eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
8.3هزار ویدیو
989 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی جمعه ها ساعت 8/30صبح مداح اهل بیت کربلایی مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•چگونه سرکنم... و توسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── "صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا نورالله.." چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را چه علتی بیاورم ندیدنِ مدام را شلوغ شد دلِ من از برو و بیای هر کسی ولی دوباره یاد تو شکست ازدحام را منم که از تو دورم و صدای تو نمی‌رسد وگرنه که تو داده ای جواب هر سلام را نشانه های آخرَالزمان رسیده پشت هم و کرده است جابجا حلال را حرام را جهاد اکبر است انتظار تو در این زمان نه! ساده نیست هر کسی ندارد این مقام را به این یقین رسیده ام که دیدنت مِلاک نیست جهان مگر ندیده بود یازده امام را بعید نیست عاقبت فقط به خاطر حسین تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را بگیر انتقام آن ذبیح را که بین خون به کربلا تمام کرد حجّ ناتمام را ز داغِ عمّه ات و یا ز حال زین العابدین بگو که من ز روضه ها بخوانمش کدام را شکست قلب عمّه زینبت شبیه قامتش در آن دمی که خیزران شکست احترام را دلِ تو گرم سوگواریِ علیِ اکبر است چقدر گریه کردی آن شهید تشنه کام را چنان که می‌رود پیمبر از مقابلِ حسین ز خیمه رفت و بُرد با خودش دلِ خیام را .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•شرافت، مات تشریفات... علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── *امشب شب جووناست، شب جوون آقا اباعبدالله، علیِ اکبره، به یاد اون پدر مادرای شهدایی که بچه هاشونو راهی کردن رفتن دیگه برنگشتن، یا اباعبدالله، رحمت خدا به زائر حسین، رحمت خدا به گریه کن حسین، رحمت خدا بر اون مردایی که برا حسینِ فاطمه زنونه گریه میکنن، آخ چی گذشت به حسین، وقتی دید علی اکبر رو زمین افتاده... شرافت، ماتِ تشریفات والای علی اکبر اصالت، وصفی از اوصاف علی اکبر معادِ پیچشِ زلفش، نماد محشر کبری قیامت جلوه ای از قد و بالای علی ا‌کبر تجلی های پیغمبر در این آیینه بی وقفه حرم را می‌کند محو تماشای علی اکبر جمالش شرح والشمس است و والفجر است و والطارق بخوان آیات مصحف را ز سیمای علی اکبر شُکوهش را نظر کن حیدر است انگار پا تا سر جلال فاطمه دارد سراپای علی اکبر نظرگاهِ بلندش چِشم های پاک عباس است بصیرت را ببین در چَشم بینای علی اکبر دهان بُگشود بر تبیین، جهاد اینگونه می‌باید بیان کرده ست حق را، نُطق گویای علی اکبر چه پیوندی سرشته در ازل با دست ثارُالله گِلِ پاک شهیدان با سجایای علی اکبر *هر وقت دلشون برا پیغمبر تنگ میشد، نگاه به صورت علی میکردن..* هماوردی ندارد شیر حق در جنگ رو در رو هزار الله اکبر کیست همتای علی اکبر به یک جولانِ چَشمش قلب اردوگاه دشمن ریخت چه غوغایی به پا کرده هیاهوی علی اکبر چه استقبال پر شوری به همراه رسولُ الله خدا کرده بهشتش را مهیای علی اکبر اگر چه حاصل عمر حسین از دست رفت اما به رسم صبر تاب آورد تا پای علی اکبر غم فرزند سنگین است تا میشد تحمل کرد ولی آخر به خاک افتاد بابای علی اکبر به خاک افتاد طوری که همه گفتند دق کرده به خاک افتاد بین اِرباً اِربای علی اکبر حسین افتاد از پا موقعی که دید افتاده شکافی بین ابروهای زیبای علی اکبر مسیحا آفرین آهی کشید و از نفس افتاد خدایا !کاش امکان داشت اِحیای علی اکبر علی را تکه تکه از تمام دشت آوردند خدا را شکر کامل گشت اعضای علی اکبر تنش را در عبا چیدند پیش چشم بابایش عمو عباس با دیگر عمو های علی اکبر کُنون در بین دارُالحرب دور عمه ی سادات بنی هاشم همه جَمعند منهای علی اکبر *هر کی رو زمین افتاد ابی عبدالله اومد بالای سرش، آخ خودش تنهایی همه رو آورد تو خیمه ی دارُالحرب، اما با بدن علی چه کردن، ابی عبدالله یه نفرو صدا نزد، صدا زد جوونای هاشمی بیاین، علی رو به سمت خیمه ها ببرید، هر جا هستی فریاد بزن یا حسین...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•نوحه یعنی بانگ‌ اذان.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── عاشق اهل البیتیم در پناه قرآنیم در سپاه موعود و در سپاه قرآنیم خط به خط ما بی تاب آیه های قرآنیم جان فدای مولا و جان فدای قرآنیم حسین بین کربلا قرآن خونده تو شب عاشورا قرآن خونده حتی زیر دست و پا قرآن خونده سرش به روی نیزه ها قرآن خونده «حسین ای جانم حسین ای جانم» ما به فردا ها خوش بین، با امید قرآنیم حال اگر لازم باشد ما شهید قرآنیم ما همیشه مؤمن بر وعده های قرآنیم جان فدای مولا و جان فدای قرآنیم مولا هم برا همه قرآن خونده کوچه به کوچه فاطمه قرآن خونده سقا تو راه علقمه قرآن خونده زینب توی همهمه قرآن خونده «حسین ای جانم حسین ای جانم» دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومده اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده لشکر مشکی پوشان سینه زنای ارباب شب همه شب میخونن نوحه برای ارباب جان آقا، سنه قوربان آقا سید العطشان آقا، جان آقا نوحه یعنی: شیوَنِ زنجیر عزادار نوحه یعنی: زمزمه ی مردم بازار به پرچم و بِیرَق علی الدوام، درودِ ما سلامِ ما به نوحه خوانانِ قدیمیِ محله ها سلام ما «آه یا حسین مظلوم..» نوحه یعنی: صوت دل انگیز پیمبر نوحه یعنی: بانگ اذان علی اکبر ترنُّمِ اشکِ، مُخدَّرات، به دامنش نشسته است ز خشکیِ لب های تشنه اش، دل حسین شکسته است «آه یا حسین مظلوم..» بارالها! خم شدم از داغ جوانم من چگونه تا حرم او را برسانم هر طرف صحرا ز جسم او شقایقی شکفته است در دل خاک و خون عزیز من چه عاشقانه خفته است «آه یا حسین مظلوم..» جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم «جانم حسین جانم حسین..» سِرِّ نِی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود ممدوحه ی پروردگار ای نایب صاحب ذوالفقار اسطوره ی صبر و وِقار ای بهترین اسوه ی روزگار ای قله ی تا ابد استوار به نام بلندت حماسه سرودیم اگر تو نبودی حسینی نبودیم سِرِّ نِی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود ای بانوی با افتخار ای مظهر عزت و اقتدار در کربلا، آیینه دار ایثار تو قصه ی ماندگار آرامش هر دل بی قرار نماز شبت بود که گرم سُجودیم اگر تو نبودی حسینی نبودیم آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•بخوان علی اکبر... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── بخوان به گوش سحر ها اذان علی اکبر بخوان دوباره برایم بخوان علی اکبر لبِ ترک ترکت را به هم بزن اما تکان نخور که نپاشد جهان علی اکبر به دست غصه نده چِشمِ دخترانم را تمام دلخوشیِ کاروان علی اکبر ببین که تیرِ فِراقت نشسته بر جگرم ببین قدم ز غمت شد کمان علی اکبر عصای پیری بابا مقابلم نشِکن توان بده به منِ ناتوان علی اکبر کنار جسمِ تو رسم جهان عوض شده ست نشسته پیر کنار جوان علی اکبر مسیح زندگی ام روی خاک افتاده ست عجیب نیست شدم نیمه جان علی اکبر بریده گریه امانِ مرا کنار تنت میانِ هلهله ها الامان علی اکبر اگر چه پهلوی تو یاد مادر افتادم شکسته کوفه سرت را چُنان علی اکبر .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•ای عشق... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── ای عشق چه زیبایی ای مرد چه تنهایی گریه کنِ حلقه ی اشکت، باران سینه زنِ دسته ی عشقت، طوفان موج عزای تو خروشان مقصدِ عالم، ای شاهِ جوانمرد با دلِ زهرا داغ تو چه ها کرد «سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم» تاب و توانم رفت فریاد، جوانم رفت جانِ حرم روی زمین است یا رب جانِ من از ماتمِ اکبر بر لب آمده به معرکه زینب دلبرِ لیلا خوش، غیرت بابا آمده عمّه با معجر زهرا «سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
07-dodame.mp3
4.19M
|⇦•جوانان بنی هاشم... حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید «حسین..» خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
. |⇦•والا علی اکبر.... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── اکبر علی اکبر خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر، علی اکبر پس می‌شود نازل بعد از رسول الله قرآن بر علی اکبر مثل علی در جنگ بوده برابر با دو صد لشکر علی اکبر ساقی عمو باشدپس می‌شود در کربلا ساغر علی اکبر آغوش ارباب است مثل صدف پس می‌شود گوهر علی اکبر آه! از زمانی که جسمش شده چندین علی اصغر، علی اکبر والا علی اکبر کرده میانِ معرکه غوغا علی اکبر لشکر هراسان شد میزد قدم با قامت رعنا علی اکبر وقت رجزخوانی گفتند حیدر رفته منبر یا علی اکبر؟ آغوش بابایش ساحل که باشد می‌شود دریا علی اکبر تا نیزه ای آمد.. پهلو گرفت افتاد از بالا علی اکبر شد اِرباً اِربا پس.. افتاد در سرتاسر صحرا علی اکبر افتاد علی اکبر بر روی زانوی پدر جان داد علی اکبر ارباب می‌گوید بعد از تو اُف بر کار این دنیا علی اکبر من بی تو میمیرم شد قاتلم این داغ دشمن شاد علی اکبر مَمسوسِ فی اللّهی ای در فنون دلبری استاد علی اکبر دستان گلچینی.. چیده تو را ای شاخه ی شمشاد علی اکبر هرگز نخواهم برد تا زنده ام داغ تو را از یاد علی اکبر بارانِ علی اکبر.. بر تشنگان دریای بی پایان علی اکبر جان می‌گرفت ارباب وقتی به او می‌گفت بابا جان علی اکبر *عنان اسب علی اکبر رو یه نانجیبی گرفت، دیگه اسب نمیدید، اسب نمی‌دید علی اکبر هم نمیدید، همینطوری اسبو برد انتهای لشک، چرا اونجا؟ یه جایی بردن که دست عموش بهش نرسه، از دسترس عباس دورش کردن...* پاشیده شد از هم چون دانه ی تسبیح در میدان علی اکبر آنقدر از او کم شد تا اینکه شد در یک عبا پنهان علی اکبر غیر از هزار اکبر بعد از اذان باقی نماند از آن علی اکبر آرام خوابیده در پیش چشم عمه ها بی جان علی اکبر .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•نور حریم ثارالله.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── نور حریم ثارالله دوم کریم آل الله شیرِ علی ولی الله خیبرشکن به خیبر رفت به خیبر رفت کرّار شد مکرّر رفت مکرّر رفت سمت حراء پیمبر رفت پیمبر رفت مَستان خمار خم گیسوت مردان قسم خورده به بازوت میدان زمین‌گیر ز نیروت اِیوان نجف طاق دو ابروت خُلِقَ الاکبر مِن تُراب علی قابض الارواح در رکاب علی آمده عکس بدون قاب علی اثبات صحت آیات اول مجاهد سادات شور مطنطن هیهات تکبیر زد چه تکبیری چه تکبیری شمشیر زد چه شمشیری چه شمشیری چه جبهه ای چه تصویری چه تصویری تکثیر وجوه علی آمد گفتند که روح علی آمد هرچند عطش برده رمق را با فَرّ و شکوهِ علی آمد فارسُ الهَیجا تکسوار علی وارث کل اقتدار علی بین مشتاقان، یادگار علی مرد مردانِ دوستدار علی صوت اظهار افتخار علی از نجف آمد از مزار علی آمده فخر همه تبار علی در جبهه گرچه عطشانی چون صاعقه نمایانی حقّا که مرد میدانی پر ولوله سماوات شد با جلوه ات عدو مات شد خصم خدا مجازات شد پیغمبر و حیدر ثانی بعد از حسین رهبر ثانی تا دوره ات نکردن ای کاش خود را به خیمه برسانی میر و سردار و جان نثارِ حسین بی نیام آمد ذوالفِقارِ حسین با ابوفاضل طلایه دارِ حسین دارد به هر نفس شاه آه ! مانده سواره در راه آه! ذکر حرم شده آه آه ! طوفان شده چه طوفانی چه رزمی و چه میدانی خیمه پر از پریشانی بابا قسم داده خدا را تا جمع کند آینه ها را آنقدر سراسیمه رسیده با خویش نیاورده عبا را احتضار تو انکسار حسین ارباً اربایی در کنار حسین در کنارت شد تمام کار حسین .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•میگیرم از چشمام.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── میگیرم از چشمام اشکا رو می‌بینم مرگ رؤیاها رو راهی کردم از زیر قرآن علی و زهرا و طاها رو زینب ببین این قد و بالا رو بیا ببین این سرو رعنا رو «جانم علی اکبر جانم جانم...» می‌بینم تشدید گردباد و دیدم کلاهخودش افتاد و پراکنده کرده این گردباد برگای این سرو آزاد و زینب ببین آوار طوفان و این تقطیع آیات قرآن و خزون پر از گلبرگ و برگ و این فواره های خون افشان و تو ثواب ذبحش شرکت دادن هر نیزه و شمشیر و پیکان و تو اردوی دشمن برپا کردن مهمونیِ تیغای بُرّان و زینب ببین عین جدّش حیدر فرق نوه ی شاه مردان و «جانم علی اکبر جانم جانم...» وقتی که سرخ شد جَعد مشکین بی تعادل شد بالای زین پر تلاطم شد موج گیسوش شمشیرا میرفت بالا پایین حالا چجوری آیاتش رو پیدا کنم از خاکِ خونین عبا بیارید گلبرگ بردارید اینجا توی میدون گلریزونه حال منو بابا کی میدونه جیگرمو داغت میسوزونه عبا بیارید گلبرگ بردارید اینجا توی میدون گلریزونه میوه ی دلم افتاد از شاخه جوون رشیدم غرق خونه عبا بیارید گلبرگ بردارید اینجا توی میدون گلریزونه بابا این جسم ارباً اربا رو چجوری به خیمه برگردونه چجوری گلبرگاتو از رو خاک پیدا کنه چشمی که گریونه چجوری اگه پیداشون کردم بردارم با دستی که لرزونه عبا بیارید گلبرگ بردارید اینجا توی میدون گلریزونه می‌خوام برم دنبال گلبرگات ولی دیگه زانوهام بی جونه عبا بیارید گلبرگ بردارید اینجا توی میدون گلریزونه از تنِ پراکنده ات اعضایی برا همیشه جا می‌مونه عبا بیارید گلبرگ بردارید اینجا توی میدون گلریزونه .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 8 - 5.mp3
6.41M
|⇦•جانم علی اکبر... حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمود کریمی ●━━━━━━─────── جانم علی اکبر جانم علی اکبر خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر علی اکبر «حسین..» مثل علی در جنگ؛ مثل علی در جنگ بوده برابر با دو صد لشکر علی اکبر «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
. |⇦•از جام‌ نگاه تو.. حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── از جام نگاه تو میجوشه شراب عشق محو روی ماهت ای هر لحظه جناب عشق ستاره ی شب حرمی ،ترانه ی لبِ حرمی دوای هر شب حرمی، تو مولای جوون میوفته تا که عکس چشات تو چشمهای رقیه سادات میاد میشینه روی پاهات ،ای جانم بهتون سر تا پا علی پر از گل و جوونه ای بارون لطیف و پاک عاشقونه ای سرسبزی مثل حضور سبز مادرم آرومی علی شبیه جدّ اطهرم نفس میده بهم نفسات بابام رو میبینم تو چشات دلم خوشه به قدّ و بالات ای نور سحرم علی ،علی،ولدی *خیلی علی اکبرش رو دوست داشت یه پیر غلام میگفت: شب عاشورا دید باباش افتاده دنبالش گفت: بابا من خجالت میکشم.. گفت: دست خودم نیست دلم دنبالت میاد علی اکبرم..* بالهای سفیدت و واکردی به راه عشق حالا پشت رفتنت بارون نگاه عشق بری با این حرم چه کنم با چشمهای ترم چه کنم با اخم دخترم چه کنم،ای وایِ دلم بی تو دل حرم میگیره شادی به دست غم اسیره رقیه رو نگو میمیره ای وایِ دلم دل شوره میگه داره میگیره جونمو این رفتن علی بُرید و برد امون مو میبوسید بابا عبام و روی شونه هام میبوسم تو رو آروم آروم پی ات میام میری ولی دلم باهاته نبودنت غم باباته دلِ شکسته زیر پاته ای روحِ حرم خدا ببین حرومیا رو نگاهِ شوم شامی ها رو تو دشمنها برو بیا رو آه ای پسرم! علی علی، ولدی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•چقدر پخشی تو‌میدون... حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── چقدر پخشی تو میدون پر از تو شده صحرا میام روی زانوهام، کنارِ تنت بابا جمعت میکنم از خاک دارم مرگ رو میبینم یه تیکه کمه بازم چرا هر چی میچینم چشمه،چشمه پر دهنه عزیزدلم با خون گلوت حسرت موندم برای دل منِ پیره مرد یه بابا بگو ترسم اینه که توی حرم رقیه با تو بشه روبرو ولدی ،ولدی، ولدی *فرمود: "اولادُنا اکبادُنا" بچه های ما جگر ما هستن ..هی می گفت: جیگرم..* ای واویلا پر از تو شده علی همه جا خدا چه کنم؟ آه! میریزه تن پسرم هی از روی این عبا چه کنم ؟ هی میخندن به گریه ی من باید توی این صدا چه کنم؟ ای واویلا.. علی پسرم به خاطر من تو زنده بمون عمه ات اومد بَده بخدا به جون بابا پاشو علی جون دارن اینجا ما رو میکشن با زخمهای تو با زخم زبون «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•من باورم نمیشه.‌..‌ علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── من باورم نمیشه علی جان تنها بمونم یعنی واسه همیشه بری تو ای مهربونم صد تیکه مثل شیشه من، باورم نمیشه با پر زدن پرستوی مهاجرِ من میبری دلم رو تو همه حاصلم رو تا چشاتو وا میکنی بخاطر من دنیا بدون چشمات تاریک و سوت و کوره پیشت شکستم از غم، راهِ حرم چه دوره از تو نمونده باقی عزیزم ساقه نه ریشه هی قِطعه پیش قِطعه میذارم، اما نمیشه این قطعه آخریشه، نه! این که تن نمیشه نه! این دل و ویرون مکن با این جدایی میسوزه وجودم، آه! همه تار و پودم با روی تو داره همش حال و هوایی بابا برات بمیره، خونت رو خاکِ صحرا از بس شکسته پهلوت پیچیده بوی زهراست .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•بار بگشایید.... سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── بی بی زینب سنّ و سالی نداره، یه مرتبه از خواب پرید، شروع کرد گریه کردن. مظهرِ عاطفه، مظهرِ مهربانیِ خدا فاطمه ست... دوید زودی بغلش گرفت گفت :دخترم زینبم! چی شده مادر؟ عرضه داشت مادر خواب دیدم، نگرانم دلشوره دارم.. گفت: دخترم زودی بیا ببرمت پیش جدّت رسول خدا. تا آورد خدمت رسول خدا، نوه ی عزیزش زینب رو بغل گرفت، عزیز دلم! آینه ی فاطمه، زینبِ من، هی می‌گفت: زینبِ من! نبینم گریه اتو..بگو ببینم چه خوابی دیدی.. صدا زد.. یا رسول الله !خواب دیدم تو یه بیابونی هستم، طوفان شدیدی شد، پناه بردم به یه درختی، تا پناه بردم به اون درخت، درخت از ریشه کنده شد همه جا تاریک شد.. طوفان به راه خودش ادامه داد. دستمو دراز کردم یه شاخه ای رو گرفتم، اون شاخه شکست. پیغمبر آروم آروم گریه کرد. بابا یا رسول الله! شاخه ی دیگری رو هم گرفتم، اون شاخه هم شکست، دو تا شاخه ی دیگه مونده بود، اون دو شاخه رو هم که گرفتم، اون دو شاخه هم شکست. من تو این بیابون تو اون تاریکیا خیلی ترسیدم.. ناله ی پیغمبر بلند شد. صدا زد: عزیزم! خوابت رو تعبیر می‌کنم. اون درختی که دیدی من بودم بابا! اول شاخه ای که گرفتی مادرت فاطمه بود بابا! دوم شاخه بابات علی بود.همه ی امیدت به حسن و حسین بود عزیزم! همهٔ شاخه ها شکستن تا رسید به شاخه ی آخر..رسول الله فرمود: یه روزی تو یه بیابونی حسینت رو ازت می‌گیرن..زینبم تو آواره ی بیابان ها میشی عزیز دلم......! ابی عبدالله هر چه کرد دید ذوالجناح حرکت نمی‌کنه، پیرمردی رو صدا زدن، حضرت فرمود: به من بگید اینجا کجاست؟ صدا زد.. آقا جان اینجا رو نینوا میگن، گفت: آقا جان! قدیمیا میگن اینجا کربلاست. فرمود:...* بار بگشایید اینجا کربلاست آب و خاکَش با دل و جان آشناست *اینجا همون جائیه که جدّم فرمود.همچین که حسین اومد پایین یه وقت خبر دادن گفتن آقا خواهرت زینب کارت داره... همچین که اومد بی بی فرمود: حسین! جونِ زینب بیا برگردیم، حسین جان! از همون لحظه ای که وارد این سرزمین شدی دلم شور میزنه. داداش وارد این سرزمین شدیم ناخودآگاه بچه ها دارن گریه میکنن.. یه دختری دامن عمه رو گرفت گفت: عمه! مگه نگفتی میخوایم مهمونی بریم. عمه پس چرا نیزه هاشون رو به ما نشون میدن.. حسین، حسین.... تا ابی عبدالله دستور داد بار بگشایید، اول کسی که اومد جلو، اباالفضل بود، آقا جان امر، امر شماست.. فرمود: عباس جان! با دیگران خیمه ها رو بر پا کنید. با تمام سختیا و بیچارگیایی که تو این مسیر کشیدن، با احترام از این مَهمِلا پایین اومدن، عمو عباس رقیه رو بغل گرفت. سکینه رو با عزّت و احترام پایین آوردن.. پایین اومدن بی بی زینب مقدّمات داره، آخه عقیله ست... جوونای هاشمی اومدن کوچه باز کردن برا عمه شون، قاسم اومد سرشو پایین انداخت مؤدب، دست عمه رو گرفت، یه دستشو علی اکبر گرفت، یه نگاه کرد به صورت قاسم گفت: پسرم! دلم برا داداشم تنگ شده، کاش بابات بود می‌دید حسین چقدر غریب شده.. اما این آخرین باری بود که عمه رو اینجور با احترام پایین آوردن، گفت: حسین جان! قلبم داره میلرزه، چهار پنج ساله بودم بین در و دیوار مادرمو کشتن.. بابامو تو کوفه کشتن..گفتم داداش دارم سایه ی بالا سر دارم. هفتِ صفر پاره های جیگر داداش حسنمو دیدم. حسین جان بیا بریم نمی‌خوام سر بریدت رو بالای نیزه ها ببینم..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•بار بگشایید.... سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── بی بی زینب سنّ و سالی نداره، یه مرتبه از خواب پرید، شروع کرد گریه کردن. مظهرِ عاطفه، مظهرِ مهربانیِ خدا فاطمه ست... دوید زودی بغلش گرفت گفت :دخترم زینبم! چی شده مادر؟ عرضه داشت مادر خواب دیدم، نگرانم دلشوره دارم.. گفت: دخترم زودی بیا ببرمت پیش جدّت رسول خدا. تا آورد خدمت رسول خدا، نوه ی عزیزش زینب رو بغل گرفت، عزیز دلم! آینه ی فاطمه، زینبِ من، هی می‌گفت: زینبِ من! نبینم گریه اتو..بگو ببینم چه خوابی دیدی.. صدا زد.. یا رسول الله !خواب دیدم تو یه بیابونی هستم، طوفان شدیدی شد، پناه بردم به یه درختی، تا پناه بردم به اون درخت، درخت از ریشه کنده شد همه جا تاریک شد.. طوفان به راه خودش ادامه داد. دستمو دراز کردم یه شاخه ای رو گرفتم، اون شاخه شکست. پیغمبر آروم آروم گریه کرد. بابا یا رسول الله! شاخه ی دیگری رو هم گرفتم، اون شاخه هم شکست، دو تا شاخه ی دیگه مونده بود، اون دو شاخه رو هم که گرفتم، اون دو شاخه هم شکست. من تو این بیابون تو اون تاریکیا خیلی ترسیدم.. ناله ی پیغمبر بلند شد. صدا زد: عزیزم! خوابت رو تعبیر می‌کنم. اون درختی که دیدی من بودم بابا! اول شاخه ای که گرفتی مادرت فاطمه بود بابا! دوم شاخه بابات علی بود.همه ی امیدت به حسن و حسین بود عزیزم! همهٔ شاخه ها شکستن تا رسید به شاخه ی آخر..رسول الله فرمود: یه روزی تو یه بیابونی حسینت رو ازت می‌گیرن..زینبم تو آواره ی بیابان ها میشی عزیز دلم......! ابی عبدالله هر چه کرد دید ذوالجناح حرکت نمی‌کنه، پیرمردی رو صدا زدن، حضرت فرمود: به من بگید اینجا کجاست؟ صدا زد.. آقا جان اینجا رو نینوا میگن، گفت: آقا جان! قدیمیا میگن اینجا کربلاست. فرمود:...* بار بگشایید اینجا کربلاست آب و خاکَش با دل و جان آشناست *اینجا همون جائیه که جدّم فرمود.همچین که حسین اومد پایین یه وقت خبر دادن گفتن آقا خواهرت زینب کارت داره... همچین که اومد بی بی فرمود: حسین! جونِ زینب بیا برگردیم، حسین جان! از همون لحظه ای که وارد این سرزمین شدی دلم شور میزنه. داداش وارد این سرزمین شدیم ناخودآگاه بچه ها دارن گریه میکنن.. یه دختری دامن عمه رو گرفت گفت: عمه! مگه نگفتی میخوایم مهمونی بریم. عمه پس چرا نیزه هاشون رو به ما نشون میدن.. حسین، حسین.... تا ابی عبدالله دستور داد بار بگشایید، اول کسی که اومد جلو، اباالفضل بود، آقا جان امر، امر شماست.. فرمود: عباس جان! با دیگران خیمه ها رو بر پا کنید. با تمام سختیا و بیچارگیایی که تو این مسیر کشیدن، با احترام از این مَهمِلا پایین اومدن، عمو عباس رقیه رو بغل گرفت. سکینه رو با عزّت و احترام پایین آوردن.. پایین اومدن بی بی زینب مقدّمات داره، آخه عقیله ست... جوونای هاشمی اومدن کوچه باز کردن برا عمه شون، قاسم اومد سرشو پایین انداخت مؤدب، دست عمه رو گرفت، یه دستشو علی اکبر گرفت، یه نگاه کرد به صورت قاسم گفت: پسرم! دلم برا داداشم تنگ شده، کاش بابات بود می‌دید حسین چقدر غریب شده.. اما این آخرین باری بود که عمه رو اینجور با احترام پایین آوردن، گفت: حسین جان! قلبم داره میلرزه، چهار پنج ساله بودم بین در و دیوار مادرمو کشتن.. بابامو تو کوفه کشتن..گفتم داداش دارم سایه ی بالا سر دارم. هفتِ صفر پاره های جیگر داداش حسنمو دیدم. حسین جان بیا بریم نمی‌خوام سر بریدت رو بالای نیزه ها ببینم..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
👆 |⇦•رخت خونین حسین... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ..اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ... اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ مِن جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین" با اجازه از خداوند تعالیِ(تعالای) حسین اول ماهی می‌زنیم دل را به دریای حسین بادبان عشق وا شد ناخدا آماده است باز کشتی نجات شاه راه افتاده است بر غمش اهل زمین و آسمان گریان شده رخت خونین حسین از عرش آویزان شده *راوی به امام صادق علیه السلام گفت:آقا! هرکس از دنیا بره مردم برایش مجلس عزا یی برپا می‌کنند ولی شما و شیعیانتان تا محرم میشه از روز اول محرم همه داغدارید. و شروع به عزاداری می‌کنید .حضرت تا این جمله را شنیدن توضیح دادند،فرمودن: لحظه‌ای که هلال محرم جلوه می‌کنه پیراهن خونی جد غریب ما حسین رو از عرش آویزان می‌کنند. این پیراهن همان پیراهنی است که به ضرب شمشیرها پاره پاره شده.فرمود:ما و شیعیان ما می‌بینیم این پیراهن خونی را با چشم دل نه چشم سر،فرمود: تا با چشم دل می‌بینیم این اشک ها سرازیر میشه...* در غمش اهل زمین و آسمان گریان شده رخت خونین حسین از عرش آویزان شده شخص حیدر پای نصب پرچم آمده سینه زن‌ها یا علی ماه محرم آمده کشته ی اشک است اربابی که شد آقای ما کیف دارد دسته جمعی گریه کردن‌های ما *یاد این دو بیت افتادم* (پروانه شدم تا که بسوزم اما هر سوختنی سوختن شمع نشد ما جمع شدیم دور هم گریه کنیم بر آن بدنی که آخرش جمع نشد) خالی از احساس بودم از غمش پر می‌شوم مطمئنم عاقبت با لطف او حر می‌شوم در میان هروله پرواز را حس می‌کنم رخت از تن کم کنم تا یاد عابس می‌کنم بر لبم شور شهادت را عسل کن آخرش جان جُونت نوکر خود را بغل کن آخرش با مصیبات عمیقت دیده گریان می‌کنم در میان روضه ها یاد شهیدان می‌کنم خوش به حال هرکه بین روضه گرم خدمت است چادر زهرا پناه خادمان هیئت است حضرت زهرا خودش دنبال کارنوکر است پیراهن مشکی نوکر دست دوز مادر است نالهٔ ما امتداد ناله‌های فاطمه است بانی اطعام روضه مجتبیِ فاطمه است بین هیئت کربلایش را زیارت می‌کنیم شب به شب با انبیاء در روضه شرکت می‌کنیم آی نوکر! رزق اشکت را ز آب آور بگیر *مرحوم آیت الله بهجت می‌فرمایند: اشک رو از عالم بالا میارن تو‌ مشک‌ چشا تقسیم‌میکنن.یا ابوالفضل به ماهم رزق گریه بده..* ای نوکر رزق اشکت را ز آب آور بگیر کربلای اربعین را از علی اکبر بگیر کاش خون ما بریزد در دیارِ کربلا شیرخوار ما فدای شیرخوار کربلا دختری شیرین زبان اعجاز را آغاز کرد نطق لالِ مجلس ما را رقیه باز کرد خسته‌ام خسته در این شهر مسلمان کُش‌ها میهمانم به میهمانی مهمان کش‌ها .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره.. و روضه گودال به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی* ●━━━━━━─────── شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره حتی ازت دمِ اذان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره غروب شد، خورشید نشست شمر ولی از تنت پا نشد .. اذان شد، نمازش رو بست راهِ حلقت ولی وا نشد .. یک زن تنهام چطور شمرُ ازت جدا کنم ؟! پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم ؟! نیزه رو نیزه .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت با مرکب از روی تنت برادرم گذشت .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت خودم دیدم چیا به مادرم گذشت .. خلاصه ، راحت شدی من بمیرم بهت سخت گرفت می‌دونم این نصف روز قدر یک عمر ازت وقت گرفت نزار جلو نامحرما تو رو بلند صدا کنم پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم لب گودال، مادر افتاده ته گودال یک سر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. از روی نیزه، یک سر افتاده از روی نیزه، اکبر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇
. |⇦•یا ابا عبدالله آقای من.... علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی نریمان پناهی ●━━━━━━─────── ای دنیا و عقبای من، شیرینیِ رؤیای من  امروز من فردای من، یا اباعبدالله آقای من  آبروی دو عالمین، یا حضرت امام حسین  ای علت غم‌های من، یا اباعبدالله آقای من  «یا اباعبدالله آقای من » روضه های تو بیکران، ای بابای رقیه جان فدای تو بابای من، یا اباعبدالله آقای من از درد قتلگاه تو، خواهرِ بی پناه تو در اومده صدای من، یا اباعبدالله آقای من «یا اباعبدالله آقای من » پیش چشمِ خیس مادر، با لبای تشنه آخر  کشتن تو رو ای وای من، یا اباعبدالله آقای من  غریبی و بغض صدات، بی‌کسی و اشک چشات دلیل گریه‌های من، یا اباعبدالله آقای من «یا اباعبدالله آقای من»  شاه شیب الخذیب من، شده غمت نصیب من  تویی سوز و نوای من، یا اباعبدالله آقای من لعنت حق به دشمنت، بی‌رحمانه می‌زدنت  ای امام تنهای من، یا اباعبدالله آقای من «یا اباعبدالله آقای من»  زخمای رو پیکر تو، گریه‌های خواهر تو  شد علت اشکای من، یا اباعبدالله آقای من محاسنت به خون خضاب، خواهرتو دادن عذاب بمیرم ای مولای من، یا اباعبدالله آقای من «یا اباعبدالله آقای من»  با هرچی می‌شد زدنت، تکه تکه شد بدنت  ای وای من ای وای من، یا اباعبدالله آقای من با اون حال پریشونت، با دیده‌های گریونت  دعا کردی برای من یا اباعبدالله آقای من «یا اباعبدالله آقای من» ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•عشق یعنی.... وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── عشق یعنی: نوکری کنی و صِله ات کربلا باشه عشق یعنی: کنج روضه بشینی و درد دل کنی عشق یعنی: روضه های حسین برات سرپناه باشه سر پناهمه روضه اشکه تنها سرمایم نوکرات رفیقامن لارفیق لی الّا نوکرای تو تکیه گاهمه بابات مادرت امید من بچه هات عزیزامن لاحبیب لی الّا بچه های تو درمون دردم آقا! دورت بگردم آقا! هرجا برم هیچکی برام حسین نمیشه از خیلیا تو دنیا دیدم مَحبت اما هیچکی برام بازم امام حسین نمیشه «حسین حسین درمون دردم حسین حسین دورت بگردم» عشق یعنی: موهایی که تو روضه کم کم سفید میشن عشق یعنی: گریه های توو روضه وقتی شدید میشن عشق یعنی:پیرغلامایی که پا عشقت فدا شدن عشق یعنی:نوکرایی که مثل ارباب شهید میشن نوکرا پر از نورن هیئتات پر از شورن روضه هات شهید سازن لافَلاح لی الّا روضه های تو تو نگاهت اکسیره هر دمت شفا بخشه یک دعا بسه واسم لا نَجات لی الّا با دعای تو ای بهترینم آقا! ای نازنینم آقا! تا آخره عمرم پای کارت میمونم منم رعیت تو یه عضو ملت تو منم مثه سردار، سردارت میمونم «حسین حسین درمون دردم حسین حسین دورت بگردم» عشق یعنی: کربلا با یه کوله و یک علم بری عشق یعنی: از نجف تا حرم قدم به قدم بری عشق یعنی: هم بمونی تو حسرت کربلا یه عمر عشق یعنی: کربلا باشه خونتو هی حرم بری کربلات که دنیامه گنبدت طلات عشقم زندگیمه شش گوشه لا حَیات لی الّا کربلای تو خیمه هات پر از اشکه علقمه ات همش روضه است قتلگاه نفس گیره لا مَمات لی الّا غصه های تو ای مهربونم آقا! دردت به جونم آقا! خیلی دلم میخواد بیام قسمت نمیشه خیلی گذشته آقا از آخرین کربلا این بار دیگه نگو آقا نوبت نمیشه «حسین حسین درمون دردم حسین حسین دورت بگردم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•جانانم جانان من حسین... وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── ای عشقت سرنوشت من ای خاک تو سرشت من ای بین الحرمینت بهشت من تو دعای مستجابی حسین تو برای من اربابی حسین جانانم جانان من حسین سلطانم سلطان من حسین آغازم آغاز من حسین پایانم پایان من حسین  «ثارالله ثارالله ثارالله ثارالله» یکتای یکتا صفت حسین قرآنم ای خط به خط حسین دنیا تا دنیایی میکنه می شنوه از ما فقط حسین ای رویای شیرین من تو سر تا پا احساسی حسین تو کعبه ی عباسی حسین « ثارالله ثارالله ثارالله ثارالله» بیر دمین عیسایه ورمرم بیر نازین عقبایه ورمرم آند اولسون آدیوا یا حسین بیر توکون دنیایه ورمرم سن شادی و نشاطیمسن سن ذکر عرفاتیمسن سن کشتی نجاتیمسن منیم عشقیم وطنیندی حسین منیم زندگیم سنیندی حسین «ثارالله ثارالله ثارالله ثارالله» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•دوستت دارم‌ حسین... وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج احمد واعظی ●━━━━━━─────── روی قلب خود نوشتم دوستت دارم«حسین» ای تمام سرنوشتم دوستت دارم «حسین» با تو غرق بهشتم دوستت دارم «حسین» گر به کعبه یا کُنِشتم دوستت دارم«حسین» «عشق تو روی بهشتم دوستت دارم حسین» ای گل جان پيامبر ای علی را روح عشق ای عزیز قلب زهرا مصحف مفتوح عشق ای به دریای حوادث فلک رحمت روح عشق پادشاه پاره پاره پیکر و مجروح عشق «عشق تو در سرنوشتم دوستت دارم حسین» قدسیان آسمان دیوانه ی روی توان سرنشینان زمین سرگشته ی کوی توان صد هزاران دل اسیر تار گیسوی توان محو در رنگین کمان طاق آبروی توان «حک شده در خشت خشتم دوستت دارم حسین» دوش پرسیدم زِ گل ای از تو در شور شین از تو آب و رنگ پیدا کرده باغ عالمین این همه حُسن از کجا آورد ای ای نور عین شبنم اشکی فشاند و گفت از خاک حسین «مهر تو در سینه کِشتم دوستت دارم حسین» کعبه ی من قبله ی من مُهر و مهرابم توای آسمان و اختر من مهر و محرابم توای روح بخش زندگی در قلب بی تابم توای غرق نازم بی نیازم چون که اربابم توای «خوب و بد زیبا و زشتم دوستت دارم حسین» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•بهشت رو زمین حرم ... (نماهنگ) وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویژهٔ اربعین اجرا شده به نفسِ روح الله رحیمیان ●━━━━━━─────── پیچیده تو گوش زمان پیچیده تو ارض و سماء می‌خونن تمومی زُوّار اربعین یه صدا أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ لشکر پیاده نظام حسین راهیه به یاد قیام حسین با امید صبح انتقامِ حسین بهشت رو زمین حرم چه خوبه اربعین حرم قراره ما سینه زنا غروبِ اربعین حرم «أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ» جز دم حرم قد من خم نمی شه تا که نرسم خیالم جمع نمی شه تو شلوغیِ حرمم راحتم چون جایی خونه ی خود آدم نمی شه قدم به قدم تو طریق حسین میشه نوکر رفیق حسین بیا که راه گریز حسین آخه خاطرش عزیزِ حسین هر کسی اربعین بشه زائر شاهِ بی کفن بدون شک زیارتو گرفته از دست حسن زائر العجل میگه تو راه سیدالشهداء نیت هم زیارته هم خونخواهی خون خدا «أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ» هر جوری شده می رسم به حرم زندگی من میره سمت حرم آرزومه تو هر نفسم یه حرم شور و حَماسه کربلا میمیرم واسه کربلا بین مسیرش رو ببین تو انعکاس کربلا بهشت رو زمین حرم چه خوبه اربعین حرم قراره ما سینه زنا غروبِ اربعین حرم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•حالا که اومدی پیشم... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده به نفس سیدمهدی میرداماد ●━━━━━━─────── "يَا سَرِيعَ الرِّضَا ، اِغْفِرْ لِمَنْ لاَ يَمْلِكُ إِلاَّ الدُّعَاءَ ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِمَا تَشَاءُيَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ ، وَذِكْرُهُ شَفَاءٌ ، وَطَاعَتُهُ غِنىً ، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَسِلاَحُهُ الْبُكَاءُ .." *بری سوریه وارد حرم بشی رو به روت یه کاشی فیروزه ای رنگ این بیت رو‌ش نوشته ...* «آن کو‌ که در این مزار شریف آرمیده است امُّ البُکاء رقیه ی محنت کشیده است» *گریه سپره معمولا بچه ها از این سلاح استفاده می کنند.تا دعواشون میکنی گریه میکنن دست برمیداری. هر دختر بچه ای رو بخوای بزنی گریه کنه دلت به رحم‌میاد اما کربلا برعکس شد هروقت این سه ساله گریه کرد زدنش ..میگفتن گریه نکنی نمیزنیمت. میگفت :نه!من با بابام قرار گذاشتم..* «گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است» *گریه کرد،گریه کرد تا بالاخره به مراد دلش رسید یه وقت دید سر باباش جلو‌ چشماشه..* حالا که اومدی پیشم بازم آغوشتو‌ واکن بغل کن بغضم بازم، غریبیمو‌ تماشا کن حالا که اومدی پیشم بزار خلوت کنم باتو بزار تعریف کنم بعدش، ببین من پیر شدم یا تو تو‌ وقتی اومدی گفتم‌که تقصیرِ دل من بود تو‌ که دیدی بابات خوابه چه وقته گریه کردن بود ببخش حرفای تعریفیم، دیگه حرفای خوبی نیست ببخش واسه پذیرایی، خرابه جای خوبی نیست خرابه بِسترش خاکه، خرابه بالشش خِشته تو خیلی خاکیی اما، برای دخترت زشته برای دخترت زشته که خونه اش این طوری باشه بزار چیزی نگم شایدتو حرفام دلخوری باشه *خیلی حرفا آماده کرده بود بزنه اما تا نگاش به سر بریده ی باباش افتاد زِبونش بند اومد..بریده بریده گفت :أبَ..* کدوم خانوم با این حالش، پیش مهمون معذب نیست ببخش از راه طولانی، سر و وضعم مرتب نیست اگه مهمون داری باید، براش با جون مهیّا شی خجالت می کشی وقتی، نتونی از زمین پاشی نگی من بی ادب بودم نگی این دختر عاشق نیست نمی تونم پاشم از جام پاهام پاهای سابق نیست «بس که دوید عقب قافله واویلا واویلا پای من از ره شده پر آبله واویلا واویلا» حالا چشمای کم سومو به هر چی جز تو می بندم به زورم باشه پا میشم به زورم باشه می خندم *بابا! یه نگاه کن به دخترت چرا چشاتو بستی؟یه نگاه کرد به باباش گفت..* مگه تو صورتم امشب، بغیر از خنده چی دیدی که از وقتی پیشم هستی، یه بار حتی نخندیدی :هادی جان فدا *تو‌که هر وقت من ومیدیدی میخندیدی تو‌که هر وقت دخترتو‌ میدیدی لبخند میزدی! مدینه هم‌ پیغمبر هر وقت فاطمه اش رو‌ میدید می گفت :"السَّلامُ عَلیکَ یا أَبَتاه"پیغمبر گُل از گُلش می شکفت.هر وقت حضرت زهرا سلام الله می گفت أبتاه پیغمبر خوشحال میشد لبخند میزد. یه روز پیغمبر اومد دید لحن فاطمه عوض شد نگفت بابا، گفت یا رسول الله ! پیغمبر تعجب کرد گفت دخترم هر بار من رو یه جور دیگه صدا میزدی میگفتی :یاأبتاه حالا میگی یا رسول الله!حضرت فرمود:آره بابا از سلمان شنیدم آیه نازل شده همه باید با این لفظ شما رو صدا بزنن بگن یا رسول الله! منم گفتم احترام کنم بگم یا رسول الله. پیغمبر فرمود این آیه درسته اما تو دختر منی، تو‌ پاره ی تن منی، تو‌میخوای من رو صدا بزنی بگو بابا. هروقت میگی بابا آرام‌ میشم‌ خوشحال میشم ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── هر وقت گفت أبتاه دل پیغمبر آرام شد. اما دو جا گفت: یا أبتاه !چه گذشت به پیغمبر نمیدونم‌. یه جا بین در و دیوار. یه جا هم تو‌ کوچه ها وقتی تازیانه خورد گفت: یا أبتاه! رقیه ام‌ هربار باباش رو صدا کرد دل بابا آروم شد..هر بار بابا رقیه رو‌دید گُل از گُل چهره اش شکفت اما چه گذشت تو‌خرابه ..سر رو بغل کرد یه نگاه به سر کرد. یه نگاه به خودش کرد شروع کرد با سر حرف زدن، زمزمه کردن ..بابا!...‌* سوختی سوختم شبیه همیم تو آغوش هم ضریح همیم با تَن بی تَن برای منی کمم که بیای بابای منی *بابا ببین دخترتو ..* چقدر پیر شدم تو روزای دل آزار نبودی سرم داد کشیدن تو بازار مگه دختر تو نداره کِس وکار پایِ زخمم به تو‌ نرسید کجا بودی زجر موهامو‌ کشید کار دنیاست دوتا دل تنگ به هم برسن تو‌کاخ یزید *بابا تو هر کجا فکر میکردم ببینمت الّا کاخ یزید..نمیتونستم باور کنم اون سری که اون وسط ملعبه دست اون بی حیا شده سر مقدس بابای منه. هی رو‌پنجه های پا بلند میشدم هی عمه ام جلو‌ چشمم رو‌ می گرفت. هی دستای کوچولومو اشاره کردم عمه اون سر آشناست بگو‌ نزنه اون لبارو‌ نرنه ..‌بابا هرچی از عمه ام سؤال کردم گفتم عمه اون سر، سر کیه ؟ جوابمو نداد حالا جوابم رو‌گرفتم...* از باب بغداد بری به سمت بیرون کربلا جاده ی حِلّه، یه مسجد مانندیه بالاش تابلو زده "هذا مَقام‌ٌ مُنسَلَخٍ الحُسینی"میدونی اینجا کجاست؟ اینجا همون‌ جایی که خولی سر بریده رو برد. چیکار کرد با سر؟وقتی سر و برد برا عبیدالله تا سر و‌ دید تعجب کرد گفت :چیکار کردید با سرِ حسین!؟ ابن زیاد تعجب کرد، عقب عقب رفت. ابن زیاد از سر ترسید جا خورد.حالا یه دختر سه ساله دید رگارو بریدن صورت سوخته، دندونا شکسته، جای سالم نداشت ..حسین ..... کاری نتونست بکنه زبونش بند اومد.کی من رو یتیم‌کرده؟کی رگاتو بریده؟ کی محاسنت رو‌خضاب کرده؟ فقط تونست یه کاری کنه سر رو‌آورد بالا لباش رو گذاشت رو لبهای بابا دیگه نفس نکشید .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‍ . |⇦•اللهم انا نشکوا الیک .. و اجرا شده محرم۱۴۰۱ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا .. غیبت ولینا .. کثرت عدونا .. و قله عددنا؛ آقابیا آقابیا .. به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو این الطالب، بدم المقتول بکربلا .. نور میبینم خیمه ات رو دارم از دور میبینم آه میبینم سر درِ خیمه ت پرچم سیاه میبینم آه میبینم دیگه راهی نمونده هی خودم رو میکشونم دستمو بگیر بتونم که خودم رو برسونم اللهم عجل لولیک الفرج شاعر: محسن عربخالقی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇