eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. *مادر ...* یادش بخیر اون روزا که مادرِ خوبی داشتیم ... تا غم به دل ها میومد ... سر رویِ پاش میذاشتیم ۲ *یادته مادر ... تا غم به دلم میومد ... میومدم تو خونه یِ تو ... آخه میگن دعایِ مادر مستجابه ... آخه میگن خدا روی مادر رو زمین نمیندازه ... امروزم اومدم مادر تو برام دعا کنی ... دستاتو بالا بیاری ... مادر از تهِ دلت برام دعا کن ...* یادش بخیر اون روز که اسم ما رو صدا می‌کرد .. دستاشو بالا می آورد برایِ ما دعا می کرد ... *آی اونایی که مادر دارین ... قدرِ مادر رو بدونین ... آیا اونایی که این تاجِ بالا سر رو دارین قدرشو بدونین ... به والله ... زود دیر میشه ... یه روزی میاد که بندایِ کفن مادر رو باز میکنن ... ای مادر ...* یادش بخیر اون روزا که کنارِ سفره مون بود ... مویِ سپیدش به خدا برکتِ خونه مون بود .. ۲ *آره والله ... میگن برکتِ هر خونه مادره ... میگن صفایِ هر خونه مادره ... * حالا دیگه رفته و ما تاجِ رویِ سر نداریم چند ساله که رفته و ما که دیگه مادر نداریم .. *بذارید ... اجازه بدین من این جمله لالایی رو برا مادرم بگم ... آره والله ... امروز بگیم مادر ... چند ساله که خوابیدی ... دیگه از دستِ ما راحت شدی مادر ... * لالا لالا لالا لالا ... بخواب آرومِ جونِ من * اِی مادر ... چه خوبه ... معمولاً اینجوریه ... میگن مادر برا بچّه هاش لالایی میگه ... امّا عیبی نداره ... امروز هم بچّه ها برایِ مادر لالایی بگن ... لالا لالا .. لالا لالا ... لالا لا لا مادر ِ من ‌... لالا لالا لالا لالا ... بخواب عزیزِ دلِ من ... با گریه میگم به همه ما دیگه مادر نداریم خوشا به حال هرکی که مادر و هر روز میبینه .. دستشو میگیره و باز کنار مادر میشینه ... تو رفتی و خونه برام بی تو شبیهِ زندونه .. تمومِ یادگاریات .. دل منو میسوزونه رفته دیگه به زیرِ خاک تموم تکیه گاه من ... چادر نمازت مادرم دیگه شده پناهِ من (ای کاش که قبل رفتنت یه بار دیگه میدیدمت ..) ۲ تو رو بغل میکردم و دوباره میبوسیدمت (هفت روزه_چهل روزه_یک ساله که) (چند ساله) که تو رفتی و خونه خرابه رو سرم ... نوحه ی این روزام شده وای مادرم وای مادرم .. یکی از زیباترین اشعار کتاب نیم از عالم خاک که بسیار کاربردی و مورد استقبال قرار گرفت👆👆👆 حسین کریمی نیا
. *مادر ...* یادش بخیر اون روزا که مادرِ خوبی داشتیم ... تا غم به دل ها میومد ... سر رویِ پاش میذاشتیم ۲ *یادته مادر ... تا غم به دلم میومد ... میومدم تو خونه یِ تو ... آخه میگن دعایِ مادر مستجابه ... آخه میگن خدا روی مادر رو زمین نمیندازه ... امروزم اومدم مادر تو برام دعا کنی ... دستاتو بالا بیاری ... مادر از تهِ دلت برام دعا کن ...* یادش بخیر اون روز که اسم ما رو صدا می‌کرد .. دستاشو بالا می آورد برایِ ما دعا می کرد ... *آی اونایی که مادر دارین ... قدرِ مادر رو بدونین ... آیا اونایی که این تاجِ بالا سر رو دارین قدرشو بدونین ... به والله ... زود دیر میشه ... یه روزی میاد که بندایِ کفن مادر رو باز میکنن ... ای مادر ...* یادش بخیر اون روزا که کنارِ سفره مون بود ... مویِ سپیدش به خدا برکتِ خونه مون بود .. ۲ *آره والله ... میگن برکتِ هر خونه مادره ... میگن صفایِ هر خونه مادره ... * حالا دیگه رفته و ما تاجِ رویِ سر نداریم چند ساله که رفته و ما که دیگه مادر نداریم .. *بذارید ... اجازه بدین من این جمله لالایی رو برا مادرم بگم ... آره والله ... امروز بگیم مادر ... چند ساله که خوابیدی ... دیگه از دستِ ما راحت شدی مادر ... * لالا لالا لالا لالا ... بخواب آرومِ جونِ من * اِی مادر ... چه خوبه ... معمولاً اینجوریه ... میگن مادر برا بچّه هاش لالایی میگه ... امّا عیبی نداره ... امروز هم بچّه ها برایِ مادر لالایی بگن ... لالا لالا .. لالا لالا ... لالا لا لا مادر ِ من ‌... لالا لالا لالا لالا ... بخواب عزیزِ دلِ من ... با گریه میگم به همه ما دیگه مادر نداریم خوشا به حال هرکی که مادر و هر روز میبینه .. دستشو میگیره و باز کنار مادر میشینه ... تو رفتی و خونه برام بی تو شبیهِ زندونه .. تمومِ یادگاریات .. دل منو میسوزونه رفته دیگه به زیرِ خاک تموم تکیه گاه من ... چادر نمازت مادرم دیگه شده پناهِ من (ای کاش که قبل رفتنت یه بار دیگه میدیدمت ..) ۲ تو رو بغل میکردم و دوباره میبوسیدمت (هفت روزه_چهل روزه_یک ساله که) (چند ساله) که تو رفتی و خونه خرابه رو سرم ... نوحه ی این روزام شده وای مادرم وای مادرم .. یکی از زیباترین اشعار کتاب نیم از عالم خاک که بسیار کاربردی و مورد استقبال قرار گرفت👆👆👆 حسین کریمی نیا
یا ی کاربردی به مناسبت امام حسین علیه السلام به سبک آی قلم سوز ..... ☑️ بند ۱ ذاکر آستان حسین رفت بلبل نغمه خوان حسین رفت ای دریغا دریغا دریغا روضه خوان روضه خوان حسین رفت۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ ☑️بند ۲ ای دریغا که از دار فانی بست دیده فرو در جوانی ( ناگهانی ) شد خموش دیگر از نغمه خوانی طائر بوستان حسین رفت ۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ ☑️بند ۳ عمر خود صرف خدمت به دین کرد وقف ارشاد بر مسلمین کرد خدمت عترت یا و سین کرد زین سرا در امان حسین رفت ۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ ☑️ بند ۴ آن ستایشگر مدح مولا راضی از خویشتن کرده زهرا بسته دیده از این دار دنیا رو سوی آشیان حسین رفت ۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ ☑️ بند ۵ آن که شهد ولایت بنوشید در دفاع از ولایت بنوشید از جهان فنا دیده پوشید سوی لب تشنگان حسین رفت ۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲ ☑️ بند ۶ طائر بوستان ولا بود ذاکر خسرو کربلا بود خادم عترت طا و ها بود روضه خوان روضه خوان حسین بود ۲ بلبل نغمه خوان حسین رفت ۲
. یک مجلس پدر همراه با گریز به روضه بسم الله الرحمن الرحيم... یارحمن و یارحیم... بخوان دعای فرج را که یار برگردد بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد بخوان دعای فرج را اگر که می خواهی حدیث غیبت یار تو مختصر گردد بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب وجود نازکش ایمن ز هر خطر گردد بخوان دعای فرج را کنار پردۀ اشک که دانه دانۀ اشکت دُر و گوهر گردد بخوان دعای فرج را که یار می آید اگر دلت ز رَهِ اشتباه برگردد بخوان دعای فرج را و پیشه تقوا کن که دست لطف خدا با تو همسفر گردد بخوان دعای فرج را که رد نخواهد شد اگر که ناله و اشک تو بیشتر گردد بخوان دعای فرج را که حل مشکل هاست اگر که چشم و دل تو خدا نگر گردد بخوان دعای فرج را، ولی بدون عمل گمان مکن که دعای تو کارگر گردد بخوان دعای فرج را خدا کند آید که روضه خوان غریبی و میخ در گردد دوباره جمعه و ندبه دوباره باید گفت بخوان دعای فرج را که یار برگردد چرا آقای ما نمیاد... چرا مولای ما نمیاد... (بیان جملات زمینه ساز👇) مجلس به احترام یک پدر برگزار شده... من به صاحبان عزا تسلیت میگم خدا صبرتون بده... مصیبت پدر مصیبت سنگینیه... مخصوصا برا...(اینجا دختر یا پسر مرحوم گفته میشود) (مخصوصا برا...دختر) (مخصوصا برا بچه های... کوچیک خیلی سخته...) (نقطه گریز از مجلس ترحیم به روضه👇) اما میخوام اینو بگم... خانواده ی... (اسم صاحب عزا (حسینی) خانواده ی... حسینی بچه های داغدار.... شما داغ پدر دیدید اما... تا مردم خبردار شدند... همه اومدند به شما تسلیت گفتند ... باهاتون همدردی کردند ... ببینید امروز علما اومدند... بزرگان اومدند... فامیل و همسایها دور شما رو گرفتند... نگذاشتند تنها باشید اما ای کاش این مردم کربلا هم بودند وقتی خانم زینب کبری دید شمر روسیاه برادرش نشسته خطاب به لشکر عمر سعد کرد و فرمود:اَلم فیکم مسلم...بین شما مسلمان پیدا نمیشه...نگذارده نوهء پیغمبر رو شهید کنند! ای کاش یک نفر به داد دل خانم زینب میرسید... بمیرم برات خانم... روایت میگه اسبها و مَرکبا هم گریه کردند و زمین و زمان در شهادتِ اربابمان خون گریه کردند.... خانواده مُعزا... الان چطور همه دور شماهستن و بشما تسلای خاطر میدهند.... اهلبیت هم همه ملاحظهء حضرت زینب رو میکردند ...آخه : اهلبیت خیلی خاطرِ زینب س برایشان عزیز بود،پیامبر موقع تولدش ،برای مصائبش گریست، مادرش فاطمه لحظات آخر فرمود: ▪️بیرون برید از خانه زینب را که حاشا ▪️مادر دهد جانُ کند دختر تماشا یا باباش علی ع بافرقِ شکافته ،همچین که نزدیکِ خانه رسید فرمود: رهایم کنید تا با پای خودم وارد خانه شوم،آخه نمیخوام زینب من رو در این حال ببینه. یا امام حسن ، زینب را از اتاق خارج کرد و بعد جگرِ نازنینَش در طشت ریخت.امام حسین هم لحظات آخر که دیگه رمقی نداشت، وقتی دید خواهرش داره بسمتِ قتلگاه میاد، با دست اشاره کرد، یعنی خواهر برگرد، نمیخوام من رو توی این حال ببینی . امام سجاد هم بخاطر عمه جانش و بانوانِ حرمِ آل الله در اسارت، فرمود الشّام الشّام الشّام . امام باقر هم که خودشان در کربلا حضور داشتند و مصائب عمه جانشان را دیده بودند و از آن یاد میکردند... خلاصه همه رعایت حالِ بی بی زینب را میکردند کربلا هم همین زینب دنبال سر برادر... ای وای... ای وای صدا زد حسین جان داداش... ببین زینبت رو دارند به اسارت میبرند... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند 🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند داداش حسین...😭 🔸سر تو را به نیزه ای نشانده دشمن علی 🔸نمیروم ولی مرا، به این بهانه میبرند مجلس کامل ترحیم پدر ~~~~~~~~~~
نوحه مادر ‍ این هم نوحه جدید که همه دنبالش میگردن🔽 خدا مادرم را کجا می برن3 مادرم فرشته ای بود که نموند و پر کشید زود اونی که یه روز سوزوندن، پراشو تو آتیش و دود شبی که مادرمونو، داشتیم از خونه می بردیم شبی که با دستِ بابا مادرو بخاک سپردیم گریه می کردیم و گفتیم، کاش بجات سیلی می خوردیم کاشکی تنها نمی رفتی، کاش همه با هم می مُردیم خدا مادرم را کجا میبرن 3 غم از این بدتر نداریم غمشو باور نداریم آره اون هنوز همینجاست ، کی میگه مادر نداریم هنوزم می بینم اونو ، گوشهء حیاط خونه دمِ باغچمون نشسته، داره لالائی می خونه چشمامو رو هم می زارم، اون میادُ مادرونه انگاری این بار میتونه ، بزنه موهامو شونه خدا مادرم را کجا می برن 3 منو سوز و آه و زاری، با یه دنیا بیقراری برا دلتنگیِ زینب، چادرت موند یادگاری حالا چند روزه که نیستی،چادرت رو سر میگیرم میاد روضه ای بخونه،دستو به کمر میگیره ر.ضهء محسنمونو، می ره پشتِ در میخونه بادلِ آتیش گرفته، ذکرِ وای مادر میخونه خدا مادرم را کجا می برن 3 میرداماد .