eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦• پشت در فاطمه اش سوخت.. و توسل به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه ۹۸ _ حاج مجتبی رمضانی•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة،بِمُوالاتِكُمْ عَلّمَنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا" دل ما را غم او بود چنین عاشق کرد اشک کافی است؟نه والله،که باید دِق کرد لایقِ وصل نبودی به عزاخانه ی او ای دل! این صاحب عزا بود تو را لایق کرد کشته ی اشک کند گریه،چه داغی است مگر که در این داغ،حسین بن علی، هِق هِق کرد پشت در فاطمه اش سوخت و لب دوخت علی می توان آه! چه با مَردمِ بی منطق کرد لال بودن سرانِ عرب آن روز ولی دفنِ نیمه شبِ زهرا همه را ناطق کرد صبحِ امروز زنی خورد زمین در کوچه خبر آمد سَرِ شب شوهرِ آن زن دِق کرد دلم با مدینه نمیشه صاف بازم زندگیمُ بهم بِباف بهت گفته بودم برو بسه تو زورت به قنفذ نمیرسه یه جوری تو رو زد که نَفَسِ مَنُ بگیره با دستی که رفته زیرِ غلاف،علی بمیره از صبرِ شوهرت،سوء استفاده کرد دیدی که نَقشَشُ آخر پیاده کرد کجا رفته بودی بدونِ من؟ شنیدم تو کوچه تو رو زدن دعا کن عزیزم برا حَسَن چه کابوسِ تلخی دیده حَسَن همش میگه مادر! تو رو زدن هیچکی نبود بگه این گُل که پَرپَرِ این زن که می زنید ناموسِ حیدرِ * امام حسن مجتبی میگه: خودم دیدم مغیره مادرم رو لگد میزنه، هر وقت مغیره رو می دید گریه می کرد...چرا گریه میکنی؟ آخه بد جور مادرم رو میزد...آخرین باری که مادرم افتاد رو زمین، آخرین لگد رو همین مغیره زد...* خاک به سَرِ من مونده زیرِ دست و پا مادرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من *امام صادق علیه السلام فرمود: مرگِ مادرِ ما، به دلیل ضربه هایی بود که قنفذ زد..ما یه عُمری داریم میگیم: قنفذ به بازوها زد...مگه میشه به بازو بزنه و مادرِ ما بمیره؟ اما نه فقط بازو رو نزد...بازو رو زد،صورت رو زد،چشمایِ مادرِ ما خون شد...* خاک به سَرِ من مونده زیرِ دست و پا مادرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من آخرش جلو چشمِ پدرِ من خورد زمین مادرِ بی سپرِ من در شکست مادر شکست جلو غریبه ها غرورم آخر شکست *یه جمله از امام حسن بگم: اگه یه روز با مادرت بری بیرون، اتفاقی برا مادرت بیوفته، یه عُمر خودت رو سرزنش میکنی...میگه: امام حسن همیشه ناراحت بود، من نتونستم به مادرم کمک کنم...* مَردکِ پَست که عُمری نمکِ حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم بر خورد ایستادم به روی پنجه ی پا، اما حیف دست او رد شد و بر مادر خورد ــــــــــــــــــ .👇
. |⇦•بِسمِ رَبِّ النُّور.. و توسل به حضرت ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بِسمِ رَبِّ النُّور، رَبِّ العِشق، رَبِّ العالمین بِسمِ احمد ، بِسمِ زهرا و امیرالمؤمنین بِسمِ رَبِّ الجود، بسم مجتبی، بسم کریم بِسمِ ثارالله، بِسمِ الله رَحمنِ الرَّحیم السلام ای بهترین ماه، ای مُحرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم، السلام از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمامِ روسیاهی دعوتم کردی حسین تا شدم مجنونِ تو، عقلم دو چندان رشد کرد در محرم نورِ ایمانم فراوان رشد کرد ذره ای هستم که از مِهر شما آکنده ام شک اگر کردم به درمانِ شما شرمنده ام آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم آنکه دائم پایِ عشقت رنگ می بازد منم تو همان آقایی و روضه همان بيتُ الشفاست گریه بر داغِ تو بر هر دردِ بی درمان دواست هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین واجبِ عینی است، گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد، روضه ات تعطیل نیست می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار برتر از عرش است، روضه سقف می خواهد چه کار چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست بانویِ پهلو شکسته میزبانِ روضه هاست ما تأسّی می کنیم امسال بر بانو رباب سینه زن خواهیم شد حتی به زیرِ آفتاب فاصله فرقي ندارد بهرمان بي اختيار گریه باید کرد مثل مادرانِ داغدار *امام صادق عليه السلام فرمود: "نوحوا عَلَی الحُسین، نوحَ الثَکلی عَلَی وَلَدَها" برا جَدِّ ما مثه مادراي جوان مُرده گريه كنيد...* گریه های مادرانه یادگارِ فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست، کارِ فاطمه است : علی ذوالقدر *اگه ميخواي خوب گريه كني برا امام حسين، اين چند روز مواظب چشمات باش، به هر چيزي نگاه نكن، زيارت عاشورا رو بخون برايِ سلامتيِ هر كي كه داره پرچمِ ارباب رو بالا نگه ميداره، برا همه دعا كنيد... شبِ اول، شبِ مسلم بن عقيلِ، با اذن حضرت مسلم واردِ دهه ي اول محرم ميشيم، هجده هزار نامه دادن به امام حسين كه ما بزرگتر نداريم، ما امام نداريم، ما رهبر نداريم، آقا فرمودند: من مي فرستم برادرم رو، پسر عموم رو، شخص قابلِ اعتمادي رو، اِبنِ عقيل رو... حضرت مسلم حركت كرد، هزاران نفر اومدن استقبال،لذا وقتي اوضاع رو ديد نامه نوشت برا امام حسين، نوشت: ميخواي بياييد بيا... اما چيزي نگذشت، قول پست و پول باعث شد دورِ مسلم رو خالي كردن، حالا مسلم تك و تنهاست.* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
• تو اين شهر غربت.. و توسل به حضرت ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو اين شهرِ غربت كسي رو ندارم رو خاكِ غريبي اگه سر ميذارم نبودي ببيني چه سنگِ دلاشون من و راه ندادن تويِ خونه هاشون غريب و پريشون و بي هم نفس دارم بي تو فكرِ اَجَل مي كنم يه گوشه تو اين شهرِ پستِ دو رو بي تو زانوهامُ بغل مي كنم حسين جان، حسين جان حسين جان،حسين... چه قلباي سنگي، چه چشماي هيزي آخه دخترِ تو، كجا و كنيزي حالا كه ميآيي، نيار دخترات رو بكش رويِ اصغر، حسين جان عبات رو مي بينم گوشايِ بي گوشواره رو رويِ نيزه ها رأسِ شيرخواره رو بميرم ربابت رو اين ميكُشه ببينه تو بازار گهواره رو حسين جان، حسين جان حسين جان،حسين... كجايي ببيني كه دستامُ بستن تويِ كوچه هاشون سرم رو شكستن من و تشنه بردن رو دارالاماره تنم رو كشيدن به ميخِ قناره قرارِ ما باشه وروديِ شهر همونجا رويِ مركبِ نيزه ها همونجا كه خواهرِ تو مياد ميونِ نظرهايِ نامحرما *آيت الله فاطمي نيا مي فرمايند: خانم ها بايد برا حضرتِ مسلم داد بزنن، چون هر كسي تويِ كربلا رو زمين افتاد، زنها از تو خيمه ها بيرون اومدن، برا اون شهيد ناله و عزاداري به پا كردن، اما وقتي حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره پايين افتاد زنهاي كوفه لياقت نداشتن براش گريه كنن... شهادت شهدايِ كربلا خيلي شباهت به امام حسين داشت، اما شهادت حضرت مسلم يه شباهتي به امام حسين داشت، كه بين بقيه شهدايِ كربلا نبود، همه ي شهدايِ كربلا تشنه شهيد شدن، ارباب ما هم تشنه شهيد شد، حضرت مسلم هم تشنه شهيد شد، خوب اين شباهت بين همه بود، اگه حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره افتاد، شهدايِ كربلا هم از رويِ مركب افتادن، اما يه شباهت بود فقط بين حضرت مسلم و ارباب بي كفن بود، حضرت مسلم كه افتاد رو زمين هيچكي نبود بياد سرش رو به دامن بگيره، تو كربلا هر شهيدي رويِ زمين افتاد ارباب اومد بالا سرش، برا اون غلام سياه هم اومد، غلام سياه تعجب كرد، ديد يه نفر داره سر رو به زانو ميذاره، چشماش رو باز كرد ديد پسرِ پيغمبرِ،حُر وقتي رويِ زمين افتاد فكرش رو هم نميكرد وقتي چشماش رو باز ميكنه سرش تو بغلِ امام حسين باشه، اما اربابِ ما وقتي رويِ زمين افتاد، هيچكي نبود بياد سَرِ اربابِ مارو به دامن بگيره، يه نفر اومد كاش نيومده بود...* او مي نشست و من مي نشستم او رويِ سينه من در مقابل او مي بُريد و من مي بُريدم او از حسين سر ، من از حسين دل *ناله بزن بگو: حسين!....* ــــــــــــــــــ ۲
. |⇦دارند در کرب و بلا.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دارند در کرب و بلا تعویضِ پرچم می ‌کنند دارند عالم را پُر از اندوه و ماتم می ‌کنند فرقی ندارد خوب و بد وقتی که در هم می ‌خرند این خانواده فکر هر آلوده را هم می ‌کنند *يكي از علما مي فرمود: امام حسين جنس بُنجُل رو هم مي خرند...* پاداش هر بانی در این وادی مضاعف می ‌شود هر دِرهمی که می دهد ، هفتاد دِرهم می ‌کنند صد مُرده را جان می دهد ،یک یا حسینِ سینه زن سینه زنانش کارِ صد عیسی بن مریم می ‌کنند رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده *روايت داريم،شبِ اولِ مُحرم، حضرتِ حق، لباسِ خونينِ امام حسين رو به عرش آويزان ميكنه...* رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده جن و مَلَک گریان شده ، روضه مجسم می ‌کنند نَظمِ زمین و آسمان یکدفعه بر هم می ‌خورد تا جسمِ شاه کربلا را نامنظم می‌ کنند *چيكار كردن خواهرت هم تو رو نشناخت آقا؟...* نامردها با حوصله، یک بی کس و بی یار را تنها برای دِرهمی دارند دَر هم می ‌کنند ده تا سوار از یک طرف ، یک ساربان از یک طرف دارند تکه تکه عضو از پیکرش کم می کنند *هر كسي يك گوشه رو بُرد"السلامُ عَلَي الحُسين، السلامُ عَلَيكَ يا اَباعبدالله" شب دوم مُحرمِ، كاروانِ امام حسين رسيد كربلا، زياد شنيديد يه نفر اومد زمين رو معرفي كرد: آقا! اينجا كربلا هم نام داره...ابي عبدالله يه دو جمله روضه مكشوف خوند، فرمود: "هاهُنا وَاللّهِ هَتْکُ حَریمِنا" اينجا حُرمت ما رو زيرِ پا ميذارن"وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا"... رُباب!رُباب!،رُباب!...اول كه نيزه هارو ديدن، بچه ها فكر كردن نخلستونِ، عمه داريم مي رسيم، الان ميآن استقبالِ ما...* پريشون و خسته ام،پُر از اضطرابم بيا و نگاه كن، به حالِ خرابم بذار بيشتر از قبل، چشات رو ببينم الهي كه هيچ وقت، غمت رو نبينم هوايِ دلامون، زمستونيِ چرا چشمِ تو، خيس و بارونيِ برايِ خوش آمد، يه لشكر رسيد آخه اين چه جور، رسمِ مهمونيِ شنيدم كه كوفه، پُر از نيزه دارِ برا اينه داداش، دلم بي قرارِ چه كابوسِ تلخي، بازم پيشِ رومِ چه بغضِ عجيبي، ميونِ گلومِ نگو بي تو بايد بمونم داداش نگاه كن به بارونِ چشمِ تَرَم نگو يه روزي با حالِ خراب از اينجا تا گودال بايد برم بگو شيبِ گودال، اصلاً كجاست؟ كه از هولِ غارت زمين مي خورن نگو كه رگايِ داداشِ منُ با يه خنجر كهنه، كج مي بُرن *آره امروز كاروان رسيد كربلا، با چه احترام و عزتي مخدّرات رو پياده كردن، حضرتِ عباس زانو گذاشت، خواهرم پياده شو، پا رويِ زانويِ من بذار، علي اكبر يه طرف، قاسم يه طرف، نامحرم نباشه، خانوم پياده بشه... خواهرا از خدا بخواهيد، سايه مَردت هميشه بالا سرت باشه، اگه سايه ي مَردت بالا سرت باشه، كسي به خودش اجازه ي بي ادبي نميده، لذا زينب تا سايه ي مرد بالا سرش بود كسي بهش نگاهِ چپ نكرد، كسي بي ادبي نكرد، آي حسيني ها! من اشاره به عاشورا نميكنم، چهل رو ميرم جلوتر، كاروان از كوفه و شام برگشت كربلا، اومد زينب كنارِ قبرِ حسين، گفت: داداش! مستحبِ، وقتي كنارِ يه قبري ميري آب بريزي، داداش! چطور آب رو قبرت بريزم، الهي خواهرت بميره، يادم مياد از لبايِ خشكت، داداش!يه چيزي بهت بگم، حيف كه نامحرما دارن مي بينن، اگه نامحرما نبودن لباسم رو بالا ميزدم كبودي و زخم هاي تنم رو ببيني، كنايه از اينكه همه ي كاروان همين وضع رو دارن... عزيزِ دلم يه مسافرت ميخواي بري، بچه ي كسي رو همراه خودن نبر،اگه اتفاقي براش بيوفته، رويِ برگشتن نداري،گفت: داداش! يه امانت پيشِ من داشتي، داداش! براش كم نذاشتم،اما دستِ خالي برگشتم، اگه اون شب سَرِ تو رو نياوُرده بودن، من سالم مي آوردمش...ديدن خانم از سَرِ قبر بلند شد، كجا ميري؟ گفت: عباس مادرش كربلا نيست، عباس گريه كن نداره...اي حسين... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•من مثل قطره ام... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● " اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه" "اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" من مثل قطره ام و تو مثل دريا، مگه نه؟ بايد اين قطره كنه دريا رو پيدا، مگه نه؟ تويِ خواب، خودت بهم گفتي خيلي زود ميآي قول دادي كه من و مي بري از اينجا، مگه نه؟ به جايِ عروسك اين بار، برا من عصا بيار دخترِ شامي ميگه: افتادم از پا، مگه نه؟ اينجا بازارش مثلِ كوچه هايِ مدينه بود صورتم درست شده شبيه زهرا، مگه نه؟ جونِ بابا بگو دل تنگي هامُ چيكار كنم؟ جونِ من بگو من و دوست داري يا، مگه نه؟ رويِ نيزه فهميدم چرا عمو چشماشُ بست قصه ي گوشواره امُ گفتي به سقا، مگه نه؟ داداشم با پيرهنم ميخواد من و كفن كنه ديگه وقتِ رفتم رسيده بابا، مگه نه؟ *مگه ميشه دختر بابارو نشناسه، روپوش رو از رويِ تشت زد كنار، بابارو نشناخت...چي شد بابارو نشناخت؟ اول اينكه اين سر زياد چوب خورده بود، هم عُبيدالله بن زياد زده بود و هم يزيد، شايد توي چشم زياد ضربه زدن، وقتي چشم صدمه ببينه قيافه عوض ميشه، دليلِ دوم: اين سر يه شب تا صبح تويِ تنور بوده، خاكستر با خون قاطي شده،دليل سوم: هر منزلي كه استراحت مي كردن، سر رو از نيزه در مي آوُردن، داخل يه صندوقچه ميذاشتن، چهل منزل توقف كردن، يعني چهل بار اين سر رو در آوُردن روزِ بعد دوباره به نيزه زدن، شايد ميخواستن سر رو به نيزه بزنن، جايِ قبل بند نميشد يه جايِ جديد مي زدند...تو بابايِ مني؟ بابايِ من خيلي خوشكل بود...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
. و توسل به حضرت سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو این شبِ تاریک، ستاره مبهوته خواب می دیدم بازم، سرم رو بازوته تقصیر من نیست که، اشکم سرازیره یادِ تو می افتم، خواب از سرم میره کجای دنیا، اینطوری بابا، جوابِ اشک و میدن جلو چشایِ، عمه سرت رو، روی زمین کوبیدن کسی نمی پرسه، از حال و احوالش پروانه ای رو که، سوخته پر و بالش ممنون تو هستم، که اومدی پیشم غصه نخور بابا، خودم فدات میشم اهالیِ شام، به دخترِ تو، مگه امون می‌دادن تو کوچه بازار، هی با اشاره، منو نشون می دادن حسين... من و ببر بابا، دورِ تو مي گردم چشام نمي بينه، عمه رو گم كردم يادم ميره دردِ، پارگي گوشم وقتي سَرِ خونيت، باشه تو آغوشم يه نانجيبي اومد تو خيمه، گوشواره هامُ بُردش نديدي بابا، چه وحشيونه، خلخال پامُ بُردش اون بي حيايي كه، كشيده گيسومُ دستايِ سنگينش، شكسته اَبرومُ تا ديد عموم رفته، حرفايِ بد ميزد كارش فقط اين بود، به من لگد ميزد از ترس و وحشت، لُكنت گرفتم از وقتي رفتي رقيه ات سامون نداره * " يا أبتاه! مَن ذا الذي خَضَّبَكَ بدَمائك؟"بابا! محاسنت خوني شده"يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وَريدَك؟" بابا! رگ هايِ حنجرت رو كي بُريده؟...* خيلي غمت واسم، سخته و سنگينِ خولي رسيد ديدم، سرت تو خُرجينِ خسته شدم بابا، از زندگيم سيرم سه ساله ام اما، ببين چقدر پيرم كسي نفهميد، بينِ خرابه من چي كشيدم خسته شدم از اين همه دوري،ديگه بُريدم *ان شاءالله راه كربلا امسال باز باشه، بريم ازطرف بي بي، رو به رويِ شش گوشه سلام بديم...ياد كنيم شهدايِ مدافعِ حرم رو، ياد كنيم بچه هايي رو كه بابا ندارن...خيلي مراقبت كن تويِ مهموني ها، حضرت آيت الله مرعشي، تويِ يك مهموني بچه هاش رو صدا زد، گفت: بچه ها! اون بچه اي كه اونجا نشسته بابا نداره، خواستيد من رو صدا بزنيد، بابا نگيد، دلش ميگيره... يكي از مداحان اهلبيت تعريف ميكنه، ميگه: من رو دعوت كردن مراسم تقدير از رزمندگان مدافعِ حرم، ديدم همه ي رزمنده ها با لباسِ نظامي نشستن، دونه دونه بچه هاشون ميرن بالا با بابا، يه دختر بچه ميكروفن رو ميگيره شعر ميخونه، همه براش دست ميزنن بهش جايزه ميدن،يكي ديگه قرآن ميخونه بهش جايزه ميدن، يكي دعاي فرج ميخونه،نگام افتاد به يه دخترِ چهار پنج ساله ديدم چشماش كاسه ي خونِ، گفتم: عمو! تو چرا نميري شعر بخوني؟ گفت: من بابا ندارم، من بابام شهيد شده، اينا كه ميرن بالا شعر ميخونن به خاطر باباشون ميرن، گفت: عصباني شدم رفتم بالا ميكروفن رو گرفتم، اون دخترِ شهيد رو هم با خودم بردم، گفتم: اين بچه شهيده، كسي صداش نميزنه، ميكروفن رو گرفتم يه شعر خوند، نه تنها همه براش دست زدن، ديدم همه ي بچه هايي كه هديه گرفته بودن اومدن بالا گفتن: هديه ي ما مالِ تو... من بميرم برا رقيه، گفت: عمه! اين بچه ها كجا دارن ميرن، گفت: عمه اينا دارن ميرن خونه هاشون، گفت: عمه! مگه ما خونه نداريم... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۲👇
. |⇦•اگر سنگِ مسی را ... روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اگر سنگِ مسی را کوه زر کردم ضرر کردم اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم منم آن تآجرِ یوسف فروشی که، نفهمیدم در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم من از “اِلّا جمیلا” یی که زینب گفت، دانستم به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم مرا جز بی قراری در هوای تو ، قراری نیست بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم ، ضرر کردم "لَفی خُسری" که حق گفته، بُوَد توصیفِ حال من که یک لحظه بدونِ روضه سر کردم ضرر کردم به غیر از خاطراتِ راهِ تو ، وِرد زبانم نیست به غیر از کربلا ، هر جا سفر کردم ضرر کردم نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم :عمران بهروج *حضرت آیت الله نخودکیِ اصفهانی از دنیا رفت، خوابش رو دیدن، گفتن چه خبر؟ گفت: وقتی همه رفتن، نکیر و منکر اومدن ازم سئوال کنن، گفتن: "مَن رَبُّک؟"گفتم: "الله جَلَّ جَلاله" دوباره پرسید:"مَن نَبیُّک؟مَن کِتابُک مَن دینُک"جوابشون رو دادم"مَن اِمامُک" گفتم:علی، گفت: خوب بعدی، گفتم:امام حسن، گفت: بعدی، گفتم: امام حسین، میگه: تا گفتم امام حسین، گریه ام گرفت، رو کرد به اون یکی گفت: ولش کن، حسابش با امام حسینِ... آقا! حسابِ منم خوت بردار، یادتِ شیطنت می کردی، میگفتن:بابات بیاد مدرسه، می گفتیم: من رو کتک بزن من جلو بابام خجالت میکشم، یه روزی بشه بگن اربابت بیاد، آقا من سرم رو میندازم پایین میرم طرفِ جهنم، من از خجالتِ گناهام تو چشمِ اربابم نمی تونم نگاه کنم... امشب شبِ حضرتِ زینبِ، شیخِ سامرایی تعریف کرده بود برا حضرتِ آیت الله سیبِویه، گفته بود من امام زمان رو سامرا دیدم، آقا فرمودن، شیخِ سامرایی! به شیعیان ما بگید برا من دعا کنن، گفتم:آقاجان! همه شما رو دعا میکنن، فرمود: بهشون بگو: خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدن، وقتی خدا رو به حضرت زینب قسم بدی دستِ رَد نمیزنه...* زینب زینب زینب کنزِ حیا زینب، جانِ وفا زینب زینب زینب زینب درد آشینا زینب، غرقِ بلا زینب *سوریه که بری، وقتی وارد حرم حضرت رقیه سلام الله علیها میشی، دیگه زانوهات توان نداره، اشکات بی اختیار میاد، اما وقتی میری وارد حرم حضرت زینب میشی، مبهوت میشی، میگی: برا کدوم روضه هات گریه کنم؟زینب که بچه بود، چادر نمازِ مادرش رو سر می کرد، از چهار پنج سالگی بی مادر شد، مادرِ خونه شد...* زینب زینب زینب درد آشینا زینب، غرقِ بلا زینب *کنارِ بستر باباش امیرالمؤمنین بوده، زینب زینب زینب، کنار داداش حسنش، کربلا، گودی قتلگاه بوده، زینب زینب زینب،اسارت رفته، خرابه ی شام بوده، کوفه بود، زینب زینب زینب، بدترینش رو بگم؟کاخِ یزید، زینب زینب زینب، رقاصه ها دارن میرقصن، نوازنده ها دارن مینوازن، دخترِ علی رو وارد کردن.... دوتا پسر داره خانوم زینب، وقتی خبر شهادت علی اکبر رسید، خبر شهادت حضرت قاسم رسید، بچه هاش رو آماده کرد، بچه ها دیگه نوبتِ شماست،دایی خیلی تنها شده... مادرِ شهید کشوری تو خاطراتش میگه خودم موهایِ بچه ام رو شونه زدم، خودم سُرمه کشیدم، گفتم برو، تو رو میسپرم به امام حسین... زینب بچه ها رو آماده کرد ولی خودش نرفت، از گوشه ی خیمه نگاه کرد، دید بچه ها رفتن برگشتن، گفتن: دایی به ما اجازه نمیده، فرمود: ناراحت نباشید،خودم می دونم چیکار کنم، چادر سر کرد حرکت کرد رفت...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
. |⇦•امسال دو تا سرور داره... زیبا ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه _ حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── امسال دو تا سرور داره  دو عید و دو جشن و دو شور داره  امسال سراسرش امیده  دل هم طلب ظهور داره  حالا بگو تو یکصدا با اهل آسمون آقای ما بیا  همه فرشته ها که میخونن تو هم بخون آقای ما بیا  دل دیوونه کن بگو با لهجه ی جنوب آقای ما بیا  دلتو بشکن بگو به صاحب الزمون آقای ما بیا  باد صبا بگو با ابرها  بارون بگو تو گوش دریا  بگه به دلبر ما که بیا مولا  یابن الحسن بیا... خورشید سر قرار اومد بارون توی سبزه زار اومد با اومدن‌گل نرگس دنیا میبینه بهار اومد بگو صدا قدم های بهارو‌ میشنوی آره که میشنوم صدای این دلای بی قرار و‌ میشنوی آره که میشنوم صدا میگه روزای آخر جداییِ آره که میشنوی نفس بی قرار ذالفقارو‌میشنوی آره که میشنوم نزدیکه دیگه دلدارما داره درست میشه کارما دیگه داره میاد از راه بهارما یابن الحسن بیا ... چشماش برکات عید داره دنیا به نگاش امید داره از راه میرسه نگاری که تیغ مژهاش شهید داره کیه اونیکه چشم شیعه چش به راهشه پسر فاطمه است آسمونم هلاک روی ماهشه؟ پسر فاطمه است کیه که لشگر شهیدا تو سپاهشه؟ پسر فاطمه است تسلیمشه تموم دنیا با تیغ ذوالفقار مولا همه دنیا رو‌میگیره با یا زهرا یابن الحسن بیا ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•امسال دو تا سرور داره... زیبا ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه _ حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── امسال دو تا سرور داره  دو عید و دو جشن و دو شور داره  امسال سراسرش امیده  دل هم طلب ظهور داره  حالا بگو تو یکصدا با اهل آسمون آقای ما بیا  همه فرشته ها که میخونن تو هم بخون آقای ما بیا  دل دیوونه کن بگو با لهجه ی جنوب آقای ما بیا  دلتو بشکن بگو به صاحب الزمون آقای ما بیا  باد صبا بگو با ابرها  بارون بگو تو گوش دریا  بگه به دلبر ما که بیا مولا  یابن الحسن بیا... خورشید سر قرار اومد بارون توی سبزه زار اومد با اومدن‌گل نرگس دنیا میبینه بهار اومد بگو صدا قدم های بهارو‌ میشنوی آره که میشنوم صدای این دلای بی قرار و‌ میشنوی آره که میشنوم صدا میگه روزای آخر جداییِ آره که میشنوی نفس بی قرار ذالفقارو‌میشنوی آره که میشنوم نزدیکه دیگه دلدارما داره درست میشه کارما دیگه داره میاد از راه بهارما یابن الحسن بیا ... چشماش برکات عید داره دنیا به نگاش امید داره از راه میرسه نگاری که تیغ مژهاش شهید داره کیه اونیکه چشم شیعه چش به راهشه پسر فاطمه است آسمونم هلاک روی ماهشه؟ پسر فاطمه است کیه که لشگر شهیدا تو سپاهشه؟ پسر فاطمه است تسلیمشه تموم دنیا با تیغ ذوالفقار مولا همه دنیا رو‌میگیره با یا زهرا یابن الحسن بیا ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦• محمد را دوست دارم... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی مصطفی صلوات الله علیه و آله به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── مرامش را، کلامش را دوست دارم محمد را دوست دارم قیامش را، پیامش را دوست دارم محمد را دوست دارم دوست دارم، از عشق او خبر کنم همه دنیا رو و روشنی بدم همه دلها رو بگیرم از همه غمِ فردا رو مهربان ترین، ای پیمبر خوبی ها سلام مهربان ترین، ای پیمبر بی همتا سلام مهربان ترین، مرد دنیا سلام دوستت دارم، یا محمد... خصالش را، کمالش را دوست دارم محمد را دوست دارم وصالش را، و آلش را دوست دارم محمد را دوست دارم دوست دارم همیشه من گدای این در باشم غلامِ خانه ی پیمبر باشم و پیروِ مرام حیدر باشم مهربان ترین، بر تو و علی و زهرا سلام مهربان ترین، ای دوای درد ماها سلام مهربان ترین مرد دنیا سلام دوستت دارم، یا محمد... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦• شبِ تاریک و پُر از درد.... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── شبِ تاریک و پُر از دردِ بشر سر اومده نوگلی که قرارِ بشه پیمبر اومده گُل سرمد اومده که محمد اومده صَلِّ عَلَی احمد... دل مُرده ها بیایید جان اومده ظرف پذیرش قرآن اومده ایمان بیاورید ایمان اومده نورِ آسمونا محمد خلیفه ی خدا محمد جانم جانم تو دلِ این چاه دستِ ما کوتاه ذکرِ لبهامون یا رسول الله یا رسول الله... باید آتیشکده خاموش بشه چون ماه اومده قصر شاها بایدم خراب بشه چون شاه اومده همه بت های جهان برای سجده میان پیشِ پایِ احمد... هر عاقلی تو عالم مجنون شده شیطون از آسمونا بیرون شده شادی کنید آخه امشب ازشعف سنگ وکلوخ و چوب هم خندون شده آقای عالمِ محمد حبیبِ دلمِ محمد پدرِ فاطمه محمد جانم جانم حضرتِ دریا تشنه ایم آقا سیدی مولا یا اَبَا الزَّهرا... یا رسول الله... ما مسلمونِ تو و شیعه ی لبخندِ توئیم تو اَبَا الزَّهرا و ما نوکرِ فرزند توئیم ما گدایِ فاطمه، به فدای فاطمه فاطمه یا زهرا... دل دستِ بچه هات دادیم از قدیم راه شماست فقط راهِ مستقیم ما امتِ محمد هم دل میشیم تا پشتِ لشکرِ کفر و بشکنیم راهِ علی راهِ سعادت همه تو مسیر ولایت راه نجاتمونِ وحدت جانم جانم ارتشِ دنیا نیست حریفِ ما ما تو رو داریم یا اَبَا الزَّهرا یا رسول الله... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•سخته حتی تصور کرد... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── سخته حتی تصور کرد مادر آه بکشه از درد نبینی ای کاش که بلرزه مادر پاهاش نبینی که نامحرما راه مادر و سد کنند خدا کنه نبینی که چادرشو‌ لگد کنند خدا کنه دروغ باشه... درد و‌ هیچ کی نفهمیده اما چشم‌ حسن دیده دیده که مادر سیلی خورده برا حیدر با چیزایی که دید حسن یه شبه شده مو سفید خدا برا کسی نخواد غمی رو‌ که حسن چشید خدا کنه دروغ باشه... ــــــــــــــــــ . ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•دیگه این زنده بودن... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── دیگه این زنده بودن، به کار من نمیاد پاشو خانوم خونم، به تو کفن نمیاد عزیزِ دلم، یعنی دیگه ندارمت؟! چجوری باید، توی تابوت بذارمت؟! زهرای من، به خدا میسپارمت سنگینیه غمِ، زخم رو پهلوت یه طرف سنگینیه تابوت یه طرف سنگینیه غمِ، کبودیِ روت یه طرف سنگینیه تابوت یه طرف زهرا، خدا نگهدارت... دیگه دارم می‌میرم، نشون به اون نشونی که دنیا زندگیم و گرفته تو جَوُونی امیدِ علی، نا امیدم نکن نرو یادم نمیره، هجوم پشت اون در و آتیش زدن، گلِ یاس حیدر و سنگینیه غمِ، آتیش معجر یه طرف سنگینیه اون در یه طرف سنگینیه غمِ، محسن پر پر یه طرف سنگینیه اون در یه طرف زهرا، خدا نگهدارت کارِ خونه میوفته، دیگه رو دوش زینب وای از اون روضه ها که، گفتی تو گوش زینب میگفتی یه روز، توی گودال قتلگاه می مونه حسین، زیر نعلای مرکبا غوغا میشه، میونه عرش خدا سنگینیه غمِ، ناله ی زینب یه طرف سنگینیه مرکب یه طرف سنگینیه غمِ، زخمِ لَبالب یه طرف سنگینیه مرکب یه طرف حسین جانم، عزیزِ مادر من : محمدجواد صادقی یوسف زندیه ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜👇.
|⇦•کنج قفس پر و بالم... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج مجتبی رمضانی•✾• کنج قفس پر و بالم شکسته بغضی عجیب روی قلبم‌ نشسته‌ دیگه شدم‌ من از این دنیا خسته خسته تر از خسته، حاله منه غربت وغم‌ توی اقباله منه روضه ی من روضه ی کرب وبلاست این زندون مثل گودال منه درست مثل عمه زینب دعا میخونم‌ تو دلِ شب خَلِّصنی یارب یارب... غریبی بس مرا دلگیر داره فلک برگَردَنُم زنجیرداره گفت فلک از گَردَنُم زنجیر بردار که غربت خاک‌دامن‌گیر داره *میگه: وقتی چهار تا غلام اومدن بدن رو بردارن دیدن خیلی سنگینه، گفتن: آقایی که این همه سال زندان بوده، نباید اینقدر سنگین باشه، اومدن‌ روپوش رو کنار زدن؛ دیدن هنوز غل و زنجیر به دست وپاشه ... یه‌ جای دیگه هم بود، سهل بن سَعد ساعدی میگه: امام زین العابدین من‌ رو صدازد: گفت:سَهل! یه پارچه ای داری؟ گفتم برا چی؟ گفت: سهل! این زنجیری که به گردنمه خیلی محکمه، سهل! یه تیکه پارچه زیر زنجیر بذار، میگه: اومدم زنجیر رو بالا آوردم، دیدم خون از زیر زنجیر میاد، پارچه رو‌ گذاشتم از من تشکر کرد... گفتم آقا وظیفه ام بود اگه امری، دستوری دارین انجام بدم، گفت: سهل! برو‌ نیزه دار رو ببین بهش بگو‌ این سَرهارو‌ جابه جا کنه، این مردم دارن به بهانه‌ ی نگاه کردن به سرهابه زن بچه ی ما نگاه میکنن...* تیر ه شده دیگه این روزگارم زخم زبون برده صبر و قرارم این دم‌ آخری نیست کسی کنارم سهم من از دنیا جسارته تحملِ رنج اسارته گریز روضه ام شد شام بلا از این به بعد عین روایته شام‌ و بلا و ازدحامش زینب وسنگِ روی بامش چی بگم از بزم‌ حرامش خَلِّصنِی یا رب یارب.. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
. |⇦•امسال دو تا سرور داره... ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه اجراسده سال ۱۴۰۰ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━────── امسال دو تا سرور داره  دو عید و دو جشن و دو شور داره  امسال سراسرش امیده  دل هم طلب ظهور داره  حالا بگو تو یکصدا با اهل آسمون آقای ما بیا  همه فرشته ها که میخونن تو هم بخون آقای ما بیا  دل دیوونه کن بگو با لهجه ی جنوب آقای ما بیا  دلتو بشکن بگو به صاحب الزمون آقای ما بیا  باد صبا بگو با ابرها  بارون بگو تو گوش دریا  بگه به دلبر ما که بیا مولا  یابن الحسن بیا... خورشید سر قرار اومد بارون توی سبزه زار اومد با اومدن‌گل نرگس دنیا میبینه بهار اومد بگو صدا قدم های بهارو‌ میشنوی آره که میشنوم صدای این دلای بی قرار و‌ میشنوی آره که میشنوم صدا میگه روزای آخر جداییِ آره که میشنوی نفس بی قرار ذالفقارو‌میشنوی آره که میشنوم نزدیکه دیگه دلدارما داره درست میشه کارما دیگه داره میاد از راه بهارما یابن الحسن بیا ... چشماش برکات عید داره دنیا به نگاش امید داره از راه میرسه نگاری که تیغ مژهاش شهید داره کیه اونیکه چشم شیعه چش به راهشه پسر فاطمه است آسمونم هلاک روی ماهشه؟ پسر فاطمه است کیه که لشگر شهیدا تو سپاهشه؟ پسر فاطمه است تسلیمشه تموم دنیا با تیغ ذوالفقار مولا همه دنیا رو‌میگیره با یا زهرا یابن الحسن بیا ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•حب علی مثل .. ( ) و توسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── حب علی مثل آب زلاله اثر لقمهٔ پاک و حلاله ذکر علیٌ عبادَ یعنی همهٔ ذکرا بی تو قیل و قاله عالم شده محو مقام تو، حیدر قرآن میریزه از کلام تو، حیدر یا علی گفتم و از گفتهٔ خود دلشادم چه کنم نام دگر یاد نداد استادم عالی و اعلی هستی و اعلی جنابی مالک محشر هستی و فصلُ الخِطابی دست تو رازق همهٔ کائناته دریای رحمت و کَرَمِ بی حسابی یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی علی تو جلوهٔ ذات خدایی جمع تموم صفات خدایی تویی اباالحسن و تا قیامت آیینهٔ حَسَنات خدایی عالم به تقدیر و به آینده، حیدر موندن خدایی تو یا که بنده، حیدر روز و شب از تو قضا از تو قدر میگویم ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر میگویم دریا کنار وسعت فَضلت حقیره یک قطره از فضائل تو الغدیره هرکی نداره حب تو عمرش تباهه هرکی نداره عشق تو باید بمیره یا علی یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی جنگ و به هم زدی با جبروتت با غضب نگاهت با سکوتت هردو عبادته فرقی نداره رجز رزم تو ذکر قنوتت خیبر شده ماتِ تماشای، حیدر میدون میلرزه با رجزهای، حیدر در هوا تیغ دو دم نعرهٔ هوهو میزد نعرهٔ حیدریِ أَینَ تَفِرّوا میزد فاتح پیکار اومده مرحب فرار کن شیر لافرار اومده مرحب فرار کن انگار نمیدونی چه کسی رو به روته حیدر کرّار اومده مرحب فرار کن یا علی یاعلی یاعلی یا علی یا علی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•دنیای منی حسین... و توسل به حضرت سیدالشهداعلیه السلام ویژهٔ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── دنیای منی حسین، از دنیا تو رو می‌خوام این خواهش قلبمه، شب جمعه حرم بیام اگه تمومِ حسرت دلم زیارته ولی دلم خوشه که این جدایی قسمته تموم زندگیم شبا میونِ هیأته ممنونم از در این خونه نکردی تو ردم با همهٔ سابقهٔ خوب و بدم به یاد لب‌هات نه به آب لب نزدم حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای نوکرِ بدی بودم ولی دوست دارم تو رو رو سیاه شدم ولی، نکنه بگی برو بیا و مثل حر روی سیاهم و بخر این عبد عاصی و زیارتِ حرم ببر دار و ندارمه آقا همین چشمای تر حال من دیدنی میشه لحظهٔ جون دادنم وقتی که خاک می‌ریزن روی تنم اربابم بیای برای دیدنم حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•چهل سال هرشب روضه... و توسل به راوی دشتِ کربلا سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم با عمه ها، پاره گریبان تو بودم چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود نعلین پا کردم بیابان یادم آمد رفتن روی خار مغیلان یادم آمد چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد داغ حصیری بر دل من شعله ور شد هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم رفتم به تشییع جوانها گریه کردم با خنده های ساربانها گریه کردم عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم انگشتر از دستم درامد روضه خواندم بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد بازاریان بد زبانش اذیتم کرد هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد شرمندگی از خواهرانم سهم من شد حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است در ظرف آبم روضه ی جام شراب است ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
30.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 🟢حب علی مثل آب زلاله... 🟢 ✅ حب علی مثه آب زلاله... ▶️ 💢 🔸🔹🔸🔹 حب علی مثه آب زلاله اثر لقمهٔ پاک و حلاله ذکرُ علیٍ عباده یعنی همهٔ ذکرا بی تو قیل و قاله عالم شده محو مقام تو، حیدر قرآن می‌ریزه از کلام تو، حیدر یا علی گفتم و از گفتهٔ خود دل شادم چه کنم نام دگر یاد نداد استادم عالی و اعلا هستی و اعلا جنابی مالک محشر هستی و فصل‌ الخطابی دست تو رازق همهٔ کائناته دریای رحمت و کرم بی حسابی " یاعلی " علی تو جلوهٔ ذات خدایی جمع تموم صفات خدایی تویی ابا الحسن و تا قیامت آیینهٔ حسنات خدایی عالم به تقدیر و به آینده، حیدر موندن خدایی تو یا که بنده، حیدر روز و شب از تو قضا از تو قدر می‌گوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر می‌گوید دریا کنار وسعت فضلت حقیره یک قطره از فضائل تو الغدیره هرکی نداره حب تو  عمرش تباه هرکی نداره عشقتو باید بمیره " یاعلی" جنگ و بهم زدی با جبروتت با غضب نگاهت با سکوتت هر دو عبادته فرقی نداره رجز رزم تو ذکر قنوتت خیبر شده مات تماشای، حیدر میدون می‌لرزه با قدم‌های، حیدر در هوا تیغ دو دم نعرهٔ هوهو می‌زد نعرهٔ حیدری أین تَفِرّوا می‌زد فاتح پیکار اومده مرحب فرار کن شیر لافرار اومده مرحب فرار کن انگار نمیدونی چه کسی رو به روته حیدر کرار اومده مرحب فرار کن " یاعلی " .
enc_16239221258796098181740.mp3
5.96M
🌸 ✅ چه خوبه که زندگی من... ▶️ 💢 🔸🔹🔸🔹 چه خوبه که زندگی من همیشه رنگ خدا داره چه خوبه تو کشوری هستم، که معصومه و رضا داره دل من توی رفت و آمده میون همین دو گنبد بهشت خدا خلاصه شده تو جاده‌ٔ قم تا مشهد " دلای ما همیشه آرومه با حضرت رضا و معصومه " چه خوبه سایه‌ٔ تو بانو یه عمره روی سرم بوده چه خوبه که هر جایی رفتم گنبدت در برابرم بوده سر سفره‌ٔ پر از نعمتِ تو رزق و روزی می‌گیریم ما هر کجا باشیم، ما هر جا بریم از در خونت نمی‌ریم کرامتت چقدر معلومه یا حضرت کریمه معصومه " دلای ما همیشه آرومه با حضرت رضا و معصومه " چه خوبه ازین که عمریه گدای خونه‌ٔ سلطانم چقدر دلتنگ قمم بازم چقدر دلتنگ خراسانم ازین خونواده به نوکرا کم مگه کرم رسیده کی بهتر از این خواهر و برادر جواب ما رو میده؟ گدا میاد شاه میره از این در فدای این برادر و خواهر " دلای ما همیشه آرومه با حضرت رضا و معصومه " .
‍ . |⇦• محمد را دوست دارم... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── مرامش را، کلامش را دوست دارم محمد را دوست دارم قیامش را، پیامش را دوست دارم محمد را دوست دارم دوست دارم، از عشق او خبر کنم همه دنیا رو و روشنی بدم همه دلها رو بگیرم از همه غمِ فردا رو مهربان ترین، ای پیمبر خوبی ها سلام مهربان ترین، ای پیمبر بی همتا سلام مهربان ترین، مرد دنیا سلام دوستت دارم، یا محمد... خصالش را، کمالش را دوست دارم محمد را دوست دارم وصالش را، و آلش را دوست دارم محمد را دوست دارم دوست دارم همیشه من گدای این در باشم غلامِ خانه ی پیمبر باشم و پیروِ مرام حیدر باشم مهربان ترین، بر تو و علی و زهرا سلام مهربان ترین، ای دوای درد ماها سلام مهربان ترین مرد دنیا سلام دوستت دارم، یا محمد... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇