enc_16616432656677806463262.mp3
2.3M
تشنه بودی بوی آب میرسید از علقمه
از تو نخلا میرسید رایحه فاطمه
🎙 #حاج_محمود_کریمی
#️⃣ #تاسوعای_حسینی
#️⃣ #استودیویی
📝 #تشنـــه_بودیــم_بــوی_آب_میرسید
🖊 #زمینه
🖊 #شب_نهم_محرم
🖊 #حضرت_عباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تشنه بودیم، بوی آب می رسید از علقمه
از تو نخلا، می رسید رایحه ی فاطمه...
از میون، گرد و خاک سمت حرم می رسید
بابا گریون، قده خم روی لباش زمزمه
با این که غم داشتیم / صاحب علم داشتیم
عمومون و کشتن / همین و کم داشتیم...
عمو جونم، تا تو بودی، سر و سامونی داشتیم
تو که رفتی، چش گریونی داشتیم
بعد تو بیچاره شدیم، دنبال زینب همه آواره شدیم
بی هوش و گوشواره شدیم...
رفتی و رفت، دشمنت سمت حرم صف به صف
ناله ها و ضجه ها می رسید از هر طرف
تا عمود خیمت و، دستای بابا کشید
عمه میزد بر سرش، دستش و رو به نجف
عمه هزار بار مُرد / خیمه گرفت آتیش
همه میگن بابا / چرا نیاوردیش؟؟!
عمو جونم، تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن
تا تو رفتی، چشم تو رو دور می دیدن
ماها گریون بودیم و، اونا همش می خندیدن
اشک باباس، که نشوند ما رو به روز سیاه
بی قرار و، تشنه و بی کسه و بی پناه
جای خالیت، میکِشه پنجه به زخم دلش
اون دمی که، قاتلش می رسه تو قتلگاه...
چشمت و دور دیدن / غارتمون کردن
سر بسته باید گفت / همه چیو بردن
عمو جونم، تا تو بودی چاره داشتیم
کی لباس، پاره داشتیم!!
تو که رفتی سر به صحرا ها گذاشتیم
پا برهنه، روی خارا پا گذاشتیم
https://eitaa.com/emame3vom/82125