.
#فاطمیه
#وصیت
باز دلهای پریشان را پریشانتر مکن
با وصایایت، علی را اینهمه مضطر مکن
حرف از رفتن مزن، آتش به قلبِ من مزن
نا امیدم از خودت ای روحِ پیغمبر مکن
آتشِ دیوار و در، یکبار ما را سوخته
بارِ دیگر، شعله بر جان و دل حیدر مکن
حرفی ای بانوی اطهر، از حلالیَّت مگو
با علی، صحبت از این شرمندگی دیگر مکن
اشک میریزی برایم، باز هم یارم شوی
اینهمه خود را فنای غربتِ رهبر مکن
لابد از غسلِ شبانه، هست منظوری ترا
صورت و بازوی خود را، مخفی از همسر مکن
عاقبت با من نگفتی از شکستِ بازویت
وقتِ غسلت، مبتلا بر نالهاَم آخر مکن
آیتاللهِ علی، آیاتِ تو از هم گسست
بیش از این، محروممان از سورهی کوثر مکن
تو فقط، یکبار کردی از برای خود دعا
اینهمه عجل وفاتی زیر لب یکسر مکن
یک دعا بهر علی کن، تا خدا صبرم دهد
مرتضی را با عروجِ خویش، بی یاور مکن
مجتبای خویش را دریاب، جان فاطمه
محرمِ سِرّ خودت را زود، بی مادر مکن
هِق هِقَت، این آخرین ساعات زجرم میدهد
با صدای گریهی خود، با خبر دختر مکن
هر سفارش را که از بهر حسینت میکنی
از عطش حرفی به پیش دیدهی خواهر مکن
#وداع_حضرت_زهرا صلوات_الله_علیها
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#نوحه #فاطمیه
#وداع_حضرت_زهرا
تمام شب تا صبح خداخدا کردم
بـرای مرگ خـود فقط دعـا کردم
علی! حلالم کن گریه به حالم کن
همای وحیام لیک شکسته بال من
کسی نمیگریــد جـز تـو به حال من
علی! حلالم کن گریه به حالم کن
بـــه گریـــه تـــرویج ولایتـت کــردم
به دست بشکسته حمایتت کردم
علی! حلالم کن گریه به حالم کن
تو شمع و من بودم دور تو پروانه
فـداییات گشتــم ولـی غریبـانه
علی! حلالم کن گریه به حالم کن
این رخ نیلی این صورت و این دستم
فـداییات بــودم فـدایــیات هستـم
علی! حلالم کن گریه به حالم کن
حـق ولایـت را عجــب ادا کردنــد
مـرا غریبانــه از تــو جــدا کردنــد
علی! حلالم کن گریه به حالم کن
ای به رخت جاری اشک عزای من
در دل شب قـرآن بخـوان برای من
علی! حلالم کن گریه به حالم کن