eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. شهادت رهبر حماس و طراح تاریخ کند واقعیت را اِقرار در حزبِ حماس شد حماسه تکرار هر کودکِ غزّه بعد از او خواهد بود یحیی سنوار  ثمَّ یحیی سنوار 📃۱۴۰۳/۷/۲۷ ✍ ............... 🔴حسین حامیدی خبرنگار تونس که شادی سعودی ها را پس اعلام خبر سینوار دید ، نوشت : نصراللهِ شیعه که شهید شد ،عده ای از سعودی‌ها خوشحالی کردند، سنوار سنی هم که شهید شده، همان سعودی ها باز هم خوشحالی می کنند. به ما بگویید دین پدرتان چیست؟ نکند از یهودیان خیبر باشید و ما نمی دانیم ؟ .
یحیی سنوار.mp3
1.26M
«یحیی» شد داغی نو، بر ما آوار یحیی السّنوار... یحیی السّنوار... مردی وصفش: طوفان... طوفان... نامش:گمنام، کارش پیکار مردی چون رعد، حرفش کوتاه مردی چون کوه، عزمش بسیار مردی چونان: لشکر لشکر هم بی‌مانند، هم بی‌تکرار از خشم او، از چَشم او دست صهیون افتاد از کار در قربانگاه، چون اسماعیل خلوت کرده ست، با یار انگار باید خون شد در راه قدس باید رد شد از این دیوار ای دل ما را، همچون یحیی بی‌سر با دوست تنها بگذار میلاد عرفان‌پور✍ .
. مِیِ وصال، شرابِ سَبوی عاشق هاست شمیم کرببلا، عطر و بوی عاشق هاست قسم به غیرتِ سَنوار و مردمِ غزّه شهید قدس شدن آرزوی عاشق هاست مگو که شیعه و سُنّی، بگو محبّ علی حقیقتِ عَلَوی رنگ و روی عاشق هاست سپاه کرببلا راهیِ فلسطین است حسین حسین، شعارِ نِکوی عاشق هاست سر از تنِ نجسِ صَهیونیست می بُرّیم که این حماسه، همان خُلق و خوی عاشق هاست ✍️ مهر ماه ۱۴۰۳ ✍ .
. قهرمانان نمی میرند بنازم این همه ایثار و استقامت را شکوه قامت ازاده و قیامت را برای خاک وطن سینه را سپر کردی به شور و شوق گرفتی ره شهادت را میان آتش و خون عشق را نشان دادی پرنده وار شکستی حصار ذلت را به لحظه لحظه عمرت مجاهدت کردی به بام عشق زدی بیرق شرافت را شکست آینه جان تو به سنگ جفا هدیه کرد برای چمن طراوت را غریب بودی و با این همه هنرمندی ندید چشم جهان گلشن صلابت را طنین نام‌ تو در کنج خاک کافی بود که از عدو بستاند خیال راحت را به هر کجای جهان مادران به فرزندان سزاست نقل نمایند این رشادت را شهید راه خدا گشتی و ز خون دلت نشاند دست قضا مشعل هدایت را به قطره قطره خونت قسم که دشمن تو به عنقریب ببیند افول قدرت را شبیه کرب و بلا غزه مرز ایمان است جدا نموده صف لشگر ولایت را به خط زندگی ات غبطه می‌خورم که دید چشم تو اسرار بی نهایت را غروب صهیون بی اعتبار نزدیک است که وعده داده خدا در جهان عدالت را ✍ .
. قُلۡ هَلۡ تَرَبَّصُونَ بِنَآ إِلَّآ إِحۡدَى ٱلۡحُسۡنَيَيۡنِۖ وَنَحۡنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمۡ أَن يُصِيبَكُمُ ٱللَّهُ بِعَذَابࣲ مِّنۡ عِندِهِۦٓ أَوۡ بِأَيۡدِينَاۖ فَتَرَبَّصُوٓاْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ بگو: آيا دربارۀ ما جز يكى از دو نيكى [پيروزى يا شهادت] را انتظار مى بريد؟ در صورتى كه ما دربارۀ شما (دشمنان)انتظار مى بريم كه خدا از سوى خود يا به دست ما عذابى به شما برساند؛ پس انتظار بريد كه ما هم با شما منتظريم.(توبه/۵۲) .
. تقدیم به روح بلند شهید جبهه مقاومت اسلامی ، صهیونیست های جنایتکار انگشت آن فرمانده شجاع را بریدند ، انگشتی که بر روی ماشه می رفت و مزدوران کودک کُش را به خاک مذلّت می انداخت . ----------- زبون و خوار بنگر خصم رسوا را که در خون می کشاند جسم گلها را نبود انگشتری در دست او امّا برید از کین عدو انگشت یحیی را شهیدِ معرکه « سنوار » ثابت کرد که آرامش نباشد موج دریا را کجا دانند حال آن سبکبالان کسانی که نمی فهمند فردا را ز « عِنْدَ رَبِّهِمْ » روزی گرفت آخر ز « بَلْ اَحْیا » ببین یحیای زیبا را شهیدان میهمانِ ویژه ی حقّ اند ببین مهمان خوب حق تعالا را ز پا افتاد امّا خم نشد قدّش ببین در خاک و خون سروِ دلارا را ز پا ننشست آری پیش صهیون ها نَبُرده نزدشان دستِ تمنّا را نشسته ، ایستاده ، با عدو جنگید وَ در حیرت فرو بُرده ست دنیا را بصیرت چون حقیقت آوَرَد «یاسر» بخواه از حق هماره چشم بینا را ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. برای ۴۷ ثانیه پایانی فرمانده شهید لحظه‌های آخرت تلفیق شعر و جـنگ بود ای شــهید معرکه! مُردن برایت ننگ بود باید از آن لحظه‌ها افسانه‌ای می‌ساختی با تمام زخم‌هایت، گرچه فرصت تنگ بود گرچه آن‌ها خواستند این‌گونه تحقیرت کنند چشم‌هایت باطل السحری بر این نیرنگ بود در پلان آخرت… نه! ابتدای قصه‌ات تیتراژ چشم تو زیباترین آهنگ بود چوبِ در دست تو را چوب خدا دیدیم ما بی صدا بر شیشه‌ی شب خورد؛ گویا سنگ بود ما رمیتَ اذ رمیتَ، چوب مأمور خداست صبغت الله‌ی که هر چه غیر از آن بی رنگ بود چفیه و تصویر قــدس و عطر و تسبیح و خشاب در کنار تو نمایشگاه یک فرهنگ بود ✍ .
518_54232249845820.pdf
7.85M
: کتاب خار و میخک ✍️ مولف: شهید ✍️ مترجم: عبدالمؤمن شهزدا سپاهی نام کتاب: الشوک و القرنفل (کتاب خار و میخک) توضیحات کتاب: کتابی که شهید سنوار در زندان‌های اسرائیل نوشت و چندین‌بار از سایت‌ها حذف شد تا کسی آن را مطالعه نکند. فرهنگی اجتماعی کانون بسیج پیشکسوتان جهادوشهادت لشگری وکشوری ناحیه فلاورجان https://eitaa.com/pishkesvatan_falavarjan
از باده‌ی وصل، کامشان شیرین است از خنده‌ی شان بهشت، عطر‌آگین است "سنوار" نشسته در بَرِ "نصرالله" در دستِ "هنیّه" دستِ "صفی‌الدّین" است مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم