eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. خواب دیدم که مرده ام ، دیدم مَلَکی بود و گفت : من ربُّک ؟ گفتم الله گفت آری ای مسافر ! چه قبله ای داری ؟ مکث کردم نگاه سردی کرد گفت آیا جواب می دانی؟ کافری؟ گبر یا مسلمانی ؟ گفتم آری که من مسلمانم قبله ام کعبه است می دانم پنج نوبت نماز می خوانم البته حج به جا نیاوردم گفت آیا اسیر تردیدی؟ علتش چیست؟ ترسیدی؟ باز گفتم که قبله ی سنگی قسمت حج مستطیعان بود روزی مردمان ثروتمند کعبه را دیدن از امیران بود کعبه کِی روزی فقیران بود؟ کعبه ی من ولی در ایران بود حج من گوشه‌ی خراسان بود از همان روز اول خلقت صاحبِ خانه حال من را دید تا رها باشم از شک و تردید رحم آورد مهربانی کرد جان من داشت می پژمرد قبله اش را جنوب غربی برد قبله ای را قرینه با آن ساخت بار دیگر مرا مسلمان ساخت رو به سمت شمال شرقی کرد قبله گاهی برای ایران ساخت کعبه در مکه بود اما باز کنج ایران ما خراسان ساخت تا نگاه رضا به ما افتاد یک نگاهش هزار سلمان ساخت منِ در آرزوی حج مانده تا دم مرگ محترم بودم با رضا حاجی حرم بودم با رضا شاد با رضا خوشحال با رضا بیخیال غم بودم ای مَلَک ! دست از سرم بردار حال من را به حال خود بگذار در لحد من اگر پر از آهم علت این است : دیده بر راهم ای مَلَک ! بوی یار می آید دور شو آن نگار می آید وعده داده سه بار می آید هرچه من گفتم از توهُّم نیست قول او مثل قول مردم نیست ای مَلَک ! دور شو ، مراد آمد دلبر من ، ابا الجواد آمد ✍ .
. |⇦•زمین و آسمون تو‌دستته.... علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── زمین و آسمون تو دستته دنیای بی کَرون تو دستته خونه ات آباد آقا اختیارِ سر و دلمون تو دستته دامنِ کبریاییت و صحن و سرایِ خداییتُ آقاییت و باوفاییتُ عشقه عشقه عشقه نگاه مهربون تو زائر پیر و جوون تو عاشقایِ بی نشونتُ عشقه عشقه عشقه عشقه عشقه جمالت وعشقه عشقه عشقه جلالت و عشقه عشقه عشقه کمالت وعشقه نعمتی که خدا به ما میده با دستایِ امام رضا میده بوسه به شبکه هایِ ضریحِ تو دلِ منُ شفا میده نور تو آیینه کاری هات دعایِ پاک دهاتیا اون همه شور و برو بیا عشقه عشقه عشقه صفایِ سقاخونه اتو نوایِ نقاره خونه اتو ضریحِ یکی یه دونه تُ عشقه عشقه عشقه عشقه شمیمت و عشقه عشقه عشقه نعیمت و عشقه عشقه عشقه مُقیمت و عشقه اونکه به حرفِ دل عمل کنه ضریحت و یه بار بغل کنه میتونه خودش و توی بی کرونه ی آغوشِ تو حل کنه خوبیِ بی نهایتت روایتای شَفاعتت بی تابی برای زیارتت عشقه عشقه مهربونیِ بی حدت خورشیدایِ روی گنبدت عِطرِ حسین توی مرقدت عشقه عشقه عشقه خادمات عشقن صحن و سرات عشقه عاشقات عشقن مُردن برات عشقه تو‌حرم عَطر کرب و بلات عشقه عشقه عشقه جمالت و عشقه عشقه عشقه جلالت و عشقه عشقه عشقه کمالت و عشقه ملائکه میان از هر طرف مثه یه خط نور همه به صف سلام عاشقا رو با هیاهو و هلهله می برند نجف سلام ای عشق عالمین تویی ضامن شهادتین آبروی حسن و حسین آیینه خدا، علی ضربان دل ما، علی همه فدای تو یا علی مولا مولا مولا... صراطِ مستقیم علی ولی الله جَنّاتُ النَعیم علی ولی الله ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
karimi-shab-veladat-imamreza-1401-03-20-5.mp3
4.38M
|⇦•زمین وآسمون تو‌دستته... ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی
. سلطان در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آنقدر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناه بی‌پناهان در خراسان است 📝گروه ادبی یاقوت سرخ .
. گنبد تو میشود از مادرم همراز تر مشت دل را میکنم پیش تو آقا باز تر غصه ها را در حرم با گریه میگویم به تو ((باید اینجا کرد درد خویش را ابراز تر)) نیست در دنیا به غیر از مکتب تو مکتبی با محبت ساز و آقا ساز و انسان ساز تر بار ها از درد گفتم پا به پای من گریست نیست غیر از پنجره فولاد تو دمساز تر در حرم مضمون فراوان است پس با این حساب میشود شاعر کنارت قافیه پرداز تر هم دل صیاد را هم صید را با هم زدی نیست در عالم ز چشمان تو تیرانداز تر علیه‌السلام .
. علیهم السلام حرم چون کویر تشنه‌ای محتاج بارانیم ما همتی ای‌دل که دل‌تنگ خراسانیم ما نیمِ‌دل مشتاق مشهد، نیمِ‌دل مشتاق قم بین این خواهر-برادر مثل سمنانیم ما پادشاهی دوعالم را به دست آورده‌ایم تا گدای کوچکی از خیل سلطانیم ما خلوتی داریم در کنج حرم با یاد او وقتی از چشم تمام خلق پنهانیم ما هر زمان در جمع حرف از آرزوها می‌شود جز زیارت حاجتی دیگر نمی‌دانیم ما از میان خیل القاب و عناوین در جهان آن‌چه سلطان می‌پسندد بی‌گمان آنیم ما تا که فهمیدیم می‌آید به استقبال‌مان از همان آغاز هم مشتاق پایانیم ما گنبد افلاکیان نور است و ما پروانه‌ایم ‌ساکنان آستان قدسی این خانه‌ایم بس که پرکرده فضای صحن را فريادها نيست پيدا در حريمت های‌وهوی بادها کور بينا شد، فلج پا شد، گدا روزی گرفت پشت هم رخ می‌دهد اينجا از اين رخدادها جمله‌ای تکرار شد، هرصحن را پر کرده است؛ "کار من با گوشه‌ی چشم تو راه افتاد"ها می‌شود حس‌کرد از فيروزه‌کاری‌های صحن حسرت ديوارها را در دل شمشادها از شفای درد پشت پنجره فهميده‌ام نرم شد از اشک زائرها دل فولادها ضامن آهوشدی، صياد آهو را رهاند شک نمی‌کردند در خوش‌قولی‌أت صيّادها پايتخت کشور دل‌های عالم مشهد است مانده حسرت در دل تهران‌وعشق‌آبادها از فراق کربلا دیگر چه‌غم داریم ما چون‌که در هرگوشه‌ی ایران حرم داریم ما با همان شوقی که از آغاز روشن مانده است در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است " آمدم ای شاه" شد شیرین‌ترین آوای ما تا قیامت شور این آواز روشن مانده است ناامید از جا گرفتن در دل او نیستیم کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است فاصله بسیار نزدیک است در دل‌ها به‌هم این معانی نزد اهل راز روشن مانده است کارهای غیر ممکن نیز ممکن می‌شوند پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است سایه‌ی موسی‌بن‌جعفر بر سر ایران ماست نوری از این خانه در شیراز روشن مانده است بازهم امشب شب این‌شهر بی‌خورشید نیست چل‌چراغ گنبد او باز روشن مانده است در طواف است و مسیرش را نخواهد کرد گم دل کبوتروار بین مشهد و شیراز و قم در کنار خوب‌ها گمراه می‌آيد حرم با تمام زائرانش راه می‌آید حرم هیچ‌فرقی نیست بین زائرانش، چون‌که هم بنده می‌آید حرم، هم شاه می‌آید حرم لحظه‌ای خالی نمی‌ماند اگر دقت کنیم روزها خورشيد و شب‌ها ماه می‌آيد حرم رتبه‌ها برعکس دنیا می‌دهد اینجا جواب کوه از شوق تو مثل کاه می‌آید حرم گرچه در ظاهر بدی قصد زيارت کرده است در حقيقت عارف بالله می‌آيد حرم هرکه می‌خواهد ببیند قطعه‌ای از عرش را راه خود را می‌کند کوتاه؛ می‌آيد حرم خوش‌به‌حال هرکسی که ساکن شهر قم است گاه می‌آيد حرم، بی‌گاه می‌آيد حرم.... ملجأ هر آشنا، غم‌خوار هر بیگانه‌اند سیزده معصوم در این‌خانه صاحب‌خانه‌اند هیچ‌کس از این‌حرم با دست‌خالی برنگشت از جوار لطف او هرگز محالی برنگشت این حرم آرامش محض است و از آغوش او هرکسی برگشت، با آشفته‌حالی برنگشت اولین باری که اینجا آمدم، عاشق شدم از کنار او دلم در خردسالی برنگشت پیش‌ازاین‌ها قم کویر شوره‌زار خشک بود بعد او اما به خاکش خشکسالی برنگشت این حرم خاصیتش علامه‌پروربودن است طالب علم از حریمش بی‌تعالی برنگشت این چه رازی شد که جز با نیت او مرعشی از کنار مرقد مولی‌الموالی برنگشت گرچه ما همسایه‌ی خوبی برایش نیستیم روی او یک‌لحظه هم از این اهالی برنگشت ناگهان دل را به سمت‌وسوی دیگر می‌کشم با نسیمی از حرم تا جمکران پر می‌کشم وقت وصف تو زبانم در دهان می‌ایستد در بیان آن معانی از بیان می‌ایستد صاحب‌العصری و می‌چرخد زمان با اذن تو هر زمان یاد تو می‌افتم، زمان می‌ایستد هم‌نشین درد‌دل‌های زیادش می‌شوی زائرت هر گوشه‌ای از جمکران می‌ایستد بی خبر از وسعت لطف‌وبزرگی‌های توست هرکسی چشم‌انتظار دیگران می‌ایستد از خدا امر ظهورت را تقاضا می‌کند هر زمان دستی به‌سمت آسمان می‌ایستد روح با شوق تو برمی‌خیزد از جسم جهان جسم اگر روزی تو را حس کرد، جان می‌ایستد آن‌زمان‌که می‌رسد بانگ "اناالمهدی" به‌گوش کعبه برمی‌خیزد از جا و اذان می‌ایستد. عمر داغ دوری از تو رو به پایان می‌شود عاقبت یک‌روز این آتش گلستان می‌شود .
. (علیه السلام ) ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد در خواب مرا سوي خراسان گذر افتاد چشمم به ضريحِ شَهِ والا گهر افتاد اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار اين قبرِ غَريبُ الغُربا خسرو طوس است اين قبرِمُغيث الضُّعفا شَمسِ شُموس است خاكِ درِ او، مرجعِ ارواح و نفوس است بايد ز رَهِ صدق ، بر اين خاك درافتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار اين روضه ي پر نور، به جنّت زده پهلو مغز مَلَك از عطر نسيمش شده خوشبو بشنيد نسيم سحري ،رايحه ي او كز بوي بهشتيش، چنين بي خبر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار حورانِ بهشتي زده اند ، در حرمش صف خِيلِ مَلَك از نور، طَبَق ها همه بر كف شاهان به ادب در حرمش ، گشته مُشرّف اينجاست كه تاج از سر هر تاجوَر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار اولاد علي شافعِ يومً عَرَصاتند داراي مقامات رَفيعُ الدَّ رَجاتند در روز قيامت همه اسباب نجاتند اي واي بر آن كس كه به اين دَرّه در افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار کام و دهن از نام علی یافت حَلاوت گل در چمن از نام علی ، یافت طَراوت هر کس که به این سلسله بنمود عَداوت در روز جز ا، جایگهَش ، در سَقَر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار هر کس که به این سلسله ی پاک جفا کرد بد کرد ، نفهمید ، غلط کرد ، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار حَجّاج که شد منکر هر خارقِ عادات می کُشت به هر روز، بسی شیعه و سادات امروز به او لعن کنند اهلِ سعادات آوازه ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار کردند جفاها بنی عبّاسِ ستمگر مسموم شد از ظلم و جفا ، موسِیِ جعفر بر قلب غریب الغربا ، زَهر زد اَخگر ظلم بنی عباس ، به گیتی سَمَر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار بست آب به قبر شهدا چون مُتوکّل در اوج فلک روح مَلَک شد متزلزل دریا به فغان ، موج زنان نعره زد از دل در سطح زمین ، غُلغُله در خشک و تر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار یا رب به حَقِ مَنزلتِ ، شاه شهیدان امسال نما لطف ، به مرد و زنِ ایران ما غرق گناهیم ، تویی غافرِ عصیان این شعر مرا بارِ دگر در نظر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار شاعر : ملقب به نسیم شمال وی روزنامه ای با همین نام در اواسط دهه 20 و 30 خورشیدی با موضوع نقد اجتماعی-سیاسی دوران پهلوی منتشر میکرد. . 👇
1. امشب به سرم 29.6.95.mp3
3.33M
(علیه السلام ) ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد 29/6/1395 از کیفیت پایین فایل عذرخواهی میکنم ، با یک موبایل قدیمی ضبط کردم
1. هرچند که در.mp3
3.39M
( علیه السلام ) 🎤 هر چند که درشهر تو بازار زیاد است باید برسم زود خریدار زیاد است من در به درِ پنجره فولادم و دیریست بینِ من و آن پنجره دیوار زیاد است آنقدر کریمی که بدهکار تو کم نیست آنقدر کریمی که طلبکار زیاد است ! با بار گناه آمده ام مثل همیشه با بار گناه آمدم این بار ، زیاد است ! گندم به کبوتر بدهم ؟ شعر بگویم ؟ آخر چه کنم در حرمت کار زیاد است نوروز به نوروز محرم به محرم سرمست زیاد است عزادار زیاد است هرگوشۀ ایران حرم توست ، که با تو همسایه ی دیوار به دیوار زیاد است از دور سلامی و تو از دور جوابی این فاصله انگار نه انگار زیاد است یک شب که به رؤیای من افتاد مسیرَت دیدم چقَدر لذت دیدار زیاد است ... درخواب سرِ سفره ی اطعام ، توگفتی : هر قدر که میخواهی بردار زیاد است ... .
4. امام رضا ع 21.5.96.mp3
4.56M
( علیه السلام ) شعرکوتاه و ساده و عامیانه است اما خیلی کاربردیه ، جناب سید میرزایی تقریبا هر سال آنرا میخواند ... 21/5/1396 صحن و سرای با صفات قلب منو جلا میده نگاه به گنبد طلات وجود من صفا میده ( مولا علی موسی الرضا حاجات ما رو کن روا ) تکرار پنجره فولاد رضا گِره ها رو وا میکنه یه گوشه چشمی ، کن به ما دردا رو دوا میکنه ( مولا علی موسی الرضا حاجات ما رو کن روا ) تکرار از روی و لطف وکرمت مریضارو بده شفا ( مولا علی موسی الرضا حاجات ما رو کن روا ) تکرار قربون اون سقا خونت که دل از او صفا گرفت صدای نقاره خونت میگه مریض شفا گرفت ( مولا علی موسی الرضا حاجات ما رو کن روا ) تکرار تو قلب من ، تو نوری ازجلا بده همه میگن امام رضا برات کربلا میده ( مولا علی موسی الرضا حاجات ما رو کن روا ) تکرار پرچم سبز رضا و پرچم سرخ حسین این به ایران سایه افکند و آن به دشت کربلا زیر این پرچم بوَد همه اهل بقا زیر آن پرچم بود خون شهیدان نینوا
. سلطان یکیه اونم برا همیشه سلطانه سلطان یکیه اونم همه کاره ی ایرانه سلطانه یکیه اونم فقط امام رضا جانه خونوادگی غلام، خونوادشم همیشه دستم از دامن لطفش، تا ابد جدا نمیشه تا ابد تووی رگامون، عشق سلطان داره ریشه کرم سلطان، سایه ی سرم سلطان عشق مادرم سلطان، یا امام رضا جان کرم سلطان، صاحب حرم سلطان شاه محترم سلطان، یا امام رضا جان مولانا یا ابالحسن سلطانا یا ابالحسن سطان یکیه که رحمتش شبیه بارانه سلطان یکیه که توو خوونه ش روزی فراوانه سلطان یکیه اونم فقط امام رضا جانه زندگی قشنگه وقتی، توی صحن سقاخونه روبروی گنبدی و، یک نفر داره می خونه هیشکی توو این حرم آخر، دستِ خالی نمی مونه برو مشهد، روبروی اون گنبد باز بگو گدات اومد، یا امام رضا جان برو مشهد، می بینی که خوب و بد می خونن توو این مرقد، یا امام رضا جان مولانا یا ابالحسن سلطانا یا ابالحسن سلطان یکیه که دردارو همیشه درمانه سلطان یکیه که واسه غم نقطه ی پایانه سلطان یکیه اونم فقط امام رضا جانه دل به هیشکی توی عمرم، جز امام رضا ندادم جار زدم همیشه هر جا، بنده ابالجوادم وقت مردنم میاد و، میرسه خودش به دادم فدائی شم، تا ابد هوائی شم کاش امام رضائی شم، با نگاه سلطان فدائی شم، مشغول گدائی شم کاشکی کربلائی شم، با نگاه سلطان مولانا یا ابالحسن سلطانا یا ابالحسن ارباب یکیه که واسه نوکر سر و سامانه ارباب یکیه اونم خودش قدیم الاحسانه ارباب یکیه اونم فقط آقام حسین جانه من به لطف عشق ارباب، تا همیشه زیر دینم خاک پای نوکراشم، سربلند عالمینم تا ابد سرم بلنده، نوکر امام حسینم گدا داره، کلی مبتلا داره آخ یه کربلا داره، بهتر از بهشته گدا داره، صحن با صفا داره ایوون طلا داره، بهتر از بهشته مولانا یا حسین مدد سلطانا یا حسین مدد مولا یکیه که تا همیشه شاه مردانه مولا یکیه که تا همیشه شیر یزدانه مولا یکیه اونم فقط آقام علی جانه هم علی مدار حق و، حق هم از علی جدا نیس هیچ امیرِ مؤمنینی، غیر شاه لافتی نیس در مقام حیدر این بس، که باید بگیم خدا نیس هدف عشقه، شاه لو کشف عشقه تا ابد نجف عشقه، یا علی علی جان هدف عشقه، دُرّ(ــــِ) توو صدف عشقه باشی هر طرف عشقه، یا علی علی جان مولانا یا علی مدد سلطانا یا علی مدد ✍ .👇