eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ته سرنوشتم ،از اول سرشتم،چراغ بهشتم حسینه تو درس الفبا ،من اون اسمیُ که،قشنگتر نوشتم حسینه علمت سرخ ،کرمت سبز شد بهشت خدا از برکات قدمت سبز پرچمت سرخ ،و دمت سبز از تو مینویسم و مردم میگن قلمت سبز مینویسم اونکه آقامه این حسین اونه که میخوامه اسم زیباش دلارامه بَه چقدر قشنگه این نامه حسین حسین حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هوای جنونم، وِرد زبونم،صدای درونم حسینه توی روزگارم من آقامو دارم،که آرومه جونم حسینه نفست عشق، حرمت نور اسم تو شیرینه اما میگیرم با دمت شور دشمنت کر، دشمنت کور از تموم روضه های تو حسین چشم بد دور مجلس تو دین و دنیامه حرمت برام سرانجامه اسم تو حرزمه همرامه بَه چقدر قشنگه این نامه حسین حسین حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشتاق کربلا، همه ی‌ عشاق کربلا روی دل کسی نمونه کاش داغ کربلا تنها نه رو زمین شهره ی آفاق کربلا وقتی دلو غم می‌گیره یکی می‌گه حرم دوباره داره گریه‌م می‌گیره بارونِ نم نم می‌گیره دم غروبم که باشه خب دل آدم می گیره بارون نم‌نم می‌گیره چه خبره حرم نرفته ها رو خودت ببین دلای بی قرار و یادم باشه پیش دلِ شکسته دیگه نیارم اسم کربلا رو یک گوشه هق هق میکنم بی تو که من دق میکنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تقدیره کربلا که دلم دلگیره کربلا رفته جوونیمون همه پای پیره کربلا اسم حسین میاد دل خستم میره کربلا خوبه که ارباب منی الهی جونمو بگیری وسط سینه زنی کشته ی دور از وطنی بده کفن داشته باشم وقتی که تو بی کفنی بازم من و روضه ی قتلگاهت خونی شده صورت مثل ماهت تکیه زدی به نیزه ی غریبی به سمت خیمه است آخرین نگاهت یک گوشه هق هق میکنم بی تو که من دق میکنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون تا نگوید حسین ابن علی بی کفن است
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام ای قمر با وفای حسین الدخیل ای ساقی خیمه های حسین قهرمان قصه های رقیه تویی کسیکه جون شو کرده فدای حسین خوشگلی و مه جبینی ؛ یل ام البنینی امیر بی قرینی ؛ جانم ابوفاضل پهلوون پهلوونا ؛ تویی سردار دلها عزیز قلب مولا ؛ جانم ابوفاضل دلم ابوفاضل گره خورد به دستای قلم ابوفاضل دنیا میبینه روز ظهور، میره بالا دوباره تو دست تو علم ابوفاضل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کاشف الکرب حرم ،تکیه گاه حسین ستون خیمه هایی و سپاه حسین زانوهای تو رکاب عقیله شده پشت و پناه رقیه پناه حسین امید حرم علمدار ؛ جهانگیر و جهاندار تویی مصداق ایثار ؛ جانم ابوفاضل تویی نافذ البصیره ؛ نگهبان عشیره به ثارالله ذخیره ؛ جانم ابوفاضل خدا ابوفاضل به تو گفته مظهر وفا ابوفاضل چی بگم وقتی امام حسین برای تو فرموده به نفسی انتَ یا ابوفاضل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای هستی خاتم،ای منجی عالم من دخیلتم آقا،شاهد اعمالم اگرچه گفته‌ام این را که هرچه تقدیر است تو هرچه زود بیایی برای من دیر است غروب جمعه و شنبه چه فرق خواهد کرد همیشه ی منه بیچاره بی تو دلگیر است منتقم زهرا، وارث مولا ،مادرت منتظره العجل آقا خرابه احوالم، چاره عالم، به من بی سر و پا ،نظری شاها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داغ است و گرفتاری و اشک ناگاه روز و شبمان می‌گذرد با غم و آه درگیر بلاییم به حق زینب عجل لولیک الفرج یا الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_6010505163918279792.m4a
1.6M
🏴 🏴 شاعر:محمدرضا زاد سرور✍️ ▪️▪️▪️▪️▪️ من دارم به مادرت فکر میکنم به غمای پدرت فکر میکنم به همه مصیبتای خونتون به غم برادرت فکر میکنم میدونم که مادری هستی آقا خیلی سخته بشنوی ماتمشو دوباره زمان ماتمش شده میگیریم همه به دوش پرچمشو برای مادر تو بمیره مادرم یک زن و چل تا نامرد نمیشه باورم ▪️▪️▪️▪️▪️ من دارم به کوچه ها فکر میکنم به تموم ماجرا فکر میکنم به هجوم غصه های بی حد و ضربات بی هوا فکر میکنم یه نفر تحت فشار پشت در و یه جماعت اون طرف هیزم به دست تا که در سوخت و دل عالمی سوخت بی هوا پهلوی مادرت شکست مدینه کربلا شد جلو چش حسن یک زن پا به ماهو خیلی لگد زدن ▪️▪️▪️▪️ من دارم به کربلا فکر میکنم به تموم روضه ها فکر میکنم به همه نامحرمای کربلا به زنا و دخترا فکر میکنم یه طرف بی غیرتای بی حیا یه طرف اهل حرم بی سرپناه نه علمدار بود و نه اکبر تو چی کشیدن بین اون همه نگاه تا میتونستن آقا خواهرتو زدن دخترتم زدن چون مادرتو زدن .
. درد داره بدنت، گلگون پیرُهنت پیش چشم علی، نامردا زدنت الهی، بمیره، نوکرت، خوردی زمین جلوی، چشای، شوهرت، خوردی زمین الهی، بمیرم، پشت در، خوردی زمین الهی، بمیرم، که با سر، خوردی زمین وای، برات بازویی نمونده مادر وای، برات پهلویی نمونده مادر وای، به چشمات سویی نمونده مادر وای، الهی مادر برات بمیرم بی جونه نفسات، جوهر نیس توو صدات پلکات بی رمقه، نیمه بازه چشات الهی، بمیرم، که دستات، بی حس شده الهی، بمیرم، که پهلوت، ناقص شده الهی، بمیرم، که خونت، آتیش گرفت بمیرم، همه آشیونه ات، آتیش گرفت آه، چه آتیشی بی هوا به پا شد آه، در خونه ات با لگد که وا شد آه، چقدر توو خونه برو بیا شد وای، الهی مادر برات بمیرم حالت دیدنیه، غم ناگفتنیه پیچیده خبرش، زهرا رفتنیه بگو کی، میتونه، حسن رو، آروم کنه یکی نیس، کمک به، علیِ، مظلوم کنه بگو کی، میتونه، حسینُ، خوابش کنه یه فکری، برایِ، دل بی، تابش کنه وای، چه اوضاعی میشه بعد زهرا وای، چه دنیایی میشه واسه مولا وای، میشه زینب خونه دار بابا وای، الهی مادر برات بمیرم ✍️
- ‌تا جان به تنم باشد - یادت به سرم باشد - تا سر ندهم بر باد - هرگز نروی از یاد... به وقت دلتنگی جمعه ۱:۲۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم❣️ سلام بر تو که زلال ترینی ، ناب ترینی ... سلام بر تو که مهربان ترینی ، عزیزتریتی ... سلام بر تو که غریبترینی ، تنهاترینی ... سلام بر تو که کریم ترینی ، رفیق ترینی ... از من که بیقرارم ، چشم انتظارم ... از من که دستانم خالی است، چشمانم بارانی است ... از من که حیرت زده ام ، بی پناهم ... 🌼 سلامی از من به تو مولاجان ... 🌼 السلام علیک یا بقیه الله 💚 💚
🌷 معجزه چادر زهرا (س) روزي علی (ع) مقـداري جـو از یـک یهـودي قرض گرفت. یهـودي به عنوان گرویی قرضش چیزي خواست. علی (ع) چـادر پشـمی حضرت فاطمه (س) را نزد یهودي گرو گذاشت. او هم چادر را گرفت و در اتاقی گـذاشت. شب که شـد، زن یهودي براي کاري به آن اتـاق سـرزد. ناگهان نـوري در آنجـا دیـد که همه اتـاق را روشن کرده است. نزد شوهرش بـازگشت و گفت: در اتـاق نوري درخشان جلوه گر است. یهودي فراموش کرده بود که چادر حضـرت فاطمه در آن اتاق است، شـگفت زده به آن اتاق وارد شـد، دیـد نوري همانند ماه تابان فضاي اتاق را نورانی کرده. پیش رفت و در محل چادر خیره شد. آنگاه دریافت که آن نور از چادر فاطمه (س) علیها است. از خانه بیرون آمد و خویشاوندان خود را از آن ماجرا با خبر ساخت. زنش نیز وابسـتگان خود را از قضـیه آگاه نمود. طولی نکشـید که حدود هشتاد نفر از یهودیان آمدند و آن نور را از نزدیک دیدند و همه به دین اسلام گرویدند. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 106
. آهنگساز آقای سعید حمیدیان‌فر بنداول همیشه‌ی خدا به فکرمونه دلش همیشه خیرمونو می‌خواد مگه تو دنیا کسی پیدا می‌شه دل‌سوزتر از مادر برای اولاد مادر کشوندیمون تو روضه تا بدونیم راه و چاهو گریه که جای خود نوشتی حتی اجر آهو شبیه پیرهنی که دوختی واسه‌ی حسینت برای گریه‌کن‌ها دوختی پیرهن سیاهو با یه نخ ِچادرت زائر ِخورشید شدیم برای نوکر شدن اینجوری تایید شدیم بند دوم اگه کسی دیر برسه ،دور بشه مادر می‌شینه باز به انتظارش وقتی که پیچیده به هم روزگار مادره که پناهه سایه سارش مادر هر دفه که دور شدیم از مسیر از روی غفلت دیر اومدیم و چشم بستیم رو این همه محبت بازم کشیدی انتظارمونو مادرونه بازم با دلسوزی رسوندیمون رو فرش هیئت نمی‌ذاری گم بشیم تو چرخش روزگار از ما که بی پناهیم نگاهتو برندار بند سوم همه که تنهامون بذارن برن مادر فقط کنارمون می‌مونه وقتی که تب کنیم ،کنار بستر مادره که دعای نور می‌خونه مادر باید بیفتیم یه بار دیگه به پای گریه دردمونو دوا کنیم بین شفای گریه ما گریه کن‌های محرمیم درسته ولی فاطمیه خط مقدمه برای گریه دلمونو وصله کن به پرچم حسینت مارو بخر برای محرم حسینت 👇
. السلام علیکِ ایتها السیدة الجلیلة ایتها السیدة الجمیله ذات الاحزان الطویلة فی المدت القلیلة المجهول قدرها، المخفی قبرها فدای عمر کمت مادر، فدای قد خمت مادر میگن قبرت تو دل مولاست، فدای اون حرمت مادر ای مادر ای مادر ما رو یادش نمیره اونیکه همسایه رو هم دعا کرد حتی لباس عروسشم عطا کرد وقتی دید علی غریبه، محسنشم فدا کرد المظلوم بعلها المقتول ولدها تو خونه غنچه‌ت و می‌چیدن، تو کوچه با تو می‌جنگیدن تا که افتادنت و دیدن، به اشکای علی خندیدن ای مادر ای مادر قد مولا رو خم کرد غصهٔ قامت کمون مادر دیگه به لب رسیده جون مادر این روزا که درد پهلو، برده امون مادر المغصوب ارثها، المکسور ضلعها اونا که حق تو رو خوردن، با نامردی فدک و بردن میگن آب ارث تو بود مادر، گلات تو کربلا پژمردن ✍️ .👇
‍ . (س) بند اول آسمون روی سرم آوار شد گفتنش برای من دشوارشد وقتی به سلمان این و گفتی هرچی شد بین در و دیوار شد نفسم داره میگیره زهرا نگو دیگه این تقدیره زهرا حیدرت داره میمیره زهرا زهرا یه نگاهی کن به خونه خانوم یه نگاهی کن به حال زارم دیگه دنیا بی تو واسم پوچه نرو ازپیشم ببین بی قرارم نرو زهرا نرو عزیزم بند دوم روی پیرهنت پر از گلزار شد سوی چشمم از غم تو تار شد کاشکی خم میکردم اون مسمارو هر چی شد بین در و دیوار شد نگو که خسته ای خانومم نگو شکسته ای خانومم بار تو بسته ای خانومم زهرا ای پرستوی شکسته بالم تویه سن کم چرا کمونی حرف رفتن رو نزن عزیزم نمیاد این حرف به تو جوونی نرو زهرا نرو عزیزم بندسوم تو مدینه این حرف اخبار شد بی حیایی کردن و انکار شد زندگیمو یک شبه سوزوندن هرچی شد بین در و دیوار شد غم گرفته خلق و خوی حیدر چشاتو واکن به روی حیدر یه نگاهی کن به سوی حیدر زهرا دیگه اشکی نمونده واسم زیر چشمای من سیاهه تو که رفتی میون این شهر همدم من فقط یک چاهه نرو زهرا نرو عزیزم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📝سبک و شعر:کربلایی حسین محبی کربلایی سید عباس شیدایی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇