.
#واحدروضه #زمینه_شور
#شهادت_امام_حسن_ع
#سبکهای_حسن_خلج_ایران
#زینب_بیاکناربسترمن
🌷🌷🌷
✅بنداول
زینب
بیاکناربسترمن
این لحظه های اخرمن
شدشعله ور کل وجودم
از زهرکین همسرمن
زینب
ببین توقلب مضطرمن
جونی نمونده به پیکر من
تشتی بیار و ظرف ابی
شدپاره پاره جگرمن
زینب
ای خواهرم نور دو عینم
بنگرچنین درشور و شینم
یه روزی توی کربلا تو
تنهامی مونی باحسینم
اه و واویلتا اه و واویلا
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦✅بنددوم
مادر
راحت شدم من دیگه ازغم
از درد وغصه ها و ماتم
یادم نمیره توی کوچه
به جای اشک خون گریه کردم
مادر
لعنت به اون حرومیه پست
که راه کوچه رو به مابست
کاشکی می مردم نمیدیدم
دستش به گونه ی تو بنشست
مادر
دیدم که بی بهانه ات زد
افتاد ه بود رو صورتت رد
نقش زمین شدی ولی من
کاری ازم برنمی اومد
مادر یافاطمه یافاطمه
✍کربلایی مجیدمرادزاده
💠💠💠⭕️ 371 ❌💠💠💠
. •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
کانال کربلایی مجید مرادزاده
#امام_حسن
.
.
#زمینه
#امام_حسن_فاطمیه
#سبک_ایران
#ای_وای_غمی_میون_دل_اسیره
🌹🌹🌹
ای وای
غمی میون دل اسیره
خاطره ش از یادم نمیره
که چی کشیدیم توی کوچه
یادم میادگریه م میگیره
ای وای
بغضی توی دلم نشسته
خیلی دل زارم شکسته
وقتی که دیدم اون حرومی
راه تورو توکوچه بسته
زهرا ای یاس قد کمون حیدر
➖➖➖➖➖➖➖➖
✅بنددوم
ای وای
توکوچه راهمون و بست و
چه بدغرورموشکست و
دیدم روگونه های مادر
کبودیه جای یه دست و
ای وای
یادم میاداون کوچه ی تنگ
نامرد اومد با بغض ونیرنگ
به سمت توچه حمله ور شد
با دست سنگین ودل سنگ
ای وای
همراه مادر هی زدم زار
ازگریه شد چشای من تار
قَدَّم به پنجه ش نرسید و
ازدست من برنیومد کار
زهرا ای یاس قد کمون حیدر
➖➖➖➖➖➖➖
✅بندسوم
ای وای
قباله ی فدک رو دزدید
نامرد به اشک ما می خندید
یه جوری سیلی زدکه دیگه
چشمای مادرم نمی دید
😭
ای وای
خدابرا. کسی نیاره
که مثل من بشه بیچاره
حتی نمیشنید صدامو
نه گوشی داشت نه گوشواره
😭
ای وای
مونده بودیم غریب و تنها
مادرمن به روی خاکا
هرچی میگفتم پاشو مادر
نمیتونست بلند شه از جا
مادر وای مادرم وای مادرمن
#امام_حسن
#کربلایی_علی_تقی_پور
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#واحد #زمینه #شور
#شهادت_امام_حسن
#سبک_ایران سالار عقیلی
#زینب_بیاکناربسترمن
✅بنداول
زینب
بیاکناربسترمن
این لحظه های اخرمن
شدشعله ور کل وجودم
از زهرکین همسرمن
زینب «س»
ببین توقلب مضطرمن
جونی نمونده به پیکر من
تشتی بیار و ظرف ابی
شدپاره پاره جگرمن
زینب«س»
ای خواهرم نور دو عینم
بنگرچنین درشور و شینم
یه روزی توی کربلا تو
تنهامی مونی باحسینم
اه و واویلتا اه و واویلا
✅بنددوم
مادر
راحت شدم من دیگه ازغم
از درد وغصه ها و ماتم
یادم نمیره توی کوچه
به جای اشک خون گریه کردم
مادر
لعنت به اون حرومیه پست
که راه کوچه رو به مابست
کاشکی می مردم نمیدیدم
دستش به گونه ی تو بنشست
مادر
دیدم که بی بهانه ات زد
افتاد ه بود رو صورتت رد
نقش زمین شدی ولی من
کاری ازم برنمی اومد
مادر یافاطمه یافاطمه «س»
✍کربلایی مجیدمرادزاده
.👇