eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. بازم نشستم واسه مرگم دعاکردم با تازیونه ای خدا روزم رو وا کردم لحظه اخره که چشم به رامو منتظر رسیدن رضامو منتظرم بالا سرم بیادُ وا کنه زنجیرای دور پامو خدا الهی برا کسی نیاره ولی منو می ذارن روی یه تخته پاره ……… تو این سیاچال هیچکی نیست دورو برم باشه قسمت نشد معصومه هم بالا سرم باشه زمزمه لبام ولی همینه خداروشکر نیومد از مدینه هرچی باشه نمی تونه یه دختر تن باباش و روی خاک ببینه ولی تو صحرا یه روزی دید یه دختر تن باباشو رو خاک اونم پاره و بی سر …. وقتی که می بینم رد زخم و کبودی رو یا وقتی می بینم نگهبان یهودی رو یادم می یادازکوچه های شامو ملأعام و بام و ازدهامو کنار اون سرای روی نیزه بزم شراب می بردن عمه هامو یه نامسلمون می بست دست ربابو کنار طشت می اورد همش ظرف شرابو ✍ 👇
. طور مناجاتم شده قعر سیاچال طائرم و کنج قفس زدم پر و بال خلصنی یارب ، بی کسم   ای وای ای وای رها کن از این قفسم   ای وای ای وای بالا نمیاد نفسم   ای وای ای وای واویلتا واویلتا   ای وای ای وای پا تا سرم شده کبود و زخمی یارب این سندی شاهک نداره رحمی یارب کارش اذیت کردنه   ای وای ای وای کاش منو تنها بزنه   ای وای ای وای این نانجیب بد دهنه   ای وای وای واویلتا واویلتا ای وای ای وای تابوت من اگر چه شد یه تخته در کفن قیمتی برام آوردن آخر شد خاک صحرا کفن   جدم ای وای عریان شد آخر بدن   جدم ای وای پامال اسبا شد تن   جدم ای وای واویلتا واویلتا ای وای ای وای 👇
. غبارم و فتاده ام به پایش هوائیم چو ذره در هوایش خدا نگیرد از دلم ولایش من و ولای، موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر فدای نغمه های یارب او فدای سجده های هرشب او فدای غربت و غم و تب او سرم فدای موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر شنیده ام ز غصه او فسرده پای ورا  زنجیرها  فشرده شنیده ام که تازیانه خورده دل و عزای موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر سوده شده چرا تنش خدایا فدای زخم گردنش خدایا به روی شانه بردنش خدایا نبود سزای، موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر ✍ 👇
. در دل تاریک زندان مثل شمع روشنم لحظه لحظه، قطره قطره، آب گردیده تنم بس که لاغر گشته ام چون می گذارم سر به خاک خصم پندارد که این من نیستم پیراهنم در سیه چال بلا با دوست خلوت کرده ام این نماز، این حال خوش، این اشگ دامن دامنم هر که زندانی شود باید ملاقاتش روند این که ممنوع الملاقات است در زندان، منم قاتل دل سنگ می خندد به اشگ دیده ام حلقه ی زنجیر می گرید به زخم گردنم بس که جسمم آب گشته مثل شمع سوخته محو گشته جای نقش تازیانه بر تنم روزه دارم، وقت افطار است و گویی قاتلم کرده با خرمای زهر آلوده قصد کُشتنم گاه گاه از ساق پای من خون می چکد بس که پا ساییده گشته بین کند و آهنم دوستان! از گریه ی من حبس هم آمد به تنگ با وجود آنکه خندیدم به روی دشمنم یاد از جسم من و از تخته در می کند هر که گردد زائر و آید کنار مدفنم یابن زهرا «میثم» استم با تولاّی شما گر به دوزخ هم روم از هُرم آتش ایمنم ✍ .
. صلی الله علیک یا اباالحسن یا موسی بن جعفر ای هستی ام بر پای تو ، هستم پی سودای تو دار و ندارم یکسره ، بر مقدم والای تو افتاده ام در دام تو ، هستم به زیر گام تو پر می کشم تا بام تو ، دارم به سر سودای تو ای مهر تو در سینه ام ، ای دلبر دیرینه ام نقش تو در آیینه ام ، وجه خدا سیمای تو ای محور هفت آسمان ، چشمه ی نور کهکشان چه از خدا دارد نشان ، آن وجه بی همتای تو ای باب حاجات دلم ، ذکر مناجات دلم باشد به مرآت دلم ، نقش رخ زیبای تو محبوب داور هستی و ، از نسل حیدر هستی و موسی بن جعفر هستی و ، دل ها شده شیدای تو ای وجه بی همتای حق ، روشن تر از صبح و فلق سرخی مغرب در شفق ، آیینه ی غم های تو ایام هجران می رسد ، گویا به لب جان می رسد از کنج زندان می رسد ، آوایی از نجوای تو در شام غربت غمزده ، سِندیِ شاهک آمده زنجیر بر پایت زده ، شد بند زندان جای تو آید به سویت دشمنت ، با تازیانه بر تنت خونین شده پیراهنت ، از کینه ی اعدای تو از حیله و تزویرها ، از طعنه و تحقیرها وای از غل و زنجیرها ، بر گردن و بر پای تو خَلّصنی یا رب گفتی و ، در نیمه ی شب گفتی و از داغ زینب گفتی و ، این شد غم عظمای تو داری به دل داغ این همه ، شد نغمه ی یا فاطمه روی لبانت زمزمه ، در خلوت تنهای تو لحظه ی آخر می شود ، جان سوی دلبر می شود غوغای محشر می شود ، با ذکر یا زهرای تو شب علیه السلام ✍️ دوشنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۲ .
. صدای روضه می آید مهیّا می شود چشمم خدارا گریه کن ها ! بینتان جا می شود چشمم؟ برای یوسف زندان بغداد اشک می ریزم پس از این گریه ها یک روز بینا ، می شود چشمم من از زندان و زندانبان و زندانی چه می دانم بپرس از اشک می بینی که دریا می شود چشمم عبادتگاه یا زندان ؟ نمی دانم ولی با او نماز اشک می خوانم ، مصلّی می شود چشمم بنا بود آنچه می خوانم تسلای دلم باشد عجب جایی میان روضه ها وا می شود چشمم شبِ تاریکِ زندان ، ابنِ شاهک ، خشم زندانبان شب قدر است و با این روضه احیا می شود چشمم گریزِ کربلا را نیز با خود دارد این زندان فرات اشک ! جاری شو که سقّا می شود چشمم تنی در بین زنجیر و تنی بر خاک در گودال میان روضه حیرانم ، معمّا می شود چشمم ✍️ .
. بازم نشستم واسه مرگم دعاکردم با تازیونه ای خدا روزم رو وا کردم لحظه اخره که چشم به رامو منتظر رسیدن رضامو منتظرم بالا سرم بیادُ وا کنه زنجیرای دور پامو خدا الهی برا کسی نیاره ولی منو می ذارن روی یه تخته پاره ……… تو این سیاچال هیچکی نیست دورو برم باشه قسمت نشد معصومه هم بالا سرم باشه زمزمه لبام ولی همینه خداروشکر نیومد از مدینه هرچی باشه نمی تونه یه دختر تن باباش و روی خاک ببینه ولی تو صحرا یه روزی دید یه دختر تن باباشو رو خاک اونم پاره و بی سر …. وقتی که می بینم رد زخم و کبودی رو یا وقتی می بینم نگهبان یهودی رو یادم می یادازکوچه های شامو ملأعام و بام و ازدهامو کنار اون سرای روی نیزه بزم شراب می بردن عمه هامو یه نامسلمون می بست دست ربابو کنار طشت می اورد همش ظرف شرابو ✍️ 👇
. طور مناجاتم شده قعر سیاچال طائرم و کنج قفس زدم پر و بال خلصنی یارب ، بی کسم ای وای ای وای رها کن از این قفسم ای وای ای وای بالا نمیاد نفسم ای وای ای وای واویلتا واویلتا ای وای ای وای پا تا سرم شده کبود و زخمی یارب این سندی شاهک نداره رحمی یارب کارش اذیت کردنه ای وای ای وای کاش منو تنها بزنه ای وای ای وای این نانجیب بد دهنه ای وای وای واویلتا واویلتا ای وای ای وای تابوت من اگر چه شد یه تخته در کفن قیمتی برام آوردن آخر شد خاک صحرا کفن جدم ای وای عریان شد آخر بدن جدم ای وای پامال اسبا شد تن جدم ای وای واویلتا واویلتا ای وای ای وای ✍️ 👇
. غبارم و فتاده ام به پایش هوائیم چو ذره در هوایش خدا نگیرد از دلم ولایش من و ولای، موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر فدای نغمه های یارب او فدای سجده های هرشب او فدای غربت و غم و تب او سرم فدای موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر شنیده ام ز غصه او فسرده پای ورا زنجیرها فشرده شنیده ام که تازیانه خورده دل و عزای موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر سوده شده چرا تنش خدایا فدای زخم گردنش خدایا به روی شانه بردنش خدایا نبود سزای، موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر ✍️ 👇
4_5839021185806896242.mp3
17.86M
حاج محمدرضا طاهری🎤 شاعر و نغمه پرداز : دوباره امشب توی روضه، کبوتر قلبم عازمه مقصد این دل شکستم،حرم امام کاظمه دلداری، کار تو و دل بستن، کار منه عشقت آب و گل من عادت کرده دل من به تو رو بزنه یاد تو دوای، دلتنگی نوکر می خونم شب و روز، با این حال مضطر یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر "یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر" ------- برا غمای تو محاله،چشای ما بارونی نشه سخته یکی تو شهر غربت،تو بی کسی زندونی بشه این غصه، کشته من و زندون که جای تو نیست توو اوج شکنجه ها جز ذکر خدا خدا رو لبای تو نیست وای از روضه‌های، این زندون آخر زخم تازیونه، آزار مکرر یا باب الحوائج، یا موسی ابن جعفر "یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر" ------- به یاد روضه ی مدینه، غم تو بی اندازه میشد تا بی هوا کتک می‌خوردی، غصه ی دلت تازه میشد گریون، مادرتی وقتی که با حسنش ... می‌رفتن تو کوچه ها نامردای بی حیا بی هوا زدنش سیلی خورده زهرا، دور از چشم حیدر با صورت زمین خورد، بین کوچه مادر یا باب الحوائج، یا موسی ابن جعفر "یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر"
. در دل تاریک زندان مثل شمع روشنم لحظه لحظه، قطره قطره، آب گردیده تنم بس که لاغر گشته ام چون می گذارم سر به خاک خصم پندارد که این من نیستم پیراهنم در سیه چال بلا با دوست خلوت کرده ام این نماز، این حال خوش، این اشگ دامن دامنم هر که زندانی شود باید ملاقاتش روند این که ممنوع الملاقات است در زندان، منم قاتل دل سنگ می خندد به اشگ دیده ام حلقه ی زنجیر می گرید به زخم گردنم بس که جسمم آب گشته مثل شمع سوخته محو گشته جای نقش تازیانه بر تنم روزه دارم، وقت افطار است و گویی قاتلم کرده با خرمای زهر آلوده قصد کُشتنم گاه گاه از ساق پای من خون می چکد بس که پا ساییده گشته بین کند و آهنم دوستان! از گریه ی من حبس هم آمد به تنگ با وجود آنکه خندیدم به روی دشمنم یاد از جسم من و از تخته در می کند هر که گردد زائر و آید کنار مدفنم یابن زهرا «میثم» استم با تولاّی شما گر به دوزخ هم روم از هُرم آتش ایمنم ✍️ .
🕯🥀🍂 🥀 🌴 یا حضرت معصومه، ای یادگار زهرا 🥀 بـزم عــزا به‌ پا کـن امـروز بـرای بابا 🌴 ای شیعیان بیارید عطر و گلاب و قرآن 🥀 مـوسی بن جعفر آزاد، گردد زکنج زندان 🖤 🖤 🏴 علیه‌السلام به محضر مبارک امام زمان علیه‌السلام و شما همراهان گرامی تسلیت عرض می‌نمائیم. 🥀 🕯🥀🍂
ghariboone....mp3
8.58M
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ نوآهنگ| غریبونه 🌴 چه تک و تنها 🕯 چه غریبونه 🌴 یه نفر کنج 🕯 این زندونه 🎙 حاج محمود کریمی 🏴 علیه‌السلام 🥀 🕯🥀🍂
🕯🥀🍂 🥀 گاه لطفش را به قم، گاهی خراسان پهن کرد گاه در شیراز یا اهواز و تهران پهن کرد خواست کمتر رو به این و آن بیندازم خدا سفرهٔ موسی بن جعفر را در ایران پهن کرد... علیه‌السلام تسلیت باد 🥀 🕯🥀🍂
مداحی آنلاین - با دیده‌ی گریان و با قلب مضطر - برادران.mp3
2.79M
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ نوآهنگ| واویلا 🌴با دیدهٔ گریان و 💔 با قلب مضطر 🥀 ناله دارم در غم 💔 موسی بن جعفر 🎙 حاج علی برادران 🏴 علیه‌السلام 🥀 🕯🥀🍂
ShahadatImamKazem1401[01].mp3
11.3M
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🔊 هفت آسمان در دست‌های مهربانت بود 🍃🌹🍃 🎙 حاج میثم مطیعی علیه‌السلام | علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️هیچ ملتی، مثل ملت ایران از رهبران الهی بارک الله نگرفته .. 🎥صحبت‌های طوفانی حاج در شب علیه السلام - حرم مطهر رضوی https://eitaa.com/madahanpirbakran
1402111608.mp3
22.65M
واحد | شکر آن ربی که نعمت داد بر ما اینچنین علیه‌السلام دوشنبه۱۶بهمن۱۴۰۲ | ۲۴رجب۱۴۴۵ کربلایی حسین طاهری🎤
Mahmoud Karimi - Ey Seyd Bi Balo Par (320).mp3
6.94M
چه تک و تنها، چه غریبونه یه نفر کنج، این زندونه اسیر این شبای تاره روی خاک تیره سر میذاره کسی بجز خدا از حالش، خبر نداره ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلک آقا یا، موسی بن جعفر توی این زندون، دیگه آزاده بدنش روی، خاک افتاده هنوز توی غل و زنجیره رضا براش عزا می گیره محاله دخترش معصومه، آروم بگیره درای زندون، وا شد تو آسمون غوغا شد شفیع این عالم ها حاجتش روا شد ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلک آقا یا، موسی بن جعفر با عزای این غم شیدایی دل عالم شد عاشورایی شهیدی که لبش خشکیده با نیزه ها کفن پوشیده یه روز میاد تو ی محشر با، سر بریده جان اباعبدالله منتقم آل الله ادرکنی یا مولا بقیة الله حسین اباعبدالله .
Mahmoud Karimi - Ey Seyd Bi Balo Par (320).mp3
6.94M
چه تک و تنها، چه غریبونه یه نفر کنج، این زندونه اسیر این شبای تاره روی خاک تیره سر میذاره کسی بجز خدا از حالش، خبر نداره ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلک آقا یا، موسی بن جعفر توی این زندون، دیگه آزاده بدنش روی، خاک افتاده هنوز توی غل و زنجیره رضا براش عزا می گیره محاله دخترش معصومه، آروم بگیره درای زندون، وا شد تو آسمون غوغا شد شفیع این عالم ها حاجتش روا شد ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلک آقا یا، موسی بن جعفر با عزای این غم شیدایی دل عالم شد عاشورایی شهیدی که لبش خشکیده با نیزه ها کفن پوشیده یه روز میاد تو ی محشر با، سر بریده جان اباعبدالله منتقم آل الله ادرکنی یا مولا بقیة الله حسین اباعبدالله .