eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
اول ماه رجب شد جلوه گر ماهی تمام کآمد از هفت آسمان و مهر گردونش سلام اختر چار آسمان و آسمان هفت مهر یوسف دو فاطمه نور دل خیر الانام نسل در نسلش همه خیرالورا خیرالبشر خود امام ابن امام ابن امام ابن امام مشعل بزم معارف باقر کلّ علوم کعبه دل قبله ی جان رهنمای خاص و عام عالم هستی که چون لب بر تکلم وا کند از دمش جوشد کلیم و از لبش خیزد کلام شهریار ملک امکان کز تمام ممکنات ذکر او خیزد هماره فیض او جوشد مدام در وجود حضرتش کلّ محمد جلوه گر پیشتر از خلقت نورش محمد داشت نام گه به نخلستان ورا بیل کشاورزی به دوش گه به بام آسمان خورشید را گیرد زمام بی ولای او همه رفتار عالم نادرست بی وجود او همه طاعات خلقت نا تمام این عجب نبود که مولانا علی بن الحسین گیرد از او همچو پیغمبر ز زهرا احترام با ثواب خلق اگر زاهد ندارد مهر او دوزخش بادا حلال و جنتش بادا حرام علم، پای کرسی تدریس او دارد جلوس معرفت در پیش پای جابرش کرده قیام تا بود روشن چراغ علم او در سینه اش روز دشمن شام گردد چون به نطق آید هشام مکتب من باقریّ و مذهب من جعفری است نیست جز آنم طریق و نیست جز اینم مرام مهر فرزندان او مانند جان در سینه ها نطق شاگردان او چون تیغ برّان در نیام ای سلاطین را به سوی آستانت التجا وی خلایق را به دیوار بقیعت ازدحام باقر آل محمد نجل زین العابدین جد و باب و مادر و آباء و اجدادت کرام رهروان فرش را مهر تو در دل روز و شب ساکنان عرش را مدح تو بر لب صبح و شام جابر جعفی که بحر دانشش در سینه بود بود از دریای علمت قطره ای او را به جام سائل کوی تو تا صبح قیامت مرد و زن تابع حکم تو تا پایان هستی خاص و عام گر چه قبر بی چراغت می درخشد در بقیع چون خدا در قلب مردان خدا داری مقام این عجب نبود که در بازار علم و حکمتت راه پیمایی کند یوسف به عنوان غلام می فروشد ناز، مؤمن بر گلستان بهشت آیدش بویی گر از خاک بقیعت بر مشام نی عجب ای کعبه ی دل در همه دوران سال گر طواف آرد به گرد کعبه ات بیت الحرام شخص پیغمبر تو را از سوی حق گوید درود جابر از ختم رسل بر حضرتت آرد سلام چار سالت بود با تیغ بیان و تیر علم شام را کردی به چشم پور بوسفیان چو شام با بیان زنده ات در قصر بیداد یزید یافت زخم سینه ی آل محمد التیام تا بگویی نیست جایز در بر ظالم سکوت بر تمام نسل ها از کودکی دادی پیام از تو گشته آفتاب علم و ایمان جلوه گر وز تو باشد مکتب قرآن و عترت را قوام در کتاب نخل «میثم» سطر سطر و بند بند وصف تو حُسن شروع و مدح تو حُسن ختام استاد سازگار
1. حجت کبریایی و.mp3
7.25M
( علیه السلام ) حجت کبریایی و سلاله ی پیمبری شُکوه قدر و هل اتی از جلَوات کوثری فروغ چشم فاطمه عزیز جان حیدری تو که نسب هم از حسن هم از حسین می بری مظهر علم داوری امام و پنجمین ولی باقر آل احمدی ، گلِ حسینِ بنِ علی تویی کسی که گفته حق مدحِ تو و ثنای تو دلِ بهشت می تپد برای تو ، برای تو فرشته های آسمان به سجده پیشِ پای تو فتاده جان به کف همه برای رو نمایِ تو کار دمِ مسیح می کند نسیم گیسویت چو خِضر ، زنده ی ابد شود قتیلِ ابرویت مدینه از قدوم تو شور و صفا گرفته است چشم همه ، زِ روی تو نور و ضیاء گرفته است خوشا به آنکه دامنت به هر بلا گرفته است ز چشم فاطمی یِ تو درد و دوا گرفته است دلم ،اگر چه ای شها به عید تو نشسته است ولی به یاد غربتت گرفته و شکسته است چهار ساله بودی و حاجیِ کربلا شدی زائرِ زخم خنجر، حنجرِ تشنه ها شدی به شام و کوفه ، دلغمین همسفرِ بلا شدی تو با دل شکسته یِ رقیه همنوا شدی بار گران کشیده ای زخم زبان شنیده ای تویی که روی نیزه ها سرِ بُریده دیده ای ... تویی سحاب رحمت و منم گیاه راهِ تو منم که روسیاهم و خجل ز روی ماه تو تو پادشاه حُسن و من سائلِ یک نگاه تو بی کَس و خسته آمدم به سایه ی پناه تو چه می شود ، به من نظر بخاطر خدا کنی چه می شود که عیدیم بقیعِ خود عطا کنی
. . ببار بر سرمن شوق مستجیر شدن را بگیر از دل من فرصت کویر شدن را جهان به غیر سیاهی _خدا گواه_ ندارد به ماه اگر که نبخشی سر منیر شدن را چه علم‌ها که شکافنده اش تو بودی و هستی چه جمع کرده خدا در تو بی نظیر شدن را سیادت حسنین است در وجود تو جاری که ارث برده ای از مرتضی امیر شدن را گدا که سر زده باشد به خانه‌‌ی تو نبیند تمام عمر دگر صورت فقیر شدن را شفا کنار تو مفهوم دیگریست چراکه به کور می‌دهی اذن ابوبصیر شدن را پیامبر به پیامی سلام بر تو رسانده چشانده ای تو به جابر شکوه پیر شدن را سه ساله بودی و همراه عمه جان سه ساله تویی همان که به بازی گرفت اسیر شدن را به اقتدای سران به نیزه رفته چهل شب ادا نموده‌ای آداب هم مسیر شدن را رسید بر سر و دست تو روزگار و گره زد به سنگ خار شدن را به غُل حقیر شدن را چقدر گریه کنار پدر به چشم کشیدی همیشه نقل به جای کفن حصیر شدن را 🔸شاعر: .
( علیه السلام ) 🎤 ای جان‌جهان امام باقر ای قبلۀ جان امام باقر ای کهف امان امام باقر ای فوق بیان امام باقر ای نور عیان امام باقر مولای زمان امام باقر تو باقر علم کبریایی تو آینۀ خدانمایی تو قبلۀ جان انبیایی حق است که حجت خدایی ما یکسره درد و تو دوایی ما جسم و تو جان امام‌باقر تو مظهر رب‌العالمینی تو هستی زین‌العابدینی عیسای مسیح آفرینی سر تا قدم آیت مبینی سلطان جهان، امام دینی در کون و مکان امام باقر ای دوستی تو اعتبارم من آرزوی مدینه دارم تا روی به درگه تو آرم تا چهره به تربتت گذارم شاید به بقیع، جان سپارم با اشک روان امام باقر ای قلۀ عرش، خاک پایت ای جان جهانیان فدایت گل‌واژۀ وحی در صدایت تو پادشهی و ما گدایت چشم همه بر در سرایت از پیر و جوان امام باقر افسوس که حرمتت دریدند بعد از نبی از شما بریدند در شام، غریبی تو دیدند ننگ ابدی به خود خریدند بر قتل تو نقشه‌ها کشیدند پنهان و عیان امام باقر بودی ز حقوق خویش محروم تا شد جگرت به زهر، مسموم با یاد تو ای امام مظلوم گردید قلوب شیعه مغموم از قبر غریب توست معلوم صد رنج نهان امام باقر گریه به عزای تو ثواب است دل‌ها ز مصیبتت کباب است قبر تو میان آفتاب است از کینۀ دشمنان خراب است این حرمت آل بوتراب است؟! کی بود گمان امام باقر تو جور و جفای شام دیدی خاکستر و سنگ و بام دیدی بر نیزه سر امام دیدی خوشحالی خاص و عام دیدی بیداد و ستم مدام دیدی از خرد و کلان امام باقر ای وصف تو بار نخل میثم وی خاک رهت به زخم، مرهم وی ریزه‌خور عطات، آدم وی لطف و کرامتت مسلم در حشر ز آتش جهنم ما را برهان امام باقر .