.
#شور #قتلگاهی
#امام_حسین
#تلفیق_باچند_شور_قتلگاهی
#با_داغه_تو_ارباب
✅بنداول
با داغه تو ارباب قلبم پر از درده
از بس زدم سینه دستام ورم کرده
از ازل نوکرتم تا ابدم می مونم
کشته ی دور از وطن رو باغمی میخونم
میخونم
🔘
ای کشته ی دور از وطن، دور از وطن وااااای،
دور از وطن، وااااای، دور از وطن، وای وای وای
ای تشنه ی صدپاره تن، ای بی کفن، وااااای
ای بی کفن، وااااای، ای بی کفن، وای وای وای
شبهای جمعه فاطمه، با ناله و با زمزمه وای وای وای
گوید حسین من چه شد، نور دوعین من چه شد وای وای وای
چشمای زینب خونه، اشک علی بارونه، مادر براش میخونه
حسین غریب مادر
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بند دوم
با روضه ی مقتل نوکر میره از حال
تا می خونه ذاکر از روضه ی گودال
😭
همه ی غمهای عالم توی اون تاب وتب
انگاری فرود اومد همه به قلب زینب(س)
وای زینب(س)
😭
انگار اومد بر قلب من فرود
خنجری که سرت رو از پیکرت ربود
اونی که سر از تنت برید
فکری به حال دل زینب نکرده بود
گلوتو می بوسم
رگاتو می بوسم، تو رو خدا دست و پا نزن
نذار که ببینه، اینقده مادرو صدا نزن...
غریب مادر..
✅بند سوم
ای وای ازون لحظه که می دید از روتل
داداش زیر تیغا افتاده تومقتل
زیر چکمه ها میشد تن حسینش پامال
با چشای پرِخون میگفت امون از گودال
ازگودال
😭
امان از گودال
به پاشد جنجال
ببخشن سادات
تنت شد پامال
😭
میون اعدا
غریب و تنها
رو خاک افتادی
زدی دست و پا
😭
نانجیبا از راه رسیدن و
پیکر زخمی تو کشیدن و
تو رو با هرچی که رسید زدن
اشکای زینب رو ندیدن و
😭
وای
بی هوا میزدنت
از جفا میزدنت
پیرمردا همگی
با عصا میزدنت
😭
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندچهارم
ای عمه ی سادات
کوه غم و دردا
خم شد قدت بی بی
از بعدعاشورا
بعدماجرای گودال شدی ام الماتم
برای اسارت تو عمه خون می گِریم
می گریم
😭
خون گریه میکنم
براساعت اسیری
برا ساعت غریبی
خون گریه میکنم
واسه اون لحظه که دیدی
بی حیا بهت میخنده
داره دستاتو میبنده
عمه جانم عمه جانم عمه جان قدکمانم
💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
.👇
.
#زمینه_جانسوز
#وفات_حضرت_زینب
#قتلگاهی
#تنم_ازتب_پر_از
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
تنم از تب پر از آتیشه
میسوزم با یه قلبی بی تاب
یاد داداش حسین جون میدم
روی خاکا به زیر افتاب
دیگه راحت میشم از دنیا
ازمصیبت های کربلا
خاطره ش هی عذابم میداد
چی کشیدم روز عاشورا
.......
خنجر شو کشید /اشک من و ندید
موهاتومی کشید حسین(3)
ضربه زد از قفا/به پیشه چشم ما
سر تورو برید حسین(3)
.......
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘
☑️بنددوم
بین جنجال تورا می دیدم
ته گودال تورا می دیدم
با لبی خشک و جسمی مجروح
رفتی از حال تورا می دیدم
به کنارت رسید می دیدم
تاکه خنجر کشید می دیدم
ضربه می زد به رگ های تو
سر تو می برید می دیدم
خنده های عدو می دیدم
تن تو پشت و رو می دیدم
بین آن ازدحام آن لشکر
نیزه را در گلو می دیدم
غرق به خون شدی/ تو نیمه جون شدی
پیشه نگاهه من حسین (3)
روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی
غریب بی کفن حسین (3)
.......
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘
☑️بندسوم
نیزه بر بازو زد می دیدم
ضربه بر پهلو زد می دیدم
روی سینه نشست با چکمه
پنجه بر گیسو زد می دیدم
ازجفا میزدش می دیدم
بی هوا میزدش می دیدم
پیر مردی تورا ای داداش
با عصا میزدش می دیدم
....
غم به دلم نشست /استخونت شکست
به زیر مرکبا حسین (3)
میزدی بال و پر /با دیده های تر
می زدمت صدا حسین (3)
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘
☑️بندچهارم
با شرر میزدن زینب را
باکمرمی زدن زینب را
تیر و شمشیر و نیزه کم بود
باسپر میزدن زینب را
معجردخترت را بردند
زر و انگشترت را بردند
تن تو ماند به روی خاک و
روی نیزه سرت را بردن
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
#حضرت_زینب #زمینه
🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘
#شعرای_آیینی
#کربلایی #رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#شور #قتلگاهی
#امام_حسین
#صدا_میاد
صدا میاد
داره از کجا میاد
به گوشم این صدا آشنا میاد
صدای آه
میاد از تو قتلگاه
انگاری مادره میکنه نگاه
سوا سوا
میزدن حرومیا
یکی با سنگ پیر مردا باعصا
وای از تنت
تو رو دوره کردنت
واسه ی یه مشتی گندم زدنت
شمر که رسید
سمت گودال میدوید
چکمه رو سینه گذاشت مو رو کشید
😭😭😭😭
با خنجرش
پیش چشم مادرم
سر داداشم و از قفا برید
هی میزدن
هی پیاپی میزدن
دم آخر سر تو رو نی زدن
وای از تنت
تیکه تیکه بدنت
افتاده به زیر نعل مرکبا
به روی خاک
بدن خون پره چاک
سر تو شد زینت روو نیزه ها
#مجید_مرادزاده✍
.👇
👆
.
#زمینه #قتلگاهی
#عاشورا ۱۴۴۴ ه. ق
#شام_غریبان
#سبک_الوعده_وفا
ای حسین من
ریخته لشگری سرت داداش جلو چشای من
تو رو با عصا و سنگ و چوب و نیزه می زنن
زیر چکمه های شمر اینقده دست و پا نزن
ای حسین من
ای حسین من
خولی و شمر و سنان و حرمله تو رو زدن
اون سنان بی حیا با نیزه می زد توو دهن
جای سالمی نمونده واسه ی بوسه ی من
ای حسین من
ای حسین من
وقتی خسته شدن از غارت شال و پیرهن
تازه ده نفر به اسبا نعلای تازه زدن
تو خودت بگو باید چکار کنم با این بدن
ای حسین من
ای حسین من
تو بگو چجوری نیزه بکشم از این بدن
بعدِ غارت تنت به سمت خیمه اومدن
سرِتو جلو چشام به روی نیزه ها زدن
ای حسین من
ای برادرم
داره میرسه صدای گریه های مادرم
پاشو فکری کن برای غربت اهل حرم
افتاده توو دستای یه مُش حرومی معجرم
ای برادرم
جون من فدات
واسه خشکی لبات به سینه می زنه فرات
پاشو که دوباره آب آورده دخترت برات
کشته خواهرت رو خاک مونده روی گونه هات
جون من فدات
ای فدا سرت
اگه که میره اسیری خواهرت فدا سرت
اگه ناله زد تو گودی مادرت فدا سرت
اگه پاره شد گوشای خواهرت فدا سرت
ای فدا سرت
ای فدا سرت
اگر ریخته لشگری روی سرم فدا سرت
اگه دس به دس میگرده معجرم فدا سرت
اگه که کبوده کل پیکرم فدا سرت
ای فدا سرت
ای فدا سرت
اگه موندم با رباب و گریه هاش فدا سرت
غُصه ی رقیه و زخمای پاش فدا سرت
کوفه و شام و تموم سختیاش فدا سرت
ای فدا سرت
ای فدا سرت
اگه بستن منو بین سلسله فدا سرت
اگه بینمون میفته فاصله فدا سرت
اگه همسفر میشم با حرمله فدا سرت
ای فدا سرت
#وحید_محمدی✍
.