eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
Mahdi_Salahshour_Sh4_Ramazan96.mp3
7.1M
🔊 إِلَهِی لا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِکَ... ◼ مناجات با خدا به همراه فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی 🎤حاج مهدی 🔊إِلَهِی لا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِکَ... من أینَ لِیَ النَجاة، یا رب یارب تو دست مرا اگر نگیری چه کنم؟.... 🔹شب پنجم
. حجت الاسلام حاج مهدی شب جمعه کنار شش‌گوشه دل من حالت عجیبی داشت می‌شنیدم صدای قلبم را چشم من حس بی‌شکیبی داشت حرمش از ملائکه پر بود انبیا در طواف شش‌گوشه و ثواب هزار حج را داشت به خدا هر طواف شش‌گوشه شب جمعه ضریح اطهر او غرق نور حضور فاطمه بود به خودم آمدم و فهمیدم بر لبم این نوا و زمزمه بود: «شب‌های جمعه فاطمه، با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا، گردد به دور خیمه‌ها گوید حسین من چه شد، نور دو عین من چه شد...» سمت پایین پا که می‌رفتم ناگهان چشم‌های من تر شد آنقدر اشک ریخت تا آخر روضه‌خوان علی اکبر شد یک به یک گفت روضه‌ها را تا پای شش‌گوشه از نفس افتاد آه گویا کنار پیکر او حضرت عشق ناله سر می‌داد: «جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید ...» از نگاه پر از تلاطم من زمزم عشق و اشک جاری شد آه از خیمه تا کنار فرات عطش و داغ مشک جاری شد خنکای شریعه هم می‌خواند دم به دم از غریبی سقا هم‌نفس با صدای موج فرات مادری دم گرفته بود آنجا: «سقای دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل ... » آن طرف‌تر نگاه می‌کردم شِکوِه و اشک، ناله و گله را می‌شنیدم کنار غربت تلّ دم به دم ضجه‌های سلسله را ناگهان در حوالی گودال محفل گریه‌های زینب شد زینب آمد کنار شش‌گوشه کربلا کربلای زینب شد رفت قلبم کنار بالا سر آه انگار سر به پیکر نیست همهٔ کائنات می‌لرزند گوش کن این صدای خواهر نیست؟ «این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست...» بانگ ندبه مرا به خود آورد صبح جمعه رسیده بود از راه دل من داشت «العجل» می‌خواند در کنار ضریح ثارالله https://eitaa.com/emame3vom/24146
Roze_Shab-jome_Mirzamohamadi_Salahshour.mp3
10.37M
🔊 شب‌های جمعه فاطمه با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا گوید حسین من چه شد.. ◼️ روضه شب جمعه حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حجت الاسلام حاج مهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | نماهنگ بابای مهربونم ویژه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🔺️ با نوای مهدی 💠💠💠
. و توسل ویژۀ مَبعثِ حَضرتِ خَتمی مرتَبت محمدِ مُصطَفی صلوات الله علیه به نفسِ حاج مهدی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ» اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. ای روشنی تبار تو و نور تیره ات ای آسمانیانِ زمین هم عشیره ات ای لحظه لحظه زندگی ات آیه آیه صبح آیینه دارِ سورۀ شمس است سیره ات دارد دلت علاقۀ ذاتی به آسمان همواره سویِ اوست اگر چشم خیره ات خورشید رفت و ماه .. پدرت رفت و مادرت در غم گذشت روز و شبِ تار و تیره ات دُرّ یتیمی و صدفِ کعبه خانه ات لطفِ خدایِ عزّوجل پشتوانه ات در آستان عرش تمام ستاره ها بر نور با شکوه تو دارند اشاره ها چشم تو آینه است، نه آئینه چشم توست باید عوض شود روش استعاره ها شصت و سه سال عمر سراسر زلال تو داده است آبرو به تمام هزاره ها عیسی کشندو غم زده ناقوس ها ولی نام تو زنده است بر اوج مناره ها گلواژه ای برای همیشه است نام تو «ثبت است بر جریدۀ ی عالم دوام تو» ای لهجه ات ز نغمۀ باران فصیح تر لبخندت از تبسّم گلها ملیح تر بر مویِ تو نسیم بهشتی دخیل بست یعنی ندیده از خَم زلفت ضریح تر ای با خدایِ عرش ز موسی کلیم تر با ساکنانِ فرش ز عیسی مسیح تر با دیدن تو عشق نمک گیر شد که دید روی تو را ز چهرۀ یوسف ملیح تر تو شاه بیت شعر غزل خیز خلقتی حُسن ختام قصّۀ سبز نبوّتی هفت آسمان و رحمت رنگین کمانی ات ذرّات خاک و مرحمت آسمانی ات احساس شاخه ها و نسیم نوازشت شوق شکوفه ها وزش مهربانی ات تنها گل همیشه بهار جهان تویی گل ها معطّر از نفس جاودانی ات لطف تو بوده شامل حال درخت ها «حنّانه» بهره مند شد از خطبه خوانی ات هر آفریده ای شده مدیون جود تو برده نصیبی از برکات وجود تو شاعر : سید محمد جواد شرافت بی تو بشر كرامت خیرالبشر نداشت چون پیكری كه بود ولی پا و سر نداشت آن جلوه ها كه در شب معراج دیده ای جبریل هم به دیدن آن بال و پر نداشت كعبه قمارخانۀ بت های نفس بود دستت اگر خلیل نبود و تبر نداشت وقتی كه بود معجزۀ گونه های تو دیگر كسی نیاز به شق القمر نداشت تنها تفاوت تو و یوسف همین شده است این چهره دلرباتر از این گندمین شده است پلکت میان معرکه شمشیر می‌کشد چشم تو طرح حملۀ یک شیر می‌کشد توفیق رزم هایِ تو در خیبر و احد خطی به قصه هایِ اساطیر میکشد حتی علی که جوشنِ او پشت هم نداشت می‌گفت در پناه تو شمشیر می‌کشد ____________ 👇
. متن شهادت حضرت صدیقه سلام الله علیها 🎤 بند اول دلخوشی من ، زندگیم نرو ، پلک بزن ببین ، حال حیدر و سکوت و بشکن خانم ، چه موقع پروازه دل علی از این شهر ، گرفته بی اندازه " آسمون برای ماست ، حرفی از قفس نزن داری میکشی منو ، اینجوری نفس نزن " بند دوم گریه میکنی ، پابه پای من ، من برای تو ، تو برای من فقط یه خواهش مونده ، تو سینه ی زار من خمیده پشت حیدر ، پاشو علمدار من به تموم غصه ها ، بده خاتمه نرو باید التماس کنم ، نرو فاطمه نرو بند سوم خونه سوت و کور ، تاریکه بی تو ، پر نمیشه کرد ، جای خالیتو دلت میاد خانومم، علی بمونه تنها خداگوآهه بی تو ، میشم غریب دنیا نگو داری می کشی ، نفسای آخرو تورو جون هر دومون ، جون بچه ها نرو بند چهارم با وصیتات، با دل کباب ، روضه خون شدیم . با یه ظرف آب دلت میسوزه ، سخته ، به زیر تیغ و دشنه که باشه مهرت آب و ، حسین بمونه تشنه تن بی کفن به خاک . سر غرق خون به نی می سوزن گلای باغ . به هوای ملک ری التماس دعا . امیرحسن سالاروند "👇
Mehdi Salahshor_۲۰۲۱_۱۱_۰۸_۱۸_۳۸_۰۶_۵۴۴.mp3
1.4M
🎼تا مشکتو تو آب زدی 🎙کربلایی حاج مهدی تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد ناله های امن یجیبم بلند شو بنگر که شمشیر ها رو کشیدن آخه می دونن بدون تو من غریبم ابا الفضل اباالفضل دشمن با داغ اکبرم آتیش زده بر جیگرم حالا شکسته با غمت مثل سر تو کمرم روی قلبم دیگه این زخم غم میمونه کمرم دیگه مثل مادر خم میمونه می دونی چه فکری می سوزونه دلم رو تو این فکرم خواهرم بی محرم میمونه پاشو ببین توی حرم عزاخونه به پاشده تا آرزوی کوفیا با کشتنت روا شده بدون تو توی هر خیمه پا می ذارن رد پاهاشونو تو آتش جا می ذارن دیگه زینب دستاشو روی سر می گیره پیش چشماش داغمو رو دلها می ذارن ابا الفضل ابا الفضل شاعر : مرحوم امیر حسین مومنی .
. |⇦•تازه میان کوچه قلبم .. / و توسل به سلام‌الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تازه میان کوچه، قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود از بس که قطره قطره، بر پایِ تو چکیدم تابوت من سُبک تر، حتی زِ بوریا بود ای آخرت وفا کن، با ما شکسته دلها با ما شکسته دلها، دنیا که بی وفا بود دست ها را بُرده بر ابرو چرا؟ از علی، زهرا گرفته رو چرا؟ ساخته معمارِ یثرب اینقدر کوچه ها را تنگ و تو در تو چرا؟ عادت شمع است از سَر سوختن شمع من می سوزد از پهلو چرا؟ با تنِ تب دار با حالِ خراب خانه را خود میکنی جارو چرا؟ مجتبی قبل از همه فهمیده بود راه می رفتی تو با زانو چرا؟ *درِ خونه ی مهاجر و انصار رو زد ... با امیرالمؤمنین، دستِ بچه هاش رو هم می گرفت، از داخل خونه می گفتن کیه داره در می زنه؟ علی می گفت: فاطمه تو جواب بده... اگه بدونن منِ علی پشتِ درم در رو باز نمی کنن... هیچ کسی جواب نمی داد ... تا رسید در خونه  معاذ بن جبل، حضرت گفت : حرفهای پیغمبر رو یادته، نمی خوای من رو یاری کنی؟ رو کرد به حضرت زهرا و به امیرالمؤمنین گفت: غیر ازمن کسی هم هست کمک ما بیاد یا نه؟ حضرت فرمود: نه ... گفت: پس کمک من فایده ای نداره ... حضرت فرمود: برو دیگه نمی خوام ببینمت از جلو چشمم دور شو... این طور جواب ولیِ خدا رو نمی دادن... ابی عبدالله گفت: حُر جوفی من سابقه ی بد تو رو می دونم ... اگه بیای کمکم کنی ، قول میدم همه رو پاک کنم... نِگون بختِ بیچاره، کمک ابی عبدالله نکرد... بهانه آورد گفت : اما یه اسبی دارم ... یه شمشیری دارم بردار بِبَر ... حضرت فرمود: من اسب و شمشیر نمی خوام ... من می خوام خودت رو نجات بدم ... اگه نمیای نیا خداحافظ....حضرت رفت .. یکی دیگه هم بی ادعا ...گریزانِ از حضرت، مثل زهیر ...هرجا ابی عبدالله خیمه می زد ...می رفت خیمه اش رو یه جای دیگه برپا میکرد. نکنه چشمش به چشم حسین بیوفته...حسین بگه بریم کربلا... یه منزلی علی‌رغمِ میلِ باطنیش با ابی عبدالله هم منزل شد ..همش خدا خدا میکرد .. نکنه پیک حسین بیاد سراغش... یه وقت دید یه کسی داره در خیمه رو میزنه... زهیر! آقام حسین باهات کار داره.. تا اومد این پا اون پا کنه ... خانومش گفت: خجالت بکش... پسر فاطمه داره صدات میزنه.... تو داری تامل میکنی؟ تعلل میکنی؟ برو ببین باهات چیکار داره...تاریخ ننوشته اون ملاقات حضرت با زهیر چه خبر بود... اما وقتی برگشت خندان برگشت... گفت : خانم بار و بندیلت رو جمع کن برو شهر و دیارت ...گفت چی شده ؟ گفت حسین من رو کربلایی کرد دارم با حسین میرم کربلا... اما چیزی نگذشت ابی عبدالله اومد مقابل لشکر به چپ و راست خودش نگاه کرد ... فریاد زد: "اَینَ المُسلِم، اَینَ الحَبیب ؟"دونه دونه اصحابش رو صدا زد .. کسی نیست جوابم رو بده؟ "هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی؟"کسی نیست کمکم کنه؟ یه وقت دید تو خیمه ولوله شده...صدای گریه ی زن و بچه بلنده... برگشت به خیمه ها گفت: زینب جان ! من که تو رو آروم کردم اینطور داری ناله میزنی... گفت : داداش وقتی صدای غربتت بلند شد ... هیچ کسی نبود جوابت رو بده ... علی اصغر گهواره رو یه تکونی داد.... خودشو از گهواره بیرون انداخت... یعنی بابا رو من هم حساب کن....منم هستم.. * ــــــــــــــــــ .👇
‍ . زیبا جهت استفاده در ایستگاه های صلواتی و مدارس _ ویژه سالگرد سرادر سلیمانی _ حاج مهدی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● رفتی ولی ، نوری تابنده‌ای زیبا و زنده‌ای هستی در جان ما، سردار! نام تو را ، با خطی رنگ خون بر خاکی لاله گون نقش زد ایران ما، سردار! «ای سید شهیدان راه مقاومت ما ملت امام حسین و ما ملتِ شهادتیم همه در سایۀ اقتدار و عزم همه در سایه سار ولایتیم» عاشق نمی‌ترسد عاشق نمی‌میرد رود است و با رفتن پایان نمی‌گیرد عزمت، چنان کوه است قلبت، چنان دریا طوفان و آرامش در چشم تو، یک جا اسطوره ‌ای، اما افسانه نه، هستی در بین ما جاری و ماندگار، سردار! می‌ترسد از نام تو تیرگی ای نامت زندگی عشاقت بی‌شمار، سردار! «ای سید شهیدان راه مقاومت ما ملت امام حسین و ما ملتِ شهادتیم همه در سایۀ اقتدار و عزم همه در سایه سار ولایتیم» روشن شده، این راه با روی ماه تو آرام دلها شد راز نگاه تو حک روی این خاک است نامت، سلیمانی! همراه یار، می‌آیی در فتح پایانی شاعر: گروه سرود منتظران ــــــــــــــــــ 👇
. . 🎤 با دست تهی جز شرر آه چه دارم؟ ای دل! بشکن بلکه کمی اشک ببارم در اوّل پرونده جرمم بنویسید سرمایه به جزعفو خداوند ندارم حتّی به جحیمم که بسوزند محال است از دامن اولاد علی دست بدارم من خاک غلامان غلامان حسینم این را بنویسید، روی سنگ مزارم جاری است دو زمزم ز دو چشمم، به دو گونه باکی نبود از شرر شعله نارم من خانه به دوش پسر فاطمه بودم یک عمر گذشته است، چنین لیل و نهارم از سوختنم شرم کند آتش دوزخ کز خاک حسین است، به رخ، نقش غبارم ای اشک! فرو ریز چو باران بهاری تا با تو شود دوزخ من، باغ و بهارم مولای کریمم نگذارد، نگذارد من پا به سر آتش دوزخ بگذارم شک نیست که هر جا شده باشم متولّد تا شام ابد، شهرحسین است دیارم من "میثم" آل علی ام با سخن شعر بگذار که هر بیت شود، چوبه دارم استاد زید عزه .👇
. |⇦•زیارت آل یاسین .. زیارت آل یاسین تقدیم به ساحت مقدس امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج مهدی ●━━━━━━─────── بسم الله الرحمن الرحیم سَلامٌ عَلی آلِ یاسین اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ وَ ربّانیَّ آیاتِه اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اللهِ وَدَیّانَ دینِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اللهِ وَناصِرَ حَقِّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَدَلیلَ اِرادَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا تالِیَ کِتابِ اللهِ وَتَرْجُمانَهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فی آناءِ لَیْلِکَ وَاَطْرافِ نَهارِکَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللهِ فی اَرْضِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی اَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاوَعْدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ ، وَعْداً غَیْرَ مَکْذوُب ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقوُمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْعُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْرَأُ وَتُبَیِّنُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّی وَتَقْنُتُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَتُمْسی، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ اِذا یَغْشى وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الاِْمامُ الْمَأمُونِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأمُولُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوامِعِ السَّلام اُشْهِدُکَ یا مَوْلاىَ اَنّى اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ لا حَبیبَ اِلا هُوَ وَاَهْلُهُ ، وَاُشْهِدُکَ یا مَوْلایَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَن حُجَّتُه وَ الْحُسینَ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ الْحُسینِ حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَ جَعفَر بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه وَ موسَی بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ موسی حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَعَلی بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه وَالحَسَنَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَ اَشهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ الله ،اَنْتُمُ الاَْوَّلُ وَالاْخِرُ وَاَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لا رَیْبَ فیها یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْساً ایمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ کَسَبَتْ فی ایمانِها خَیْراً، وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَاَنَّ ناکِراً وَنَکیراً حَقٌّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعَثَ حَقٌّ، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ وَالْمِرْصادَ حَقٌّ، وَالْمیزانَ حَقٌّ وَ الْحَشرَ حَقّ وَ الحِسابَ حَقّ وَ الْجَنَّةَ وَ النّارَ حَقّ وَ الوَعدَ وَ الوَعیدَ بِهِما حَقّ یا مَولایَ شَقِیَ مَن خالَفَکُم وَ سَعِدَ مَن أطاعَکُم فَاشْهَدْ عَلی ما أشهَدتُکَ عَلَیه وَ أنَا وَلیٌّ لَکَ بَریءٌ مِن عَدُوِّک فَالحَقُّ ما رَضیتُموه وَ الباطِلُ ما أسخَطتُموهً وَ الْمَعروفُ ما أمَرتُم بِه وَ الْمُنکَرُ ما نَهَیتُم عَنه فَنَفْسی مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِاَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَبِکُمْ یا مَوْلایَ اَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ، وَنُصْرَتی مُعَدَّةٌ لَکُمْ وَمَوَدَّتى خالِصَةٌ لَکُمْ آمینَ آمینَ. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. با امام زمان عج و گریز به روضه ی س 🎤 رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر آی آقای عزیز ما بیا برگرد که... دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر از من این من را بگیر و چشم گریانم بده چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر وحید محمدی✍ ۱۳ آبان ۱۴٠۱
4_5933713137235657768.mp3
4.32M
 آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم قبل رفتن گیسوی،زینبم و شونه كنم می روم از این دنیا می شود علی تنها من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون می روم از این دنیا می شود علی تنها تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم تار مویی نشه كم،از سر تو تاج سرم بشكند اگر دستم یاور علی هستم بین زهرا و علی،آتش در فاصله شد محسنم اصغر شد و ،دومی هم حرمله شد می كشه منو آخر داغ غربت حیدر دشمن هیزم آورده فاطمه مگه مُرده 🎤
14000202-salahshor-roze.mp3
1.89M
|⇦•بالاتر از بالایی و بالا... سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی
1_1561878564.mp3
1.06M
من آمدم ای با وفا الهی بار دگر خواندی مرا الهی یا ذالکرم لبیک یا الهی اغفر لنا ذنوبنا الهی غفر لنا ذنوبنا الهی، اغفر لنا ذنوبنا الهی من در وفای تو وفا نکردم حتی سر سفره حیا نکردم تو خواندی و من اعتنا نکردم افتاده ام از معصیت به چاهی غفر لنا ذنوبنا الهی، اغفر لنا ذنوبنا الهی بر من چه دیدی زشتی ام ندیدی با این همه پستی، مرا خریدی نازِ منِ آلوده را کشیدی بنگر مرا در فرط بی پناهی غفر لنا ذنوبنا الهی، اغفر لنا ذنوبنا الهی تا فکر من افتاده در سر تو شد پای من گشوده بر در تو دیدم نگاه ذره پرور تو شد بنده عاصی سوی تو راهی غفر لنا ذنوبنا الهی، اغفر لنا ذنوبنا الهی
Shab5_Razaman1403_Salahshour_a.mp3
6.44M
🔉السلام علیک یا اباعبدالله حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن ، ما را بخر، می ارزد... ◼️ به همراه توسل به علیه السلام 🎤حاج مهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰حجت‌الاسلام و حاج مهدی در مقابل کعبه در مراسم 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
. |⇦•وابسته ام به نان و نوایت... شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی ●━━━━━━─────── "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
VahedTond_1403-07-11 [mahdisalahshour_ir]_1.mp3
2.02M
| عمریه آقا از غم عشق تو دلم گرفته 🎙 حاج مهدی 📆 چهارشنبه ۱۱ مهرماه ۱۴۰۳ عمریه آقا از غم عشق تو دلم گرفته به خدا قلبم بهونه صحن و حرم گرفته باز زده خیمه توی این سینه غم تو رو شونه من تا همیشه علم تو شد دل تنگم بی قرار حرم تو (2) زائر تو خود زهراست حرم تو حرم الله ست (2) تو چشای من نیگا کن اشکای بی اختیارو می بینم هر شب تو رویاهام خواب کرب و بلا رو از غم هجرون روی لبهام گله دارم تا دیدن تو این همه فاصله دارم دور ضریحت حسرت هروله دارم (2) چه صفایی داره ارباب جون سپردن پای ارباب  ... تشنه ی لبهات تا آخر دنیا آب فراته هر غروب خورشید روضه خون داغ بی انتهاته غم می پاشی تو دلامون با تب آهت تا روز موعود دشت لاله ست تو نگاهت کعبه ی اشکه تا قیامت قتلگاهت تو اسیر الکرباتی تو قتیل العبراتی .