eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حالم خرابه،دنیا عذابه بوی چی میده بابا سرت میگن بوی شرابه گلایه دارم،من بی قرارم حوصله داری بگم چی اومده به روزگارم؟ واااای بابا مومو گرفتن زیور آلات و النگومو گرفتن میزدن سراغ عمومو گرفتن زدنم زیاد وقت و بی وقت منو میزنه میگه بگو عموت بیاد زدنم زیاد راستی غصه نخوری این دندونا شیریه در میاد داد زدم نزن یه جوری زدن سیاه شده بابا کل این بدن داد زدم نزن مسخرم میکنن و میگن شدم شبیه پیر زن من الذی ایتمنی؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی شدم گم،شد بار چندم؟ راستی گفتم ادامو در میارن جلوی مردم؟ من که بریدم،چیا کشیدم سه سالم زیاد بود از سه سالشم خیری ندیدم واااای چه دردی داره پهلوم آخ بلندم میکنن بابایی از موم امونم بریده از این درد بازوم بم میگن مریض کجا آخه میگن اینطوری به یه بزرگ و یه عزیز؟ بم میگن مریض با قد خمیده من چیکار کنم؟ گیرم شدم کنیز   چی ازم میخواد؟   آخه یه سه ساله خمیده به چه کارشون میاد؟ چی ازم میخواد؟ تفریح زجر شده بابا زدنم بگو عمو بیاد من الذی ایتمنی؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. جز تو کی میتونه خانوم باشه دردونه ی ارباب نور چشم ربابی و برکت خونه ارباب رقیه بارون میشه چشمام با روضه ی اسمت زیر و رو کرد دل رو معجزه ی اسمت تو درستش کنی  آقا نگام میکنه تو سفارش کنی  بازم صدام میکنه تو یه خواهش کنی منو راهی کربلام میکنه یارقیه یارقیه یارقیه جان وقتی که میری رو دوشه تکیه گاه بنی هاشم آسمون تویی و ماهت میشه ماه بنی هاشم رقیه تو جان و جانانی سوره‌ی قرآنی من رعیت اما تو دختر سلطانی اونی که با غمت شبش رو سر میکنه بخدا که حسین  بهش نظر میکنه آخرش هرکسی که نمیره برات ضرر میکنه یارقیه یارقیه یارقیه جان 👇
. امشب مگه مهمون نداری درهمی سامون نداری من خیزرون خوردم عزیزم تو چی شده دندون نداری غصه خوردی مثل شمع آب شدی اضطراب کشیدی بی‌تاب شدی هر دفعه چشات می‌خواست خواب بره داد زدن سر تو بد خواب شدی چه موهایی سفید کردی یه روزه با آتیش دلت عالم میسوزه لباست پاره شد غصت نباشه میگم عمه برات چادر بدوزه سعی کن از خاک باباتو برداری برگشتم من امشب بابا داری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دورو بر ما ازدحامه،رو سرم آتیش بامه گوشواره‌های یادگاری،تو گوش دخترای شامه بَده طفلی دست به دیوار بره پابرهنه بین انظار بره بده واسه ی یه پرده نشین با لباس پاره بازار بره زجر که آرزو رو از من گرفت گل سر نه مورو از من گرفت نمیدونم چراسیلی که زد سراغ عمو رو از من گرفت می‌بردم اسمتو سیلی می‌خوردم میزد اما باز اسمت رو میبردم سه ساله کشتنش زحمت نمیخواست نمیزد باز من از دوریت می‌مردم چهل منزل دست قاتل بودی برگشتی حیف ای کاش کامل بودی 👇
. سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با اینکه خیلی بابایی سنگ زدنم ولی نیفتاد اسمتو از دهنم با سر پر خون اومدی - با چشم گریون اومدم تو خیلی کم شدی منم - از غصه تا شده قدم ۲ میشینی روبه روم برات بگم من از کدوم خاطره های این سفر که مثل بغض توو گلوم دیگه تنهام نذار حتی شده واسه یه بار می لرزم از اون شب که زجر کشید سرم داد و هوار یا - ابتا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بابا ببین کبودیای رو تنم بیشتره از گلای روی دامنم خونی شده محاسنت - خونی شده گل سرم شکسته پیشونی تو - شکسته دست لاغرم ۲ آخه این رسمشه دست و پاهام تیر میکشه حرمله به خولی میگفت اینو بزن، این حقشه توی آتیش و دود یه محرمم دورم نبود با نوک نیزه میزدن تنم شده زخم و کبود یا - ابتا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اشکمو خنده های مردم درآورد عمه چقدر به جای من کتک میخورد یکی منو میزد ولی - صد نفر عممو زدن سکینه گوشامو گرفت - می‌گفت اینا بد دهنن ۲ تو رو با چوب زدن منو توو کوچه خوب زدن بدتر از هرجا، توی شام عمه رو تا غروب زدن منو کشته نگاش اونکه رو سینت پا گذاش (ت) مردک پست یک لحظه هم چشاشو از ما برنداش (ت) یا - ابتا ۴ . 👇
. نمیپرسم من از حالت نمیپرسم از انگشتر میشه بابا نپرسی که کجاس چادر چیشد معجر؟ اخه من چجور بگم که چادرم آتیش گرفته اخه من چجور بگم که معجرم رفته به غارت بگذرم از هر کسی زجرو نمیتونم ببخشم بیشتر از من عمه رو میزد بابا هر دم به ساعت بابایی میخونم جای تو امشب برای تو لالایی بابایی لالا ۴ لالایی لالا لالا لالا لالا بخواب مثل علی اصغر تموم شد گریه زاری هاش چی هست دیگه از این بهتر خیمه ها رو زیرو رو کردیم و یه گهواره کم بود واسه من غصه نخور بابا اگه گوشواره کم بود دادم اونا رو خودم به دختری تو شهر کوفه تازه این هدیه برا اون دختر بیچاره کم بود بابایی میخونم جای تو امشب برای تو لالایی بابایی لالا ۴ لالایی 👇
‍ . عجز اگر آید به دیدارم جوابش می‌کنم کاخ اگر کوه احد باشد خرابش می‌کنم پرده های قصر افتاد از طنین ناله ام کفر اگر در پرده باشد بی‌نقابش می‌کنم مدح باب علم طاها گر چه اینجا باب نیست در میان شامیان امروز بابش می‌کنم یک رساله از کراماتم اگر در دست نیست می نویسم بعدها صدها کتابش می‌کنم دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی در شعاعم ذره باشد آفتابش می‌کنم از خدایم اذن دارم زیر سقف گنبدم هر دعایی را بخواهم مستجابش می‌کنم آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته با خدا در روز محشر بی‌حسابش می‌کنم سفره دار روضه‌ی بابا منم، با دست خویش گندمی گر نذر گردد آسیابش می‌کنم زنده باشم بعد از این ای عمه جان گهواره‌ای عاقبت می‌سازم و نذر ربابش می‌کنم آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم بر سرم در پیش نامحرم حجابش می‌کنم شاعر: میلاد حسنی✍ ........... دلم می خواست معراجت ببینم چه معراجی عجب رنگین کمانی نرو دیگر ! تو رفتی سنگ خوردم بیا قولی بده دیگر بمانی تو را با زخم صورت می شناسم مرا بشناس با قد کمانی نمی دانم چرا این زجر نامرد بدش می آید از شیرین زبانی عبایت روی دوش نیزه داری عقیق تو به دست ساربانی چه مویی داشتی بابا زمانی چه مویی داشتم بابا زمانی اگر مال منی پس پیش من باش چرا دائم به دست این و آنی ؟! نشد غارت پدر جان !چادرم را خودم دادم به آن دختر امانی ! نفهمد هیچ کس بازار رفتم! بماند بین ما راز نهانی رخت را سیر دیدم سیر گشتم تو بودی آن غذای آسمانی سرت خاکی شده در این خرابه شدم شرمنده از این میزبانی شاعر : ✍ ............. ⁩کربلای همه دسته خانوم سه ساله دل دیوونه پابسته خانوم سه ساله هستیِ عالم از هست ته خانوم سه ساله گنبدت عین ماه روشنه خانوم سه ساله حرمت آرزوی منه خانوم سه ساله نبضم از عشقه تو میزنه خانوم سه ساله پای عشقِ تو من سر میدم خانم سه ساله به باباییت بگو کارمو خانم سه ساله بگو خیلی دوسِت دارمو خانوم سه ساله تو می دونی فقط چارمو خانوم سه ساله ایمانم رقیه ... جانانم رقیه ای عشقِ علمدار .. عمه جانم رقیه ......... غیر از تو نیستیم مسلمان هیچکس غیر از تو نیستیم پریشان هیچکس ما غیر دامن تو که حبل المتین ماست دستی نمیبریم به دامان هیچکس قربانی توایم لک الحمد یا حسین یعنی نمیرویم به قربان هیچکس کشتی تویی نجات تویی رهنما تویی دل خوش نمیکنیم به سُکّان هیچکس من آفتاب کرببلای تورا حسین هرگز نمیدهم به گلستان هیچکس جز گریه ای که بهر تن بی سر شماست خیری نداشت دیده گریان هیچکس روزی رسان زندگی ما رقیه است ننشسته ایم ما به سر خوان هیچکس بعد از لب مبارکت ای قاری غریب چوبی نخورد بر لب و دندان هیچکس آنگونه ک سرت به روی نیزه آیه خواند منبر نرفته قاری قرآن هیچ کس خاتم‌ اگرچه داشت به انگشت خود ولی انگشت را نداد سلیمان هیچکس شاعر:
زمینه؛ نیفتاد چادرم از سرم.mp3
2.75M
علیهاالسلام 🔹نیفتاد چادرم از سرم🔹 رسیدی از نیزه بغل من رسیدی و چشمم شده روشن ببین دیگه دستام نمی‌لرزن مهمونم شدی نمی‌شه باورم عمه می‌گه من شبیه مادرم تو جسارتا نیفتاد چادرم از سرم بمون کنارم می‌خوام کنار تو خوابم بره برات بمیرم موهات چرا پر خاکستره برات بمیرم لب تو از منم خونین‌تره «امان امان ای دل، امان ای دل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رو نیزه‌ها دیدم تو رو اما نمی‌رسید دستم به تو بابا تو رفتی و عمه شده تنها رفتی آب و نون دخترت غمه مثل مادر تو عمر من کمه از رو ناقه افتادم رو دامن فاطمه منو ببر که کنار تو ندارم دلهره ببین که خسته‌م دل کوچیکم از دنیا پره می‌خوام نبینم که عمه تازیانه می‌خوره «امان امان ای دل، امان ای دل» شاعر و نغمه‌پرداز:
Karami_Shahadat_Hazrat_Roghayeh_1402.mp3
2.95M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله جا مانده ام و بس که دویدم پی ناقه قدر همه قافله من آبله دارم ما پرده نشینان حرم را چه به بازار از دست اباالفضل عمویم گله دارم ◼️ سلام الله علیها 🎤 ناگفته ی بسیار از این غائله دارم از درد یتیمی دل بی حوصله دارم دیدند گل باغ توام نقشه کشیدند بر ساقه ی نیلوفری ام سلسله دارم دیشب سر سجاده ی زینب، نفسم رفت از مادر تو ارثیه در نافله دارم جا ماندم و از بس که دویدم پی ناقه قدر همه ی قافله من آبله دارم از نیمه شب گم شدنم تا دم آن طشت صد خاطره ی تلخ از این قافله دارم در شام فقط حرف اسیری و کنیزی ست! من با دو سه تا واژه پدر مسئله دارم ما پرده نشینان حرم را چه به بازار!؟ از دست اباالفضل عمویم گله دارم سلام_الله_علیها
. 🔊 🔸عزاداری شهادت (سلام الله علیها) 📆 جمعه ۱۹ مرداد ماه ۱۴۰۳ 🔷 حاج 🔊 بخش اول | من که برایت غیر دردسر ندارم، مثل بقیه چشم های تر ندارم 🔊 بخش دوم | خورشید من آمدی شبانه، قدری بغلم کن عاشقانه 🔊 بخش سوم | ببخش اگه نشناختمت عزیزم، حال و روز سرت برام عجیب بود 🔊 بخش چهارم | یادت میاد میومدم رو شونه ات، همیشه بوسه میزدم رو گونه ات 🔊 بخش پنجم | سوز همیشه جگرم یا حسین، من سینه میزنم سپرم باش یا حسین 🔊 بخش ششم | دوباره بازه دروازه عشق، نداره پایان اندازه عشق 🔊 بخش هفتم | ریحانه رقیه، حنانه رقیه، میگم از ته دل جانانه رقیه 🔊 بخش هشتم | بنویس اسم منو تو دفتر قاطی اونا که دوستشون داری 👇👇👇👇
Fadaeian_Shahadat_Hazrat_Roghaye_1403 (8).mp3
18.32M
ریحانه رقیه حنانه رقیه میگم از ته دل جانانه رقیه رقیه اسم یه فرشته است که رو شونه ی حسینه رقیه اسمش نمک سفره ی خونه ی حسینه رقیه ترونه ی حسینه دردونه ی حسین جای زهرا بوسه بزن رو گونه ی حسین دلداده ی حسین شهزاده ی حسین اسم ما رو ببر سر سجاده ی حسین **** طوفانه رقیه بی کرانه رقیه باید حرف حق زد به زبان رقیه رقیه معنیش اینه نهضت حسین داره ادامه رقیه رمز عملیات عقیله توی شامه رقیه کمک حال قیامه تو لشکر علی تو محور علی همتون درس پس میدید در محضر علی ای دختر حسینت با دختر علی تو هم برو خطبه بخون رو منبر علی
. رواق خاک آلودِ شبستانی که من دارم کجا و شان بی پایان مهمانی که من دارم ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم به کار آید همین موی پریشانی که من دارم سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم اگرچه خاکی است اما شبیه طشت اصلا نیست بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید شده لب پر لب قاری قرآنی که من دارم از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی بدم می آید از این چند دندانی که من دارم به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم سراغت را گرفتم با لگد سرباز رومی زد زبانم را نمیفهمد نگهبانی که من دارم تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم شعر از گروه .
. ✅ استراحت کن عزیزم... ▶️ 💢 سلام_الله_علیها ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی استراحت کن عزیزم، برو عمه به سلامت استراحت کن عزیزم، دیگه با خیال راحت مثه دختر نداشتم واسه من بودی رقیه استراحت کن عزیزم، بعد این همه جراحت بی خداحافظی، گرسنه جون دادی، با این همه کبودی حقت این نبود خاکت کنن تو رو، توو محلهٔ یهودی بمیرم برات، درست جلو چشات، عروسکاتو بردن دخترای شام توو این یکی دو روز، دل تو رو سوزوندن آه چه سوت و کور شده حرم آه رفت از دستم امانت برادرم "آه رفت از دستم امانت برادرم" من که باورم نمیشه، بری و تنهام بذاری شبی که گم شده بودی، مُردم از گریه و زاری تو فقط سه ساله بودی، تو فقط جا مونده بودی زجر رو دنبالت فرستاد، اومدی دیدم کبودی زیر دست و پاش استخونات شکست، پهلوهاتم همینطور موتو می‌کشید گوشواره‌هات شکست، دندوناتم همینطور سیلی بی هوا بهت زدن همین، مصیبت حرم شد بمیرم برات که صورتت چقدر شبیه مادرم شد آه شیرین زبونِ کاروان آه زجر و خولی زدن تو رو چه بی امان "آه رفت از دستم امانت برادرم" .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواب بودم یه خُرده بد بیدار شدم یکی داشت نعره میزد بیدار شدم رو سرم دس میکشیدی پا بشم.. بعدِ تو ، هی با لگد بیدار شدم بعد رفتن تو مهربون من خواهرت میشد بلاگردون من میشینم با دندونام قصه میگم یکی بود یکی نبود دندون من دستای مردای شامی سنگینه بعد سیلی چشم من تار میبینه تاری چشام فدا سرت، فقط تو رو خوب نمیبینم بدیش اینه کاش میشد تو رو شریک راز کنم خیلی حرفارو برا تو باز کنم کاشکی دردِ دست و گردنم میذاشت برا بابائیم یه خورده ناز کنم همیشه پدر عزیزه دختره بخدا که همه چیزه دختره من کبودیام سر تازیونه‌س بگو هی نگن«مریضه دختره» دشمنای تو امونم نمیدن زیر آفتاب سایبونم نمیدن به کنیزا اینجا نون خشک میدن بابا جون به من همونم نمیدن رسیده آخر کارم، بابایی پُر پاییزه بهارم، بابایی هر چقد دلت میخواد آیه بخون منکه خیزران ندارم بابایی زخمای سرت منو پیر میکنه آیه های غمو تفسیر میکنه دس نبردم توو موهات درد نکشی توو موهای سوخته دس گیر میکنه دور گردنم غُل انداخته بودش همونی که چارقل انداخته بودش چقَدَر زود میخوای از پیشم بری تازه حرفمون گل انداخته بودش
. (س) رویم شده نیلی پدر جان از ضربه ی سیلی پدر جان باباعدو.با ناسزا.با پامرا زد هرمرتبه.سیلی به من.او بی هوا زد من دیگه اون سه ساله.که دیده بودی نیستم ببخش اگه نمیشه.بازم روپام بایستم                بابا حسین مظلوم سفید شده تمومه موهام ببین چقد شبیه زهرام بابا ببین.تمومه این.تنم کبوده این دختر.سه ساله ات.جرمش چه بوده بال وپر منو سوخت.آن دختره یهودی به دختر تو زد سنگ.بابا چرا نبودی               بابا حسین مظلوم بگو سرت رو کی بریده بگم کی موهامو کشیده یه بغضیه.که این روزا.توی گلومه خیلی دلم.خیلی دلم.تنگه عمومه باباچرا لب تو.به رنگه ارغوونه گمون کنم که جای.یه چوبه خیزرونه              بابا حسین مظلوم (بهار)✍ 👇
. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘بند اول درگوشه ی خرابه،رقیه شده محزون با صورت کبود و با پیکری لاله گون دارد از حضرت زهرا نشانه خورده منزل به منزل تازیانه ▪️واویلا(٢)آه و واویلا▪️ ⬛️ 🔘بند دوم بعد از پدرش دیده رنج و غم جسارت گوشواره های اورا برده عدو به غارت دندان شیری او را شکستند با طناب دستان او را ببستند ▪️واویلا(٢)آه و واویلا ▪️ ⬛️ 🔘بند سوم در شام بلا خورده خاکستر و سنگ از بام از مرد و زن این شهر بشنیده چقدر دشنام آواره در بین کوچه و بازار در اسارت رفته میان انظار ▪️واویلا(٢)آه و واویلا▪️ ⬛️ 🔘بند چهارم دربزم یزیدپست،شدکینه وظلم بسیار ناموس خدا رفته ، مجلس مِی اَغیار لبهای بابا و چوب خیزران زینب کبری و ناله و افغان ▪️واویلا(٢)آه و واویلا▪️ ✏️: .👇
. (س) درخرابه غوغاشد عقده ز دلم واشد امشب با راس خونین مهمون من بابا شد بابایی.ویرانه مهمونی شده بابایی.وقت پریشونی شده بابایی.چرا لبت خونی شده          ابتا.من الذی ایتمنی تنم پراز کبودی بابایی تو نبودی بردخترت طعنه زد دخترک یهودی با دستش.میکرد منو اشاره ام میخندید.براین لباس پاره ام درگوشش.دیدم دوتا گوشواره ام          ابتا.من الذی ایتمنی بچه های شهرشام میدادن به من دشنام سوخته موهای من از آتیشای روی بام واویلا.یتیمی اینجا گناهه واویلا.دختر تو بی پناهه واویلا.تنم کبود و سیاهه           ابتا.من الذی ایتمنی رمق نداره پاهام لگد خورده پهلوهام دستاشون سنگین بود و سویی نداره چشمام بابایی.بد دردیه دربه دری بابایی.منو توباید ببری بابایی.برام عروسک بخری           ابتا.من الذی ایتمنی (بهار)✍ ............. سفره ی لطفت عظیم من گداتم ازقدیم ای گل باغ زهرا یاکریم ابن کریم مولاجان.ای همه ی کار و کسم یک لحظه.نیمه نگاه تو بسم مولاجان.بی تو اسیر قفسم       یاحسن کریم آل مصطفی امام بی قرینه کشته ی زهرکینه یاحسن ابن علی ای غریب مدینه آخرشد.زهرستم حاصل تو واویلا.یاور تو قاتل تو آقاجان.امان امان از دل تو        یاحسن کریم آل مصطفی بسته شد چشم ترم فکر دیوار و درم بین کوچه ها شدم من عصای مادرم غرورم.شکست میان کوچه ها دیدم که.یه مرد پست بی حیا سیلی زد.به روی مادر بی هوا         یاحسن کریم آل مصطفی ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ 👇
45.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻شور | ای مهلای حسین 🎤کربلایی وحید محمدی ۱۴۴۶ ه.ق شهادت حضرت رقیه(س)
. ای پدرخوش آمدی بـه گـوشۀ ویرانه توشدی شمع من و من شده ام پروانه ای امید جان من بابا توشدی مهمان من بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) ازچه غرق خون شدی مگرچه دیده ای پدر من نفس بـریـده و توسربـریـده ای پدر جان به قربان سرت بابا کی بریده حنجرت بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) گرجه زخمی وکبود ازاثـرجفـاشـدم من سفیر کوچک قیـام کـربلاشـدم من سفیر مکتبم بابا من حسینی مذهبم بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) شده چون روی کبودم رخ لاله گون تو بوسه می زنم به پیشانی غرق خون تو گرچه درمرارتم بابا غرق درزیارتم بابا یا اب ‌المظلوم یااب العطشان (2) ای فـدای همـۀ سـوزتووتـاب تبت اثرچوب ستم مانـده چـرا روی لبت بوسه گیرم زلبت بابا جان دهم درطلبت بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) بانگاهت چه شودمژده بـه دختـربدهی می دهم جان که مرا به آسمان پربدهی دخترخود رادگربابا باخودت امشب ببربابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) 👇
. ای پدرخوش آمدی بـه گـوشۀ ویرانه توشدی شمع من و من شده ام پروانه ای امید جان من بابا توشدی مهمان من بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) ازچه غرق خون شدی مگرچه دیده ای پدر من نفس بـریـده و توسربـریـده ای پدر جان به قربان سرت بابا کی بریده حنجرت بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) گرجه زخمی وکبود ازاثـرجفـاشـدم من سفیر کوچک قیـام کـربلاشـدم من سفیر مکتبم بابا من حسینی مذهبم بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) شده چون روی کبودم رخ لاله گون تو بوسه می زنم به پیشانی غرق خون تو گرچه درمرارتم بابا غرق درزیارتم بابا یا اب ‌المظلوم یااب العطشان (2) ای فـدای همـۀ سـوزتووتـاب تبت اثرچوب ستم مانـده چـرا روی لبت بوسه گیرم زلبت بابا جان دهم درطلبت بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) بانگاهت چه شودمژده بـه دختـربدهی می دهم جان که مرا به آسمان پربدهی دخترخود رادگربابا باخودت امشب ببربابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) 👇
. |⇦•سرم رفته از بس سرم داد زدن.. سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ سرم رفته از بس توی سر- صدا سرم رفته از بس سرم داد زدن نگو که چرا موم سفیده آخه خودت رو یه لحظه بذار جای من خواب دیدم که، تنت رو زمین نفس میزدی، گلوتو برید گریه کردم، همون که زدت اومد منو زد، موهامو کشید او می کشید و من می کشیدم او می دوید و من می دویدم خدا خواسته من مثل زهرا بشم زیر کوله بار غمت تا بشم رمق تو تنم نیست عزیز دلم ببخشم نمیشه به پات پا بشم چند روزی هست، میلرزه پاهام دیگه نمازام، نشسته شده افتادم من، گمون بکنم که هردوتا پام، شکسته شده من، روی ناقه، از جا پریدم او می دوید و من می دویدم کجا بودم حالا کجا اومدم تا رفتی دیگه دل به دریا زدم تو اون قصه ی غارت خیمه ها سرم رو شکستم که معجر ندم بعد غارت، ندیدی ما رو چجور می‌برن، به زورِ طناب بعد غارت، ندیدی ما رو نگم که چی شد، تو بزم شراب *چوب خیزرانُ بلند کرد .. با دست بسته، هرجا رسیدم هرچی بگی از، مَردم شنیدم شاعر:
Fadaeian_Arbaein1403_Shab3 (5).mp3
23.05M
دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی به خدا من که ندارم گله از هیچ کسی خواب بودم اگر از پشت شتر افتادم طلبی نیست در این مسئله از هیچ کسی بعد از آن نیمه شب و گم شدن و تنهایی نگرفتم نفسی فاصله از هیچ کسی من نمی‌ترسم اگر عمه کنارم باشد غیر از این زجر و ازین حرمله از هیچ کسی خواستم گر چه نشد غیر تو نامی ببرم در قنوت دل هر نافله از هیچ کسی زخم زنجیر مرا کشت الهی دیگر تاب و طاقت نبرد سلسله از هیچ کسی گریه نگذاشت که پوشیده بماند بابا مشکل پای من و آبله از هیچ کسی جز تو و خواهر تو برنمی‌آید به خدا خطبه خواندن وسط هلهله از هیچ‌کسی کاشکی در بغل فاطمه دق می‌کردم تا دگر سر نبرم حوصله از هیچ کسی
. سلام الله علیها ***************** عمه بیا گمشده پیدا شد دیدی آخر مهمونم بابا شد چرا فقط سرش رسیده ؟ پیکرشو کسی ندیده ؟ تنش رو خاک مونده بمیرم کی روی پیکرش دویده ؟ روی دامنم نشستی بابا معلومه که خسته هستی بابا چه جوری بغل می گیری منو حالا که نداری دستی بابا بابا بابا بابا بابا بابا ******* باباجونم واسه چی دیر کردی دخترت رو خیلی زود پیر کردی دلخورم از دستِ زمونه ببین که قامتم کمونه هر جا که اسم تو رو بردم زدن منو با تازیونه یک شبی جا موندم از قافله سراغم اومد یه بی حوصله موهامو کشید و بردم به زور زجرِ بی حیا پیش حرمله بابا بابا بابا بابا بابا **************** خسته شدی ای آرام جانم راحت بخواب به روی دامانم آغوش من برات پناهه اینجا دیگه آخر راهه می بینی رسم روزگارو مگه خرابه جای شاهه ؟؟ روی نیزه ها اذیت شدی بمیرم که هتکِ حرمت شدی این خرابه سرده اما دیگه از تنورِ خولی راحت شدی بابا بابا بابا بابا بابا ****************** 👇
. 🌴الهی به رقیه ، الهی به رقیه الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله که با شیون و با گریه و ناله هر اهل دلی یافته راهی به رقیه پس رو زده با کوه گناهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد داده دلِ ما زود گواهی به رقیه هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع انداخته با گریه نگاهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است وقتی که ندادند پناهی به رقیه هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس انداخته از نیزه نگاهی به رقیه تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه .👇
. بند اول اسمی که میخوام ببرم ضربان قلب منه اسم رقیه قوت قلب منه سینه زنه یا رقیه مدد(۴) دل اکبر ضعف میره واسه، دو قدم راه رفتن تو قوت بازوی ابالفضل؛ قربون عمو گفتن تو(۲) زندگیم رقیه ست دلیل وابستگیم رقیه ست من خدا رو بنده م اگه دلیل بندگیم رقیه ست یا رقیه مدد بند دوم اسمی که میخوام ببرم یه اسمیه که محشره اسم رقیه قوت قلب علیه اکبره یارقیه مدد(۴) دل کل خیمه رو بردی با نگاهت رقیه جان عمو عباس میگه فدای روی ماهت رقیه جان(۲) محترم رقیه دختر شاه کرم رقیه افتخارمه که بگم خیلی من نوکرم ؛ رقیه یا رقیه مدد 👇👇