eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. شب اول مراسم عزاداری حسینی - عمود ٢٨۵ عراق موکب امام رضا 📆 زمان: 👈 دوشنبه ١۴ شهریور ماه ۱۴۰۱ 🔷 با سخنرانی: 👈 حجت الاسلام پناهیان 🔷 با مداحی: 👈 کربلایی 🔊 بخش اول | حجت الاسلام پناهیان 🔊 بخش دوم | تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد 🔊 بخش سوم | عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم 🔊 بخش چهارم | سلام ، قبلتی سلام 🔊 ببخش پنجم | ای کرم خاک قدم های گدای در تو 🔊 بخش ششم | سوز همیشه جگرم باش یا حسین 🔊 بخش هفتم | شب بارونه صورتم خیسه 🔊 بخش هشتم | به خونه برگردیم 🔊 بخش نهم | صلی الله علیک یا عطشان 🔊 بخش دهم | گر چه از دنیا فقط دو چشم تر دارم حسین 👇👇👇👇👇👇👇👇
. گر چه از دنیا فقط دو چشم تر دارم حسین من ز ثروتمندها هم بیشتر دارم حسین خانه بودم فاطمه آورد تا اینجا مرا هر کجا مادر بفرماید گذر دارم حسین روضه را جارو زدم قلب مرا جارو زدی حال دیگر داشتم حال دگر دارم حسین هر چه را دارم نگیری هر چه که دارم تویی من به جز عشق شما چیزی مگر دارم حسین بشنود هر کس که می‎خواهد ز تو دورم کند مرگ بر من لحظه‎ای دست از تو بردارم حسین تو ته گودال رفتی من شدم بالانشین از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین پیش بابایم برایت گریه کردم زود گفت ❣ نذر موی اکبرت هرچه پسر دارم حسین آنقدر پای تو می‌سوزم خودت خاکم کنی با همین بیچارگی خیلی هنر دارم حسین کربلای تو مگر در هیئت و در روضه نیست پس چرا انقدر من فکر سفر دارم حسین چیزی از دستت نمی‎خواهم خجالت می‎کشم آخر از انگشت و انگشتر خبر دارم حسین .
👆. 📋 به خونه برگردیم خونه آغوش حسینه،مگه نه؟ کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به خونه برگردیم، خونه آغوش حسینه مگه نه؟ به خونه برگردیم، خونه بین الحرمینه مگه نه؟ منِ ویرونه، اربعین، میرسم خونه بِده سامونم، دیگه تو، خونه میمونم حسین، حرف مادر پدر بزرگامون بود حسین، قبل از این دنیا دین و دنیامون بود به خونه برگشتم، مگه میشه پام به هیئت نرسه؟ به خونه برگشتم، نمیشه دلم به خیمت نرسه مگه از سنگه؟ چه کنم باز دلم تنگه! مهربون ارباب یا حسین دلمو دریاب حسین! خونه ی مادریم هیئته والله! حسین! همه ی نوکریم هیئته والله! حسین! لحظه ی دلبریم هیئته والله! «به خونه برگردیم، خونه آغوش حسینه مگه نه؟ به خونه برگردیم، خونه بین الحرمینه مگه نه؟» برم نگردونی، برنگردون منو زشته به خدا! برم نگردونی، هیئتت برام بهشته به خدا… آرزومی تو، یا حسین آبرومی تو بی تو غم دارم، یاحسین تورو کم دارم حسین، خاکم ای کاش منو دُر کنی ارباب! حسین، من بدم کاش منو حُر کنی ارباب حسین، دست خالیمو میشه پر کنی ارباب؟ یه آرزو دارم، مادرم به آرزوهاش برسه یه آرزو دارم، پدرم به کربلا پاش برسه چقدر ساده! مادرم یاد من داده با شما باشم، عاشق کربلا باشم حسین! پدرم بود دعاش نوکرت باشم! حسین! گفته با گریه هاش نوکرت باشم حسین! بعد از این من بجاش نوکرت باشم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ..
👆 . 📋شب بارونه صورتم خیسه کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب بارونه، صورتم خیسه یکی این حالِ / منو بنویسه دنیا زندونه، گوشه گیرم کرد جرم من عشقه ،عشق اسیرم کرد دنیا دلیل زندگیمو پس بده امام‌حسین بچه‌گیمو پس بده دنیا دو روزه منم می‌دونم من این دوروزو حرم می‌مونم دنیا دوروزه یه روز تاسوعا دنیا دو روزه یه روز عاشورا " یا سیدی یا اباعبدالله " بچه بودم که / بغلم کرد و مست احلی مِن / عسلم کرد و یاحسین گفتم ، دل من باز شد نوکریم از اون / لحظه آغاز شد مگه یادم میره بابام بهم چی‌گفت به دست و پای هیچکی جز حسین نیفت من زندگیمو به عشق مدیونم من زیر دِین حسین می‌مونم عشق از یه مشکل طلا می‌سازه عشق از یه دشت کربلا می‌سازه " یاسیدی یا اباعبدالله " اون که چشماش به / ذره میفته نباشه کوه به / دَره میفته بی حسین دنیا / نقطه‌ی کوره با حسین چاهم / چشمه‌ی نوره نوری که واسطه حسین هدایته هدایتی که خونه‌ی سعادته به‌به به این آسمون آبی به‌به به این خونه ی اربابی به‌به به این سفره و این نعمت این روزی و روضه و این هیئت " یاسیدی یا ابا عبدالله " *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ..
👆. 🎤 سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین من سینه می زنم سپرم باش یا حسین در طول عمر جز تو پناهی نداشتم مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین هر روز مادرم سر سجاده گفته است خیلی مراقب پسرم باش یا حسین ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی شور محرم و صفرم باش یا حسین پایین پات سر بگذارم تو هم بیا بالای جسم محتضرم باش یا حسین جان مرا بگیر حوالی قتلگاه این گونه اخرین خبرم باش یا حسین دستم به دامنت نرسید این جهان اگر باب الحسین منتظرم باش یا حسین باشد قرار بعدی ما اربعین حرم مهر قبولی گذرم باش یا حسین 🔸شاعر: 🎤 .
‌. 📋 ای کرم، خاک قدم های گدای در تو ⬛️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای کرم، خاک قدم‌هـای گدای در تو ای فـدای نظر حسن خـدامنظـر تـو چشم ارباب کرم مانده به دست کرمت آبـرو یافتـه خورشیـد ز گـرد حرمت عرش، خشتی‌ست ز ایوان رفیع تو حسن! وسعت ملک الهی‌ست بقیع تو حسن! مهر تو شیرۀ جان، میوۀ باغ دل ماست قبر بی‌شمع و چراغ تو چراغ دل ماست پســــر اول زهــــرا و امـــام دوم چارمین فـرد ز پنجـی و فـروغ سوم بوسه‌های نبوی بـر دهنت گل کرده آیت وحی خـدا از سخنت گل کرده بوسه برداشته پیوسته دعا از لب تو شانۀ عرش، نشـانِ نبـوی مرکب تو حسنـی؛ حسن خدای احـد ذوالمننی در کمال و ادب و حسن و ملاحت حسنی تو کریمی تو زعیمی تـو امامی تو ولی کرده ده‌سال امامت به حسین‌بن‌علی سینـه و شانـه و آغـوش پیمبر جایت گـل لبخنـد خـدا ریخته بـر سیمایت وسعت مُلک خدا سفرۀ مهمانی توست خوش‌ترین ذکر خداوند، ثناخوانی توست تـو ز طفلـی غــم ایـام، مکـرر دیدی سوختی، آب شدی، داغ پیمبـر دیدی شاهـد غـربت و تنهایی حیــدر بودی تـا اُحـد گریه‌کنان، همـرَه مادر بودی تـو درِ خانــۀ آتـش زده را مـی‌دیدی مادرت نقش زمین می‌شد و می‌لرزیدی تا کنون لا جرعه از غم خورده ای تاکنون سیلی محکم خورده ای قاتلت اوست که در پیش دو چشمان ترت تازیانــه زده بــر مــادر نیکـو سیَـرت قاتلت اوست که با خشم، لگد بر در زد مـادرت نالـه کشیـد از جگـر و پرپر زد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
‍ ‍ 👆 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋ای طشت یاریم بده دیگر بریده ام (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای طشت یاری‌ام بده دیگر بریده‌ام این زهر را به قصد شفایم چشیده‌ام کم سن و سال بودم و پیری به من رسید مانند شمع قطره به قطره چکیده‌ام راضی به مردنم که نبینم مغیره را من نازِ مرگ را به دل و جان خریده‌ام عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم کوچه نرفته‌ای که بدانی چه دیده‌ام * آخه فرمود: عبد الزهرا روضه ما رو بخون. گفت آقاجان من بارها روضه شما رو خوندم. مگه روضه‌ی شما طشت و پاره‌های جگر شما نیست؟! فرمود نه عبدالزهرا، این‌جوری روضه بخون؛ نامحرمی به مادر من حرف تند زد.... .
. اربعین آمد و زهراست عـزادار حـسین دل غمین زینب کبراست عزادار حسین کاروان اسرا می رســـد از شــــــام بلا کربلا کعبه ی دلهاست عـــزادار حسین کاروانی که چهل منزلش آزار رسید رنج ها بر سر هر کوچه و بازار رسید غم به همراهیشان از در و دیوار رسید باشد این قافله پیداست عزادار حسین آمده قافله غم سر قبر شهدا تا دهد شرح اسیری عزیزان خدا شمع قبر شهدا تا که شود اشک عزا شاهد حادثه تنهاست عزادار حسین بر سر قبر حسین آمده با عشق و امید عمه و مادر و هم خواهر و هم دخت شهید رفته با موی سیاه آمده با موی سپید روضه خوانی که سراپاست عزادار حسین آنکه پرخون تن صد چاک برادر دیده چند گلبوسه از آن حنجر بی سر چیده زیر گل بنگرد اکنون که گلش خوابیده گوید ای همسفر اینجاست عزادار حسین .
. ماییم سرِ خوانِ اباعبدالله افلاک پریشان اباعبدلله ای خسته ی از گناه، فرصت باقی ست برگرد به دامانِ اباعبدالله احسان نرگسی✍ .
.👆 تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد کریم آل طاها چند تا باب الکرم دارد تصور کن که مثل شهر مشهد باغ رضوانی و یا مانند شهر قم خیابان ارم دارد نه تنها صحن زیبایی به زیبایی گوهرشاد علاوه بر دو تا گلدسته سقاخانه هم دارد تصور کن که در گوشه کنار بارگاه خود همیشه خادمانی مهربان و محترم دارد تصور کن که دیگر در حرم گرد و غباری نیست تصور کن که بعد از این مزارش خاک کم دارد تصور کن گلاب قمصر کاشان رسید از راه و با شور و شعف قصد زیارت دم به دم دارد ببین با چشم دل مهمانسرایی و تصور کن که دیگر سفره دار فاطمه دارالنعم دارد تصور کن شب شعری کنار مرقدش برپاست تصور کن برای خود حسن هم محتشم دارد یکی از این هزارانی که گفتم را ندارد ، حیف غمش این آرزو را بر دل من میگذارد حیف شب و روزم عزا شد اهل بیتم را صدا کردم به لطف مادرش در خانه بزمی دست و پا کردم به پاس لطف بسیاری که آقا کرد در حقم منم دارایی ام را نذر خرج روضه ها کردم نشد که سرمه ی چشمم کنم خاک مزارش را ولیکن دیده را با خاک پرچم آشنا کردم رمضان تا محرم از محرم تا صفر هرشب نشستم روی سجاده حسن جان را صدا کردم خودش با دست خود من را نشانده بر سر سفره اگر کم از سر این سفره بردارم جفا کردم به هر ماتمسرایی سر زدم دیدم حسینیه ست حسینی ام ولی در دل حسنیه بنا کردم اگرچه بر سر و سینه زدم با روضه های او ولی با خویش میگویم خطا کردم خطا کردم نفهمیدم که آقایم به هرچه کوچه حساس است از او شرمنده ام امشب اگرکه کوچه وا کردم از انجایی که حتی خواهرش لطمه به صورت زد... میان روضه ها من هم به زینب اقتدا کردم مدینه دید آن شب مویه های نجم ثاقب را صدا زد تا صدای خسته اش ام المصایب را همه دیدند بی اندازه میلرزید سر در تشت به جای زهرها میریخت هر تکه جگر در تشت پسر گاهی به سینه میزد و گاهی به سر میزد و میبارید چشمان پر از اشک پدر در تشت اگرچه میگرفت از صورتش خونابه را زینب ولیکن می نشست از لخته خون ها بیشتر در تشت کبوتر ...نامه ای در دست... در ذهنش تداعی شد دوباره نقش بست از زخم روی بال و پر در تشت دم "لایوم…" را وقتی که جاری کرد بر لبها در آمد به صدا گویا دگر زنگ خطر در تشت نگاهی گاه بر زینب و گاهی بر حسین اش داشت چه ها میدید آقای غریب مان مگر در تشت !؟ صدا زد خواهرم این گریه را خرج حسین ات کن شبی که میروی آزرده به دیدار سر در تشت خدا را شکر اینجا خیزران در کار نیست اما چه خواهی کرد در شام بلا با چوب تر در تشت اگرچه زانوی غم در بغل داری و میباری خدا را شکر اینجا چادری بر روی سر داری شاعر: علیه‌السلام
. ز شام غم رسیدم من زائر تو در اربعینم ز هجر تو منم گریان بهر تو یا حسین غمینم کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من قد خم، دیده ی گریان آمده‌ام در کربلایت برادر در کنار تو شرح سفر گویم برایت کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من پس از تو ای گل زهرا زدند حسین آتش به خیمه غریب کربلا دیدم سر تو را به روی نیزه کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من بدیدند پیکر بی سر خون شد حسین دل یتیمان به دست دشمن بی دین دیدم تنت پامال اسبان کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من اسیر دشمنان بودم برادرم در کوفه و شام به آل عصمت از کینه سنگ می‌زدند ز روی هر بام کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من به تشت زر بدیدم من سر تو ای قاری قران یزید بی حیا از کین زد بر لبانت چوب خزران کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من {سبک: (بیا مولا) ۲ که علقمه دارد تماشا} ۱۴۰۱ ═┄⊰༻↭༺⊱┄═ .