.
#ولادت_موسی_بن_جعفر
#امام_کاظم
ذره ای در نزد خورشید درخشان تو ایم
تشنه ای در حسرت یک جرعه باران تو ایم
سالها نان خورده ایم از سفره ی اولاد تو
روزی ما می رسد چون بر سر خوان تو ایم
گوشه ای از صحن آیینه و یا صحن عتیق
هرکجا هستیم گویی کنج ایوان تو ایم
زائران دختر تو زائران فاطمه اند
تا ابد ممنون این لطف دو چندان تو ایم
ما غذای خانه هامان هم غذای حضرتی ست
درمیان خانه هم در اصل مهمان تو ایم
بی گمان ایل و تبارت عزت این کشور اند
در حقیقت اهل جمهوری ایران تو ایم
بچه های تو در ایران پادشاهی میکنند
حضرت غربت نشین! مدیون احسان تو ایم
شش امامی نیستیم و نیستیم اهل وقوف
امر، امر توست آقا، تحت فرمان تو ایم
بی گمان بی حب تو اسلام ابتر می شود
دین هر کس پای خود ما که مسلمان تو ایم
ما مسلمان تو؟! نه...از پیر خود آموختیم
پیش شانت در مقام کلب دربان تو ایم
قبله ی ما را کشاندی سوی مشهد، در عوض_
بنده ی ناقابل شاه خراسان تو ایم
عبد صالح بوده ای، باب الحوائج بوده ای
ماهم آقا از مریدان عموجان تو ایم
مست بودیم از غدیر خم، دوباره عید شد
تو به دنیا آمدی مستی ما تمدید شد
🔸شاعر:
#مجید_تال
_________________________
🔹
.
#مدح_حضرت_زهرا
جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود
بشر از لطف خداوند مکدّر میشد
شرم میکرد اگر صاحب دختر میشد
اشک لالایی بیواژۀ مادرها بود
گورِ بیفاتحه گهوارۀ دخترها بود
ناگهان یک نفر این غائله را بر هم زد
«عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد»
آنکه بر شانۀ خود پرچم اسلام گرفت
دخترش فاطمه بانوی جهان نام گرفت
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد
شَرفِ هر دو جهان فاطمه تشریف آورد
سَیِّده، مُحتَرَمه، مُمتَحَنه، حَنّانه
حانیه، عالِمه، اُم النُّجَباء، ریحانه
عطر او آمد و عالم نفسی تازه گرفت
و به یُمن قدمش نام زن آوازه گرفت
شهر با آمدنش عاطفه را باور کرد
زن به شکرانۀ او چادر شوکت سر کرد
خواست تا خیر کثیرش به دو عالم برسد
تا عقیقِ شرفُ الشمس به خاتم برسد
مادرانه به طرفداری احمد برخاست
تا ابوجهل سَرِ عقل بیاید برخاست
جلوهای کرد و دلیل زهق الباطل شد
و از آن نور سه آیه به زمین نازل شد
بیگمان بولهب آنروز پر از واهمه بود
دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود
بنویسید که معصومۀ عصمت زهراست
سند محکم اثبات نبوّت زهراست
دختری که لقب اُم اَبیها دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
و خداوند اگر وَاعتصموا میگوید
از کرامات نخ چادر او میگوید
سورۀ دَهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد دَهر نبیند به خود اینگونه زنی
نه فقط جلوۀ او سورۀ انسان آورد
چادرش یکشبه هفتاد مسلمان آورد
راه عرفان خداوند به او وابستهست
جز در خانۀ زهرا همه درها بستهست
زُهد با دیدن او حسِّ تفاخر دارد
قُرة العین نبی وصله به چادر دارد
همه در خدمت بانوی دو عالم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود، ولی باز خودش نان میپخت
نان برای دل بیتاب فقیران میپخت
بارها خادمهاش گفت: به لطفت شادم
«من از آن روز که در بند توام آزادم»
فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود
یعنی آیینۀ پیغمبر و مولا شده بود
غیر زهرا که به جز حق به کسی راغب نیست
اَحدی کفو علی بن ابیطالب نیست
عشق باید که پس از این سخن آغاز کند
مرتضی در بزند فاطمه در باز کند
آفتاب از افق خانهشان سر میزد
هر زمان فاطمه لبخند به حیدر میزد
کار او عشق علی بود چه خیرُالعملی
کیست خوشبختترین مرد جهان غیر علی
وقت آن شد بنویسید که حجت، زهراست
سند محکم اثبات ولایت زهراست
اولین شیعۀ بیتابِ علی، زهرا بود
که سراپای وجودش سپر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود برمیگشت
باز هم فاطمه دور سر حیدر میگشت
نسل زهرا و علی سلسلۀ طوبی شد
میوۀ این شجره نایبةُ الزهرا شد
آسمانها پس از او یکسره کوکب دیدند
چادر فاطمه را بر سر زینب دیدند
زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است
خطبۀ دمبهدمش وارث تیغ دو دم است
او که چون مادر خود پای ولایت مانده
یکتنه فاتحۀ کاخ ستم را خوانده
تا ابد در دل ما هست غم عاشورا
این خبر را برسانید به تکفیریها
«یا علی» از لبِ سردار نیفتاده هنوز
علم از دستِ علمدار نیفتاده هنوز
کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟
پسر فاطمه کافیست که فَرمان بدهد
همه از خاتمۀ معرکه آگاه شوند
فاتحان با خبر از «نَصرُ مِنَ الله» شوند
باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود
شیعه عکسالعملش سخت و خشن خواهد بود
ننگ بادا به ابوجهل، به همدستِ یهود
لعنِ تاریخ به موذیگری آل سعود
سپر خویش کنم غیرت سرداران را
به جهانی ندهم یک وجب از ایران را
پس چه شد دبدبه و کبکبۀ نادانها
داغ شد بر دلشان داغی تابستانها
چشم بَد دور که این دشت پُر از لاله شدهست
سرو خوش قامتمان تازه چهل ساله شدهست
سربلندیم اگر تکیه به دنیا نکنیم
آنچه داریم ز بیگانه تمنا نکنیم
غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده
سایۀ چادر او از سرمان کم نشده
بنویسید امیدِ دل زهرا مهدیست
چارۀ کار همه مردم دنیا مهدیست
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#مجید_تال✍
.
.
#حضرت_زهرا
جامعه دوزخی از مردم افراطی بود
عقل قربانی یک قوم خرافاتی بود
بشر از لطف خداوند مکدّر می شد
شرم می کرد اگر صاحب دختر می شد
اشک،لالایی بی واژه ی مادرها بود
گورِ بی فاتحه، گهواره ی دخترها بود
ناگهان یک نفر این غائله را بر هم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
آنکه برشانه ی خود پرچم اسلام گرفت
دخترش فاطمه بانوی جهان نام گرفت
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد
شرف هر دو جهان ...فاطمه تشریف آورد
سیده، محترمه، ممتحنه، حنانه
حانیه، عالمه، اُم النجبا، ریحانه
عطر او آمد و عالم نفسی تازه گرفت
و به یمن قدمش نام زن آوازه گرفت
شهر با آمدنش عاطفه راباورکرد
زن به شکرانه ی او چادرشوکت سر کرد
خواست تا خیرکثیرش به دوعالم برسد
تا عقیق شرف الشمس به خاتم برسد...
مادرانه به طرفداری احمد برخاست
تا ابوجهل سر عقل بیاید، برخاست
جلوه ای کرد و دلیل زهق الباطل شد
و از آن نور، سه آیه به زمین نازل شد
بی گمان بولهب آن روز پراز واهمه بود
دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود
بنویسید که معصومه عصمت زهراست
سند محکم اثبات نبوت زهراست
دختری که لقب ام ابیها دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
و خداوند اگر واعتصموا می گوید
از کرامات نخ چادر او می گوید
سوره ی دهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد، دهر نبیند به خود این گونه زنی
نه فقط جلوه ی او سوره ی انسان آورد
چادرش یک شبه هفتاد مسلمان آورد
راه عرفان خداوند به او وابسته ست
جز در خانه ی زهرا همه درها بسته ست
زهد با دیدن او حسّ تفاخر دارد
قره العین نبی وصله به چادر دارد
همه در خدمت بانوی دوعالم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود ولی باز خودش نان می پخت
نان برای دل بی تاب یتیمان می پخت
بارها خادمه اش گفت به لطفت شادم
من از آن روز که در بند تو ام آزادم
فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود
یعنی آینه ی پیغمبر و مولا شده بود
غیر زهرا که به جز حق به کسی راغب نیست
احدی کفو علی بن ابی طالب نیست
عشق باید که پس از، این، سخن آغاز کند
مرتضی در بزند فاطمه درباز کند
آفتاب از افق خانه ی شان سر می زد
هرزمان فاطمه لبخند به حیدر می زد
کار او عشق علی بود چه خیر العملی
کیست خوشبخت ترین مرد جهان غیر علی
وقت آن شد بنویسیدکه حجت، زهراست
سند محکم اثبات ولایت زهراست
اولین شیعه ی بی تاب علی زهرا بود
که سراپای وجودش سپر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود بر می گشت
بازهم فاطمه دور سر حیدر می گشت
نسل زهرا و علی سلسله ی طوبی شد
میوه ی این شجره، نایبه الزهرا شد
آسمان ها پس از او یک سره کوکب دیدند
چادر فاطمه را برسر زینب دیدند
زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است
خطبه ی دم به دمش وارث تیغ دو دم است
او که چون مادر خود پای ولایت مانده
یک تنه فاتحه ی کاخ ستم را خوانده
تا ابد در دل ما هست غم عاشورا
این خبر را برسانید به تکفیری ها
یاعلی از لب سردار نیفتاده هنوز
علم از دست علمدار نیفتاده هنوز
کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟
پسرفاطمه کافیست که فرمان بدهد
همه از خاتمه معرکه آگاه شوند
فاتحان باخبر از نصر من الله شوند
باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود
شیعه عکس العملش سخت و خشن خواهد بود
ننگ بادا به ابوجهل، به همدست یهود
لعن تاریخ به موذی گری آل سعود
سپر خویش کنم غیرت سرداران را
به جهانی ندهم یک وجب از ایران را
پس چه شد دب دبه و کب کبه ی نادان ها
داغ شد بر دلشان داغی تابستان ها
چشم بد دور که این دشت پر از لاله شده ست
سرو خوش قامتمان تازه چهل ساله شده ست
سربلندیم اگر تکیه به دنیا نکنیم
آنچه داریم ز بیگانه تمنا نکنیم
غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده
سایه ی چادر او از سرمان کم نشده
بنویسید امید دل زهرا مهدی ست
چاره ی کار همه مردم دنیا مهدی ست
#مجید_تال
.
.
#شاه_چراغ
چه خون هایی که مظلومانه آن شب بر زمین می ریخت
که در صحرای شبهه، چشمه در چشمه یقین می ریخت
و آن بهتی که آن شب از نگاه آرتین می ریخت
هزاران حرف در نقاشی روح الامین می ریخت...
بخواب آسوده ای دنیا که این شیر کهن زنده ست
وطن زخمی وطن لبریز غم اما وطن زنده ست
#شهدای_حرم_شاهچراغ
#مجید_تال ✍
.
.
#شاه_چراغ
چه خون هایی که مظلومانه آن شب بر زمین می ریخت
که در صحرای شبهه، چشمه در چشمه یقین می ریخت
و آن بهتی که آن شب از نگاه آرتین می ریخت
هزاران حرف در نقاشی روح الامین می ریخت...
بخواب آسوده ای دنیا که این شیر کهن زنده ست
وطن زخمی وطن لبریز غم اما وطن زنده ست
#شهدای_حرم_شاهچراغ
#مجید_تال ✍
.
.
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایهی تاج سرت باشی
صدف باشی و بی اندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحتالشعاع خواهرت باشی
نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب، فقط زینب
مدینه ازحسن هم یک نفر مظلومتر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای امکلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد
برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست
فلانی را بگو شهر نبی دروازهای دارد
نمیداند مگر که هرکسی اندازهای دارد
دراین مکتب که حفظ شأن کعبه میشود لازم
تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنیهاشم
برادرزادههایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم
چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود
شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سرها
سوار ناقه خواهرها، سوار نی برادرها
چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها
چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها
گَمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را
که بستی باسکینه زخم پیشانی زینب را
بمیرم، در شلوغیهای شام آنچه نباید، شد
خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد
همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد
نه....از دروازهی ساعات باید زودتر رد شد
رباب آنجا که دائم آه حسرت میکشد اینجاست
و جایی که ابوفاضل خجالت میکشد اینجاست
شاعر: #مجید_تال✍
#حضرت_ام_کلثوم
#وفات_حضرت_ام_کلثوم
.
.
#مدح_خوانی
#امیرالمؤمنین
دلم غیر ایوان پناهی نداشت
دلم زائری بود و راهی نداشت
.
دلم در بساطش جز آهی نداشت
علی داشت آن را که شاهی نداشت
.
به دور امیر کرم گشته ام
صد و ده قدم در حرم گشته ام
.
به او گفتم ای شاه راهم بده
امان نامه ای بر گناهم بده
لیاقت به یک دم نگاهم بده
پناهی ندارم پناهم بده
صدا زد پریشانی ات با علی
اگر خسته جانی بگو یا علی
همین لحظه ها بود پیدا شدم
علی گفتم و از زمین پا شدم
.
شب و روز حیران مولا شدم
گدا بودم او خواست آقا شدم
.
دلِ من بدون علی بی کس است
بمیرم ببینم علی را بس است
.
تحمل به این نور لابد نبود
ترک خوردن کعبه بیخود نبود
و کعبه که جای تردّد نبود
پس این ها همه یک تولد نبود
خدا خواست ثابت کند بر جهان
علی هست یکتاترین در جهان
.
فقیری که انگشتر از او گرفت
سلیمان شد و ذکر یاهو گرفت
.
زمین تخت او آسمان تاج او
به دوش نبی بود معراج او
اگر مدح او بر لبم جا گرفت
یدالله دستان من را گرفت
به من گفت از مرد خندق بگو
بیا از علیٌ مع الحق بگو
سه بار از نبی اذن میدان گرفت
علی هست پس مصطفی جان گرفت
نبی گفت جانم به قربان او
علی جان من هست و من جان او
علی با خدا و خدا با علی
علی یا خدا گفت ، حق یا علی
.
امیری نداریم الّا علی
اگر ناتوانی بگو یا علی
#مجید_تال ✍
#سیدمهدی_میرداماد🎤
*وقتی بچه به دنیا اومد ،خانم فاطمه بنت اسد نوزادش رو در قنداق بست ، میگن بند قنداق علی رو که بست هنوز بند و نبسته ، علی دستشو از تو قنداق بیرون آورد، بعضی ها نوشتن هفت بار بند قنداق رو عوض کرد ، زود بگم رد شم ،تو هم زود میگیری ؛ مگه عیسی یه روزه با مادرش حرف نزد؟ پس چرا مولای ما حرف نزنه؟!! صدا زد مادر دست علی رو نبند" این دسته یداللهیه ، این دستو کسی نمیتونه ببنده ..." چرا گوشه کنار دارن گریه می کنن ؟ مگه من چی گفتم بهم ریختی؟!! این دستا بستنی نیست ... علی جانم ؛ به دستای بسته ات تو کوچه ها قسم ، امشب احدی نیست بی حاجت باشه ...*
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#امیرالمؤمنین
👇
.
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
زندان گرفته
حتی صدای مرد زندانبان گرفته
حتی زنی بد
از ساحتش بوی خوش ایمان گرفته
زنجیر و پابند
از استخوانهایش توان و جان گرفته
مثل مدینه
مولای ما انگشت بر دندان گرفته
هر تازیانه
با کینه از پهلوی او تاوان گرفته
از سفرهی او
دشمن سه روزی هست آب و نان گرفته
اما بهجایش
هر نیمهشب روی سرش قرآن گرفته
ذهنم دوباره
حال و هوای روضهای عطشان گرفته
آتش کشیدند
آتش بمیرم معجر و دامان گرفته
شام غریبان
گوشه به گوشه بارش باران گرفته
رقّاص شامی
آسایش از یک کاروان مهمان گرفته
عمامهای را
خاکستری پر شعله و سوزان گرفته
نی غرق نور است
انگار خولی نیزهای تابان گرفته
بابا کجایی
با نام بابا یک سه ساله جان گرفته
🔸شاعر:
#مجید_لشکری
_________
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#احراق_البیت
#کوچه_بنی_هاشم
#شعر #واحد
#مجید_تال.✍
گفتن ندارد؛
کوچه شلوغ و جای یک سوزن ندارد
نامرد مردم؛
حق علی و فاطمه خوردن ندارد
مادر به خود گفت؛
شاید کسی کاری به کار زن ندارد
من از نبیام؛
حتما کسی کاری به کار من ندارد
افتادن زن؛
در پیش چشم دیگران دیدن ندارد
برخیز مادر؛
زینب پناهی غیر این دامن ندارد
وقتی حسینت؛
آن لحظه در گودال پیراهن ندارد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
👇
.
#دکلمه
#میلاد_حضرت_عباس
#حضرت_اباالفضل_ولادت
روزی شعر من امشب دو برابر شده است
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
چون که بانوی کلابیه پسر آورده
چشم وا کن، پدر خاک قمر آورده
هر که از قافلۀ فطرسیان جا مانده
نظرش خیره به گهوارۀ سقا مانده
زور بازوی تو بی حد وَ عدد خواهد شد
بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد
با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد
کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد
از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
ماه ذیالحجه که عباس به حج عازم شد
همه بر کعبه ولی کعبه بر او محرم شد
در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت
در حقیقت «لک لبیک برادر» می گفت!
این اباالفضل که از قبله فراتر می رفت
مرتضی بود که بر دوش پیمبر می رفت
علی اکبر به ثنا گویی او می آید:
چقدر منبر کعبه به عمو می آید
خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد
در حقیقت همه را قبله نمای خود کرد
گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد
مسجدی بود که بابای من آبادش کرد
از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
«کاشف الکرب» تویی؛ خندۀ ارباب تویی
«پدر خاک» علی و «پدر آب» تویی!
روی چشم تو بُوَد جای حسن جای حسین
هستِ ما بین دو ابروی تو؛ بین الحرمین
پیش خورشید و قمر سایۀ تو سنگین است
و فقط محضر زینب سر تو پایین است
ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد
بنویسید رقیه چه عمویی دارد
صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود
نام تو در دل میدان رجز قاسم بود
زور بازوی علی ریخته در بازویت
ذوالفقاری نبود تیزتر از ابرویت
تیغ چرخانده ای و پیش تو طوفان هیچ است
لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است
وسط جنگ زمین را به زمان دوخته ای
فن شمشیر زنی را ز که آموخته ای؟!
ای جوان! پیر رهت کیست از آن شاه بگو؟
«أشهد أن علیاً ولی الله» بگو
او علمدار حسین است ببخشید مرا
مدح او کار حسین است ببخشید مرا
#مجید_تال✍
.
.
#دکلمه
#مدح_حضرت_علیاکبر علیهالسلام
#مدح_و_منقبت #ولادت
#مجید_تال✍
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر
نوشتم اول خط سیدی علی اکبر
خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر
خوشابه حال پسر یا خوشا به حال پدر
خوشا بهحال هرآنکس که نام خادم داشت
علی رسید،جهان شاهزاده لازم داشت
و جلوه کرد در عالم علی دوباره علی
که برد نام علی را به هر مناره علی
علیست وارث والایی و وقار علی
به دست اوست برازنده... ذوالفقار علی
حسین بر لبش الله اکبر آورده
خدا برای جهان باز حیدر آورده
به سینه مُهر "انا فاطمی نسب" دارد
زمان زمان تبرّاست، پس غضب دارد
به انتقام، سر از دشمنان طلب دارد
همیشه نعرهٔ یا فارس العرب دارد.
علی کنار ابالفضل مثل جان و تناند
بگو که جمع ابالقاسم و ابالحسناند
اگرچه عالم و آدم به شوکتش رو زد
اگرچه هیبت عباس هم دم از او زد
قدش به قامت افلاک اگرچه پهلو زد
ولی مقابل زینب همیشه زانو زد
حسین گفت که بی او دلم شفیق نداشت
اگر نبود...، علمدارمن رفیق نداشت
میان کرببلا خواست تا نشان بدهد؛
علی شده، که برای حسین جان بدهد
چرا بهانه به دست حرامیان بدهد
نخواست تا به امان نامهها امان بدهد
نظام لشکر خودکامه را به هم میزد
همین که دور و بر خیمهها قدم میزد
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
.
.
#میلاد_امام_عسکری
#امام_حسن_عسکری
تو بی اندازهای، محدودهی لطفت مشخص نیست
و اسلام بدون تو برای ما مقدس نیست
حسن را در جهان تکرار کردن کار هر کس نیست
پدر هادی، پسر مهدی، دوعالم را همین بس نیست؟
تو آن دریای زیبایی که ابعاد تو ناپیداست
اگر کم گفتهایم از تو، یقیناً کاستی از ماست
#مجید_تال ✍
.
#جمهوری_اسلامی_ایران
#بصیرت #وحدت_امت
پدر از کودکی به ما آموخت
حُرمت خانه را نگه داریم
بینمان اختلاف هم افتاد
دل به دست غریبه نسپاریم
گفت در سردی زمستانها
اهل خانه بهارِ هم باشند
گفت حتی اگر که طوفان شد
همه باید کنار هم باشند
هرکه اما فروخت سهمش را
هر که شد همنشین بیگانه
حق ندارد که اعتراض کند
به امورات اهل این خانه
خانهام نام نامیاش عشق است
دست غیر از قلمروش کوتاه
خانهی ملت امام حسین
خانهی امت رسول الله
ما همان مَردمیم که یک عمر
پای ناموس خویش جان دادیم
زیر تابوت قهرمان آنروز
غیرت خویش را نشان دادیم
قهرمان را خدا بیامرزد
بارها گفت: این وطن حرم است
دین و آئین ماست این تعبیر
در حرم هر که هست، محترم است
مغرب و مشرق و شمال و جنوب
خاک این سرزمین برای همهست
هرکه با هر مرام و اندیشه
حرم اهل بیت جای همهست
همه یک خانوادهایم رفیق
مذهبی، غیر مذهبی، چپ و راست
قهرمان گفت، یادمان نرود
دختر کم حجاب، دختر ماست
جمعمان از نفاق و تفرقه دور
شک ندارم وصال نزدیک است
پدر از کودکی به ما میگفت
کوچه بی رفیق تاریک است
خانه ام نام نامیاش ایران
دست غیر از قلمروش کوتاه
خانه ملت امام حسین
خانه امت رسول الله
✍️ #مجید_تال
.
#حضرت_زینب
#مجید_تال
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست
هرچند سر به زیر... ولی سرفراز بود
زینب قیام كرده چون از پا نشسته نیست
زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست
او را اسیر قافله خواندن خجسته نیست
رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم
داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست
حتی اگر به صورت او سنگ میخورد
او زینب است، معجرش از هم گسسته نیست
.
🔸ایام بزرگداشت ولادت حضرت رقیه (س)🔸
#حضرت_رقیه_س_ولادت
داشت آنروز زمین قصهای از سر میخواند
قصهی دیگری از یاس معطر میخواند
رخ مولود چنان با رخ مادر میخواند
که پدر زیر لبش سورهی کوثر میخواند
خانه غوغا شده، انگار زمان برگشته
نکند حضرت زهرا به جهان برگشته!
فاطمه پر زده اما برکاتش باقیست
راه باز است؛ ببینید صراطش باقیست
هم خدا هست، هم این قوم حیاتش باقیست
حال اگر نیست پیمبر، صلواتش باقیست
کار خورشید به ناخواه درخشندگی است
کار هر لحظهی این طایفه بخشندگی است
تو که بالای سرت نور امامت داری
جزء این طایفهای، دست کرامت داری
محشری گشته به پا، باز قیامت داری
چون که بر دوش ابالفضل اقامت داری
وقت پرواز تو افلاک به هم میریزد
تا میآیی به زمین، خاک به هم میریزد
آمدی نازترین یاس معطر باشی
در دل خستهی ما عاطفهپرور باشی
آمدی چند بهاری گل اکبر باشی
نفسی هم شده همبازی اصغر باشی
باز لبخند بزن! عشق خریدار تو است
کاشف الکرب اباالفضل شدن، کار تو است
تو که در دلبری از ما مثَل بابایی
اسم بابا که میآری، غزل بابایی
چشم بد دور! چه شیرین بغل بابایی
ساده، شیرین و صمیمی عسل بابایی
دم به دم می وزد از هر نفست بوی بهشت
دختر حضرت اربابی و بانوی بهشت
زائری آمده در قلب تو جا میخواهد
صحن زیبای تو را دیده، صفا میخواهد
یک نفر آمده و اذن دعا میخواهد
او مسیحیست ولی از تو شفا میخواهد
باز با شوق یکی چادر کوچک آورد
دختری نذر نگاه تو عروسک آورد
✍️ #مجید_تال
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس
آزاد کن کبوتر خود را از این قفس
بیماری فراق برایم بس است بس
(لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس)
سلطان نظر به اشک من و نالهام نمود
دعوت به میهمانی هرسالهام نمود
اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست
باشد مریض میشوم اصلاً شفا که هست
گم میشوم میان حرم، آشنا که هست
اصلاً چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست
زائر چرا به غیر رضا آرزو کند
با آبروست هر که به این خانه رو کند
سلطان! سلام باز به پابوس آمدم
هر طور شد به عشق تو تا طوس آمدم
امسال هم زیارت مخصوص آمدم
اما ببین که با غم و افسوس آمدم
غرق غم است قلبم و ناجور میزند
دست خودم که نیست دلم شور میزند..
✍️ #مجید_تال
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زیارت_مخصوصه
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس
آزاد کن کبوتر خود را از این قفس
بیماری فراق برایم بس است بس
(لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس)
سلطان نظر به اشک من و نالهام نمود
دعوت به میهمانی هرسالهام نمود
اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست
باشد مریض میشوم اصلاً شفا که هست
گم میشوم میان حرم، آشنا که هست
اصلاً چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست
زائر چرا به غیر رضا آرزو کند
با آبروست هر که به این خانه رو کند
سلطان! سلام باز به پابوس آمدم
هر طور شد به عشق تو تا طوس آمدم
امسال هم زیارت مخصوص آمدم
اما ببین که با غم و افسوس آمدم
غرق غم است قلبم و ناجور میزند
دست خودم که نیست دلم شور میزند..
✍ #مجید_تال
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_مدح
(فرازی از یک مثنوی)
بنویسید که معصومهی عصمت زهراست
سند محکم اثبات نبوت زهراست
دختری که لقب ام ابیها دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
و خداوند اگر «وَ اعْتَصِمُوا» میگوید
از کرامات نخ چادر او میگوید
سورهی دهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد، دهر نبیند به خود اینگونه زنی
نه فقط جلوهی او سورهی انسان آورد
چادرش یکشبه هفتاد مسلمان آورد
راه عرفان خداوند به او وابستهست
جز درِ خانهی زهرا همه درها بستهست
زُهد با دیدن او حس تفاخر دارد
قرة العین نبی، وصله به چادر دارد
همه در خدمت بانوی دوعالم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود ولی باز خودش نان میپخت
نان برای دل بیتاب یتیمان میپخت
بارها خادمهاش گفت به لطفت شادم
(من از آنروز که در بند توأم آزادم)
::
فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود
یعنی آئینهی پیغمبر و مولا شده بود
غیر زهرا که بجز حق به کسی راغب نیست
احدی کفو علی بن ابی طالب نیست
عشق باید که پس از این، سخن آغاز کند
مرتضی در بزند، فاطمه در باز کند
آفتاب از افق خانهیشان سر میزد
هرزمان فاطمه لبخند به حیدر میزد
کار او عشق علی بود، چه خیر العملی!
کیست خوشبختترین مرد جهان غیر علی؟!!!
وقت آن شد بنویسید که حجت، زهراست
سند محکم اثبات ولایت زهراست
اولین شیعه بیتاب علی زهرا بود
که سراپای وجودش سپر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود بر میگشت
بازهم فاطمه دور سر حیدر میگشت
::
نسل زهرا و علی سلسلهی طوبی شد
میوهی این شجره، نایبهُ الزهرا شد
آسمانها پس از او یکسره کوکب دیدند
چادر فاطمه را بر سر زینب دیدند
زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است
خطبهی دم به دمش وارث تیغ دودم است
او که چون مادر خود پای ولایت مانده
یکتنه فاتحهی کاخ ستم را خوانده..
::
بنویسید امید دل زهرا مهدیست
چاره کار همه مردم دنیا مهدیست
✍️ #مجید_تال
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
برای #زائرین_مدینه ، #قبرستان_بقیع ، #حج
#سالروز_تخریب_بقیع
از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید
گریههای بلند ممنوع است
روضه كه هیچ، سینه هم نزنید
كربلا رفتهها! كنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید
زائری خستهام نگهبانان
به خدا زود میروم نزنید
زائری داد زد كه نامردان
تازیانه به مادرم نزنید
غربت ما بدون خاتمه است
مادر ما همیشه فاطمه است
كاش درهای صحن وا بشود
شوق در سینهها به پا بشود
كاش با دست حضرت مهدی
این حرم نیز با صفا بشود
كاش با نغمۀ حسین حسین
این حرم مثل كربلا بشود
در كنار مزار ام بنین
طرحی از علقمه بنا بشود
پس بسازیم پنجره فولاد
هر قَدَر عقده هست وا بشود
چارتا گنبد طلایی رنگ
چارتا مشهد الرضا بشود
این بقیعی كه این چنین خاكیست
رشك پروانههای افلاكیست
در هوایش ستاره میسوزد
سینه با هر نظاره میسوزد
هشت شوال آسمان لرزید
دید صحن و مناره میسوزد
بارگاه بقیع ویران شد
دل بی راه و چاره میسوزد
این حرم مثل چادر زهراست
كه در اینجا دوباره میسوزد
این حرم مثل خیمهی زینب
كه در اوج شراره میسوزد
سالها بعد قدری آن سوتر
چند قرآن پاره می سوزد
✍️ #مجید_تال
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد
که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد
کلاف شعر دارم، سالها کارم غزلبافیست
دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافیست
نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی
نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی...
نوشتم شمس...، دیدم گنبدش زیباتر از آن است
نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است
شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم
صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم
من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد
همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد
سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمیداند
علی نادیده میبیند، علی ننوشته میخواند
چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را
کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را
::
کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی...
گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی....
...به چشم حاجیان شور تماشا میرسید آنروز
کنار برکهای دریا به دریا میرسید آنروز
نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت
زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت
نفسها حبس شد...، در سینهها خوف و رجا افتاد
بدون همهمه زنگ شترها از صدا افتاد
زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود
همه باخویش میگفتند: آیا حج آخر بود؟!
نبی فرمود: بسم الله، ای ارض و سما بشنو!
گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو
دوباره صحبت از اسرار خلقت میکنم آری
ولی این مرتبه اتمام حجّت میکنم آری
تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است؟
بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است؟
نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم!
نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم!
نبی همدوش مولا آسمانها را هوایی کرد
خدا از شاهکار آفرینش رونمایی کرد
نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد
علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد
برای خاتم پیغمبران جز او نگینی نیست
شهادت میدهم جز او امیرالمؤمنینی نیست
شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟
طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول))
الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضیها
الهی که بسوزد پنبهی در گوش بعضیها
پیمبر گفت: آری انتظار آمد به سر دیگر
ازین دنیای فانی بستهام بار سفر دیگر
وصیت میکنم هرکس که من مولای او هستم
بداند این علی هارون و من موسای او هستم
که عُقبی بی علی فانی و دنیا باعلی باقی
غدیر خم به جوش آمد...، الا یا ایها الساقی!
امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر
عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر
علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر
علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر
((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب... یعنی...
جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی...
...خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد
خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد
پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟
علی بی تاج و مسند نیز بر دلها حکومت داشت
برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است
دلِ مسکین بهدستآوردنش فتح الفتوحات است
میان جنگ هم شمشیر او چون تیغِ جراحیست
اگر خون ریخت، درمان کرد، اعجازش یداللهی ست
عوالم را ببین، آتش علی، دریا علی گفته
که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته...
علی هرگز نمیبندد به روی هیچ کس دَر را
کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را
✍️ #مجید_تال
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_ولادت
ذره ای در نزد خورشید درخشان توأیم
تشنهای در حسرت یک جرعه باران توأیم
سالها نان خوردهایم از سفرهی اولاد تو
روزی ما میرسد چون بر سر خوان توأیم
گوشهای از صحن آیینه و یا صحن عتیق
هرکجا هستیم گویی کنج ایوان توأیم
زائران دختر تو زائران فاطمهاند
تا ابد ممنون این لطف دو چندان توأیم
ما غذای خانههامان هم غذای حضرتیست
درمیان خانه هم در اصل مهمان توأیم
بی گمان ایل و تبارت عزت این کشوراند
در حقیقت اهل جمهوری ایران توأیم
بچههای تو در ایران پادشاهی میکنند
حضرت غربتنشین! مدیون احسان توأیم
شش امامی نیستیم و نیستیم اهل وقوف
امر، امر توست آقا، تحت فرمان توأیم
بی گمان بی حب تو اسلام ابتر میشود
دین هر کس پای خود، ما که مسلمان توأیم
قبلهی ما را کشاندی سوی مشهد، در عوض_
بندهی ناقابل شاه خراسان توأیم
عبد صالح بودهای، باب الحوائج بودهای
ماهم آقا از مریدان عموجان توأیم
مست بودیم از غدیر خم، دوباره عید شد
تو به دنیا آمدی، مستی ما تمدید شد
✍ #مجید_تال
🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری
🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#محاوره
با اسمت عالمو دیوونه کردی
چقد دل میبره آوازهی تو
واسهت فرقی نداره خوب یا بد
فدای لطف بی اندازهی تو
همین که اشک میریزم به یادت
عزیز چارده معصوم میشم
بدون تو به هم میریزم اما
صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی
میگیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده
خودمونیم آقا کی بهتر از تو ؟!
به این امّید جون دادی گمونم
که قلب مردهی ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی
که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوستت دارم که میخام
اگه نباشی تو، دنیا نباشه
بعیده واسهی بی سرپناها
تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنهی یاری میدونم
هنوزم بازه راه خونهت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک
(گلی گُم کردهام میجویم او را )
✍️ #مجید_تال
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#محاوره
با اسمت عالمو دیوونه کردی
چقد دل میبره آوازهی تو
واسهت فرقی نداره خوب یا بد
فدای لطف بی اندازهی تو
همین که اشک میریزم به یادت
عزیز چارده معصوم میشم
بدون تو به هم میریزم اما
صدات که میزنم آروم میشم
میدونم که فراموشم نکردی
میگیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده
خودمونیم آقا کی بهتر از تو ؟!
به این امّید جون دادی گمونم
که قلب مردهی ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی
که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوستت دارم که میخام
اگه نباشی تو، دنیا نباشه
بعیده واسهی بی سرپناها
تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنهی یاری میدونم
هنوزم بازه راه خونهت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک
(گلی گُم کردهام میجویم او را )
✍️ #مجید_تال
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
.
دل بیمار فقط از تو شفا میخواهد
#شب_جمعه
از خدا آمدهام تا به خدا برگردم
پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم؟
میروم، پشت سرم آب نریز ای مادر
وطن مادری آنجاست، چرا برگردم؟
من به پابوسی آن سرور بی سر بروم
وای اگر از حرمش بی سروپا برگردم
کفن و چادر و انگشتر، سوغاتم نیست
بگذارید که با شرم و حیا برگردم
سر پروازبه سوی غم دیگردارم
میروم شام مگربا اسرا برگردم
دل بیمار فقط از تو شفا میخواهد
شب جمعه است، دلم کرب و بلا میخواهد
#مجید_تال✍
.
4_5996922102211414581.mp3
16.63M
زمزمه | نشد اون روز تو اون کوچه
برای تو سپر باشم
و ایام شهادت #حضرت_محسن(ع)
۵ ربیع الاول۱۴۴۳
مداح : کربلایی #حسین_طاهری
#حضرت_زهرا #فاطمیه
#مجید_تال ✍
نشد اونروز توو اون کوچه
برای تو سپر باشم
گرفتن محسنو از من
نشد بازم پدر باشم
یه حرفی توو دلم هست که
در و دیوار میفهمه
چقد آتیش نامرده
چقد مسمار بی رحمه
چی میشد بچه مون محسن
یه لبخندی به ما می زد
گلم ای کاش می موندو
منو بابا صدا می زد
آخه چی شد توو اون کوچه
که اینجوری زمینگیری
آخه چی شد که انقد زود
داری از دست من میری
.
#تسخیر_لانه_جاسوسی
#سیزده_آبان
#لبنان
#غزه
#مقاومت
#شهدا
#مثنوی
تاریخ بهجز عبرت ایام ندارد
هر آینه روز خوش و آرام ندارد
هر جا سخنی از شرر و شیوۀ گرگ است
از لانۀ جاسوسی شیطان بزرگ است
آن لانه که تسخیر جوانان وطن شد
جاسوسی آن فاش برای تو و من شد
از گورِ هم او آتش امروز بلند است
صهیون به هواداری او اهل گزند است
با این همه، آن وعدۀ شیرین شده نزدیک
پیروزی لبنان و فلسطین شده نزدیک
سنوار نشان داد که با پیکر صد چاک
باید که سلاح تو نیفتد به روی خاک
سیدحسن و هَنْیه، فؤاد و صفیّالدین
از خیل شهیدان ره قدس و فلسطین
سیدرضی و زاهدی و نیلفروشان
سنوار که تکبیرزنان بود خروشان
گفتند بدانید که بسیار عیان است
اینها نفس آخر صهیون به جهان است
از حزب خدا در دلشان وحشت و بیم است
سیدحسن بعدی ما شیخ نعیم است
با اینکه غم و غصه به هر ناحیه برپاست
سرزندهتر از پیش، ولی ضاحیه برپاست
سیدحسن آن روز به خطِّ خوش و خوانا
بر صفحه نوشته سپس آن را زده امضا
ما صاعقه در روز نبردیم بدانید
قطعاً همه پیروز نبردیم بدانید
شمشیر به کف آیۀ فتحاند دلیران
آمادۀ صد وعدۀ صادق شده ایران
داریم میآییم به میدان، بهراسید
آری بهراسید از ایران بهراسید..
خود را وسط معرکه محبوس ببینید
تا مردنتان یکسره کابوس ببینید
ای خیبریان از شب پیکار بترسید
از زمزمۀ حیدر کرار بترسید
هنگام نبرد آمده، خوشحالیتان کو؟!
آن دبدبۀ گنبد پوشالیتان کو؟!
باید که بفهمی سر تسلیم نداریم
ما از تو و ارباب تو هم بیم نداریم
فتّاح به تو یاد دهد فتح مبین را
ایران به تو تعلیم دهد نظم نوین را
ایران به تو اثبات کند جنگبلد کیست
آنکس که در این غائله پیروز شود کیست
پا را ز حد خویش فراتر تو نهادی
شلیک به ایران؟ چه غلطهای زیادی!
ای باند تبهکار! بزن زور خودت را
با موشک خود حفر کنی گور خودت را
ای باند تبهکار! تو در آخر کاری
بی صاحب خود هیچ تو در چنته نداری
بر هم بزند حملۀ ما سرخوشیات را
پایان بدهد قصۀ کودککشیات را
تو اِبنزیادی و سگ هار یزیدی
بیچاره! نگهبان در کاخ سپیدی
آن کاخ که نزدیک شده صبح زوالش
فرقی نبوَد بین سگ زرد و شغالش
آن کاخ که بر پایۀ تدلیس نشسته
بر صندلی قدرتش ابلیس نشسته
آدمکشی و فتنه و غارت هنر اوست
هر شر که به عالم بشود زیر سر اوست
بیدادگریهای جهان ریشهاش آنجاست
ویران شود این کاخ که ویرانگر دنیاست
یک خون، طلب ماست از این قوم ستمکار
یک روز میآییم به خونخواهی سردار
هیهات که ما عزت خود را بفروشیم
از خون سلیمانیمان چشم بپوشیم
سوگند به او، مرهم این داغ تقاص است
با قاتل او حرفی اگر هست قصاص است
ما صاحب عزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض
آمادۀ رزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض
ما کالجبل راسخ امروز نبردیم
این وعدۀ قطعیست که پیروز نبردیم
نه جای شتاب است نه هنگام درنگ است
سیدعلی خامنهای فاتح جنگ است
ما زندهتر از پیش به خون شهداییم
در معرکهها لشکر این مرد خداییم
او اذن دهد در صف پیکار ردیفیم
لب تر کند امروز، سحر قدس شریفیم
امروز که اوضاع جهان مایۀ شرم است
«ای عشقِ دلافروز، دلِ ما به تو گرم است»
سرودهٔ مشترک
#جواد_محمدزمانی
#مجید_تال
#محمد_رسولی مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم