eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔰 تا بام عشق دوست ▪️درددلی با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه شکر خدا که غفلتم از تو مدام نیست شکری علی الدّوام که کار کلام نیست ته‌ماندۀ پیالۀ خوبان غنیمت است آن بنده را که لذت شُرب مدام نیست ای آن‌که شهد وصل تو شیرین‌تر از حیات ایّام تلخ هجر تو هرگز به کام نیست ساقی بیا که چشم تو ظرف شراب ماست پیش نگاه دوست نیازی به جام نیست در چارسوی قلب من ای یوسفت اسیر جز من یزید عشق تو را ازدحام نیست حالی خوش است حال من آن دم که با توام گرچه ز بخت تیره‌ام آن را دوام نیست باید که پله پله خودم را رها کنم تا بام عشق دوست جز این نردبام نیست باید که پاک، پخته شد از داغ صبر و شکر در شهر عشق، سازه‌ای از خشت خام نیست آری به غیر قلب مُطلّای عاشقان جایی برای جلوۀ آن نقره‌فام نیست درمان چشم و دست و دل تنگ این شریر جز در رُخ گشادۀ خیر الانام نیست فتوی به منع باده چو می‌داد مدّعی گفتم بنوش تا که ببینی حرام نیست 🗓 ۱۴۳۶ هجری قمری 🏷 ✍ .
. 🔰 ▪️ چندبیتی در شرح بی‌قراری‌های قمر بنی‌هاشم علیه السلام گفتم به دست خویش که من لشکرم، بمان امید خیمه، دلخوشی خواهرم، بمان پیکار بود و رفت ز پیکر، تو مانده‌ای ای آب! آبروی منی، در بَرَم بمان از آبروی خویش گذشتم، ولی ولی اطفال تشنه‌اند و من آب‌آورم، بمان زان‌رو که باورم کند آن یار، لااقل قدری به خاک دور و برم از کَرَم بمان ای نوردیده! دوست قدم‌رنجه کرده است آخر دمی به دیدۀ از خون ترم بمان گشتم من از خجالت او آب چون که گفت: این آب‌ها فدای سرت، دلبرم بمان ... با آستین ز دیده گرفت اشک و ناله زد: جانم فدات ای پسر مادرم، بمان ... 🗓 ۱۴۳۵ قمری 🏷
🔰 سروش عشق شب رخ نمود و دیده‌ام از خود عبور کرد بر هم نشست و خاطره‌ها را مرور کرد از سنگ‌فرش سینه عطش شعله می‌کشید آری خیال دوست به قلبم خطور کرد تصویر خنده‌ای که امید آفریده بود در انحنای قطرۀ اشکی ظهور کرد موسیقی تپیدن دل با طنین اشک کار هزار پرده ز شور نشور کرد ناگه در آن میانه سروشی ز شهر عشق چون کیمیا سفال دلم را بلور کرد می‌گفت: «جسم روح‌فزای حسین را میل حبیب همدم سم ستور کرد تعلیم مرغ عشق، سلیمان پاک را دانا به رمز و راز نوای طیور کرد بی‌شک اشارتی به خرابات دلبر است یادی که حق ز جنت و حور و قصور کرد» الهام‌واره بود و هبوطش به کام دل شهدی ز هم‌نشینی شور و شعور کرد دل را چو با حقیقت وصل آشنا نمود بیگانه از تفاوت غیب و حضور کرد 🗓 محرم ۱۴۳۰ 🏷 ✍ .