eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله علیها احیاگر نهضتِ کرببلا زینبه پرچم به دوش غمِ خون خدا زینبه فرمانده ی لشکر شام بلا زینبه كَعبةُ الرَّزايا ، قِبلةُ البَرايا سِرِّ اُمّ اَبیها زینب زینب زینب افتخارِ زهرا ، نور چشم بابا ای فاتح عاشورا زینب زینب زینب هم کوه صبر و ، هم کوه درده اما یه بارم ، سر خَم نکرده زینب تندیس عصمت ، معنای عفّت دریای مِهرُ و ، عشق و محبت زینب جَبَلُ الصَّبر یازینب عشق زنده از هِمّتِ مردونه ی زینبه بعد از ابالفضل عَلَم رو شونه ی زینبه عالَم بدونه حسین دُردونه ی زینبه ذوالفقار حیدر ، بعدِ زهرا برتر سر تا به پا یک لشکر زینب زینب زینب نور حیّ داور ، این زمانه یکسر ندیده مِثلِش خواهر زینب زینب زینب پیش خدا هم ، خیلی عزیزه هم مریم و هم ، هاجر کنیزه زینب به غم عُصاره ، همتا نداره اوجِ شهامت ، اوجِ وقاره زینب جَبَلُ الصَّبر یازینب تفسیر و تعبیر و معنای حسین زینبه اونی که موند تا تَهِش پای حسین زینبه اون که امامت می‌کرد جای حسین زینبه چلچراغ ایمان ، چشمه سار احسان آموزگار قرآن زینب زینب زینب پای عهد و پیمان ، بوده تا دم جان عمّه ی صاحب زمان زینب زینب زینب کل خلائق ، در بُهت و حیرت از بس که داره ، مجد و جلالت زینب مبهوته خورشید ، از احتجابِش شام و خراب کرد ، با انقلابش زینب جَبَلُ الصَّبر یازینب ✅ - محرم۱۴۰۲ .👇
. سلام_الله_علیها راهمان افتاد بر شام بلا کاری بکن باز شد دروازه های ناسزا کاری بکن پیکرم زخمی شده ،  اما فدای پیکرت می‌کُشد زخم زبان ، ای سر جدا کاری بکن سنگها میبارد از دیوار و در اما حسین بر نگاه شامیان بی حیا کاری بکن سایه من را مدینه هیچ همسایه ندید حال گشتم سایبان بچه ها کاری بکن بی وفایی رسم ما هرگز نبوده ای عزیز بهر تسکین غمم ای با وفا کاری بکن آشنایی نیست اینجا غیر سنگ و کعب نی مرحم دردم بیا ، ای آشنا کاری بکن خارجی خواندند ما را جان تو یک مشت مست ای زلال کوثر و آل عبا کاری بکن پشت پرده همسران شامیان ، من مانده ام بین این نامحرمان ، خون خدا کاری بکن چوب و لعل پاره و نامحرم و ناموس دین غیرت الله حرم مشکل گشا کاری بکن ✅داریوش جعفری- محرم۱۴۰۲ ✍ .
. با عج در ایام وارد کردن آل الله به ملعون پنهان کنم چگونه هویدایی تو را یا بین سینه شرح دل آرایی تو را ظرف مرا شکستی و حالا نشسته ام تا رو کنم حکایت لیلایی تو را نفسی لک الوقاء... به عالم نمی دهم بنده شدن به درگه مولایی تو را خیلی دعا برای دلم کرده ای ولی خیلی شکسته ام دل زهرایی تو را در غفلت زمانه فراموش کرده ام درد غریبی و غم تنهایی تو را باید چه کرد این همه رسوایی مرا؟ باید چه کرد این همه آقایی تو را؟ دل مرده ام ولی به حسینیه آمدم تا جست و جو کنم دم عیسایی تو را با گریه گفت زینب کبری، برادرم سنگی شکسته روی تماشایی تو را دیروز آیه خواندی و با خیزران یزید برهم زده بلاغت و شیوایی تو را ✅محمد جواد شیرازی .
. ای مقام و شأن تو فوق باور ها از شکوهت گفتن،فراز  ِمنبرها عمّه ی مهربون بی بی رقیّه رسواگر  ِ اعمال بنی امیّه وقت خطبه دیدن، همه ی اهل کوفه، با نعره ی حیدری، وقار تو زینب با دستای بسته، وقت اسیری دیدن، شوکت حیدرو، اقتدار تو زینب توی کوفه و شام، بعد هزاران سختی، دیدن همه گام  ِاستوارتو زینب زینب زینب ثانی  ِ زهرا              تو نسل ایثاری دختر ِ حیدر          خیلی جگر داری بعد ِ عاشورا    که شد حرم بی کس شبیه عبّاس            یه پا علمداری یا زینب، یازینب.... 🌸🌸 جان کلّ عالم بشه نثار تو یک حسین شد دنیایی اعتبار تو یا زینب تو به دین آبرو دادی داری به ایّوب تو حقّ استادی توو کربلا گفتی: مٰا رَأَیْتُ جَمیلا، فهمیدن که صبره افتخار تو زینب موندی مثل کوهی  تو روبروی غمها فدای این صبر  ِ روزگار تو زینب توو شام غریبان نافله خوندی یعنی، نمازه تیزی  ِذوالفقار تو زینب زینب زینب نسل تو اصل  ِ         اصالته زینب نام تو اوج  ِ            شهامته زینب غیرت اللهی         حجاب تو بانو آره الگوی                  نجابته زینب یا زینب، یازینب.... 🌸🌸 شد صراطم فقط محبتت مهدی شد اصول دینم، ولایتت مهدی تو هستی مرهم درد  ِثارلله با ظهورت بر میگرده ثارلله طبق حدیث جدّ تو رسول الله بهترین  ِ اعماله انتظار تو مهدی با ظهورت آقا،دنیا گلستون میشه کلّ روزای ساله، بهار تو مهدی با رجعت اصحاب  ِ جدّ تو ثارلله عموت ابالفضله تک سوار تو مهدی مهدی مهدی روی قلب من        خدا نوشت مهدی شد بابای هر         نِکوسرشت مهدی منتظر ِ تو            تاپای جون هستیم میشه دنیامون     با تو بهشت مهدی یامهدی یامهدی.... ✍حسین بیدگلی  و علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ‌👇
. زینت پنج تن آل ولایت زینب کربلا از قدمت یافت شرافت زینب با تو در کرببلا عشق به پایان نرسید ناجی مرحله ی سخت امامت زینب عصمت از بردن نام تو به عصمت برسد چیست عصمت به خدا خاک سرایت زینب امتحانی ز ازل بود که الله گرفت با شهادت ز حسین و به اسارت زینب ما کجا شرح یکی از همه اوصاف شما شرح اوصاف تو باشد به قیامت زینب سایه انداخته بر دین نخی از چادر تو مریم از درس تو آموخت نجابت زینب کوفه در عمر خودش مثل تو زن دید؟ ندید آفرین بر جگر کوه بلاغت زینب مثل چشمان پر از خون تو در عصر دهم که چنان رفته به دنبال زیارت، زینب؟ یافتی در دل آن دشت به خون آکنده آن پراکنده تن غرق جراحت زینب ✍ .
. ای نور دیده من و تاج سرم حسین یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین در زیر آفتاب ببین بسترم حسین نام تو گشته زمزمه آخرم حسین بالاسر همه تو دم آخر آمدی بالین هر شهید به چشم تر آمدی با زانو در کنار علی اکبر آمدی بر دیدن سه ساله خود با سر آمدی من خواهر توام بیا در برم حسین یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم در طول آن مسیر رکابی که داشتم در زیر سایه تو حجابی که داشتم دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم دیدی چه شد  مقنعه و معجرم حسین یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد یک نیمه روز امید دلم ناامید شد هجده گلم مقابل چشمم شهید شد از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد داغت هنوز هم نبود باورم حسین هر دم به یاد حنجر تو گریه میکنم بر زخم های پیکر تو گریه میکنم دارم به جای مادر تو گریه میکنم یاد وداع آخر تو گریه میکنم گفتی به خواهرت که بمان در حرم حسین گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد تو دست و پا زدی و زدم بر سرم حسین منکه به جز تو پشت و پناهی نداشتم دیدم تو را غریب و سپاهی نداشتم تو زیر پا و تاب نگاهی نداشتم جز رو زدن به شمر که راهی نداشتم شرمنده توام چه کنم خواهرم حسین هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی (ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی گویا غربب بودی و مادر نداشتی) قربان غربتت پسر مادرم حسین نگذاشتند گریه بر آن پاره تن  کنم نگذاشتند سایه ای بر آن بدن پکنم نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم کاری برای یوسف بی پیرهن کنم میخورد خاک پیکر تو در برم حسین ما را پس از تو خار شمردند کوفیان بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان نان علی مگر که نخوردند کوفیان از من چه آبرو که نبردند کوفیان دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت صبر و قرار از دل زین العباد رفت کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین بر عکس کوفه هلهله کردند شامیان خنده به اشک قافله کردند شامیان ما را اسیر سلسله کردند شامیان تحقیر پیش حرمله کردند شامیان از هر که بگذرم از او نگذرم حسیم بزم شراب و مجلس اغیار و خواهرت چوب یزید و لعل لب خشک و اطهرت بگذار بگذریم چه آورد بر سرت خیلی دلم تنگ شده بهر دخترت بعد از تو من صداش زدم دخترم ،حسین ✅عبدالحسین میرزایی ✍ سلام_الله_علیها .
. در علم، زنی عالمه، عالی‌منصب در ذکر و تهجد اهل یارب یارب در عین عفاف، در مصاف و میدان ای گمشدۀ زن معاصر، زینب! ✍ ............ ▪️ شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است ▪️ آبرو دار حقیقی در دو دنیا زینب است ▪️ راه ما راه حسین و مقصد ما کربلاست ▪️ افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است 🏴
. ۱۳۵ می میرم و بخدا که ازغم تو پیرم و می میرم و پیرهنت رو در بغل می گیرم و می میرم و من به تار موی تو اسیرم و بیا ببین مثل تو دارم تو گرما جون میدم بیا ببین ولی کٍی دیگه تو صحرا جون میدم بیا ببین کٍی دیگه شبیه زهرا جون میدم حسین من وای من حسین من حسین دیده تر و دیدم از کوچیکی داغ مادرو دیده تر و دوخته با سینه دیدم میخ درو دیده تر و روی در دیدم داداش چل نفرو فدا سرت بیا یک لحظه کنار خواهرت فدا سرت ای داداش دیدم چی اومد به سرت فدا سرت بالا پایین شد رو نیزه پیکرت حسین من وای من حسین من حسین خودم دیدم خنجرو کشید و فریاد کشیدم خودم دیدم سرتو بد می برید و بریدم خودم دیدم دست به دست بازیچه شد تا خمیدم چرا می زد شمر دون آتیش به ماسوا می زد چرا می زد بی حیا منو به اسم صدا می زد چرا می زد خواهرت مثل تو دست و پا می زد حسین من وای من حسین من حسین حسین من بعد از اون که همگی تورو زدن حسین من آخ دیدم به نعلا گیر کرده بدن حسین من بدن و استخونات یکی شدن (صلوات الله علیه) خونه چشام ما رو بردن توی کوچه های شام خونه چشام به ما سنگ می زدن از بالای بام خونه چشام بدتر از همه داداش بزم حرام حسین من وایِ من حسین من حسین .👇
. ۱۳۴ بوَد یا اخا لحظه ی آخرم بیا ایندم آخری برسرم شدم همچو موی تو در پیچ وتاب تنم مانده همچون تو در آفتاب حسین یا حسین عشق زینب حسین کجایی تو ای شمع خاموش من لباس توباشد درآغوش من شدم من ازاین پیرهن نیمه جان که بوی سم مرکب آید ازآن حسین یا حسین عشق زینب حسین ببین جانم ازغصه برلب شده شب آخر عمر زینب شده مرا این مصیبت نکرده رها که دشمن مرا برده درکوچه ها حسین یا حسین عشق زینب حسین نرفته زیادم که درقتلگاه که شد روزم از ظلم قاتل سیاه به او گفتم ای فرد خنجر به دست مبر سر از او نوگلم تشنه است حسین یا حسین عشق زینب حسین 👇
. ۱۳۱ بنگر میان بسترم   ای حسین جانم شد لحظه های آخرم   ای حسین جانم جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم پیراهنت را یا اخا   گیرم در آغوش صدای غربتت هنوز   می‌رسد برگوش جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم آید به گوش من هنوز   ناله های تو از تشنگی جوهر نبود   در صدای تو جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم یادم نمی‌رود حسین که چها دیدم بی سر شدی و بعد تو من چه کشیدم جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم دیدم که مرکب بر تن   تو قدم می‌زد دیدم که ترکیب تنت   را به هم می‌زد جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم ما هر دو پاشیده شدیم   ای گل بی خار تو ببن گودال و زینب   درکوچه بازار جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم ✍ 👇
. ۱۳۰ بیا برادر جان یکدم بر سر من ببین که شد لحظه های آخر من ای نور عینم مظلوم حسینم از دوری روی تو در شورو شینم کنون که در بستر من از پا فتادم بوسه ی زیر حنجر آمد به یادم یار و معینم ای مه جبینم بیا دم آخری رویت ببینم بیا به دیدارم ای همه امیدم یکسال و نیم از داغت، محنت کشیدم گیسو سپیدم  دیدی خمیدم در طشت زر،من اشک چشم تو دیدم شام خراب از یاد زینب نرفته بزم شراب از یاد زینب نرفته در پیش اعدا  شدم تماشا چشم تو روشن ای ماه عالم آرا .👇
. ۱۲۸ ای قبله ام، رو به قبله ام کجایی یار جدا جدایم از من جدایی واویلا واویلا واویلا واویلا پیراهنت باشد در آغوش زینب مانده بانگ آب آبت در گوش زینب واویلا واویلا واویلا واویلا یادم نرفته دورت هلهله کردن ناکسان تشکر از حرمله کردن واویلا واویلا واویلا واویلا دارم خبر چیدنت ای گل گلزار داری خبر که مرا بردن به بازار واویلا واویلا واویلا واویلا داری خبر شامیان چه با ما کردند دخت علی را خارجی صدا کردند واویلا واویلا واویلا واویلا ✍ .👇
. ۱۲۷ دیده بر راه توام ای سر بریده می روم از این جهان قامت خمیده زینبم من زینبم من زینبم من می‌زند پیراهنت آتش به جانم خون فشانم جای اشک از دیدگانم زینبم من زینبم من زینبم من خستگیِ حال تو یادم نرفته تنگی گودال تو یادم نرفته زینبم من زینبم من زینبم من کی رود از یاد من یاس پرپر که به ده ضربه جداشد از تنت سر زینبم من زینبم من زینبم من سنگ کین دیدم روی آیینه‌ی تو جای چکمه دیده ام بر سینه‌ی تو زینبم من زینبم من زینبم من بین گودی بوسه از حنجر گرفتم پیکر پاشیده را در بر گرفتم زینبم من زینبم من زینبم من خاطرم مانده خزانی گشته گلزار خواهرت را می زدن در کوی و بازار زینبم من زینبم من زینبم من .👇
. ۱۲۰ ای هم نفسم، شد نفس آخر زینب ای کاش بیایی تو دم بستر زینب باشد نگه من هر دم به سوی تو ای کاش دوباره بوسم گلوی تو مظلوم حسینم مظلوم حسینم **** من دیدم ام آن صحنه که گوشی نشنیده دیدم به گل من ستم از خار رسیده بنگر که قد من از غصه خمیده دیدم کف گودال رگهای بریده مظلوم حسینم مظلوم حسینم **** ای یار، ز یادم نرود آنچه که دیدم یک روزه شدم پیر ز بس رنج کشیدم دیدم علی اکبر شد صد علی اکبر دیدم روی نیزه راس علی اصغر مظلوم حسینم مظلوم حسینم **** کی می‌رود از خاطر من طعنه و آزار بردند عروسان علی را سر بازار آنجاکه به‌حیدر دادن همه دشنام دیدی که مرا خصم زد در ملاءعام مظلوم حسینم مظلوم حسینم .👇
. ۱۲۱ ای یاورم ز دوری ات روزم شده شب به‌دیدن زینب بیا سالار زینب پیرُهنت داداش توو آغوشِ منه این پیرهن پاره آتیش به سینه می‌زنه ببین که جانِ من رسیده بر لبم هنوز به یاد پیکر به زیر مرکبم به نعلِ چند تا مرکب دیدم تن تو چسبید به پاره پاره های تنت سنان می‌خندید **** ز یاد من نمیره ای عزیز زهرا که سر تو دیدم توو طشت آه و واویلا ابن زیاد با چوب روی لبات می‌زد گاهی دیدم پیش چشام روی چشات می‌زد خبر داری که داشت سکینه جون می‌داد اون بی حیا داشت ضرب دستشو نشون می‌داد رباب همونجا چون گُل از دیدن تو پژمرد سر تورو تا برداشت از حرمله سیلی خورد ✍ 👇
. ۱۲۲ نگاه من به در مانده بیا ای نور عین من بیا که خیلی دلتنگم کجایی ای حسین من بیا یار تماشایی تو حالم را تماشا کن بیا با دیدنت ای یار گره از کار من وا کن ببین پیراهن پاره‌ت توی آغوشمه داداش صدای آب آبِ تو هنوز توو گوشمه داداش هنوزم جای کعب نی روو کتف و دوشمه داداش حسین من حسین من حسین من حسین من **** پس از یکسال ونیم ای‌گُل شبیه لاله دلخونم رسیده جون من برلب دیگه زنده نمی‌مونم نخواهد رفت از یادم که چی دیدم توی گودال لگد خوردی ولی ای‌کاش نمی‌شد پیکرت پامال خودم دیدم که توو گودال پیمبر روضتو می‌خوند خودم دیدم که شمر دون دل مادرمو سوزوند حرامی با نوک نیزه تن پاکتو برگردوند حسین من حسین من حسین من حسین من **** پس ازیکسال ونیم داداش که یا هجر تو سر کردم اگه بیای به بالینم بازم دور تو می‌گردم پس از یکسال ونیم دوری به سختی طاقت آوُردم خبر داری که تو رفتی از این و اون کتک خوردم خبر داری که مثل تو منم دیدم بسی آزار من و تو هر دو سنگ‌خوردیم تو درگودال ومن بازار ولی از سنگها بدتر نگاه هرزه‌ی انظار حسین من حسین من حسین من حسین من ✍ .👇
. از همان کودکی ام رنج و بلایا دیدم چه بگویم که به یکباره چه غمها دیدم طفل بودم که چو جوجه بدنم می لرزید بین آن کوچه عجب محشر کبرا دیدم می کشیدند علی را وسط کوچه به زور ریسمان سیهی بر سر بابا دیدم مادرم روی زمین و لگدی محکم خورد به روی خاک تن محسن زهرا دیدم سخت تر بوداز این کوچه،خدایا گودال بدنی را به سر نیزه ی اعدا دیدم وای از نحر گلویش چقدر طول کشید نرود از نظرم آنچه در آنجا دیدم من به یک روز شدم پیر و قدم گشت دوتا مرگ خود را دل شب در دل صحرا دیدم کاشکی طفل یتیمی پس از این گم نشود من خودم گم شدن لالهٔ طاها دیدم در پی طفل روانه شدم و یک تن گفت زیر مرکب بخدا له شدنش را دیدم نفس آخر زینب شده ای هم نفسم خوب شد آمدی و روی تو حالا دیدم ✍ ................. . سلام_الله_علیها از غم دوری ات ای یار به هم ریخته ام ای مرا دلبر و دلدار به هم ریخته ام کاش این لحظه ی آخر به کنارم آیی بی تو ای شمع شب تار به هم ریخته ام این به هم ریختنم گشت شروع از کوچه مادرم خورد به دیوار به هم ریخته ام بعد پرپر شدنت ای گل زهرا و علی(صلوات الله علیهما) آتش افتاد به گلزار به هم ریخته ام زخم پهلوت مرا یاد مدینه انداخت من از آن نیزه و مسمار به هم ریخته ام تو به گودال و سه ساله به خرابه،من هم از شلوغی سر بازار به هم ریخته ام بود برگرد نوامیس خدا نامحرم آه از دیده ی انظار به هم ریخته ام .
4_5956377134195807551.mp3
5.76M
یزید میلرزه... کربلایی رضا شیخی 🍃 یزید میلرزه ابن مرجانه مثل بید میلرزه شدید میلرزه خطبه هاش و هر کی شنید میلرزه عجب اجلالی دست و پای شمر پلید میلرزه انسیه زینب ، زاکیه زینب خون حیدر رو رگات جاریه زینب تو دل شامات ، خطبه خوندیو کاخ ظلم و کردی حسینیه زینب حیدری گفتاری سخنور قهاری بعد عباسِ علی علم رو برمیداری اونقدر باباتی که میشه گفت در وصفت زینب کبری نه تو زینب کراری ...... عوام میلرزه خطبه میخونه شهر شام میلرزه چه نطقی داره پایه های منبرْ مدام میلرزه همه مبهوتن کوفه داره با یک کلام میلرزه دختر حیدر ، محشر حیدر درستو پس میدی محضر حیدر لحن مولا تو ، لحن تو پیداست خطبه هات میشه تیر آخر حیدر با کلامت زینب علی رو احیا کردی شال آقا رو دور کمرت میبندی من بنازم به این همه توانایی که کوفه تا شام چهل تا در خیبر کندی .
. ( حجاب و عفاف ) سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ ............... خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ ✍ .👇
. ( حجاب و عفاف ) سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ ............... خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ ✍ .👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
. کاش می مُردم و نمی دیدم روی نی ! طفل شیرخواره ی غرق خوابتو حرمله نمک رو زخمام می پاشید با همون کمون می زد رُبابتو خیلی حظ می بردش از غربت مون ! شمریه واسه خودش، پستِ سنان وقتی خولی از زدن خسته می شد تازیانه شو می داد دستِ سنان نگم از ناقه ی بی جهازمون ! دردسرهاش که یکی دو تا نبود کاش غریبه ها به من سنگ می زدن توی کوفه غیرِ آشنا نبود کار دنیا رو ببین ! که قاتلت سرِ ظهری واسه ما اذون می داد روزگارو باش ! کسی مثلِ شبث به عروسش ، رُبابو نشون می داد ! خنده های دلقک بزم شراب عاقبت سکوت لبهاتو شکست معجر بلند دختر یزید غرور رقیه ساداتو شکست .
. بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیده‌م را نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود ✍ ................. دنیای بی تو نداره تعریفی دنیای بی تو رو اصلا نمیخوام روم نشد حتی به یک نفر بگم چی به روز ما آورده شهر شام کوچه بازار و دیدم ولی حسین دلم از بزم شراب شون پره اونی که خیزرون و زد به لبت قیامت چوب گناشو می خوره با چشام دیدم که پژمرده شدی زیر دست و پای شمر ، لاله ی من قرار این نبود که از پیشم بری رفیق پنجاه و چند ساله ی من کربلا کاری ازم بر نیومد تا که زخم بدن تو خوب بشه حالا گریه می کنیم من و رباب تا که زخمای تن تو خوب بشه بعد تو روی خوشی رو ندیدم بعد تو غم یه قدم عقب نرفت هیچکی مثل من تو سختی کشیدن راه صد ساله رو تو یه شب نرفت ✍ ............... علیها_سلام رفتنت مثل رفتن خورشید بعد تو سهم دخترت شامه توی تاریکی خرابه ی شهر روی ماهت چیزی که میخوامه حق داری حرف نمی زنی با من خسته ای تازه از سفر اومدی خیلی تحویل گرفتی دختر تو تا که گفتم بیا با سر اومدی اومدی و خرابه روشن شد تو برا ما همیشه نور بودی طوری که بوش میاد بابای گلم چن شبی مهمون تنور بودی . نمیشه خوب ببینمت آخه دشمنا نور چشمامو بردن خدا می دونه مردای شامی چی به روز سر تو آوردن همونی که گرفته پیرهن تو دوتا گوشواره ی منم برده میشه از اخم صورتت فهمید به رگ غیرت تو برخورده نکنه دیدی دستامو بستن نکنه دیدی ماجراها رو نگو که دیدی می زدن طعنه نگو که دیدی می زدن ما رو کاش منو می زدن همیشه ولی رو سر تو شراب نمی دیدم بلایی رو که اومده سرمون بابا حتی تو خواب نمی دیدم ✍ ‌
. سلام اللّه علیها سبک سرود سینه‌مو سپر می‌کنم ..... تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ آسمونِ مدینه‌َرو ستاره بارون می‌بینم دلم هوائیه می‌خوام بیام تو صحنت بشینم دمشقو آسمونیا ستاره بارون می‌کنن لبایِ عاشقا رو به .... یه خنده مهمون می‌کنن عصمت و حُجبت فاطمی غیرت و قربت حیدری کرم و لطفت حسنی تو با حسین همسفری تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ جز تویِ آغوشِ حسین آروم نمی‌گیره دلت عشقِ حسینو حق گذاشت روزِ اَزل تویِ گِلت همراهِ اربابِ منی تویِ تمومِ لحظه‌ها شریکِ درد و غصّه‌َشی از مدینه تا کربلا تو کوثرِ کوثری وُ .... همراهِ لحظه‌هایِ سخت همراهِ اون دخترکی که تو ویرون دلش شکست تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ تو مادرِ مصیبتی همدمِ غصّه‌ها و اشک دو تا چشات مثلِ رباب مونده به انتظارِ مشک می‌خوام دلم بشه مثهِ ..... تو خونه‌یِ عشق‌ِ حسین از غمِ ارباب بمیرم وسطِ بین‌الحرمین راه و روشِ عاشقی مشی و مرامِ زینبه دلی که کربلاییه حتماً به نامِ زینبه تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ دلی که شد حسینیه شب و روزش مالِ شماست از تو دمشق پر می‌گیره آشیونه‌ش کرب‌وبلاست بیا و یادمون بده بی‌بی ولایتی باشیم تمومِ هستی‌مونو به پایِ امامت بپاشیم اطاعت از صاحب‌زمان شمشیر زدن تو کربلاست شکرِ خدا که این دلم میونِ عشّاقِ آقاست گدا چیه می‌خوام یه عمر نوکرِ خونه‌ت بمونم از عاقلی بدم میاد می‌خوام دیوونه‌ت بمونم آقام آقام آقام آقام /۴/ ✍ .👇
. سلام اللّه علیها سبک سرود سینه‌مو سپر می‌کنم ..... تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ آسمونِ مدینه‌َرو ستاره بارون می‌بینم دلم هوائیه می‌خوام بیام تو صحنت بشینم دمشقو آسمونیا ستاره بارون می‌کنن لبایِ عاشقا رو به .... یه خنده مهمون می‌کنن عصمت و حُجبت فاطمی غیرت و قربت حیدری کرم و لطفت حسنی تو با حسین همسفری تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ جز تویِ آغوشِ حسین آروم نمی‌گیره دلت عشقِ حسینو حق گذاشت روزِ اَزل تویِ گِلت همراهِ اربابِ منی تویِ تمومِ لحظه‌ها شریکِ درد و غصّه‌َشی از مدینه تا کربلا تو کوثرِ کوثری وُ .... همراهِ لحظه‌هایِ سخت همراهِ اون دخترکی که تو ویرون دلش شکست تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ تو مادرِ مصیبتی همدمِ غصّه‌ها و اشک دو تا چشات مثلِ رباب مونده به انتظارِ مشک می‌خوام دلم بشه مثهِ ..... تو خونه‌یِ عشق‌ِ حسین از غمِ ارباب بمیرم وسطِ بین‌الحرمین راه و روشِ عاشقی مشی و مرامِ زینبه دلی که کربلاییه حتماً به نامِ زینبه تو کلاسِ صبرِ شما ایّوب فقط مکتبیه عشقِ عالم حسینه و .... آقام حسین زینبیه زینب عقیلةالعرب /۴/ دلی که شد حسینیه شب و روزش مالِ شماست از تو دمشق پر می‌گیره آشیونه‌ش کرب‌وبلاست بیا و یادمون بده بی‌بی ولایتی باشیم تمومِ هستی‌مونو به پایِ امامت بپاشیم اطاعت از صاحب‌زمان شمشیر زدن تو کربلاست شکرِ خدا که این دلم میونِ عشّاقِ آقاست گدا چیه می‌خوام یه عمر نوکرِ خونه‌ت بمونم از عاقلی بدم میاد می‌خوام دیوونه‌ت بمونم آقام آقام آقام آقام /۴/ ✍ .👇
🔻پاسخ دندان‌شکن امام حسین علیه السلام به خواستگاری یزید از تنها دختر حضرت زینب سلام الله علیها حکایتی از نیرنگ‌های بنی امیه نسبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله 🔸دشمنی بنی امیه با خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله در صفحه صفحه‌ی تاریخ مشهود است. بنی امیه برای اینکه مقبولیت خودشان را بین مردم حفظ کنند، مجبور بودند تظاهر کنند که رابطه میان آن‌ها و اهلبیت علیهم‌السلام دوستانه است و اختلاف عمیقی در میان نیست. در همین راستا معاویه تصمیم گرفت پسرش یزید را به دامادی اهلبیت علیهم‌السلام دربیاورد. ▫️معاویه نامه‌ای به مروان (حاکم مدینه) نوشت و از او خواست که دختر حضرت زینب سلام الله علیها را برای یزید خواستگاری کند. مروان نزد عبدالله بن جعفر (شوهر حضرت زینب سلام الله علیها) آمد و ماجرا را گفت. عبدالله گفت: اختیار این کار با سرور ما امام حسین علیه‌السلام است. ▪️خبر رسید به امام حسین علیه‌السلام. حضرت که از نیرنگ معاویه مطلع بود، دست به دعا برداشت: «...خدايا! آن كس را كه از خاندان محمّد صلى الله عليه و آله مى‌‏پسندى، نصيب اين دختر كن». ▫️مروان نزد امام حسین علیه‌السلام آمد و گفت: معاویه، دختر زینب سلام الله علیها را برای پسرش یزید خواستگاری کرده. مهریه هر چقدر که بخواهید! علاوه بر آن تمام قرض‌های پدر دختر را هم ادا می‌کنیم ! این ازدواج مایه آشتی میان بنی امیه و شما خواهد بود. ▪️مروان ادامه داد: اما بدانید کسانی که حسرت ازدواج با یزید را به دل دارند بیشتر از کسانی هستند حسرت ازدواج با خاندان شما را دارند، اصلا جای تعجب است که کسی از یزید مهریه بخواهد (همین افتخار که کسی زن یزید بشود کافیست) لیاقت یزید دختری است که نظیری نداشته باشد... ▫️امام حسین علیه‌السلام فرمود: مروان! (جواب حرف‌هایت را بشنو) 》گفتی قرض‌های پدر دختر را به عهده می‌گیرید. از كِى تا حالا، زنان ما، بدهى‌هاى ما را مى‏‌پردازند؟! 》گفتی این ازدواج مایه آشتی ماست. ما بخاطر خدا با شما بنی امیه دشمن شدیم حالا برای دنیا با شما آشتی کنیم ؟! 》گفتی کسانی که حسرت ازدواج با یزید را به دل دارند بیشتر از کسانی هستند که حسرت ازدواج با اهلبیت را دارند، آنها که حسرت ازدواج با یزید را دارند احمق‌اند و آن‌ها که حسرت ازدواج با ما را دارند عاقل. 》گفتی عجیب است کسی از یزید مهریه بخواهد، کسانی که بهتر از یزید و پدر یزید و جدّ یزید هستند هم مهریه دادند (یعنی پیامبر و اهلبیتش علیهم‌السلام) 》گفتی لیاقت یزید دختری است که نظیری نداشته باشد، لیاقت یزید همانی است که قبلا بود. خلافت (و ولیعهدی) چیزی به یزید اضافه نکرده. ▪️سپس امام حسین علیه‌السلام فرمود: «همه گواه باشيد كه من دختر زینب سلام الله علیها را به همسرى پسر عمويش قاسم در آوردم و مهرش را ۴۸۰ درهم (معادل حدود ۱۵۰۰ گرم نقره) قرار دادم و مزرعه‌ام در مدينه را به عنوان هدیه ازدواج به این دختر می‌بخشم. درآمد ساليانه این مزرعه، هشت هزار دينار (معادل حدود ۳۴۰۰۰ گرم طلا) است و این دو جوان را بى ‌نياز مى‌‏كند، إن شاء الله». اینجا بود که مروان غضبناک و ناکام برگشت و نقشه شوم معاویه نقش بر آب شد. 📚 برگرفته از المناقب لابن شهرآشوب: ج۴، ص۳۸. 📚مشابه در بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۴۴، ص: ۱۱۹. 👈 دشمنی بنی امیه و بازمانده‌های آنان، نسبت به اهلبیت علیهم‌السلام تا روز ظهور ادامه دارد. طبق روایات، آخرین حلقه‌ی این مبارزه، رویارویی "سفیانی " با حضرت مهدی علیه‌السلام است. و سرانجام با دستان امام عصر علیه‌السلام، در روزگار ظهور این دودمان شوم برای همیشه از روی زمین محو خواهد شد! به امید دیدن آن روز!🤲