.
#نوحه
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
ای پدرخوش آمدی بـه گـوشۀ ویرانه
توشدی شمع من و من شده ام پروانه
ای امید جان من بابا
توشدی مهمان من بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
ازچه غرق خون شدی مگرچه دیده ای پدر
من نفس بـریـده و توسربـریـده ای پدر
جان به قربان سرت بابا
کی بریده حنجرت بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
گرجه زخمی وکبود ازاثـرجفـاشـدم
من سفیر کوچک قیـام کـربلاشـدم
من سفیر مکتبم بابا
من حسینی مذهبم بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
شده چون روی کبودم رخ لاله گون تو
بوسه می زنم به پیشانی غرق خون تو
گرچه درمرارتم بابا
غرق درزیارتم بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
ای فـدای همـۀ سـوزتووتـاب تبت
اثرچوب ستم مانـده چـرا روی لبت
بوسه گیرم زلبت بابا
جان دهم درطلبت بابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
بانگاهت چه شودمژده بـه دختـربدهی
می دهم جان که مرا به آسمان پربدهی
دخترخود رادگربابا
باخودت امشب ببربابا
یا اب المظلوم یااب العطشان (2)
#سیدهاشم_وفایی✍
#شب_سوم_محرم
👇
.
#شور_حضرت_رقیه (س)
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
کی میتونه با سه آیه بشه قرآن حسین
یه تنه خیر برسونه به محبان حسین
بابا جونش واسه شیرین زبونش در میره پس
می نویسم یه رقیه می خونم جان حسین
گرمه پشت هفت قبیله مون ، به قبیله ی رقیه
کار خوبه خدا درست کنه به وسیله ی رقیه
تو کامل شدی مثل ابالفضل
پرسائل شدی مثل ابالفضل
سنخیت گرفتی روی شونه ش
دریا دل شدی مثل ابالفضل
تو اسمت امیده به ابالفضل
آوازه ت رسیده به ابالفضل
کوچیک بود، از عالم گره واکرد
تو دستات کشیده به ابالفضل
..........
ملائک با مژه شون این حرمو جارو زدن
دسته خالی ها با امید دم این در، رو زدن
آره دریا دلی اینه همه رو می کشونه
سن و سالی نداره مردا جلوش زانو زدن
مسلمون خونوادشیم ، به سه آیه ی رقیه
بهشتمون رو دیدیم به چشم ، زیر سایه ی رقیه
گره هامو وا کرده کرده رقیه
چه دردا دوا کرده کرده رقیه
به محشر نیاز نیست که تو دنیا
قیامت به پا کرده رقیه
خوشم تو خرابات رقیه
پرم از ارادات رقیه
می میرم به شوقی که تو محشر
برم به ملاقات رقیه
#ناصر_دودانگه ✍
https://eitaa.com/emame3vom/105116
.👇
.
|⇦•سرم رفته از بس سرم داد زدن..
#زمزمه #حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم حاج میثم مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سرم رفته از بس توی سر- صدا
سرم رفته از بس سرم داد زدن
نگو که چرا موم سفیده آخه
خودت رو یه لحظه بذار جای من
خواب دیدم که، تنت رو زمین
نفس میزدی، گلوتو برید
گریه کردم، همون که زدت
اومد منو زد، موهامو کشید
او می کشید و من می کشیدم
او می دوید و من می دویدم
خدا خواسته من مثل زهرا بشم
زیر کوله بار غمت تا بشم
رمق تو تنم نیست عزیز دلم
ببخشم نمیشه به پات پا بشم
چند روزی هست، میلرزه پاهام
دیگه نمازام، نشسته شده
افتادم من، گمون بکنم
که هردوتا پام، شکسته شده
من، روی ناقه، از جا پریدم
او می دوید و من می دویدم
کجا بودم حالا کجا اومدم
تا رفتی دیگه دل به دریا زدم
تو اون قصه ی غارت خیمه ها
سرم رو شکستم که معجر ندم
بعد غارت، ندیدی ما رو
چجور میبرن، به زورِ طناب
بعد غارت، ندیدی ما رو
نگم که چی شد، تو بزم شراب
*چوب خیزرانُ بلند کرد ..
با دست بسته، هرجا رسیدم
هرچی بگی از، مَردم شنیدم
شاعر: #سید_جواد_پرئی ✍
#روضه_حضرت_رقیه
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
Fadaeian_Arbaein1403_Shab3 (5).mp3
23.05M
دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی
#حضرت_رقیه
دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی
به خدا من که ندارم گله از هیچ کسی
خواب بودم اگر از پشت شتر افتادم
طلبی نیست در این مسئله از هیچ کسی
بعد از آن نیمه شب و گم شدن و تنهایی
نگرفتم نفسی فاصله از هیچ کسی
من نمیترسم اگر عمه کنارم باشد
غیر از این زجر و ازین حرمله از هیچ کسی
خواستم گر چه نشد غیر تو نامی ببرم
در قنوت دل هر نافله از هیچ کسی
زخم زنجیر مرا کشت الهی دیگر
تاب و طاقت نبرد سلسله از هیچ کسی
گریه نگذاشت که پوشیده بماند بابا
مشکل پای من و آبله از هیچ کسی
جز تو و خواهر تو برنمیآید به خدا
خطبه خواندن وسط هلهله از هیچکسی
کاشکی در بغل فاطمه دق میکردم
تا دگر سر نبرم حوصله از هیچ کسی
#روضه_حضرت_رقیه
#مصطفی_متولی✍
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
364.4K
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
بند اول:
دلم برات یه ذره شد
بدون من کجا بودی
آخ.. بمیرم یکی میگفت:
به زیر دست و پا بودی
شده اشک چشام بیشتر
ولی سوی چشام کمتر
تنت وقتی تو آفتابه
توی سایه میام کمتر
قرار نبود بری و برنگردی
رفتی ولی منو خبر نکردی
بی تو خوراک من همش کتک بود
بابا یتیم شدن داره چه دردی
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی
➖➖➖
بند دوم:
هرجوری میشه را میام
ولی به تو نمیرسم
سنان تو گوشم میزنه
فک میکنه که بی کسم
شد از تو فاصله م بیشتر
تو راه شد تاولم بیشتر
مثه موی پریشونت
موهام سوخته دلم بیشتر
قرار نبود که سهم من غم بشه
تموم جونم داره تیر میکشه
سنان منو به حرمله نشون داد
میگفت بهش لگد بزن حقشه
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی
➖➖➖
بند سوم:
خبر داری که چند شبه
چشای من مونده به در
خسته شدم تورو خدا
بابا بیا منو ببر
شده داغ دلم بیشتر
ولی موی سرم کمتر
به یاد حنجر خشکت
بابا آب میخورم کمتر
بابا سر توعه میون طبق
یا سرزده خورشید من از فلق
وقتی سر تو رو بغل گرفتم
به دست و پام دوباره اومد رمق
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی۴
➖➖➖
#عالیه_رجبی ✍
#مهدی_کبیری ✍
.👇
.
#شور
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
من که سه سالم خمیده شد تنم بابا حسین حسین
پی سرتو من که سینه زنم بابا
حسین حسین
هرشب و هر صبح با لگد خوابم وبیدار
می میرم و زنده میشم روزی هزار بار
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابایی خواب تو دیدم، کجایی بابا بابا
پاشدم از خواب سرتو دیدم بابایی بابا بابا
اون بالا بالایی و من روی زمینم
خم شو تا اون صورت پر خون وببینم
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابا جون گم شدم عمه هم نبود بابا بابا
اومد یه نامرد جوری زد که شدم کبود بابا بابا
می کشید از پشت موهامُ میزد باباجون
پشت سرم درد میکنه بی حد باباجون
وای وای وای وای
#ایمان_غلامی ✍
بایک اصلاح
#استادمجیدطاهری 🎤
#شور_حضرت_رقیه
👇
.
#شور
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
من که سه سالم خمیده شد تنم بابا حسین حسین
پی سرتو من که سینه زنم بابا
حسین حسین
هرشب و هر صبح با لگد خوابم وبیدار
می میرم و زنده میشم روزی هزار بار
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابایی خواب تو دیدم، کجایی بابا بابا
پاشدم از خواب سرتو دیدم بابایی بابا بابا
اون بالا بالایی و من روی زمینم
خم شو تا اون صورت پر خون وببینم
وای وای وای وای
.............................
یه شب بابا جون گم شدم عمه هم نبود بابا بابا
اومد یه نامرد جوری زد که شدم کبود بابا بابا
می کشید از پشت موهامُ میزد باباجون
پشت سرم درد میکنه بی حد باباجون
وای وای وای وای
#ایمان_غلامی ✍
بایک اصلاح
#استادمجیدطاهری 🎤
#شور_حضرت_رقیه
👇
.
#اربعین
بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود
همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود
تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود
اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود
همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم
تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم
صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد
نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد
سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد
سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد
تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی
مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی
به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل
چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل
به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل
تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل
چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم
سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم
الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها
شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها
بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها
چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها
عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد
فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد
تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را
بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را
نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیدهم را
نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را
جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود
همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود
#حضرت_زینب
#اربعین_1403
#وحید_عظیم_پور ✍
.................
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
دنیای بی تو نداره تعریفی
دنیای بی تو رو اصلا نمیخوام
روم نشد حتی به یک نفر بگم
چی به روز ما آورده شهر شام
کوچه بازار و دیدم ولی حسین
دلم از بزم شراب شون پره
اونی که خیزرون و زد به لبت
قیامت چوب گناشو می خوره
با چشام دیدم که پژمرده شدی
زیر دست و پای شمر ، لاله ی من
قرار این نبود که از پیشم بری
رفیق پنجاه و چند ساله ی من
کربلا کاری ازم بر نیومد
تا که زخم بدن تو خوب بشه
حالا گریه می کنیم من و رباب
تا که زخمای تن تو خوب بشه
بعد تو روی خوشی رو ندیدم
بعد تو غم یه قدم عقب نرفت
هیچکی مثل من تو سختی کشیدن
راه صد ساله رو تو یه شب نرفت
#شهریار_سنجری ✍
...............
#حضرت_رقیه علیها_سلام
رفتنت مثل رفتن خورشید
بعد تو سهم دخترت شامه
توی تاریکی خرابه ی شهر
روی ماهت چیزی که میخوامه
حق داری حرف نمی زنی با من
خسته ای تازه از سفر اومدی
خیلی تحویل گرفتی دختر تو
تا که گفتم بیا با سر اومدی
اومدی و خرابه روشن شد
تو برا ما همیشه نور بودی
طوری که بوش میاد بابای گلم
چن شبی مهمون تنور بودی
.
نمیشه خوب ببینمت آخه
دشمنا نور چشمامو بردن
خدا می دونه مردای شامی
چی به روز سر تو آوردن
همونی که گرفته پیرهن تو
دوتا گوشواره ی منم برده
میشه از اخم صورتت فهمید
به رگ غیرت تو برخورده
نکنه دیدی دستامو بستن
نکنه دیدی ماجراها رو
نگو که دیدی می زدن طعنه
نگو که دیدی می زدن ما رو
کاش منو می زدن همیشه ولی
رو سر تو شراب نمی دیدم
بلایی رو که اومده سرمون
بابا حتی تو خواب نمی دیدم
#شهریار_سنجری ✍
.
#زمزمه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
*****************
عمه بیا گمشده پیدا شد
دیدی آخر مهمونم بابا شد
چرا فقط سرش رسیده ؟
پیکرشو کسی ندیده ؟
تنش رو خاک مونده بمیرم
کی روی پیکرش دویده ؟
روی دامنم نشستی بابا
معلومه که خسته هستی بابا
چه جوری بغل می گیری منو
حالا که نداری دستی بابا
بابا بابا بابا بابا بابا
*******
باباجونم واسه چی دیر کردی
دخترت رو خیلی زود پیر کردی
دلخورم از دستِ زمونه
ببین که قامتم کمونه
هر جا که اسم تو رو بردم
زدن منو با تازیونه
یک شبی جا موندم از قافله
سراغم اومد یه بی حوصله
موهامو کشید و بردم به زور
زجرِ بی حیا پیش حرمله
بابا بابا بابا بابا بابا
****************
خسته شدی ای آرام جانم
راحت بخواب به روی دامانم
آغوش من برات پناهه
اینجا دیگه آخر راهه
می بینی رسم روزگارو
مگه خرابه جای شاهه ؟؟
روی نیزه ها اذیت شدی
بمیرم که هتکِ حرمت شدی
این خرابه سرده اما دیگه
از تنورِ خولی راحت شدی
بابا بابا بابا بابا بابا
******************
#رضا_یزدی_اصل ✍
#زمزمه
#حضرت_رقیه
👇
.
#نوحه #زمزمه
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
🌴الهی به رقیه ، الهی به رقیه
الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله
که با شیون و با گریه و ناله
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد
داده دلِ ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر
ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه
مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را
گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است
وقتی که ندادند پناهی به رقیه
هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس
انداخته از نیزه نگاهی به رقیه
تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را
تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
#سفره_حضرت_رقیه
.👇
.
#شب_سوم_محرم
پس از مادر که لبخندش گشاید باب رحمت را
خدا بر دختران بخشیده دریای محبت را
به مردان شعله ای از غیرت خود داده و جایش
به زنها هدیه داده مهربانی و نجابت را
به آنانکه پسر داده توان و عزت افزوده
به هرکه دختری بخشیده کامل کرده نعمت را
پسر دلگرمی و آرام مادر می شود اما
پدر با دخترش طی می کند راه سعادت را
به دخترها مگر چیزی به غیر از ناز می آید
پدرها خوب می فهمند وصف این لطافت را
خدا آیات رحمت را به دختر دارها گفته
بپرس از هرکه دختر دارد این حق و حقیقت را
زمانی می شود ام ابیها بهر پیغمبر
به پایان می رساند سالها ظلم و جهالت را
زمانی می شود زینت برای ساقی کوثر
مزین می کند دامان خورشید ولایت را
زمانی چون سه ساله دختر شیرین ثارالله
وجودش رنگ بو بخشد بهار سبز عصمت را
یگانه دختری از نسل پیغام آور خاتم
به روی دست آورده برای خلق رحمت را
یگانه دختری مثل علی عالی اعلا
صبورانه به عالم هدیه می دارد هدایت را
سه ساله دختری از نسل نور و آب و آیینه
که مثل جده اش زهرا شرف داده شرافت را
گلی از نسل بخشاینده بی منت و خواهش
حسن حُسنی که معنا کرده احسان و کرامت را
حسین بن علی را جان و از جان نیز شیرین تر
بمیرم این همه آرامش و مهر و عطوفت را
دل و جان پدر بوده،دل و جان پدر برده
چه باید گفت این دلدادگی بی نهایت را
گلی که ارث برده از عموی مهربان خود
بصیرت را فضیلت را اصالت را شجاعت را
بمیرم دختری را که به زینب اقتدا کرده
به جا آورده چون او حق پاکی و صداقت را
در آن وادی که از هر سو بلایی تازه سر می زد
به صبری زینبی می برد با خود در غربت را
به روی شانه ها می برد پرچم را اگر زینب
سه ساله بر ملا می کرد با گریه حقیقت را
دم دروازه ساعت که خون شد چشم ها از غم
به لحن کودکی فریاد زد بر شام غیرت را
خرابه دردهایش را به پایان برد تا زینب
به خاک تیره بسپارد نسیم صبح رحمت را
میان چادری کوچک نهانش کرد تا فردا
به دست کوچک خود وا کند قفل قیامت را
#حضرت_رقیه
#حسن_شیرزاد ✍
.
.
#شور_حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه
بند اول
اسمی که میخوام ببرم ضربان قلب منه
اسم رقیه قوت قلب منه سینه زنه
یا رقیه مدد(۴)
دل اکبر ضعف میره واسه، دو قدم راه رفتن تو
قوت بازوی ابالفضل؛ قربون عمو گفتن تو(۲)
زندگیم رقیه ست
دلیل وابستگیم رقیه ست
من خدا رو بنده م اگه
دلیل بندگیم رقیه ست
یا رقیه مدد
بند دوم
اسمی که میخوام ببرم یه اسمیه که محشره
اسم رقیه قوت قلب علیه اکبره
یارقیه مدد(۴)
دل کل خیمه رو بردی با نگاهت رقیه جان
عمو عباس میگه فدای روی ماهت رقیه جان(۲)
محترم رقیه
دختر شاه کرم رقیه
افتخارمه که بگم
خیلی من نوکرم ؛ رقیه
یا رقیه مدد
#حسین_عیدی ✍
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇👇
.
📋 #روضه_حضرت_رقیه
🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بذار روو پاهام سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
نگاه کن دخترتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
خدافظیتو ندیدم؛ بیهوش شدم یا خوابیدم
بعد علیاصغر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
منو ببین؛ همین و بس؛ افتادم از نا و نفس
با بوسهی آخر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
بوسه زدی به رووی من؛ سوختم از حرارتت
دست و لب و پیکر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
تو اومدی از علقمه؛ میگفت عمّه: دخترم!
گره بزن معجرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
غلقله، شهر شام شد؛ یهلحظه ازدحام شد
دیدم روو خاکا سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
دنیا سرم خراب شد؛ النگوهام طناب شد
پشت سر خواهر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم_محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه
👇
بخش چهارم - زمینه (ملک و ملکوت عشق، ثارالله) - حاج محمود کریمی.mp3
10.47M
📋 #زمینه_امام_حسین
🗓 اجرا:شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ملک و ملکوت عشق، ثارالله
ای ثبت ثبوت عشق، ثارالله
نور در بیوت عشق، ثارالله
رمز جبروت عشق، ثارالله
پاسخ قنوت عشق، ثارالله
سرّ لایموت عشق، ثارالله
ای صلابت حیدر، ثارالله
سرّ هیبت حیدر، ثارالله
نور صورت حیدر، ثارالله
شمس دولت حیدر، ثارالله
تیغ صولت حیدر، ثارالله
شیر حضرت حیدر، ثارالله
دربار تو از ملائکه، پره والله
شأن اسمت، امر إرجعی صَدَقَ الله
با یاد تو، گریه میکنم؛ آره والله
با ذکر تو، سینه میزنم؛ بسم الله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم #محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه
.
📋 #واحد #حضرت_رقیه
🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محمود کریمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پنجهی خصم، پر از موی پریشان من است
عمّه، گریان من است
سر بابای من امروز به دامان من است
عمّه گریان من است
عمّهجان! کنج خرابه، بیتالاحزان من است
شاه، گریان من است
مادرم زهرای اطهر، موپریشان من است
شاه، گریان من است
عمّه! بابا آمده؛ برخیز تا کاری کنیم
آبروداری کنیم
با لباس پاره باید میهمانداری کنیم
آبروداری کنیم
گوشهی ویرانه را کربوبلایت میکنم
جان فدایت میکنم
بوسهای میگیرم و شکر لقایت میکنم
جان فدایت میکنم
کنج این ویرانسرا، خورشید زهرا آمده
عمّه! بابا آمده
بی عمو عبّاس و اکبر از چه تنها آمده؟!
عمّه! بابا آمده
ای سر بی تن که در ویرانه، میهمان منی
بهتر از جان منی
یوسف زهرایی و میهمان کنعان منی
بهتر از جان منی
از سفر برگشته و میهمان دامان منی
بهتر از جان منی
با لبان خیزرانی، مرثیهخوان منی
بهتر از جان منی
گرچه از هجران تو، کوهی پر از دردم پدر
کم نیاوردم پدر
شام را با گریهام، ویرانهای کردم پدر
کم نیاوردم پدر
من اگر گریه کنم، عرش خدا میلرزد
نوهی زهرایم
پای این سر، بهخدا جان بدهم میارزد
نوهی زهرایم
امشب آغوشم شبیه سینهی خیرالنّساست
جای شاه کربلاست
دامن خاکی من، همرتبهی عرش خداست
جای شاه کربلاست
گوشهی ویرانه میمیرم؛ حرم برپا کنم
دختر زهرا منم
ذکر یاعبّاس میگیرم، علم برپا کنم
دختر زهرا منم
پیش چشمش، بازکن چشمان بیسوی مرا
شانه کن موی مرا
عمّه! بابا آمده؛ آبی بزن رووی مرا
شانه کن، موی مرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم #محرم #حضرت_رقیه
.👇
.
#شور_حضرت_رقیه
#وحید_شکری 🎤
درسته که به آل حیدر
یه عمره اعتقاد داریم
ولی خدایی توی روضه
رقیه ای زیاد داریم
اونایی که با روضه ها انیسن
اونایی که صاحب چشم خیسن
اکثرا پشت پیرهن سیاشون
انا کلب الرقیه مینویسن
رقیه رقیه پرچمدار عفت
رقیه رقیه کوه استقامت
رقیه رقیه بدخواهت رو لعنت
رقیه رقیه تندیس نجابت
****
داره هوامونو همیشه
وارث جود پدریشه
با اذن این سه ساله خانوم
مُرده دوباره زنده میشه
چقدر اسم تو قشنگه بی بی
که حسین روی دخترش گذاشته
قبل زهرا پیمبرو خدا هم
دختری به اسم رقیه داشته
رقیه رقیه زهرایی تو در اصل
رقیه رقیه دنیای ابالفضل
رقیه رقیه با عمه ی سادات
رقیه رقیه کردی فتح شامات
#شور
#حضرت_رقیه
صفر 1403
.👇
Sh 28 Safar 1403 Shokri [Mohjat_Net] (5).mp3
1.44M
#وحید_شکری🎤
#حضرت_رقیه
اجرا شب 28 صفر 1403
.
#واحد
#زمزمه
#حضرت_رقیه
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم
بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم
غریبیمو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم
بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش
ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفیم
دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی
خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه
خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکیای اما
برای دخترت زشته
برای دخترت زشته
که خونَش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شاید
تو حرفام دلخوری باشه
کدوم خانوم با این حالش
پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی
سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید
براش با جون مهیا شی
خجالت میکشی وقتی
نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمیتونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو میبندم
به زورم باشه پا میشم
به زورم باشه میخندم
مگه تو صورتم امشب
بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی
یه بار حتی نخندیدی
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده، چیزی نیست
یکی از من یه گوشواره
امانت برده، چیزی نیست
فقط دلتنگ تو بودم
که اعصابم به هم ریخته
یه قدری خستهی راهم
یه کم خوابم به هم ریخته
میخوام امشب سرت تا صبح
به روی دامنم باشه
میخوام امشب شب خوبِ
ازاینجا رفتنم باشه
دیگه اخماتو واکردی
منم با بغض میخندم
بیا آغوشتو وا کن
منم چشمامو میبندم
#شب_سوم_محرم
#هادی_جانفدا ✍
.👇👇
4_5882136910792495623.mp3
3.51M
#حضرت_رقیه
#شب_دوم_صفر
🎙 #زمزمه / کربلایی امیر طلاجوران
روزگاری بالش از بال و پَر قو داشتم
بر سرم تاج گلی از یاسِ شببو داشتم
دختر شامی !؛ نبین حالا تمامش سوخته
تو کجا بودی ببینی تا کمر مو داشتم ؟!
زخمهای صورتم با نیشخندت باز شد
کاش بودی آن زمانی که بَر و رو داشتم
فخر نفروش و کنارم آستین بالا نکش
روزگاری مثل تو؛ من هم النگو داشتم
زُل نزن در چشمهای نیمهباز و سرخ من
قبل از اینجا چشمهایی مثل آهو داشتم
دست بر دیوار میگیرم شبیه پیرزن
قبل از آوارِ کتک من نیز، نیرو داشتم
معجری که داشتم را دختری دزدید و رفت
خواستم آن را بگیرم؛ دردِ زانو داشتم
چشمهایم خواب را فریاد زد دیشب؛ ولی
مثل شبهای گذشته دردِ پهلو داشتم
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
#حسین_ستوده 🎤
[بند اول]
زبونم وا نشد آخر
صدا کنم تو رو خواهر
بگم جانم رقیه جان
بگی جانم علی اصغر
نشد صدات کنم، کاری برات کنم
حالا میتونم از رو نیزه ها فقط نگاه کنم
باید دعا کنم، دستات و وا کنم
دست های زجر لعنتی رو از مو هات جدا کنم
میزننت دلم پره رقیه جان رقیه جان
به غیرت ام بر میخوره رقیه جان رقیه جان
🖤🖤
[بند دوم]
دیدم از نیزه زخمات و
شنیدم آه دردات و
یه روزه پیر شدی انقدر
چیکار کرد مگه زجر با تو
دختر نداشت مگه، افتاد سرم اگه
خواستم به زجر بگم بهت هی ناسزا نگه
هل میده باز تو رو، میگه سریع برو
ولی با پاش گرفته سفت گوشه ی چادر و
جای لگد رو چادرِ رقیه جان رقیه جان
به غیرت ام بر میخوره رقیه جان رقیه جان
.👇
enc_1723248539391620143995.mp3
2.77M
▪️#حضرت_رقیه
▪️ریحانه رقیه،حنانه رقیه...
▪️کربلایی #حسین_طاهری
متن 👇
https://eitaa.com/emame3vom/104924
زمزمه درد می کشی.mp3
14.81M
#زمزمه | درد می کشی
جلسه هفتگی | ۳٠ مهر ٠۳
🎤کربلایی وحید محمدی
درد میکشی، همش آه سرد میکشی
تو هرچی درد داری و از، قنفذ نامرد میکشی
بد زدنت جلو چشای حسنت
نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ شدی و چیزی نمونده از بدنت
هیشکی نبود بگه این گل که پرپره
این زن که میزنید ناموس حیدره
.
#حضرت_رقیه
ــــــــــــــــــ
این پهلو ناقص
این بازو بی حس، ای بابا!
گردوندن مارو
مجلس به مجلس، ای بابا!
تا رفته ام از حال
گوشواره خلخال گم کردم
اینا چیزی نیست
بابا تو گودال گم کردم
با صورتم چیکار کنم
فقط بگید کدوم طرف فرار کنم
چجوری دست به موم زدن
منو درست جلو سر عموم زدن
خشکِ حلقومم
گفتم مظلومم، بدتر زد
بعد از هق هق هام
تا دید آرومم، بدتر زد
یه جوری زد، که جون بدم
یه روز بیا زجر رو بهت نشون بدم
همون که قد بلندتره
یه ساعت هم از زدنم نمیگذره
این پهلو ناقص
این بازو بی حس، ای بابا!
مارو چرخوندن
مجلس به مجلس، ای بابا!
یه شهری رو شریک کنن
فقط میخواستن عمه مو کوچیک کنن
چطور بگم که پیر نشد
این خونواده مَردِش هم اسیر نشد
بند اومد راهها
دستِ بد خواهها سنگین بود
هرکی سنگم زد
باریک الله ها سنگین بود
یتیم و با طناب زدن
سرِ تو رو تو بغل رباب زدن
برا یه زن بدِ غمش
زمین که میخوره نباشه مَحرمش
👇اجرای #سید_رضا_نریمانی 👇
.
#شور_حضرت_رقیه
#حسین_سیب_سرخی🎤
نوکری که اول کاره
شک نکن نمیشه آواره
توی مشکل و گرفتاری
حضرت رقیه رو داره
کیه این خانوم
دار و ندار نوکراشه
شیرین زبون عمه هاشه
همش تو آغوش باباشه
کیه این خانوم
چادر زهرا آبروشه
وقتی که رو دوش عموشه
ماه و ستاره روبروشه
سلام الله علیکِ یا
رقیه جان رقیه جان
خاتونه رقیه بارونه رقیه
تو کشور قلبم قانونه رقیه
خوشنامه رقیه رویامه رقیه
دردونه ی قلب آقامه رقیه
سلام الله علیکِ یا
رقیه جان رقیه جان
****
میبری دل از دل قاسم
تک ستاره ی بنی هاشم
به بابات سفارشم کردی
وقتی که شدم حرم لازم
تو همونی که
غمامو از چشام میخونی
همش برام دل نگرونی
الهی واسه من بمونی
تو همونی که
واسه عقیله نور عینی
ذکر دم شهادتینی
ام ابیهای حسینی
سلام الله علیکِ یا
رقیه جان رقیه جان
دنیامی رقیه عقبامی رقیه
مضمون قشنگ شعرامی رقیه
شهزاده رقیه آزاده رقیه
از دل به تو میگم فرمانده رقیه
سلام الله علیکِ یا
رقیه جان رقیه جان
#شور
#حضرت_رقیه
هیئت هفتگی آبان 1403
.👇