eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. آتش گلستان می شود وقتی بیایی رحمت چو باران می شود وقتی بیایی دنیا برای جشن موعود تو ای ماه خورشید باران می شود وقتی بیایی با اذن حق افلاک در امر تو چون هست هرذره طوفان می شود وقتی بیایی ای نسخه پایانیِ دست خداوند هر درد درمان می شود وقتی بیایی دلها شده بازار سردی از عواطف دلها بهاران میشود وقتی بیایی ای دستگیرِ ضعفا با قدرت تو موری سلیمان می شود وقتی بیایی هرشیعه را که چاه غربت کرده محبوس سلطان کنعان می شود وقتی بیایی ادیانِ دیگر هم همه یار تو هستند کافر مسلمان می شود وقتی بیایی تو توبهٔ ما را پذیرفتی و آخر شرمنده شیطان می شود وقتی بیایی در دولتت ثابت قدم ها پای کارند پاینده ایمان می شود وقتی بیایی از نام تو هم ، ضربه ها خورده عدویت حتما هراسان می شود وقتی بیایی ازغربت زهرا تو قلبت درد دارد قبرش نمایان می شود وقتی بیایی درکعبه چون پا مینهی ذکر طوافت نام علی جان می شود وقتی بیایی آن دم که بر جد غریبت روضه خوانی هر دیده گریان می شود وقتی بیایی 🔸شاعر: .
. در انتظار تو یک لحظه بی قرار نگشتم ز داغ روی تو شرمنده ، داغدار نگشتم میان خلق گریبان ز دوریت ندریدم به بغض غیبتِ تو اشکِ آشکار نگشتم تو آن گلی که بهار از شمیم عطر تو آمد ولی به فصل گناه از صفا بهار نگشتم اگر چه بودن با عشق گشته شهره به شعرم چو روی ماه تو از عشق گلعذار نگشتم ببخش دشمنتان را به چشم دیدم و اما به جرم خود به صفِ یاری تو یار نگشتم اگر چه جرم و خطایم بزرگ بوده ولیکن به لطف چشم تو در چشم خلق خار نگشتم منم که دُورِ تو را پر نکرده پای دل من به دست لطف تو اما ز تو کنار نگشتم 🔸شاعر: .
. تا در نگاه لطفِ تو دیده شدیم ما شکر خدا به دست تو چیده شدیم ما نارس میان خاکِ زمین ، پا گذاشتیم با تربتِ تو بود ، رسیده شدیم ما ما را به زیرِ پرچم تو دیده اند و بس با ذکرِ یا حسین شنیده شدیم ما تا جار می زنیم تو را ،جمع می شوند در نفغ صورِ عشق دمیده شدیم ما با سن سال ، کار ندارد عزای تو پیر و جوان ز غصه خمیده شدیم ما از آن زمان که تیغ ، گلویِ تو را گرفت از این جهان ، حسین بریده شدیم ما تا که شنیده ایم به روی تو تاختند انگار رویِ خاک کشیده شدیم ما .
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم مست اند از نسیمِ دمش عطر سیب ها دارند شوق نوحه گری ، عندلیب ها در روز حشر با نفسش زنده می شویم عمر دوباره می دهد او بر حبیب ها پیچید ، اگر که کار جهانی چه باک تا پیچیده اند ، نسخهٔ ماتم طبیب ها در روضه ای که سنگ در آن آب می شود سینه دریده اند از این غم شکیب ها آه از تنش که زخم‌ به بوسه امان نداد مات اند در شمارش زخمش حسیب ها با شوق سکه بر تن پاک که تاختند؟ بر پاسخ تضرعِ امن یجیب ها افتاد تا که روی زمین ، قامتِ حیا کَندند پیرهن ز تنش ، نانجیب ها «از آب هم مضایقه کردند کوفیان» دق کرده اند از غمِ آقا غریب ها با یاد جسمِ بی کفنش زار عقیله زد هر جا که دید گودی و هر جا که شیب ها .
. عرض ادب به راحت جان امام ها جز خانه اش نرفته پرم سوی بام ها یا فاطمه است بر لب بود و نبودمان نامی که هست عشقِ خداوندِ نام ها ما را قبول کرده به فرزند خواندگی مادر گذاشت نان علی را به کام ها از یمن اوست ماه اگر جلوه می کند کامل شدند با نظرش ناتمام ها وقتی که احترامِ بر او کار مصطفاست دستِ توسلند به شأنش مقام ها با آن همه سفارش پیغمبرانه اش احمد که رفت ، رفت همه احترام ها با بغضِ بی شمار ، عدو از علی گرفت با ضربه های پشت درش ، انتقام ها دید آن غریب شهر ، شبِ دفن فاطمه می رفت زیر خاک جواب سلام ها .
. خیالی راحت از دردم ، که درمان را نمی خواهم که حتی بی حسین بن علی جان را نمی خواهم شبیه موی درهم ، دلپریشِ زلف جانانم که تا محشر وَلو یک لحظه سامان را نمیخواهم چنان رونق گرفته جان من با اشکِ در روضه که بر آبادی این ملک ، باران را نمیخواهم منم آنکس که خدمت می کند در روضه های تو که با جاروی فرشت ، ملکِ کنهان را نمی خواهم به یمن شور عشقت زندگی صد شکر شیرین ست که تا بر لب تو دارم نمکدان را نمی خواهم مرا در روضه هایت بیشتر آتش بزن آقا که در این سوختن ، یکدم گلستان را نمی خواهم برای آن لباس پاره ات ، جان پاره باید کرد به وقت ذکر این ماتم ، گریبان را نمی خواهم شاعر: ____ .
. 💢 قسم به اشک، به بارانِ سیدالشهدا (ع) که می رویم به قربانِ سیدالشهدا به یا حسین ، جهان را حسینیه سازیم قسم به ذکرِ حسن جان سیدالشهدا به گریه ، خنده کنند عده ای و در محشر به خنده آید ، گریان سیدالشهدا شبیهِ کوه بمانیم ، پای این پرچم به دست ماست چو دامان سیدالشهدا چو بود ، پرده نگه دار غارتش کردند گواه ما ، تن عریان سید الشهدا تنور رفت که نانش به اربعین برسد شدیم سیر به احسان سیدالشهدا حرم نرفتن و شک را ، محل نده اصلا که می رویم به فرمان سید الشهدا بگو به شادیِ ارواحِ کربلائی ها سلام بر لبِ عطشان سیدالشهدا - محرم۱۴۰۲ .
. مثه تو هیچکی تو این زمونه نیست دیگه بی تو جام میون خونه نیست بی تو ای آب حیات زندگی برا زنده موندنم بهونه نیست دنیا اومدم برای دیدنت خیلی زوده واسه پرکشیدنت سخت ترین لحظه ی عمر علیه رو تابوت  به روی شونه بردنت فاطمه (س) یا فاطمه یا فاطمه دیگه حیدر بعد تو بی جوشنه نرو که مدینه با تو روشنه پرکشیدی از رو بسترت ولی حالا نوبت مریضیه منه خدا داده با تو دنیا رو به من رو نگردون نده غمها رو به من حالا که بازوت و دیدم فهمیدم تو نگفتی خیلی حرفا رو به من فاطمه یا فاطمه یا فاطمه نذر موندنت شده دعای من من فدات بشم شدی فدای من به جا من تو رو زدن یه عده پست رفتی بین قبرِ من به جای من توی این خونه تو رو زدن چرا شده کنده گل از این چمن چرا چی دیده میون کوچه ،پسرت شب و روز زار می زنه حسن چرا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه https://eitaa.com/emame3vom/87664 .👇
نور اشک نگاهم کردی و دیگر نگاهم را عوض کردم به نور اشک ، دنیایِ سیاهم را عوض کردم همینکه اولین بار این گدا نام تو را برده درونم انقلابی گشت ، شاهم را عوض کردم نه تنها آرزوها را ، نه تنها خنده هایم را که حتی پای غمهای تو آهم را عوض کردم خدایم جهل بود از سنگ ، صدها مرتبه بدتر به امداد دعای تو اِله م را عوض کردم به زیر سقفِ ذلت بوده ام یک چند و حالا شکر به زیر پرچم سرخت ، پناهم را عوض کردم همه گفتند شغلت چیست ، گفتم خادم روضه که با این نوکریِ شاه ، جاهم را عوض کردم در این سختیِ راه کربلا آسایشی محض ست به گامِ اول راهم ، رفاهم را عوض کردم میانِ راه اگر گلزار نزدیک نگاهم بود به عشق دیدن گلدسته راهم را عوض کردم حامد آقایی 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. علیه_السلام تو چون طلیعهٔ صبحی ، به شب سرانجامی به سیئات دل ما تویی که فرجامی نه ساعتی و نه سالی که قرنهاست حسین تویی که مثلِ خداوند لطفِ مادامی خداشناس شد آنکس که با تو مانوس است برای بادهٔ توحید بهترین جامی به دست تو چه بلاها که رد نمی گردد تو چتر وقتِ بلایی به حق بهنگامی زمانِ غم که رفیقان غریبه می گردند میانِ سیل بلایا رفیقِ ایامی به خاکِ قبر تو هر کس رساند کامش را به خیر شد عاقبتش ، ندید ناکامی ✍ ‌
. غم را نگیر از دل و بی نورمان نکن بی نور این حسینیه ها کورمان نکن حالا که تا حریم تو یک عمر فاصله ست دیگر بیا ز روضهٔ خود دورمان نکن گر چه بدیم ، خوب ولی گریه کرده ایم جز با خودت به میکده محشورمان نکن ما با علیِ اکبر تو جور گشته ایم بر ما نبند دیده و ناجورمان نکن   ................... . با این که پرم سوخته اما جگرم هست از داغ تو تا روز ابد چشم ترم هست `تا یار که را خواهد و میلش به که باشد” من که همه آن سوی تو شوق سفرم هست هر جا بروم حس غریبی نکنم چون از گریه کنانت همه جا دور و برم هست فردا که همه در پی یک لکه ی ابرند از پرچم تو سایه ی امنی به سرم هست پژواک حسین گفتن من کی شده خاموش در گوش زمین تا به قیامت اثرم هست فریاد زدی سمت خیامم نرو ای شمر تا که نفسی در بدن محتضرم هست ✍ .
. گفتمت برخیز از بستر ، نگفتم پر بزن دستمال اشک را بر این دو چشم تر بزن نوبت عجل وفاتی گفتنِ من آمده به اجل باید بگویم خانه ام را در بزن آتش دشمن تو را سوزاند ، من را بیشتر باشد ای زهرا برو بر سینه ام آذر بزن از کفن حالا که دستان تو بیرون آمده آخرین بار است شانه بر موی دختر بزن از کفن گفتم به یاد بی کفن افتاده ام می روی ، گودال اما به حسینت سر بزن - پاییز ۱۴۰۳ .................... . امیرالمومنین میفرماید چون تصمیم گرفتم کفن فاطمه را گره بزنم، صدا زدم: اى امّ کلثوم، زینب، سکینه، فضّه، حسن و حسین! بیایید و مادر خود را براى آخرین بار ببینید، روز فراق آمد و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.حسن و حسین علیهما السّلام در حالى آمدند که فریاد مى‏زدند: آه از این حسرتى که هیچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، پیامبر خدا و مادرمان، فاطمه زهرا از بین نخواهد رفت. اى مادر حسن و حسین! هنگامى که جدّ ما حضرت محمّد مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنیا یتیم ماندیم! حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: من خداوند را شاهد مى‏گیرم که فاطمه زهرا آه و ناله کرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنین را چند لحظه‏اى به سینه خود چسبانید. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! حسن و حسین را از روى سینه فاطمه بردار، به خداوند سوگند که ملائکه آسمانها را گریان کردند، زیرا دوست مشتاق لقاى دوست است. .