eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
1. شد نمایان.mp3
4.84M
( علیه السلام ) حاج 🎤 ( دوباره شد نمایان کربلا دخلیکْ یا جواد اِبنُ الرضا .. ) تکرار اشک زهرا ، اشک حیدر در عزای تو روان چشم هادی ، گشته گریان بر تو بابای جوان گشته قلبت ، پاره پاره از جفای همسرت شال ماتم ، روی دوشِ مهدی صاحب زمان ( دوباره شد نمایان کربلا دخلیکْ یا جواد اِبنُ الرضا .. ) تکرار غربتت آتش به جان زد ای حبیب ابنُ حبیب در میان حجره ماندی زاده ی زهرا غریب با دلی آتش گرفته روضه خواندی بر حسین تا تمامْ ، آخر نمودی گریه بر شیبُ الخضیب ( پریشانْ یاد شاهِ سر جدا دخیلکْ یا جواد اِبنُ الرضا .. ) تکرار ای طبیب اهل عالَم درد ما را کن دوا حضرت بابُ الحوائج حاجتم را کن روا قسمتم کن کاظمین و سامرا بعدش نجف بعد از آن پای پیاده سوی دشت کربلا ( ببوسم قبر شاه کربلا دخیلکْ یا جواد اِبنُ الرضا .. ) تکرار .
2. بابا بیا.mp3
6.26M
( علیه السلام ) 🎤 بابا بابا بیا به بالینِ پسر بابا بابا مرا به پیش خود ببر ( بابا من غریبم ) تکرار میان حجره بی کس و بی تابم دیده به راه رویت ای مهتابم تشنه لبم کسی نداده آبم صیدم و صیاد مرا آزرده باغ گلم ولی شدم پژمرده زهر جفا امان من را برده کاش پدر تو بیائی، رخ به من بنمایی پَرکِشم به رهایی، واویلا مثل تو پدر من، روی خاک سر من پاره شد جگر من واویلا ، واویلا بابا بابا بیا به بالین پسر بابا بابا مرا به پیش خود ببر ( بابا من غریبم ) تکرار لاله ز خون بر لب من بنشسته شیشه ی عمرِ کوته ام بشکسته نفس نفس می زنم اما خسته امان ز نامروتی همسر صدای خنده اش مرا زد آذر بیا به بالای سرم با مادر از کسی خبرم نیست خواهری به برم نیست مادری به سرم نیست « واویلا ... » آه من چه حزینه هجر شهر مدینه یاد آتش و سینه « واویلا ... » بیا و ناله کن بر این احوالم میان دست و پا زدن مینالم به یاد آن تشنه لب گودالم به یاد آن تنِ به خون غلطانم به یاد آن پاره تن عریانم ذکر حسین وای حسین می خوانم خاک و خون ، کفنش شد لاله گون ، بدنش شد بوریا به تنش شد « واویلا ... » خواهری روبه رویش نیزه بود و گلویش مشت و پنجه و مویش « واویلا ... » .
. شهادت امام جواد علیه السلام سبک علم اگر از دست علمدار زمین نمی‌خورد ..... از شراره‌یِ زهرِ جفا دارم آتیش می‌گیرم مثِه مادرم  فاطمه دارم جَووُن می‌میرم  /۴/ شعله می‌کشه تویِ سینه‌یِ من شرارِ کینه می‌سوزه تمومِ پیکرم از غصّه‌یِ مدینه اگه تنِ من رو دشمنم با زهرِ کین سوزونده مادرمو تویِ مدینه زخمِ زبون سوزونده از شراره‌یِ زهرِ جفا دارم آتیش می‌گیرم مثِه مادرم  فاطمه دارم جَووُن می‌میرم /۴/ لبایِ من از شراره‌یِ زهرِ جفا کبابه تویِ نظرم لعلِ لبِ خشکِ گلِ ربابه‌ اگه به خودم می‌پیچم از درد میونِ بستر یادی می‌کنم از دردِ سینه و پهلویِ مادر برو دیگه کارِ خودتو کردی برو اُمِّ فضل برو که می‌خوام بسوزم از تشنگیِ اباالفضل برو که می‌خوام روضه‌یِ آب و عطش بخونم آرزوم اینه بیاد به لب  میونِ روضه جونم روضه‌یِ علیِ اصغر وُ آغوشِ گرمِ ارباب قصّه‌یِ تلَظّیِ علی و بی‌تابیِ رباب از شراره‌یِ زهرِ جفا دارم آتیش می‌گیرم مثِه مادرم  فاطمه دارم جَووُن می‌میرم /۴/ هیأت میشه کربلا اگه ذکرِ حسین بگیریم آی سینه‌زنا دعا کنید بین‌الحرمین بمیریم از خدا بخواید‌ که پا بده مسافرِ کربلا شیم حاجتمونو خدا بده  تو علقمه فدا شیم خدا اَزمون هر چی داریم بگیره و نَده پس امّا نگیره از سینه‌مون تا جون داریم این هوس هوسِ هوایِ کربلا حرمِ اربابِ غریب هوسِ یه شبِ جمعه و حس کردنِ بویِ سیب هوسِ صدایِ یاحسین ترانه‌یِ یا اباالفضل که یه بار تو بین‌الحرمین بخونه دلم اباالفضل هیأت میشه کربلا اگه ذکرِ حسین بگیریم آی سینه‌زنا دعا کنید بین‌الحرمین بمیریم /۴/ .👇
1. اینجا غریب.mp3
6.83M
( علیه السلام ) حاج 🎤 اینجا غریب و تنها میمیرم میمیرم میمیرم روی لبم یا زهرا میمیرم میمیرم میمیرم دوباره با زهر جفا امامی تشنه جون میده داره خودش رو نشونه مادری مهربون میده مادر منم مثله حسنت خون جگر میمیرم مادر منم مثله حسینت تشنه لب میمیرم مادر منم مثله زینبت این روزا اسیرم اینجا غریب و تنها میمیرم میمیرم میمیرم روی لبم یا زهرا میمیرم میمیرم میمیرم به غیر همسرم باید به کی بگم درد دلم عجب غم بزرگیه مَحرم خون قاتلم همسرم منو کشت مدینه رو به یاد آوردم همسرم منو کُشت ولی دیگه سیلی نخوردم همسرم منو کُشت میون آتیش که نمردم واای مادرم واای مادرم اینجا غریب و تنها میمیرم میمیرم میمیرم روی لبم یا زهرا میمیرم میمیرم میمیرم پیکرمو بینِ حجره روی زمین انداختن و اما با این حال واسه من یه دونه تابوت ساختن و من کجا کربلا کجا سنگی به پیشونیم نخورده من کجا کربلا کجا کسی پیرهنم و نبرده من کجا کربلا کجا بچه ام اینجا سیلی نخورده .
. /هیئتی عروسی پدر و مادر سادات   دل مشتاقان ز شادی بی قرار ِ بی قرار است گل بریزید گل بریزید جشن پیوند دو یار است نبی چون ذات حق/به شوق منجلی بگوید تهنیت/به زهرا و علی یا زهرا یاعلی... وصل دو یار عزیز و دلبرا بادا مبارک ازدواج دو نگار هل اتی بادا مبارک الهی که شویم/ز عزت ما همه فداییّ رَه ِ/علی و فاطمه یا زهرا یاعلی... ما که مِهر اهل بیت ِ مصطفی در سینه داریم در ره ِ عشق علی و فاطمه جان می سپاریم تمام ِ فخر ِ ما/ثنای اهل بیت الهی که شویم/فدای اهل بیت یا زهرا یاعلی... 👇
2. دوباره باز.mp3
7.8M
( علیه السلام ) دوباره باز این دل من ز غُصه ها زبون گرفت ز خونه ای پُر از غم و درد و بلا نشون گرفت ز خونه ای که صاحبش از همه کس غریب تره ز ظلم همسرش داره تو اوج غربت می پره جواد آلِ فاطمه بار سفر رو بسته و ... .
2. بابا بیا.mp3
6.26M
( علیه السلام ) 🎤 بابا بابا بیا به بالینِ پسر بابا بابا مرا به پیش خود ببر ( بابا من غریبم ) تکرار میان حجره بی کس و بی تابم دیده به راه رویت ای مهتابم تشنه لبم کسی نداده آبم صیدم و صیاد مرا آزرده باغ گلم ولی شدم پژمرده زهر جفا امان من را برده کاش پدر تو بیائی، رخ به من بنمایی پَرکِشم به رهایی، واویلا مثل تو پدر من، روی خاک سر من پاره شد جگر من واویلا ، واویلا بابا بابا بیا به بالین پسر بابا بابا مرا به پیش خود ببر ( بابا من غریبم ) تکرار لاله ز خون بر لب من بنشسته شیشه ی عمرِ کوته ام بشکسته نفس نفس می زنم اما خسته امان ز نامروتی همسر صدای خنده اش مرا زد آذر بیا به بالای سرم با مادر از کسی خبرم نیست خواهری به برم نیست مادری به سرم نیست « واویلا ... » آه من چه حزینه هجر شهر مدینه یاد آتش و سینه « واویلا ... » بیا و ناله کن بر این احوالم میان دست و پا زدن مینالم به یاد آن تشنه لب گودالم به یاد آن تنِ به خون غلطانم به یاد آن پاره تن عریانم ذکر حسین وای حسین می خوانم خاک و خون ، کفنش شد لاله گون ، بدنش شد بوریا به تنش شد « واویلا ... » خواهری روبه رویش نیزه بود و گلویش مشت و پنجه و مویش « واویلا ... » .
. 🌷🌷🌷 غریب کاظمینم و درد دلم یه عالمه خدایی که هرچی بگم ازغربتم بازم کمه ازشدت شرار زهر جونم دیگه به لب رسید هرچی که ناله می زدم کسی صدامو نشنید 💦💦💦 از زهر کین همسرم مادرببین خونجگرم واویلتا 💦💦💦 صدای پای کوبیه توحجره ی کناریمون کنیزا غرق شادی و منم که زار وپریشون ای ام فضل بی حیا جز خوبی ازمن چی دیدی؟ چرا به گریه های من باخوشحالی می خندیدی گفتی که هلهله کنن صدام به جایی نرسه فردا به پیش مادرم ادم به ادم میرسه 💦💦💦💦 اززهرکین همسرم مادرببین خونجگرم واویلتا 💦💦💦 کل وجودم میسوزه از جگرم تا دهنم مسموم زهر همسرم مثال جدم حسنم به لبهای خشکیده ام یه قطره ابم نرسید اومد به یادم قتلگاه جد غریبم چی کشید لحظه ی اخرم شده چه نگران و مضطرم انگار رسید کنار من پهلو شکسته مادرم 💦💦💦 اززهرکین همسرم مادرببین خونجگرم واویلتا واویلتا ✍ .👇
. 🌷🌷🌷 ✅بنداول بیا مادر بیا این دم آخری کنار بسترم بیا مادربیا که بدجوری داره میسوزه جگرم ای وای ای وای بیا مادر بیا افتاده لرزه به تمومه پیکرم بیا مادر بیا مسمومه زهر کینه های همسرم ای وای ای وای 😭 کنیزا پشت در دارن بهم میخندن دارن درای ححره رو. رو من می بندن 😭 ای وای از هلهله ی کنیزا ای وای از ام فضل بی حیا ای وای شدقاتلم زهرجفا _____________ ✅بنددوم بدید یه جرعه اب این دم اخر به خدا ثواب داره بدید یه جرعه. اب اتیش داره از جیگرمن می باره مادر مادر 🌷 مادر پاشو ببین. پیچیده توحجره نوای یا رَبَم مادر پاشو ببین. ذکر عطش افتاده روی این لبم مادر مادر 🌷 دارم می پیچم به خودم از شدت درد روپشت بوم خونمون من و رها کرد منو به زیر افتاب کشیده نامرد 🌷 ای وای. نایی نمونده تو تنم ای وای. می سوزه کل بدنم ای وای به یاد جدم حسنم آه و واویلتا واویلتا _________ ✅بندسوم از شدت عطش چشمام همه جا رو داره. دود می بینه انگار که می بینم جد غریبم تشنه روی زمینه مادر مادر میخوام این لحظهٔ آخرموهمش باشم به شورو شین میخوام گریه کنم برای مظلومیت جدم حسین (ع) مادر مادر 😭 آخه شنیدم بی حیا باتیغ و خنجر سر از قفا برید اونم به پیش مادر 😭 ای وای قصه تا که به سررسید ای وای از روی تل خواهر رسید ای وای. باقدخم مادر رسید ✍ .👇
. سالار عقیلی 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول مدحی آقا تویی جواد آل زهرا تویی امام و نور دلها ابن الرضای اولی و تویی عزیز آل طاها آقا آقا تو اسوه ی جود وسخایی به درد بی دوا دوایی آیینه ی قبله نما و تو هستی امام رضایی آقا به درگه تو من گدایم گدای رند و بی نوایم نگر به حال عاشق من چگونه بر تو مبتلایم 🔘 ای وای واویلتا آه و واویلا 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم ای وای فتاده ام میان بستر شدم غمین و زار و مضطر به آسمان رسد صدایم ز سوز زهر کین همسر ای وای میان حجره ام غریبم بی کس و بی یاروحبیبم از جور ام الفضل ملعون رفته ز دل صبر و شکیبم بابا علی بیا برس به دادم که مثل شمع رو به بادم مثال جدم دم آخر سر بر روی زمین نهادم 🔘 ای وای واویلتا آه و واویلا 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم بابا رسیده موسم خزانم سوزد تمام جسم و جانم سوزد ز این زهر هلاهل فرق سرم تا استخوانم مادر کجایی ای صبر وقرارم به خانه محرمی ندارم چشم انتظارم مگر آیی این دم آخر به کنارم مادر این تشنگی داده عذابم کسی نمی دهد جوابم مثل حسین با کام عطشان درجستجوی جرعه آبم ای وای واویلتا آه و واویلا 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بند چهارم گریز به کربلا ای وای این لحظه های آخر من آید هماره نظر من اگرچه تشنه و غریبم ولی جدا نشد سرمن 😭 ای وای نشد به ساحتم جسارت نشد به مادرم اهانت نیفتادم میون گودال نشد تنم پر از جراحت 😭 ای وای شکر خدا بااین تفاسیر نه نیزه خوردم ونه شمشیر نه که کسی بر تن من زد خدنگ ویا عصا و یا تیر 😭😭 ای وای حسین من حسین مظلوم ✍ 👇
. ☑️بند اول واویلا جوون رضا داره جون میده تو حجره تنها تو حجره کناری دارن پایکوبی کنیزا واویلا یه آهه جگر سوز توی هلهله ها پیچیده که معلومه اونجا چه زجرایی آقا کشیده واویلا چه دردایی داره آقامون توو سینه چه داغی داره توی قلبش سنگینه وجودش رو آتیش سوزونده واویلا داره انگاری خونه رو دود میبینه ☑️بند دوم میسوزم دارم توی این حجره تنهای تنها می‌سوزم خدایا ببین همسرم چی آورده به روزم واویلا واویلا میسوزه همه جونم و استخونا و پا تا سر من چی جوری بگم قاتل من شده همسر من واویلا واویلا می‌سوزم من از زهرکینه روو بستر تموم وجودم رو کرده شعله ور دم آخری با تمومه تنهاییم شده ذکر لبهام دمادم وای مادر ☑️بند سوم حسین جان دارم جون میدم با لب تشنه و کام عطشان شدم روضه خون یاد لبهای خشکت حسین جان یا مظلوم حسین جان من و کشته این خنده ی قاتل نا مسلمون تو رو کشتنت روی خاشاک و خار بیابون یا مظلوم ..... منم مثل تو بی حبیبم یامظلوم شبیه توجد غریبم یا مظلوم شبیه لبای تو شاه بی سر نشد قطره آبی نصیبم یا مظلوم حسین جان ✍ .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثناخانم نظری،درسه سالگی حافظ کل شدند👏👏 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه
. ☑️بند اول واویلا جوون رضا داره جون میده تو حجره تنها تو حجره کناری دارن پایکوبی کنیزا واویلا یه آهه جگر سوز توی هلهله ها پیچیده که معلومه اونجا چه زجرایی آقا کشیده واویلا چه دردایی داره آقامون توو سینه چه داغی داره توی قلبش سنگینه وجودش رو آتیش سوزونده واویلا داره انگاری خونه رو دود میبینه ☑️بند دوم میسوزم دارم توی این حجره تنهای تنها می‌سوزم خدایا ببین همسرم چی آورده به روزم واویلا واویلا میسوزه همه جونم و استخونا و پا تا سر من چی جوری بگم قاتل من شده همسر من واویلا واویلا می‌سوزم من از زهرکینه روو بستر تموم وجودم رو کرده شعله ور دم آخری با تمومه تنهاییم شده ذکر لبهام دمادم وای مادر ☑️بند سوم حسین جان دارم جون میدم با لب تشنه و کام عطشان شدم روضه خون یاد لبهای خشکت حسین جان یا مظلوم حسین جان من و کشته این خنده ی قاتل نا مسلمون تو رو کشتنت روی خاشاک و خار بیابون یا مظلوم ..... منم مثل تو بی حبیبم یامظلوم شبیه توجد غریبم یا مظلوم شبیه لبای تو شاه بی سر نشد قطره آبی نصیبم یا مظلوم حسین جان ✍ .👇
. انصاف و رعایت حقوق دیگران .. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 💠  يكي از علما آرزوي زيارت حضرت امام زمان(عج) را داشت و از عدم موفقيت رنج مي برد. مدتها رياضت كشيد، در ميان طلاب حوزه علميه نجف اشرف معروف است: هر كس چهل شب چهارشنبه پي درپي به مسجد سهله رفته و عبادت كند خدمت حضرت ولي عصر(ع) مي رسد. ايشان مدتها كوشش كرد ولي به مقصود نرسيد، بنابراين به علوم غريبه و اسرار حروف و اعداد متوسل شد، چله ها نشست، رياضت ها كشيد ولي نتيجه نگرفت، در اين مدت به خاطر بيداري هاي فراوان و مناجات سحرگاهان صفاي باطني پيدا كرده بود، گاهي نوري در دلش پيدا مي شد و حال خوشي به او دست مي داد، حقايقي مي ديد و دقايقي مي شنيد. دريكي از اين حالات معنوي به او گفته شد: ديدن امام زمان(ع) براي تو ممكن نيست، مگر اينكه به فلان شهر سفر كني. هر چند مسافرت مشكل بود ولي در راه رسيدن به مقصود آسان مي نمود. به اين منظور روانه شد، بعد از چند روز به آن شهر رسيد، در آنجا نيز به رياضت مشغول شد و چله گرفت، روز سي و هفتم يا سي و هشتم به او گفتند: الان حضرت در بازار آهنگران در دكان پير مردي قفل ساز نشسته اند، هم اكنون برخيز و شرفياب شو با اشتياق از جا بلند شده روانه دكان پيرمرد شد، وقتي به آنجا رسيد، ديد حضرت آنجا نشسته اند و با پيرمرد گرم سخنان محبت آميز مي باشند، همين كه سلام كرد پاسخ فرموده و اشاره به سكوت كردند. در اين حال پيرزني ناتوان، قد خميده و عصا زنان جلو آمد و با دست لرزان قفلي را نشان داد و گفت: ممكن است براي رضاي خدا اين قفل را به مبلغ سه شاهي بخريد زيرا من به پولش نياز دارم. پيرمرد قفل را گرفت و نگاه كرد، ديد بي عيب و سالم است، گفت: خواهرم اين قفل دو عباسي (هشت شاهي) ارزش دارد، زيرا پول كليد آن بيش از ده دينار نيست، شما اگر ده دينار (دوشاهي) به من بدهيد، من كليد اين قفل را مي سازم آن وقت ده شاهي قيمتش خواهد بود. پيرزن گفت: من به آن نيازي ندارم، شما اين قفل را سه شاهي از من بخريد، دعايتان مي كنم. پيرمرد در كمال سادگي گفت: خواهرم تو مسلماني، من هم مسلمانم، چرا مال مسلمان را ارزان بخرم و حق او را ضايع كنم. اين قفل اكنون هشت شاهي ارزش دارد، من اگر بخواهيم منفعت ببرم، به هفت شاهي مي خرم، زيرا در معامله دوعباسي، بيش از يك شاهي منفعت بردن بي انصافي است. اگر مي خواهي بفروشي من هفت شاهي مي خرم و باز تكرار مي كنم قيمت واقعي آن دو عباسي است، چون من كاسب هستم و بايد نفعي ببرم، يك شاهي ارزانتر مي خرم. شايد پيرزن باور نمي كرد كه اين مرد درست مي گويد، ناراحت شده بود كه من خودم مي گويم هيچ كس به اين مبلغ راضي نشده و من التماس كردم كه سه شاهي خريداري كنند، زيرا مقصود من با ده دينار (دو شاهي) انجام نمي گيرد و سه شاهي پول مورد احتياج من است. پيرمرد هفت شاهي پول به آن زن داد و قفل را خريد. همين كه پيرزن رفت، امام(ع) به من فرمود: آقاي عزيز! اين منظره را ديدي و تماشا كردي؟ اينطور شويد تا ما به سراغ شما بياييم، چله نشيني لازم نيست، به جفر متوسل شدن سودي ندارد، عمل سالم داشته باشيد و مسلمان باشيد تا من بتوانم با شما همكاري كنم، من از همه اين شهر اين پيرمرد را انتخاب كرده ام زيرا او ديدن دارد و خدا را مي شناسد، اين هم امتحاني بود كه داد. از اول بازار اين پيرزن عرض حاجت كرد و چون او را محتاج و نيازمند ديدند همه در مقام آن بودند كه ارزان بخرند و هيچ كس حتي سه شاهي نيز خريداري نكرد و اين پيرمرد به هفت شاهي خريد، هفته اي بر او نمي گذرد مگر آنكه من به سراغ او مي آيم و از او دلجويي و احوالپرسي مي كنم. 👈در دعاي ماثور از امام زمان(عج) به نام توفيق الطاعه، هنگامي كه مي خواهد بهترين صفات شخصي و اجتماعي را بيان كند، جامعه برتر اسلامي را اينگونه ترسيم مي كند: « وَ عَلَى الْأُمَرَاءِ بِالْعَدْلِ وَ الشَّفَقَةِ وَ عَلَى الرَّعِيَّةِ بِالْإِنْصَافِ وَ حُسْنِ السِّيرَةِ.» خداوندا توفيق ده تا اميران جامعه با مردم به عدالت همراه با شفقت و مهرورزي رفتار كنند و مردم نيز انصاف و رفتار نیک را مراعات نمايند. .
. علیه_السلام ۳۲۳ آتش گرفته عالمی از سوز آهت یک حجره ی در بسته گشته قتلگاهت شد خون دلها حاصلت شد همسر تو قاتلت آه و واویلا **** برده تنت بر بام خانه دشمنانت بال و پر مرغ هوا شد سایبانت ای یاس پرپر رضا ای علی اکبر رضا آه و واویلا **** شکر خدا ای نور پاک حی سرمد بر پیکر تو آفتاب اصلا نتابد نسوزد از گرما تنت غارت نشد پیراهنت آه و واویلا **** .👇
enc_16865202387964063959766.mp3
2.82M
🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ کنار سقاخونه مادرم آب میریخت رو سرم تو حرم الهی که از در خونه ات جایی نرم سپرده مادرم منو به شما که بشم خادم حرمت آقا حالا دیگه شدم برای تو گدا حواله ام رو داده امام رضا که قدم به قدم تو هیئتا بمونم نوکر شه کرببلا تو بزم عشقت آقا نوکرم مولا خاک درم سرورم پیرغلامم کن توی روضه ات با علم رو سرم منت داره کرمت نوکری میکنم پای علمت شب جمعه ببر منو تو حرمت همه سوز صدام کربلا میخواهد همه سوی نگاهم کربلا میخواهد ذکر روی لبام کرب و بلا میخواهد
خيمه ها مي سوزد و شمع شب تارم شده در شب بيماريم ،آتش پرستارم شده ما كه خود از سوز دل،آتش به جان افتاده ايم از چه ديگر شعله ها ،يار دل زارم شده پيش از اين سقاي ما بودي ، اي علمدار حسين امشب اما جاي او ،آتش علمدارم شده اي فلك جان مرا هر چند مي خواهي بسوز مدتي هست از قضا،دل سوختن كارم شده جز غم ،امشب پيش ما يار وفاداري نماند در شب تنهائيم ،تنها همين يارم شده من كه شب را تا سحر ،بيخواب و سوزانم چو شمع از چه ديگر شعله ها ،شمع شب تارم شده بس كه اشك آيد به چشمم ،خواب شب را راه نيست دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده جز دو چشمم هيچكس ،آبي بر اين آتش نريخت مردم چشمان من ،تنها و فادارم شده گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ، ولی سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده شعله های کربلا آتش به جانم زد ، حسان آتشش از این جهت ابیات اشعارم شده