eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. شیعیان را نورعینی شمع جمع عالمینی ای گل باغ ولایت زیب شهر کاظمینی ای تقی جان ای تقی جان ۲ تو ز نسل مصطفایی شیعیان را مقتدایی از تبار فاطمیون تو جواد ابن الرضایی ای تقی جان ای تقی جان ۲ نجل زهرا جان دینی شیعه را حبل المتینی درسخا و جودو رحمت در دو عالم بی قرینی ای تقی جان ای تقی جان ۲ تو امام مهربانی شیعه را آرام جانی ای گل زهرای اطهر از درت ما را مرانی ای تقی جان ای تقی جان ۲ همسر نامهربانت زد شرر بر جسم و جانت گوشه حجره ی بسته رفته از پیکر توانت ای تقی جان ای تقی جان ۲ همسرت از تو گسسته قلب پاک تو شکسته زهر داده بر تو اما در بروی تو ببسته ای تقی جان ای تقی جان ۲ در ره اسلام و قرآن یا تقی جانت فدا شد ازغم داغ تو مولا کاظمین کرب و بلا شد ای تقی جان ای تقی جان ۲ از شرار زهر کینه از نوا گشتی تو خاموش از فراق و سوز داغت هادی دین شد سیه پوش ای تقی جان ای تقی جان ۲ بوده ای عمری به یاد کوچه ی تنگ مدینه سیلی و مسمار سینه داغ زهرای حزینه ای تقی جان ای تقی جان ۲ یاد آندم دشمن دین زخم مولا را نمک زد درمیان کوچه ها بر حضرت زهرا کتک زد ای تقی جان ای تقی جان ۲ .
. علیه السلام یار من کو _ شمع عمرم فتاده به سوسو من نگیرم دگر سر به زانو علی مرتضی _ شده ممنون تیغ جفا او مرا کرده حاجت روا یا علی یا علی یا علی یا علی یار ندارم _ فاطمه کو که چشم انتظارم من غریبانه جان می سپارم من غریبم غریب _ خون بگریدبه حالم طبیب همه در ذکر امن یجیب ای جوانم _ به کجایی تو ای قدکمانم به کجایی تو ای ارغوانم بی خبر کشتنت _ پیش من پشت در کشتنت وای من چهل نفر کشتنت کوفه امشب _ با تو می گویم امشب مرتب کوفه جان تو و جان زینب آبرویم بخر _ دخترم را پی آزار مبر زینبم را سر بازار مبر حاج سید محسن حسینی ۱۴۴۱ه. ق
. ( علیه السلام ) آقای سامرا چقدَر ناتوان شدی خیلی شبیه مادرِ خود قدکمان شدی آه ای بهار زرد و خزانی تو میروی چون مادرت زمان جوانی تو میروی ( اَبَاالمَهدی ، یا مولا ) تکرار بُغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین ، ولی یاد کوچه ای گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت شعله سراغ پیچشِ گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت آتش کسی به خِرمَنِ نیلوفرت نزد اینجا کشیده ، کس به روی همسرت نزد ( اَبَاالمَهدی ، یا مولا ) تکرار تو ضعف میکنی پسرت گریه میکند مهدی رسیده و به برت گریه میکنند خاکی شده است موی سرت گریه میکند این ظرفِ آب بر جگرت گریه میکند برروی دامنِ پسرت دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن آقا سلام بر تو و دریایِ تشنه ات این کاسه میخورد روی لبهایِ تشنه ات یادِ حسین می دمد از نایِ تشنه ات دادی سلام بر لبِ بابایِ تشنه ات خونابه گرچه از دهنت ریخته شده آلاله روی پیرهنت ریخته شده شکرخدا که لعل لبت خیزران نخورد شکرخدا که روی گلویت سنان نخورد چکمه به روی پیکرِتو بی امان نخورد سرنیزه ای نیامد و روی دهان نخورد شکرخدا که تو کفَنی داشتی حسن بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن ( اَبَاالمَهدی ، یا مولا ) تکرار بی تو وقارِ خواهرِ تو مُستَدام ماند با احترام آمد و با احترام ماند پوشیده از نگاه ِ خَواص و عوام ماند وای از زنی که در وسط ازدحام ماند احساس های خواهری اش لطمه خورده بود حتی غرورِ روسری اش لطمه خورده بود ... ✍ .👇
. ( علیه السلام ) واویلتا واویلتا ، شد سامرا ، کربُبَلا رسیده عُمرم به سَر شهیدِ زهرِ کینه ام یه عمر تو زندان بودم حالا می سوزه سینه ام دیگه از دنیا سیرم طِبابت خیلی دیره سرم دیگه شده سنگین چشام سیاهی میره کسی غیر این طفلِ چهار ساله ام نبود پیش من دَمِ آخرم ... تویِ سامرا بی کس و یاورم شبیه غریبیِ مادرم .. خدا راشکر ، صورت امام عسکری ، زخمی نداشت .. خدا راشکر ، صورت سالم بود ، زَهر درونُ پاره پاره کرده بود .. وگرنه سخت بود برا امام زمان سرِ خونی بغل کنه .. آخه بچه ی چهار پنج ساله مگه چقدر دل داره …؟ الله اکبر .. وقتی سر بریده رو بغل کرد ، یه نگاه کرد دید این لبها پاره پاره است ... پیشونی شکسته اس … رگها بریده اس … حسین … کسی غیر این طفلِ چهار ساله ام نبود پیش من دَمِ آخرم ... تویِ سامرا بی کس و یاورم شبیه غریبیِ مادرم .. واویلتا ، واویلتا ، شد سامرا ، کربُبَلا میونه حجره تنها روی خاکا افتادم در و همسایه حتی نرسید به فریادم یکی نیست بگه اینجا یکی داره میمیره میخوام پاشم از جامو دیدم پهلو میگیره من از داغِ مادر جزع می کنم توو حجره صدای در که میاد لبام از عطش تا ترک میخوره می اُفتم به یاد جدم زیاد .. واویلتا ، واویلتا ، شد سامرا ، کربُبَلا غریبم اما بازم یه آقازاده دارم سرم رو رو زانویِ آقازاده م میزارم ولی بسوزه دلها برایِ کربُبَلا … واسه اون لحظه ای که چشمشُ باز کرد ...آخ کسی اومد سرشو بغل کنه ؟.. نه … ! یه نگاه کرد دید « اَلشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ » … ای حسین … .👇