روضه رقیه.س.اول صفر.شریفی.m4a
زمان:
حجم:
7.27M
خواب دیدم با ذوالجناحت/ اومدی کنارمن...
#نوحه_زمزمه
به نام خدا
#نوحه_زمزمه
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک: دوس دارم نگات کنم توهم منو نگا کنی
""" """▪▪ """ """▪▪ """ """▪▪ """ """
خواب دیدم با ذوالجناحت/ اومدی کنار من
دستا تو کشیدی رو / چشمای غصه دار من
دیده بودی توی خواب /چقد پریشونت بودم
روز و شب توی همین/ خرابه گریونت بودم
قلب بی تاب منو / دیدی و با سَر اومدی
مث خورشید، میوونِ /ستاره ها در اومدی
بابا جون خوش اومدی / به کنج ویرانهء ما
روشن از نور تو شد / گوشهء غمخانهء ما
سر به رویِ دامنم / بذار که خیلی خسته ای
این همه راه اومدی /پلکی رو هم نبسته ای
بابا جون به صورتِ / زخمی و گلگونت سلام
به لبِ بریده و / شکسته دندونت سلام
بابا جون به ما میگن/خارجی ، یعنی چی بابا؟
دخترای شامی هم / به ما یتیم میگن چرا؟
بابا جون بِهِم بگو /، «مَنِ الّذی اَیتَمَنی »؟یا به دخترای شامی / بگو بابای منی
بابا جون یادش بخیر/ همیشه رو دوشت بودم
بابا جون یادش بخیر / زینت آغوشت بودم
می کشیدی دستا تو / همیشه رویِ سرِ من
حالا نیست دستای تو / پاک کنه اشک تر من
چی شده دستای تو / میگن بریده ساربان
لب و دندونت رو هم /شکسته چوب خیزران
دوس دارم همین سرت /تا صبح کنارم بمونه
قصه ی کرب و بلا رو / برام از سر بخونه
دوس دارم بِهِم بگی / علی اکبرم کجاست
یا که شش ماهه گلم / علی اصغرم کجاست
یابگی عمو چرا /رفت و سری به ما نزد
وقت غارتِ حرم / سری به خیمه ها نزد
بابا جون یادم میاد / وقت خداحافظی مون
با چه حالی دستامو / سپردی دست عمه جون
از همون لحظه دیگه / عمه برام سپر شده
بس که تازیونه ها / خورده شکسته پر شده
دیگه بسّه بابا جون /که خیلی زحمتش دادم
با خودت ببر منو / چون دیگه از پا افتادم
بابا جون عمه میگه / شدم شبیه مادرت
توی این سه سالگی / خمیده قَدّ دخترت
اومدی توو دل شب / تا دلم آروم بگیره
می دونی بدون تو / دلم از این دنیا سیره
به دلم برات شده /جدایی مون تموم میشه
دل من فقط ، بدون/ کنار تو آروم میشه
ای خدا مثل رقیه / هیشکی بی بابا نشه
تویِ قلب کوچکش / داغ یتیمی جا نشه
""" """▪▪ """ """▪▪ """ """▪▪ """ """
✏رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۱۷