.
#مقتل
#تشییع و نماز بر حضرت زهرا سلام الله علیها و گریز به كربلا
مراسم تکفین، پایان یافت و هنگام نماز خواندن بر پیکر مطهر زهرا فرا رسید و در آن مراسم افرادی احضار شدند که به فاطمه زهرا(ع) ظلم نکرده بودند.
علی(ع) همراه با سلمان، عمار یاسر، ابوذر، مقداد، حذیفه، عبدالله بن مسعود، علی(ع) عباس بن عبدالمطلب فضل بن عباس، عقیل، زبیر، بریده و عده ای از بنی هاشم بر پیکر زهرا نماز گزارد، و مهیای تشییع شدند.[1]
آری، تشییع جنازه حبیبه رسول خدا(ص) چنان غریبانه، مظلومانه ومخفیانه در مدینه انجام می پذیرد که گویی هیچ کس او را نمی شناسد! و آن منزلت بزرگ و شخصیت بی نظیری که پیامبر(ص) برای او معرفی کرده بود، از آن او نیست! تشییع جنازه ای که فرزندانش حق بلند گریه کردن و سوگواری آشکار ندارند، آن فرزندانی که باید آهسته آهسته به دنبال تابوت مادر حرکت کند، و آستین به دندان بگیرند تا مبادا بغض گلوگیرشان به فریادی سوزناک از جگر سوخته و کوچکشان تبدیل گردد!
گذشته نیمه ای از شب، دریغا
رسیده جان شب بر لب، دریغا
#فغان_تا_عالم_لاهوت_میرفت
به روی شانه ها تابوت می رفت!
گریزی به کربلا
اگر چه پیکر مطهر فاطمه(ع) را شبانه، مخفیانه و با عده کمی تشییع کردند و به خاک سپردند، اما دیگر نگذاشتند پیکر ان عزیز بدون تجهیز روی زمین بماند، ولی باید بر غربت و مظلومی آن امامی گریست که نه تشییعی داشت نه تشییع کنندگانی؛ کسی نبود بدن قطعه قطعه و بی کفن و بدون سر عزیز فاطمه را از روی زمین بردارد، بلکه آن بدن مطهر سه روز و شب به روی خاک های کربلا تنها ماند، آری، یک چیز را تشییع کردند و آن سر حسین بالای نیزه بود که به روایتی چهل منزل برده شد.
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
این جا کودکان فاطمه هر وقت گریه می کردند کسی نبود مانع شود و یا معترض آن ها گردد اما در کربلا وقتی دختر ابی عبدالله برای بابا گریه می کرد، با تازیانه او را تسلیت می دادند و یا در خرابه شام، سر بریده پدر را برایش آوردند.
[1] - فاطمه زهرا (س) از ولادت تا شهادت، ص 602.
منبع: كتاب آتش در حرم