eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
چه کار خوبی کرده بودم که خدا دید جای مرا پیش علی مرتضا دید من را شبیه سیب سرخی دست چین کرد زهرا برای نوکری من را جدا دید یک اتفاق افتاد و دستم را گرفتند شرمنده بودم از گنه گفتم رضا دید زائر کند با مژّه جارو خاکها را هرکفشداری را اگر دارالشفا دید هول عذاب و گرمی محشر ندارد هرکس که برسر سایه گنبد طلا دید از طیُّ الارض این حرم چشمم صفا کرد یکجا نجف را دید و یکجا کربلا دید ماه خدا؛ افطار را صحن حسینم من از جواد ابن رضا دارم روادید * زینب تجلی خدا را در حسینش از یک نماز ظهر تا مغرب عشا دید گودال بود و چکمه تیز اراذل آیات قرآن را به زیر دست وپا دید ✍ .
. رجب را دوست دارم چون معاد است قرار عاشقان، باب الجواداست دری جز این حرم پیدا نکردم همه جای حرم،باب المراد است بغل کرده رضا آن زائری را که زخمی آمده، پای پیاده است اگرچه دور آقایم شلوغ است دل او با غلام خانه زاد است هميشه دیر افتادم به یادش همیشه حاجتم را زود داده است خدایی بی رضا عزت ندارم گدای بی رضا بی اعتقاد است سرش را فاطمه گیرد به دامن اگر مشهد کسی جان داد، شاد است بهار من امیرالمؤمنین است همان که کارها بی او کساد است مرا ایوان طلا، ایوان طلا برد نجف،روزی من هر بامداد است علی، گر ذاتِ اَلله است حتماً صفاتش را علی اکبر نماد است علی،اکبر،حسن،زهرا،حسین... آه کم آوردیم از بسکه زیاد است عبا از روی شانه راحت افتاد چه مشکل بوده این تشییع با دست پسر را روی صحراها کشاندند پدر را روی زانوها نشاندند ✍ .
از کاسه چشم، کار باید بکشم پشت درم انتظار باید بکشم ناچارشدم... هوار باید بکشم چون دست از این دیار باید بکشم من از حرم تو با چه بالی بروم یکبار نشد که دست خالی بروم یک عمر، بدون روضه ات سر نشده این باده هنوز، مست ساغر نشده بدتر شده این مریض، بهتر نشده محتاجِ دری بغیر این در نشده پیغمبر من شدی،بلالم کردی زحمت به تو دادم و حلالم کردی لطفی به فقیرِ بی لیاقت کردی با بنده ی بد، چه خوب صحبت کردی ارباب دمت گرم، محبت کردی والله به زائر خود عادت کردی من سائل این کوی و گذر می گردم آقا نگران نباش، بر می گردم بر سائل خانه ات نظر داری که من می روم از حرم، خبر داری که باید قسمت دهم... پسر داری که یک کرببلا به زیر سر داری که ای کاش که از نوکر خود دل نکنی ماه رمضان به سفره ام سر بزنی محزون شده ایم، روضه خوانیم همه دلواپس حال کاروانیم همه اما چه کنیم، ناتوانیم همه راهی است حسین و در امانیم همه باید که گذر کند حسین از سر خود یا دل بکند رباب از اصغر خود دیگر روی خاک عکس ماه افتاده برعرش کتیبه سیاه افتاده یک ولوله در دل سپاه افتاده یا فاطمه!قافله به راه افتاده مادر به زمین گوهر نایاب بریز پشت‌سر دختران خود آب بریز ✍ .
🔰الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (سوره بقره _۲۶۸) 👿« شما را وعده فقر و بی‌چیزی دهد ، و ؛ 🕋 و به شما وعده آمرزش و احسان دهد، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و (به همه امور جهان) داناست.»
صابرطبقی : سلام دوستانی که می‌خواهند به گروه مجمع مداحان مطلب یا پست به اشتراک بگذارند به پیوی ارسال نمایند اجرکم عندالله
مناجات با خدا در سحر ⚪️خدایا 🔘به امید آمده ام ، خانه خرابم نکنی... ⚪️همه کردند جوابم، تو جوابم نکنی... 🔘بارها آمده ام ، باز مرا بخشیدی... ⚪️با کلام " برو " ، این بار خطابم نکنی... 🔘به گمان دگران ، بنده ی خوبی هستم... ⚪️پیش چشم همه عاری ، ز نقابم نکنی... 🔘گر قرار است بسوزم، بزن آتش اما... ⚪️جلوی مردم این شهر عذابم نکنی.... ┄┅─✵🌒✵─┅┄
حـاجی نـگران نباش پـشت آقـا هـستیم تـا آخـرش ✋🏼 حـاجی دعا کن برامون
💠 روز 💠 💎 توصیه‌ای برای مبلغان ومداحان 🔻 امام علي عليه‌السلام: من نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ إماما فعَلَيهِ أن يَبدَأ بِتَعليمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ، و ليَكُن تَأديبُهُ بِسيرَتِهِ قَبلَ تَأديبِهِ بِلِسانِهِ ✳️ هر کسی كه خود را پيشواى مردم قرار دهد، بايد پيش از آموزش ديگران به آموزش خود بپردازد و پيش از آن كه به زبان تربيت كند، باید با كردار و رفتارش تربيت نمايد. 📚 بحارالأنوار: ۲/۵۶/۳۳ ‌ ‌
|⇦•کنج قفس پر و بالم... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج مجتبی رمضانی•✾• کنج قفس پر و بالم شکسته بغضی عجیب روی قلبم‌ نشسته‌ دیگه شدم‌ من از این دنیا خسته خسته تر از خسته، حاله منه غربت وغم‌ توی اقباله منه روضه ی من روضه ی کرب وبلاست این زندون مثل گودال منه درست مثل عمه زینب دعا میخونم‌ تو دلِ شب خَلِّصنی یارب یارب... غریبی بس مرا دلگیر داره فلک برگَردَنُم زنجیرداره گفت فلک از گَردَنُم زنجیر بردار که غربت خاک‌دامن‌گیر داره *میگه: وقتی چهار تا غلام اومدن بدن رو بردارن دیدن خیلی سنگینه، گفتن: آقایی که این همه سال زندان بوده، نباید اینقدر سنگین باشه، اومدن‌ روپوش رو کنار زدن؛ دیدن هنوز غل و زنجیر به دست وپاشه ... یه‌ جای دیگه هم بود، سهل بن سَعد ساعدی میگه: امام زین العابدین من‌ رو صدازد: گفت:سَهل! یه پارچه ای داری؟ گفتم برا چی؟ گفت: سهل! این زنجیری که به گردنمه خیلی محکمه، سهل! یه تیکه پارچه زیر زنجیر بذار، میگه: اومدم زنجیر رو بالا آوردم، دیدم خون از زیر زنجیر میاد، پارچه رو‌ گذاشتم از من تشکر کرد... گفتم آقا وظیفه ام بود اگه امری، دستوری دارین انجام بدم، گفت: سهل! برو‌ نیزه دار رو ببین بهش بگو‌ این سَرهارو‌ جابه جا کنه، این مردم دارن به بهانه‌ ی نگاه کردن به سرهابه زن بچه ی ما نگاه میکنن...* تیر ه شده دیگه این روزگارم زخم زبون برده صبر و قرارم این دم‌ آخری نیست کسی کنارم سهم من از دنیا جسارته تحملِ رنج اسارته گریز روضه ام شد شام بلا از این به بعد عین روایته شام‌ و بلا و ازدحامش زینب وسنگِ روی بامش چی بگم از بزم‌ حرامش خَلِّصنِی یا رب یارب.. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜