eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. شفای جان و جانانم حسین است طبیب و درد و درمانم حسین است از آن رو انس با قرآن گرفتم که دیدم روح قرآنم حسین است 🔹غلامرضا_سازگار ❣️السَّلامُ عَلیْڪ یااَباعَبدِاللهِ الْحُسینِ الْمَظلوُم عَلیہِ السَّلام❣️ .
. عالم فدایِ نام دل آرای اهل بیت، شد اعتبار ما ز تولای اهل بیت، ولله ِکس نیامده همتای اهل بیت، ما را غنی نموده کرمهای اهل بیت، یعنی که هستِ مابود ازهستِ اهل بیت، مجنون شدیم و از نمکِ دست اهل بیت، فاخرکسی که ازگل اینان سرشته شد، مجذوب ِعشق ِناب ِمدیران رشته شد، اشرف لقب گرفته امیر فرشته شد، بر قلب رهروان ولااین نوشته شد، یارب مرا به حرمت خوبان رها نکن، یک دم مرا ز آلِ محمّد جدا نکن، عاشق کسی بودکه زاهل اراده است، بر آستان شیر خدا سرنهاده است، درهردلی محبت و مهری فتاده است، ماعشقمان غلامی این خانواده است، این شد سبب که ما شرفِ خلق داوریم، تحت لوای حضرت زهرای اطهریم، داده صفا به عالم امکان صفایشان، حق آفریده کون و مکان را برایشان، چون کیمیا قسم به خدا خاک پایشان، حاتم نمونه‌ای بُود از یک گدایشان، این چشمه ای ازین یم بی منتها بود، غافل!! کسی بُود که ز اینان جدا بود، اهل سخاوت اند و کرم کارشان بُود، آری همیشه حضرت حق یارشان بود، رشک بشر به میثم تمارشان بود، فخر زمانه سائل دربارشان بود، شکرخدا که مستیم ازجام وباده شد، نامم گدای درگه این خانواده شد، باید زفضلشان همه دم گفتگو شود، شرح مقام و منصبشان موبه مو شود، دنیا اگر اراده کنند زیر و رو شود، هرکس غلامشان شده با آبرو شود، ما را چه میشود زکرم مبتلا کنند، خدمتگذار صحن و سرای ولا کنند، این از ازل همیشه شده اعتبار ما، ذکر و شعار هردم ایل و تبار ما، ما نوکریم و این سبب افتخار ما، دست نبی و شاه نجف سایه سار ما، تاکِردگار حضرتِ مولا خدا بود، بی شک علی امیر و علی ناخدا بود، از خیرشان تمامی عالم بقا گرفت، هر ذره از محبت اینان بها گرفت، باید که نام اعظمشان را طلا گرفت، زانو زد و به رسم ادب کربلا گرفت، گفتم زکربلا، دل من پر بهانه شد، مرغ دلم به جانب گنبد روانه شد، یارب نفس بده که زجانانه دم زنم، دم از مقام طایفه ی محترم زنم، بی وقفه بهر آل عبا من قلم زنم، رنگی زعشق و عاطفه برباورم زنم، یارب مرا تهی ز مرام و وفا نکن، یک لحظه ای مرا تو از اینها جدا نکن شاعر: .
. السّلام علیكَ یا امیرَالمؤمِنین " محبّت‌نامه " امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... وجودِ کبریا باشد هوادارش یقین دارم که هرکس خادمش باشد... به طوفان بلا باشد خدا یارش امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... بُوَد محبوبِ قلب پاك پیغمبر فداییّ ِ رهش صدّیقه ی کُبراست بُوَد بیتش حسین و مجتبی پرور امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... نباشد لکّه ی عصیان به دامانش گواه عصمتش اوراقِ تاریخ و... گرفته سبقت از اسلام، ایمانش امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... شنیدم هیچ مسکین را نِمیرانده و حتّی در نمازِ با حضورش هم... گرفته دست از محتاجِ درمانده امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... به دستِ او بُوَد توحید را پرچم عدو هم معترف بر فضل او شد که... فقط مولود کعبه اوست در عالَم امیرالمومنین را دوست دارم چون به این مضمون، کلام مصطفی باشد که دارم خوف، اگر گویم مقامش را همه گویند: این آقا خدا باشد امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... شنیدم کیمیاگر هست چشمانش برای جلبِ یک لحظه، نگاه او... تمام زندگانیّ اَم به قربانش امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... کمک کرده به من، این دوستی با او همیشه در مسيرِ پرتگاهِ نَفْس گرفته با محبت، دستِ من را او امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... فقط با نام ِ او آرام می گیرم دَمی اُفتم بُرون از عالَم ِ مِهرش در آن یک دم ز درد هجر می‌میرم امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... ز کویش دستِ خالی بر نمی گردم همیشه وقتِ عرض حاجتم پیشش... فرو ریزد ز هم کوهِ غم و دردم امیرالمومنین را دوست دارم چون... که " وا شَوقاه... " سَر داده ز شوقِ ما به شوق شیعیانِ دوره ی غیبت... به روی منبرش، فرمود: " وا شَوقا... " امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... می آید لحظه های احتضارِ من دقیقاً چون مرامش در همین دنیا... به قبر و حشر، هم او هست یار من امیرالمؤمنین را دوست دارم چون... شنیدم می کند رجعت به این دنیا " دعای بر فرج " را دوست دارم چون فرج باشد کلید رجعت ِ مولا دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ .
. بسم الله الرحمن الرحیم من شنیدم که شما فصل بهاری آقا به دل خسته ی ما صبر و قراری آقا عمر امسال گذشت و خبری از تو نشد هوس آمدن این جمعه نداری آقا؟ در هیاهوی شب عید، تو را گم کردیم غافل از اینکه شما اصل بهاری آقا وقتی سال جدید و عید در راه هست ما چند ماه قبل برنامه ریزی میکنیم برای خرید لباس،شیرینی،میوه،آجیل و... و چه صف هایی طولانی که ساعت ها می ایستیم. خانه تکانی میکنیم و تمیزکاری انجام میدهیم سوال)برای امام زمان چقدر انتظار کشیده ایم؟ چقدر خودمان را آماده کردیم برای آمدن امام زمان؟ اگر یک گوسفند یا مرغ یا خروسمان گم شود تا کجا می رویم دنبالش می گردیم و از چند نفر و چند خانه سراغش را میگیریم؟ چقدر دنبال امام زمان گشتیم و از چند نفر سراغش را گرفتیم؟ مرحوم علامه سیدمحمدحسن میرجهانی طباطبایی : درخواب حضرت زهرا(سلام الله علیها) را دیدم خدمت ایشان عرض کردم: احوال شما چطور است؟ بانوی دو جهان در جواب شعری [ در بیان حال خود و فرزندش امام زمان (عج) ] فرمودند: دلی شکسته تر از من، در آن زمانه نبود در این زمان دل فرزند من شکسته تر است دل امام زمان از چه شکسته است؟ مرحوم حاج محمد علی فشندی تهرانی تشرفاتی به طور مکرر به محضر مقدس حضرت ولی عصر ( ارواحنا فداه) داشته اند و این تشرف در مسجد مقدس جمکران اتفاق افتاده است: در حیاط مسجد مقدس جمکران مشغول دعا و مناجات و توسل به محضر حضرت بقیه الله (روحی فداه) بودم که ناگهان سیدی با عظمت را دیدم با خود گفتم این سید از راه رسیده و شاید تشنه باشد به طرف او رفتم و لیوان آبی که در دستم بود به ایشان دادم . . . وقتی لیوان را به ایشان دادم از او خواستم برای فرج امام زمان (ع) دعا بفرمانید. ایشان پس از نوشیدن آب لیوان را به من پس داده و فرمودند: شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند اگر بخواهند دعا میکنند و فرج ما می رسد. تا این را فرمودند من نگاه کردم دیدم آن حضرت در کنار ما نیستند و هر چه به اطراف نگاه کردم اثری از ایشان ندیدم که ناگاه متوجه شدم امام زمان (ارواحنا فداه) را ملاقات نموده ام. این که جشن بگیریم و شادی کنیم این ارزش قائل شدن برای امام زمان نیست بلکه این قلب ما برای او بتپد،ما چقدر حاضریم به خاطر رضایت امام زمان کار کنیم؟ و الله به این مسلمانی خیلی از کارهای ما ضد اسلام هست. از رفتار و اخلاق و کار و کاسبی و مجلس گرفتن و... والله خیلی مشکل داریم و حاضر نیستیم اصلاح کنیم و زیر بار حق نمی رویم این است که دل امام زمان را خون کرده است پسر فاطمه شرمنده اگر میبینی کوچه آماده شده تا برسی دلها نه 🔹 نقل می‌کنند که وقتی میدان نقش جهان را می‌ساخت، دم دمای غروب خودش می‌رفت و مزد کارگران را می‌داد. کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف می‌کشیدند و خوشحال و قبراق مدت‌ها در صف می‌ماندند تا از دست شاه پول بگیرند. در این میان عده‌ای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت می‌زدند و لباس‌های خود را خاکی می‌کردند و در صف می‌ایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان می‌رسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکرده‌های رند را خوب می‌شناختند، به پادشاه ندا می‌دادند و کارگران خاک‌مالی‌شده را با فحش و بد و بی‌راه بیرون می‌انداختند أمّا شاه عباس آن‌ها را صدا می‌زد و به آن‌ها نیز دستمزد می‌داد و می‌گفت: من پادشاهم و در شأن من نیست که اینان را ناامید برگردانم! 🌹یا صاحب الزمان! مدت‌هاست در بساط شما خودمان را خاک‌مالی کرده‌ایم! گاهی در نیمه‌ی شعبان،گاهی جمعه‌ها، گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعای‌تان کرده‌ایم! می‌دانیم این کارها کار نیست و خودمان می‌دانیم کاری نکرده‌ایم ولی خوب یاد گرفته‌ایم خودمان را خاک مالی کنیم و در صف، منتظر بمانیم تا دستمزد دریافت کنیم. ای پادشاه مُلک وجود! این دست‌های نیازمند، این چشم‌های منتظر، این نگاه‌های پرتوقع، گدای یک نگاه شمایند! یک نگاه! از همان نگاه‌های لطف آمیز که به کارکرده‌های با إخلاص‌تان روامیدارید! از جنس آن نگاه هایی که جد بزرگوارتان به حر و رهبر کردند ای پسر فاطمه ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ .
. یا حبیبَ من لا حبیبَ له... یا الإمامُ الصّادقُ(علیه‌السّلام):" مامِن‌مؤمنٍ‌یحضُرُهُ‌المَوتُ إلّارأی‌محمّداََوعلیّاََ(صلوات‌الله‌علیهما)حیثُ‌تَقَرُّعَینُهُ، ولامُشرِکِِ‌یموتُ‌إلّارآهُماحیثُ‌یسوؤهُ " (بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۱۷۴، ح ۸) خدا کند که مرا یک " مُحِب " حساب کنی خدا کند که " مُحبّي! " مرا خطاب کنی یخ ِ وجود ِ مرا پای خویش ، آب کنی تمام ِ ظرف ِ مرا پُر ز حُبّ ِ ناب کنی به سر نیامده تا این دو روزه‌ی کوتاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما دم ِ رفتن ز مُلک ِ دنیایی چه لحظه‌‌‌ای شود آن لحظه‌ی تماشایی من و نگاه به تو ، دفعتاََ ، چه رویایی! " فَمَن یَمُت یَرَنی " گفته‌ایّ و می‌آیی ز راه می‌رسد آن لحظه‌های بس ، ناگاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما سرِ قبر و در آن سرازیری به زیر سنگ و در آن لحظه‌های دلگیری خودت به حالِ مُحبّ‌اَت نمايْ ، تدبیری به " اِسمَعْ ، اِفهم " ِ من ، تو گذار تاثیری ببین که راهیِ خاک است این غلام ِ سیاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرارِ ما شب ِ اوّل ، شبِ سوال و جواب نکیر و منکر ِ من را مگر کنی تو مُجاب تو را به حقّ حسینت به یاری‌اَم بِشِتاب شب ِ فشار ، شب غربت ِ مرا دریاب نمانَد ، آه ، مرا فرصت ِ کشیدنِ آه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرارِ ما دم ِ از قبر ، سر بر آوردن ذلیل ، مست ، پُر از حیرت و برهنه‌بدن درون هر که شود بر شهودِ خلق ، عَلَن به داد گر نرسی مفتضح شوم حتماََ تو رستگاریِ من را ز کردگار ، بخواه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما سرِ میزان ، سرِ صراط ؛ بلی... اگر چه روسیهم از گناه‌ ِ خویش ، ولی... ز جانبِ تو مرا هست بیمه‌ی ازلی بُوَد به روی جبینم: " هُوَ مُحِبُّ علی " مرا به جز تو نباشد نجات‌بخش و پناه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " هنوز زنده‌اَم و فرصت ِ " محبّت " هست هنوز ، پَهن مرا سفره‌ی " مودّت " هست چه خوب ، عرض ِ ارادت به آل عصمت هست هنوز مُهلت ِ درخواست ِ " شفاعت " هست خدا کند بدهی سوی خویش ، من را راه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " ✍ .
. اَلسَلام ُعلیکم‌یا أَهل بَیت النبوه هر کسی نیست گرفتار شما بیچاره‌ست نشده عاشق و بیمار شما بیچاره‌ست یوسف حُسن شمائید و هرآنکس که نبود بین بازار خریدار شما بیچاره‌ست کهف مائید و امانید و هرآنکس ننشست به زیر سایه‌ی دیوار شما بیچاره‌ست ما همه عمر بدهکار شمائیم فقط هر کسی بود طلبکار شما بیچاره‌ست عکستان بین پیاله دل ما برده‌است دل نداد آنکه به رخسار شما بیچاره‌ست همه هندسه عشق به دستان شماست فارغ از حیطه پرگار شما بیچاره‌ست جز پِی لطف شما هر که دری را بزند یا که باشد پِی انکار شما بیچاره‌ست مَحَک عمر فقط خدمت دربار شماست هر کسی نیست در انصار شما بیچاره‌ست تابش نور شما روشنی افلاک است آنکه دور است ز انوار شما بیچاره‌ست ✍ .
. علیهم_السلام علیه_السلام چیزی به جز نامَت برای ما سَنَد نیست جز حرفِ عاشق هیچ چیزی مُستند نیست این خانه لُو رفته ست در جمع گدایان اینجا کسى که دستِ خالى میرود نیست بیچاره ای دیدم نشسته در مَسیرت بیچاره جز اینجا که جایی را بلد نیست گیرم بخواهم بِشمُرَم فضلِ على را اندازه یِ فضل و کراماتش عدد نیست وقتى شنیدم مادر شیر است نامش فهمیدم اصلاً فاطمه، بنت أسد نیست در وصفِ ذاتش آیه اى نزدیکتر از این آیه هاى قُل هُوَ اللّهُ أحد نیست این قلبِ من میلِ نجف دارد دوباره راهی برای این دلی که میطَپَد نیست؟ ما تجربه کردیم چندین بار، دیدیم پُشتِ درِ این خانه هم انگار بد نیست این آبروداری که ماها میشناسیم هرچه بلد هست آبروریزی بلد نیست ✍ .
. عمری گدای شام و سحرهای این دریم صاحب مقام خانه ی نوریم و نوکریم دورهمیم دور و بر خانه ی علی ما ریزه خوار سفره ی زهرای اطهریم فطرس کجاست تا که ببیند مقام مان با یک نگاه فاطمه پر در می آوریم ما را به نام حضرت سلمان خریده اند پس دست بوس خادم خدام مادریم یکجا به اذن فاطمه عمار می شویم یکجا ابوتراب بخواهد ابوذریم تبت یدا ابی لهب! ابتر نمی شویم قرآن گواه ماست که تفسیر کوثریم بیعت نمی کنیم اگر بسته دستمان چونکه مرید صبر دو چشمان حیدریم پشت و پناه رهبرمان گرم فاطمه است ما دیده بان سنگر گردان رهبریم من مانده ام که فاطمه، زهراست یا علیست زهرا شهیده ی حرم مرتضا علیست ✍ .