eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
992 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای قوم بیایید که وقت شعف آمد هنگامه ی احوال خوش و جشن و کف آمد مقصود از این خلقت ما را هدف آمد خورشید به کاشانه ی شاه نجف آمد فطرس همه ی عمر به راه تو نشسته تا باز شود با نگهت آن پَر بسته گویند ملائک به سر و روی تو به به احسنت به چشمان و به ابروی تو به به حیدر بزند بوسه به بازوی تو به به زهرا بزند شانه به گیسوی تو به به احسنت به این صورت و این سیرت زیبا بنشسته خدا هم ز تحیّر به تماشا باید که بدانند تو آقای جهانی مانند پدر بر من و حالم نگرانی ظلم است ز عمر تو نداریم نشانی جز ماه محرم و دو روز شعبانی مانند علی نیمه ی شب کیسه به دوشی همچون حسنی عیب گنهکار بپوشی یک روز دلیل نَم باران شده ای تو بانی رهایی اسیران شده ای تو عشق همسفره ی بی نام فقیران شده ای تو دلگرمی بازار یتیمان شده ای تو گمنام و اسیریم و فقیریم تو شاهی در زندگی ما تو فقط پشت و پناهی . . بوسید نبی حنجر تو روضه به پا شد مداح خدا، گریه کُنت آل عبا شد حالا که در اینجا سخن از کرببلا شد بگذار بگویم که به گودال چه ها شد لا یوم کَیومَک که غَریبِ الْغُرَبآ یی لا یوم کَیومَک که مُرَمَّلِ بِالدِّمآ یی بر خاک فتادی و ز تن پیروهنت رفت ده نعل سُم اسب به روی بدنت رفت سر نیزه ی یک بد دهنی بر دهنت رفت دیدند در آخر که عقیق یَمَنَت رفت آخر همه دیدند پریشان شدنت را بر نیزه شوی قاری قرآن شدنت را 🔸شاعر: ___________________ .
. و گریز به مدحِ جز خدای احد و آل محمد چه کسی قدر شایان حسین ابن علی میداند در عزای که به جز او نم اشکی کافیست؟ قوم نادم ز گنه را ز جزا برهاند چه عظیم است غم کرببلایش که بر او ذات حق اهل سما را به عزا بنشاند حاجیان جز پسر فاطمه در سوگ چه کس صاحب حج به تن کعبه سیه پوشاند بر سر نیزه سر قاری قرأن مجید چشم تاریخ کجا دیده که قرآن خواند صاحب جاه عظیم است ولی تیغ عدو رأس او را ز قفا تشنه جدا گرداند لایق قطره خونی ز رگش نیست اگر حق به خونخواهیه او جان ز جهان بستاند مادرش فاطمه با پیرهن خونیه او پا به محشر بگذارد همه را گریاند چه رفیع است مقامش که رسول مدنی هادی و فلک نجات بشرش می داند گر به پایان برسد پرتو انوار سما نور مصباح هدی زنده به دلها ماند اسمان دل اگر انجمن ال علیست دور خورشید قمر ام بنین گرداند شرف آل علی باعث خلقت گردید قلم از درک چنین مسئله ای درماند
. زیباترین ستاره ی خلقت رسیده است سجده کنید، روح عبادت رسیده است نور خدا، چراغ هدایت رسیده است باید قیام کرد، قیامت رسیده است امشب که مست می شوم از بوی کربلا فطرس! ببر سلام مرا سوی کربلا تاج سر ملائکه ی آسمان حسین تنها دلیل خلق زمین و زمان حسین ذکر زمان سختی پیغمبران حسین زهرا سپرده است بگوییم: جان حسین گفتم حسین و ولوله افتاد در جهان گفتم حسین و فاطمه با خنده گفت: جان در مشکلات پشت و پناهم حسین شد بیراهه رفته بودم و راهم حسین شد تنها دلیل گریه و آهم حسین شد زهرا اجازه داد که شاهم حسین شد فهمیده ایم طبق روایات معتبر از کشتی حسین نباشد بزرگتر از کودکی "حسین" مسیحای زینب است یعنی تمام لذت دنیای زینب است غیر از حسین کیست که همتای زینب است کنج دل حسین فقط جای زینب است "زینب" همان که سیطره دارد به عالمین زینب نگو، بگو همه ی هستی حسین ما تشنه ایم تشنه ی باران کربلا ما سائل ایم سائل سلطان کربلا دل برده از ملائکه ایوان کربلا دست تمام عالم و دامان کربلا بی صبح کربلا شب عالم سحر نداشت دنیا چه داشت؟ کرببلا را اگر نداشت افلاک زیر سایه ی گنبد طلای اوست جبریل معتکف شده کربلای اوست دنیا و هر چه هست در آن خاک پای اوست اصلا بهشت گوشه صحن و سرای اوست عشق "حسین" در دل ذرات عالم است دنیای بی حسین شبیه جهنم است از اشک روضه، چشم مگر سیر می‌شود؟ بی کربلا زمانه زمین گیر میشود خوشبخت آن که پای علم پیر میشود عالم به آب علقمه تطهیر می شود امشب بساط گریه برایت فراهم است "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" شاعر: ✍ .👇👇
1. ای سایه ات.mp3
4.56M
( علیه السلام ) ای سایه ات فِتاده به رویِ سرم حسین معنایِ واقعیِ اصولَ الکرم « حسین » ( هان همه میگید با هم حسین ؟ « فَما اَحلی اَسْمائَکم » پس نام هايتان ، چه شيرين است ... (قسمتی از زیارت جامعه کبیره) یادم نمیرود که همه عزتم تویی من پای سفره تو شدم محترم «حسین » لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدرومادرم « حسین ... » کابوس من شده غم دوری کربلا در خواب هم ذکر لب من ، « حرم ، حسین » من سالهاست دربه درِ روضه توام داغ تو را به جان ودلم میخرم « حسین » تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم « حسین »
1. ای سایه ات.mp3
5.89M
( علیه السلام ) ای سایه ات فِتاده به رویِ سرم حسین معنایِ واقعیِ اصولَ الکرم « حسین » یک یا حسین گفتم و دیدم غمی نماند تسکینِ دردهای دل مُضطرم « حسین » یادم نمی رود که همه عزتم تویی من پای سفره ی تو شدم محترم « حسین » لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم « حسین » من سال هاست در به درِ روضه ی توام داغ تو را به جان و دلم می خرم حسین در کوچه های سینه زنی سالیان سال در حسرت هوای حرم می پرم « حسین » کابوس من شده غم دوریِ کربلا در خواب هم ذکر لب من «حرم ، حسین » تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم « حسین » اینجا کجاست ؟ خواهرت افتاد از نفس رحمی نما به سینه یِ شعله ورم «حسین » اینجا عجیب بوی فراق تو می رسد یک دم نگاه کن تو به چشم ترم «حسین » زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا ؟ یک ذره حق بده نشود باورم « حسین »
1. دوستت دارم حسین ع.mp3
3.89M
( علیه السلام ) 🎤 من فقیری بی نوایم دوستت دارم حسین سائل کرب و بلایم دوستت دارم حسین رِند عالم سوزم اما تا به اسمت می رسم نوکری بی دست و پایم دوستت دارم حسین هرکه هستم خوب یا بد دوزخی ، اهل بهشت بی خدایم ، با خدایم دوستت دارم حسین من بهشت بی تو را پس دادم آقا سالهاست ساکن بزم عزایم دوستت دارم حسین تربت تو جای خود دارد غبار زائرت بارها داده شفایم دوستت دارم حسین اینکه در داغ تو اشکی دارم و سینه زنم مادرت کرده دعایم دوستت دارم حسین لطف زینب شاملم شد اکبرت دستم گرفت با غم تو آشنایم دوستت دارم حسین در میان هروله بر سینه می کوبم اگر با رقیه هم نوایم دوستت دارم حسین لنگ لنگان ، خویش را تا پای نیزه می رساند ای پدر بشنو صدایم دوستت دارم حسین ... .
. فاطمه مادر ،علی باباش، اصالت را ببین زادگاهش خانه مولا ولادت را ببین آمده نورً علی نور و برای دیدنش جبرییل از آسمان آمد عیادت را ببین دستبوس حضرتش عیسی و موسای کلیم رهنمای خضر گردیده است کسوت را ببین حرمتش عفو خدا را شامل آدم نمود روضه اش پیش از خودش بوده است قدمت را ببین مصطفی در گوش او نجوای قرآن کرد و دید پاسخش را داد با لبخند صحبت را ببین خانه طاها شکوهی یافته ، اینجا خدا خون خود را آفریده اوج عزت را ببین چار تن غرق سرورند و شعف از مقدمش پنج تن کامل شده جبریل عترت را ببین مصطفی مولا حسن زهرا همه محو حسین نعره جبریل می آید که حیرت را ببین از حسین منیِ شخص نبی دریافتم یک ستون از اصل دین این است حرمت را ببین روی دوش مصطفی رفته است و آغوش بتول زینت دوش نبی گردیده زینت را ببین حک شده نامش به روی سر در باغ بهشت نام او خون خدا شد اوج شو‌کت را ببین رخصت از زهرا که آمد ذکر او برداشتم لطف زهرا را ببین اوج سعادت را ببین  گر قلم در مدح نور چشم حیدر برده ام  این عنایت را ز لطف شخص مادر برده ام  قافیه دنباله دار است و به تکرار ردیف  شعر را در قتلگه با دیده تر برده ام در هوای گندم ری خون او را ریختند این چه سودای ذلیلی بود ذلت را ببین سر جدا کردند از او تشنه لب با هلهله در خیال خام نامردان رشادت را ببین کوفه آب و نان خود از دولت حیدر گرفت قدر نشناسی نگر عصیان ملت را ببین زیر سم اسبها قرآن ناطق پاره شد ناله قرآن به گوش آمد تلاوت را ببین روی خاک افتاد عریان با لب تشنه ، حسین سید خیل شهیدان شد جلالت را ببین زیر تیغ و نیزه هم بر حال و روز قاتلش بر لبش دارد دعای خیر ، رافت را ببین کشته شد با سنگ و تیغ و نیزه و تیر و عصا آه مظلومی ببین نوع شهادت را ببین وقت تاراج خیامش شد ، یکی خلخال برد دیگری انگشتری را برد قسمت را ببین در اسیری حرامی ها حرم افتاد ، اما زینبش فتح کرده شام را آری صلابت را ببین یک به یک دارد حساب گریه کن ها را حسین قطره ها را میکند دریا سخاوت را ببین قطره ها را از کرم هم سنگ دریا میکند میبرد در صحنه محشر کرامت را ببین اشک حتی قدر یک بال مگس باشد ،حسین روز محشر میخرد آری شفاعت را ببین میزند فریاد جبراییل از کار حسین های شیطان چشم خود وا کن قیامت را ببین او که از روز ازل دارد عنایت میکند در قیامت هم یقین دارم قیامت می ... ✍ .
👆 📋 مرا وصل کرده نیازم به تو (ع) (ع) (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرا وصل کرده نیازم به تو رسیدم در اوج نمازم به تو سراپا نیازم، بنازم به تو بفرما! که جان را ببازم به تو تویی قلبم و بی‌تو سنگم حسین بدان که بدون تو لنگم حسین شَرَف بر عقیق یمن می‌دهی مِی از باده‌ی پنج تن می‌دهی سبو را، ز دست حسن می‌دهی به من اذن نوکر شدن می‌دهی در خانه‌ی تو ادب می‌کنم فقط گریه از تو طلب می‌کنم شود کوثر، اشکِ گران قیمتت شفا می‌دهد چای با تُربتت مرا رد نکن با زَر و ثروتت منم رعیتِ رعیتِ رعیتت عبای خودت را به چشمم بکش به این پیکر زخم، مرهم بکش درست است سنگین شده پوشه‌ام درست است بی‌زاد و ره‌توشه‌ام هنوز از نجف، مست آن خوشه‌ام به دنبال بوسه به شش گوشه‌ام به شوق تو پَر از قفس می‌کشم به دور ضریحت نفس می‌کشم به روی رکابم نگین می‌زنم رویش نقش عرش بَرین می‌زنم عَلَم را به روی زمین می زنم درِ بیتِ ام البنین می‌زنم می و باده‌ی نابمان آمده علمدار اربابمان آمده صفا داده اشکش به جریان نیل ز لعلش طلب می‌کند سلسبیل اسیر نگاهش شده جبرئیل به قنداقه‌اش جان عالم دَخیل فدای دو تا چشم او نَشأتین بقربان دستان ذُخر الحسین رجزهاش از الان همه حیدری شده کار شمشیر او صفدری اباالفضلی است و علی اکبری زند گردن اولی آخری به رگ‌های او غیرت زینب است قدش سایه‌ی قامت زینب است جهنم بپا می‌شود با تبش بهشت است مدهوش جام لبش علی جلوه ها کرده در یا ربش به زهرا رسید از نماز شبش زیارت که با زمزمه می روم همان اولش علقمه می روم علی را ببین و هوالهو بزن گدا باش و صرفاً به او، رو بزن فقط پیش پاهاش، زانو بزن دم از زاده‌ی شهربانو بزن جهان، مست عطر سه سردار شد حسین بن حیدر پسردار شد چه عشقی‌ست ذکر و وضو داشتن در این دست خالی سبو داشتن امید فراوان به او داشتن درِ خانه‌اش آبرو داشتن دَمَش گرم! سینه زدن رزق اوست محرم صفرهای من رزق اوست خریداره آه گرفتارهاست شفابخش آلام بیمارهاست دعای سحرگاهِ بیدارهاست غمش کاسه‌ی آب افطارهاست قنوتش، مناجات شعبانیه است همه روضه‌ها را خودش بانی است *شاعر: .
. اسلام اگر که نور فروزان و ثاقب است ماه محرم است که آن را مراقب است راه سعادت بشر از کربلا گذشت راه حسین صدر تمام مکاتب است در روضه بود دین خدا را شناختیم این مستحب مقدم بر هرچه واجب است یک قطره اشک دادم و جنت خریده‌ام دیگر گدای پشت در امروز کاسب است وقتی تو دستگیر منی در جزا حسین دیگر چه خوف از غم و رنج محاسبه است آسیمه سر به نعش علی اکبرش رسید این ابتدای روضه‌ی ام المصائب است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•دوش در عالم رویا... و توسل به علیه السلام اجرا شده به نفسِ علیرضا نژاد حسین ●━━━━━━─────── دوش در عالم رویا به بهشتم بردند وندر آن باغ به دست ملکی بسپردند دست من دست ملک بود و روان گردیدیم راهی از بهر تماشای جنان گردیدیم چه بهشتی! همه در هاله‌ای از نور و سرور طاقی از گل زده بودند به هر راه عبور انبیا از طبق نور گذر میکردند میگذشتند و به ما نیز نظر می کردند هرچه دیدم به جنان مظهر زیبایی بود ملکم داد نشان آنچه تماشایی بود ملکم گفت به هر جا طلبی لانه بگیر تو پرستوی بهشتی به جنان خانه بگیر تا به من از ملک این‌گونه سخن گشت خطاب همهٔ باغ جنان بر سر من گشت خراب گفتم او را که منم تشنه، می ناب کجاست؟ همه ارزانی تو، خانه ارباب کجاست؟ عمر من در طلب دیدن دلدار گذشت شب و روزم به هوای رخ آن یار گذشت ببر آنجا که بهشت ازلی می‌باشد ببر آنجا که حسین ابن علی می‌باشد بی حسینم به دل از رحمت حق واهمه است ببر آنجا که حسین و حسن فاطمه است بی حسینم، همه روزم به جنان، شب باشد ببر آنجا که علی‌اکبر و زینب باشد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم