eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
✅اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم نکنه میخوای بگی که برات نوکر نمیشم نکنه میخوای بگی که از این بهتر نمیشم نکنه میخوای بگی که دیگه عذرم رو میخوای نکنه می‌خوای بگی که دیگه منو نمیخوای خدا اون روزُ نیاره که برات گریه ام نگیره خدا اون روز نیاره بی تو بختم میشه تیره نگو نمیشه کربلا بیام رومو زمین نزن همین آقا توی صحن و سرا بیام رومو زمین نزن همین جلو ضریح باصفا بیام رومو زمین نزن همین اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم نکنه میخوای بگی که ز دستم غصه داری نکنه میخوای بگی که دیگه دوسم نداری نکنه میخوای بگی که حرم جای بدا نیست نکنه میخوای بگی که تو که جات کربلا نیست خدا اون روزو نیاره اسمم از قلم بیوفته پس چطور چشای خیسم آقا به حرم بیوفته جواب دلم رو خودت بده حرم نرم کجا برم مرحم این غم رو خودت بده حرم نرم کجا برم برات حرم رو خودت بده حرم نرم کجا برم اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم نکنه می‌خوای بگی که دلم شیدا نمیشه نکنه میخوای بگی که چشام دریا نمیشه نکنه میخوای بگی که خودی نیستم غریبم نکنه میخوای بگی که بی نصیب از بوی سیبم من رسول ترک نمیشم خودتو بدی نشونم لحظه‌ ی مرگم بیای و من آقام گلدی بخونم کبوتر صحنم ز گنبدت جدام نکن رهام نکن حالا یکی شد نوکر بدت جدام نکن رهام نکن این سینه ندیده دست ردت جدام نکن رهام نکن اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم .
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله یا امام رضا دستم به روی سینه برای ارادت است یا غریب الغربا یا امام رضا ... دستم به روی سینه برای ارادت است این بارگاه قدس امام کرامت است فرقی نمی کند ز کجا می دهم سلام السلام ای امیر ملک قضا - السلام یا امام رضا من به کویت پناه آوردم-التماس نگاه آوردم کی دلش پرکشید مشهدالرضا... آی امام رضا به خدا آرزو دارن این مردم ... به خودت قسم گرفتارن ... میخوان بیان پابوست... اما نشده... سلام و زیارات راه دورشونو بپذیر مولاجان... فرقی نمی کند ز کجا می دهم سلام تو می دهی جواب مرا . اصل . است نیت کردیم توی مجلس عزات برا غربت و مصیبت هات . برا رنج و غصه های دلت گریه کنیم . آخه سینه مون لبریز محبت شماست آقا. میخوای نشون بدی به امام رضا چقد دوستش داری ؟ همینجور که آماده گریه شدی زمزمه کن زبون بگیر : رضا جان ...رضا جان ... صداش بزن. خجالت نکش. امام رضا از همه مهربونتره مظهر رافت خداست . امام رئوفه. رضا جان... رضا جان... فرقی نمی کند ز کجا می دهم سلام - تو می دهی جواب مرا. اصل ، نیت است تقصیر ما نبود اگر عاشقت شدیم- این از اشاره های نگاه محبت است می خواستی ما رو خاطرخواه نکنی اقاجان. خودت دعوت کردی. به دلمون انداختی . بیایم جمع شیم . برا غم وغربت و درد ومصیبتت گریه کنیم. خودت دلمونو بی تاب کردی . بر روی خشت خشت دلم جای دست توست یعنی که دستهای تو بانی خلقت است آقا کجای آن حرم افتاده ای زمین... کجای حرم بود . راوی میگه مسیر قصر مامون تا محل سکونت امام رضا کوتاه بود. تو این مسیر کوتاه بارها و بارها دیدم علی بن موسی الرضا می نشست . از درد به خودش می پیچید. دست به دیوار می گرفت خودش را رساند به خانه وحجره. نقل می کنن زهری که امام مجتبی رو مسموم کرد سه روز بعد اقا رو از پا در آورد . بذار اسم امام حسن اومده اینم بگم زهر رو خورد پاره پاره شد جگرش . تشتی ظرفی طلب کرد. گفتن زهرو بالابیاره .دفع کنه . خوبه . ولی وقتی دیدن همراه خون داره پاره های جگرش دفع میشه دیگه آب پاکی ریختن رودست خودشون . برادرش رو طلب کرد . خواهرش هست عباس هست همه بنی هاشم جمع شدن . حالا بیا مشهد. صبح زهر رو امام خورده. پاشو از در بیرون نگذاشته . زهر اثر کرده. وارد حجره شد. عبا رو بر سرش کشیده . اباصلت گفت فرش حجره رو جمع کردم . کاری ازش برنمیاد . ایستاده و آب شدن شمع نورانی وجود نازنین امامش عزیزدلش رو نگاه میکنه . خدایا رحمی کن به حال مریض دارا . (آی مریض دارا . آی کسی که مریضت رو دکتر جواب کرده . همه جا رفتی قطع امیدت کردن. یه سری به شفاخونه ی امام رضا بزن. ) رضا جان ... رضا جان... شب آخر دوماه عزاداریه. حواله شدیم در خانه ی شما... چند خط زبانحال بخونم. گرفتارا . قرض دارا. حاجتمندا درد دلشونو وسط گریه ها به امامشون بگن. به برکت این اشک وناله ها . به برکت امام غریب . آخر مجلس دست پر بیرون برن. کجایی ای تقی آرام جانم به سبک قدیمی ها . یاد همه رفتگان بخیر. مخصوصا شهدا . مادر پدرا . فیض ببرن از مجلس امام رضا. کجایی ای تقی آرام جانم سرور قلب و نور دیدگانم بیا بابا که وقت احتضارست - به راهت چشم من در انتظارست مرا زهر جفا خونین جگر کرد- تو را در کودکیت بی پدر کرد (یتیم نوازی کن با اشک چشمت. با سوز دلت. تسلای دل امام جواد ) پسرم . بیا بابا که شد روز جدایی اباصلت میگه درای حجره وخانه رو خودم بسته بودم. امام رضا وسط حجره روی خاک به خودش می پیچید .عبارت مقاتل امام رضاست (یتململ کتململ السلیم: مثل مارگزیده بخودمی پیچید)" دیدم نوجوان ماه رویی مضطرب ونالان رفت سمت امام رضا. سوال کردم ازکجا امدید درهارو بسته بودم ... دیدم سر امام رضا رو به دامن گرفت ... هی ناله میزنه بابای غریبم ... بابای مظلومم ... خوش به حال امام رضا. اخه کسی نبود سر جدغریبش رو از خاک برداره به دامن بگیره... یابن الشبیب ان کنت باکیا لشی فابکی للحسین ... همه معصومین فرمودن برا حسین گریه کنید. برا اون امامی که پسرش از خیمه تا گودال نتونست بره سربابا رو به دامنش بگیره . برا امامی گریه کنید که هرچی صدا زد هل من ناصر ینصرنی . درجوابش هلهله کردن دف زدن پایکوبی کردن ... ای غریب حسین ... حسین حسین... چه خوش گفت این سخن را نکته دانی حکیمی عارفی شیرین زبانی اگر شاهی بمیرد از وطن دور به غربت می برندش جانب گور معلوم نیست تا سال دیگه خدا بهمون عمری بده توفیقی عنایت کنه باشیم در مجالس عزای اهل بیت رسول الله . گفت گرگدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه نیست ... آخر مجلس ... آخرین مجلس... بعضیا تازه عقده دلشون واشده. دو بیت دیگه بخونم راحت گریه کن. نه فرزندی که بندد چشم هایم - کشاند سوی قبله دست وپایم نه فرزندی که بعد از دادن جان کندجسم مرا در خاک پنهان رضا جان ...رضا جان ... اربابم حسینه و سلطانم امام رضاست یک خونه م تو مشهد و یک خونه م تو کربلاس
2_sene_taklif_262285.mp3
1.92M
#تکلیف #سرود #جشن_تکلیف بی کلام ✅سن تکلیف #متن شعر #جشن_تکلیف سرود زیبای «سن تکلیف» (با موضوع سن تکلیف ویژه دختران) تقدیم به کودکان سربلند ایران زمین به سن تکلیف؛ رسیده ام من نه سال دارم؛سپیده ام من خوشا به حالم؛ با این سعادت می گیرم امسال؛ جشن عبادت عبادت من؛ چه دلنشین است نماز مؤمن؛ ستون دین است خداپرستی؛ باشد طریقم با اهل تقوا؛ یار و رفیقم بیزارم از بد؛ من خوب هستم نزد خداوند؛ محبوب هستم جشن شکفتن؛ فرخنده بادا خورشید ایمان؛ تابنده بادا
. 📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۲. سبقت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها برای دفاع از امیرالمومنین علیه‌السلام ویژه ایام سلام الله علیها (۳) 📍طبق نقل ابن قتیبه عمربن خطاب با گروهی از افراد که طبق نقل‌ها رجاله بودند (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سرپا و اوباش) به سوی خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حرکت کردند، در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود. 📍به او گفتند چه کار می‌خواهی انجام دهی. گفت می‌خواهم این خانه را با کسانی که در آن حضور دارند به آتش بکشم. به او گفته شد که در این خانه فاطمه و یادگار رسول خدا حضور دارند. عمر جواب داد اگرچه او باشد (به تعبیر عربی گفت "وَ إن" یعنی اگر چه چنین باشد). 📍طبق نقل، عمر خانه را محاصره کرد و با صدای بلند فریاد زد ای کسانی که در این خانه پناه گرفته‌اید باید بیرون بیایید، در غیر این صورت خانه را به آتش می‌کشم. 📍در خانه همانگونه که ذکر شد علاوه بر امیرمومنان و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهما، ۱۲ نفر از اصحاب برگزیده پیامبر اکرم نیز حضور داشتند. در اینجا وظیفه همه افراد حاضر، دفاع از صاحب ولایت است که در خطر قرار دارد. 📍لذا اینکه سوال می‌شود چرا با وجود امیرالمومنین علیه‌السلام در خانه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقابله با مهاجمان می شتابد، باید پاسخ داد امیرالمومنین هدف و منظور غاصبان است و در خطر ۱۰۰ درصد قرار دارد، هرکس که به ولایت باور و اعتقاد دارد باید در دفاع از ولایت در قبال مهاجمان و معترضان به ولایت بایستد. قطعاً همه آن ۱۲ تن چنین قصدی داشته اند. اما فضل تقدم در این ارتباط به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اختصاص می یابد. یعنی آن وجود مقدس، از همگان در دفاع از ولایت سبقت می‌جوید، در حالی که آن مردان حاضر نیز قصد دفاع از حضرت را داشتند، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقابله با غاصبان مهاجم می‌شتابد و چون یادگار عزیز و ارجمند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود تصور نمی‌رفت که مهاجمان غاصب حرمت یادگار رسول خدا را نگه ندارند. 📍طبق نقل ابن قتیبه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که از صدای عمربن‌خطاب او را شناخته بود، پشت در آمد و در پاسخ او فرمود ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارش‌های پدرم رسول اکرم درباره ی اهل بیت او؟! در حالیکه هنوز کفن پدرم خشک نشده است با خاندان او چنین رفتار می کنید؟! 📍عمر هم که متوجه صدای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شد در پاسخ گفت ای دختر پیغمبر، می‌دانم نزد پدرت چقدر محبوب بودی اما اگر در را نگشایی و اینها و علی بیرون نیایند و بیعت نکنند خانه را به آتش می‌کشم، چون این کار دین پدرت را محکم تر می کند. 📍حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وقتی چنین گستاخی را شنید با صدای بلند خطاب به رسول اکرم شروع به استغاثه و آه و ناله فرمود که ای پدر! بعد از رحلت تو ما از پسر ابی قحافه (یعنی ابوبکر) و پسر خطاب (یعنی عمر) چه ها که ندیدیم! 🔸این بیان به قدری سوزناک بود که به نقل ابن قتیبه بسیاری از همان افراد و رجاله هایی که با عمر بن خطاب بودند منقلب شدند، به گونه‌ای که دل‌های آن‌ها شکافته و جگرهای آنها پاره پاره گردید و در حالی که منقلب شده بودند گفتند که ما را با فاطمه و خانه فاطمه کاری نیست و صحنه را ترک کردند. اما گروهی از این رجاله ها و اوباش با عمر بن خطاب باقی ماندند. در اینجا ابن‌قتیبه عنوان می‌کند که درب باز شد... .
روضه شهادت حضرت زهرا (س) ریحانه ی من چه بر سرت آوردند ریحانه ی من چه بر سرت آوردند صد بغض به آه همسرت آوردند غسل تنت از من چقدر وقت گرفت یعنی چه به روز پیكرت آوردند بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از کار کشید آی مادر.... غسل تنت از من چقدر وقت گرفت یعنی چه به روز پیكرت آوردند با دیدن جسمت بدنم می لرزد با شستن پهلوت تنم می لرزد با شستن زخم كوچه های نیلی ای فاطمه دارد حسنم می لرزد چشمم به غمه هماره ات افتاده بر چشم پر از ستاره ات افتاده وقتي كه رسيد دست من فهميدم در كوچه دو گوشواره ات افتاده زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببندم، زینبین صدا کرد، حسنین صدا کرد بیاید از مادر توشه برگیرید، امروز روز جدایست، حسن و حسین خودشون را به رو جسد مادر انداختن، دارن ناله می کنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین خدا رو قسم خورد، صدای ناله ی زهرا بلند شد، امام حسن و حسین به سینه چسبانید، امیرالمومنین فرمود یه وقت منادی صدا زد علی بچه ها رو بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن، اینجا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد، گذشت... نمیدانم چرا هر وقت از یاس میخوانم کنار یاس قدری روضه عباس میخوانم یه وقت علقمه بوی یاس گرفت... مادر برات بمیره اباالفظل اباالفظل نمی دونم وقتی ابی عبدالله اومد کنار نحر علقمه چی پشت حسین خم کرد، پهلوی شکسته مادر دید یا فرق شکافته ی برادر حسین جان.... ای اهل حرم میر علمدار نیامد سقای حسین سید سالار نیامد امشب حرم آل علی آب ندارد رقیه شده بی تاب، علی خواب ندارد .
. 📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای ۳. چگونگی هجوم ویژه ایام سلام الله علیها (۴) 📍ابن قتیبه عنوان می‌کند که درب باز شد و عمربن خطاب و افراد او درون خانه امیرمومنان و حضرت زهرا علیها السلام هجوم آوردند، اما نمی‌گوید چگونه. 📍در منابع شیعه چنین آمده است که عمربن‌خطاب تهدید خود را عملی کرد و در را به آتش کشید و همین که از بیرون، در سوختگی پیدا کرد و نیم سوز شد با لگدی محکم آن را گشود، درحالی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها پشت درب بود و ضربت در به پهلوی مبارک آن حضرت وارد شد و آن حضرت بین در و دیوار مورد آسیب جدی قرار گرفت و چون باردار بود، پهلوی مبارکش شکست و جنینی که در شکم داشت از بین رفت و بیهوش بر زمین افتاد. 📍مهاجمان داخل خانه ریختند و که درون خانه بود وقتی چنین صحنه‌ای را مشاهده کرد سلاح خود را کشید و به سوی مهاجمان حمله ور شد. اما بر زمین افتاد و بر سر او ریختند و او را خلع سلاح کردند و به سراغ امیرمومنان علیه السلام رفتند و بازوان حضرت را بستند و آن حضرت را از خانه کشان کشان به سوی مسجد بیرون بردند. 📍بنابراین طبق نقلی که تقدیم حضور مخاطبان عزیز کانال شد، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها توسط عمربن‌خطاب مورد ضربت قرار می‌گیرد که با گشودن در و حمله ای که صورت گرفت پهلوی مبارکش می شکند و جنین خود را از دست می دهد. 📍عواملی که موجب شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شد را اینگونه می‌توانیم بر شماریم: 🔸۱. مصیبت بزرگ رحلت جانسوز نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که تحمل آن برای کسانی که به ساحت مقدس پیغمبر اکرم معرفت داشته‌اند بسیار سنگین و طاقت‌فرسا بود. مصیبت عظمای ارتحال پیغمبر چنان است که ما در زیارت‌های آن حضرت به این مهم اشاره می‌کنیم. از آن جمله در زیارت روز شنبه که تعلق به ساحت مقدس پیامبر اکرم دارد ما سه بار استرجاع میکنیم و می‌گوییم: انا لله و انا الیه راجعون و سپس عرضه میداریم: اصبنا بک یا حبیب قلوبنا فما اعظم المصیبة بک حتی انقطع عنا الوحی و حیث فقدناک فانا لله و انا الیه راجعون. به این معنا که ای محبوب قلب‌های مومنان در اثر مصیبت رحلت شما، ما به بزرگترین مصیبت گرفتار شدیم. چرا که با رحلت وجود مقدس آن حضرت نعمت وحی بر ما قطع می شود و به این گونه ما دچار فقدان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می شویم. 📍یا در دعای افتتاح در ماه مبارک رمضان به خدا شکوه می کنیم از نبود پیغمبر و ارتحال آن حضرت "اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا" خدایا ما به تو شکایت میکنیم از این که پیامبرمان از دست رفته است. 📍حالا مسلم است وقتی بعد از ۱۴۰۰ سال برای ما این فاجعه و مصیبت تازگی دارد. برای حضرت زهرا و امیرمومنان علیه‌السلام در آن روزهای اول، مصیبتی بس بزرگ و طاقت فرساست. 🔸۲. عامل دیگری که برای حضرت زهرا علیهاالسلام مصیبت بار بود و باعث ناراحتی و غم و اندوه آن حضرت و در نهایت شهادت وجود مقدسش گردید، خیانتی است که امت بعد از رحلت پیغمبر به راه پیغمبر و اسلام مرتکب می‌شوند. حضرت زهرا به چشم می‌دید چگونه دستاوردهای عظیم پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم با غصب خلافت و ضربه زدن به ولایت در آستانه و نابودی و انحطاط قرار گرفته است و این امر به شدت آن حضرت را رنج می داد. 🔸۳. عامل سوم هم همین بحثی بود که تقدیم حضورتان شد، یعنی هجوم به خانه آن حضرت و مضروب کردن وجود مقدسش، شکستن پهلوی مبارکش و سقط جنینی که داشت. تبعات ناشی از یک چنین هجمه‌ای این بود که آن وجود مقدس را در بستر شهادت قرار داد. حضرت چندین روز بستری بودند تا شهید شدند و روحشان به سوی خداوند با دلی پردرد پرواز کرد. .
. 📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی ۴. ماجرای مسجد و تهدید امیرالمومنین علیه‌السلام به قتل ویژه ایام سلام الله علیها (۵) 📍به مناسبت ایام فاطمیه به بخشی از نقش عظیم و بی بدیل وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها در دفاع از ولایت می پردازیم. در مباحث پیشین اشاره شد که وقتی امیرمومنان حاضر به بیعت با خلیفه غاصب نشد و شماری از اصحاب برگزیده پیغمبر در دفاع از ولایت در خانه آن حضرت اجتماع و تحصن کرده بودند، عمربن‌خطاب با فرمان خلیفه و افرادی که در اختیار داشت به خانه آن ذوات مقدس حمله ور شد و خانه را محاصره کردند. مهاجمان با به آتش کشیدن درب خانه، به درون خانه هجوم آوردند و امیرمومنان علیه‌السلام را دستگیر نموده و به سوی خلیفه در مسجد حرکت دادند. 📍طبق نقل‌هایی که داریم، هنگامی که می‌خواستند حضرت امیر علیه‌السلام را از خانه خارج کنند، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که به هوش آمده بود پیش آمد و جامه امیرالمومنین را محکم گرفت و مانع شد. 📍وقتی دیدند که آن وجود مقدس دست از حضرت امیر برنمیدارد به دستور عمربن‌خطاب به قدری با تازیانه به دستان آن حضرت زدند تا بازویشان کبود شد و دوباره از هوش رفتند و توانستند امیرمومنان علیه‌السلام را نزد خلیفه در مسجد ببرند. 📍حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وقتی به هوش آمد و متوجه شد که امیرالمومنین علیه‌السلام را برده‌اند و جان آن حضرت در معرض خطر است، با تن خسته و پهلوی شکسته خود را به مسجد رساندند و هنگامی که مشاهده کرد امیرالمومنین علیه‌السلام را با دستان بسته تهدید به مرگ می‌کنند و شمشیری بر سر امیرالمومنین قرار داده‌اند و عنوان می‌کنند که اگر بیعت نکند سر از تن او جدا خواهند کرد، فریاد برآورد دست از پسر عمویم بردارید وگرنه به خدا سوگند به سوی قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم می روم و به درگاه خدا بر شما نفرین می کنم. سپس درحالی که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام همراه آن حضرت بودند به سوی قبر مطهر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم حرکت نمود، امیرالمومنین علیه‌السلام به سلمان فرمود دختر رسول خدا را دریاب و از نفرین کردن منصرف کن، سلمان خدمت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آمد و عرضه داشت که ای دختر رسول خدا پدرت رحمة للعالمین بود، از نفرین کردن منصرف شوید، حضرت فرمود ای سلمان بگذار تا داد خود را از این ستمگران بگیرم، سلمان عرض کرد ای دختر رسول خدا، امیرالمومنین من را به سوی شما فرستاده و خواسته است به منزل بازگردید. 📍وجود مقدس حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وقتی امر امیرالمومنین علیه‌السلام را شنید، فرمود چون او دستور داده است اطاعت می کنم و شکیبایی پیشه می‌کنم. ابوبکر وقتی چنین صحنه‌ای را دید دست از امیرالمومنین علیه‌السلام برداشت و عنوان کرد که تا فاطمه با او است، ما او را مجبور به بیعت نمی‌کنیم و او را به انجام کاری وادار نخواهیم کرد. 🔸این بود که امیرالمومنین علیه‌السلام همراه با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در حالی که بیعت نکردند به خانه بازگشتند. به جرأت می توان گفت که اگر حضور به موقع حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نبود، غاصبان خلافت، امیرمومنان علیه‌السلام را از میان می‌بردند و ولایت را در همان موقعیت نابود می‌کردند و اسلام در مسیر نابودی قطعی قرار می‌گرفت. .
. 📜 استاد دکتر محمدحسین رجبی_دوانی 🚦گریه دشمن اهل بیت از نوحه‌های حضرت علیها‌السلام 📍امیرالمومنین علیه‌السلام به برادر خود عقیل که در امر شناخت نسب قبایل عرب تخصص ویژه داشت، فرمودند که بانویی را که از خانواده‌ای که به دلاوری و شجاعت معروف باشند، برای ازدواج با آن حضرت معرفی کند و عقیل بعد از بررسی هایی که داشت، فاطمه کلابیه را معرفی کرد. 📍ایشان به عقد امیرالمومنین علیه‌السلام درآمد و از آن حضرت ۴ فرزند به نام های عباس، جعفر، عثمان و عون به دنیا آورد که این ۴ فرزند پسر با بهره‌گیری از فضائل پدر بزرگوار خود امیرمومنان علیه‌السلام و به ارث بردن بخشی از شجاعت بی‌نظیر امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه و همچنین سابقه دلاوری در خانواده مادری، شخصیت‌های بزرگی شدند و جوانان دلاور برومندی گردیدند که در هنگام قیام حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام پا به پای امام زمان خود حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام در عرصه کربلا حاضر شدند و با آن وجود مقدس تا آخر پایداری کردند و بر عهد خود استوار ماندند. 📍به سبب اینکه این خانم ۴ فرزند پسر برای امیرالمومنین علیه‌السلام به دنیا آورد، کنیه پیدا کرد یعنی مادر پسران. 📍اما این که چرا ام‌البنین خود در واقعه کربلا حضور ندارد در تاریخ چیزی ذکر نشده است. اما درباره مسائل بعد از واقعه کربلا داریم که این بانوی بزرگوار پیش از آنکه برای فرزندان خود نگران باشد، نگران حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام بود و بعد از رسیدن خبر شهادت این بزرگواران بارها به قبرستان بقیع می‌آمد و به یاد شهدای کربلا و فرزندان شهید خود نوحه سرایی می‌کرد و می گریست. 🔸عزاداری‌های او و سخنانی که بر زبان می آورد چنان حزن انگیز بود که حتی کسی مثل مروان بن حکم که دشمن اهل بیت علیهم‌السلام بود گاهی اوقات می آمد و به عزاداری و نوحه سرایی های ام‌البنین گوش می‌کرد و با شنیدن این سخنان، او هم می گریست. تاریخ دقیقی برای وفات ام البنین علیه السلام در منابع معتبر وجود ندارد. .
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦شهادت یا وفات... سالروز شهادت حضرت سلام‌الله‌علیها 📍سالروز شهادت جانگدار بزرگ بانوی اسلام، وجود مقدس حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر امام عصر ارواحنا فداه و نایب آن حضرت رهبر معظم انقلاب حفظه الله تعالی و همه شیعیان جهان تسلیت باد. 📍روح مطهر حضرت زینب کبری سلام الله علیها در نیمه رجب سال ۶۲ به ملکوت اعلی و ساحت مقدس الهی پیوست. آن وجود مقدس که تمام صحنه‌های سخت جانسوز کربلا را تحمل کرده بود و بعد از واقعه جانگداز کربلا مأموریت و مسئولیت پیام رسانی قیام امام حسین علیه‌السلام را بر عهده گرفته بود، پس از گذشت حدود یک سال و نیم از حادثه کربلا در اثر شدت تألمات وارده و آسیب‌های سفر سخت و جانکاه کربلا و تبعات آن به شهادت رسید. 📍اینجانب قاطعانه عرض می‌کنم که باید رحلت آن وجود مقدس را شهادت دانست. چرا که آن حضرت باز مانده فاجعه دردناک کربلا و آسیب دیده آن واقعه جانسوز از هر جهت می‌باشند. آن حضرت وظیفه خود را در انتقال پیام قیام حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام به خوبی ایفا فرمود و به حق گفته شده است که: کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود. 🔸عرض ادب و احترام می‌کنیم به ساحت مقدس حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها دختر شایسته و بی‌بدیل حضرت فاطمه زهرا و امیرمومنان علیهماالسلام... .
. 📜 روز میلاد حضرت ابالفضل العباس علیه‌السلام استاد دکتر محمدحسین 🚦نسب شناس عرب و انتخاب 📍امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه از برادر خود عقیل که به انساب عرب و شناخت خاندان‌های قبایل عربی آگاه بود فرمود که برای من همسری معرفی کن که بتواند فرزندان پسری به دنیا بیاورد که شایسته و شجاع و دلیر و سوارکار باشند. منظور اینکه از خاندانی که به شجاعت و دلاوری معروف باشند خانمی را به حضرت برای همسری معرفی کند. 📍عقیل معروف به ام‌البنین دختر کلابی را معرفی کرد و به حضرت عرض کرد از پدران این بانو هیچ کس را شجاع‌تر در عرب سراغ ندارم. 📍امیرالمومنین علیه‌السلام با فاطمه کلابیه ازدواج کرد و حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام و برادرانش که جعفر و عثمان و عبداللهِ اکبر باشند از فاطمه کلابیه به دنیا آمدند. 📍درباره اولاد حضرت عباس علیه‌السلام باید عرض کرد که همسر آن حضرت بانویی است به نام دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب و از این همسر حضرت عباس علیه‌السلام دارای پنج فرزند پسر شد. به نام عبیدالله که بعدها قاضی حرمین شریفین و همچنین امیر و فرمانروای حرمین شریفین شد. 📍فرزندان دیگر حضرت به نام‌های عباس، فضل، حمزه و ابراهیم بودند. اما نسل حضرت اباالفضل العباس از عبیدالله باقی ماند و تا مدت‌های مدید نوادگان حضرت عباس علیه‌السلام از نسل عبدالله در حرمین شریفین به فرمانروایی در دوران‌های مختلف مشغول بودند و مورد احترام بودند و ذکر شده است که زیبایی و رعناییِ قامت را از جد خود حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام به ارث برده بودند. .
‌. 📜 استاد محمدحسین سالروز وفات سلام الله علیها 🚦مادرم کجاست؟! 📍سالروز ارتحال بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه کبری علیهاالسلام را به همه مسلمانان به خصوص مخاطبان عزیز این کانال تسلیت عرض می کنم. 📍هنگام وفات علیهاالسلام حضرت سلام‌الله‌علیها پنج ساله بودند و به سبب عمق مصیبتی که بر پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وارد شده بود، آن حضرت رحلت مادر را از حضرت زهرا علیها‌السلام پنهان میکردند. 📍در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل است که می فرمایند وقتی حضرت خدیجه علیها السلام از دنیا رفتند پیغمبر اکرم این مسئله را از حضرت زهرا علیهاالسلام پنهان فرموده بودند و فاطمه علیهاالسلام به آن حضرت پناه میبرد و دور پدر بزگوار خود میگشت و عرضه می‌داشت که یا رسول‌الله! مادرم کجاست؟ 📍پیغمبر که خود به شدت مصیبت زده بودند برای اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام دچار غم و اندوه نشود، به او جوابی نمیداد و چون حضرت زهرا از پدر پاسخی نمی گرفت به سراغ دیگران می رفت و از آن‌ها می پرسید و در آن موقعیت هم پیغمبر نمی‌دانستند چه به فاطمه بگویند تا او به سختی و ناراحتی نیفتد. 📍تا اینکه جبرئیل نازل شد و به پیامبر عرضه داشت که خداوند به فاطمه سلام میرساند. ای پیامبر! به او بگو مادرت در بهشت است. 🔸رسول خدا هم با ابلاغ سلام خداوند و پیام حضرت حق به وجود نازنین حضرت زهرا علیها‌السلام، هم خبر ارتحال مادر را دادند و هم بشارت جایگای والای حضرت خدیجه علیها‌السلام در نزد خداوند... .
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. .
نوحه حیدر حیدر محمود کریمی ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── حیدر حیدر…●♪♫ اول و آخر؛ حیدر…●♪♫ حیدر حیدر؛ ساقیِ کوثر حیدر●♪♫ حیدر حیدر ای مظلوم فاتح●♪♫ حیدر حیدر؛ فاتحِ خیبر حیدر●♪♫ حیدر حیدر…●♪♫ اول و آخر؛ حیدر…●♪♫ حیدر حیدر؛ ساقیِ کوثر حیدر●♪♫ حیدر حیدر ای مظلوم فاتح●♪♫ حیدر حیدر؛ فاتحِ خیبر حیدر●♪♫ حیدر حیدر…●♪♫ اول و آخر؛ حیدر…●♪♫ حیدر حیدر؛ ساقیِ کوثر حیدر●♪♫ حیدر حیدر ای مظلوم فاتح●♪♫ حیدر حیدر؛ فاتحِ خیبر حیدر●♪♫ افتادی در بسترِ زهرا؛ بابا… چشمات از اشکت؛ شده دریا بابا●♪♫ می بینم چه بغضی توی صداته… یا زهرا داری بر لبها؛ بابا●♪♫ قربونِ دستای لرزونت؛ بابا… پره خونه زلفِ پریشونت؛ بابا●♪♫ اشکاتوُ پاک کن؛ مگه زینب مُرده؟●♪♫ قربونِ چشمای گریونت؛ بابا●♪♫ یا علی وُ یا علی؛ یا علی●♪♫ یا علی وُ یا علی؛ یا علی●♪♫ یا علی وُ یا علی؛ یا علی●♪♫ سربندِ زردت؛ شده هم رنگِ خون…●♪♫ ردِ خون؛ خشکه روی گوشه ی ابروت●♪♫ اما انگار رفته دلت؛ اون جا که شب بود و تنهایی و غربت و تابوت●♪♫ می ریزه آبِ روون أسما، ای وای… روی جسمِ بی جونِ زهرا، ای وای●♪♫ نیمه ی شب تاریکه… تاریکه تاریک…●♪♫ حیدر مونده تنهای تنها؛ ای وای…●♪♫ می ریزه آبِ روون أسما، ای وای… روی جسمِ بی جونِ زهرا، ای وای●♪♫ نیمه ی شب تاریکه… تاریکه تاریک…●♪♫ حیدر مونده تنها تنها؛ ای وای…●♪♫ عمری این غم؛ قاتلِ قلبت بوده… وقتی پر زد؛ دیدی که ابرو کبوده●♪♫ می سوختی و می گفتی یارِ جوونم●♪♫ زهرا جان؛ خیلی برام داغِ تو زوده…●♪♫ بابا تو امشب میشی مهمونِ مادر؛ از ما بیشتر دردتوُ می دونه مادر●♪♫ امشب میشه مرهمِ زخمِ سرِ تو؛ اشکِ سرخِ چشمای گریون مادر●♪♫ حیدر حیدر…●♪♫ حیدر و حیدر و حیدر●♪♫ حیدر حیدر…●♪♫ حیدر و حیدر و حیدر●♪♫ حیدر حیدر●♪♫ حیدر و حیدر و حیدر●♪♫ دنیا آباده؛ صدقه سرِ حیدر●♪♫ عالم خاکِ محضرِ قنبرِ حیدر●♪♫ هم امشب دستِ هممون رو می گیره●♪♫ هم روز محشر؛ مارو می بره حیدر●♪♫ ای جانِ دلها؛ علی مولا مولا●♪♫ شاه مردان ؛یا علی مولا مولا●♪♫ برگه ی بندگی و آزادیموُ امشب کن امضا؛ علی مولا مولا●♪♫ حیدر حیدر…●♪♫ حیدر و حیدر و حیدر●♪♫ حیدر حیدر…●♪♫ حیدر و حیدر و حیدر●♪♫ حیدر حیدر●♪♫ حیدر و حیدر و حیدر●♪♫
. ‌‌‌‌ : : : : ................. پادشاه نجف ابوتراب حیدر باز دیدم ایوون رو ولی تو خواب حیدر خمارم ای ساقی کنج می خونه بده از کوثرت شراب ناب حیدر حالم خرابه علی دلم بیتابه علی انگورای ضریحت اصل شراب علی ساقی کوثر دست من ساغره میکده ی نجف ضریح حیدر باز به سرم‌ زده دیوونت اومده میخاد بیاد نجف نجف و میکده منو خیال تو شوق وصال تو صده و ده ساغر از باده ی حلال تو علی و یاعلی علی و یاعلی مظهر عجائب مظهر حق‌ تویی حق باتوئه علی و مع الحق تویی غدیرخم با تو دین ما‌ کامل شد همه نمازهای بی علی باطل شد علی معیار منه دل و دلدار منه حق بده که بخونم پرود‌گار منه صوم‌و صلات علی راه نجات علی راه و صراط علی و برکات علی جونم فدات علی سرمیدم پات علی کرده ایوون طلات چشهامو مات علی دم ایوونمُ من یه دیوونمُ دوری از حرمت میگیره جونمُ علی و یاعلی علی و یاعلی __ مداحی ماندگار
Moghadam-13940521[01].mp3
5.78M
مهدی دلش در ماتمه ، اشکای چشماش زمزمه▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه :در راه شهدا حرکت کنیم
متاب ای ماه امشب، تا نبینم صبح فردا را ببار ای اشک تا دریا کنم دامان صحرا را بریز ای آسمان خون جای باران بر زمین امشب که پرپر می کند فردا خزان گل های زهرا را بگریید ای تمام اهل عالم آن چنان امشب که با اشک خود از خجلت برون آرید سقا را ندای ارجعی دل برده از هفتاد و دو عاشق صدای العطش آتش زده اعماق دریا را وضو گیرید از خون دل خود ای بنی هاشم! که بردارید فردا از زمین، قرآن لیلا را نگهدار ای سکینه! اشک های دیده ی خود را که در گودال خون فردا بشویی جسم بابا را میا ای آفتابِ صبح بیرون از افق فردا که با سوز عطش اصغر ندارد تاب گرما را الهی مهر زندانی شود در سینه ی مشرق که در گودالِ خونﹾ زهرا نبیند ظهر فردا را بگردید آل یاسین سخت فردا در بیابان ها که دریابید زیر خارها گل های طاها را سپاه حق و باطل صف کشیدند از دو سو میثم میان این دو صف بشناس دنیا را و عقبا را
. (ع) دیگه غصه ای نداره دلی که مست علیه به خدا درهای بسته کلیدش دست علیه تو بگو یاعلی وقتی گره می افته به کارت به خودش قسم خداهم می گه جانم علی یارت چشمام خاک زیرپاته مست ایـوون طلاته اون کیه که مهربون ومه جبینه اون کیه که مردمردای زمینه کیه که بفهمونه به اهل عالم که فقط حیدرامیرالمؤمنینه حیدر علی علی مولا ۴ دل دیوونه ومستم فقط ازشما می خونه آرزوی حرم تو نذار بردلم بمونه من که عمریه آقاجون توی دام تواسیرم نذاتوحسرت عشق نجف شمابمیرم اسمت تکه توی دنیا والله یه دونه ای مولا ای تموم هستی وداروندارم دوست دارم فقط شما باشی نگارم دوست دارم که وقت جون دادنم آقا سرمو به روی زانوهات بذارم حیدر علی علی مولا ۴ صدای خنـده ی مولا توی آسمون پیچیده دو تا ماه توشب چارده تاحالا هیچکی ندیده مثـل تو پیـدا نمی شه تو نشونه ی طـوافی مگه اینکه باز دوباره کعبه برداره شکافی الله بـه پـای مـرامـت کرده خونه شو به نامت می باره ازآسمون ماه وستاره امشبو غصه به دل راهی نداره اومده خورشیدآسمون غیرت اونیکه صاحب تیغ ذوالفقاره حیدر علی علی مولا ۴ بلاگـردون سرتـو خانمت حضرت زهراست سایه بون قامت تو دستای حضـرت سقـاست عالم نداره صفاتو زینب می میره براتو دل دیونه ی مابه شوروشینه نمک سفره ی ما نام حسینه (دل دیونه ی مابه شوروشینه نمک سفره ی مولا با حسینه) ۲ پل عاشقی هرچی مست عشقه مسیرنجف تا بین الحرمینه حیدر علی علی مولا ۴ 👇
4_5834837698682029078.mp3
5.57M
🎶 من غلام نوکراتم ... 🎤 من غلامِ نوکراتم؛ عاشق کربلاتم  تا آخرش باهاتم…  تو همونی که میخوامی؛ دلیلِ گریه هامی  تا آخرش باهامی…  عشق یعنی؛ به تو رسیدن   یعنی نفس کشیدن، توو خاکِ سرزمینت  عشق یعنی  تمومِ سالوُ همیشه بیقرارم، برای اربعینت  آقای من؛ زندگیمو دستت دادم تو این مسیر افتادم  ای عشقِ مادرزادم؛ حسین  من گرم ادای دینم؛ خوشبختِ عالمینم که نوکر حسینم  تو حک شدی روی عقیقم  ای بهترین رفیقم؛ نازم به این سلیقم  عشق یعنی  یه خورده تربت؛ میون چای روضت که بشه مستی آور  عشق یعنی که میکنه پاک؛ گناه نوکرارو بخار یک سماور  خاکی میشم که زیر پاها حفظ شم، یه نوکرِ خالص شم  میخوام مث عابس شم، حسین  عشق یعنی؛ به تو رسیدن  یعنی نفس کشیدن، توو خاکِ سرزمینت  عشق یعنی  تمومِ سالوُ همیشه بیقرارم، برای اربعینت  آقای من؛ زندگیمو دستت دادم تو این مسیر افتادم …  ای عشقِ مادرزادم، حسین   من دنیا شده به کامم  دلخوش به این مقامم؛ درِ خونت غلامم  تو برا من اعتباری؛ خیلی هوامو داری بس که بزرگواری  عشق یعنی هر سال محرم؛ لباس مشکی بپوشم ●♪♫ توی روضه ات بشینم  عشق یعنی؛ خودم رو آقا روبروی ضریح قشنگِ تو ببینم  آقای من تویی همه امیدم؛ یه عمر ازت خیر دیدم  به پای تو جون میدم حسین 
enc_16341596470242389604206.mp3
4.26M
غریبن همه اهل بیت خدا 🎙حاج امیر غریبن همه اهل بیت خدا خصوصا امامای دور از وطن اگه که شکسته دلت گریه کن تو این گریه ها هی بگو یا حسن اشکایی که داره میباره داره میبینه امام زمان پنج سالش بود یتیمی رو دید چه دردی کشید تو فصل خزون درد یتیمی باز آه و ناله رفته دلامون پیش سه ساله بازم صحبت بچه فاطمه ست به نام حسن ساکن سامرا به زهر جفا تشنگی میکشه مثل کشته تشنه کربلا بین غربت بدون حبیب یه عمره که اسیری کشید مثل زینب اسیری کشید به جون و تنش بلا رو خرید آقا اسیری اما یه مردی زینب کجا و اون کوچه گردی کار از کار گذشت زینب از میون انظار گذشت ...
sajad.mohammadi-be.delam.gham.miyad(128).mp3
3.63M
🎤 اینجا ایرانه و دورم از کربلا... خوش به حال عراقیا... اینجا ایرانه و هر کس دلتنگ میشه،،، میره پیش ... میشه این بار بازم آبرو داری کنی واسه کربلا خودت یه کاری کنی راضی باش کار ما رو راه بندازی کاش اینجا ایرانه و دورم از کربلا خوش به حال عراقیا اینجا ایرانه و هر کس دلتنگ میشه میره پیش امام رضا دلم میلرزه میلرزه وقتی میبینم هر لحظه هر لحظه دورتر میشم دلم میگیره آدم تنهایی میمیره میشه بهم بگی بیا پیشم یه دلم تو باب قبله جا مونده یه دلم تو صحن گوهرشاده تو صف دیدن تو این عاشق میدونی چند ساله که وایساده اینجا ایرانه و دورم از کربلا خوش به حال عراقیا اینجا ایرانه و هر کس دلتنگ میشه میره پیش امام رضا
حسینی 🔸صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ یا مَظلوم یا اَباعَبْدِاللَّهِ ،وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّه آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ما هیچ نبودیم ولی قسمت ما کرد با پای پیاده سفر کرببلا را ”حسین جان…..” 🔸میدونی ان شاءالله نتیجه ی این حسین گفتن ها رو کی می بینی؟ درروایت میگه:مادر سادات وقتی میخوان وارد بهشت بشن،توقف می کنند،پشت سرشون رو نگاه می کنند، هر چی میگن:خانم وارد بهشت بشین، بهشت رو برای شما آماده کردن، همه منتظر قدوم شما هستن، بی بی پشت سرش رو نگاه میکنه، میگه: تا بچه هام وارد نشن من وارد نمیشم، تا محبینم وارد نشن من وارد نمیشم، تا گریه کن های حسین وارد نشن من وارد نمیشم. تصور کن این منظره روهمه تون دور فاطمه ی زهرا حلقه می زنید ان شاءالله. 🔸کامل الزیارات مینویسه: وقتی دور فاطمه حلقه زدی، فاطمه ی زهرا شروع میکنه روضه ی حسین رو خواندن. تصور کن توی صحرای محشر شما بشید گریه کن، فاطمه ی زهرا بشه روضه خوان، میدونی روضه خواندن مادرت فاطمه چه طوره؟ یه وقت نگاه میکنی می بینی پیراهن خونی حسین رو روی دست بلند کرده. حسین جان……. 🔰پیاده روی اربعین وقتی چند کیلومتری راه میری، به پاهات فشار میاد، کف پات تاول میزنه، هر چند تا موکبی یه عده آماده اند زائرها بیان، خستگی ِ زائرها رو در کنند، پذیرایی کنند، مرهم به کف پای این بچه ها بگذارند، حالا تصور کن آدم بزرگ، جوان،نیرومند، این طور تحلیل میره، اما دلا بسوزه برا بچه های حسین، حسین…. نمیگذاشتن پا به پای بزرگترها راه برن، زن و بچه رو با طناب به هم بسته بودن، این بچه ها روی زمین می افتادن با تازیانه بچه هارو بلند می کردند، آی بمیرم براتون، کسی نبود این بچه هارو تحویل بگیره، کسی نبود مرهم به پای این بچه ها بذاره، آی حسین…. 🔰وقتی جابر رسید کنار قبر مطهر ابی عبدالله، دست رو قبر گذاشت، خودش رو روی قبر انداخت، شروع کرد اشک ریختن و ناله زدن، شروع کرد با حسین در و دل کردن، اینقدر ناله زد بی هوش شد، کنار قبر روی زمین افتاد، آب به صورتش پاشیدن، جابر رو بلند کردن، اما بگم جابر کجا بودی وقتی زینب اومد وارد گودال قتلگاه شد؟ عجب زیارتی کرد از بدن حسین، جابر آب رو صورتت ریختن بلندت کردن،اما کجا بودی بچه های حسین رو با چه وضعیتی از بدن مطهر جدا کردن؟ فَاجْتَمَعَتْ عِدَّهٌ مِنَ الْأَعْرَاب  سکینه رو چه طور از بدن حسین جدا کردن، با تازیانه و کعب نی ،حسین…. گفت: داداش! گودال پر از خون شد و ما سوی مدینه رو کرده و گفتیم رسول ِ دو سرا را یَا جَدّا، صَلَّى عَلَیْکَ مَلَائِکَهُ السَّمَاءِ هَذَا الْحُسَیْنُ بِالْعَرَاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَهِ وَ الرِّدَاءِ وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا داداش این منو داره میکشه افسوس کمی رحم نکردند و ربودند پیراهن و عمامه و نعلین و عبا را جان از تن ما رفت در آن لحظه که دیدیم چوب و لب و دندان ِ تو و تشت طلا را 🔰این بچه ها همه نشسته بودن یه گوشه ای از مجلس، بچه هایی که رنگ رخسارشون رو آفتاب هم ندیده، این بچه ها پشت مخدّرات، خودشون رو پنهان کرده بودن با این معجر پاره ها سرها رو پوشونده بودن، اما یه وقت دیدن ده ساله ی حسین رو پنجه ی پا بلند شده، یه جا رو داره نشان میده، هی میگه: عمه جان زینب! عمه جان نگاه کن سر بابام حسین ِ، دارن با چوب خیزران به لب و دندان بابام حسین، حسین.... .