فایل تصویری شماره ۳ 🏴 #شب_۲۳_رمضان_۱۴۴۱ 📍هیات #رهروان_شهدا 🎞شور:حسین آقام همه میرن تو میمونی برام 🎤بانوای: #کربلایی_حامد_امینی

. ‍ 📝 #دستمو_رو_سینه_میزارم 🖊 #شور 🖊 #شب_۲۱_رمضان_۱۳۹۹ 🖊 #هیات_انصار_المهدی "عج" دستمو رو سینه میزارم میخونم حَلّتْ بِفِنٰائِکْ بی تو نمیتونم عزیزم اعوذ بالله من فراغک و سجیة الکرم یعنی من به خوب کسی دارم رو میزنم از روزی که کاسمو پر کردی معلومه خوب جایی زانو میزنم ایهاالغریب دوست دارم دو مرتبه فدات بشم مثل حبیب ایهاالعزیز آبرومو بخر و همه گناهامو بریز یا حبیب الباکین اباعبدالله یا مراد العاسین اباعبدالله زمزمه شور ماندگار هوا هوای کربلا هوای بین الحرمین هوای شور و مستی و هوای گریه ب حسین دلم دوباره پر زده شبیه این کبوترا حس میکنم پر میکشم تو آسمون کربلا از تو ممنونم نکردی جوابم با حال خرابم تو جمع گداها تو کردی حسابم سالار زینب امیری حسینم و نعم الامیرم .👇

﷽ #محرم #زمینه #ورودیه #شب_۲ زمینه ورودیه کربلا بند1️⃣ الا یا اهل العالم / ماه معلی رسیده به سرزمین کربلا / حسین زهرا رسیده خَلقا و خُلقا شبه پیمبر ، علی اکبر اومده آقای حبیب بن مظاهر ، علی اصغر اومده نوحوا علی الحسین _ قتیل کرب و بلا فى ماتَمِ الحسين _ حى علي البكاء (السلام علیٰ ، ساکن کربلا) بند2️⃣ الا یا اهل العالم / شور عاشقی به پا شد محو شکوه قافله / سرزمین کربلا شد حضرت زینب شمع محفل ، پرده نشینای حرم جا میگیره تو قلب صبورش ، تموم غمهای حرم نوحوا علی الحرم _ و عُلیا مخدرات فى ماتم الحسين _ نوحوا علی البنات (السلام علیٰ ، ساکن کربلا) بند3️⃣ یه عمره توو این سرزمین / چشمای فرات به راهه لحظه ی وصال دریا / با حضرتِ قرص‌ماهه قرار قلب زينب كبرى ، تويى پناه حرم نداره دلشوره رقيه تا ، روى دوشته علم نوحوا علی العباس ، یابن امیرالمومنین فى ماتم الحسين ، تباكِ ام البنين (السلام على ، ساكن كربلا) 🖍️#امیرطاهری ✍ 🖍️#مهرشاد_واحدی ✍ #شب_دوم_محرم

﷽ #محرم #تک #جفت #حماسی #شب_۸ #حضرت_علی_اکبر تک یا جفت حماسی حضرت علی اکبر (ع) بند1️⃣ مولا علی اکبر / آقا علی اکبر پیغمبر خیمه / غوغا علی اکبر اذان بگو ، زنده شود ایام علی اذان بگو ، شد مستیِ ما نام علی اذان بگو ، ای طنین پیغام علی اذان بگو ، مولا علی اکبر (مولا علیٌِ الاکبر ) بند2️⃣ هرسو علی‌اکبر / نیکو علی‌اکبر دشمن زده پیشت / زانو علی‌اکبر قدم بزن ، تا حظ ببرد لشکر تو قدم بزن ، از میمنه تا میسره تو قدم بزن ، میدان بشود یکسره تو قدم بزن ، مولا علی اکبر (مولا علیٌِ الاکبر ) بند3️⃣ طوفان علی‌اکبر / ای جان علی‌اکبر غالب تهی کرده / میدان علی‌اکبر نشان بده ، روی نبوی را به همه نشان بده ، خوی علوی را به همه نشان بده ، بازوی قوی را به همه علی علی ، مولا علی‌اکبر (مولا علیٌِ الاکبر ) 🖍️#امیرطاهری 🖍️#سیدامیر‌حسین‌موسوی #شب_هشتم_محرم

﷽ #محرم_۱۴۰۳ #زمینه #شب_۵ #حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع زمینه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) بند1️⃣ عَموم تو قتلگاهه / با هرچی میزنن حرمت شکستن باید زودتر برم چون / توی مقتل عموم و دوره کردن مثِ بابامه آخه / که حق داره یه عمری گردن من وای ، خیلی سخته واسم ، دیدنِ این صحنه وای ، این هَل‌مِن‌ناصِرش ، غمگین ترین لحنه وای ، دَویدم از خیمه ، سمتش پابرهنه ، وای (وای عموی غریب من ) بند2️⃣ اگه کم سن و سالم / ولی من هم واسه یاری رسیدم فقط من مَرد خیمه‌م / دیدم تنها شده دیگه بریدم توی آغوش گرمش / رسیدم اما با دست بریده‌م وای ، محکم بغلم کرد ، تا دستم رو زدن وای ، گیر افتادیم حالا ، تُو این سیل دشمن وای ، بیشتر تنها میشه ، عموجون بعد از من ، وای (وای عموی غریب من) بند3️⃣ نگاهم سمت خیمه است / داره عمه می‌بینه از روی تَل شلوغه توی گودال / خدایا بسته میشه راه مقتل ماها رو دوره کردن / نشد هیچکی توی مقتل مُعَطّل وای ، خنجر جای خنجر ، ندارن مُروّت وای ، هی میذارن سرِ ، عموی من منّت وای ، که از حالا هستن ، توی فکر غارت ، وای (وای عموی غریب من) 🖍️ #امیر_طاهری #شب_پنجم_محرم #حضرت_عبدالله

﷽ #محرم_۱۴۰۳ #شب_۶ #زمینه_حماسی #حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع #زمینه حماسی شب ۶ «حضرت قاسم ابن الحسن ع» بند1️⃣ دیگه دل موندن نداری ، دارم از چشات میخونم قربون رگ غیرتت شم ، پهلوون نوجوونم من خودم بزرگت کردم ، می‌دونم که دشمنای دین‌و راحت ، نمیزاری بی زره میری تُو میدون ، بفهمن که این سر نترست رو از ، حسن داری بگو حسن که جون بگیرم بگو حسن عمو فدات شه بگو حسن سر یک لشکر ، خاک پات شه (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند2️⃣ جمل‌و زنده کردی بازم ، با این هیبت و جلالت نَفَس لشکرو بریدی ، شیر مادرت حلالت تا گره به ابروت افتاد ، به هم ریختن توی فنّ جنگیدن تو ، چه استادی دُور شدن جَووناشون از ، دم دستت با یلِ یلاشون وقتی ، در افتادی میگن حسن اومد دوباره دلیری بسکه مثل بابات خونِ علی ولی اللهه ، توی رگ هات (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) بند3️⃣ رجزتو که خوندی قاسم ، دشمنت به لکنت افتاد پسرای ازرق رو دیدم ، قلب شون به وحشت افتاد شمشیرو گرفتی تُو دست ، مثه عباس وارث حسن از نسلی ، شریفی تو دست و پاشون‌و گُم کردن ، تا دیدن که یک تنه همه لشگر رو ، حریفی تو تا یه قدم جلو میرفتی عقب عقب میرفت یه لشکر همه برات سپر انداختن ، شدی حیدر (نوجوون بت شکنم ای قاسم حسنم) 🖍️به‌قلم: #صادق_نجم #امیر_طاهری #حضرت_قاسم #شب_ششم_محرم