eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای هستی خاتم،ای منجی عالم من دخیلتم آقا،شاهد اعمالم اگرچه گفته‌ام این را که هرچه تقدیر است تو هرچه زود بیایی برای من دیر است غروب جمعه و شنبه چه فرق خواهد کرد همیشه ی منه بیچاره بی تو دلگیر است منتقم زهرا، وارث مولا ،مادرت منتظره العجل آقا خرابه احوالم، چاره عالم، به من بی سر و پا ،نظری شاها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داغ است و گرفتاری و اشک ناگاه روز و شبمان می‌گذرد با غم و آه درگیر بلاییم به حق زینب عجل لولیک الفرج یا الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_6010505163918279792.m4a
1.6M
🏴 🏴 شاعر:محمدرضا زاد سرور✍️ ▪️▪️▪️▪️▪️ من دارم به مادرت فکر میکنم به غمای پدرت فکر میکنم به همه مصیبتای خونتون به غم برادرت فکر میکنم میدونم که مادری هستی آقا خیلی سخته بشنوی ماتمشو دوباره زمان ماتمش شده میگیریم همه به دوش پرچمشو برای مادر تو بمیره مادرم یک زن و چل تا نامرد نمیشه باورم ▪️▪️▪️▪️▪️ من دارم به کوچه ها فکر میکنم به تموم ماجرا فکر میکنم به هجوم غصه های بی حد و ضربات بی هوا فکر میکنم یه نفر تحت فشار پشت در و یه جماعت اون طرف هیزم به دست تا که در سوخت و دل عالمی سوخت بی هوا پهلوی مادرت شکست مدینه کربلا شد جلو چش حسن یک زن پا به ماهو خیلی لگد زدن ▪️▪️▪️▪️ من دارم به کربلا فکر میکنم به تموم روضه ها فکر میکنم به همه نامحرمای کربلا به زنا و دخترا فکر میکنم یه طرف بی غیرتای بی حیا یه طرف اهل حرم بی سرپناه نه علمدار بود و نه اکبر تو چی کشیدن بین اون همه نگاه تا میتونستن آقا خواهرتو زدن دخترتم زدن چون مادرتو زدن .
. درد داره بدنت، گلگون پیرُهنت پیش چشم علی، نامردا زدنت الهی، بمیره، نوکرت، خوردی زمین جلوی، چشای، شوهرت، خوردی زمین الهی، بمیرم، پشت در، خوردی زمین الهی، بمیرم، که با سر، خوردی زمین وای، برات بازویی نمونده مادر وای، برات پهلویی نمونده مادر وای، به چشمات سویی نمونده مادر وای، الهی مادر برات بمیرم بی جونه نفسات، جوهر نیس توو صدات پلکات بی رمقه، نیمه بازه چشات الهی، بمیرم، که دستات، بی حس شده الهی، بمیرم، که پهلوت، ناقص شده الهی، بمیرم، که خونت، آتیش گرفت بمیرم، همه آشیونه ات، آتیش گرفت آه، چه آتیشی بی هوا به پا شد آه، در خونه ات با لگد که وا شد آه، چقدر توو خونه برو بیا شد وای، الهی مادر برات بمیرم حالت دیدنیه، غم ناگفتنیه پیچیده خبرش، زهرا رفتنیه بگو کی، میتونه، حسن رو، آروم کنه یکی نیس، کمک به، علیِ، مظلوم کنه بگو کی، میتونه، حسینُ، خوابش کنه یه فکری، برایِ، دل بی، تابش کنه وای، چه اوضاعی میشه بعد زهرا وای، چه دنیایی میشه واسه مولا وای، میشه زینب خونه دار بابا وای، الهی مادر برات بمیرم ✍️
- ‌تا جان به تنم باشد - یادت به سرم باشد - تا سر ندهم بر باد - هرگز نروی از یاد... به وقت دلتنگی جمعه ۱:۲۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم❣️ سلام بر تو که زلال ترینی ، ناب ترینی ... سلام بر تو که مهربان ترینی ، عزیزتریتی ... سلام بر تو که غریبترینی ، تنهاترینی ... سلام بر تو که کریم ترینی ، رفیق ترینی ... از من که بیقرارم ، چشم انتظارم ... از من که دستانم خالی است، چشمانم بارانی است ... از من که حیرت زده ام ، بی پناهم ... 🌼 سلامی از من به تو مولاجان ... 🌼 السلام علیک یا بقیه الله 💚 💚
🌷 معجزه چادر زهرا (س) روزي علی (ع) مقـداري جـو از یـک یهـودي قرض گرفت. یهـودي به عنوان گرویی قرضش چیزي خواست. علی (ع) چـادر پشـمی حضرت فاطمه (س) را نزد یهودي گرو گذاشت. او هم چادر را گرفت و در اتاقی گـذاشت. شب که شـد، زن یهودي براي کاري به آن اتـاق سـرزد. ناگهان نـوري در آنجـا دیـد که همه اتـاق را روشن کرده است. نزد شوهرش بـازگشت و گفت: در اتـاق نوري درخشان جلوه گر است. یهودي فراموش کرده بود که چادر حضـرت فاطمه در آن اتاق است، شـگفت زده به آن اتاق وارد شـد، دیـد نوري همانند ماه تابان فضاي اتاق را نورانی کرده. پیش رفت و در محل چادر خیره شد. آنگاه دریافت که آن نور از چادر فاطمه (س) علیها است. از خانه بیرون آمد و خویشاوندان خود را از آن ماجرا با خبر ساخت. زنش نیز وابسـتگان خود را از قضـیه آگاه نمود. طولی نکشـید که حدود هشتاد نفر از یهودیان آمدند و آن نور را از نزدیک دیدند و همه به دین اسلام گرویدند. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 106
. آهنگساز آقای سعید حمیدیان‌فر بنداول همیشه‌ی خدا به فکرمونه دلش همیشه خیرمونو می‌خواد مگه تو دنیا کسی پیدا می‌شه دل‌سوزتر از مادر برای اولاد مادر کشوندیمون تو روضه تا بدونیم راه و چاهو گریه که جای خود نوشتی حتی اجر آهو شبیه پیرهنی که دوختی واسه‌ی حسینت برای گریه‌کن‌ها دوختی پیرهن سیاهو با یه نخ ِچادرت زائر ِخورشید شدیم برای نوکر شدن اینجوری تایید شدیم بند دوم اگه کسی دیر برسه ،دور بشه مادر می‌شینه باز به انتظارش وقتی که پیچیده به هم روزگار مادره که پناهه سایه سارش مادر هر دفه که دور شدیم از مسیر از روی غفلت دیر اومدیم و چشم بستیم رو این همه محبت بازم کشیدی انتظارمونو مادرونه بازم با دلسوزی رسوندیمون رو فرش هیئت نمی‌ذاری گم بشیم تو چرخش روزگار از ما که بی پناهیم نگاهتو برندار بند سوم همه که تنهامون بذارن برن مادر فقط کنارمون می‌مونه وقتی که تب کنیم ،کنار بستر مادره که دعای نور می‌خونه مادر باید بیفتیم یه بار دیگه به پای گریه دردمونو دوا کنیم بین شفای گریه ما گریه کن‌های محرمیم درسته ولی فاطمیه خط مقدمه برای گریه دلمونو وصله کن به پرچم حسینت مارو بخر برای محرم حسینت 👇
. السلام علیکِ ایتها السیدة الجلیلة ایتها السیدة الجمیله ذات الاحزان الطویلة فی المدت القلیلة المجهول قدرها، المخفی قبرها فدای عمر کمت مادر، فدای قد خمت مادر میگن قبرت تو دل مولاست، فدای اون حرمت مادر ای مادر ای مادر ما رو یادش نمیره اونیکه همسایه رو هم دعا کرد حتی لباس عروسشم عطا کرد وقتی دید علی غریبه، محسنشم فدا کرد المظلوم بعلها المقتول ولدها تو خونه غنچه‌ت و می‌چیدن، تو کوچه با تو می‌جنگیدن تا که افتادنت و دیدن، به اشکای علی خندیدن ای مادر ای مادر قد مولا رو خم کرد غصهٔ قامت کمون مادر دیگه به لب رسیده جون مادر این روزا که درد پهلو، برده امون مادر المغصوب ارثها، المکسور ضلعها اونا که حق تو رو خوردن، با نامردی فدک و بردن میگن آب ارث تو بود مادر، گلات تو کربلا پژمردن ✍️ .👇
‍ . (س) بند اول آسمون روی سرم آوار شد گفتنش برای من دشوارشد وقتی به سلمان این و گفتی هرچی شد بین در و دیوار شد نفسم داره میگیره زهرا نگو دیگه این تقدیره زهرا حیدرت داره میمیره زهرا زهرا یه نگاهی کن به خونه خانوم یه نگاهی کن به حال زارم دیگه دنیا بی تو واسم پوچه نرو ازپیشم ببین بی قرارم نرو زهرا نرو عزیزم بند دوم روی پیرهنت پر از گلزار شد سوی چشمم از غم تو تار شد کاشکی خم میکردم اون مسمارو هر چی شد بین در و دیوار شد نگو که خسته ای خانومم نگو شکسته ای خانومم بار تو بسته ای خانومم زهرا ای پرستوی شکسته بالم تویه سن کم چرا کمونی حرف رفتن رو نزن عزیزم نمیاد این حرف به تو جوونی نرو زهرا نرو عزیزم بندسوم تو مدینه این حرف اخبار شد بی حیایی کردن و انکار شد زندگیمو یک شبه سوزوندن هرچی شد بین در و دیوار شد غم گرفته خلق و خوی حیدر چشاتو واکن به روی حیدر یه نگاهی کن به سوی حیدر زهرا دیگه اشکی نمونده واسم زیر چشمای من سیاهه تو که رفتی میون این شهر همدم من فقط یک چاهه نرو زهرا نرو عزیزم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📝سبک و شعر:کربلایی حسین محبی کربلایی سید عباس شیدایی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ایتها الصدیقة الشهیده سلام به اون مادر قد خمیده بلند بلند گریه کنید جوونا دوباره باز فاطمیه رسیده حسن داره روضه می‌خونه وای مادرم مادر من خیلی جوونه وای مادرم خدا کنه بازم بمونه وای مادرم شهیده بانو فاضلة الرشیده بانو ارض و سما مثل تو رو ندیده بانو (مادر سادات ۳،یازهرا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/86589 .👇
. |⇦•ای قدر تو.... وتوسل به سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ" ای قدر تو پنهان تر از پنهان زهرا تر از هر زُهره ي تابان ای قبله ي اذکارِ تسبیحات سبوح تر از واژه ي سبحان ای روشنی بخشِ ازل نورت قبل از نخست و بعد از پایان ای بسم ربِّ النور سلمان ها نام بلندت نسخه ي درمان يا فاطر و يا فاطمه يعني افلاك با مِهر تو شد بنيان مسند نشین آیه ي تطهیر! ای مُصحفِ والاتر از قرآن! از عالمِ ناسوت تا لاهوت می گیرد از چشمان تو فرمان مریم گُلی از باغ بستانت دلبسته تو روضه ي رضوان دُرّ نجف شد گردن آویزت دو گوشواره، لؤلؤ و مرجان ای زمزمِ چشمانِ تو کوثر تنها غدیر مانده در جریان نهج البلاغه گوشه ي مسجد از خطبه خوانیِ تو شد حیران رعشه به جان عرش افتاده آهِ کلامت سلسله جنبان نام علی جاری ست در نطقت شیرینی اش گردیده دو چندان *گفت:علي جان! صد بارِ ديگه هم بيان پشت در حمله كنند، خودم ميرم در رو باز مي كنم...* فرمودی: ای مردم! چرا تردید؟ حق علی از چه شده کتمان بغضِ امیرالمومنین کفر است حب امیرالمومونین ایمان ممسوس ذاتِ حضرت باری در غزوه ها، جنگ آورِ میدان خورشید را تکذیب می کردند خفاش های کورِ گورستان با خود فدک هر روز می خواند شرحِ عبورت را گُلِ ریحان در دست های مجتبی دستت ای دست گیرِ عالمِ امکان فرشِ رهت عرش معلا شد دیوارها شد آینه بندان انسیه بود و کوچه‌ای باریک حوریه رویارویِ يك شیطان چادر نمازت روی خاک افتاد یا کعبه ي حاجات شد ویران دردا لگد شد خیمه ي توحید در زیرِ پای نامسلمانان "تبت یدا" می زد به تو سیلی پوشیه ات نیلی شد و گریان ای روحِ دو پهلوی پیغمبر پهلو گرفتی بعد از این طوفان گُل کرد بر پیراهنت لاله پژمرد از این داغ یک بستان سوگند که پایِ علی بانو! تو ایستادی تا به پای جان *ميگن: حضرت زهرا سلام الله عليها اون روزاي آخر اينقدر ناتوان و خسته شده بود، نه مي تونست چيزي بخوره، نه مي تونست چيزي بياشامه، به يه وضعي رسيده بود كه وقتي مي خواست بايسته دستش رو ميذاشت روي ديوار، فضه و اسماء ميگن: به سرعت اومديم خانوم رو كمك كنيم، اينقدر خانوم نحيف و زار شده بود ديگه روزاي آخر با اشاره حرف ميزد، فضه ميگه ديدم روز آخري يه حرفي داره ميزنه صداش رو نميشنوم، ميگه: گوشم رو گذاشتم كنار دهان خانوم، ديدم مي فرمايند:*" اِنِّي اُريدُ اُعانِقَ طِفلِي الحَزين وَلَدي الحُسين" يه كاري كن بتونم حسينم رو بغل كنم... اينقدر ابي عبدالله خوشحال شد، مقاتل نوشتن: "فَتَبَسَّمَ الحُسَين" لبخندي زد ابی عبدالله، اما اين لبخند خيلي زود تبديل به گريه شد، گفت: حسين رو بيار بغلم، سَرِ حسين رو تو آغوشش گرفت، نوشتن: تا اومد موهاي حسين رو نوازش كنه"اِرتِعَشت يداها" دستاش مي لرزيد، با همون دستاي لرزون موهاي حسين رو نوازش كرد، حالا زينب هم داره اين صحنه هارو نگاه ميكنه، اي روزگار! اين دستاي لرزون تا كجا رفت سَرِ حسين رو بغل بگيره؟ يه روزي رسيد اومد كنارِ تنور خولي هي با اين دستاش سَرِ حسين رو نوازش داد، اما توي بچگي جوري سَر حسين رو نوازش ميداد ميگفت: مادر! نميخوام يه تار موت به زمين بيوفته، اما الان مويي برا حسينش نمونده... اي حسين! * ــــــــــــــــــ گریز به ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5978869757665873662.mp3
29.24M
شاعر و نغمه پرداز: کربلایی 🎤 کار دنیا روببین چرا اینقدر باید برای مرگ دعا کنی باورم نمیشه که پشت دربه جای من تو فضه رو صدا کنی کار دنیا رو ببین حرف قلبمو باید ازین به بعد به چاه بگم از روی کبودی‌هات معلومه که بد زدن الهی اشتباه بگم ای خانومم چشامو دریا می‌کنم از تو تمنا می‌کنم بمون برای دردتم یه راهی پیدا می‌کنم بدون تو چی کار کنم از غم چه طور فرار کنم اصلاً بگو چه طور نگاه به این در و دیوار کنم یافاطمه ۲ # کار دنیا رو ببین حق تو میگیرن و باید فقط سکوت کنی همسرت رو بزنن اما تو این غصه رو بغضی توی گلوت کنی کار دنیا رو ببین جای عرض تسلیت با خنده دل می‌سوزونن جواب سلاممو نمیدن تو شهری که اِسماً همه مسلمونن راستی راستی داغ تو حیدرو سوزوند هیچی دیگه برام نموند لعنت به اون که با لگد حُرمت خونمو شکوند آیینه در برم شکست دنیا روی سرم شکست جلوی چشمای خودم پهلوی همسرم شکست یا فاطمه ۲
project maket.mp3
18.1M
| همیشه‌ی خدا به فکرمونه 🎤 با نوای کربلایی مجتبی ابراهیم زاده اجرای سرود گروه مصباح شهرستان بیرجند ✍️ شاعرسعیده کرمانی 🎶 آهنگسازی، تنظیم، میکس و مسترینگ مجید نصری