#روضه_در_همایون
#روضه_حضرت_خدیجه
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
اَلسَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةُ الزَّهرا ،آجَرَکَ الله فی مُصیبَتِ اُمِّک ، بزارید از همین امروز شروع کنم ، بدن خانومشو دفن کرد ، دیدن گریه امان پیغمبر(ص) رو گرفته ، هم تو قبر داره زار زار گریه میکنه ، هم خدیجه رو دفن کرد ،لحد وچید ...اینقده گریه کرد .... هرچی زیر بغلشو گرفتن دلش آرام و قرار نداشت ، یه پیغمبر(ص) بود و یه فاطمه ۵ ساله... برگشت منزل ، هنوز قطرات اشک روی صورت مبارک غلطان بود ، فاطمه آمد ، دورِ بابا می گشت ،... هی میگفت : اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ بابا بگو ببینم ، مادرم کجاست ؟ پیغمبر(ص) ، بغلش گرفت ، آرومش کرد ، بوسیدش ، فرمود : دخترم ، جبرئیل برام خبر آورد ، مادرت توقصری از قصرهای بهشتیه ، نگران نباش .... ها ...
#روضه_حضرت_اباالفضل
#علیه_السلام
امشب دلهاتون رو میخام ببرم یه جایی که خیلی باهاش کار داریم ، هر گِره کوری به کارت بخوره ، میری سراغ این آقا ... اینجا یه دختر بود ، سراغ گرفت ، جلوی باباش سد شد ، هی میگفت : اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ یه نازدانه ای هم ، کربلا من میشناسم ، تا دید بابا داره از علقمه میاد ، جلوی بابا سد شد، هی دورِ ابی عبدالله میگشت ، هی می گفت : اَینَ عَمّی ؟ بابا اَینَ عَمّیَ العَبَّاس ؟ اینجا دیگه ابی عبدالله نتونست طاقت بیاره ،حسینم گریه کرد ، تا ابی عبدالله گریه کرد ، نوشتن زینب هم رسوند خودشو ، گریه کرد ، زینب هم سوال کرد : اَخی ، اَینَ اَخیَ العبَّاس ... گریه ابی عبدالله بیشتر شد ... حواله کن ... ها ... از شام غریبان اُمُّ المومنین رفتیم علقمه و روضه قمربنیهاشم ... ها ... داداش بگو ببینم برادرم عباس رو چه کردی ؟ جواب سکینه و جواب زینب هردو رو اینجوری داد، آمد عمود خیمه عباس رو کشید ، یعنی دیگه آماده ی اسیری بشید ، حسین ...
.👇
.
#روضه_حضرت_خدیجه
( سلام الله علیها )
#حاج_حسین_سازور🎤
ای همسر با غیرت طاها خدیجه
ای شان تو بالاتر از بالا خدیجه
روح بلندت اوج اَوْاَدْنا خدیجه
تو دایم الْاِنفاق هستی یا خدیجه
داروندار حضرت زهرا خدیجه
شب تا سحر
مشغول تسبیح و دعایی
اول مسلمانِ زنِ
دین خدایی
تنها طرفدار حریم مصطفایی
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتایی
همراه احمد
بوده ای هر جا خدیجه
دارایی ات را
دادی و دلبر گرفتی
بار اِلَم
از دوش پیغمبر گرفتی
سیب بهشتی
خوردی و کوثر گرفتی
زهرا که آمد
رتبه ی مادر گرفتی
ای که مقام تو بوَد
والا ، خدیجه
پای نبی
تا لحظه ی آخر نشستی
با غیرتت
بت های یثرب را شکستی
انفاق را
هرگز به روی دین نبستی
در تنگنای ظلم،
حق را می پرستی
در راه حق
کردی فدا جان را خدیجه
از اهل یثرب
طعنه و دشنام خوردی
خونِ جگرها
در رهِ اسلام خوردی
خونِ دل از
زن های نافَرجام خوردی
آن قدْر هم حرف بد از
اقوام خوردی
که دل بریدی آخر از دنیا خدیجه
سجاده پای بندگی ات ایستاده
اصلاً مقام توست،
مِعْراجُ السَّعاده
دین خدا پیمانه و عشق تو باده
باید به زهرا گفت،
ای محراب زاده
جاری نگردد اشکهایت با خدیجه
مادر که باشد
شان دختر پایدار است
این چارچوبِ خانه حتی
استوار است
مادر نباشد ،
روز روشن شام تار است
امشب دل زهرا برایت
بی قرار است ..
بعد تو ،
زهرا می شود تنها خدیجه
بوی جدایی می دهد
هُرمِ صدایت
دیگر نمی آید صدای ربنایت
این لحظه های آخری
باید برایت
روضه بخوانیم
از غم کرببلایت
تا چشم های تو شود دریا خدیجه
امشب تمامِ بسترت را
غم گرفته
اِنسیَّةُ الْحورایِ تو،
ماتم گرفته
با اینکه قلب حضرت خاتم گرفته
شکر خدا دورِ تو را
مَحرَم گرفته
وای از غروب روز عاشورا، خدیجه
#شاعر #رضا_باقریان✍
.👇
1. همسر طاها.mp3
9.59M
#روضه_حضرت_خدیجه
( سلام الله علیها )
#حاج_حسین_سازور
ای همسر با غیرت طاها خدیجه
مداحی آنلاین - روضه حضرت خدیجه - استاد میرزا محمدی.mp3
3.86M
#وفات_حضرت_خدیجه(س)
#روضه_حضرت_خدیجه(س)
به جای من براش مادری کن
#استاد #میرزامحمدی
السَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ اَلسَّلام ُعَلَیک یا رسول الله آجرک الله فی مصیبه ام المومنین ، اَلسَّلام ُعَلَیک یا فاطمه الزهرا آجرک الله فی مصیبه امک
صدا زد اسماء ، هر دختری، شبی که خونه ی شوهر میره محتاج مادره،من نیستم شب عروسی فاطمه ام رو ببینم،جای من براش مادری کن ..." پنج سال ازین وصیت به اسما گذشت، شب زفاف فاطمه و علی که رسید ،پیغمبر فرمود همه برن" همه رفتن،آمد به دیدن این زن و شوهر، دید اسما کنار زهرا ایستاده" اسما مگه نگفتم همه برن،عرضه داشت یا رسول الله ،وصیت خدیجه بود" اینجا بمونم کنار فاطمه" تا نام خدیجه اومد بازم پیغمبر گریه کرد، اسما رو دعا کرد . یه چیزی بگم ، این شب آخر دهه ی اوله ،دیدید چقدر زود تمام شد دهه ی اول، اسما هم رفت با علی و فاطمه خلوت کرد پیغمبر ،گفت علی دستتو بده، زهرا جان تو هم دستتو بده بابا جان ،دست زهرا رو گذاشت تو دست علی ؛ نگفت این دختر منه، فرمود : "هذه ودیعه الله و ودیعه الرسوله" علی این امانت خداست ..." (فهمیدی چی میخوام بگم؟!!) خود پیغمبر فرمود هر امانتی دو شرط داره، اول اینکه امانت رو از هر کی گرفتی به همون برگردونی، اما شرط دوم امانت اینه" اگه امانتو سالم گرفتی ، سالمم پس بدی ..." (کجا رفت دلت؟!!) علی امانت و از پیغمبر گرفته بود، به خود پیغمبرم امانتو داد . دل شب امانتو گرفته بود ،دل شبم امانت و برگرداند، اما شرط دوم نمی دونم با دل علی چه کرد" این امانتی که تحویل گرفته بود دیگه پهلو شکسته نبود ... صورتش کبود نبود ... سینه اش سوراخ نشده
.
|⇦•هرچند غیر ناله...
#روضه و توسل به #حضرت_خدیجه سلام الله علیه اجراشده #شب_یازدهم_رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج حنیف طاهری
●━━━━━━───────
دیروز یا امروز تو بستر بیماری مادر حرفاش رو با دختر میزنه، از رفتار فاطمه با پیغمبر معلومه سفارش پیغمبر رو به فاطمه کرد. حواست به بابات باشه، بابات غریبه... لذا بعضی موقع ها که پیغمبر از جنگ برمیگشت پرستارِ پیغمبر فاطمه بود. سر و صورت پیغمبر رو می شست...
امیرالمؤمنین در جنگ اُحد نود زخم کاری بر داشت... پیغمبر بعد از جنگ اُحد یه پرستار برای امیرالمؤمنین در نظر گرفت که زخمهای امیرالمؤمنین رو التیام ببخشه و مولا در یک خانه ای ساکن شد...
پرستار پرسید چرا نمیری خونه ات؟ مولا گفت: فاطمه من رو با اینحال ببینه اذیت میشه...
تو همین ماه رمضان، چند روز دیگه فرق اميرالمؤمنين شکافته میشه لذا شاید به امام حسن علیه السلام وصیت کرد که :
ببند آن گونه فرقم را که در قبر
نببیند فاطمه زخمِ سرم را
*وصیت کرد خدیجه اون دم آخر به فاطمه اش که حواست به بابات باشه...
روزای آخر هم فاطمه تو بستر بیماری زینب روصدا زد، دخترم!..*
هر چند غیر ناله به بستر نداشتم
دردی به غیرِ غربتِ حیدر نداشتم
زینب! دیگر برای ماندن مادر دعا مکن
من هم عروس گشتم و مادر نداشتم
مادر نداشتم که زدم فضّه را صدا
نزدیک تر از او به پَسِ در نداشتم
*اما...*
اكنون دو سرو قد، دو برادر كنار توست
من پشتوانه ای ز برادر نداشتم
"صَل اللهُ عَلیک یا ابا عَبدالله" این برادرا کجا بودن صبح یازدهم؟ دستاش رو زد زیر بغلش...*
چون چاره نیست میروم و میگذارمت
ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_خدیجه
#مناجات_دعا
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_حنیف_طاهری
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#وفات_حضرت_خدیجه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
14000202-salahshor-roze.mp3
1.89M
|⇦•بالاتر از بالایی و بالا...
#روضه_حضرت_خدیجه سلام الله علیها اجرا شده #شب_دهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی #سلحشور
Shab10_Razaman1402_Karami_a.mp3
33.41M
🏴السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ
🔊 وصیتی به تو دارم در این دم آخر
بیا برای خدا خواهری کن ای اسما
شب عروسی زهرا به جای من تو بمان
برای دختر من مادری کن ای اسما ...
◼️ #روضه_حضرت_خدیجه کبری سلام الله علیها
توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها
🎤حاج علی #کرمی
4_6046298497945177741.mp3
40.78M
#روضه_حضرت_خدیجه
دلم می خواست امشب اشک چشمم را خبر می کرد
دلم می خواست دستم خاک عالم را به سر می کرد
دلم میخواست پایم امشب از ماندن حذر می کرد
به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می کرد
دلم می خواست خیس از گریه های ابرها باشم
دلم می خواست امشب زائر آن قبرها باشم
بهشتی بازهم از از جنس خاکی نازنین آنجاست
مزار پاره های قلب ختم المرسلین آنجاست
یقینا قطعه ای از جنت حق در زمین آنجاست
چرا که مرقد خاکی ام المومنین آنجاست
شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را
به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را
سلام ای مادر اسلام ای خانوم ای بانو
سلام ای بیقرارت چارده معصوم ای بانو
سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم ای بانو
سلام ای مظهر یا حی و یا قیوم ای بانو
تو حیی، زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است
تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است
قدم هایت ندیده هیچ گاه از پا نشستن را
نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را
چگونه می توان فهمید اینسان چشم بستن را
به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را
برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود
همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود
الا یا کاشف الکرب محمد سیب لبخندت
سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت
به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت
تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت
جز اینکه خواجه ی لولاک، احمد همسرت باشد
گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد
#محمدعلی_بیابانی ✍