.
#شهادت_امام_عسکری
#سبک_خدا_مادرم_را_کجا_میبرند
268 _امام حسن عسکری علیه السلام
زمین گریه کرد و سما گریه کرد
عزا گریه کرد ، سامرا گریه کرد
بر آن دل که آتش گرفته چو شمع
غریبانه زهر جفا گریه کرد
امان ای امان یا امام زمان
عزادار او حجه بن الحسن
شده نوحه خوان و شده سینه زن
بشوید گلی با گلاب دو عین
به خورشید عالم بپوشد کفن
امان ای امان یا امام زمان
مه آسمان ، کنج زندان کجا
حصار ستم ، نور قرآن کجا
کسی که جهانی به فرمان اوست
به بستر کجا ، دست لرزان کجا
امان ای امان یا امام زمان
چو شمعی که در نیمه شب گریه کرد
ز سوز غمش تاب و تب گریه کرد
لب تشنه اش آب خورده ولی
به یاد شه تشنه لب گریه کرد
امان ای امان یا امام زمان
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#میثم_مومنی_نژاد
.
.👆
#مثنوی
#حضرت_زینب
بُوَد آخرین لحظۀ عمر من
اَلا شام غم با تو گویم سخن
چه خوش بود آیین غم خواریت
ز آل علی میهمان داریت
دگر جانم از غصه بر لب رسید
گذشت آنچه از تو به زینب رسید
خداحافظ ای شهر آزارها
خداحافظ ای کوی و بازارها
خداحافظ ای شاهد جنگ ها
خداحافظ ای بارش سنگ ها
خداحافظ ای شهر رنج و بلا
خداحافظ ای چوب و طشت طلا
خداحافظ ای قصۀ بزم می
خداحافظ ای رأس بالای نی
خداحافظ ای شهر دشنام ها
خداحافظ ای کوچه ها، بام ها
خداحافظ ای سنگ خون و جبین
خداحافظ ای سیدالساجدین
خداحافظ ای رنج ها، دردها
خداحافظ ای خاک ها، گردها
خداحافظ ای ناقۀ بی جهاز
خداحافظ ای اختران حجاز
خداحافظ ای خاک ویران سرا
خداحافظ ای آل خیرالورا
خداحافظ ای خردسال اسیر
خداحافظ ای چار ساله صغیر
خداحافظ ای یاس نیلی شده
یتیم نوازش به سیلی شده
همین جا خودم دیدم از خون خضاب
سر نیزه ها هجده آفتاب
همین جا کنارم نی و دف زدند
به دیدار هیجده گلم صف زدند
همین جا دلم شد ز غم چاک چاک
که خورشیدم افتاده بر روی خاک
همین جا به زخمم نمک می زدند
عزیز دلم را کتک می زدند
همین جا به فرقم عدو خاک ریخت
به روی گلم خاک و خاشاک ریخت
همین جا ز غم جان من خسته بود
که ده تن به یک ریسمان بسته بود
همین جا ز غم بود جان بر لبم
که بنشسته طی شد نماز شبم
همین جا به ما خصم دشنام داد
حسینِ مرا خارجی نام داد
همین جا دو چشمم ز خون تر شده
که یاسم به ویرانه پرپر شده
همین جا به ویرانه بلبل گریست
غریبانه بر غربت گل گریست
همین جا ز غم جانم آمد به لب
که در گِل گُلم دفن شد نیمه شب
دریغا که آن گوهر پاک رفت
چو زهرا غریبانه در خاک رفت
الا ای همه نسل ها بعد من
بگویید از قول من این سخن
که زینب بدین کوه اندوه و درد
به موج بلا چون علی صبر کرد
خدا داند و غصه های دلش
که داغ حسینش بُوَد قاتلش
مرا یک جهان درد و داغ و غم است
که توصیف آن بر لب میثم است
استاد سازگار
#سبک_خدا_مادرم_را_کجا_میبرند
⚫
.
.
#واحد _ #زمینه
#سبک_خدا_مادرم_را_کجا_میبرند
ملائک ز نجوای تو نوحه خوان
به صورت زنند از غمت حوریان
اسیری تو داغ صاحب زمان (2)
مولاتی یا زینب سلام علیک
شده اشک دیده چراغ شبت
به قربان چشمان پر کوکبت
تو روح نمازی که گفته حسین
دعا کن مرا در نماز شبت
مولاتی.......
فلک چه بلای عظیم آفرید
خدایا چه بر روز زینب رسید
رود دخت زهرا به بازار شام
رود دخت حیدر به بزم یزید
مولاتی....
به اشکت بخندند اگر شامیان
اگر تازیانه زند ساربان
تو ای دختر عصمت این داغ توست
که زینب کجا جمع نامحرمان
مولاتی.......
#شهادت_حضرت_زینب_س
#رحلت_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
#میثم_مومنی_نژاد
.
.
#حضرت_زینب
بود آخرین لحظه عمر من
الاشام غم با تو گویم سخن
چه خوش بود آیین غمخواریت
ز آل علی میهمان داریت
دگر جانم از غصه بر لب رسید
گذشت آنچه از تو به زینب رسید
خداحافظ ای شهر آزارها
خداحافظ ای کوی و بازارها
خداحافظ ای شاهد جنگ ها
خداحافظ ای بارش سنگ ها
خداحافظ ای شهر رنج و بلا
خداحافظ ای چوب و طشت طلا
خداحافظ ای قصه بزم می
خداحافظ ای رأس بالای نی
خداحافظ ای اشک جمّازه ها
خداحافظ ای زیب دروازه ها
خداحافظ ای شهر دشنام ها
خداحافظ ای کوچه ها، بام ها
خداحافظ ای سنگ خون و جبین
خداحافظ ای سیدالساجدین
خداحافظ ای رنج ها، دردها
خداحافظ ای خاک ها، گردها
خداحافظ ای ناقة بی جهاز
خداحافظ ای اختران حجاز
خداحافظ ای خاک ویران سرا
خداحافظ ای آل خیرالورا
خداحافظ ای خردسال اسیر
خداحافظ ای چار ساله صغیر
خداحافظ ای یاس نیلی شده
یتیم نوازش به سیلی شده
همین جا خودم دیدم از خون خضاب
سر نیزه ها هجده آفتاب
همین جا کنارم نی و دف زدند
به دیدار هیجده گلم صف زدند
همین جا دلم شد ز غم چاک چاک
که خورشیدم افتاده بر روی خاک
همین جا به زخمم نمک می زدند
عزیز دلم را کتک می زدند
همین جا به فرقم عدو خاک ریخت
به روی گلم خاک و خاشاک ریخت
همین جا ز غم جان من خسته بود
که ده تن به یک ریسمان بسته بود
همین جا ز غم بود جان بر لبم
که بنشسته طی شد نماز شبم
همین جا به ما خصم دشنام داد
حسین مرا خارجی نام داد
همین جا دو چشمم ز خون تر شده
که یاسم به ویرانه پرپر شده
همین جا به ویرانه بلبل گریست
غریبانه بر غربت گل گریست
همین جا ز غم جانم آمد به لب
که در گِل گُلم دفن شد نیمه شب
دریغا که آن گوهر پاک رفت
چو زهرا غریبانه در خاک رفت
الا ای همه نسل ها بعد من
بگویید از قول من این سخن
که زینب بدین کوه اندوه و درد
به موج بلا چون علی صبر کرد
خدا داند و غصه های دلش
که داغ حسینش بود قاتلش
مرا یک جهان درد و داغ و غم است
که توصیف آن بر لب میثم است
استاد غلامرضا سازگار
#رحلت_حضرت_زینب
#شهادت_حضرت_زینب
#سبک_خدا_مادرم_را_کجا_میبرند
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
کجا رفته ای ، مادر اطهرم
کجایی توای ، لاله ی پرپرم
گرفته زتن تابم هجران تو
زده داغت آتش به بال و پرم
کجایی تو ای ، مادر مهربان
قد باب مظلوم من شد کمان
بهار همه بودی و رفته ای
گلستان ما بی تو گشته خزان
حسن ازغمت زار و افسرده است
حسین عزیز تو پژمرده است
نهادم سرم روی سجاده ات
نگر مادرم زینبم مرده است
فدای تو و سینه ی خسته ات
به قربان پهلوی بشکسته ات
کی از خاطرم می رود ناله و
نماز و عبادات بنشسته ات
به من گفته ای یار بابا شوم
شریک غمش در بلاها شوم
برای حسین و حسن جان تو
کنم مادری جای زهرا شوم
وصیت نمودی مرا مادرا
روم با حسینت به کرببلا
به جان عزیز تو مادر قسم
که هرگز نمی گردم از او جدا
خدایا به اشک شب فاطمه
به ذکر و دعای لب فاطمه
رسان منجی ما امام زمان
به مظلومی زینب فاطمه
#سیدحسین_همایونی✍
#سبک_خدا_مادرم_را_کجا_میبرند
.