eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم علیهاالسلام ای دختر خیر النساء ، یا ام کلثوم دُردانة شیر خدا ، یا ام کلثوم در خُلق همچون احمدی ، در نطق حیدر حلم حسن را بوده ای شایسته مظهر زهرای اطهر را عزیزی ، نور عینی پیغمبر فرهنگ عاشور حسینی با صبر خود پیوسته یار مکتبی تو وقت شدائد ، غمگسار زینبی تو قلبی خدا باور ، پر از احساس داری عزم ستم سوزی چنان عباس داری از برتر و بالاتر از تمجید و تعریف کج باوران تاریخ را کردند تحریف دادند بینِ خلق این گفتار ، ترویج که با عمر حیدر تو را کرده است تزویج گیرم علی بیداد او کردی فراموش واندر جواب خواستگاری ماند خاموش کی عاقلی این حرف را باور نماید دختر قبول از قاتل مادر نماید کاورا شود یار و شریک زندگانی با او شود همراه و سازد مهربانی کی دختری با قاتل مادر نشیند حتی اگر بر خاک و خاکستر نشیند دُردانة زهرا کجا فرزند خطاب کی جمع می گردند با هم آتش و آب دختی که بابش حیدر کرار باشد زوجش عزیز جعفر طیار باشد کفو تو شد ، ای بی قرین عون بن جعفر آنسان که می فرمود پیش از آن پیمبر عونی که یار دین حق در کربلا شد در یاری فرزند پیغمبر ، فدا شد یا ام کلثوم ، ای خطیب کوفه و شام تا روز محشر هست مدیون تو اسلام از خردسالی داغ روی داغ دیدی تو آتش بیداد را در باغ دیدی روزی به سوگ خواجة اسرا نشستی روز دگر در ماتم زهرا نشستی دیدی به بیت وحی آتش زد زبانه بر مادرت زد خصم قرآن تازیانه دیدی که دونان ، پهلوی زهرا شکستند از کین امیرالمومنین را دست بستند در کودکی گشتی یتیمه ، ناله کردی گریه بر آن بانوی هجده ساله کردی هر چند یادِ مادر دل خسته بودی از بعد او بر مرتضی دل بسته بودی وقتی که هجرت کرد آن مولا به کوفه همراه دست حق نهادی پا به کوفه یک شب که حیدر میهمان خانه ات بود روشن ز نور روی او کاشانه ات بود دیدی امیر عشق بازان در نماز است گرم نیایش با خدای چاره ساز است پس سفرة افطار را کردی مهیّا نان و نمک با شیر بُردی بهر مولا شاهی که اجرا امرِ او مهرِ فلک کرد افطار خود را باز با نان و نمک کرد آن شب ، شب قدر و شب ذکر و دعا بود امّا پریشان خاطر شیر خدا بود از دیده دُر بارید و اشک افشاند حیدر «انّا الیه راجعون» می خواند حیدر وقت سحر شد سوی مسجد شاه مردان بشکسته شد رکن رکین کاخ ایمان وقتی که در محراب آن مولا قدم زد بر فرق او شمشیر دشمن از ستم زد شمشیر زهر آلود دشمن کار شه ساخت دست خدا را عاقبت از پای انداخت بعد از علی دیدی غریبیّ حسن را بی مهری اصحاب ، بر آن ممتحن را دیدی به دست همسرش در بین منزل مقتول کین گردید از زهر هلاهل دیدی که جسم اطهر او پیش یاران شد در برِ قبر پیمبر تیر باران ای وای بر من بعد از این غمهای جانکاه افتاد عترت را به سوی کربلا راه وقتی در آن دشت بلا کردی اقامت دیدی عیان با چشم خود شور قیامت آنجا عزیز مصطفی را تشنه کشتند آرام جان مرتضی را تشنه کشتند شد همسر تو کشته در راه امامت در راه دین چون باب خود کرد استقامت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام با صبر خود گشتی معین یار اسلام بر ایزدی بنگر که او در شور و شین است از مرثیه خوانان دربار حسین است
|⇦•قسمت این بود... وتوسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد حاج‌منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ قسمت این بود از همان اول عاشقان پایِ هم کنند ایثار یک نفر صاحبِ حرم باشد یک نفر بی نشان، بدون مزار یک نفر شد خدیجه خانوم و قبر او مانده خاکی و تنها همه هستیِ خودش را ریخت پایِ مدفونِ گنبدِ خضرا یک نفر نیمه هایِ شب رفت و مانده چون گوهری میانِ صدف یک نفر قبلگاهِ عالم شد صاحبِ صحن و بارگاهِ نجف یک نفر سيّدِ بنی الزّهرا در بقیع و بدون صحن و سراست همه عزت و شکوه ِ او همگی نذر شاهِ کرببلاست در میانِ دو دخترِ زهرا یک نفر پایِ ماه، کوکب شد امِّ کلثوم با تمامِ وجود هستی اش نذر نامِ زینب شد در مدینه دو داغِ سنگین دید او عزادارِ جد و مادر بود آن دوشنبه که مادرش افتاد شاهدِ بی حیائیِ در بود دید مادر نفس نفس میزد دید مسمارِ نانجیب چه کرد دید سنگینیِ لگدها با شاخه باردارِ سیب چه کرد دید یک زن چگونه دوره شده دید زیرِ قلاف بازو را دید چادر چگونه خاکی شد کتکِ یک شکسته پهلو را دید وقت هجوم نامَحرم دردسرهایِ زن چه چیزی شد عاقبت هم رسید جایی که پیش او صحبت کنیزی شد پا به پایِ عقیله هر منزل بارِ ماتم کشیده این بانو دیده بر رویِ نیزه هجده تا یوسفِ سربریده این بانو با تمامِ مخدراتِ حرم سرِ بازارِ شام گیر افتاد پایِ راسِ بریده عباس وسط ازدحام گیر افتاد دید سنگی ز راه ِ دور آمد سرِ بر نیزه را تکانی داد بارها پیشِ چشم خواهرها همه سرها ز نیزه ها افتاد میشنید از کنارِ راسِ حسین هرقدم ناله هایِ زهرا را نالة یا بُنَی می آمد هر چهل منزل از دل صحرا مادری قد کمان صدا میزد تشنه لب جان سپُردی ای پسرم بین گودال من خودم دیدم چِقَدَر نیزه خوردی ای پسرم دست انداخت بر محاسن تو جایِ حنجر زیرِ گلویت ماند چون گلو از جلو بریده نشد پیش چشمان من تو را چرخاند :قاسم نعمتی
تربیت را تو به دامان پیمبر دیدی عفت وپاکی زهرای مطهر دیدی زینب دوم بیت علی وفاطمه ای که غم فاطمه و غصه ی حیدر دیدی پیش چشمان تو آتش به در خانه زدند چه بگویم که چها در پس آن در دیدی مات و مبهوت در آن کوچه نظر میکردی طفل بودی که کتک خوردن مادر دیدی ام کلثوم!دعا کن که نبیند چشمی صحنه هایی که تو با چشم ز خون تر دیدی نه فقط شاهد غارت شدن پیرهنی که تو در کرب و بلا غارت معجر دیدی آسمان تیره شد آندم که به پشت خیمه دست یک مشت حرامی سر اصغر دیدی ام کلثوم!به شائق بگو از سوز جگر که در آن دشت چها با دل مضطر دیدی محمود اسدی شائق
می نویسم به اذن ثارالله از زنی با وقار همچون ماه راوی صادق بنی هاشم از علوم خفی حق آگاه مهد علم و مفسر قرآن کوه عصمت، مقرب درگاه چون حسین و حسن سخاوتمند مثل زینب صبور آل الله مثل زینب بلا چشیدن را ام کلثوم بوده خاطرخواه با صلابت مبارزه می کرد با سلاح دعا و اشک و آه خطبه مانند مرتضی می خواند خطبه هایی پر از غم جانکاه مدح او را بس است چون بوده دختر فاطمه، سخن کوتاه دختر دوم ولی خدا ام کلثومِ حضرت زهرا آن قدر داغ و دردسر دیده قد کمان و نحیف گردیده بعد داغ غم رسول الله یاس را در دل شرر دیده وسط کوچه ی بنی هاشم یک نفر به چهل نفر دیده خاک غم روی چادرش مانده چون شکاف سر پدر دیده جگرش پاره شد کنار حسن طشت لبریز از جگر دیده چادر خواهر بزرگش را وسط خیمه شعله ور دیده لب گودال بر زمین خورده غارت جسم محتضر دیده کوفه و شام پر بلا رفته بر سر نیزه ها قمر دیده نیزه ها را ببر از این جا شمر دور کن چشم بی حیا را شمر با دلی پر شراره و گریان لقمه ها را گرفت از طفلان خطبه اش شام و کوفه را لرزاند دشمنش شد از این بیان حیران داغ بازار شام را حس کرد وسط چشم های بی ایمان با دو چشم خودش تماشا کرد خیزران خورد بر لب و دندان رفت ویرانه ای که شامش بود سرد و روزش جهنمی سوزان گریه می کرد پا به پای رباب تا دهد بر دلش سر و سامان چه فراقی کشید این خواهر اربعین بود آخر هجران درد، این است قدر این بانو مانده حتی میان ما پنهان ما بدهکار ام کلثومیم عبد دربار ام کلثومیم محمدجواد شیرازی
. (روضه خوانی حضرت ام کلثوم وگریز به روضه ی حضرت رقیه علیهماالسلام) باز هم بر پا شده بزم عزا در میان خانه ی امّ البنین در حیاط خانه زیر آفتاب سفره ای شد پهن بر روی زمین در کنار سفره بین ازدحام هر دلی از ناله ی زینب شکست در میان روضه ی گودال باز زینب ِ قامت کمان از پا نشست تا که زینب خسته شد،شد نوبت ِ روضه های امّ کلثوم ِ حزین گفت: دیدم کربلا تا شام، من داغ روی داغ ای امّ البنین نیم روزی باغ گلهای علی روبه روی چشم من رفته خزان روی نیزه رأسشان را دیده ام کربلا تا شام بودم نیمه جان بس دویدم روی سنگ وخارها بر کف پایم نشسته آبله شد جواب ناله هایم روز وشب خنده های تلخ زجر و حرمله وای از بازار شام و بزم می ما کجا و مجلس نامحرمان روبه روی دختران بی گناه خون دندان حسینم شد روان خارجی خواندند ما را شامیان شد خرابه،خانه ی ما روز و شب دم به دم آزارها دیدیم ما از نگهبانان بی شرم و ادب در میان قحطی آب و غذا کودکان بودند تشنه،نیمه جان وای من از لحظه و از ساعتی که رقیه خواست از من آب و نان گفتم ای شیرین زبان ِ کاروان کام عطشانت مرا داده عذاب من فدای لعل خشکیده ی تو نیست آب و نان دگر اینجا بخواب او بهشتی بود روی دامنم خلق و خویش بود مثل مادرم هر زمان دلتنگ مادر می شدم می شد او آرامش چشم ترم هر زمانی که سخن می گفت او بوی جنت از دهانش می وزید هر زمان که دست من را می گرفت تازه می شد در دل ِخونم امید او شبیه مادر من فاطمه قدکمان چون‌لاله ای پژمرده بود مثل او از کینه های مرتضی از عدوی پست،سیلی خورده بود بس که او طعنه شنید از شامیان شد میان کوچه ها مویش سپید شد شکسته از مصیبتها ولی قامتش از هجر بابایش خمید آن زمان که در خرابه ناگهان نیمه شب بی تاب شد از هجر او از جفای شامیان در بین اشک با سر بابای خود شد روبه رو گفت بابایی فدای حنجرت دشمن از چه رأس پاکت را برید با چه جرمی ای امام مهربان پیکرت در بین خاک و خون تپید لعل تو زخمی،لب من سالم است دیدمش که خورد چوب خیزران می زنم لطمه به لب تا که شود مثل تو خون از لب خشکم روان ✍️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است ام کلثوم غریب است چنانکه حسن است غمش آنقدر بزرگ است که یه روضه ی آن مثنوی گر بشود دفتر هفتاد من است شیر دل می شود آن مرد که فرزند علی است دختر فاطمه هر کس بشود شیر زن است زینب دیگری از کرببلا رفت به شام دختر دیگر زهراست که دور از وطن است کربلا دید زنی را که قد افراشت و شد مرثیه خوان حسینی که بدون کفن است خیمه می سوزد و زن حال عجیبی دارد شاهد آتش در باخبر از سوختن است شام بازار بدی دارد و گرز سخنش هرکجا حرف کنیز آمده دندان شکن است روضه خوان همه ی مرثیه ها شد مثلاً روضه ی چوب میان آمده،حرف از دهن است محسن ناصحی
ای صبا بگذر ز لاله زارِ من لاله افشان لاله بر گلزارِ من گو تو از درمانِ دردِ بی شمار زآتشِ در کوچه و بازارِ من ای حسین دردم ز هجرِ روی توست چشمهایم لحظه لحظه سوی توست ای قرارِ سینه‌ی سینائیم مرغِ جانم خوش‌نشینِ کوی توست گر چه نامی آشَنا دارم حسین همچو زینب ماجرا دارم حسین روضه ی جانسوزِ من شد غربتم بینِ دل صد کربلا دارم حسین یا حسین گر عقده از دل وا کنم دیده‌ی خونینِ خود دریا کنم قصه کوتاه حرفِ من سر در گمیست روی نیزه من ترا پیدا کنم زینبم، گو شرحِ احوالِ مرا قتلگاه و گریه و حالِ مرا واژگون تا شد کنارِ علقمه پیکرِ سقا، شکست بالِ مرا! هستی محرابی
نگاه آسیه‌ها محو درقداست اوست حیا، ادب‌شده‌ی مکتب نجابت اوست به شأن و رتبه‌ی او غبطه می‌خورد مریم دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست غریب‌تر ز حسن نام ام کلثوم است که خاک‌خوردن نامش نشان غربت اوست نوشته‌اند فلک غرق ذکر تسبیح است حسین گفتن با آه هم عبادت اوست لهوف مختصری از مصائب بانوست لهوف گریه‌کن روضه‌ی اسارت اوست فقط مقابل او نام شام را نبرید... اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست دوباره مرثیه‌ی قتل صبر می‌خواند از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست شهیده‌ی غم گودال باید او را خواند حسین ذکر مدام دم شهادت اوست محسن حنیفی
Vafat Omkolthom 1402 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
3.34M
هیئت هفتگی سال 1402 ویژه شهدای گلزار شهدای کرمان لعنت به چشمایی که چشای معصومت رو ندیدن لعنت به دستایی که رسیدن نشکفته تو رو چیدن گوشواره غصه روی قلب ما تلنباره اینا از نبودنه علمداره بی عمو شدن چه دردسر داره باز حرمی بی پناه باز روضه ی خیمه گاه باز به شهادت رسید دخترکی بی گناه عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا **** لعنت به دلی که دلش اومد که بگیره زندگیتو لعنت به این دنیا دنیایی که میتونه بگذره بی تو گوشواره چشم ما یه عمره داره میباره بی عمو هوای مارو کی داره دستای بریده رو کی برداره باز یه حرم لاله گون باز شده قدی کمون افتاده باز روی خاک دخترکی غرق خون عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ✍️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
|⇦•می نویسم برای... وتوسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ می‌نویسم برای آن بانو که زند صبر پیش او زانو بانویی که به‌راهِ زینب بود شاهدِ اشک و آه زینب بود بانویی که شکسته شد بالش و نگفتند شرحی از حالش دخترِ فاطمه‌ست این خانوم نام او هست ، حضرتِ کلثوم مثل زهرا شریف و با عزّت مثل حیدر غیور و با غیرت خلق و خویش به مرتضی رفته غربتش هم به مجتبی رفته با برادر به کربلا رفتُ قاضریه به نینوا رفتُ شد علمدارِ خواهرش زینب سپر و یار خواهرش زینب کربلا پابه‌پایِ زینب بود گریه‌هایش برایِ زینب بود روضه‌هایی عجیب را دیده بدنی را هجا هجا دیده ... بدنِ پاره‌پاره‌ای را دید رویِ نیزه ستاره‌ای را دید شاهد کشتنِ برادر بود شاهد ناله‌هایِ خواهر بود کعبه نی خورده او به‌جایِ همه ضربه هی خورده او به‌جایِ همه چادرش چنگ خورده چندین بار به‌سرش سنگ خورده چندین بار بعد روزِ دهم اسارت رفت زیور آلاتِ او به غارت رفت بر سر و روش بی‌امان میزد دست او بسته و سنان میزد سر بازار بردنش ای وای بینِ اغیار بردنش ای وای شمر و خولی تمسخرش کردند بس‌که پست و کثیف و نامردند : ابراهیم لآلی *امام باقر علیه السلام فرمودن: جدِ غریبِ ما رو با پنج حربه و وسله به شهادت رسوندن .. نیزه دار با نیزه میزد .. شمشیر دار با شمشیر میزد .. بعضی ها با چوب میزدن .. بعضیا از دور با سنگ میزدن .. اما پنجمی بیچاره میکنه ، بعضیا از دور بی ادبی میکردن .. ناسزا میگفتن ...حسین ...*
|⇦•با غم‌ و غربت عجینه...... وتوسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ با غم و غربت عجینه گله داره توو مدینه غصه ها داره توو سینه مثله بارون خون میباره طاقت موندن نداره مگه خاطرات میزاره یه عمر ، شونه به شونۀ برادراش زینبُ هیچ موقع تنها نزاشت حالا غریبی مونده براش امون ، از کارِ دنیایِ بی وفا کسی نموند از برادرا تنها رفیقش اشکِ چشماش اُم کلثوم، همه کَس شُو داده پایِ مکتب اُم کلثوم، غریبه شبیه حسین و زینب نورِ چشم مرتضایی یادگارِ کربلایی تو غریبِ آشنایی خواهرِ شهیدِ عشقی همسرِ شهیدِ عشقی همدمِ آیینه هایی خانم ، یه دهه روضه کمه برات ناله زدی و گرفت صدات جوونیِ ما بی بی فدات خانم ، وارثِ خونِ خدا تویی گریه کنه کربلا تویی خونِ همیشه اشکِ چشات اُم کلثوم، دمایِ آخرته نیمه جونی اُم کلثوم، شبیه مادرتی بی نشونی شَرفُ الشمسِ حجازی تو که معنایِ نمازی بانویِ حماسه سازی لرزه انداختی به لشکر زنده شد یادِ پیمبر خطبه خوندی مثله حیدر بگو ، به کوفه از شانُ و عزتت از پدر و از اصالتت فدایِ صبر و جلالتت بگو ، که خونِ حیدر تو خونته جونِ حسین بندِ جونتِ فدایِ حلم و صلابتت اُم کلثوم، تو خونۀ علی تو نورِ عینی اُم کلثوم، تویی که مونسِ غم حسینی
|⇦•می نویسم به اذنِ... وتوسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد حاج‌منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ می نویسم به اِذن ثارُالله از زنی با وقار همچون ماه راوی صادقِ بنی هاشم از علوم خفیِ حق آگاه مَهد علم و مفسر قرآن کوه عصمت، مقرب درگاه چون حسین و حسن سخاوتمند مثل زینب صبور آل الله مثل زینب بلا چشیدن را ام کلثوم بوده خاطرخواه با صلابت مبارزه می کرد با سلاح دعا و اشک و آه خطبه مانند مرتضی می خواند خطبه هایی پر از غم جانکاه مدح او را بس است چون بوده دختر فاطمه، سخن کوتاه دختر دوم ولی خدا ام کلثومِ حضرت زهرا آن قدر داغ و دردسر دیده قد کمان و نحیف گردیده بعد داغ غم رسول الله یاس را در دل شرر دیده وسط کوچه ی بنی هاشم یک نفر به چهل نفر دیده خاک غم روی چادرش مانده چون شکاف سر پدر دیده جگرش پاره شد کنار حسن طشت لبریز از جگر دیده چادر خواهر بزرگش را وسط خیمه شعله ور دیده لب گودال بر زمین خورده غارت جسمِ محتضر دیده کوفه و شام پر بلا رفته بر سر نیزه ها قمر دیده نیزه ها را ببر از این جا شمر دور کن چشم بی حیا را، شمر با دلی پُر شراره و گریان لقمه ها را گرفت از طفلان * بی بی بود وقتی یکی از بچه ها ، لقمه رو گذاشت توو دهانش ، از شدت گرسنگی ، حضرت انگشت انداخت از دهانش درآورد ، عزیزم ، بر ما صدقه حرامه ؟؟ دوتایی گریه کردند ، وای وای ... اون کسی که صدقه آوردش ، گفت شما مگه کی هستید ، حضرت فرمودند : ما آلِ رسولُ الله هستیم ، اون سری که می بینی بالای نیزه است اون سرِ حسین ، پسر پیغمبر(ص) .... حسین جان ، حسین جان ...*
. (عج) ویژه شهدای حادثه تروریستی کرمان ✍️ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یه بغض عجیبی - یه حال غریبی یه ظلم بزرگی که نصیب ما مردم شد بسوزیم از این غم - که مثل محرم توی غم کرمان ای داد یه دختری گم شد پرپر شدن یه عده / از ظلم این زمونه کی واسه بچه هاشون شبا لالایی میخونه سخته به والله پدر باشی ببینی پدری کناره بچه ی شهیدش داره جون میده سخته به والله مادر باشی ببینی مادری کنار نوزاد شهیدش داره میمیره سخته به والله بیا برس به داد مظلوم - العجل العجل العجل العجل ای امام معصوم - العجل العجل العجل . .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Vafat Omkolthom 1402 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
3.34M
هیئت هفتگی سال 1402 ویژه شهدای گلزار شهدای کرمان لعنت به چشمایی که چشای معصومت رو ندیدن لعنت به دستایی که رسیدن نشکفته تو رو چیدن گوشواره غصه روی قلب ما تلنباره اینا از نبودنه علمداره بی عمو شدن چه دردسر داره باز حرمی بی پناه باز روضه ی خیمه گاه باز به شهادت رسید دخترکی بی گناه عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا **** لعنت به دلی که دلش اومد که بگیره زندگیتو لعنت به این دنیا دنیایی که میتونه بگذره بی تو گوشواره چشم ما یه عمره داره میباره بی عمو هوای مارو کی داره دستای بریده رو کی برداره باز یه حرم لاله گون باز شده قدی کمون افتاده باز روی خاک دخترکی غرق خون عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا
4_5832468633376264119.mp3
42.12M
📻 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ اشعاری بخوانید که مبنای قرآنی و روایی داشته باشد نوکر باید با تعریف اربابش نوکری کنه اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد باید از معارف اهلبیت گفت ، باید گفت که بی بی فاطمه زهرا به شوهرش میگه آیا از من راضی بودی؟ باید گفت بی بی از کور نابینا هم حجاب میگرفت باید گفت؛ بی بی به مولا فرمود سه روز بعد از خاکسپاری من، ازدواج کن فرمایشات حضرت زهرا تکلیف آوره شهدای کربلا خوشحال نبودن در زمانه ای که همه امام زمانشون رو تنها گذاشتن، ما یاری کردیم، بلکه میگفتن یا ابا عبدالله آیا به عهدمان عمل کردیم ؟(خودشون رو بدهکار هم میدونستن) اَوَفیت بعهدی یااباعبدالله؟ اَرصیتُ مِنّی یاحسین
Vafat Omkolthom 1402 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
3.34M
هیئت هفتگی سال 1402 ویژه شهدای گلزار شهدای کرمان لعنت به چشمایی که چشای معصومت رو ندیدن لعنت به دستایی که رسیدن نشکفته تو رو چیدن گوشواره غصه روی قلب ما تلنباره اینا از نبودنه علمداره بی عمو شدن چه دردسر داره باز حرمی بی پناه باز روضه ی خیمه گاه باز به شهادت رسید دخترکی بی گناه عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا **** لعنت به دلی که دلش اومد که بگیره زندگیتو لعنت به این دنیا دنیایی که میتونه بگذره بی تو گوشواره چشم ما یه عمره داره میباره بی عمو هوای مارو کی داره دستای بریده رو کی برداره باز یه حرم لاله گون باز شده قدی کمون افتاده باز روی خاک دخترکی غرق خون عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌حاج حسین یکتا: دیروز پشت دیوارهای بصره و تنگه هرمز می جنگیدیم، امروز به پشت دیوار های بیت المقدس و تنگه باب المندب رسیدیم. ‌‌پارسال میخواستند ایران را به آتش بکشند امروز تمام سرزمین های اشغالی به آتش کشیده شده است. به به چه جمله‌ای گفته حاج حسین یه روزی پشت تنگه هرمز مشغول جنگ بودیم الان پشت باب المندب
. استاده چو کوهیم و ستیزنده چو شیریم رادیم و صبوریم و شجاعیم و دلیریم هم ثابت و سختیم و سرافراز چو البرز ما آینه‌وش, روشن و پاکیزه ضمیریم مهریم که فردیم و چهان زیر پر ماست صبحیم که با یک نفس آفا بگیریم در وقت تلاش و سعی جوانیم در موقع فکر، خرد و تجربه پیریم هرچند قلیلیم، فزونیم ز عالم خوردیم به تن، لیک به اندیشه کبیریم بردوش کشیده علم کرببلا را بر قافله عشق، علمدار و امیریم ما معتکفان حرم قائد دینیم د‌ل‌باخته رهبر آزاده زمینیم گر نیست امام، آن ابدی مرد سرافراز ما پیرو پروده آن مرد امینیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شعرخوانی فوق العاده 🔷️ "ای صبا دست سلیمانی" ♦️ "چه شد؟" ●ای ستون خیمه‌ای که گفته او ●ای ستون خیمه‌ای که گفته او ●ای ستون خیمه‌ای که گفته او https://eitaa.com/madahanpirbakran
هدایت شده از ناصحین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 روایتی از حاج قاسم برای آیت‌الله مشکینی ره نماز عشق چطوری خونده میشه؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💜 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 💜 https://eitaa.com/Nasehin
. 🏳سبک سرود اول ماه رجب میلاد با سعادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام 🏳بند اول رسیده بهار رجب شده آسمون غرق نور دل شیعه ی حیدری شده مسرور۲ گل خنده رو لب امام سجاده رامون امشب دوباره به بقیع افتاده رو لب ملائکه به حضرت سجاد مبارک باده،مبارک باده اومده باقر،پاکه و طاهر روی صورتش میشه نور خدا ظاهر سیدی باقر،مددی باقر 🏳بند دوم مبارک به اهل ولا اومد حجت پنجمین گل سید الساجدین امام دین۲ شکافنده اومده واسه ی علم امشب اومده تا بدرخشه توی این مکتب داره میخونه لالایی واسش ارباب و عمه جان زینب،عمه جان زینب اومده گوهر،دلبره حیدر نور چشم فاطمه محمدی دیگر به شب تیره،اومده مهتاب بده مژده نوه دار شد حضرت ارباب سیدی باقر،مددی باقر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇