#مدیحه_سرا
#تاریخ #فاطمیه
#مطالب_کاربردی_مداحان
🔰پاسخ به یک سوال پر تکرار از فاطمیه....⁉️
♦️چرا هنگام #هجوم به منزل حضرت زهرا(س)، با وجود امیرمومنان علی(ع) در منزل، ایشان پشت در نرفتند و حضرت زهرا(س) پشت در رفتند...!!؟
🔶در کتاب الامامه والسیاسه از ابن قتیبه دینوری(م276ق) از عمای اهل تسنن و برخی منابع دیگر و منابع شیعه آمده است که ابتدا امیرمؤمنان علی(ع) برای پاسخ گویی پشت در آمدند و پاسخ #قنفذ را هم دادند. اما در مرحله بعد حضرت زهرا(س) برای اقناع خصم پشت در آمد.
🔻وی می نویسد؛
ابوبکر با نااُمید شدن از #بیعت امیرمؤمنان علی(علیه السلام)،
از قُنْفُذ خواست تا امیرمؤمنان علی(ع) را وادار به بیعت کند، اما آن حضرت حاضر به بیعت نشد.
قُنْفُذ گفت:
«خليفه رسول خدا تو را به بیعت فرا مى خواند.» امیرمؤمنان على(ع) در پاسخ گفت:
«چقدر زود بر پيامبر(ص) دروغ روا داشتيد.» قُنْفُذ برگشت و موضوع را به آگاهى ابوبكر رسانيد. ابوبكر پس از شنيدن سخنان على(ع)، گريهاى طولانى كرد. عمر بار دوم گفت: «به كسى كه از بيعت با تو خوددارى كرده است، فرصت مده.»
🔻قنْفُذ چون در کار خود موفق نشد، به نزد ابوبکر و عمر بازگشت و بار دیگر همراه جماعتی که در میان آنان مُغَیرَه بن شُعبِه و سالم مولی ابی حَذَیفه نیز بودند، به در خانه حضرت فاطمه آمده و گفتند:
🔻«ای فاطمه(س) دختر رسول الله؛ هر آن کس که در خانه شما متحصن است را برای بیعت بیرون کن؛ با دیگر مسلمانان همراه شوید وگرنه به خدا سوگند، آتش را بر آنان روشن می کنیم.»
♦️حضرت زهرا(س) چون فرزند رسول الله(ص) بود و جایگاه خاصی در میان مسلمانان داشت، پشت درِ خانه آمد و فرمود:
«اى پسر خطّاب! آيا مى خواهى درِ خانه من را آتش بزنى؟! عمر، با بی احترامی پاسخ داد: آرى! اين كار، آن چه را كه پدرت آورده است، محكم تر مى سازد. سوگند به کسی که جانم در دست او است، یا بیرون بیاید و مانند دیگران بیعت کنید یا آن که خانه را با اهل آن می سوزانم.»
📚ابن قتیبه دینوری، الإمامة و السياسة، ج1، ص30؛
📚عیاشی، التفسیر، ج2، ص67- 66؛
📚شیخ مفید، الاختصاص(منسوب به شیخ مفید)، ص186- 185؛
📚شیخ مفید، الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، ص117.
📚طبری، تاريخ الأمم و الملوك، ج3، ص202.
📚بلاذری، أنساب الأشراف، ج1، ص586؛
📚سیدمرتضی، الشافی فی الامامه، ج3، ص241.
.
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم
#زمزمه
بند1⃣
خیلی شلوغه کوچمون
رسیده دود به آسمون
از در خونه شعله میره بالا
جلوی چشمای ترم
داره میسوزه مادرم
حالا باید چیکار کنم خدایا
آدمای بی حیا
اومدن تو کوچمون با داد و فریاد
با لگد زدن به در
پشت در روی زمین مادرم افتاد
تو همین شلوغیا
همه گفتن که دیگه فاطمه جون داد
غصه رو دلم نشسته
پهلوی مادرم شکسته
راه گلومو گریه بسته
پهلوی مادرم شکسته
بند2⃣
یه عده ای برا ثواب
رسیدن از راه با طناب
دستای بابامو میخوان میبندن
چجور باید کنار بیام
که عده ای جلو چشام
به اشک چشم مادرم بخندن
میکشن از یه طرف
سمت مسجد بابامو چهل تا نامرد
مادرم یک نفره
بابامو رها نکرد با اون همه درد
اما قنفذ اومد و
یه جوری زد که دیگه کارو تموم کرد
غصه رو دلم نشسته
بازوی مادرم شکسته
راه گلومو گریه بسته
بازوی مادرم شکسته
شعر و نغمه: #محسن_میرزایی
انجمن تکیه نوکری مشهد
.👇
چقد شلوغه کوچمون.mp3
2.58M
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم
#زمزمه
بند1️⃣
خیلی شلوغه کوچمون
رسیده دود به آسمون
از در خونه شعله میره بالا
جلوی چشمای ترم
داره میسوزه مادرم
حالا باید چیکار کنم خدایا
آدمای بی حیا
اومدن تو کوچمون با داد و فریاد
با لگد زدن به در
پشت در روی زمین مادرم افتاد
تو همین شلوغیا
همه گفتن که دیگه فاطمه جون داد
غصه رو دلم نشسته
پهلوی مادرم شکسته
راه گلومو گریه بسته
پهلوی مادرم شکسته
بند2️⃣
یه عده ای برا ثواب
رسیدن از راه با طناب
دستای بابامو میخوان میبندن
چجور باید کنار بیام
که عده ای جلو چشام
به اشک چشم مادرم بخندن
میکشن از یه طرف
سمت مسجد بابامو چهل تا نامرد
مادرم یک نفره
بابامو رها نکرد با اون همه درد
اما قنفذ اومد و
یه جوری زد که دیگه کارو تموم کرد
غصه رو دلم نشسته
بازوی مادرم شکسته
راه گلومو گریه بسته
بازوی مادرم شکسته
شعر و نغمه: #محسن_میرزایی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم
#زمینه(فارسی، ترکی)
بند1️⃣
در خانه ی علی، غوغا شد
یک مدینه قاتل، زهرا شد
واویلا واویلا
فاطمه که پشت در تنها شد
آتش بغض عدو بر پا شد
ضربه ای زد در خانه وا شد
واویلا
سرو جنان، که قامتش خمیده شد
آه ملک، از آسمان شنیده شد
مسمار در به قلب گل که زد شرر
صدیقه ی، خدا دگر شهیده شد
واویلا، واویلا، فاطمه زد فریاد
واویلا، واویلا، فضه محسن جان داد
بند2️⃣ (ترکی)
اُودْ چیخانْدا درگَهِ، حیدر دَن
آه اُوجالْدی سوره ی، کوثر دَن
واویلا واویلا
چوخْدی سوز اُو غُصَه لی محشر دَن
آخْدی قان یارا لانان پیکر دَن
هامّی ناگِران اُولوبْ مادر دَن
واویلا
باخْدی حسن، دِدی ئُولونْجَه آغلارام
باخْدی حسین، بویورْدی سینَه داغلارام
زینب قاچیبْ، دوتوب آناسینین اَلین
سَسْلَنْدی دور، ئُوزوم یارو ویٖ باغلارام
واویلا، واویلا، آلْدی غم دنیانی
واویلا، واویلا، ویردیلار زهرانی
بند3️⃣
کوچه مثل وادی محشر شد
تا که وقت بردن حیدر شد
واویلا واویلا
تازیانه همدم کوثر شد
آخر مرثیه درد آور شد
لاله ی باغ نبی پرپر شد
واویلا
افتاده بود، عزیز قلب مرتضی
با پهلوی، شکسته زیر دست و پا
بازوی او، شکست و دست او نشد
از دامن، امام و رهبرش جدا
واویلا، واویلا، عاقبت رفت از حال
واویلا، واویلا، چادرش شد پامال
شعر: #طاها_تحقیقی
#رضا_امیری_اردبیلی(بند ترکی)
نغمه: #محمد_رضا_محمدی
📌نکته: متن ترکی به جهت روان ادا کردن لهجه برای دوستان فارسی زبان، به صورت فارسی نگارش شده است.
🔰 #ترجمه_بند_ترکی:
وقتی آتش به آستان حضرت حیدر زدن
صدای آه سوره کوثر بلند شد
واویلا واویلا
از آن محشر غمگین سخن بسیار است...
خون از پیکر زخمی حضرت زهرا جاری شد
همه از وضعیت و حال مادر نگران شدند، واویلا
امام حسن نگاه کرد و گفت تا آخر عمرم برات گریه میکنم
امام حسین فرمودند از غمت سینه ام آتش گرفت و میسوزم برات
حضرت زینب دویدن و رسیدن پیش مادرشان و دست ایشان را گرفتن
صدا زدند پاشو مادرم خودم زخمتو میبندم
واویلا، واویلا، دنیا رو غم گرفت
واویلا، واویلا، حضرت زهرا رو زدند
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم