eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
13.7هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴۴۶ ای‌ دلاور رشیدِ خیمه‌های من اباالفضل کی‌می‌تونه‌جاتو پُر کُنه برای من اباالفضل؟ سی‌وهشت‌ساله‌فقط‌صِدام‌زدی‌سیّدوسَرور مونده‌حسرت‌به‌دلم یه‌بار بهم بگی برادر... علمدارم ماه‌شب‌افروزِ بنی هاشم آرامشه تو خیمه‌ها حاکم تاوقتی تو کنار مایی علمدارم به بودنت گرمه دل زینب قدم بزن مقابل زینب تو جِبَلُ الوِقار مایی کس‌وکارم سپه‌دارم  ابالفضل‌ وفادارم ابوفاضل ____ می‌دونم طاقت‌موندن توی‌خیمه رو نداری بچّه هام منتظرن بری براشون آب بیاری نذار از تشنگی‌ یکی‌یکی‌ جون بِدَن برادر مشک و بردار به قلب شریعه بزن برادر یه بار دیگه از‌ کار بچّه‌ها گِرِه‌واکن مُعجزه‌ای‌شبیه‌موسی‌کن حرم به تو امیدواره برادرجان هوای خیمه‌بی‌تو دلگیره دیر نکنی رقیّه می‌میره رنگ به صورتش نداره بلندبالا مَه‌ِکامل بِنَفسی‌انت‌اَبوفاضل ابوفاضل ___ تاصدای‌ناله‌ی اَدرِک‌ اَخا اومد به گوشم فهمیدم دیگه باید پیرهنِ کهنه‌رو بپوشم خدا نگذره از اونکه دستای‌تو رو قلم کرد یه‌جوری‌پاشیدی‌ازهم‌که‌نمیشه‌توروجَم(ع)کرد نخور غصّه آبم‌نیاری باز تو سقّایی توغرق‌خونم‌باشی‌زیبایی ای ماه در خُسوفِ زینب چقدر سخته بدونِ مَحرم بمونن زنها بی‌من‌وتو قراره که فردا بره به‌سمت کوفه‌زینب غمت‌سنگین غمت‌مشکل پاشواز جات ابوفاضل ابوفاضل _ ✍ .
. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عاقبت از راه رسیدش موسم خزان زینب روی نیزه ها نشستی قاریِ قرآن زینب به خدا تموم هستیِ منه این سرِ خونی سهم من بودی ولی حالا توو دست این و اونی برادر جان / زخم سرت رو کاشکه می‌بستم نمی‌رِسه به رأس تو دستم / من این پایینم و تو بالا الهی که / یکی به فکرِ پیکرت باشه خدا نگهدارِ سرت باشه / نَیُفته از نیزه ایشالا تویی ماهِ درخشانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مونسِ نیزه شدی داداش مگه من دل ندارم؟ توی آغوشم بودی ای کاش، مگه من دل ندارم؟ بی قرارم بی پناهم بی کسم ای وای از این دل تا سر زخمیتو دیدم سر زدم به چوب محمل دیدی آخر / پیر شدم از غمت توو این صحرا شدم آواره ی بیابونا / می‌گذره این روزا چقد سخت دیدی آخر / تو رو گرفتن از من ای داداش سرت رو بُردن واسه ی پاداش / نمی‌گذرم از اینا هیچ وخت خزون شد باغ و بُستانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلخوشی واسم نمونده توی این دنیا پس از تو رفتی و دار و ندارم رفته به یغما پس از تو چشم من بارونیه بی تو دلم دریای درده خوب نگاهم کن ببین داغ غمت با من چه کرده حسین من / تمام زندگیم به غارت رفت اهل و عیالت به اسارت رفت / ببین که دیگه نا ندارم حسین من / کمتر روزام و تیره چون شب کن نگاهی ام به سوی زینب کن / شاید یه کم دَووم بیارم شبیهِ موت پریشانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دارم از پیشت میرم دلخسته با چشمای خونبار ای غریب مادرم حسین من خدانگهدار دارم از پیشت میرم با این دلِ خراب حسین جان وعده ی دیدارمون توو مجلس شراب حسین جان تن پاکِت عریان میون قتلگاه مونده این غصه قلب منو سوزونده آخر تو رو کفن نکردن جلو چشمت ریختن روی خاکِ زمین آبو آتیش زدن این دل بی تابو رحمی به حال من نکردن از این غم سینه کردم چاک / سرت بر نی تنِت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی نیزه خوش نشستی ای هِلالِ در خُسوفم با دو دستِ بسته راهیِ به سمت شام و کوفم با تو اومدم ولی با قاتلت از اینجا میرم هرجوری باشه از اینا پیرهنت رو پس می‌گیرم برادر جان خدانگهدارِ تنِ پارَت از این به بعد من شدم آوارت میون این دشت و بیابون برادر جان سپردمت به خاکِ این صحرا به ریگ و رملِ این بیابونا با این غم و دردِ فراوون برات گریون شده افلاک / سرت بر نی تنت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سخته واسه خواهر تو طعمِ تلخِ این جدایی جای اینکه توی آغوشم باشی رو نیزه هایی خیر نبینه اونی که نیزه توو حلقومِت فرو کرد هم تو رو هم زندگی خواهرت رو زیرورو کرد  برادر جان پُر از غمه دلم، به جون تو چیکار کنم حالا بدون تو با کاروانی بی علمدار برادر جان اَشکای بی حساب منو کشته بی تابیِ رُباب منو کشته داره می‌میره از غم انگار می‌خونه روضه ی غمناک / سرت بر نی تنت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ .👇
. ( حجاب و عفاف ) سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ ............... خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ ✍ .👇
. ( حجاب و عفاف ) سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ ............... خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ ✍ .👇 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
. (ع) مادرت زهرا هدیه داد به نوکرها غمت رو لذتِ نفس کشیدن توی بزم ماتمت رو به خدائیِ خدا بهشت توی همین جهانه! اینو تأیید می‌کنه هرکسی دیده حرمت رو زیرِ قُبَّه ت ، زیباتره برامون از جنت  بازم بذار روی سرم منت ، که اربعین بیام زیارت توی روضه ت ، عنایتی کن از سرِ رحمت مُردن برا تو بهترین لذت ، کاش قسمتم شِه این سعادت منم مست سبوی تو ، می‌شم راهی بسوی تو  عزیزالله ۳ حسین جانم  این روزا عالم و آدم همهْ هستن بی قرارت خوشبحالِ اونی که راهی شده سوی دیارت  دعوتم کن جان زهرا مادرت که بی قرارم  شاید این بیچاره هم یه گوشه ای بیاد به کارت نذار حسرت ، به دل بمونه بمیره نوکرت آقا  منو ببر به محضرت آقا ، تو رو جون مادرت آقا  بَدَم اما ، چشم امید به دست تو دارم  شکر خدا که افتاده کارم ، دست علیْ اصغرت آقا  دل من تنگ کوی تو ، می‌شم راهی بسوی تو  عزیزالله ۳ حسین جانم  هر کجا از هر کسی شنیدم اسم اعظمت  گریه کردم خط به خط مقاتلِ پُر از غمت رو پرچمت تا به همیشه بر فراز آسمون هاست کور بشه هرکی نمی‌تونه ببینه پرچمت رو خدا رو شکر ، که روز به روز شلوغ‌تره دورت  شبیه روز محشره دورت ، قیامتِ روی زمینه  الهی که ، هرچی بلاس از زائرات دور شِه  به حق زهرا الهی کور شِه ، هرکی نمی‌تونه ببینه پیچیده عطر و بوی تو ، می‌شم راهی بسوی تو  عزیزالله ۳ حسین جانم
. (ع) تازمانی که می‌باره رحمتت شبیه بارون گِرِه کوری نمی‌مونه دیگه توو زندگی مون گرچه ناراحت و خسته از جفای روزگاریم تا امام رضا رو داریم بخدا غمی نداریم اومد اِسمِت - دوباره این دلم هوایی شد دوباره مشهدُ الرِّضایی شد دوباره پَر زد از توو سینه فدای اون - کبوترای حَرمِت آقا قربونِ لطف و کرمت آقا نداری توو جهان قرینه علی سیرت حسینی خو مدد یا ضامن آهو رضاجانم پنجره فولاد تو دارالشّفای عالمینه از سخای بی حسابت کُلِّ ایران زیرِ دِینه رأفت و موهِبَتت وِردِ زبونِ خاص و عامه اون که در جوارِتِه همیشه اَیّامِش به کامه تو هستی که - مسیحِ خِطّه ی خراسانی چقد برازندته سلطانی مُرده به اذنِت زنده میشه الهی که - کم نشه سایَت از سرِ ایران اون که نشه گدای تو سلطان یقین یه روز شرمنده میشه زدم در محضرت زانو مدد یا ضامن آهو رضا جانم رعیت و حلقه به گوش پادشاه مُلکِ طوسم خاک پای زائرای حضرت شَمسُ الشُّموسَم  جیره و مَواجبم رسیده دائم از مُضیفِت یامُعینَ‌الْضُعَفا رحمی به این عبدِ ضعیفت مث هربار - بازم نگاه به نوکری کردی همیشه ذره پروری کردی هیچ وقت نکردی نااُمیدم آقاجانم - بازم گِرِه از کار دل واکُن برات کربلامو امضا کن دیگه از این دنیا بُریدم بحق خونِ رو پهلو مدد یا ضامن آهو رضا جانم ✍بهمن عظیمی ................. (ص) جبرئیل امشب عزادارِ یه دردِ دل خَراشه آیه ی اِنّا اِلَیهِ راجعون روی لباشه عرش اعلی شد سیاپوش از مصیبت فراقش واسه ی علی و زهرا چِقَدَر سنگینه داغش امان ای دل - کعبه هم از غصه پریشونه دل زمین و آسمون خونه - ازین عزا و این مصیبت امان ای دل - ملائکه همه شدن گریون میون جنت همگی دلخون - مدینه رو گرفته غربت امان از این غم جانکاه محمد یارسول الله محمد یارسول الله به شبای تیره ی فاطمه نور منجلی بود رفت ازین دنیا اونی که پشتوانه ی علی بود بی وفایی ها همیشه تا ابد داره تداوُم بعد پیغمبر شروع شد تازه نامردیِ این قوم امان ای دل - چه زود دادن مزد رسالت رو ندید گرفتن چون عدالت رو - حق رو به زیر پا گذاشتن امان ای دل - همه با بی حیایی و خِفَّت هیزم آوردن واسه ی بیعت - فاطمه رو تنها گذاشتن میگه زهرا با گریه آه... محمد یارسول الله محمد یارسول الله خُلف وعده کردن از انجام هر قول و وظیفه  لعنتِ حق به تموم اهل شورای سقیفه دشمنِ وصّیِ پیغمبر شدن با صد بهونه واسه ی بیعت گرفتن از علی ریختن تو خونه امان ای دل - آتیش بُخل و کینه رفت بالا فاطمه مونده زیر دست و پا - دیگه نگم از زخم مسمار امان ای دل - زدن به بُغض و کینه شون دامن یک سوم سادات و که کُشتن - توو شعله بین در و دیوار حسن هی می‌میگه وااُماه محمد یارسول الله محمد یارسول الله .👇
. (ع) تازمانی که می‌باره رحمتت شبیه بارون گِرِه کوری نمی‌مونه دیگه توو زندگی مون گرچه ناراحت و خسته از جفای روزگاریم تا امام رضا رو داریم بخدا غمی نداریم اومد اِسمِت - دوباره این دلم هوایی شد دوباره مشهدُ الرِّضایی شد دوباره پَر زد از توو سینه فدای اون - کبوترای حَرمِت آقا قربونِ لطف و کرمت آقا نداری توو جهان قرینه علی سیرت حسینی خو مدد یا ضامن آهو رضاجانم پنجره فولاد تو دارالشّفای عالمینه از سخای بی حسابت کُلِّ ایران زیرِ دِینه رأفت و موهِبَتت وِردِ زبونِ خاص و عامه اون که در جوارِتِه همیشه اَیّامِش به کامه تو هستی که - مسیحِ خِطّه ی خراسانی چقد برازندته سلطانی مُرده به اذنِت زنده میشه الهی که - کم نشه سایَت از سرِ ایران اون که نشه گدای تو سلطان یقین یه روز شرمنده میشه زدم در محضرت زانو مدد یا ضامن آهو رضا جانم رعیت و حلقه به گوش پادشاه مُلکِ طوسم خاک پای زائرای حضرت شَمسُ الشُّموسَم  جیره و مَواجبم رسیده دائم از مُضیفِت یامُعینَ‌الْضُعَفا رحمی به این عبدِ ضعیفت مث هربار - بازم نگاه به نوکری کردی همیشه ذره پروری کردی هیچ وقت نکردی نااُمیدم آقاجانم - بازم گِرِه از کار دل واکُن برات کربلامو امضا کن دیگه از این دنیا بُریدم بحق خونِ رو پهلو مدد یا ضامن آهو رضا جانم ✍بهمن عظیمی ................. (ص) جبرئیل امشب عزادارِ یه دردِ دل خَراشه آیه ی اِنّا اِلَیهِ راجعون روی لباشه عرش اعلی شد سیاپوش از مصیبت فراقش واسه ی علی و زهرا چِقَدَر سنگینه داغش امان ای دل - کعبه هم از غصه پریشونه دل زمین و آسمون خونه - ازین عزا و این مصیبت امان ای دل - ملائکه همه شدن گریون میون جنت همگی دلخون - مدینه رو گرفته غربت امان از این غم جانکاه محمد یارسول الله محمد یارسول الله به شبای تیره ی فاطمه نور منجلی بود رفت ازین دنیا اونی که پشتوانه ی علی بود بی وفایی ها همیشه تا ابد داره تداوُم بعد پیغمبر شروع شد تازه نامردیِ این قوم امان ای دل - چه زود دادن مزد رسالت رو ندید گرفتن چون عدالت رو - حق رو به زیر پا گذاشتن امان ای دل - همه با بی حیایی و خِفَّت هیزم آوردن واسه ی بیعت - فاطمه رو تنها گذاشتن میگه زهرا با گریه آه... محمد یارسول الله محمد یارسول الله خُلف وعده کردن از انجام هر قول و وظیفه  لعنتِ حق به تموم اهل شورای سقیفه دشمنِ وصّیِ پیغمبر شدن با صد بهونه واسه ی بیعت گرفتن از علی ریختن تو خونه امان ای دل - آتیش بُخل و کینه رفت بالا فاطمه مونده زیر دست و پا - دیگه نگم از زخم مسمار امان ای دل - زدن به بُغض و کینه شون دامن یک سوم سادات و که کُشتن - توو شعله بین در و دیوار حسن هی می‌میگه وااُماه محمد یارسول الله محمد یارسول الله .👇
. خیلی دوست داشتم بیام تا کربلا پای پیاده اما قسمتم نشد غمای توو دلم زیاده من به هر دری زدم نشد پیاده زائرت شم خواستم اربعین با زائرای تو مجاورت شم نتونستم ، منم مثه رقیه جا موندم نشد بیام زیارتت آقا توو حسرت کرب و بلا موندم امون ای دل ، دور و بری هامو حرم بردی رفتن همه زیارت اِلاّ من چی سر حال و روزم آوردی من از دوریت ، پریشانم حرم میخام ، حسین جانم «حسین جانم» خیلی سخته توی حسرت زیارتت بشینم عکسای ضریح و گنبدت رو با گریه ببینم خوش به حال زائرایی که رسیدن محضر تو کاری کن توو حسرت حرم نَمونه نوکر تو باید الان ، منم کنار زائرا بودم میون اون برو بیا بودم یه گوشه توی کربلا بودم ولی صد حیف ، نشد بیام کرب و بلا ارباب نشد ببینم حرم و این بار نگاه بکن شدم چقد بی تاب من از دوریت ، پریشانم حرم میخام ، حسین جانم «حسین جانم»
. (ع) ـــــــــــــــــــــــــــــ جگرم آتیش گرفته از شرار زهر کینه مادرم زهرا میاد که لحظه‌‌های آخرینه خاطرات کودکی‌ها می‌گذره از پیش چشمام خاطراتی که یه عمره از غمش دلم حزینه خدای من دلم یه پارچه درد و آتیشه که خاطر من پُرِ تشویشه درد دلم آروم نمیشه خدای من توی دلم یه دنیا غم دارم خاطره‌ی یه قد خم دارم درد دلم آروم نمیشه دیگه میرم ـ از این دنیا به پیش ما درم زهرا ننه زهرا (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کی میره از خاطر من ماجرای روز کوچه برا هیچ کسی نگفتم غصه‌های روز کوچه تیره شد پیش چشام وقتی که بستن راه ما رو مبتلا شد دل من به اون بلای روز کوچه خدای من دیدم میون کوچه باریک آسمون حیا شده تاریک که راه ما رو بسته ثانی خدای من بالا سرم یه پنجه‌ای غُرّید صدای سیلی تو کوچه پیچید شد قامت مادر کمانی دیدم می‌گرده تو خاکا خدا یا مادرم زهرا ننه زهرا (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه دور و بر من این لحظه‌های آخر من موقع وداعِ و بارونی چشم تر من بسته‌ام بار سفر دارم میرم ولی می‌سوزم یاد کربلا و تنها شدن برادر من خدای من حسین من می‌مونه تو گودال به زیر دست و پا میره از حال امون از اون لحظه‌ی آخر خدای من یکی میاد با بغض و با کینه وقتی نفس تنگه توی سینه امون از اون ضربه‌ی آخر توی گودال ـ میشه دعوا جسینم وا ـ حسینم وا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .👇
. من غریبم جز خدا دردامو هیچکی نمیدونه همسرم شد قاتلم ای داد و بیداد از زمونه لخته ی خون جاریه از روی لب های من ای وای غصه های من شبیه کوهی از ماتم می مونه تنم داره ، میسوزه توو حرارت و توو تب  بیا به بالای سرم زینب ، که لحظه های آخرم شد پریشونم ، غمای من نداره درمونی ، هر دوتا چشمم شده بارونی ، غمم غمای مادرم شد دم آخر ، پریشانم : حسن جانم ، حسن جانم حسن جانم حسن جانم بی قرارم لحظه های آخری برای مادر من که بودم شاهد مصیبت و غمای مادر توی هُرم شعله ها مادر به زیر دست و پا سوخت یادمه که پشت در آتیش گرفت اعضای مادر یه عده پست ، دست غریب عالم و بستن پهلوی مادرم رو شِکستن امان از این همه غم و درد خودم دیدم ، توو کوچه مادرم زمین افتاد روبه روی نگاهه ما ای داد مادر و میزدش یه نامرد دم آخر ، چه نالانم، حسن جانم ، حسن جانم حسن جانم ، حسن جانم .
. السلام علی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیر ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گوشه این محبس تاریک و نم گرفته هر شب دارم این نجوا غریبونه به لب "خلصنی یا رب" این غل و زنجیر و که میبینم اینجا روی دستم زنده میشه تو دلم زنجیر دست عمه زینب خدای من! از درد دوری دیگه دلگیرم از این زمونه دیگه من سیرم دلم میخواد که پر بگیرم خدای من! کنج قفس شکسته شد بالم چند ساله که تو این سیاه‌چالم بی خبرن همه ز حالم تو این محبس ـ تک و تنها شدم ذکرم ـ مدد زهرا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی ساله که ندیدم گل روی بچه‌هامو می‌برم تا پیش مادرم تموم گله‌هامو زیر تازیونه‌های سندی بی دین و مذهب می‌دیدم درد اسیری و غمای عمه‌هامو خدای من! سه ساله و سیلی و انگشتر نیمه شب و بیابون و دختر ترسیده با چشمای تر خدای من! سه ساله و کبودی بازو درد شکسته بودن پهلو با لخته خون به روی ابرو امان از ضربه سیلی سه ساله و رخ نیلی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 👇👇
. یاد اشکای رباب و مشک خالی علمدار حالو روز من بهم میریزه هرشب وقت افطار مادرم وقتی می بینه تشنگیمو بی قراره زیر لب میگه مسلمانان حسین مادر نداره گنا داره کسی بهش محل نمیذاره یه کاسه آب براش نمیاره حسین لب تشنه ترینه بمیرم من کسی دلش براش نمیسوزه می زننش با دهن روزه الهی مادرش نبینه می خونم با _ چش گریان سلام الله _ علی العطشان حسین جانم ۴ #۲ ای خدا از ما نگیری حس و حال نوکری رو یاد زینب میکنم تا می‌شنوم [فُکَّ اسیر]و بوی افطاری میاد تو خونه میگم یا رقیه لقمه میگیرم میگم درد دلامو با رقیه میگن حالِ گرسنه رو گرسنه میفهمه یه تشنه رو یه تشنه میفهمه ولی رقیه فرق داره سه ساله ش بود باباشو تازه داده بود از دست یکی نگف گرسنه و تشنست رقیه هیچکسو نداره میخونم با _ چش گریان رقیه جان _ رقیه جان رقیه جان ۴ .👇