eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. یا موسی بن جعفر ع غلام همت آنم که روضه های تو را بپا کند؛ شده اندازۀ یکی دو نفر ... ✅ .
. 🏴 ۱۴۰۱ علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چشم بابام بازم به آسمونه می‌گه اینم هلال اول ماه سُر می‌خوره اشک چشش روگونه‌ش با بغض می‌گه حسینو می‌کُشن؛ آه! با بغض می‌گه: حسین!، صِدام می‌زنه اسمته اونکه آرزوشو داشتم واسه دعای فاطمه به جونت باباجون اسمتو "حسین" گذاشتم بابام که نوکر شماست از قدیم اونکه دل از همه به جز تو کَنده برای بدرقه‌م با چشم خیسش دکمه‌ی پیرهنْ سیامو می‌بنده دکمه‌ی پیرهنْ سیامو می‌بنده می‌گه چقد غصه برا تو خورده میگه بمیرم واست آقای من یه بی حیا پیرهنتونو برده خدا رو شکر دوباره زیر خیمه‌ت کنار نوکرات نشستم آقا! شال عزا رو گردنم گذاشتم تسبیح تربته تو دستم آقا! سر می‌خوره نگام روی کتیبه با شعر محتشم هوایی می‌شم تا دم می‌گیره نوحه خون "بر مشام" شونه‌م می‌لرزه کربلایی می‌شم چه کربلا که بوی سیبو داره "من الغریب الی الحبیب"و داره چه کربلا که تو سینه‌ش یه عمره "خَدُ التّریب، شَیبُ الخضیب"و داره آخ که دلم روضه گودالو خواست آخ که دلم یه عمره زیر دینه می‌میرم اونجا که می‌گه خواهرت این که دارن می‌زننش حسینه نوشته مقتل "فِرقةٌ بالسّیوف" نوشته مقتل "فرقةٌ بالسّنان" پس ما چرا نمی‌میریم با روضه‌ت ما رو تو روضه‌هات بُکش حسین‌ جان .
. 🏴 ۱۴۰۱ علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چشم بابام بازم به آسمونه می‌گه اینم هلال اول ماه سُر می‌خوره اشک چشش روگونه‌ش با بغض می‌گه حسینو می‌کُشن؛ آه! با بغض می‌گه: حسین!، صِدام می‌زنه اسمته اونکه آرزوشو داشتم واسه دعای فاطمه به جونت باباجون اسمتو "حسین" گذاشتم بابام که نوکر شماست از قدیم اونکه دل از همه به جز تو کَنده برای بدرقه‌م با چشم خیسش دکمه‌ی پیرهنْ سیامو می‌بنده دکمه‌ی پیرهنْ سیامو می‌بنده می‌گه چقد غصه برا تو خورده میگه بمیرم واست آقای من یه بی حیا پیرهنتونو برده خدا رو شکر دوباره زیر خیمه‌ت کنار نوکرات نشستم آقا! شال عزا رو گردنم گذاشتم تسبیح تربته تو دستم آقا! سر می‌خوره نگام روی کتیبه با شعر محتشم هوایی می‌شم تا دم می‌گیره نوحه خون "بر مشام" شونه‌م می‌لرزه کربلایی می‌شم چه کربلا که بوی سیبو داره "من الغریب الی الحبیب"و داره چه کربلا که تو سینه‌ش یه عمره "خَدُ التّریب، شَیبُ الخضیب"و داره آخ که دلم روضه گودالو خواست آخ که دلم یه عمره زیر دینه می‌میرم اونجا که می‌گه خواهرت این که دارن می‌زننش حسینه نوشته مقتل "فِرقةٌ بالسّیوف" نوشته مقتل "فرقةٌ بالسّنان" پس ما چرا نمی‌میریم با روضه‌ت ما رو تو روضه‌هات بُکش حسین‌ جان .
. ‍ ‍ علیه‌السلام نوشته سر در جنت طاووس جنت است زیبا جمال و جمع کمال صاحب الزمان اجداد تو هر آنچه که دارند یک به یک جمع است در تو کُلِ خصال صاحب الزمان تو می آیی / به تو کعبه / بزند تکیه گل عشق یا لثاراتِ / تو باشد / به دل خسته پل عشق دل در سرای تو - نفسم در هوای تو که منم آشنای تو - یا صاحب العصر جانم فدای تو - دل من زیر پای تو و بخوانم برای تو - یا صاحب العصر (جانِ جانِ جانم - علت ایمانم نیمه شعبانی - کربلا برسانم ) ۲ زمانه منتظرِ رونق عدالتِ حق ای معنی عدالت یا صاحب الزمان از نسل حیدری که خودش بوده مرد عدل ای ماه با اصالت یا صاحب الزمان پسر حیدر کرار / پسر فاطمه هستی به تمام / غمِ عالم / به خدا خاتمه هستی قربان نام تو - بشوم صید دام تو بروم در کُنام تو - یا صاحب العصر دل جلد بام تو - بدوم پشت گام تو در روز قیام تو - یا صاحب العصر (جانِ جانِ جانم - علت ایمانم نیمه شعبانی - کربلا برسانم ) ۲ قدم قدم برسیم آخرش به فصل ظهور وَ تو شکوه ظهوری یا صاحب الزمان تاریکی جهان برود سمت انزوا تو چشمه چشمه نوری یا صاحب الزمان مه و خورشید / ز تو پر نور / چشم دنیا ز تو روشن چشم بدخواه / تو شدکور / چشم زهرا زتو روشن جانم به دست تو - همه هستم ز هست تو وَ شدم مست مست تو -  یا صاحب العصر ای عطر رازقی - و تو قرآن ناطقی و تو مولای عاشقی - یا صاحب العصر (جانِ جانِ جانم - علت ایمانم نیمه شعبانی - کربلا برسانم ) ۲ «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .👇
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ درمون دردای منی / اما خودت درد می‌کشی آی نفس گرم علی / نفسای سرد می‌کشی درد می کشی - از شهر نامرد می‌کشی داری توو قاب خونمون یه پاییز زرد می‌کشی خزون من - خمیده‌ی جوون من از این بعد از چاه بگیر نشون من من تنهام // تنهاترم نکن خاک غم // روی سرم نکن یا زهرا ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حرف نبودن می‌زنی / که علی‌ رو جا بذاری منو با بچه‌هات چطور / می‌تونی تنها بذاری؟! زهرا نرو - حداقل حالا نرو تا وقتی که قلبم بشه احیا نرو زهرا نرو - حداقل تنها نرو بی بال و پر می‌شم آهای بال و پر دنیا نرو من زخمم // خونین دلم برات تو باش و // حیدر بمیره جات یا زهرا ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اگه بری ابرِ چشام / بارون نم نم می‌باره از در و دیوار خونه‌م / فاطمه‌ جان غم می‌باره غم می‌باره - رو سر عالم می‌باره انقده آسمون دلش پُره که هر دم می‌باره غم می‌باره - هرچی که ماتم می‌باره پیش یه‌ ذره گریه‌ی تو فاطمه کم می‌باره ای خانوم // مظلوم‌ عالمم بعد از تو // در رنج و ماتمم یا زهرا ۳ . 👇
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شام تاره - غم می‌باره گریه‌ی بی‌صدا خیلی سخته آه از این‌ قاب - از چشِ آب خون می ریزه زمین لخته لخته دیوار و در خونه‌ عزادار شده روی سرمون غصه‌ها آوار شده از کجای این مصیبتا بگیم آخه روضه‌ها توو قلبمون تلنبار شده وای مادر ، ای وای مادر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بوی دود و - رخ کبود و حوریه صورتش پشت در سوخت بی‌گناه بود - پا به‌ماه بود مادر بی سپر با پسر سوخت از بردن اسم حیدرش ابا نکرد گرچه دنیا به مادر وفا نکرد اون فاضله‌ی زکیه هیچ‌کسی رو جز الله و محمد و علی صدا نکرد وای مادر ، ای وای مادر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ قدکمون بود - ناتوون بود آسمون از غمش هی می‌بارید مهربون بود - نیمه جون بود اشکای نم‌نمش هی می‌بارید شال کمر علی رو که رها نکرد هیچ کس کمکی به مادر ما نکرد حتی اون غلاف و تازیونه و لگد قلب مادرم رو از علی جدا نکرد وای مادر ، ای وای مادر ۲ . 👇
. به لهجه‌ی مازندرانی ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی سیو بیاردمه / چِش مَشتِ اوُ بیاردمه این دسِّ خالی ره خِدا / آخر شوُ بیاردمه دل دره پاره وونه بنده رِه هارش گِناه هاکردمه ولی ته اینّه نِش مِره کَشِه گیرنیا دومبه آخِرش دل ناگِرونیای مِن تِموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حُرِّ جا که بدتِر نیمه / دِرسته که کوتِر نیمه ته دوندی هرچی هسِّمه / دِشمِن پیغمبر نیمه قَسِم به اون که حُرّه آبرو هِدا اون ماری که بی‌شیری گَهره توُ بدا قَسِم به اون دسِّ علِمگیرِ جِدا مه دَسِّ بیری مه بدی تموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کجه بورم آخِره کار / اِسا که هسّمه تِهنار این دلِ درمونده فِقَط / کربلا بوره وونه خار کربلا باتِمه مه دل پاره بَیه غروب آخر زَینِب آواره بَیه بَوری رگا وِنه دلِ چاره بَیه سَر که نِداشته پاره رگِّ خِش هِدا آخ - هِنیشته نِواجِش هِدا ۲ .👇
. به لهجه‌ی مازندرانی ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی سیو بیاردمه / چِش مَشتِ اوُ بیاردمه این دسِّ خالی ره خِدا / آخر شوُ بیاردمه دل دره پاره وونه بنده رِه هارش گِناه هاکردمه ولی ته اینّه نِش مِره کَشِه گیرنیا دومبه آخِرش دل ناگِرونیای مِن تِموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حُرِّ جا که بدتِر نیمه / دِرسته که کوتِر نیمه ته دوندی هرچی هسِّمه / دِشمِن پیغمبر نیمه قَسِم به اون که حُرّه آبرو هِدا اون ماری که بی‌شیری گَهره توُ بدا قَسِم به اون دسِّ علِمگیرِ جِدا مه دَسِّ بیری مه بدی تموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کجه بورم آخِره کار / اِسا که هسّمه تِهنار این دلِ درمونده فِقَط / کربلا بوره وونه خار کربلا باتِمه مه دل پاره بَیه غروب آخر زَینِب آواره بَیه بَوری رگا وِنه دلِ چاره بَیه سَر که نِداشته پاره رگِّ خِش هِدا آخ - هِنیشته نِواجِش هِدا ۲ .👇
. ✍ سبک: 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با دست خالی اومدم / با خسته حالی اومدم بعدِ یه سال دربدری / توو این لیالی اومدم توو چَنته چیزی جز خجالت ندارم روم نمیشه سرم رو بالا بیارم جز در این خونه کجا سر بذارم گناهای من قدِ هفت آسمونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ رفته به یغما هستم و / مثل یه ورشکستَم و دوباره می‌خورم زمین / اگه نگیری دستمو آواره بودم و پناهم دادی باز وِجهه به این روی سیاهم دادی باز توبه شکستم ولی راهم دادی باز داد می‌زنم تا همه عالم بدونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می‌شنوی سوز و آه من / ای همه ی پناه من واسطه آوردم تا که / بگذری از گناه من تو رو به اون پیکر غرقابه ی خون تو رو به خواهری اسیر و نیمه جون منو ببخش خدای خوب و مهربون باقیِ روضه توی قلبم بمونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ .👇
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ علی را مدح باید کرد با الفاظ ربانی همانطوری که مدحش می‌کند جبریل روحانی علی شاهی‌ست که ما شاعران بی هنر او را تنزّل داده‌ایم اندازه‌ی صحنی و ایوانی خداوند عوالم در بلندایش غزل گفته و جبرائیل بهرش می‌کند هرشب ثناخوانی به دنیا پا نهاد و بعد از آن با نسل پاک او جهانِ غرق ظلمت گشت پرنور و چراغانی پیمبر چشم می‌چرخاند و می‌فرمود: حیدر کو؟ میان معرکه، در لحظه‌های سخت و بحرانی علی مردی‌ست که آغوش باز حق تعالی بود چگونه دست او را بست، آن بی بتّه‌ی ثانی؟! علی آن حاکمی که تخت شاهی را نمی‌خواهد نخواهد خورد قدری از غذای چرب و اعیانی اگرچه ناسزا می‌گفت حیدر را، زن بیوه ولی مولا برایش نان و خُرما برد پنهانی ... زبانم الکن است و ناتوانم مدحت او را غزل ظرف بزرگی نیست ای شاعر، تو می‌دانی _ _ "غزل لطف خداوند است" بهر مدح او اما برای مدح خاک پاش هم گفتند دیوانی به نامت یاعلی یک چند بیتی خط خطی کردم تو هم از روسیاه خانه‌ات رو بر نگردانی .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آمدم دنیا، شدم شیدا و مدهوش علی آخرش هم می‌روم روزی در آغوش علی چونکه او تاج سر هستی‌ست، با فخر تمام گفته‌ام من نیز هستم گَرد پاپوش علی گرچه‌ نفرین کرد او را بیوه‌ای، اما نشد _ _ وقت تقسیم غذا آن زن فراموشِ علی مسلم و گبر و یهود و دشمنان و دوستان از ازل رزق دو عالم بوده بر دوش علی چون شهادت می‌دهم من بر واللّهی‌اش در نمازم مستم از تحریر چاووش علی بعد پیغمبر نیامد آیه‌ای، امّا خدا حرف‌هایش را خصوصی گفته در گوش علی از منِ یک لا قبا چیزی نمی‌خواهد، ولی جان من را هم بخواهد، جان من نوش علی . .