eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔹السّلامُ عَلیكَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍلعاَﺑِﺪُ🔹 السّلامُ ﻋَﻠَﻴﻚَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍﻟﺴَّﻴِّﺪُ ﺍﻟﺮَّﺷِﻴﺪُ زندان گرفته حتی صدای مرد زندان‌بان گرفته حتی زنی بد از ساحتش بوی خوش ایمان گرفته زنجیر و پابند از استخوان‌هایش توان و جان گرفته مثل مدینه مولای ما انگشت بر دندان گرفته هر تازیانه با کینه از پهلوی او تاوان گرفته از سفره‌ی او دشمن سه روزی هست آب و نان گرفته اما به‌جایش هر نیمه‌شب روی سرش قرآن گرفته ذهنم دوباره حال و هوای روضه‌ای عطشان گرفته آتش کشیدند آتش بمیرم معجر و دامان گرفته شام غریبان گوشه به گوشه بارش باران گرفته رقّاص شامی آسایش از یک کاروان مهمان گرفته عمامه‌ای را خاکستری پر شعله و‌ سوزان گرفته نی غرق نور است انگار خولی نیزه‌ای تابان گرفته بابا کجایی با نام بابا یک سه ساله جان گرفته .👇
. |⇦• مجتبی علیه السلام •┄┅═══••↭••═══┅┄• اینجا سنگ مزار خاکه تا چشم کار میکنه درده دل خیلی ساله که خونه کی میگه خاکِ غم سرده... بقیع تو رؤیا دیدم که آباد شدی بقیع دیدم که صاحبِ گوهرشاد شدی بقیع دیدم که کُلّی زائر تو حرم (بقیع چه فکرا دارم برات تو سرم)۲ میترسم عمر من سر بیاد نشه تعبیر بشه این رؤیام من از خدا برای امام حسن گنبدِ طلا میخوام میترسم عاقبت صحن مادرم رو نبینه این چشمام چی میشه من ببینم که زائر قبر مادرم زهرام امون از این غریبی،امون از عمر کوتاه وارث خون زهرا،یه روز میرسه از راه چشمای آسمون خیسه از قلب سنگیِ دنیا رسمِ این روزگار زخمه اینجا غربت شده معنا چرا، حتی یه سایه بون نداری بقیع؟ چرا ، یه زائرم نداری تو این شبا؟ یه روز ، اینجا پر از عاشق و دلداده میشه (یه روز اینجا میشه شبیه مشهد الرضا)۲ یه روز میاد که صحنِ امام حسن سفره ی کرم بازه یه روز میاد آقامون ،میون صحنِ تو روضه میندازه یه حسی میگه نزدیکِ روزی که میرسه گل زهرا برا بقیع یه صحن و یه گنبد و بارگاهی میسازه امون از این غریبی،.
. بر تن پاره پاره ات در خون نیزه ها هی سجود می کردند دشمنان بعد اربا اربایت تازه عرض وجود می کردند روی جسم دریده از هم تو کینه ای ها فرود می کردند اشک چشم نبی در آمد تا بر تنت هر چه بود می کردند تو فدایی راه قرآنی و هم آغوش با شهیدانی... ✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۲/۲۴ .
. صاحبِ ما،صاحبِ ايران رضاست شاه يلِ لشكرِ شيران رضاست عشق و اميدِ همه ي شيعيان جود و كرم،حضرت باران رضاست اي كه به دنبالِ رهِ جنتي دور نرو كين(كه اين)رهِ آسان رضاست گر زِ جهان گشته دلت مستفيض علتِ اين فيضِ فراوان رضاست چون كه دلم بي سر و سامان شود بر دلِ تنگم سر و سامان رضاست وقتِ نزولِ مرض لا علاج لحظه ي آخر همه درمان رضاست قبله ي دلها همه در مشهد است جانِ دل است و همه جانان رضاست آن كه دهد مهر و محبت و جان در حرمش بر دلِ مهمان رضاست آنكه بَرَد تا به خداي رحيم جايگَه و ارزشِ انسان رضاست وقتِ غم و سختي و در مشكلات ناجيِ سني و مسلمان رضاست او نه فقط قبله ي حاجات ما روي زمين شمسِ فروزان رضاست بر همه اديان كَرَمَش منجليست صاحبِ بخشنده ي دوران رضاست مكه اگر سهميه ي اغنياست كعبه ي دلجوي فقيران رضاست اذن دهنده به محرم و اين بزمِ غمِ شاهِ شهيدان رضاست مُهرِ جوازِ سفرِ اربعين دستِ خودِ شاهِ خراسان،رضاست * رمز عبورم به رَهِ كربلا از درِ دروازه ي مهران رضاست .
حاج مهدی رسولیeb1dedd2c2a68e950986177d8d8c8d3031513913-720p_۲۰۲۲_۰۳_۱۱_۱۷_۳۲_۲۱_۸۹۰.mp3
زمان: حجم: 1.41M
قالَ الحیدر ابو ترابُ اصحابُ المهدی شبابُ 🎙 مهدی رسولی #️⃣ (عج) ای جوون حسین ، منم جوونم ای جوون حسین ، غمت به جونم ای جوون حسین ، دعا کن امشب من خودم رو به آقام بر سونم دعا کن که تو بی نشونیم بیاد و دعا کن که توی جوونیم بیاد و دعا کن که بی پرده نورو ببینم دعا کن که صبح ظهورو ببینم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ای جوون حسین ، منو صدا کن ای جوون حسین ، منو نگاه کن ای جوون حسین برای این که یار مهدی بشم منو دعا کن دعا کن که این انتظار سر بیاد و دعا کن که این جمعه از در بیاد و دعا کن برای جنابش بمیرم دعا کن که پای رکابش بمیرم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ... ............... زنده کن با خنده هات این خاکو این کویر خشک و بی سامونو بکم ینزل القیص یعنی تو من انتظار میکشم بارونو کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی دلای مرده با تو زنده میشه دل منم بهاریه همیشه می‌پیچه با تو بوی گل همه جا کی گفته با یه گل بهار نمیشه تو میایی و می‌فهمه دنیا معنی حقیقی نوروزو تو می‌رسی با پرچم جاء الحق من انتظار می‌کشم اون روزو عمری از جان بپرستم شب بیماری را گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی وارث ذوالفقار یک روز می‌رسه پیر و جوون عاشق مهدی می‌شن صاحب ذوالفقار علی فرموده: جوونا یاورای مهدی میشن قال الحیدر ابوتراب اصحاب المهدی شباب
حاج مهدی رسولیeb1dedd2c2a68e950986177d8d8c8d3031513913-720p_۲۰۲۲_۰۳_۱۱_۱۷_۳۲_۲۱_۸۹۰.mp3
زمان: حجم: 1.41M
قالَ الحیدر ابو ترابُ اصحابُ المهدی شبابُ 🎙 مهدی رسولی #️⃣ (عج) ای جوون حسین ، منم جوونم ای جوون حسین ، غمت به جونم ای جوون حسین ، دعا کن امشب من خودم رو به آقام بر سونم دعا کن که تو بی نشونیم بیاد و دعا کن که توی جوونیم بیاد و دعا کن که بی پرده نورو ببینم دعا کن که صبح ظهورو ببینم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ای جوون حسین ، منو صدا کن ای جوون حسین ، منو نگاه کن ای جوون حسین برای این که یار مهدی بشم منو دعا کن دعا کن که این انتظار سر بیاد و دعا کن که این جمعه از در بیاد و دعا کن برای جنابش بمیرم دعا کن که پای رکابش بمیرم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ... ............... زنده کن با خنده هات این خاکو این کویر خشک و بی سامونو بکم ینزل القیص یعنی تو من انتظار میکشم بارونو کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی دلای مرده با تو زنده میشه دل منم بهاریه همیشه می‌پیچه با تو بوی گل همه جا کی گفته با یه گل بهار نمیشه تو میایی و می‌فهمه دنیا معنی حقیقی نوروزو تو می‌رسی با پرچم جاء الحق من انتظار می‌کشم اون روزو عمری از جان بپرستم شب بیماری را گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی وارث ذوالفقار یک روز می‌رسه پیر و جوون عاشق مهدی می‌شن صاحب ذوالفقار علی فرموده: جوونا یاورای مهدی میشن قال الحیدر ابوتراب اصحاب المهدی شباب
. ( سلام الله علیها ) 🎤 من همنیجا دلم رفت مدینه مدینه مدینه ، یه شبی هم چند تا طفل 5 ساله با قد و نیم قد ، پشت سرِ بابا ایستادند ، به بدن مادر نماز خوندند ... ا ون شب علی خیلی غریب بود : شمع خموشِ مارا از خانه بردند تابوتِ مادرم را شبانه بردند مدینه در نوایِ اَمَن بُجیب است ؟ مادر به خانه برگرد ، بابا غریب است ... اما غربت امیرالمومنین آنجا نمایان شد ، وقتی بدن رو دفن کرد « تنها » ، با دستان پیغمبر ... خاک روی بدن ریخت ، وقتی روی قبر رو هموار کرد ، پرده ها کنار رفت ، دستش رو روی دستش زد ، علی چه کردی ؟ علی با دست خودت گُلت رو زیر خاک کردی ؟ سردارِ خیبره ، فاتح خیبره ، اما دیگه زانواش توان نداشت ... صحنه ای بچه ها دیدند ، جگرشون سوخت برای غربت بابا ، یه مرتبه دیدند بابا خم شد ، صورت روی قبر مادر گذاشت ، هی صدا میزنه فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... « نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ » فاطمه جان ، بلند شو ببین ، دیگه نفس علی بالا نمیاد ... بگم یا علی ، مدینه صورت روی قبر فاطمه گذاشتی ، گریه کردی ، ناله زدی ، کربلا هم حسینت صورت رو صورت علی اکبرش گذاشت ، اما کربلا ، بدن ارباً اربا بود ، هی صدا میزد : وَلَدی وَلَدی وَلَدی ... .👇
_ برما عنایت آمد روز ولایت آمد غرق شادی قلوب تمام ما مهدی زهرا شده امام ما کعبه ی دلها مهدی زهرا غرق شادی جهان شد مهدی صاحب زمان شد آخرین منجی و روشنگر است او از نسل حیدر و پیغمبر است او کعبه ی دلها مهدی زهرا فرزند دوم حسن شد ماه هر انجمن روشن ز نورش همه عالم گشته در بین اولیا او خاتم گشته کعبه ی دلها مهدی زهرا مهدی یوسف زهراست روشنی بخش دلهاست نور خدا جلوه گر از روی اوست امشب دل منتظران سوی اوست کعبه ی دلها مهدی زهرا شیعه ی حیدر شادند امشب از غم آزادند جشن بیعت است و جشن هم عهدی امام عالم شد حضرت مهدی کعبه ی دلها مهدی زهرا گوهر یکتا مهدی ماه دلارا مهدی امشب همه مهمان مهدی هستند ریز خوران خوان مهدی هستند کعبه ی دلها مهدی زهرا در دلها نور مهدی است بر لبها شور مهدی است دین با مهدی زهرا شد پاینده دلها شده با ولایتش زنده کعبه ی دلها مهدی زهرا آقا چشم انتظارم بهر تو بیقرارم این آرزویم مولا و امیرم یک لحظه رویت ببینم بمیرم کعبه ی دلها مهدی زهرا
2. آقا بیا.mp3
زمان: حجم: 4.28M
( عجل الله تعالی فرجه ) اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... آقا بیا که روضه یِ موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است (آجرکَ الله ،یا بنَ الحسن ) جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دل ها به یاد غصۀ او پُر ز آذر است ... روضه_امام_کاظم ، ( دلها رو روانه کنیم کنار حرم با صفاش ) مرثیه خوانِ حضرت کاظم خودِ خداست بانی روضه ، حضرت زهرای اطهر است ( امشب آسمان و زمین ، عزادار آقا موسی بن جعفر هست ، امشب همه عالم عزادارند ، بانی تمام روضه ها ، مادرش زهراست ) زندان نگو ، که گرمِ مناجات با خداست غار حرایِ حضرت موسی بن جعفر است ( قربون غریبیت برم آقا ) از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه وِرد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودیِ بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم ( آقا جان ، یا بن الحسن ، قربون شال عزات برم آقا... ) ای من فدایِ شال عزای شما شوم آقا بیا که روضه یِ موسی بن جعفر است ( هر کجا نشستی ، حالا امام زمانت رو دعوت کن : یا صاحب الزمان... ) به همت جواد افشانی
( سلام الله علیها ) حجه الاسلام والمسلمین اَلسَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةُ الزَّهرا ،آجَرَکَ الله فی مُصیبَتِ اُمِّک ، بزارید از همین امروز شروع کنم ، بدن خانومشو دفن کرد ، دیدن گریه امان پیغمبر(ص) رو گرفته ، هم تو قبر داره زار زار گریه میکنه ، هم خدیجه رو دفن کرد ،لحد وچید ...اینقده گریه کرد .... هرچی زیر بغلشو گرفتن دلش آرام و قرار نداشت ، یه پیغمبر(ص) بود و یه فاطمه ۵ ساله... برگشت منزل ، هنوز قطرات اشک روی صورت مبارک غلطان بود ، فاطمه آمد ، دورِ بابا می گشت ،... هی میگفت : اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ بابا بگو ببینم ، مادرم کجاست ؟ پیغمبر(ص) ، بغلش گرفت ، آرومش کرد ، بوسیدش ، فرمود : دخترم ، جبرئیل برام خبر آورد ، مادرت توقصری از قصرهای بهشتیه ، نگران نباش .... ها ... امشب دلهاتون رو میخام ببرم یه جایی که خیلی باهاش کار داریم ، هر گِره کوری به کارت بخوره ، میری سراغ این آقا ... اینجا یه دختر بود ، سراغ گرفت ، جلوی باباش سد شد ، هی میگفت : اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ یه نازدانه ای هم ، کربلا من می‌شناسم ، تا دید بابا داره از علقمه میاد ، جلوی بابا سد شد، هی دورِ ابی عبدالله میگشت ، هی می گفت : اَینَ عَمّی ؟ بابا اَینَ عَمّیَ العَبَّاس ؟ اینجا دیگه ابی عبدالله نتونست طاقت بیاره ،حسینم گریه کرد ، تا ابی عبدالله گریه کرد ، نوشتن زینب هم رسوند خودشو ، گریه کرد ، زینب هم سوال کرد : اَخی ، اَینَ اَخیَ العبَّاس ... گریه ابی عبدالله بیشتر شد ... حواله کن ... ها ... از شام غریبان اُمُّ المومنین رفتیم علقمه و روضه قمربنی‌هاشم ... ها ... داداش بگو ببینم برادرم عباس رو چه کردی ؟ جواب سکینه و جواب زینب هردو رو اینجوری داد، آمد عمود خیمه عباس رو کشید ، یعنی دیگه آماده ی اسیری بشید ، حسین ... .👇
2. نیمه شب آمد.mp3
زمان: حجم: 7.97M
( علیه السلام ) نیمه ی شب آمد و جز من کسی بیدار نیست میکِشم آه از نهاد و غیر از اینم کار نیست سویِ ظلم آبادِ کوفه رو مکن دیگر یا حسین کوفیان را با تو ای امید زینب ،کار نیست یک گل کنار علقمه فتاده دستش شده از تن جدا « ابالفضل » بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ... تشنه ی عشق حسین ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا .. از بالای دارالاماره صدا زد : « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه » ، هر سلامی یه جوابی داره ، کجا جواب شنید از اربابش ابی عبدالله ؟ لحظات آخر دیگه تنها شده ، دیگه کسی رو نداره ، علی اکبر ارباً اربا شده ، عباس کنار علقمه افتاده ، ابی عبدالله تنها شده ، تکیه به نیزه ی غریبی داد ، صدا زد : کجایی مسلم ؟ کجایی حبیب ؟ کجایی هانی ؟ بیائید ببینید آقاتون غریب شده ... اما میدونید چی شد ؟ لحظاتی بعد زینب دید نیزه دار ، داره با نیزه میزنه ، شمشیر دار داره با شمشیر میزنه ... سری به نیزه بلند است در برابر زينب خدا كند كه نباشد سرِ برادر زينب کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد کوفیِ بی مُروَّت شرم و حیا ندارد (حسین ، حسین .. ) تکرار
. کلیات اجرا در فضای : دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم نمانده باطنی اصلاً به ظاهر دینم نگاه کردم و دیدم تمام شد عمرم هنوز جاهلم و بنده ی شیاطینم ... ( خدای من ، خدای من ، خدای من ... شب های ماه رمضان فرصتِ خوبیه با خدا خلوت کنیم ، درد و دل کنیم ، مناجات کنیم ... ) گناه کردم و از رو نرفتم و حالا مرا زمین زده این کوله بارِ سنگینم قساوتِ دلِ آلوده ام سبب شده است امام عصر خودم را اگر نمی بینم ... همیشه بر درِ این خانه محترم بودم منی که مُستحقِ ناسزا و نفرینم ... (« خودم ، اگر چه خودم را دگر نمی بخشم » اگه بخوام خودم به خودم نمره بدهم ، نمره ام خیلی پائینه ، سرمو پائین می اندازم ... ) خودم ، اگر چه خودم را دگر نمی بخشم ولی به رحمت پروردگار « خوش بینم ... » من اومدم درِ خونه ی اون خدایی که ، خودش فرمود : بیا ... اگر گنهکاری بیا ... اگرآلوده ای بیا ... « این درگه ما ، درگه نومیدی نیست ، صد بار اگر توبه شکستی بازآ ... » ، خودش فرمود : « يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ » از رحمت من ناامید نشید ... « إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا » ( زمر، 53) اگرچه شیعه نبودم تمام عمرم را خوشم به لطف علی در صفِ « مُحبینم » شنیده ام که علی همدم فقیران بود در آرزوی علی سال هاست مسکینم ( «خدا کند که بیاید کنار من باشد » هر کی را بخواهی داعا کنی ، اینجوری دعا میکنی ، میگی الهی عاقبت به خیر بشی ، ... من میخوام بگم ، عاقبت به خیری اینه ، لحظه ی آخر ، موقع جون دادن ، آقامون امیرالمومنین بیاد بالا سرمون ... ) خدا کند که بیاید کنار من باشد خدا کند که بیاید زمانِ « تلقینم » مرا به مَرهم و طِبّ و طبیب حاجت نیست که اشک روضه ی « عباس » هست تسکینم ( « اباالفضلم ، اباالفضلم » ... اینجا نباش ، بریم کنار علقمه ... « شکسته ای کمرم را ، بلند شو برویم » ... اباالفضل ، اباالفضل ، اباالفضل ... خدا نکنه هیچ کس داغ برادر ببینه ، خیلی سخته ، خیلی سنگینه ... ابی عبدالله کنار غلقمه ، قدش خم شد ! کمرش شکست ... ) شکسته ای کمرم را بلند شو برویم سکینه را چه کنم من ؟ « شهیدِ خونینم » ... ( یه بیت دیگه بخونم ، هر کی حاجت داره ، بگیره ... ) هزار شُکر که « اُمُّ البنین » نمی بیند چقدر غنچه ی تیر از تنِ تو می چینم ... آره والله ... « اُمُّ البنین » ندید ، اما هر موقع می اومد کنار قبرستان بقیع ، چند تا صورتِ قبر درست کرده ، بالاسرِ هر کدوم که می نشینه ، هی ناله میزنه : حسییین ... گفتند : « اُمُّ البنین » تو چهار تا پسراتو توو کربلا کُشتند ، بازم برای پسرِ فاطمه گریه میکنی ؟ ... ناله میزد ... آره والله ، چرا گریه نکنم ؟ «کُلُّهُمْ فَداءً لِاَبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن » همه بچه هام فدای حسین ... عهدی ست بینِ اُمِّ بنین و خدای خود غیرِ از رضای دوست نخواهم برای خود من دل نبسته ام به دلِ بچه های خود اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود ... .👇