eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام طعنه ی خلق مرا سخت اذیت کرده بارها آینه از سنگ شکایت کرده به گدایی که در این کوچه محبّت نچشید چه کسی غیر تو اِنقَدر محبت کرده بهترین کیفیت سجده ی ما”سوختن” است هرکسی سوخت,بگو خوب عبادت کرده حکم دادند در این شهر به دیوانگی ام شهر بی عشق,مرا زود قضاوت کرده آنقدر گریه برای تو مرا بالا برد هرکسی بال مرا دید,حسادت کرده “نام تو نان شب ماست اباعبدالله” نان ما از قِبَل نام تو برکت کرده روز محشر نبری نام مرا از یادت مادرت گفته مرا نیز شفاعت کرده پدرم آب نخورده است مگر که پس از آن به لب تشنه ی تو عرض ارادت کرده ته گودال نگاهت به حرم دوخته بود پیش چشم تو کسی قصد جسارت کرده ته گودال به پیراهن تو رحم نشد… هرکسی هرچه دلش خواسته,غارت کرده  بردیا محمدی .
مرحله دوم رزمایش همدلی ومواسات باعنوان کمک مومنانه درراستای اجرای منویات رهبر معظم انقلاب تحویل بسته های حمایتی توسط پایگاه احمد کاظمی چمرود حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی # ناحیه مقاومت بسیج فلاورجان کمک مومنانه جهادگران استان اصفهان
خدا به طالع تان مُهر پادشاهی زد به سینه ی اَحدی دستِ رد نخواهی زد گدا ز کوی تو هرگز نرفته ناراضی عزیزفاطمه! ازبس که دست و دلبازی مدینه شاهد حرفم، فقیر سرگشته همیشه دستِ پُر از محضر تو برگشته به لطف خنده تان شامِ غم سحر گردد نشد که سائل تان ناامید بر گردد در آسمان سخاوت یگانه خورشیدی تمام زندگیت را سه بار بخشیدی خدا به شهدِ لبت مزه ی رطب داده کریم آل محمد تو را لقب داده تبسم نمکینت چه قدر شیرین است! دوایِ درد یتیم و اسیر و مسکین است خوشا به حالِ فقیری که چون شما دارد در این حرم چقدر او بروبیا دارد! به هر مسافر بی سرِ پناه جا دادی به دستِ عاطفه، حتی به سگ غذا دادی گره گشایی ات از کار خَلق، ارث علی ست مقام اولیِ جود و بخششت ازلی ست به حجِ خانه ی دلبر چه ساده می رفتی! همه سواره، ولی تو پیاده می رفتی شما ز بس که کریم و گره گشا بودی دلِ کویر به فکرِ پیاده ها بودی چه قدر مثلِ علی از زمانه رنجیدی سلام داده، جواب سلام نشنیدی امامِ برهه ی تزویرهای بسیاری به وقت رفتن مسجد زره به تن داری امام رأفتِ دورانِ بی مرامی ها نشسته ای سرِ یک سفره با جزامی ها خیال کن که منم یک جزامی ام آقا! نیازمندِ نگاه و سلامی ام آقا قسم به حُرمت این ماهِ حق نگاهی کن به دستِ خالی این مستحق نگاهی کن بگیر دستِ مرا دست بسته ام آقا ضرر زدم به خودم، ورشکسته ام آقا کریم شهر مدینه، برس به فریادم به جانِ مادرت آقا، غریب افتادم خودت غریبی و با دردم آشنا هستی رفیقِ واقعیِ روزهای بی دستی دل از حسابِ قنوت تو سود می گیرد دعایِ دست رحیمت چه زود می گیرد! برای مدح تو گویند شعر احساسی به واژه هایِ در و میخ و کوچه حساسی چه شد غرور تو آقا شکست در کوچه؟ بگیر دستِ مرا با خودت ببر کوچه چه شد؟که بغضِ گلوگیر گوشه گیرت کرد کدام حادثه این گونه زود پیرت کرد!
. 🍃🌺 نجوای با اهل بیت(ع)؛ به امید آمرزش... 🌺🍃 مستحقّم به من پناه دهید حال و احوالِ روبراه دهید بینِ خوبانِ خود مرا هم نیز- بپذیرید و باز راه دهید ببَریدم سریع تر به حرم پای بوسیِ دلبخواه دهید کربلا، مشهد و نجف، یا قم... آبرویی به روسیاه دهید زیر ایوان مرا نگاه کنید سر سپردم که سرپناه دهید در کنارِ امید و آمرزش ترس از هر چه اشتباه دهید وسطِ روضه ها به دستانم یک امان نامه از گناه دهید رزق اشکِ مرا زیاد کنید جانِ من را به قتلگاه دهید! 🌺
دعاء المجير_01.mp3
20.72M
🔹 دعای مجیر 📌 این دعا در بین دعاها از جایگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله روایت شده، و دعایى است که جبرئیل براى آن حضرت هنگامى که در مقام ابراهیم مشغول نماز بودند آورد و کَفْعَمى در «بَلَدُ الأَمین» و «مصباح» این دعا را ذکر نموده و در حاشیه آن به فضیلت آن اشاره کرده، از جمله اینکه هر که این دعا را در «ایام البیض» [روزهاى سیزدهم ۱۳ و چهارهم ۱۴ و پانزدهم ۱۵] ماه رمضان بخواند گناهش آمرزیده می شود، هرچند به عدد دانه‌هاى باران و برگهاى درختان و ریگ‌هاى بیابان باشد. و خواندن آن براى شفای بیمار و اداى دین و بی‌نیازى و توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. 🌹☘️ @Halvaji ☘️🌹
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ . 👆 شب چهاردهم ماه مبارک رمضان توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و آقا قاسم بن الحسن علیه السلام 🎤 .
علیه‌‌السلام 🔹كریم‌ترین كریم‌ها🔹 با ذكر یا كریم همه یاكریم‌ها خواندند با تو یا علی و یا عظیم‌ها تا بوده‌ام همیشه فقیر تو بوده‌ام باشد حكایت من و تو از قدیم‌ها باید تمام مردم دنیا گدا شوند وقتی تویی كریم‌ترین كریم‌ها هم سرخوش‌اند از کلماتت فقیه‌ها هم جرعه‌نوش بادهٔ فضلت حكیم‌ها هم زنده‌اند از دم گرمت مسیح‌ها هم در تكلم‌اند به لطفت كلیم‌ها ای حاء و سین و نون شما ریشهٔ حسین ای مقصد خدا ز الف لام میم‌ها... حتی نوادگان حسن هم حسینی‌اند كرب‌و‌بلاست مرقد عبدالعظیم‌ها ما عاشقان قاسم و عبداللَه توایم بر ما نگاه كن پدر این یتیم‌ها من در بقیع حاجت خود را گرفته‌ام آن گوشه کز نگاه تو دارد شمیم‌ها 📝 .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه سفره ی افطار ما پر، سفره ی دیدار نه ما به فکر هرکسی هستیم اما یار نه غصه ی هجر تو را خیلی نداریم عفو کن سرسری از وصل میخوانیم با اصرار نه کارگر کم داری آقا جان، سخنران بیشمار قیل و قال از غربتت کردیم اما کار نه آشتی کن با گـدایان گنه کار خودت خیر میبیند گدا با دوری از دلدار؟ نه ما دم بیدار بودن هم بخواب غفلتیم چشمـهـا بیدار اما باطـن بیدار نه نامه ی اعمال مارا وا نکن تایش بزن هرچه میخواهی گنه دارد ثواب انگار نه با شهیدان عهد خود را بسته ایم از ابتدا مرگ در این راه آری زندگی با عار نه به مناجات شب ما سربزن یابن الحسن یک جهان ناگفته هست و محرم اسرار نه با خودت مارا ببر تا کـربلا هر اربعین خط نزن نام گدایان را ازین طومار نه صبر میکردیم ما پای غم  زینب ولی صبر پای روضه هایش برسر بازار نه زینبی که عرشیان به دستبوسش میرسند حرمتش بالاست بین دسته ی اشرار نه : پيش از آنکه رسد اين عشق به ديوانه شدن ميخورم حسرت ديدار تو و شش گوشه ترسم اين است که باطل بشود روزه ی من صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... .
. 📌 جدید ولادت امام حسن ع: بند اول: شب ولادته کریمه گل میباره گل میباره چه کاری کرده با دل من بیقراره بیقراره شده شب مستی شب شور و شب غوغا خدا داره روزی میرسونه واسه دنیا داره میاد اون که بیکرونه مثل دریا جان حسن همه جا ذکره رو لبها جان حسن سر دره عالم بالا جان حسن نغمه ی حضرت زهرا بند دوم: میده به سائلای خونش هر چی داره هر چی داره پسره فاطمه همیشه سفره داره سفره داره میشه تو خرابه با جزامی هم پیاله حسن تو مرام و توی مردی بی مثاله واسه من خسته یه نگاهش پر و باله جان حسن عمریه با تو رفیقم جان حسن تو کرم تو غریقم جان حسن می نویسم رو عقیقم شعروسبک: ۹۹/۲/۱۸
مداحی آنلاین - شخصیت امام حسن مجتبی - حجت الاسلام رفیعی .mp3
4.05M
🌸 -{صلوات الله علیه}- ♨️شخصیت امام حسن مجتبی -{صلوات الله علیه}- 🎤حجت الاسلام والمسلمین 🔊 🌹{ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج }🌹 .....................🍃🌺🍃....................
🔊 📍حرم مطهر رضوی 🔻 دهه دوم ۹۹ | شب دوم 📆 زمان : 👈 چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه ۹۹ 🔷 با نوای : 👈 کربلایی 🔊 بخش اول | راه گم کرده ام و با بار گناه آمده ام 🔊 بخش دوم | منی که کبوترم تو بگو کجا برم 🔊 بخش سوم فراز هایی از دعای ثمالی | إِلَهِي لاَ تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ 🔊 بخش چهارم حضرت عباس علیهم السلام 👇👇
. حکایت لاتی که عاقبت بخیر شد🌹 یکی از لاتهای تهران آدمی بود خیلی لاابالی،از گردن کلفت های تهران بود در میدان قیام کوچه شتربان می نشست مادرش رفته بود برایش خواستگاری ، شب پس از آن که از مراسم خواستگاری برگشتند منزل ، دید مادرش خیلی ناراحته،پرسید:مادر چرا ناراحتی؟ گفت:یک صحنه ای من امروز در این خونه دیدم خیلی دلم سوخت.گفت:چی دیدی؟ گفت:حقیقت امر این است که اینها در خانه یک کُلفَتی داشتند،هم کر بود و هم لال و خیلی هم زیبا بود و در منزل پذیرایی میکرد من دیدم ایشان که کار میکند آرام آرام گریه میکند و اشکهایش را یواش پاک میکند گفت:مادر خوب به نظر تو این کُلفَت چرا گریه میکرد؟ گفت: حس زنانگی بهم میگه که او گریه میکرد که اگه من بابا داشتم،مادر داشتم،یتیم نبودم لال هم نبودم،کر هم نبودم یک نفر می آمد خواستگاری من. این آدم آلوده یک نیت لله کرد چه قدر خوبه کار برای خدا باشه. گفت:مادر من حاضرم بروی و آن دختر را برایم بگیری گفت:آخه پسر تو سرشناسی،از گردن کلفت های تهرانی،اسم و رسمی داری،فردا برایت حرف در می آورند. گفت:ما که یک عمر عوضی رفتیم بگذار یک کاری هم برای خدا بکنیم. شاید همین یک کار را خدا قبول کنه فردایش رفتند خواستگاری گفتند: آخه این کره، لاله،کار بلد نیست.اینها گفتند : حال به هرحال ما این را میخواهیم ،یک خانه هم میخریم مهریه،و به نامش میکنیم تا خیال شما راحت بشود. جهیزیه هم خودمان میدهیم. دخترِ کر و لال را گرفت و اومد خانه ، شب زفاف شد، همسایه روبرویش از اخیار(خیّرین)تهران بود می گفت: این دختر کر و لال که آمد خانه دید صاحب خانه شده صاحب زندگی شده سرش را به سوی آسمان برد و با خدای خودش حرف زد خدا زبان لال ها را هم بلده با خدا چی گفت! کسی نمیدونه،اما مادره دید پسرش داره گریه میکنه.گفت: مادر از امشب توبه کردم دیگه لب به شراب نمیزنم، گفت: چرا؟ گفت:نمبدونم دلم میخواد الهی بشوم،خدایی بشوم. آستین هایش را زد بالا رفت وضو گرفت رفت سر سجاده ... آن مرد خیّر نقل میکرد که ایشان همسایه روبروی ما بود این آدم چند بار مریض شد،دوبار سکته کرد اورژانس آوردیم از بیمارستان، ولی این دختر نمیگذاشت ،میرفت دو رکعت نماز میخواندبا زبان خودش و اشک میریخت و خداوند فوراً شوهرش را شفا میداد. این مرد خیّر که از خوبان تهران بود میگفت: من آخرهای عمر رفتم به دیدنش گفتم فلانی : امدم با تو یک معامله کنم ، گفت:من فقیرم چه معامله ای کنم؟ گفتم 300 دختر شوهر دادم 2 تا هیئت در تهران درست کردم 60 سال چرخاندم همه ثوابش مال تو ،هر چه نماز شب خواندم مال تو. یک نگاهی به من کرد و گفت چه میخواهی از من؟ گفتم ثواب این ازدواجت را به من بده،شروع کرد به گریه کردن گفت: فلانی خدا می دانه من تمامه امیدم به همین یک عملِ که خدا دست من را بگیرد به خاطر این ازدواج... تو با خدای خود انداز راز و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی ، خدا بکند... روحت شاد🌹 "حکایات الصالحین" در این فصل سرد و غربت اسلام دل همدیگر را به امید دادن به پروردگار گرم کنیم💝 .