه ها صداشو زمینش زدن از رو ناقه بی هوا تو راها زمینش زدن جلو نیزه‌ی عموش و باباش... کربلایی رضا شیخی 🎤