eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
8.3هزار ویدیو
989 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی جمعه ها ساعت 8/30صبح مداح اهل بیت کربلایی مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•ای که مرا خوانده ای... و توسل به علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── ای که مرا خوانده‌ای یا حسین می خوانمت از سویدای دل یا سیدی تو کجا ما کجا مهر شما شد هویدای دل یا داعی الله دنیای من یا شفیع الله عقبای من کار دو دنیا در دستان توست من به تو محتاجم آقای من ای وسعت بارش لطف تو ادر آسمان و زمین جلوه گر ای جوشش مهر تو از ازل در جان ما تا ابد مستقر من کویرخشکم تو دریایی فقیر و مسکینم تو مولایی به تو می اندیشم ای خوب من تو سکوتِ شبهای تنهایی آقای من حدس میزنم با دل و جان حسین آن را که از غیر تو می رسد چون دیده ام صد هزاران دفعه از کربلا خیر تو میرسد مهر قبولی اشک هامی تو سند تسبیح لبهامی تو شیرینه این جمله تکراریش هم آقامی،آقامی، آقامی تو .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•الهی نیوفته حسین.. توسل به حضرت علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── چه خوبایی جمع اند ،تو بزم عزات شلوغه همیشه حسینیه هات می دونم که دیره ولی اومدم یه ذره منم گریه کردم برات کشوندم دلو اینجا آوردم اجازه دادی اسمتو بردم عوض کرد منو نگاهت حسین چقدر حسرت عمرمو خورد عجب کیمیایی عشق تو ارباب حسین که حتی کسی مثل من میشه بی تاب حسین منِ رو سیاه و تو دریا حسین الهی نیفته حسین اسمت از رو لبم حسین جان حسین جان بشه ذکر روز و شبم به قلبم نگاه تو افتاد حسین شدم از غم عالم آزاد حسین من و زیر و رو کرد همون یک نگاه که شد خونه ی قلبم آباد حسین عوض شد مسیر حیات من شدی چاره ی سیئات من توی سختی، دم آخرم بیا ای امیدِ نجات من تویی مهربون تر به من از پدر مادرم الهی باشه سایه ی لطف تو رو سرم تو مولا و من تا ابد نوکرم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•نورٌ علی نور حسین... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── زمزمه فرشتگان صف به صف از دل جنان سوی تو می رسند هان بر تو سلام آسمان جان من از وجود تو از برکات جود تو از اثرسجود تو خاک شده شفای جان شمسه طلعت حسین وسعت رحمت حسین فصل قیامت حسین به که دو باره شد عیان شور حسین روضه ی منظور حسین سوره ی مستور حسین ظلمت کامل منم و نورٌ علی نور حسین کشتی نوح من تويي فتح و فتوح من تویی راحت روح من تویی اشک من از غمت روان عشق تو را به سر برم گر چه که دورم از حرم آمدمت که بنگرم گریه نمی دهد امان شاه شهید من تویی صبح سفید من تویی ای که امید من تویی نام تو باد جاودان ناب حسین قبله محراب حسین صورت مهتاب حسین نوکر بی دل منم و حضرت ارباب حسین یار گرفته ام بسی چون تو ندیده ام کسی باز به داد من رسی مثل تو کیست در جهان نعم الامیر من تویی نور مسیر من تویی خیر کثیر من تویی با تو نکرده ام زیان جذبه عشق او ببین شور زمانه و زمین وعده ماست اربعین سوی حرم دوان دوان ماه حسین روشنی راه حسین بنده ی سائل منم و سیر الی الله حسین حسین ،حسین ،حسین جان آقا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•یا کهف العاصین.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── یا کهف العاصین حسین ای قلب یاسین حسین ای عشق دیرین حسین وبن سید الوصیین حسین ای قلب یاسین حسین ای عشق دیرین حسین با من از آن حادثه دل انگیز بگو آنچه که گفتی به زهیر به ما نیز بگو عشق به آن دلبریش دل آشوب توشد حرز نگاه تو چه دید که مجذوب تو شد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•مث مادر جوون مرده... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── قطره به قطره، گریه شرابه میریزه از جام و مدهوش میکنه فرموده معصوم ،قطرهٔ اشکه برا تو جهنم و خاموش میکنه مثِ مادر جوون مرده برات گریه میکنم پا به پای همه گریه کنات گریه میکنم من از اون موقعی که شنیدم آقا گفتی أنا قتیل العبرات گریه میکنم گریه گریه میتونه حالمو بهتر کنه خدا نثل گریه کناتو بیشتر کنه الهی خدا به حق اشکهای زینب رزق اشک چشم ما رو چند برابر کنه قطره به قطره اشک براتو پاکم از معصیت و گناه می کنه فرموده معصوم موقع روضه جدِّ ما تو چشماتون نگاه میکنه دارم همراه تموم کائنات گریه میکنم ببری یا نبری کربلا گریه میکنم تو خودت گفتی که زخمهای تنت خوب میشه تا مرهمی بشم برات گریه میکنم گریه گریه میتونه حر و زهیرم کنه من و نزدیک تو و جدا زغیرم کنه من برا آخرتم چیزی ندارم جز این گریه ها که اخر عاقبت به خیرم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•صدای گریه میرسه... و توسل ویژهٔ ورود خان ان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── عصیان مرا به پای طغیان ننویس ما را جزو گناهکاران ننویس هم گریه و هم گناه کردم، اما از این بنویس و هیچ از آن ننویس «یا ابا عبدالله، یا اباعبدالله» آنچه گفتی به زُهیر به ما نیز با من از آن حادثهٔ دل انگیز بگو عشق به آن دلبریش دل آشوب تو شد حر ز نگاه تو چه دید ،که مجذوب تو شد *هر چقدر بد باشم، دیگه دل زن و بچه هاتو نلرزوندم آقا جان! اندازه همون حر هم من و تحویل بگیر ی تا قیامت برام بسه آقا جان!* صدای گریه می رسه، اینجا که وایسادیم کجاست! نگو که اینجا کربلاس،نگو که اینجا قتلهگاس حسین ما رو برگردون ای همه دارو ندارم ای همه ی کس و کارم من کی و غیر تو دارم حسین بیا برگردیم ای همه دارو ندارم ای همه دارو ندارم کی و غیر تو دارم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... کربلا ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5893276943561789552.mp3
12.3M
|⇦•احترام محملت... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── چرخش تیغ نگاهت بر سپاهی غالب است عصمت الله حرم ،عصمت الله حرم احترام محملت مانند کعبه واجب است عصمت الله حرم ،عصمت الله حرم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
. |⇦•چرا دیر اومدی.... سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── انتظارشو نداشتم که بری و جام بذاری چرا دیر اومدی پیشم؟نکنه دوسم نداری چرا اینقدر پریشونی الهی دورت بگردم کاشکی دستام کمی جون داشت موهاتو شونه می کردم ازهمون وقتی که رفتی دل دخترت کبابه چرا تا رسیدی بابا بوی نون گرفت خرابه؟ من غذا نخواسته بودم بس که از زندگی سیرم بغلم نکردی باشه، من تو رو بغل میگیرم نمیگی که دخترت رو چراباخودت نبردی لااقل بگو بابایی منو دست کی سپردی چادرم تو صحرا گم شد اما روسریم نیفتاد گوشواره ام رو پس میگیرم عمه قولش رو بهم داد *همه نگرانی من این بوده بابا، نگران رقیه ات نشی..میگن دختر بچه اینجوریه اگه بفهمه باباش غصه می خوره یه جوری حواس بابا روپرت میکنه..گفت بابا!..* روسریم یه خورده سوخته غم نخور عیبی نداره عموازسفر که برگشت یه دونه نووشو میاره چی میشه بازم بخندی دلم از غصه رهاشه دندونام شکسته اما شیریه غمت نباشه اینا چیزی نیست بابا همه اشون می گذره میره اما چندروزه کلافه ام زبونم همه اش می گیره «ابتا من الذی ایطمنی علی صغر سنی» شب سوم همه جا بوی جگر سوخته میاد بوی پر سوخته میاد ای وای ای وای.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•به مولا علی... و توسل به امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── «به مولا علی مولا..» علی مولا علی مولا علی اعظم تویی تمام تار و پود و بود و نبودم هستم غلام قنبر و از عالمی سرم شادم که خاک پای غلامان حیدرم دار و ندار من علی مولا حق حق حق، علی مولا نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب تَجِدهُ عَوَناً لَکَ فِی النَوّائِب كُلُّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَيَنْجَلِي بِعَظَمَتِکَ یا اَللهُ بِنُبُوَّتِکَ یا مُحَمَّدُ بِوِلایَتِکَ یا عَلِیُّ  .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Sh 04 Moharam 1402 Hoseini [Mohjat_Net] (2).mp3
1.92M
سردار زینبه عین علمدار زینبه فاتح خیبر و وارث حیدرِ کرار زینبه نور نینوای حسین شور کربلای حسین زینبه همیشه شریک غمای حسین هر قدم برای حسین هر نفس صدای حسین جون بچه های عقیله فدای حسین علم زینب قسم زینب قسم حسینه کرم زینب حرم زینب حرم حسینه **** پرچم میزنم من از حسین دم میزنم لشکر کوفه رو با دم یا علی برهم میزنم زینبم سپاه تو ام یار و تکیه گاه تو ام کشته مرده ی تو و عاشق راه تو ام از ازل دچار تو ام تا ابد کنار تو ام تیغ ذوالفقار تو ام پیِ کار تو ام پسر زهرا تا ته دنیا یاور تو هستم جلوی سنگ و جلوی نیزه سپر تو هستم **** طوفان میکنم لطفتو جبران میکنم کاخ یزیدو با اذن تو میرم ویران میکنم من عقیلة العربم نور فاطمی نسبم دشمنت رو من به مبارزه میطلبم بچه های خواهر تو هر دو نذر اکبر تو کم نشه یه مویی برادرم از سر تو کلام زینب پیام زینب سلام حسینه به همه گفتم طپش قلبم به نام حسینه شب چهارم ماه محرم 1402 .
Sh 07 Moharam 1402 Hoseini [Mohjat_Net] (5).mp3
1.51M
از آسمون آتیش میباره کسی نمونده آب بیاره گل رباب یه کم بخواب خدا خودش هواتو داره جون نداره دست و پای تو بی رمق شده صدای تو مادرت نتونه شیر بده پس چیکار کنه برای تو تو صورتم زدم دو دستی چشماتو باز دوباره بستی به روی من ناخن بزن بگو هنوز که زنده هستی کاش یه کم پایین بیاد تبت سرخه سرخه زیر غَبغَبِت ماهی کوچیک من علی سوختم از تلظی لبت تو بی قراری من بریدم سه روزه خندتو ندیدم آروم نگیر فقط نمیر آخه تویی همه امیدم شرم از این حرم نمیکنن نعره ها رو کم نمیکنن این جماعتی که من دیدم رحم به بچه هم نمیکنن وای از دل رباب وای از دل رباب 1402 .
. |⇦•تو رفتی و دلم.. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── تو رفتی و دلم درمونده اصغر لباسات توی دستم مونده اصغر آی پدر هنگام دفنت جای تلقین برای تو لالایی خونده اصغر شکایت از کمان و تیر دارم بیا پایین ز نیزه شیر دارم دو دستم را میان آب بُردم حلالم کن نبودی آب خوردم «علی لای لای علی جان» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•هر چه آمد به سرم .. و و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── جز خدا من به عمرم به کسی رو نزدم هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم پسر محتضرم را کشتند حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود چیدنش تیر نمی خواست نسیمی بس بود «سیدتی یا رباب....» روی این دستم تنش، برروی این دستم سرش آه بفرستم خدا نعش ر ابرای مادرش *رباب داره میبینه خواهر و برادر رفتن پشت خیمه، خانم زینب دید ابی عبدالله داره با غلاف خاکها رو کنار میزنه بچه رو با احترام گرفت گذاشت درون خاک... عمه ی سادات دید امام حسین هی خیره خیره داره نگاه میکنه ..گفت: حسین جان خاک رو بریز راحتمون کن الان بچه ها می ریزند پشت خیمه، صدا زد.‌ خواهرم نمی تونم.. آخه هنوز داره لباش می خنده چه جوری خاک بریزم رو صورت این بچه..؟ حسین جان خدا رو شکر خاک رو ریختی رباب رو راحت کردی.. اما یک ساعت نگذشت دیدن حرمله نیزه اشو بلند میکنه رفت پشت خیمه هی نیزه رو تو خاک میزنه یه وقت عمه ی سادات گفت: رباب صورتتو برگردون..میخوام بگم رباب! غارت که تموم شد عمه ی سادات زن و بچه ها روجمع کرد یه گوشه یه وقت دیدن اسبا دارن رفت و آمد میکنند..خانم زینب دید یه خانمی هی خودشو زیر دست و پای اسبا میندازه... من که همه رو جمع کردم، نگاه کرد دید ربابه، رباب بیا کنار زیر دست و پای اسبا می میری... گفت: خانم میخوام یه جور زیر دست و پای اسبا برم.. این اسبا گرد و غبار میکنند می ترسم بچه ام از زیر خاک بیرون بیاد.. ببین یه مادرچه با معرفته حاضره زیر دست و پای اسب بره تلف بشه بمیره اما بچه ی مرده اش از زیرخاک بیرون نیفته اما عصر عاشورا واویلتا عصر عاشورا دیدند یه بدن و با نیزه بلند کردن..* دیدم با نیزه تنت رو از زمین بلند کرد جلو چشام بگو بخند کرد به حلقومت یه نیزه بند کرد رگاتو دیدم یه عده نابلد بریدند چقدر سرت رو بد بریدند *فقط برا یه شهید از عالم بالا تسلیت گفتن ...دیدند حسین فاطمه خودشو باخته..آرام باش حسین جان این بچه رو میبرند بهشت شیرش میدن..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•چرا اینقدر بی قرارین.. علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── شب هفتم شیر آوردن نذر اون که شیر نخورده چرا اینقدربی قرارین بچه اتون که تیرنخورده مجلس زنونه امشب روضه رو بهتر میفهمه حرف مادر عزادار رو فقط مادر میفهمه بری از هرکی بپرسی میگه باورم نمیشه بچه ی شیرخواره رو لب تشنه کشتندمگه میشه؟؟ به خدا تصورش هم دل ما رو می سوزونه بچه آب بخواد و بابا نتونه آب برسونه ولی کربلا چه کردندغم ما رو زنده کردند پسر از تشنگی جون داد پدر و شرمنده کردند حرفِ إن ترحمونی جون ِآدمو می گیره هی میگفت آبش بدید یا آبشم ندید می میره یه دفعه صدایی اومد علی اصغر یه تکون خورد خون گرفت صورت شاه و تیر رو دید به استخون خورد اون طرف رباب تو خیمه دنبال خبر می گرده این طرف حسین با گریه هی میره هی برمیگرده بچه رو داد دست زینب روضه رو سر بسته گفته *بچه تیرخورد تنهاکسی که می تونست به ابی عبدالله کمک کنه فقط زینب بود این بچه تیرخورده سر آویزونه برد پشت خیمه زنها...* بچه روداد دست زینب روضه روسربسته گفته زینبم مراقبت کن یه موقع سرش نیفته نمی خوام رباب ببینه خواهرم دل بی قرارم بچه امو محکم بگیرش تیر رو میخوام در بیارم یاد اون ساعتی افتاد که توی مدینه مردن وقتی از سینه ی مادر میخ و با هم می کشیدن *بدجور حسین مستأصل شده بود. میگن عمه سادات تو‌ مصیبتهایی که تو زندگیش دو جا کم آورد چشماشو بست...یکی اون لحظه ای بود که با ابی عبدالله اومد پشت خیمه که وقتی ‌امام حسین گفت: محکم بگیر علی رو، فهمید میخواد تیر رو دراره یهو چشماشو بست هول کرد.. خیلی ترسید چون دید امام حسینم به نفس نفس افتاده... یه جام اون موقعی بود که دید نامرد لگد به در خونه میزد.. صداش تو صدا گم بود هی میگفت جلوتر نیا..* «تو که می سوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت از این غم هیچکس مثل رباب آتش نمی گرفت» یا باب الحوائج یاعلی اصغر...لالای لالای لالای لالا لالایی لالایی..لالای لالای لالای لالا لالایی لالایی.. یکم آروم گریه کنید علیم خوابیده خنده رو لباشه مگه چه خوابی دیده خواب دیده برگشته عموش خواب دیده خوب شده گلوش خواب دیده روی صورتش بارون چکیده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
زجر اگه دختر داشت.mp3
9.7M
زجر اگه دختر داشت با تو اینجوری رفتار نمیکرد زجر اگه دختر داشت تو رو این همه گرفتار نمیکرد زجر اگه دختر داشت تو رو با سیلی بیدار نمیکرد 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ زجر اگه دختر داشت با تو اینجوری رفتار نمیکرد زجر اگه دختر داشت تو رو این همه گرفتار نمیکرد زجر اگه دختر داشت تو رو با سیلی بیدار نمیکرد دختر داشت میفهمید گل سر چیه موی بلند تر چیه بهونه چیه آینه و شونه چیه النگو چیه شونه نشه مو چیه شونه نداری خرابه میخوابی مگه خونه نداری موهات سپیده دستای کوچیک تو رو نیزه بریده نفس نداری دل خوش از حرمله و شبث نداری زجر اگه دختر داشت واسه اشک تو لبخند نمیزد زجر اگه دختر داشت تو رو تو قافله یک بند نمیزد دختر داشت میفهمید بابایی چیه شبا لالایی چیه خرابه چیه بچه که خوابه چیه اسیری چیه دندون شیری چیه تبت زیاده مثل بابات زخم روی لبت زیاده تن تو آب رفت بابا میدونی دخترت بزم شراب رفت زجر اگه دختر داشت تو رو تو صحرا دنبال نمیکرد زجر اگه دختر داشت باباتو راهی گودال نمیکرد زجر اگه دختر داشت چادر تو رو لگد مال نمیکرد دختر داشت میفهمید دل پر چیه خاک رو چادر چیه قد خم چیه لباس در هم چیه دلت شکسته روسریتو سر میکنی با دست بسته رد شدن از روت درست شبیه فاطمه شکسته پهلوت پاهات ترک خورد همه میگن رقیه تو کوچه کتک خورد رقیه جانم رقیه جان رقیه جان رقیه جانم
. |⇦•شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره.. و روضه گودال به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی* ●━━━━━━─────── شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره حتی ازت دمِ اذان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره غروب شد، خورشید نشست شمر ولی از تنت پا نشد .. اذان شد، نمازش رو بست راهِ حلقت ولی وا نشد .. یک زن تنهام چطور شمرُ ازت جدا کنم ؟! پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم ؟! نیزه رو نیزه .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت با مرکب از روی تنت برادرم گذشت .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت خودم دیدم چیا به مادرم گذشت .. خلاصه ، راحت شدی من بمیرم بهت سخت گرفت می‌دونم این نصف روز قدر یک عمر ازت وقت گرفت نزار جلو نامحرما تو رو بلند صدا کنم پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم لب گودال، مادر افتاده ته گودال یک سر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. از روی نیزه، یک سر افتاده از روی نیزه، اکبر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇
. |⇦•شاهد مقتل همه... علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ آنقدر داغ بود از تب که آب اگر بود بر لبش می‌سوخت احتیاجی نبود بر آتش خیمه هم داشت از تبش می‌سوخت درد را چاره‌ای اگر بکند چه کند با غمِ پریشانیش نیست آبی که دستمالی خیس بگذارند روی پیشانیش خویش را می‌خورَد ، ندارد جان قوَتی نیست جز تقّلا حیف یک به یک می‌روند یاران و چاره‌ای نیست جز تماشا حیف بارها شد به دست بی جانش پرده‌ی خیمه را به بالا زد شاهدِ مقتل همه ، هربار به سرِ خویش دستِ خود را زد دید از خمیه روی یک نقطه لشکری را که بی هوا می‌ریخت دید در بین راه تا به حرم چقدر اکبر از عبا می‌ریخت بین بستر نشست در خیمه زد به سر با دو دست در خیمه تا صدای برادرش آمد کمرِ او شکست در خیمه باز هم پرده را کناری زد قاسمش بود و سنگ باران بود یک یتیم و هزارها می‌دید لحظه‌ی پایکوبیِ سواران بود ناله‌ی دختران به او فهماند دستهایی میان راه اُفتاد دید از خیمه خواهرش غَش کرد مادری بینِ خیمه‌گاه اُفتاد پرده را زد کنار و گفت: ای وای حرمله آمده گلو بزند او خجالت کشید وقتی دید پدرش رفته است رو بزند بی برادر شدن چه حسی داشت کمرش را دو مرتبه خَم کرد تشنه‌ای بود یک سپاهی که هرچه آورده بود دَرهَم کرد چند باری فقط برای وداع پدرش بوسه‌اش زد و برگشت دید در قتلگاه خولی را سمت گودال آمد و برگشت او گرفت از عصا که برخیزد تا پدر تکیه داد بر نیزه او زمین خورد تا حسین اُفتاد داد می‌زد بجای سرنیزه گرد و خاکی بلند شد فهمید آخرش شمر با سنان آمد غم ناموس دارد او یعنی عمه‌اش هم نفس زنان آمد عمه فریاد می‌زند که نزن چکمه بردار، احترامش کن چقدر طول میدهی نامرد زیر و رویش نکن تمامش کن : حسن لطفی *خواهر که رسید توی گودال، چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...* دارن زنده زنده ترا دفن میکنند برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند *اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید... آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Shahadat Emam Sajad 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
1.5M
منت دارتم آدم حسابم کردی من کج رفتمو فوری عتابم کردی تو مراقب منی و چه آقا بالاسری دارم من عجب سروری دارم خیالم راحته با تو من عجب دلبری دارم میمیرم دور ازت شم اگه جز خودت هست پناهی مگه همه دنیام عوض شه باید که بهم چیزی جز تو نگه دهه سوم محرم 1403 .
. |⇦•مَلیحةَ الحُسَینی.... وتوسل به سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── سیدةَ الانبیا رقَیّه ولیةَ الاولیا رقَیّه قاضیةَ الحاجاتی وَالله رازقةَ الاَصفیا رقَیّه بنتُ الحسین بابُ الهدی بنتُ الحسین اسمُ النِجا بنتُ الحسین نورُ السَّما مَلیحةَ الحُسَینی رقیه نور عینی امیرةَ العاشقین رقَیّه حبیبةَ العارفین رقَیّه سیدةَ الساداتی وَالله عزیزةَ المومنین رقَیّه بنتُ الحسین فیضُ الدّموع بنت الحسین رکنُ الرّکوع بنت الحسین نورُ الطّلوع مَلیحةَ الحُسَینی رقیه نور عینی باکیةَ عَینها رقَیّه ناحلةَ جِسمها رقَیّه شبیهةَ الزَهرایی والله مکسورةَ الضِلعها رقَیّه بنتُ الحسین بنتُ الاَمیر بنتُ الحسین طفلُ الصَغیر بنتُ الحسین عطرُ العَبیر مَلیحةَ الحُسَینی رقیه نور عینی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Sh 26 Moharam 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (2).mp3
1.61M
عزیزم دست قاتل چرا گرفته کاکلتو نیزه ای که خورده به پهلوت بهم زده تعادلت رو نیزه نیزه مگه این بدن چقدر جا داره کاش این خنجر دیگه دست از سر تو برداره یا غیاث المستغیثینت داغ سنگینت صبر زینبو سر آورده اینکه نیزه میده تلقینت چشم خونینت اشک مادرو در آورده **** نگاهت سمت من بود ذبحتو بی هوا شروع کرد تقصیر بوسه های من شد اگه تنت رو زیر و رو کرد ضربه ضربه سر تو جدا شده اما دیر آه از خنجر داره مارو میکشه این تأخیر این مصیبت ما رو سوزونده تا هنوز مونده پیش خیمه ها حواس تو تو رو زیر نیزه ها خاک کرد بی ادب پاک کرد خنجرش رو با لباس تو دهه سوم محرم 1403 .
. |⇦•مَلیحةَ الحُسَینی.... وتوسل به سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── سیدةَ الانبیا رقَیّه ولیةَ الاولیا رقَیّه قاضیةَ الحاجاتی وَالله رازقةَ الاَصفیا رقَیّه بنتُ الحسین بابُ الهدی بنتُ الحسین اسمُ النِجا بنتُ الحسین نورُ السَّما مَلیحةَ الحُسَینی رقیه نور عینی امیرةَ العاشقین رقَیّه حبیبةَ العارفین رقَیّه سیدةَ الساداتی وَالله عزیزةَ المومنین رقَیّه بنتُ الحسین فیضُ الدّموع بنت الحسین رکنُ الرّکوع بنت الحسین نورُ الطّلوع مَلیحةَ الحُسَینی رقیه نور عینی باکیةَ عَینها رقَیّه ناحلةَ جِسمها رقَیّه شبیهةَ الزَهرایی والله مکسورةَ الضِلعها رقَیّه بنتُ الحسین بنتُ الاَمیر بنتُ الحسین طفلُ الصَغیر بنتُ الحسین عطرُ العَبیر مَلیحةَ الحُسَینی رقیه نور عینی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
Sh 28 Moharam 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
1.4M
ادب حکم میکنه آدم تو کربلا نخونه برای مادرت از زخم نیزه ها نخونه ادب حکم میکنه آدم برای تو بمیره هنوزم که هنوزه پیکرت روی حصیره جایی که زهرا روضه خونه خوبه که آدم لال باشه هرکی تو رو بشناسه آقا باید ته گودال باشه ادب حکم میکنه آدم به غمدیده نخنده صدای خنده ی شمر و سنان اینجا بلنده همینجا حرمت موی سپیدش رو شکستن مگه پیش حسین دستای زینب رو نبستن اینجا هنوزم آسمونش غمگینه و بارون نداره الهی دیگه این بلارو دنیا سر کسی نیاره اینجا هنوزم قتلگاهه اینجا هنوزم آفتابه سقا به خیمه برنگشته اینجا هنوزم قحط آبه یا اباعبدالله آقای من یا اباعبدالله دنیای من عشقت دین و دنیای من دهه سوم محرم 1403 .
‍ . |⇦•باز شب جمعه و... علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی  ●━━━━━━─────── بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ باز شب جمعه و موکب نعم الحبیب نام تو بردم وزید از نفسم بوی سیب شور به پا کرده در هیئت انصار عشق روضه ی هَل مِن مُعین ناله ی أمَّن یُجیب عشق نفس گیر شد سینه زنَت پیر شد زود بیا دیر شد بر سر جسمِ حبیب گر بشکافی هنوز خاک شهیدانِ عشق می شنوی نوحه ای در غمِ شَیبُ الخَضیب آه از آن لحظه ای که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب، صورت خود را به خاک تا تو شدی کشته ما بی سر و سامان شدیم غُلغله شد در حرم ولوله شد در خیام وای حسین کشته شد روضه همین والسلام ولوله شد درخیام ولوله شد درخیام به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو رو بردن دیر رسیدم من «حسین حسین حسین حسین» ای کشته ی گرسنه وتشنه ابی عبدالله حلقومتو سپردی به دشنه ابی عبدالله «سید مظلوم حسین جانم...» حسین رفته به گودال تا شهید شود حسین رفته به گودال رو سپید شود حسین رفته که صد مرتبه شهید شود قراربود گرفتار آن پلید شود اما بنا نبود شناسایی اش بعید شود «حسین آه حسین آه حسین آه» .. ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند سوختگان غمت با غم دل خرم اند هرکه غمت را خرید عشرت عالم فروخت باخبران غمت بی خبر از عالمند تشنه لبِ عالم ای شه مظلوم حسین فاطمه را نور عین ای شه مظلوم حسین "أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج" .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .